احساسات كودكانمان را دريابيم
نويسنده:ميترا مسيبي
يكي از وظايف والدين حمايت از كودكان در مقابل هيجانات و احساسات دردناك است. مخصوصا كه مي دانيم هميشه يك راه حل ساده براي بيشتر مشكلات پيش آمده، وجود دارد.
كمك به كودكان براي كنترل احساسات سنگين و مشكل مانند ناراحتي، عدم پذيرش، ترس يا نااميدي كار ساده اي نيست، زيرا طبيعتا خواهان اين هستيم كه كودكان از احساسات عذاب آور دور باشند. همچنين احساسات منفي اي وجود دارد كه نمي خواهيم در موردش چيزي بشنويم زيرا ناراحت كننده هستند. به خصوص مي توان به خشونت، خصومت، و عداوت اشاره كرد. غالبا تلاش مي كنيم اين احساسات را سركوب كنيم زيرا احساس مي كنيم از نظر اجتماعي نامناسبند يا از اين مي ترسيم كه كودكاني كه چنين احساساتي را بروز مي دهند، رفتارهاي نامناسب بيشتري از خود نشان دهند.
ما نسبت به كودكان تجربيات بيشتري داريم، بنابراين طبيعتا حس مي كنيم كه بنشينيم و كاري بكنيم. زماني كه به ناراحتي، ترس، نگراني كودكان با تحسين، قوت قلب دادن، توجه كردن يا پند دادن، عكس العمل نشان مي دهيم، معمولا به اين علت است كه شريك احساسات آنهاييم و مي خواهيم كه بفهمند مشكلات قابل حل هستند يا به اين علت مي خواهيم در مقابل احساسات ناراحت كننده از آنها حمايت كنيم. زماني كه با اوامر، هشدارها، درس اخلاقي دادن يا سرزنش كردن با كودكان برخورد مي كنيم، معمولا به علت ترس از رخ دادن مجدد اين اتفاقات در آينده است.
شنيدن مشكلات فرزندان هر چند پيش پا افتاده موجب روشن شدن بزرگترها مي شود. كودكان نياز به اين دارند كه كسي احساسات آنها را بفهمد. با گوش كردن به كودكان، به آنها اجازه مي دهيم تا در مورد احساسات و هيجاناتي صحبت كنند كه موجب ناراحتي شان شده و اين باعث مي شود تا والدين دريابند كه چطور اينگونه احساسات را كنترل كنند.
والدين همدرد، همدل، زماني كه كودكانشان را در حال گريه مي بينند، مي توانند خودشان را در موقعيت آنها ببينند و درد آنها را حس كنند. زماني كه كودكانمان را در حالت عصبانيت، مي بينيم، مي توانيم نااميدي و خشم شان را حس كنيم.»
اگر بتوانيم چنين احساسات نزديكي را حس كنيم، كودكانمان را درك كرده ايم، تجربياتشان را باور كرده و كمكشان مي كنيم تا ياد بگيرند كه خودشان را تسكين دهند. اين توانايي ما را مانند الواري در رودخانه نشان مي دهد كه ممكن است در شيب تند رودخانه قرار گيرد. مهم نيست كه چه موانعي و مشكلاتي در مسير ارتباطمان با كودكان قرار دارد، مي توانيم در مسير رودخانه بايستيم و آنها رابه سوي هدف هدايت كنيم. حتي اگر مسير بسيار گول زننده باشد (همانطوري كه غالبا در دوره نوجواني است)، مي توانيم به كودكان در گذشتن از موانع كمك كنيم و در يافتن مسيرشان ريسك كنند.
كمك به كودكان براي كنترل احساسات سنگين و مشكل مانند ناراحتي، عدم پذيرش، ترس يا نااميدي كار ساده اي نيست، زيرا طبيعتا خواهان اين هستيم كه كودكان از احساسات عذاب آور دور باشند. همچنين احساسات منفي اي وجود دارد كه نمي خواهيم در موردش چيزي بشنويم زيرا ناراحت كننده هستند. به خصوص مي توان به خشونت، خصومت، و عداوت اشاره كرد. غالبا تلاش مي كنيم اين احساسات را سركوب كنيم زيرا احساس مي كنيم از نظر اجتماعي نامناسبند يا از اين مي ترسيم كه كودكاني كه چنين احساساتي را بروز مي دهند، رفتارهاي نامناسب بيشتري از خود نشان دهند.
ما نسبت به كودكان تجربيات بيشتري داريم، بنابراين طبيعتا حس مي كنيم كه بنشينيم و كاري بكنيم. زماني كه به ناراحتي، ترس، نگراني كودكان با تحسين، قوت قلب دادن، توجه كردن يا پند دادن، عكس العمل نشان مي دهيم، معمولا به اين علت است كه شريك احساسات آنهاييم و مي خواهيم كه بفهمند مشكلات قابل حل هستند يا به اين علت مي خواهيم در مقابل احساسات ناراحت كننده از آنها حمايت كنيم. زماني كه با اوامر، هشدارها، درس اخلاقي دادن يا سرزنش كردن با كودكان برخورد مي كنيم، معمولا به علت ترس از رخ دادن مجدد اين اتفاقات در آينده است.
شنيدن انفعالي
واكنش هاي تصديقي
گشاينده در
(دعوت به صحبت بيشتر)
شنيدن فعال
شنيدن مشكلات فرزندان هر چند پيش پا افتاده موجب روشن شدن بزرگترها مي شود. كودكان نياز به اين دارند كه كسي احساسات آنها را بفهمد. با گوش كردن به كودكان، به آنها اجازه مي دهيم تا در مورد احساسات و هيجاناتي صحبت كنند كه موجب ناراحتي شان شده و اين باعث مي شود تا والدين دريابند كه چطور اينگونه احساسات را كنترل كنند.
والدين همدرد، همدل، زماني كه كودكانشان را در حال گريه مي بينند، مي توانند خودشان را در موقعيت آنها ببينند و درد آنها را حس كنند. زماني كه كودكانمان را در حالت عصبانيت، مي بينيم، مي توانيم نااميدي و خشم شان را حس كنيم.»
اگر بتوانيم چنين احساسات نزديكي را حس كنيم، كودكانمان را درك كرده ايم، تجربياتشان را باور كرده و كمكشان مي كنيم تا ياد بگيرند كه خودشان را تسكين دهند. اين توانايي ما را مانند الواري در رودخانه نشان مي دهد كه ممكن است در شيب تند رودخانه قرار گيرد. مهم نيست كه چه موانعي و مشكلاتي در مسير ارتباطمان با كودكان قرار دارد، مي توانيم در مسير رودخانه بايستيم و آنها رابه سوي هدف هدايت كنيم. حتي اگر مسير بسيار گول زننده باشد (همانطوري كه غالبا در دوره نوجواني است)، مي توانيم به كودكان در گذشتن از موانع كمك كنيم و در يافتن مسيرشان ريسك كنند.