نویسنده: A. Nougarède
مترجم:موسی اکرمی
مترجم:موسی اکرمی
[filip vān tiegem]
J. Philippe van Tieghem
(ت. بایول، نور، فرانسه، 30 فروردین 1218/ 19 آوریل 1839؛ و. پاریس، فرانسه، 7 اردیبهشت 1293/ 28 آوریل 1914)، گیاهشناسی.
پدر وان تیئگم، که بزّاز بوا، اندکی پیش از تولد پسرش، در مارتینیک به بیماری تب زرد درگذشت؛ و مادرش نیز بلافاصله پس از زادن وی چشم از جهان فرو بست. فیلیپ فرزند پنجم آنان بود و به کمک عمو و عمه اش، و سپس به کمک خواهرانش، بزرگ شد. گواهینامهی دبیرستان را در 1235 از کولژ بایول بدست آورد. او که در دبیرستان دوئای از کمک هزینه شاگردان ممتاز برخوردار بود خود را برای آزمون ورودی مدرسه پولی تکنیک آماده کرد اما تصمیم گرفت که به جای آن در امتحان ورودی دانشسرای عالی شرکت کند، و در 1237 بدان راه یافت. وان تیئگم پس از احراز صلاحیت تدریس در علوم فیزیکی و طبیعی در 1240، به دستیاری آموزشی گیاهشناسی و کانیشناسی منصوب شد. زیر نظر پاستور پایاننامهای درباره تخمیر آمونیاکی تهیه کرد. از آنجا که ممتحنان پژوهش او را اساساً مربوط به شیمی دانستند به او، برخلاف انتظارش، درجهی دکتری در علوم فیزیکی دادند نه دکتری در علوم طبیعی، او، که میخواست گیاهشناس بشود، پایاننامهی دیگری درباره گل شیپوریان عرضه کرد و با آن در سال 1246 به دریافت درجهی علمی مطلوب خویش نایل آمد.
هنگامی که در 1243 کرسی پیه [peye] در دانشسرای عالی خالی شد، وان تیئگم به جانشینی او انتخاب گردید. بدین سان ا در بیست و پنج سالگی «استاد مسئول سخنرانیها» در گیاهشناسی شد. وی از ازدواجی که در 1241 با اِلن سارشی کرده بود دارای چهار دختر و یک پسر شد.
به سبب تنوع و وسعت دامنهی 328 نوشتهی ثبت شدهی وان تیئگم، فهرستی که به ترتیب تاریخ تنظیم شود نمیتواند تصویر راستینی از کار او عرضه کند. او در همه عمر در یک زمان به مطالعه در چندین موضوع میپرداخت. پژوهشهایش در گیاهشناسی پنج زمینه را در بر میگرفت: نهانزدان، تخمیر، کالبدشناسی و زیستشناسی پیدازادان، کاربرد کالبدشناسی در رده بندی علمی، و فیزیولوژی گیاهی.
وان تیئگم، به هنگام پژوهش در تکامل گیاهی و تکثیر قارچها، ارزش استفاده از کشت خالص یک هاگ تنها را که در ملاً مایعی نگاه داری شود نشان داد. هاگ را باید در محفظهای قرار داد و از آلودگی حفظ کرد و در عین حال بتوان آن را مورد مشاهده میکروسکوپی قرار داد. وان تیئگم به پاس کار در زمینه این کشتهای تک هاگی در 1256 به عضویت فرهنگستان علوم برگزیده شد و در اردیبهشت 1258 به عنوان استاد و مدیر موزه تاریخ طبیعی انتخاب گردید.
وان تیئگم یکی از نخستین کسانی بود که رابطه جلبکهای آبی رنگ با باکتریها را آشکار ساختند. در 1257 به مطالعهی «صمغ شکر» پرداخت و ثابت کرد که این صمغ گیاهی است که روی شکر زندگی میکند. او به توصیف رشد آن پرداخت و نشان داد که مادهای حل نشدنی که همپار (ایزومر) سلّولوز است و تشکیل صمغ را باعث میگردد از یاختههای سازواره ترشح میشود. او آن را Leuconostos mesenteroides نامید.
