جهان مجازي (اينترنت) و جوانان
نويسنده: سپيده و مهسا كلاهيان
عصر جديد را «عصر انقلاب در ارتباطات» ناميده اند و روشن ترين نشانه اين قرن «انفجار اطلاعات» است.
در اين قرن اطلاعات دانش و آگاهي معادل توانايي انسان و بزرگترين سرمايه سازگاري او با دنياي جديد است. هم اينك ميليون ها پايگاه آموزشي فرهنگي اجتماعي و هنري در وب هاي جهاني وجود دارد كه هر يك به منزله يك آموزشگاه مجازي كاربران اينترنت را با هر گونه نياز و سليقه اي تغذيه مي كند. آغاز گاه اينترنت به سال 1969 ميلادي (1348 ه'. ش) و برنامه آموزشي موسوم به موسسه طرح هاي پژوهشي پيشرفته) كه آريانت نيز خوانده مي شود باز مي گردد. هدف اين طرح آن بود كه ارتش را به پيمانكاران وزارت دفاع و آزمايشگاههاي ARPA ( دانشگاههايي كه در پژوهش هاي نظامي شركت داشتند پيوند دهد. هدف اصلي آريانت اين بود كه شبكه كامپيوتري غير متمركزي ايجاد كند كه تعداد زيادي ارتباط پشتيبان و اضافي براي كامپيوتر داشته باشند. اميد بر اين بود كه اين سيستم بتواند پيام هاي ارتباطي سريع را بدون نظارت انساني به جريان بيندازد تا در صورت وقوع جنگ گسترده و به خصوص جنگ هسته اي جريان اطلاعات قطع نشود.
تكنولوژي كامپيوتر ورود به شاهراه هاي اطلاعاتي را در فضاي مجازي مهيا ساخته و همچنين فضا و بازاري را براي سرگرمي و طيف وسيعي از افراد به خصوص نوجوانان و جوانان فراهم كرده كه به سرعت و به طور مداوم رو به رشد است.
اينترنت از جمله مظاهر مدرن عرصه سرگرمي است كه تحول رسانه هاي جديد را به ارمغان آورده است. اينترنت به عنوان يك پديده جهان مشمول امكان و فرصتي براي كاربران فراهم مي كند كه بتوانند تمام اطلاعات و خدمات مورد نياز خود را هر زمان هر كجا و به هر ميزان كه بخواهند دريافت كنند. بنابراين در جهان امروز فرهنگ رسانه اي با برتري رسانه اينترنت فراگيرترين و مسلط ترين فرهنگ تاثير گذار در جامعه است. مركز ثقل اين تاثير روي نسل در حال رشد يعني نوجوانان و جوانان است. به عبارتي ديگر بخش قابل توجهي از زندگي جوانان امروز را ارتباطات با اينترنت تشكيل مي دهد اين ارتباط مي تواند به رشد مهارت هاي مختلف يادگيري منجر شود; مهارت هايي كه جوانان را با نظام نوين جهاني و ضرورت جهاني شدن آشنا و سازگار مي كند.
با طولاني شدن دوره نوجواني و جواني رواج شيوه هاي جديد رفتار اجتماعي براي پر كردن فضاي زندگي فردي شدن و كم رنگ شدن شكاف هاي متداول اجتماعي اهميت يافتن سبك زندگي براي جوانان از هم پاشيدگي شبكه هاي سنتي همگي از جمله زمينه هاي اصلي هستند كه شرايط جديدي را پيش روي جوانان قرار داده اند. آنچه در كنار اين روندها و متاثر از رشد رسانه هاي جديد قابل ذكر است اهميت بيش از بيش حفظ و تنوع در اوقات فراغت براي جوانان است. اولين نسل آشنا با كامپيوتر و تكنولوژي هاي ارتباطي را بايد نسل فعلي دانست. بسياري از آنان مي توانند با طيفي از نرم افزارهاي كامپيوتري كاركنند و به راحتي آن را بفهمند. اين تحولات تكنولوژيك علاوه بر تاثير بر ذوق سليقه و نياز ارتباطي آنها گذراندن اوقات فراغت آنها را نيز تحت تاثير قرار داده است.
