تأسيس سازمان ميراث کهن مکتوب شيعه، بايسته اي اجتناب ناپذير

در آئين جهان شمول و نوراني اسلام، بزرگترين معجزه¬ي جاويد آن، يعني: قرآن کريم، که تا هستي باقي است، مُهر<معجزه¬ي ابدي و جاويدان> بر تارک آن پرتو افشاني مي¬نمايد و خواهد کرد، در قالب <کتاب> بر قلب شريف اشرف مخلوقات عالم، حضرت محمّد مصطفي (ص) نازل گرديده است و اگر با نگاهي ژرف وعميق به جايگاه علم و دانش و اهميّت آن در اين دين الهي و گستره¬ي آن در مجموعه¬ي تعاليم ديني در قالب آيات و روايات و در يک کلام مجموعه¬اي از اين مواريث کهن و
چهارشنبه، 23 مرداد 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تأسيس سازمان ميراث کهن مکتوب شيعه، بايسته اي اجتناب ناپذير
تأسيس سازمان ميراث کهن مکتوب شيعه، بايسته اي اجتناب ناپذير
تأسيس سازمان ميراث کهن مکتوب شيعه، بايسته اي اجتناب ناپذير

در آئين جهان شمول و نوراني اسلام، بزرگترين معجزه¬ي جاويد آن، يعني: قرآن کريم، که تا هستي باقي است، مُهر<معجزه¬ي ابدي و جاويدان> بر تارک آن پرتو افشاني مي¬نمايد و خواهد کرد، در قالب <کتاب> بر قلب شريف اشرف مخلوقات عالم، حضرت محمّد مصطفي (ص) نازل گرديده است و اگر با نگاهي ژرف وعميق به جايگاه علم و دانش و اهميّت آن در اين دين الهي و گستره¬ي آن در مجموعه¬ي تعاليم ديني در قالب آيات و روايات و در يک کلام مجموعه¬اي از اين مواريث کهن و ماندگار، که امروزه ما از آن با عنوان <کتاب> ياد مي¬نماييم، نگريسته شود، آن وقت دانسته خواهد شد که اين آثار کهن (با تأکيد بر نسخه¬هاي خطّي) که در واقع حاصل و عصاره¬ي تلاش انديشه و تضارب آراي هزاران گونه نحله¬هاي علمي و فکري انسان¬هاي آگاه و عالم ديروز است که در حقيقت پشتوانه¬ي هويّت تاريخي و ديني يک ملّت و به گونه¬اي ديگر چراغ راه آينده¬ي بشريّت امروز هستند.
براي حصول مقصود، زاويه¬ي نگرش به اين موضوع را اندکي بسته¬تر و تنگ¬تر کرده و نگاه را به وضعيّت دروني حاکم بر <ميراث فرهنگ مکتوب> جاري و ساري اين مرز و بوم، معطوف داشته و با اندکي تأمّل در ساختارها و سازمان¬هاي تأثيرگذار و دخيل در حفظ، اشاعه، سامان¬دهي و برنامه¬ريزي اين مواريث کهن، به صورت گذرا مورد بررسي اجمالي قرار مي¬دهيم تا چه قبول افتد و که در نظر آيد!
بي¬ترديد بررسي همه¬جانبه¬ي پروسه¬ي بسيار سنگين و پيچيده و گسترده¬ي ميراث و فرهنگ انديشه و تاريخ شکل گيري آن¬ها، خصوصاً با نگرش ارزشي و اختصاصي در <ميراث کهن مکتوب شيعه> نه در شأن اين نوشتار و نه نويسنده¬ي آن است، بلکه حقيقتاً نگاه عميق و عالمانه¬ي کارشناسان زبده، متخصّص و کارداني را جوياگر است، که بذل وسع نموده و با تدبير، درايت، برنامه¬ريزي، ارائه¬ي طرح¬ها، ابزارهاي علمي و سازوکارهاي منطقي و عقلايي و نيز تضارب آراي علمي متخصّصان مبتني بر خردگرايي و عقلانيّت جمعي خويش بدان پرداخته و رخ از نقاب نارسايي¬ها و نابساماني¬هاي موجود در عرصه¬ي قلم و انديشه، خصوصاً آثار مکتوب کهن شيعي با محوريّت <کتاب>، پرده برفکنند؛ ليکن از آنجايي که ناباورانه مشاهده مي¬گردد که براين امر مهمّ، حياتي، بسيار حسّاس و زيربنايي، مُهر سکوت معني دار و مشمئز کننده¬اي زده شده و پرده¬اي بزرگ بر آن سايه¬اي انداخته است، انسان از شدّت بهت و ناباوري به وادي خلسه در مي غلطد...!