وان تیئگم از سال 1256 تا 1258 به تحقیق درباره باسیل آمیلوباکتر و تخمیر کرهای [حاصل از کرهی فاسد] پرداخت، و نشان داد که تنها غشاهای تخمهای زیر آبی گیاهان آبی (که تبدیل به کوتین یا چوب پنبه و یا چوب شده باشد) میتواند در برابر این باکتری-که اندکی بعد نقش آن در تجزیهی مواد آلی پیچیده به اجزای ساده تأیید شد- مقاومت کند. وان تیئگم با همکاری برنار رنو کشف کرد که سازوارههائی که ارتباط تنگاتنگی با باسیل آمیلوباکتر دارند در برشهای بافتهای گیاهان دورهی زغال انبود (کربونیفر) موجودند و از طریق سیلیسی شدن محفوظ ماندهاند. بدین سان آن دو دانشمند نشان دادند که ممکن است زغال در گذشتههای دور از طریق فرایند همین تخمیر نشأت کرده باشد.
وانتیئگم کالبدشناسی را بر شالودهی همساختیهای بافتها و پدید آمدن آنها از یاختههای اوّلیه بنا کرد. افزون بر توصیف خودبافتها، او گونههای پیدایش و تمایز آنها را مورد توجه قرار داد. در گیاهان سه بخش را از هم متمایز کرد: ریشه، ساقه، و برگ. این انگارهای بود که بیشتر به دلیل سادلگی مقبولیتی بسیار گسترده یافت. اصول تقارن گیاهی که وان تیئگم عرضه کرد اصولی مقبول و جاافتادهاند. او، که اندامها را با ساختار آنه تعریف و مشخصی کرده بود، روش خود را در مورد چندین پرسش بیپاسخ بکار برد: ساختمان مادگی (مقالهاش در این باره در 1246 جایزهی بوردن را از فرهنگستان علوم دریافت کرد)، ساختمان تخمک، تغییرات رویان، و ترکیب دانه. در سال 1250 وان تیئگم به پاس کاری که دربارهی ریشه کرده بود به دریافت یک جایزه بزرگ نایل آمد. بعلاوه، او در تحقیقات کالبدشناختی دربارهی ریشه و ساقه، بافتهای اولیه و ثانویه را از یکدیگر متمایز کرد. او، که کار خود را در سال 1250 آغاز کرد، نشان داد که چگونه کالبدشناسی میتواند قرابت میان گیاهان را آشکار کند. اندامهای یک گونه خاص را در محیطهای متفاوت مقایسه کرد، و بدین سان مطالعه تأثیر محیط بر گیاهان را بنیاد نهاد.
وانتیئگم در فیزیولوژی گیاهی نیز پژوهش کرد. آزمایشهای او درباره تأثیر سرما بر انه و «کُند شدن فوق العاده» فرایندهای حیاتی آنها در نتیجه سرما، آزماشهائی تعیین کننده بودند. او، با بررسی قابلیتهای نهفته بخشهای گوناگون رویان موجود در دانه، ثابت کرد که هریک از اندامهای گیاهک مستقل و خودکار است و میتواند بیوجود قسمتهای دیگر رشد کند، خواه دانه حاوی آندوسپرم باشد خواه نباشد. او نشان داد که رویانهای جوانی که فاقد آندوسپرم شدهاند میتوانند با خمیری مصنوعی که ترکیب شیمیایی آن مشابه ترکیب شیمیایی آن آندوسپرم خاص باشد تغذیه شوند.