دو فرايند «رسانه اي شدن» و «خانگي شدن» توصيف كننده گذران بخش عمده اي از فراغت جوانان در جوامع مدرن است. جوانان فراغت خود را بيش از بيش در خلوت سپري مي كنند و براي سرگرم شدن به طور فزاينده اي به رسانه هاي جديد متكي هستند. البته در كنار اين مزاياي بزرگ بايد به فكر خطرهاي پنهان آن نيز بود. اين پديده تناقض آلود كه از يك سو بهترين و غني ترين بستر رشد تحول و گسترش زندگي انسانها است از سوي ديگر مسموم ترين و آسيب زاترين فضاي فرهنگي و تربيتي را نيز در درون خود دارد. طبق گزارش اجلاس جهاني سران در خصوص جامعه اطلاعاتي جهان شاهد انفجار واقعي و تمام عيار اينترنتي بوده است. در اوايل سال 1997 م (1376 ه') تعداد كاربران اينترنت در سطح جهان كمتر از 60 ميليون نفر تخمين زده شده در سال 2002 م (1381 ه') اين رقم به 10 برابر يعني 580 ميليون نفر رسيد. شمار كاربران اينترنت در خاورميانه نزديك به 5 ميليون نفر است. در واقع كار بران اينترنت در فضايي فراذهن و مجازي قرار مي گيرند و اين فضاي مجازي متفاوت از فضاي واقعي و حقيقي است. ويژگي هاي فضاي مجازي سرعت عمل ناشناس ماندن سيال بودن است كه كاربر در اين فضا ظاهرا احساس امنيت مي كند و در اين فضا تفاوت هاي جنسيتي قومي نژادي مذهبي ديگر مهم نيست و فرصت هاي جديدي را نيز براي نمايش شخصيت در اختيار كاربران قرار مي دهد. در واقع اينترنت نه تنها قادر است تا دگرگوني بنيادي را در ساختار هويت و شخصيت فردي ايجاد كند بلكه هم زمان مي تواند عامل عمده اي در احيا و اشاعه هويت گروه هاي حاشيه اي جامعه نظير اقليت هاي قومي نژادي مذهبي زنان و جوانان گردد.
اينترنت فردي شدن شيوه هاي زندگي جوانان را دامن زده و مرزهاي تازه اي را در شكل گيري ارزش ها و هويت يابي به ويژه ارزش هاي مربوط به آشنايي و دوستي هاي رمانتيك پيش روي جوانان ما قرار داده است. به لحاظ زماني ايران پس از اسراييل اولين كشور خاورميانه است كه در سالهاي 1993 م (1372 ه') به اينترنت دسترسي يافت. با اين حال كاربرد اينترنت در اين دوره عمدتا معطوف به مراكز پژوهشي و دانشگاه ها بود.
اينترنت در ايران به علت كمرنگ بودن كاركردهاي اقتصادي و تجاري آن فضايي بيشتر با رنگ و بوي فرهنگي سياسي و اجتماعي است. كاربران ايراني خصوصا جوانان به علت شرايط عيني و ذهني زندگي خود و همچنين عكس العمل به هنجارهاي اجتماعي موجود و در جهت گسترش تعاملات اجتماعي با ديگراني كه امكان برقراري كنش متقابل با آنان در دنياي واقعي بسيار نادر يا پرهزينه است و در پي دست يابي به فرصت هاي جديد و به دنبال كسب تجربه هاي به اصطلاح جديد به فضاي مجازي روي مي آورند و زيستن در اين فضا را به طور حاشيه اي نيمه فعال يا فعال تجربه مي كنند.
در مجموع گفتگوهاي اينترنتي عرصه جديدي را براي گذران فراغت طيف رو به افزايشي از جوانان و شكل گيري حوزه فرهنگ هاي مختلف با زمينه ها و علائق متنوع فراهم ساخته است.
اگر چه نگرش غالب به اين عرصه جديد ارتباطي و بهره مندي از آن عموما محدود به آشنايي ها و گفتگوهاي غير جدي كنجكاوانه و عادتي است با اين حال براي اقليتي مجالي را به منظور تامل شيوه زندگي خود و تغيير هويت خويش فراهم ساخته است.