آيا حقيقتاًً اين تراژدي غمباري نيست که امروزه مي¬بينيم در نظام جمهوري اسلامي، که بر اساس باورهاي ما شکل¬گيري آن برمبناي دکترين تشيّع بوده و برگرفته از تعاليم و آموزه¬هاي نوراني آئيني است که نسبت به همه¬ي اديان و مذاهب زنده در سطح جهان، بالاترين و بيش¬ترين اهتمام را به مقوله¬ي <انديشه و دانش> و در يک کلام <کتاب> داشته است، و اينک عنان آن در دست تندباد حوادث و ايّام رها شده است؟ آيا حقيقتاً وقت آن نرسيده که يک مديريّت متمرکز و پايداري، اعمّ از وزارتخانه يا سازماني فراگير، با برنامه¬ها و سياست¬هاي ثابت و ماندگار (به دور از سياست)، توليت امر<کتاب> و اين <مواريث کهن مکتوب> و در يک نگرش خُرد و کلان، امور اماکن فرهنگي، کتابخانه¬ها، نسخه¬هاي خطّي، کتاب، نشر و به طور کلّي توليّت <انديشه>، <توليد علم>، <پژوهش و تحقيق> و پاسداري از دستاوردهاي ديروز، امروز و فردا را عهده¬دارگردد؟ آيا واقعاً در يک نگاه گذرا، تولّي و مديريّت سياست¬گذاري و برنامه¬ريزي در امر خطير و بسيار پيچيده¬ي <ميراث فرهنگ مکتوب اسلامي> يا در مرحله¬ي نازلتري <ميراث کهن مکتوب شيعه> با گستره-ي تاريخي هزارساله¬ي آن، با تشکيلاتي کاملاً ناپايدار مانند: <وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي>، که مسؤولان آن به همراه سياست گذاري¬هاي چندگانه و فصلي، هر از چندگاهي با تغيير حاکميّت فصلي جريان¬هاي سياسي حاکم در کشور، دستخوش تغييرات و جابجايي بسيار گسترده مي¬گردد، امکان پذير است؟ آيا با نگاه باستان شناسانه! چند کارمند در <سازمان ميراث فرهنگي> نسبت به نسخ حطّي، اين مواريث کهن - بخوانيد کالاي عتيقه و آنتيک! - که در واقع حاصل انديشه و دانش هزار ساله¬ي علوم اسلامي نياکان و دانشمندان اين مرز و بوم است و غمبارتر از آن حبس آن آثار در داخل ويترين - براي نهادن چه سنگ و چه زر! - و نيز عدم اجازه¬ي انتشار داده¬هاي علمي محتواي آن¬ها، مانند تهيه¬ي فهارس و عدم سرويس¬دهي بهينه¬ي آن آثار براي پژوهشگران و از همه دردناکتر قرار دادن حاصل انديشه¬هاي متعالي مسلمانان، که برگرفته از تعاليم انسان¬ساز و روح بخش آئين الهي و نوراني اسلام است، در کنار سنگ¬هاي به دست آمده از دوره¬ي هوخشتره! و نگاه عادلانه! به هر دوي آن¬ها از سوي باستان شناسان و کارشناسان اين سازمان، آيا در خور شأن، جايگاه، منزلت و کرامت والاي اين آثار ارزشي و ديني است؟ آيا با اين عِدّه و عُدّه و طرز نگرش به اين مواريث کهن، مي¬خواهيم برتري تاريخي فرهنگي مسلمين و ايرانيان را بر جهانيان به اثبات برسانيم؟ آيا خواب ِ <تاريخ علم ايرانيان مسلمان> که دردمندان و دلسوزان عرصه¬ي فرهنگ و انديشه و تحقيق و پژوهش بر نگارش آن اصرار دارند، با اين هيمنه¬ي گسسته و متشتّت! قانون¬ها و سياست¬هاي فصلي و چندگانه، تعبير شدني است؟
