پاد فرهنگ

اقلیت فرهنگی‌ای که وجه مشخصه‌اش مجموعه ارزش‌ها و هنجارها و الگوهای رفتاریی است که تعارض مستقیم با فرهنگ مسلط جامعه دارند. در فرهنگ انگلیسی آکسفورد آمده است که این واژه در اواخر دهه‌ی 1960 و اوایل دهه‌ی 1970 به
پنجشنبه، 10 دی 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پاد فرهنگ
 پاد فرهنگ

 

نویسنده: ئی. دیگبی بالتزل
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمد منصور هاشمی
مترجم:حسن چاوشیان
 

Counterculture
اقلیت فرهنگی‌ای که وجه مشخصه‌اش مجموعه ارزش‌ها و هنجارها و الگوهای رفتاریی است که تعارض مستقیم با فرهنگ مسلط جامعه دارند. در فرهنگ انگلیسی آکسفورد آمده است که این واژه در اواخر دهه‌ی 1960 و اوایل دهه‌ی 1970 به زبان انگلیسی افزوده شد و به معنای ارزش‌ها و رفتار نسل جوان امریکایی‌های «دهه‌ی شصت» است که علیه نهادهای فرهنگی مسلط والدین عمدتاً مرفه و ثروتمندشان دست به طغیان زدند. هر چند این واژه به دنبال همین تضاد نسلی خاص در امریکا وارد زبان انگلیسی شد، مفهوم مستتر در آن به اندازه‌ی تاریخ یهودی - مسیحی غرب قدمت دارد؛ مسیحیت در اورشلیم یهودی، و سپس در روم مشرک، یک پادفرهنگ بود. هم جِی، میلیتن یینگر، جامعه‌شناس برجسته‌ی پادفرهنگ‌های امریکا (Yinger, 1982) و هم کریستوفر هیل، مورخ برجسته‌ی انقلاب انگلستان (Hill, 1975)، در کتاب‌هایی که درباره‌ی پادفرهنگ‌ها نوشته‌اند به انجیل اشاره کرده‌اند:
این مردانی که دنیا را زیر و زبر کرده‌اند به این‌جا نیز آمده‌اند.
اعمال، 6:17
نیروی حرکت‌آفرین مسیحیت بر پایه‌ی برخورد دیالکتیکی میان عهد قدیم و عهد جدید، شریعت و حقیقت انجیلی و ده فرمان و موعظه‌ی روی کوه بنا شده است. کمال‌طلبان همه‌ی نسل‌ها معمولاً در برابر قوانین ریشه‌دار فرهنگی که در ده فرمان جلوه‌گر است، به حقیقت انجیلی عشق متوسل می‌شدند. به این ترتیب در میان انبوه مشتاقانی که انقلاب انگلستان در دهه‌های 1640 و 1650 به بار آورده بود، پیروان فرقه‌هایی همچون «خانواده‌ی عشق» بی‌شباهت به هیپی‌های «نسل عشق» در دهه‌ی شصت امریکا نبودند.
جنبش‌های فرقه‌ای و پادفرهنگی معمولاً دو جنبه داشته‌اند، یکی فعالان رادیکالی که در پی انقلاب سیاسی هستند و دیگری تک‌روهای کولی‌وش که از جامعه کنار می‌کشند تا در کنج انزوای خویش زندگی کنند. از همین رو بود که جان لیلبرن، محبوب‌ترین چهره‌ی انگلستان در دوره‌ی کرامول (1)، در جریان انقلاب سیاسی رهبری مساوات‌طلبان (2) را برعهده داشت، ولی سرانجام از فعالیت سیاسی کناره گرفت و کواکر (3) شد؛ یا استافتون لیند که از رهبران جنبش چپ تو دانشجویی بود به هانوی رفت و در زمان جنگ ویتنام همبستگی خود را با دشمن امریکا علنی ساخت، ولی او نیز عاقبت کواکر شد. تئودور روژاک در کتاب درخشانی که درباره پادفرهنگ نوشت (Roszak, 1969)، دو دسته را در مقوله‌ی پادفرهنگ جای داد، یکی «کولی‌وش‌های احساساتی از قبیل هیپی‌ها و تک‌روها» و دیگر «فعالان سیاسی سرسخت مثل اعضای چپ تو».