سرگرمي هاي مجازي علاقه جوانان به مشاركت اجتماعي و فعاليت هاي مدني را با انگيزه هاي مختلف تحت الشعاع قرار مي دهد و ممكن است بر مهارت هاي اجتماعي آنان در تدارك فراغت هاي گروهي و تفريحات و بازي هاي غيرمجازي تاثير منفي بگذارد. همچنين مجاورت طولاني با فضاي مجازي مي تواند به فرهنگ پذيري يك طرفه و تاثيرپذيري افراطي از هنجارها و ارزشها در عرصه هاي مختلف ارتباطي و اجتماعي انجاميده و با تقويت جهان وطني تعلقات ملي و سنتي كاربران را تحت تاثير قرار دهد.
امروزه موضوع شيوع اعتياد به اينترنت در جوانان همپاي اعتياد به موادمخدر مي تواند به منزله بحراني جدي در زندگي فردي و اجتماعي آنان مورد بحث قرار گيرد. آسيب شناسي اين بحران و پيشگيري از عواقب زيان بار آن مي تواند راه و روش استفاده درست از اين ابررسانه مفيد را به ما نشان دهد.
مفاهيم مربوط به اعتياد به اينترنت در سالهاي اخير توسط پژوهشگران روان شناسان و جامعه شناسان مورد بررسي و مطالعه قرار گرفته است. با اين وجود هنگامي كه مفهوم اعتياد به اينترنت براي اولين بار در پژوهشي مقدماتي توسط «يونگ يانگ» مطرح شد بحث و جدل هاي تازه اي در ميان روان درمان گران و پژوهشگران مسائل اجتماعي و آموزشي برانگيخت. هم زمان با دسترسي گسترده افراد به اينترنت شاهد نوع جديدي از اعتياد اينترنتي نيز هستيم كه مسئله خاص عصر اطلاعات است. همانند تمامي انواع ديگر اعتياد اعتياد به اينترنت نيز با علائمي همراه است هم چون اضطراب افسردگي كج خلقي بي قراري تفكرهاي وسواسي و يا خيالبافي راجع به اينترنت از طرفي در عين حال كه روابط اين افراد در جهان مجازي افزايش مي يابد در مقابل از دامنه روابط آنان در جهان واقعي كاسته مي شود.
حجم رو به رشدي از تحقيقات صورت گرفته پيرامون اعتياد اينترنتي حكايت از آن دارد كه اختلال اعتياد اينترنتي نوع اختلال روان شناختي ـ اجتماعي است كه از مشخصه هاي آن كناره گيري اختلالات عاطفي و از هم گيسختگي روابط اجتماعي است. به هر حال پديده اعتياد اينترنتي هم زمان با افزايش دسترسي روزانه مردم به منابع آن لاين شايع تر مي شود. اعتياد اينترنتي انسانها را به افرادي رها شده تبديل كرده و بر روابط اجتماعي آنها تاثير مي گذارد.
افرادي همچون «يونگ» و ساير روان شناسان معتقدند كه زياده روي در استفاده از اينترنت مي تواند براي سلامت فكري و فيزيكي شخص خطرناك باشد. اعتياد به اينترنت كاركرد انطباقي شخص را مختل مي كند. اگر شخصي به اينترنت معتاد شود كاركردهاي وي غير انطباقي مي شوند. متخصصان در زمينه آسيب شناسي محدودترين تعريف را براي طبقه بندي استفاده از اينترنت ارائه مي دهند به طوري كه چنانچه فرد در هفته 2 تا 3 ساعت از اينترنت استفاده كند يك كاربر معمولي و چنانچه ميزان استفاده او از اينترنت به 8 5 ساعت و يا بيشتر برسد كاربري است كه بايد مورد بررسي هاي آسيب شناسي قرار گيرد. علايم اختلال اعتياد اينترنتي عبارتند از: مشكلات ميان فردي و يا مشكلات در هنگام كار يا مطالعه ناديده گرفتن مسئوليتهاي مربوط به دوستان خانواده كار و يا مسئوليتهاي فردي كناره گيري پس از دست شستن از اينترنت كج خلقي هنگام تلاش براي دست كشيدن از اينترنت آن لاين ماندن بيش از زمان برنامه ريزي شده دروغ گفتن يا مخفي نگه داشتن زمان واقعي كار با اينترنت كاهش فعاليت فيزيكي بي توجهي به سلامت شخصي و بي خوابي يا كم خوابي و...
