قصاب الجزاير

اگر از شما پرسيدند سخت ترين، صعب ترين و باشكوه ترين انقلاب در كدام كشور آفريقايي روي داد بدون مكث پاسخ دهيد «الجزاير». متأسفانه ما ايرانيان از پيشينه رزمجويي مردم مسلمان الجزاير كه در اول نوامبر ۱۹۵۴ براي كسب استقلال يكپارچه بپا خاستند آگاهي نداشتيم و از كنار اخبار كوتاهي كه پيرامون جنگ الجزاير گهگاه در جرايد منتشر مي شد بي تفاوت مي گذشتيم.
چهارشنبه، 2 مرداد 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قصاب الجزاير
قصاب الجزاير
قصاب الجزاير

نويسنده: منصور تاراجي

الجزاير: چه زيباست طلوع خورشيد

اگر از شما پرسيدند سخت ترين، صعب ترين و باشكوه ترين انقلاب در كدام كشور آفريقايي روي داد بدون مكث پاسخ دهيد «الجزاير».
متأسفانه ما ايرانيان از پيشينه رزمجويي مردم مسلمان الجزاير كه در اول نوامبر ۱۹۵۴ براي كسب استقلال يكپارچه بپا خاستند آگاهي نداشتيم و از كنار اخبار كوتاهي كه پيرامون جنگ الجزاير گهگاه در جرايد منتشر مي شد بي تفاوت مي گذشتيم.
ما نمي دانستيم يك ميليون سرباز، پليس و ژاندارم يكي از چهار قدرت بزرگ جهان مجهز به نوين ترين سلاحها با پشتيباني بيش از يك ميليون فرانسوي مقيم الجزاير و ياري ۲۵۰هزار الجزايري همكار آنها (حركيها) كه در يافتن آشيانه انقلابيون ستون پنجم استعمارگران فرانسوي بودند، آزادمردان الجزايري را به وحشيانه ترين شيوه هاي قرون وسطايي قصابي مي كنند.
ما نمي دانستيم كه بيست و هفت ميليون مسلمان الجزايري در سرزميني به وسعت ۲‎/۳۸۰‎/۰۰۰كيلومترمربع (چهاربرابر خاك فرانسه و هفتصد و هشتاد هزار كيلومتر مربع بيش از وسعت ايران) چه آوردگاهي برپا كردند و زير شكنجه هاي بيرحمانه براي كسب آزادي و استقلال چگونه جان مي باختند.
بعضي كشورهاي مسلمان به حرف و نه به عمل از مليون الجزاير حمايت مي كردند. تنها مصر به رهبري جمال عبدالناصر بود كه كمكهاي بي شائبه اي به انقلابيون مي كرد. سلطان مراكش و حبيب بورقيبه رئيس جمهوري تونس دو كشور مسلمان همسايه الجزاير در اين زمينه كج دارو مريز مي كردند.
ما نمي دانستيم هزاران، هزار الجزايري در شكنجه گاهها جان مي بازند ولي فرياد مي زنند: استقلال و آزادي (شكنجه هايي كه چهل سال پس از استقلال الجزاير امروز هنوز كتابهايي در فرانسه درباره آن منتشر مي شود و نظاميان فرانسوي اقرار مي كنند كه چه بر سر اين ملت آوردند).

فرياد ملت فرانسه

اما هنگامي كه انقلاب الجزاير اوج گرفت و سربازان فرانسوي نيز در جبهه هاي جنگ كشته مي شدند فرياد ملت فرانسه نيز برخاست كه: بس است، قصابي بس است، به اين جنايت پايان دهيد! روشنفكران فرانسوي كتاب مي نوشتند، روزنامه ها رپرتاژهاي مفصلي درج مي كردند و در همه آنها از شكنجه گاههاي الجزاير، گورهاي دسته جمعي، سياه چالهاي وحشتناك سخن مي گفتند از جمله نويسنده توانا «سيمون دوبووآر» دوست «ژان پل سارتر» كه پيكار «جميله بوپاشا» را زير شكنجه هاي وحشتناك تصوير كرد (اين كتاب توسط تاراجي و حسن پويا ترجمه و منتشر شد) كه موجي از خشم عليه نظاميان فرانسوي در جهان به وجود آورد.

در جنگ ها

ما نمي دانستيم كه ارتش فرانسه هزاران جوان الجزايري را در جنگ جهاني اول و دوم اجباراً داخل ارتش فرانسه كرد و آنها نخستين نفراتي بودند كه در جبهه هاي جنگ سينه هايشان سپر گلوله هاي ارتش آلمان مي شد.
انقلابيون را در حفره اي نگه داشته اند تا نوبت سؤال كردن از آنها برسد.

عبدالقادر

ما نمي دانستيم كه وقتي سحرگاه يكي از روزهاي ژوئيه ۱۹۳۰ براي نخستين بار سربازان فرانسويان از آنسوي مديترانه به اين سو آمدند كه ثروت ملت الجزاير را به يغما ببرند بزرگمرد و رزمجوي شجاعي به نام عبدالقادر به پيكار با آنها برخاست. او هفده سال به كمك مسلمانان الجزاير با استعمارگران نبرد كرد و پس از او تا اول نوامبر ۱۹۵۴ كه انقلاب با برنامه و تشكيلات نويني به راه افتاد جنگ وگريز ادامه داشت.
اگر الجزاير فنيقي ها، كارتاژها و بعد عثماني ها را (در قرن شانزدهم الجزاير زير سلطه عثمانيها رفت) از سرزمين خود بيرون كردند بدان معني نبود كه بيگانگان ديگري جاي آنها را بگيرند.