پس از سال 1272 وانتیئگم به مطالعهی انگلها روی آورد. به بررسی بسیاری از گیاهان غیربومی پرداخت که درجات گوناگونی از فساد تخمک را میشد در مورد آنها کشف کرد. یافتههایش درباره تخمک سبب شد که ساختمان این اندام ماده و پوسته آن را در تعدادی از گیاهان مشخص کند. آزمایشها و بررسیهای وان تیئگم ثابت کردند که رده بندی جدیدی در پیدازادان براساس تخمک و دانه، و همچنین یک رده بندی " کامل براساس تخمک گیاهان، مورد نیاز است.
صفت مشخص کننده همه آثار منتشر شده وان تیئگم، که بسیار متعدد و متنوع است، رهیافت تازه مهمی به گیاهشناسی است: و آن این که عمل [اندامها] همواره مرتبط با ساختار و رشد مطالعه میشود.
وانتیئگم، فزون بر سرپرستی و هدایت پژوهشهای علمی، چندین شغل اداری و رسمی نیز بر عهده داشت. از 1252 تا 1265 استاد زیستشناسی مدرسه مرکزی فنون و صنایع، از 1264 تا 1291 استاد دانشسرای عالی دختران در سور [sevr]، و از 1277 تا 1293 استاد زیستشناسی مؤسسهی کشاورزی بود. Traité de botabique («کتاب گیاهشناسی») او هنوز برای دانشجویان سودمند است.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
J. Philippe van Tieghem
(ت. بایول، نور، فرانسه، 30 فروردین 1218/ 19 آوریل 1839؛ و. پاریس، فرانسه، 7 اردیبهشت 1293/ 28 آوریل 1914)، گیاهشناسی.
پدر وان تیئگم، که بزّاز بوا، اندکی پیش از تولد پسرش، در مارتینیک به بیماری تب زرد درگذشت؛ و مادرش نیز بلافاصله پس از زادن وی چشم از جهان فرو بست. فیلیپ فرزند پنجم آنان بود و به کمک عمو و عمه اش، و سپس به کمک خواهرانش، بزرگ شد. گواهینامهی دبیرستان را در 1235 از کولژ بایول بدست آورد. او که در دبیرستان دوئای از کمک هزینه شاگردان ممتاز برخوردار بود خود را برای آزمون ورودی مدرسه پولی تکنیک آماده کرد اما تصمیم گرفت که به جای آن در امتحان ورودی دانشسرای عالی شرکت کند، و در 1237 بدان راه یافت. وان تیئگم پس از احراز صلاحیت تدریس در علوم فیزیکی و طبیعی در 1240، به دستیاری آموزشی گیاهشناسی و کانیشناسی منصوب شد. زیر نظر پاستور پایاننامهای درباره تخمیر آمونیاکی تهیه کرد. از آنجا که ممتحنان پژوهش او را اساساً مربوط به شیمی دانستند به او، برخلاف انتظارش، درجهی دکتری در علوم فیزیکی دادند نه دکتری در علوم طبیعی، او، که میخواست گیاهشناس بشود، پایاننامهی دیگری درباره گل شیپوریان عرضه کرد و با آن در سال 1246 به دریافت درجهی علمی مطلوب خویش نایل آمد.
هنگامی که در 1243 کرسی پیه [peye] در دانشسرای عالی خالی شد، وان تیئگم به جانشینی او انتخاب گردید. بدین سان ا در بیست و پنج سالگی «استاد مسئول سخنرانیها» در گیاهشناسی شد. وی از ازدواجی که در 1241 با اِلن سارشی کرده بود دارای چهار دختر و یک پسر شد.
به سبب تنوع و وسعت دامنهی 328 نوشتهی ثبت شدهی وان تیئگم، فهرستی که به ترتیب تاریخ تنظیم شود نمیتواند تصویر راستینی از کار او عرضه کند. او در همه عمر در یک زمان به مطالعه در چندین موضوع میپرداخت. پژوهشهایش در گیاهشناسی پنج زمینه را در بر میگرفت: نهانزدان، تخمیر، کالبدشناسی و زیستشناسی پیدازادان، کاربرد کالبدشناسی در رده بندی علمی، و فیزیولوژی گیاهی.