از طرفي افراد در صورت استفاده از اينترنت نه تنها رفتارهايي متفاوت با الگوهاي رايج در جامعه از خود نشان مي دهند بلكه نوع تفكرشان نيز با اكثريت افراد جامعه متفاوت مي شود. اينگونه افراد فكر مي كنند كه اينترنت تنها جايي است كه آنها در آن احساس خوبي نسبت به خود و جهان اطراف دارند. افرادي كه دچار اعتياد به گپ زدن و گفت و گوي اينترنتي مي شوند معمولا بيش از حد درگير روابط اينترنتي اند و احتمال اينكه به مسائل غير اخلاقي نيز آلوده شوند بالاست. دوستي اينترنتي خيلي سريع اهميت و جايگاه روابط خانوادگي و دوستان قديمي را مي گيرد. اين اعتياد در اكثر موارد منجر به شكست ازدواجها و بي ثباتي در روابط خانوادگي مي شود. از زمره عوامل موجد و يا مانع اعتياد اينترنتي در ميان نوجوانان و جوانان نظارت و كنترلي است كه والدين بر استفاده فرزندان از اينترنت اعمال مي كنند. مسئله اي كه بارز است اين است كه معمولا خانواده ها نگاهي متعادل و منطقي پيرامون استفاده فرزندانشان از اينترنت نداشته و سياست كاملا قطبي نسبت به اين موضوع در پيش مي گيرند به طوريكه براساس نتايج يونگ در سال 1377 معمولا والدين دربرخورد با استفاده فرزندانشان از اينترنت مايلند در يكي از دو دسته «سهل انگاري مهربانانه» و «تبعيد قاطع يا مطلق» قرار بگيرند.
مردان عموما از اينترنت به عنوان ابزاري براي جست و جوي قدرت و پايگاه ارتباط استفاده كرده و موارد كاربرد اينترنت در ميان آنها نيز شامل كسب اطلاعات بازيهاي تعاملي پرخاشگرانه اتاقهاي سكسي چت و هرزه نگاري بوده است اما استفاده زنان از اينترنت از اتاقهاي چت بيشتر به خاطر تشكيل دوستي هاي حمايتگرانه دوستيابي و اجتماعي شدن بوده است. 90 درصد از معتادان اينترنت به سايتهاي ارتباطي دو طرفه اعتياد داشتند.
يونگ در مطالعه اي كه روي معتادان به اينترنت انجام داد بدين نتيجه رسيد كه افراد با موقعيت اقتصادي و اجتماعي بالاتر و نيز افرادي داراي تحصيلات بالاتر بيشتر در معرض اين اختلال قرار دارند و هم چنين افرادي كه وقت بيشتري دارند مانند افرادي كه در خانه هستند و دانشجويان در خوابگاهها با احتمال بيشتري در معرض اينترنت مي باشند. از ميان اين افراد عمده ترين مواد مصرفي اينترنت عبارت بودند از: اتاقهاي چت هرزه نگاري خريد آن لاين و نامه الكترونيكي
طي تحقيقاتي كه در خصوص دلايل گرايش افراد به اينترنت و استفاده اعتياد آور آنها از اينترنت صورت گرفته به اين نتايج رسيدند كه افرادي كه وقت زيادي را صرف استفاده از كامپيوتر مي كنند كساني هستند كه در زندگي با مشكلاتي مواجهند. در واقع اين افراد چون رغبتي به برخورد با مشكلات زندگي شان ندارند و مايل نيستند حتي با آنها رو به رو شوند به فعاليت اعتياد آور در اينترنت مي پردازند و يا مرتبا براي نوشيدن آب به بيرون از اتاق مي روند.