احمدبن بلا

احمد بن بلا كه در جنگ دوم در ارتش فرانسه با درجه ستواني عليه فاشيسم نبرد كرده بود، در بازگشت از جبهه آگاهي وسيعي به اوضاع جهان داشت. او به اتفاق چند دوست نزديكش در اول نوامبر ۱۹۵۴ «جبهه آزاديبخش ملي» (F.L.N) را به وجود آورد كه هدف آن كسب استقلال و آزادي بود.
يك انقلابي را روي تختي كه به ژنراتور الكتريكي وصل است خوابانده و كلاه آهني برقي بر سر او گذاشته اند، ساير انقلابيون در اتاقي در انتظار نشسته اند. آنها نيز به چنين شكنجه گاههايي هدايت مي شوند.

تشكيلاتي كاملاً نظامي و انقلابي

استقلال طلبان بامشكلات زيادي اسلحه به دست مي آوردند، با حمله به سربازخانه ها و خريد اسلحه از خارج اما ورود اسلحه از خارج به الجزاير در حالي كه همه مرزهاي آن دركنترل نظاميان فرانسوي بود بسيار مشكل بود. مجاهدان گاهي از صحراي سوزان و گاه از كوهستانهاي مرتفع «راتلس» با سختي و مصيبت زياد سلاحهايي كه با كشتي و بسيار محرمانه حامل اسلحه براي انقلابيون بود حمل وگذر مي كردند.
هزاران نفر از آنها يا در طول راه پرفراز و نشيب جان مي باختند يا سينه آنها هدف گلوله سربازان بيگانه قرار مي گرفت. نه ما ملت مسلمان ايران و نه مسلمانان سايركشورها بجز مصر نمي دانستيم درگوشه اي از اين جهان پهناور گروهي از همكيشان ما براي رهايي از دوزخي كه بيگانگان براي آنها در روي زمين به وجود آورده اند چه جانبازيهايي مي كنند.
يك روز كه بن بلا و چند تن از هم پيمانهاي او براي يك سفر محرمانه با هواپيما پرواز مي كردند شكاريهاي ارتش فرانسه هواپيماي آنها را ربود و به فرانسه برد و همه زنداني شدند. اين ضربه بزرگي به انقلاب الجزاير بود با اين حال بودند كسان ديگري كه انقلاب را رهبري كنند.

ارتش سري

در آن زمان مذاكرات دولت ژنرال دوگل و نمايندگان دولت موقت الجزاير مي رفت كه به نتيجه برسد ولي جنگ ديگري شروع شد و آن كشتار مسلمانان در الجزاير به دست ارتش سري فرانسه (O.A.S) بود. نفرات ارتش سري فرانسه را نظاميان و فرانسوياني كه معتقد بودند الجزاير جزو خاك فرانسه است و نبايد مستقل شود، تشكيل مي دادند. روزي صدها الجزايري بي گناه به دست آنها كشته مي شدند.
همين گروه بودند كه«دوگل» را خائن دانسته و چند بار قصد جان او راكردند. اما سياست دوگل در ادامه اعطاي استقلال به الجزاير طي يك همه پرسي مورد تأييد اكثريت مردم فرانسه قرار گرفت.
يك انقلابي در شكنجه گاه زير سؤالات جلادان فرانسوي

قتل دموكراسي

نكته اي كه تاريخ از آن آگاه است و شما نيز بايد از آن مطلع شويد اين است كه چرا چنين انقلاب باشكوهي كه بر بيگانگان پيروز شد نتوانست پايدار بماند چه بود؟ در يك كلمه چون دموكراسي در آن كشور كشته شد. احمد بن بلا پس از پيروزي انقلاب در سال ۱۹۶۳ به عنوان نخستين رئيس جمهوري الجزاير انتخاب شد. در سال ۱۹۶۵ هنگام برگزاري كنفرانس كشورهاي جهان سوم در الجزاير ناگهان سرهنگ بومدين كه از فرماندهان ارتش آزاديبخش ملي الجزاير بود، عليه بن بلا كودتا كرد ولي به علت بيماري سرطان در سال ۱۹۸۸ درگذشت.

اسلامي ها

«شاذلي» جايگزين بومدين شد. در سال ۱۹۹۲ در انتخابات آزاد (F.I.S) جبهه نجات اسلامي در نوبت اول اكثريت را به دست آورد ولي انتخابات منحل شد يعني بر دموكراسي خط بطلان كشيدند.
از اين لحظه جنگ داخلي شروع شد بعد «محمد بودياف» از رهبران انقلاب الجزاير رئيس جمهور شد. او به قتل رسيد. علي كافي موقتاً رئيس جمهور شد.
پس از او حكومت دست ژنرالها افتاد و ژنرال زروال (ZEROUAL) قدرت را به دست گرفت ولي نتوانست وحدت ملي را عملي سازد. انتخابات شد و «تقليقه» رئيس جمهوري شد كه هنوز هست ـ ولي هزاران بي گناه تاكنون به دست افراطيون كشته و كشته مي شوند. اين است نتيجه غم انگيز بر چيدن دموكراسي.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.