متأسّفانه فقدان متولي خاصّ، ثابت با سياست¬گذاري¬هاي پايدار و دائمي مثلاً براي مقوله¬ي <نسخ خطّي> يا به طور کلي مقوله¬ي <کتاب> و ساير <محصولات فرهنگي مکتوب> اعمّ از نشريّات و جرايد در سطح کشور و نبود برنامه¬ريزي¬هاي پايدار، کارشناسانه و علمي در امر <پژوهش و تحقيق>، منجرّ به سياست¬گذاري¬هاي چندگانه¬ي فصلي و سليقه¬اي، ناکارآمد، غيرکارشناسانه و مقطعي از سوي هر يک از مديران کتابخانه¬هاي، دانشگاه¬ها و ساير مراکز فرهنگي کشور به صورت فردي گرديده، که با اعمال نظرها و سلايق شخصي و سنّتي، سکان پروسه¬ي حسّاس و بنيادين <پژوهش و تحقيق> يا به طور کلي <فرهنگ مکتوب> با مصداق اتمّ آن يعني <کتاب> را در سطح کشور، دستخوش امواج سطحي، ناپايدار و مقطعي قرارداده؛ که نتيجه¬ي آن را به سهولت امروزه مي¬توانيم مثلاً در عدم دسترسي روان و آسان محققان به داده¬هاي اين مواريث کهن، در کتابخانه¬هاي دانشگاه¬ها و ساير مراکز فرهنگي دولتي يا موقوفه¬ي کشور و نيز برخورد گزينشي و يا کاملاً تبعيض¬آميز و حتّي گاه تجاري! برخي مديران اين مراکز، با دانشجويان و پژوهشگران اين آثار به صورت گسترده در سطح کشور مشاهده ميکنيم، که نتيجه¬ي آن مي¬تواند هدر رفتن سرمايه-هاي مادي و معنوي و نيز سوختن فرصت¬هاي ارزشمند تحقيق و پژوهش در اين آثار باشد.
ذکر اين نکته در اينجا لازم است که به طور کلّي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي که بر اساس تفکّر و فرهنگ ناب شيعي شکل گرفته بود، اين اميد و انتظار مي¬رفت که، با توجّه به جايگاه بسيار خطير <انديشه و قلم> در آموزه¬¬هاي ديني، بيش¬ترين اهتمام در سياست¬گزاري¬ها و برنامه¬ريزي¬ها به تدريج به مقوله¬ي <فرهنگ> و <انديشه> داده شود، ولي متأسّفانه اين آرزو و اميد، نخست به سمت و سوي معني داري با نام <انقلاب فرهنگي>، سوق داده شد و پس از آن هم به تدريج گرفتاري¬هاي جنگ واولويّت¬هاي اقتصادي ديگرعملاً مانع از تحقّق چنين آرزويي گرديد، و با شکل گيري دولت جديد هم بعد از جنگ، حديث مشهور «من لامعاش له لامعاد له» ـ البته با هرمونتيک يک سويه ـ اصل قرار گرفت. انتظار بر اين بود که بدون تبعيض و عادلانه، هر يک از عرصه¬هاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي، در سياست¬گزاري¬ها و برنامه¬ريزي¬ها به صورت عادلانه مورد توجّه قرار گيرد، و حتّي جالب اينکه انقلاب اسلامي، که پيش¬تر با نگرشي فرهنگي شکل گرفته بود و حداقلّ انتظار مي¬رفت که مثلاً مقوله¬ي <فرهنگ> بيش¬تر از مسايل <اقتصادي> مورد توجّه و عنايت قرار گيرد، ليکن به اعتراف همه¬ي صاحبنظران منصف، در اين سال¬ها به مقوله¬ي <فرهنگ> حتّي همپاي اقتصاد نيز، نگريسته نشد و گوياترين نماد آن نقش بسيار کمرنگ <فرهنگ و انديشه> با همه¬ي لوازم آن از جمله مقوله¬ي<کتاب> در برنامه¬¬هاي پنج¬ساله گذشته يا برنامه چشم انداز بيست-ساله آينده¬ي کشور است که تقريباً تدبيري جامع براي <فرهنگ>، اين مقوله بسيار حسّاس و زيربنايي، به صورت جدّي و کاربردي انديشيده نشده و حقيقتاً در مقايسه با <اقتصاد> کاملاً مورد بي¬مهري قرار گرفته است و به اعتراف بسياري از کارشناسان عملاً 90% امکانات، بودجه، برنامه¬ها و سياست¬گزاري¬هاي دولتمردان ما در اين سال¬ها فقط براي نيازهاي به تعبير مولانا <استخوان و ريشه> اين ملّت مصروف و هزينه شده است:
اي برادر تو همه انديشه¬اي 
ما بقي خود استخوان و ريشه¬اي!