در اين قرن اطلاعات دانش و آگاهي معادل توانايي انسان و بزرگترين سرمايه سازگاري او با دنياي جديد است. هم اينك ميليون ها پايگاه آموزشي فرهنگي اجتماعي و هنري در وب هاي جهاني وجود دارد كه هر يك به منزله يك آموزشگاه مجازي كاربران اينترنت را با هر گونه نياز و سليقه اي تغذيه مي كند. آغاز گاه اينترنت به سال 1969 ميلادي (1348 ه'. ش) و برنامه آموزشي موسوم به موسسه طرح هاي پژوهشي پيشرفته) كه آريانت نيز خوانده مي شود باز مي گردد. هدف اين طرح آن بود كه ارتش را به پيمانكاران وزارت دفاع و آزمايشگاههاي ARPA ( دانشگاههايي كه در پژوهش هاي نظامي شركت داشتند پيوند دهد. هدف اصلي آريانت اين بود كه شبكه كامپيوتري غير متمركزي ايجاد كند كه تعداد زيادي ارتباط پشتيبان و اضافي براي كامپيوتر داشته باشند. اميد بر اين بود كه اين سيستم بتواند پيام هاي ارتباطي سريع را بدون نظارت انساني به جريان بيندازد تا در صورت وقوع جنگ گسترده و به خصوص جنگ هسته اي جريان اطلاعات قطع نشود.
تكنولوژي كامپيوتر ورود به شاهراه هاي اطلاعاتي را در فضاي مجازي مهيا ساخته و همچنين فضا و بازاري را براي سرگرمي و طيف وسيعي از افراد به خصوص نوجوانان و جوانان فراهم كرده كه به سرعت و به طور مداوم رو به رشد است.
اينترنت از جمله مظاهر مدرن عرصه سرگرمي است كه تحول رسانه هاي جديد را به ارمغان آورده است. اينترنت به عنوان يك پديده جهان مشمول امكان و فرصتي براي كاربران فراهم مي كند كه بتوانند تمام اطلاعات و خدمات مورد نياز خود را هر زمان هر كجا و به هر ميزان كه بخواهند دريافت كنند. بنابراين در جهان امروز فرهنگ رسانه اي با برتري رسانه اينترنت فراگيرترين و مسلط ترين فرهنگ تاثير گذار در جامعه است. مركز ثقل اين تاثير روي نسل در حال رشد يعني نوجوانان و جوانان است. به عبارتي ديگر بخش قابل توجهي از زندگي جوانان امروز را ارتباطات با اينترنت تشكيل مي دهد اين ارتباط مي تواند به رشد مهارت هاي مختلف يادگيري منجر شود; مهارت هايي كه جوانان را با نظام نوين جهاني و ضرورت جهاني شدن آشنا و سازگار مي كند.
با طولاني شدن دوره نوجواني و جواني رواج شيوه هاي جديد رفتار اجتماعي براي پر كردن فضاي زندگي فردي شدن و كم رنگ شدن شكاف هاي متداول اجتماعي اهميت يافتن سبك زندگي براي جوانان از هم پاشيدگي شبكه هاي سنتي همگي از جمله زمينه هاي اصلي هستند كه شرايط جديدي را پيش روي جوانان قرار داده اند. آنچه در كنار اين روندها و متاثر از رشد رسانه هاي جديد قابل ذكر است اهميت بيش از بيش حفظ و تنوع در اوقات فراغت براي جوانان است. اولين نسل آشنا با كامپيوتر و تكنولوژي هاي ارتباطي را بايد نسل فعلي دانست. بسياري از آنان مي توانند با طيفي از نرم افزارهاي كامپيوتري كاركنند و به راحتي آن را بفهمند. اين تحولات تكنولوژيك علاوه بر تاثير بر ذوق سليقه و نياز ارتباطي آنها گذراندن اوقات فراغت آنها را نيز تحت تاثير قرار داده است.