در پایان جنگ جهانی دوم، امریکایی‌ها به نهادهای جامعه‌شان که در ارزش‌های فرهنگی کالونی ریشه داشت، سخت مطمئن و مفتخر بودند. از این ارزش‌ها می‌توان اشاره کرد به ایمان به عقل و علم و فن‌آوری، اخلاق پیوریتنی کار سخت و پیشرفت فردی، دموکراسی نمایندگی با نظارت قانون اساسی، و سرانجام خانواده‌ای با پدرسالاری معتدل که طلاق در آن تابو است و اقتدار والدین واجب و شرکت خانوادگی در مراسم کلیسا بیش‌تر از هر کشور غربی دیگر است. نظم و اقتدار در این جامعه‌ی مطمئن به خود براساس یک نظام طبقاتی سلسله مراتبی، ولی باز و پرفرصت، شکل می‌گرفت تحت رهبری نخبگانی از میان پروتستان‌های سفید انگلوساکسونی که از امنیت کامل و سیادت فرهنگی برخوردار بودند.
این جامعه‌ی خوش‌بین طولانی‌ترین دوره‌ی شکوفایی اقتصادی را در تاریخ امریکا به وجود آورد و باعث افزایش بی‌سابقه‌ی زاد و ولدهایی شد که تا دهه‌ی 1960 به طول انجامید. خیل این نوزادها به سن دانشگاه رسیدند و گروه گروه وارد مدارس عالی شدند. در همین حین، اقلیت پیامبرگونه‌ای از آن‌ها (Newfield, 1967) از خواب ارزش‌های مادی‌گرایانه‌ی سفیدپوستان امریکایی بیدار شدند و در دهه‌ی 1960 کوشیدند این ارزش‌ها را واژگون سازند. این دهه‌ی 1960 کوشیدند این ارزش‌ها را واژگون سازند. این دهه، ضد اقتدارترین، ضد نخبه‌ترین و ضد نهادترین دهه‌ی تاریخ امریکا بود. در طول این دهه، سیادت فرهنگی نهادهای WASP [سفیدپوست انگلوساکسونی پروتستان] بر نظام طبقاتی باز در امریکا جای خود را به دیوان‌سالاری دولتی داد که بیش‌تر به هم سطح‌سازی رو به پایین تمایل داشت تا رو به بالا، و جامعه‌ی بی‌طبقه‌ای به وجود آورد مرکب از رده‌هایی بر پایه‌ی مدرک تحصیلی (مثل مدارک دانشگاهی از مؤسسه‌های معتبر) نه براساس توانایی و انگیزه.
این نسل که زیر سایه‌ی هولوکاست و هیروشیما بالیده بود و جنبه‌های خشک و بی‌روح نهادهای غیر شخصی و بی‌نهایت عقلانی مؤسسه‌هایی همچون دانشگاه‌های عظیم برکلی و میشیگان را در برابر خود می‌دید، از هرگونه نژادپرستی و تعصب قومی و نیز جنگ بیزار بود؛ عقل، علم‌پرستی و ستایش فن‌آوری نه تنها هیچ راه‌حلی ارائه نمی‌کردند بلکه خود بخش بزرگی از مسئله بودند؛ کار سخت و تحرک اجتماعی «مسابقه‌ی جنون‌آمیزی» پنداشته می‌شد که به هر قیمت باید از آن پرهیز می‌شد (بهتر است آدم نجار یا لوله‌کش شریف و مستقلی باشد تا دیوان‌سالار سازشکار و خطاکار)؛ خودسازی از طریق انکار نفس جای خود را به اخلاق خوشباشی و ارضای امیال داد، آداب و مناسک عشق و عاشقی جای خود را به «رابطه‌ی جنسی» آزاد و آسان داد؛ رابطه‌ی زن و شوهری نیز جای خود را به روابط دوستانه‌ی کم‌وبیش پایدار داد (اعظای این نسل واقعاً از روابط دائمی و طولانی واهمه داشتند)؛ آن‌ها حاضر شدن در کلیسا و کنشت و همچنین آداب شراب‌خواری در باشگاه‌های گلف حومه‌ی شهری را به والدین درستکار خود واگذار کردند و خود در جست‌و جوی زندگی‌های پرمعناتر به جنبش حقوق مدنی دانشجویان و سیاست چپ نو پیوستند که در بهترین دانشگاه‌های کشور نیرو گرفته بود، و نیز به مواد مخدر و انواع فرقه‌های دینی شرقی پناه بردند که در محله‌های حومه‌ی شهری هنرمندان تک‌رو مثل ایسترن ویلج در نیویورک، یا‌ های اشبری در سان فرانسیسکو و یا خوابگاه‌های دانشجویی مثل برکلی یا هاروارد رواج یافته بود. کواکرها (که زمانی آناباپتیست‌های ضد مناسک انقلاب انگلستان نامیده می‌شدند که هنوز به دموکراسی مشارکتی عقیده داشتند) در سال‌های بعد از جنگ در امریکا آهسته و پیوسته رو به افول رفتند و سپس در دهه‌ی 1960 با برگزاری گردهمایی‌های تازه در دانشگاه‌ها دوباره جان گرفتند. گردهمایی بزرگ ماساچوست بلافاصله پس از گردهمایی میدان هاروارد برگزار شد.
یکی از جنبه‌های مهم پادفرهنگ عبارت است از بی‌اعتقادی به دموکراسی نمایندگی و عقیده به دموکراسی مشارکتی. چپ نو دانشجویی، که تام هایدن و سایر بنیان‌گذاران گروه «دانشجویان طرفدار جامعه‌ی دموکراتیک» (SDS) آن را هدایت می‌کردند، مصمم بود که تصمیم‌گیری سیاسی را از تالارهای قانون‌گذاری خارج کند و به خیابان‌های پرجمعیت بیاورد؛ بلندگوی دستی را جانشین برگه‌های رأی کند و خلوت و انزوای اتاقک رأی‌گیری را با جماعت‌های تنهایی عوض کند که راه‌حل‌های ساده‌ی مسائل بغرنج سیاسی را به آواز با هم می‌خوانند. اثربخش بودن سیاست تظاهرات جمعی به وجود تلویزیون بستگی داشت تا تصاویر سمعی و بصری روشنی را به سرعت به اکناف «دهکده‌ی جهانی» ارسال کند، رفتار جمعی 3000 دانشجویی را که در اسپرول پلازا در محوطه‌ی برکلی دانشگاه کالیفرنیا (به حمایت از نهضت آزادی بیان) در 1964 گرد آمده بودند؛ و جماعت 20 هزار نفری راهپیمایی کنندگان واشنگتن در مخالفت با جنگ ویتنام در 1965؛ و راهپیمایی 25 هزار هیپی و طرفدار چپ نو در پنتاگون در 1967، و بالاخره جماعت خشمگین و وحشت‌زده‌ی دانشجویانی را به نمایش بکشد که در تابستان 1968 با «خوک‌ها» (پلیس‌ها) در گرانت پارک و خیابان‌های اطراف اجلاس معاهده‌ی دموکراتیک در شیکاگو درگیر شده بودند، واقعه‌ای که موجب دلسردی لیبرال‌ها (دشمنان منفور SDS) شد. جیمز میلر (Miller, 1987, p. 304) در وصف آخرین ساعات آن روز در شیکاگو چنین می‌نویسد:
خورشید غروب کرد. نورافکن‌ها روشن شد. دوربین‌های تلویزیونی مشغول ضبط تصاویر شدند... پلیس‌ها ناگهان و بدون هشدار قبلی حمله کردند... جماعت که ترس و خشم و غرور متحدشان می‌کرد شروع به خواندن کرد: «جهانیان ناظرند! جهانیان ناظرند! جهانیان ناظرند!».
پس از واقعه‌ی شیکاگو SDS از هم پاشید و فقط گروه کوچکی از آن‌ها باقی ماند که به خشونت روی آورده بودند. دو رویداد نمادین در سال 1970 عاقبت کار آن‌ها را رقم زد؛ در ماه مه 1970 خانه‌ی باشکوهی در کوچه‌ی پنجم خیابان یازدهم نیویورک سیتی در ویلج تصادفاً منفجر شد و سه نفر از اعضای باقی مانده‌ی SDS کشته شدند؛ بازمانده‌های این واقعه، از جمله دختر صاحب خانه، زندگی مخفی در پیش گرفتند؛ در ماه مه گارد ملی به دانشجویانی که در حال تظاهرات بودند شلیک کرد و چهار نفر را کشت.
ظهور و افول فرهنگ مواد مخدر مقارن با ظهور و افول فرهنگ فعالان دانشجویی بود. یک سال بعد از نهضت آزادی بیان در برکلی، دو هیپی در منطقه هیت - اَشبِری در سانفرانسیسکو فروشگاه داروهای توهم‌زا باز کردند. در «تابستان عشق» در 1967، محله‌ی هیت کعبه‌ی آمال دسته‌های هیپی شد که از همه جای کشور می‌آمدند و تحت تأثیر مذهب مواد مخدر تیموتی لیری، استاد اخراج شده‌ی هاروارد، و کن کسی، رمان‌نویس رک‌گوی نویسنده‌ی پرواز بر فراز آشیانه‌ی فاخته بودند، کتابی که به رمان و فیلم آیینی نسل دهه‌ی شصت تبدیل شد. در این تابستان غم‌انگیز «عشق در مستراح لانه کرده بود» (Wolfe, 1968, p. xviii). این فرزندان عشق که خانه‌های آکنده از آسایش و رفاه بی‌روح‌شان را ترک گفته بودند، هیچ نمی‌دانستند چگونه مراقب خویش باشند. با پاهای برهنه، موهای بلند،‌ و تن‌پوش‌های مندرسی که از اسقاط‌فروشی‌ها و انبارهای مادربزرگ‌ها به دست می‌آوردند و با خوردن هله‌هوله و مصرف داروهای مخدر روزگار می‌گذراندند، و گرفتار خرابی دندان، سوء هاضمه و کم‌خوابی بودند و پاهای‌شان مدام روی میخ‌ها و خرده‌شیشه‌ها می‌رفت؛ در کنار آزادی جنسی، بیماری‌های مقاربتی بیداد می‌کرد. در طول این تابستان، در یکی از درمانگاه‌های رایگان، هر ماه حدود 3000 بیمار تحت درمان بودند.
بزرگ‌ترین رویداد تاریخ پادفرهنگ جشنواره‌ی زندگی ووداستاک بود که در آن حدود 500 هزار جوان اعم از فعالان چپ‌گرا و ترک تحصیل کرده‌ها و کنجکاوها در محل کنسرت عظیم موسیقی راک گرد آمدند که درست در وسط مزرعه‌ی گل‌آلودی در شمال ایالت نیویورک در اوت 1968، یعنی یک ماه پس از تراژدی معاهده‌ی دموکراتیک در شیکاگو، برگزار شد. به مدت سه روز این جماعت درب و داغان و نشئه اهل نظم و ملایمت شده بودند، به طوری که حتی پلیس و اهالی محلی نیز تحت تأثیر قرار گرفتند. اگر کنسرت ووداستاک موفقیت شایانی به شمار می‌آمد، جشنواره‌ی فرشتگان و مرگ، که گروه رولینگ استون میک‌جَگر یعنی «بزرگ‌ترین گروه راک‌اند رول» در دسامبر همان سال در آلتمونت رِیس‌وِی نزدیک سان‌فرانسیسکو برگزار کرد، فاجعه‌آمیز بود. این گروه برای صرف‌جویی دسته‌ای از اوباش را اجیر کرد تا نظم را حفظ کنند (به ازای پول آبجو آن‌ها که 500 دلار می‌شد) (O’Neill, 1971, p. 261). جماعتی در حدود 300 هزار نفر جمع آمد که بسیار شنگول‌تر از جماعت ووداستاک بودند. مجله‌ی رولینگ استون، که معتبرترین نشریه‌ی موسیقی راک بود، عکسی از میک جگر چاپ کرد در حال تماشای جوان سیاه‌پوستی که درست وسط صحنه زیر مشت و لگد محافظ‌ها افتاده و پیش چشمان وحشت‌زده‌ی جماعت تا حد مرگ کتک می‌خورد. تاد گیتلین که بوی تعفن این جنازه‌های متحرک را نمی‌توانست از یاد ببرد از خود می‌پرسید: «چه کسی می‌تواند هنوز به این خیال دل خوش کند که این صدها هزار بچه‌ی لوس و نگون‌بخت «جماعت تنها»، طلایه‌داران جامعه‌ی نیک باشند؟» (Gitlin, 1987, p. 407).

پی‌نوشت‌ها:

1. الیور کرامول (1599-1658)، رهبر انقلاب انگلستان. - م.
2. Levellers، اعضای یک حزب انگلیسی که در 1646 از نمایندگان رادیکال پارلمان تشکیل شد و اعضای آن حامی برابری همه‌ی مراتب اجتماعی و تأسیس حکومت دموکراتیک‌تری بودند. - م.
3. Quaker، عضو «جامعه‌ی دوستان» که یک گروه دینی مسیحی است که بدون هیچ‌گونه تشریفات خاص گرد هم می‌آیند و به شدت با خشونت و جنگ مخالف‌اند. - م.

منبع مقاله :
آوتوِیت، ویلیام. باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم‌اجتماعی قرن بیستم، ترجمه: حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
حکمت | حرص نزن؛ آخرش هیچی نیست! / استاد توکلی
music_note
حکمت | حرص نزن؛ آخرش هیچی نیست! / استاد توکلی
حکمت | مصیبتی به نام غیبت امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) / استاد کاشانی
music_note
حکمت | مصیبتی به نام غیبت امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) / استاد کاشانی
مفاهیم رنگ در تعزیه
مفاهیم رنگ در تعزیه
نقاب و کله‌ سازی در مراسم شبیه خوانی
نقاب و کله‌ سازی در مراسم شبیه خوانی
لحظاتی از دیدار مجاهد قهرمان فرمانده شهید «یحیی السنوار» با رهبر انقلاب
play_arrow
لحظاتی از دیدار مجاهد قهرمان فرمانده شهید «یحیی السنوار» با رهبر انقلاب
واکنش قالیباف به گزافه‌گویی در خصوص جزایر سه گانه‌
play_arrow
واکنش قالیباف به گزافه‌گویی در خصوص جزایر سه گانه‌
سنوار نقطه عطف تاریخی در مقاومت فلسطین
play_arrow
سنوار نقطه عطف تاریخی در مقاومت فلسطین
اهتزاز تصویر شهید سنوار در لیگ فوتبال مغرب
play_arrow
اهتزاز تصویر شهید سنوار در لیگ فوتبال مغرب
هدف قرار دادن نیروهای اشغالگر توسط سرایاالقدس در جبالیا
play_arrow
هدف قرار دادن نیروهای اشغالگر توسط سرایاالقدس در جبالیا
تعرض بن‌گویر به مسجدالاقصی
play_arrow
تعرض بن‌گویر به مسجدالاقصی
ادعای خبرنگار اسرائیلی: انتظار می‌رود اسرائیل به حمله به نتانیاهو پاسخ دهد
play_arrow
ادعای خبرنگار اسرائیلی: انتظار می‌رود اسرائیل به حمله به نتانیاهو پاسخ دهد
تصاویر تازه از لحظه شهادت یحیی سنوار
play_arrow
تصاویر تازه از لحظه شهادت یحیی سنوار
توصیه جالب هادی چوپان به ایرانیان پس از بازگشت به کشور : هیچ‌وقت...
play_arrow
توصیه جالب هادی چوپان به ایرانیان پس از بازگشت به کشور : هیچ‌وقت...
تصاویری از آغاز رزمایش مرکب دریایی «آیونز ۲۰۲۴» در آب‌های ایران
play_arrow
تصاویری از آغاز رزمایش مرکب دریایی «آیونز ۲۰۲۴» در آب‌های ایران
گلزنی سردار آزمون در جام ریاست جمهوری امارات برای شباب الاهلی
play_arrow
گلزنی سردار آزمون در جام ریاست جمهوری امارات برای شباب الاهلی