وان تیئگم، به هنگام پژوهش در تکامل گیاهی و تکثیر قارچها، ارزش استفاده از کشت خالص یک هاگ تنها را که در ملاً مایعی نگاه داری شود نشان داد. هاگ را باید در محفظهای قرار داد و از آلودگی حفظ کرد و در عین حال بتوان آن را مورد مشاهده میکروسکوپی قرار داد. وان تیئگم به پاس کار در زمینه این کشتهای تک هاگی در 1256 به عضویت فرهنگستان علوم برگزیده شد و در اردیبهشت 1258 به عنوان استاد و مدیر موزه تاریخ طبیعی انتخاب گردید.
وان تیئگم یکی از نخستین کسانی بود که رابطه جلبکهای آبی رنگ با باکتریها را آشکار ساختند. در 1257 به مطالعهی «صمغ شکر» پرداخت و ثابت کرد که این صمغ گیاهی است که روی شکر زندگی میکند. او به توصیف رشد آن پرداخت و نشان داد که مادهای حل نشدنی که همپار (ایزومر) سلّولوز است و تشکیل صمغ را باعث میگردد از یاختههای سازواره ترشح میشود. او آن را Leuconostos mesenteroides نامید.
وان تیئگم از سال 1256 تا 1258 به تحقیق درباره باسیل آمیلوباکتر و تخمیر کرهای [حاصل از کرهی فاسد] پرداخت، و نشان داد که تنها غشاهای تخمهای زیر آبی گیاهان آبی (که تبدیل به کوتین یا چوب پنبه و یا چوب شده باشد) میتواند در برابر این باکتری-که اندکی بعد نقش آن در تجزیهی مواد آلی پیچیده به اجزای ساده تأیید شد- مقاومت کند. وان تیئگم با همکاری برنار رنو کشف کرد که سازوارههائی که ارتباط تنگاتنگی با باسیل آمیلوباکتر دارند در برشهای بافتهای گیاهان دورهی زغال انبود (کربونیفر) موجودند و از طریق سیلیسی شدن محفوظ ماندهاند. بدین سان آن دو دانشمند نشان دادند که ممکن است زغال در گذشتههای دور از طریق فرایند همین تخمیر نشأت کرده باشد.
وانتیئگم کالبدشناسی را بر شالودهی همساختیهای بافتها و پدید آمدن آنها از یاختههای اوّلیه بنا کرد. افزون بر توصیف خودبافتها، او گونههای پیدایش و تمایز آنها را مورد توجه قرار داد. در گیاهان سه بخش را از هم متمایز کرد: ریشه، ساقه، و برگ. این انگارهای بود که بیشتر به دلیل سادلگی مقبولیتی بسیار گسترده یافت. اصول تقارن گیاهی که وان تیئگم عرضه کرد اصولی مقبول و جاافتادهاند. او، که اندامها را با ساختار آنه تعریف و مشخصی کرده بود، روش خود را در مورد چندین پرسش بیپاسخ بکار برد: ساختمان مادگی (مقالهاش در این باره در 1246 جایزهی بوردن را از فرهنگستان علوم دریافت کرد)، ساختمان تخمک، تغییرات رویان، و ترکیب دانه. در سال 1250 وان تیئگم به پاس کاری که دربارهی ریشه کرده بود به دریافت یک جایزه بزرگ نایل آمد. بعلاوه، او در تحقیقات کالبدشناختی دربارهی ریشه و ساقه، بافتهای اولیه و ثانویه را از یکدیگر متمایز کرد. او، که کار خود را در سال 1250 آغاز کرد، نشان داد که چگونه کالبدشناسی میتواند قرابت میان گیاهان را آشکار کند. اندامهای یک گونه خاص را در محیطهای متفاوت مقایسه کرد، و بدین سان مطالعه تأثیر محیط بر گیاهان را بنیاد نهاد.