دو فرايند «رسانه اي شدن» و «خانگي شدن» توصيف كننده گذران بخش عمده اي از فراغت جوانان در جوامع مدرن است. جوانان فراغت خود را بيش از بيش در خلوت سپري مي كنند و براي سرگرم شدن به طور فزاينده اي به رسانه هاي جديد متكي هستند. البته در كنار اين مزاياي بزرگ بايد به فكر خطرهاي پنهان آن نيز بود. اين پديده تناقض آلود كه از يك سو بهترين و غني ترين بستر رشد تحول و گسترش زندگي انسانها است از سوي ديگر مسموم ترين و آسيب زاترين فضاي فرهنگي و تربيتي را نيز در درون خود دارد. طبق گزارش اجلاس جهاني سران در خصوص جامعه اطلاعاتي جهان شاهد انفجار واقعي و تمام عيار اينترنتي بوده است. در اوايل سال 1997 م (1376 ه') تعداد كاربران اينترنت در سطح جهان كمتر از 60 ميليون نفر تخمين زده شده در سال 2002 م (1381 ه') اين رقم به 10 برابر يعني 580 ميليون نفر رسيد. شمار كاربران اينترنت در خاورميانه نزديك به 5 ميليون نفر است. در واقع كار بران اينترنت در فضايي فراذهن و مجازي قرار مي گيرند و اين فضاي مجازي متفاوت از فضاي واقعي و حقيقي است. ويژگي هاي فضاي مجازي سرعت عمل ناشناس ماندن سيال بودن است كه كاربر در اين فضا ظاهرا احساس امنيت مي كند و در اين فضا تفاوت هاي جنسيتي قومي نژادي مذهبي ديگر مهم نيست و فرصت هاي جديدي را نيز براي نمايش شخصيت در اختيار كاربران قرار مي دهد. در واقع اينترنت نه تنها قادر است تا دگرگوني بنيادي را در ساختار هويت و شخصيت فردي ايجاد كند بلكه هم زمان مي تواند عامل عمده اي در احيا و اشاعه هويت گروه هاي حاشيه اي جامعه نظير اقليت هاي قومي نژادي مذهبي زنان و جوانان گردد.
اينترنت فردي شدن شيوه هاي زندگي جوانان را دامن زده و مرزهاي تازه اي را در شكل گيري ارزش ها و هويت يابي به ويژه ارزش هاي مربوط به آشنايي و دوستي هاي رمانتيك پيش روي جوانان ما قرار داده است. به لحاظ زماني ايران پس از اسراييل اولين كشور خاورميانه است كه در سالهاي 1993 م (1372 ه') به اينترنت دسترسي يافت. با اين حال كاربرد اينترنت در اين دوره عمدتا معطوف به مراكز پژوهشي و دانشگاه ها بود.
اينترنت در ايران به علت كمرنگ بودن كاركردهاي اقتصادي و تجاري آن فضايي بيشتر با رنگ و بوي فرهنگي سياسي و اجتماعي است. كاربران ايراني خصوصا جوانان به علت شرايط عيني و ذهني زندگي خود و همچنين عكس العمل به هنجارهاي اجتماعي موجود و در جهت گسترش تعاملات اجتماعي با ديگراني كه امكان برقراري كنش متقابل با آنان در دنياي واقعي بسيار نادر يا پرهزينه است و در پي دست يابي به فرصت هاي جديد و به دنبال كسب تجربه هاي به اصطلاح جديد به فضاي مجازي روي مي آورند و زيستن در اين فضا را به طور حاشيه اي نيمه فعال يا فعال تجربه مي كنند.
در مجموع گفتگوهاي اينترنتي عرصه جديدي را براي گذران فراغت طيف رو به افزايشي از جوانان و شكل گيري حوزه فرهنگ هاي مختلف با زمينه ها و علائق متنوع فراهم ساخته است.
اگر چه نگرش غالب به اين عرصه جديد ارتباطي و بهره مندي از آن عموما محدود به آشنايي ها و گفتگوهاي غير جدي كنجكاوانه و عادتي است با اين حال براي اقليتي مجالي را به منظور تامل شيوه زندگي خود و تغيير هويت خويش فراهم ساخته است.
سرگرمي هاي مجازي علاقه جوانان به مشاركت اجتماعي و فعاليت هاي مدني را با انگيزه هاي مختلف تحت الشعاع قرار مي دهد و ممكن است بر مهارت هاي اجتماعي آنان در تدارك فراغت هاي گروهي و تفريحات و بازي هاي غيرمجازي تاثير منفي بگذارد. همچنين مجاورت طولاني با فضاي مجازي مي تواند به فرهنگ پذيري يك طرفه و تاثيرپذيري افراطي از هنجارها و ارزشها در عرصه هاي مختلف ارتباطي و اجتماعي انجاميده و با تقويت جهان وطني تعلقات ملي و سنتي كاربران را تحت تاثير قرار دهد.
امروزه موضوع شيوع اعتياد به اينترنت در جوانان همپاي اعتياد به موادمخدر مي تواند به منزله بحراني جدي در زندگي فردي و اجتماعي آنان مورد بحث قرار گيرد. آسيب شناسي اين بحران و پيشگيري از عواقب زيان بار آن مي تواند راه و روش استفاده درست از اين ابررسانه مفيد را به ما نشان دهد.
مفاهيم مربوط به اعتياد به اينترنت در سالهاي اخير توسط پژوهشگران روان شناسان و جامعه شناسان مورد بررسي و مطالعه قرار گرفته است. با اين وجود هنگامي كه مفهوم اعتياد به اينترنت براي اولين بار در پژوهشي مقدماتي توسط «يونگ يانگ» مطرح شد بحث و جدل هاي تازه اي در ميان روان درمان گران و پژوهشگران مسائل اجتماعي و آموزشي برانگيخت. هم زمان با دسترسي گسترده افراد به اينترنت شاهد نوع جديدي از اعتياد اينترنتي نيز هستيم كه مسئله خاص عصر اطلاعات است. همانند تمامي انواع ديگر اعتياد اعتياد به اينترنت نيز با علائمي همراه است هم چون اضطراب افسردگي كج خلقي بي قراري تفكرهاي وسواسي و يا خيالبافي راجع به اينترنت از طرفي در عين حال كه روابط اين افراد در جهان مجازي افزايش مي يابد در مقابل از دامنه روابط آنان در جهان واقعي كاسته مي شود.
حجم رو به رشدي از تحقيقات صورت گرفته پيرامون اعتياد اينترنتي حكايت از آن دارد كه اختلال اعتياد اينترنتي نوع اختلال روان شناختي ـ اجتماعي است كه از مشخصه هاي آن كناره گيري اختلالات عاطفي و از هم گيسختگي روابط اجتماعي است. به هر حال پديده اعتياد اينترنتي هم زمان با افزايش دسترسي روزانه مردم به منابع آن لاين شايع تر مي شود. اعتياد اينترنتي انسانها را به افرادي رها شده تبديل كرده و بر روابط اجتماعي آنها تاثير مي گذارد.
افرادي همچون «يونگ» و ساير روان شناسان معتقدند كه زياده روي در استفاده از اينترنت مي تواند براي سلامت فكري و فيزيكي شخص خطرناك باشد. اعتياد به اينترنت كاركرد انطباقي شخص را مختل مي كند. اگر شخصي به اينترنت معتاد شود كاركردهاي وي غير انطباقي مي شوند. متخصصان در زمينه آسيب شناسي محدودترين تعريف را براي طبقه بندي استفاده از اينترنت ارائه مي دهند به طوري كه چنانچه فرد در هفته 2 تا 3 ساعت از اينترنت استفاده كند يك كاربر معمولي و چنانچه ميزان استفاده او از اينترنت به 8 5 ساعت و يا بيشتر برسد كاربري است كه بايد مورد بررسي هاي آسيب شناسي قرار گيرد. علايم اختلال اعتياد اينترنتي عبارتند از: مشكلات ميان فردي و يا مشكلات در هنگام كار يا مطالعه ناديده گرفتن مسئوليتهاي مربوط به دوستان خانواده كار و يا مسئوليتهاي فردي كناره گيري پس از دست شستن از اينترنت كج خلقي هنگام تلاش براي دست كشيدن از اينترنت آن لاين ماندن بيش از زمان برنامه ريزي شده دروغ گفتن يا مخفي نگه داشتن زمان واقعي كار با اينترنت كاهش فعاليت فيزيكي بي توجهي به سلامت شخصي و بي خوابي يا كم خوابي و...
از طرفي افراد در صورت استفاده از اينترنت نه تنها رفتارهايي متفاوت با الگوهاي رايج در جامعه از خود نشان مي دهند بلكه نوع تفكرشان نيز با اكثريت افراد جامعه متفاوت مي شود. اينگونه افراد فكر مي كنند كه اينترنت تنها جايي است كه آنها در آن احساس خوبي نسبت به خود و جهان اطراف دارند. افرادي كه دچار اعتياد به گپ زدن و گفت و گوي اينترنتي مي شوند معمولا بيش از حد درگير روابط اينترنتي اند و احتمال اينكه به مسائل غير اخلاقي نيز آلوده شوند بالاست. دوستي اينترنتي خيلي سريع اهميت و جايگاه روابط خانوادگي و دوستان قديمي را مي گيرد. اين اعتياد در اكثر موارد منجر به شكست ازدواجها و بي ثباتي در روابط خانوادگي مي شود. از زمره عوامل موجد و يا مانع اعتياد اينترنتي در ميان نوجوانان و جوانان نظارت و كنترلي است كه والدين بر استفاده فرزندان از اينترنت اعمال مي كنند. مسئله اي كه بارز است اين است كه معمولا خانواده ها نگاهي متعادل و منطقي پيرامون استفاده فرزندانشان از اينترنت نداشته و سياست كاملا قطبي نسبت به اين موضوع در پيش مي گيرند به طوريكه براساس نتايج يونگ در سال 1377 معمولا والدين دربرخورد با استفاده فرزندانشان از اينترنت مايلند در يكي از دو دسته «سهل انگاري مهربانانه» و «تبعيد قاطع يا مطلق» قرار بگيرند.
مردان عموما از اينترنت به عنوان ابزاري براي جست و جوي قدرت و پايگاه ارتباط استفاده كرده و موارد كاربرد اينترنت در ميان آنها نيز شامل كسب اطلاعات بازيهاي تعاملي پرخاشگرانه اتاقهاي سكسي چت و هرزه نگاري بوده است اما استفاده زنان از اينترنت از اتاقهاي چت بيشتر به خاطر تشكيل دوستي هاي حمايتگرانه دوستيابي و اجتماعي شدن بوده است. 90 درصد از معتادان اينترنت به سايتهاي ارتباطي دو طرفه اعتياد داشتند.
يونگ در مطالعه اي كه روي معتادان به اينترنت انجام داد بدين نتيجه رسيد كه افراد با موقعيت اقتصادي و اجتماعي بالاتر و نيز افرادي داراي تحصيلات بالاتر بيشتر در معرض اين اختلال قرار دارند و هم چنين افرادي كه وقت بيشتري دارند مانند افرادي كه در خانه هستند و دانشجويان در خوابگاهها با احتمال بيشتري در معرض اينترنت مي باشند. از ميان اين افراد عمده ترين مواد مصرفي اينترنت عبارت بودند از: اتاقهاي چت هرزه نگاري خريد آن لاين و نامه الكترونيكي
طي تحقيقاتي كه در خصوص دلايل گرايش افراد به اينترنت و استفاده اعتياد آور آنها از اينترنت صورت گرفته به اين نتايج رسيدند كه افرادي كه وقت زيادي را صرف استفاده از كامپيوتر مي كنند كساني هستند كه در زندگي با مشكلاتي مواجهند. در واقع اين افراد چون رغبتي به برخورد با مشكلات زندگي شان ندارند و مايل نيستند حتي با آنها رو به رو شوند به فعاليت اعتياد آور در اينترنت مي پردازند و يا مرتبا براي نوشيدن آب به بيرون از اتاق مي روند.
منابع:
1 ـ زكايي محمد سعيد و خطيبي فاخره 13385 رابطه حضور در فضاي مجازي و هويت مدرن (پژوهشي در بين كاربران اينترنتي جوانان ايراني) فصلنامه علوم اجتماعي شماره 33
2 ـ زكايي محمد سعيد 1383 جوانان و فراغت مجازي فصلنامه مطالعات جوانان شماره 6 اينترنت و هويت 1385 فصلنامه مطالعات ملي سال هفتم شماره 1
3 ـ معيدفر سعيد حبيب پور كتابي كرم گنجي احمد اعتياد اينترنتي علل و پيامدهاي آن فصلنامه رسانه سال 16 شماره 3 كليدهاي همراهي و مراقبت از نوجوانان در اينترنت 1384 انتشارات صابرين
4 ـ تامپسون جان بروكشاير 1379 رسانه ها و نوگرايي نظريه ي اجتماعي در مورد رسانه ها ترجمه كسمايي ايثاري تهران موسسه ايران