به نظر مي¬رسد خوشبينانه¬ترين نگاه به گذشته، اين باشد که بگوييم، به جهت اولويّت¬ها و ضرورت¬هاي اقتصادي و معيشتي مردم و ...، شرايط لازم براي تحقّق يک توسعه¬ي فرهنگي پايدار و همه¬جانبه در شأن ايران اسلامي، مهيّا نشده است؛ اميد است دولت در سياست¬گزاري¬ها و برنامه-ريزي¬ها و نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي، همچنان¬که در قانون¬گزاري¬ها، به مباحثي مانند: معيشت، مسکن، ازدواج، بيکاري، اشتغال و ... پرداخته و چاره¬انديشي مي¬کنند، به مقوله¬ي <انديشه و دانش>، که همه چيز و همه¬ي هويّت ديني ما در آن متبلور است، نيز عنايت و توجّهي ويژه داشته باشند، چقدر بجاست، به جهت ارج¬گذاري به کرامت والاي انساني و ديني و نيز احترام به جايگاه بسيار خطير کتاب (با تأکيد بر نسخه¬هاي خطّي)، حداقلّ سازوکارها، بسترها و زمينه¬¬هاي لازم قانوني براي ايجاد و تشکيل «سازمان ميراث مکتوب شيعه» که توليّت و مديريّت واحد و پايدار در زمينه¬ي تصحيح، تحقيق و پژوهش، چاپ و انتشار و نيز راهکارهاي نوين نگهداري و دسترسي روان و سريع و بدون دغدغه¬ي محققان و پژوهشگران به داده¬هاي (توجّه شود) اين نوع آثار را فراهم سازد، که با وضعيّت حاکم بر اين نوع آثار در مراکز و کتابخانه¬هاي عمومي و خصوصي، به نظر مي¬رسد در مقطع کنوني بهترين گزينه، مثلاً مي¬تواند ايجاد کتابخانه¬اي بزرگ با محوريّت مطالعات اسلامي و رويکرد شيعي، با موادّ کتابي در قالب تصاوير سنّتي (عکس) و ديجيتالي (لوح فشرده) نسخه¬هاي خطّي اسلامي ـ شيعي موجود در کتابخانه¬هاي ايران و خارج از کشور باشد، که بديهي است اگر اراده¬ي دولت و حمايت¬هاي قانوني نمايندگان مجلس شوراي اسلامي بر تحقّق چنين مرکزي کاربردي و مهمّ تعلّق گرفته باشد، شکل¬گيري چنين واقعيّتي به حول و قوهّ¬ي الهي و عنايت صاحب اصلي اين مذهب مترقّي، امام مهديّ (عليه السلام) بي¬ترديد امکان¬پذير و حتماً شدني است، که با چنين تحوّلي شگرف، هم يکي از بزرگترين معضلات پژوهشي و تحقيقي کشور، يعني عدم دسترسي سريع، ارزان، و روان به داده¬هاي آثار کهن اسلامي ـ شيعي، را حلّ کرده¬ايم و هم اين¬که، اين مواريث و ذخائر فرهنگي، که به نوعي هويّت ديني و ملّي ما نيز محسوب مي¬گردند، را از آسيب¬هاي انساني و نابودي تدريجي نجات داده¬ايم.#
به هر تقدير بر همه¬ي کساني که دغدغه¬اي ديني و يا حداقلّ عِرق ملّي در مقوله¬ي <کتاب> و به طور کلّي <آثار مکتوب> (با تأکيد بر نسخه¬هاي خطّي) دارند و از اعماق جان نگران اين وضعيت ناهنجار هستند، فرض است که با ارائه¬ي راهکارهاي تئوري و عملي و نيز تشويق ديگران و به خصوص جريان¬هاي تأثيرگذار مانند: مجلس شوراي اسلامي، که با ارائه¬ي راهکارهاي قانوني و اجرايي مبتني بر مطالعات راهبردي عميق علمي و کارشناسانه، زمينه¬هاي تحوّل اساسي و زيربنايي در مديريّت، سامان¬دهي و سياست¬گذاري¬هاي واحد و هماهنگ و ضابطه¬مند و شفاف در مقوله¬ي <کتاب> را حداقل در مراکز فرهنگي و کتابخانه¬هايي که به نحوي از بودجه¬هاي دولتي بهره مي گيرند، فراهم آورند تا إن شاء الله به تدريج بسترها و زمينه¬هاي <پژوهش و تحقيق>، که به حقّ از اساسي¬ترين نيازها و از زيرساخت¬هاي اصلي و واقعي هر نوع پيشرفت و ترقّي درعرصه¬هاي مختلف کشور است، ايجاد گردد.
والسلام
منبع: www.historylib.com




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.