وانتیئگم در فیزیولوژی گیاهی نیز پژوهش کرد. آزمایشهای او درباره تأثیر سرما بر انه و «کُند شدن فوق العاده» فرایندهای حیاتی آنها در نتیجه سرما، آزماشهائی تعیین کننده بودند. او، با بررسی قابلیتهای نهفته بخشهای گوناگون رویان موجود در دانه، ثابت کرد که هریک از اندامهای گیاهک مستقل و خودکار است و میتواند بیوجود قسمتهای دیگر رشد کند، خواه دانه حاوی آندوسپرم باشد خواه نباشد. او نشان داد که رویانهای جوانی که فاقد آندوسپرم شدهاند میتوانند با خمیری مصنوعی که ترکیب شیمیایی آن مشابه ترکیب شیمیایی آن آندوسپرم خاص باشد تغذیه شوند.
پس از سال 1272 وانتیئگم به مطالعهی انگلها روی آورد. به بررسی بسیاری از گیاهان غیربومی پرداخت که درجات گوناگونی از فساد تخمک را میشد در مورد آنها کشف کرد. یافتههایش درباره تخمک سبب شد که ساختمان این اندام ماده و پوسته آن را در تعدادی از گیاهان مشخص کند. آزمایشها و بررسیهای وان تیئگم ثابت کردند که رده بندی جدیدی در پیدازادان براساس تخمک و دانه، و همچنین یک رده بندی " کامل براساس تخمک گیاهان، مورد نیاز است.
صفت مشخص کننده همه آثار منتشر شده وان تیئگم، که بسیار متعدد و متنوع است، رهیافت تازه مهمی به گیاهشناسی است: و آن این که عمل [اندامها] همواره مرتبط با ساختار و رشد مطالعه میشود.
وانتیئگم، فزون بر سرپرستی و هدایت پژوهشهای علمی، چندین شغل اداری و رسمی نیز بر عهده داشت. از 1252 تا 1265 استاد زیستشناسی مدرسه مرکزی فنون و صنایع، از 1264 تا 1291 استاد دانشسرای عالی دختران در سور [sevr]، و از 1277 تا 1293 استاد زیستشناسی مؤسسهی کشاورزی بود. Traité de botabique («کتاب گیاهشناسی») او هنوز برای دانشجویان سودمند است.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی.
فهرست تعداد زیادی از نوشتههای وانتیئگم در Notice sur les travaux scientifiques de M. Ph. Van Tieghem (پاریس، 1876) مندرج است. نیز « Recherches sur la structure du pistil et sur l’anatomic comparée de la fleur, avec un atlas de 16 planches»، در MSE، 21 (1871)، که به پاس آن جایزه بوردن در سال 1867 به وانتیئگم اعطا شد؛ « Recherches sur la symétrie de structure des plantes vasculaires»، در ASNa، گیاهشناسی، دورهی پنجم، 12 (1871)؛ Traité de botanique conforme à l"état présent de la science، چاپ سوم (پاریس، 1873)، ترجمه به زبان آلمانی به قلم ی. زاکس؛ Traitré de botanique (پاریس، 1884)، Eléments de botanique، اول (پاریس، 1886)، دوم (پاریس، 1888)، و « Recherches comparatives sur l’origine des membres endogènes dans les plantes vasculaires ASNa»، در ASNa، دورهی هفتم، 8 (1889)، که به اتفاق آنری دولیو نوشته شد.دوم. خواندنیهای فرعی.
«L"oeuvre de Philippe Van Tieghem »، از ژ. بونیه، در RGB، 26 (1914)، 353-441؛ و «Philippe Van Tieghem»، از ژ. کوستانتن، Nature. Revue des sciences et de leurs applications aux arts et à l’industrue، شمارهی 2137 (1914)، 394-396؛ و « Le rôle de Brongniart, de Renault et de Van Tieghem dans la chaire d"organographie du Muséum»، در AMHN، دورهی ششم، 12 (1935)، 319-324.منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول