خورشيد بى‏غروب

كى رفته‏اى ز دل كه تمنا كنم تو را كى بوده‏اى نهفته كه پيدا كنم تو را غيبت نكرده‏اى كه شوم طالب حضور پنهان نگشته‏اى كه هويدا كنم تو را با صد هزار جلوه برون آمدى كه من با صد هزار ديده تماشا كنم...
شنبه، 26 مرداد 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خورشيد بى‏غروب
خورشيد بى‏غروب
خورشيد بى‏غروب

نويسنده:محمد ميانجى
كى رفته‏اى ز دل كه تمنا كنم تو را
كى بوده‏اى نهفته كه پيدا كنم تو را
غيبت نكرده‏اى كه شوم طالب حضور
پنهان نگشته‏اى كه هويدا كنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدى كه من
با صد هزار ديده تماشا كنم تو را (1)

غيبت چيست؟

1 - معناى غيبت

غيبت‏به معناى پوشيده و مستور بودن است. هر گاه شخصى از بين جمع پنهان شود، واژه غيبت در مورد او به كار برده مى‏شود. «الغيب: كل ما غاب عنك.» (2) پنهان ماندن فرد به دو صورت رخ مى‏دهد: غيبت واقعى و غيبت ظاهرى. در صورت اول جسم فرد از بين جمع پنهان است و در صورت دوم شخص به طور ناشناس در جمع است اما چون او را نمى‏شناسند، تصور مى‏كنند كه غايب است.

2 - امكان وقوع

غيبت‏به هر دو صورت امكان‏پذير است و بارها در طول تاريخ رخ داده است. از جمله مى‏توان به غيبت‏حضرت ادريس صالح، موسى، ابراهيم، نوح، سليمان عليهم السلام اشاره كرد.
ملا محسن فيض كاشانى در اين باره مى‏نويسد: «بسيارى از پيامبران غيبت‏هاى طولانى و عمرهاى دراز داشته‏اند ...». شيخ صدوق نام بعضى از آنان را در كتاب «اكمال الدين و اتمام النعمة‏» آورده است. (3)
درباره پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى‏توان به تفسير آيه كريمه: «و اذا قرات القرآن جعلنا بينك و بين الذين لا يؤمنون بالاخرة حجابا مستورا» (4) اشاره كرد كه خداوند پيامبر صلى الله عليه و آله را در هنگام قرائت قرآن از چشم ابوسفيان، نضر بن حارث، ابوجهل، حمالة الحطب و ... پوشيده مى‏داشت و آنان با اين كه از كنار حضرت مى‏گذشتند، او را نمى‏ديدند. (5)

3 - غيبت‏حضرت مهدى (عج)

خبر غيبت‏حضرت مهدى (عج) از زمان رسول اكرم صلى الله عليه و آله به مسلمانان گوش‏زد مى‏شد (6) و ائمه عليهم السلام به آن، اهميت ويژه‏اى مى‏دادند. چنان كه موضوع غيبت آن حضرت و ظهور وى مورد اتفاق مسلمانان قرار گرفته است. (7) امام حسن عسكرى عليه السلام هم در همين راستا اعلام فرمود:
«ان ابنى هو القائم من بعدى و هو الذى يجرى فيه سنن الانبياء: بالتعمير و الغيبة حتى تقسوا القلوب لطول الامد و لا يثبت على القول به‏الا من كتب الله عز و جل فى قلبه الايمان و ايده بروح منه; (8) همانا فرزندم همان قائم بعد از من است و اوست كه سنت‏هاى پيامبران عليهم السلام (مثل) عمر طولانى و غيبت در موردش جارى مى‏شود. تا دل‏هايى بخاطر طولانى بودن مدت غيبت‏سخت مى‏شود و در اعتقاد به او، پا برجا نمى‏ماند مگر كسى كه خداوند ايمان را در قلبش قرار داده و او را به روحى از خودش مؤيد كرده باشد.»
در اين حديث نيز به غيبت پيامبران اشاره شده است و گوياى اين است كه غيبت از سنت‏هاى الهى است.

مراحل غيبت

غيبت‏حضرت مهدى (عج) به دو مرحله: «صغرى‏» و «كبرى‏» تقسيم مى‏شود، غيبت صغرى از سال 260 ه. ق (سال شهادت امام حسن عسكرى عليه السلام) آغاز و در سال 329 ه. ق پايان يافت و از آن پس غيبت كبرى آغاز شد.
غيبت صغرى 69 سال و شش ماه و پانزده روز طول كشيد و از نظر شعاع فراگير نبود، (9) بلكه كسانى (نواب خاص) بودند كه با امام (عج) تماس مستقيم داشتند. (10)
لازم به ذكر است‏برخى آغاز غيبت صغرى را از هنگام تولد امام زمان (عج) مى‏دانند. با اين فرض طول غيبت صغرى 75 سال خواهد شد. بعد از آن غيبت كبرى آغاز شد كه پايان آن نامشخص و از حيث‏شعاع فراگير است.
امام صادق عليه السلام در اين باره مى‏فرمود: «حضرت قائم (عج) دو غيبت دارد: يكى طولانى و ديگرى كوتاه‏». (11)

چرا غيبت؟

علت اصلى غيبت‏براى بشر پوشيده است چنان كه عبدالله بن فضل هاشمى روايت كرده است كه از امام صادق عليه السلام شنيدم كه فرمود: «صاحب امر غيبتى دارد كه ناچار از آن است، به طورى كه اهل باطل در آن ترديد مى‏كنند. پرسيدم: «يابن رسول الله! چرا غيبت مى‏كند؟» فرمود: «به علتى كه به ما اجازه نداده‏اند آشكار كنيم.» پرسيدم: «حكمت آن چيست؟» فرمود: «همان حكمتى كه در غيبت‏سفيران و حجت‏هاى پيش از او بوده است. حكمت غيبت ظاهر نمى‏شود، مگر بعد از آمدن خود او. چنان كه كمت‏سوراخ كردن كشتى، كشتن بچه و تعمير ديوار توسط خضر براى حضرت موسى معلوم نشد، مگر وقتى كه خواستند، از هم جدا شوند.» (12) براى درك لزوم غيبت‏بايد ضرورت وجود امام درك شود.

چرا وجود امام ضرورى است؟

آن گونه كه گفتيم دليل و حكمت غيبت تنها بعد از پايان آن روشن خواهد شد.
با اين وصف مى‏توان با طرح لزوم وجود امام توضيح داد كه چه زمينه‏ها و مبانى‏اى منجر به غيبت امام و نه حذف او از ميان مخلوقات مى‏شود;

1 - خدا فياض است

همه هستى، از ذرات تا كهكشان‏ها تماما به فعل خداوند تحقق يافته‏اند و خداوند همه را آفريده و هستى داده است. بنابراين هستى بخش (فيض تكوينى) خداست. همين طور خداوند بشر را از طريق تشريع قوانين و تعيين احكام به صراط مستقيم هدايت مى‏كند (فيض تشريعى). خداوند هم خالق است هم رب. (13)

2 - واسطه براى فيض رسانى

مى‏دانيم كه عالم ما، جهان سبيت است و هر چيزى براساس وسايط مخصوص خود وجود مى‏يابد و دوام مى‏آورد، در نظام حكيمانه پروردگار وسايطى براى اين فيض رسانى برگزيده شده‏اند كه اولياى خدا هستند. اين اشخاص در هر دو زمينه (تكوينى و تشريعى) سبب فيض خدا هستند و خداوند «وجود بخشى‏» و «هدايت‏بخشى‏» را از طريق آن‏ها به موجودات ديگر مى‏دهد. لذا درباره پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله (المفوض اليه دين الله) وارد شده است.

3 - قطع فيض با نبودن ولى الله (واسطه)

اگر ارتباط بخشى بين خدا و خلق (در هستى بخشى و هدايت دهى) به هر دليل از بين مخلوقات حذف شود، ارتباط نيز از بين مى‏رود و فيض الهى، ديگر مجراى نزولش را از دست مى‏دهد. اين است معناى «لو لا الحجة‏لساخت الارض باهلها; اگر حجت‏خدا نباشد، زمين اهلش را فرو مى‏برد».

4 - ولى الله تا آخر جهان باقى است

خداوند طبق اراده خود مجرايى براى ارتباط با مخلوقات در نظر گرفته است و تا موجودات هستند، اين وسيله و مجرا نيز پايدار است و امكان دوام مخلوقات بدون ولى الله امكان ندارد، پس تنها زمانى كه جهان به پايان برسد، مى‏توان نبود او را تصور كرد.

غيبت تنها گزينه ممكن

با توجه به آنچه ياد شد، در صورتى كه حضور آخرين ولى خدا و واسطه فيض خدا در بين مخلوقات امكان‏پذير نبود، چه بايد كرد؟ اولين و ساده‏ترين پاسخ اين است كه او هم همانند ديگر پيامبران به طور طبيعى از بين مخلوقات حذف شود و به شهادت برسد، اما اين فرض صحيح نيست زيرا با حذف امام، زمين بدون حجت و بدون واسطه و رابطه فيض مى‏شود كه مخالف خواست و اراده خداوند است.
پاسخ ديگر اين است كه اگر امام امكان حضور در بين مخلوقات را نداشت، به طور ظاهرى از ديده آن‏ها پنهان شود. به اين ترتيب هم مجرا و رابط فيض زنده مى‏ماند و هم در برابر موانع حضور چاره‏اى انديشيده مى‏شود و اين است معناى خورشيد پشت ابر كه در روايات آمده است. (14)
هر چند كه غايب است آن گل ز چمن
از فيض وجود اوست گيتى گلشن
هر چند كه در ابر نهان باشد هست
از پرتو آفتاب، عالم روشن

يك نكته

با توجه به موضوع مجراى فيض بودن به اين نتيجه مى‏رسيم كه غيبت‏حجت‏خدا، غيبت كلى نيست، بلكه اين عدم حضور جزئى است; يعنى، غيبت عدم حضور در يك شان از شئون ولايتى است و آن معاشرت با مردم و هدايت مستقيم اجتماع بشرى و تشكيل حكومت اسلامى است.
اما در شؤون ديگر حاضر و فعال است. پس غيبت در همه شؤون براى ولى خدا و خليفه او معنا نخواهد داشت. لذا در يكى از زيارت‏هاى امام عصر مى‏خوانيم: «السلام عليك يا حجة الله التى لا تخفى.»

موانع حضور

بى‏گمان با مطالعه مطالب قبل اين سؤال پيش مى‏آيد كه آيا به راستى موانعى براى ادامه حضور امام در جامعه وجود داشت؟ آن موانع چه بود؟ آيا هنوز هم موانع استمرار دارد؟ چه زمان برطرف خواهد شد؟ و ... .
مراجعه به تاريخ نشان مى‏دهد كه موانعى براى حضور حضرت بود. از قبيل:
1 - تهديد و اقدامات زورمندان عليه امام
2 - نداشتن يار و ياور و قدرت مردمى لازم
3 - نبود آمادگى و رشد كافى در مردم براى تحمل اصلاحات وى و ... كه تا كنون نيز اين موانع به قوت خود باقى است.

1 - تهديدها و ترس از مرگ

زراره مى‏گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: براى قائم پيش از آن كه قيام كند، غيبتى است. عرض كردم براى چه؟ فرمود: براى آن كه از كشته شدن بيم دارد. (15)
اين مساله يعنى، احتمال قتل، هم با حدوث غيبت و هم با بقا و استمرار آن ارتباط دارد.
در مورد اول كافى است‏بدانيم بنى عباس چون مى‏دانستند در خاندان پيغمبر صلى الله عليه و آله و از فرزندان على و فاطمه عليها السلام شخصيتى پيدا خواهد شد كه حكومت جباران و مستبدان به دست او برچيده مى‏شود و او فرزند حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام است، در مقام كشتنش برآمدند; همانطور كه فرعون نسبت‏به حضرت موسى عليه السلام رفتار كرد. ولى به خواست‏خداوند آن حضرت محفوظ ماند و بر حسب ظاهر جنگ‏هاى داخلى و شورش صاحب الزنج، آن‏ها را از تعقيب اين موضوع بازداشت. (16)
شيخ طوسى به اين حقيقت تصريح و تاكيد دارد: او مى‏نويسد: «هيچ علتى مانع از ظهور آن حضرت نيست جز اين كه مى‏ترسد كشته شود; زيرا اگر جز اين بود، جايز نبود كه پنهان شود. بلكه ظاهر مى‏گشت و هرگونه ناراحتى و آزارى را متحمل مى‏شد; زيرا مقام رفيع امامان و انبياى عظام و بزرگوارى آن‏ها به واسطه ناملايماتى بود كه در راه دين خدا متحمل مى‏شدند.» (17)
متاسفانه گاه اين تهديدها از سوى نزديك‏ترين اشخاص به حضرت بود، از جمله آن‏ها: جعفر كذاب، عموى امام، بود. بعد از آن كه امام عليه السلام در جريان نمازگزاردن بر امام حسن عسكرى عليه السلام جعفر كذاب را عقب زد و خود نماز را بر پدرش اقامه فرمود ...، جعفر نزد معتمد خليفه رفت و واقعه را به او شرح داد.
اما در مورد دوم; يعنى، نقش ترس از كشته شدن و تهديدها در استمرار غيبت‏به فرازى كوتاه از كتاب امامت و مهدويت اشاره مى‏كنيم: «بيان ارتباط بقاى غيبت‏با خوف از قتل اين است كه اگر چه خداوند متعال قادر است در هر زمان آن حضرت را ظاهر و به طور قهر و غلبه بر تمام ملل و حكومت‏ها (پيش از فراهم شدن اسباب) غالب سازد ولى چون جريان اين جهان را خداوند بر مجراى اسباب و مسببات قرار داده، تا اسباب چنان ظهورى فراهم نشود، قيام آن حضرت به تاخير خواهد افتاد و اگر پيش از فراهم شدن اسباب و مقدمات ظاهر شود، از خطر قتل مصون نخواهد ماند.» (18)

2 - نداشتن يار و ياور

چنانچه امام در برابر تهديدها و اقدامات سبوعانه خلفا و دشمنان از ابزار حمايت مردمى برخوردار بود، بى گمان دست‏به قيام مى‏زد و خلفا را ساقط مى‏نمود ولى واقعيت چنين نبود و مردم تحت فشار نمى‏توانستند از امام دفاع كنند و يا به دليل مطامع و خواهش‏هاى نفسانى از وى اطاعت نمى‏كردند.
محقق طوسى مى‏نويسد: «همان طور كه دانستى، سبب غيبت نمى‏تواند از سوى خداى سبحان و خود امام باشد، بلكه از مكلف‏ها (مردم) است و آن خوف غالب و تمكين نداشتن مردم از امام است و هر موقع اين سبب زايل شود، ظهور واجب مى‏شود.» (19)
بنابراين اگر مردم به يارى او مى‏شتافتند و از اوامرش اطاعت مى‏كردند، زمينه‏اى براى غيبت نمى‏ماند و امام به دست همان مردم، براى همان مردم حكومت اسلامى ايجاد مى‏كرد. ولى چنين نشد و آن مردم (اعم از قدرتمندان و توده‏ها) حاضر به قبول رهبرى او نشدند. محقق طوسى در اين باره در تجريد الاعتقاد، مى‏نويسد: «اصل وجود امام لطف و تصرف او لطف ديگر است، اما نبودنش از ماست.»

3 - آماده نبودن ملت‏ها

در حقيقت ريشه علل ياد شده به اين موضوع منتهى مى‏شود و اين آمادگى به مرور زمان به دست‏خواهد آمد. آن وقت است كه ديگر موانع، معنايى نخواهند داشت. مى‏دانيم كه امام زمان (عج) به دنبال يك اصلاح همه جانبه و قاطع است و تمام انحرافات را تصحيح مى‏كند. هر آنچه را كه دشمنان دين سامان داده‏اند، باطل مى‏كند; احكام متروك اسلام را زنده مى‏سازد; به دين مهجور رسميت مى‏دهد; صاحب منصب‏ها و كارگزاران را شديدا مواخذه مى‏كند; با اهل گناه و ظلم هيچ نوع سازشى نشان نمى‏دهد; حكومت جهانى اسلامى تشكيل مى‏دهد و در يك كلام در هيچ جنبه از اصلاحات خود مسامحه نخواهد كرد و براساس حقايق، عمل كرده، از روى ظواهر حكم نخواهد داد، روشن است كه تحمل چنين حكومت اصلاحگرى، فكر و انديشه‏اى والا مى‏خواهد. اگر امام بدون ايجاد چنين آمادگى اجتماعى، روانى بخواهد انقلابى اصلاحگر به راه اندازد، همان بلايى بر سرش مى‏آيد كه بر سر شهيد اصلاحات، اميرمؤمنان عليه السلام آمد. و حكمت‏خدا چنين سرنوشتى را براى آخرين امام نمى‏خواهد. بنابراين تا ايجاد چنين شرايطى امام (عج) ظهور نخواهند كرد.
اين آمادگى چگونه ايجاد خواهد شد؟ هرگاه ملل جهان بفهمند هيئت‏هاى حاكم از عهده اداره امور برنمى‏آيند و فساد در همه مظاهرش آنان را به ستوه آورده است آن گاه است كه مردم به ستوه آمده به دنبال جهانى خالى از ظلم و فساد و مملو از عدل و انصاف برخواهند آمد و حاضر خواهند شد براى چنين اصلاحى هزينه لازم را بپردازند. از اين رواست كه مى‏بينيم در دوره غيبت چنين ناهنجارى‏ها رخ مى‏دهد. تنها به يك روايت از امام صادق عليه السلام درباره هجوم اين مظاهر مى‏پردازيم: امام به يكى از يارانش درمورد هجوم مظاهر فساد در اين دوره فرمود: «حق بميرد و طرفدارانش نابود شوند; ظلم و ستم فراگير شود; قرآن فرسوده و بدعت‏هايى از روى هوا و هوس در آن وارد شود; دين خدا تو خالى شود، همانند ظرفى كه واژگون شود; طرفداران و اهل باطل بر اهل حق مقدم شوند; كارهاى بد آشكار و از آن‏ها نهى نشود و بدكاران بازخواست نشوند; مردان به مردان و زنان به زنان اكتفا كنند; افراد با ايمان سكوت كرده و سخنشان را نپذيرند; شخصى بدكار دروغ گويد و كسى دروغ و نسبت نارواى او را رد نمى‏كند; بچه‏ها به بزرگ‏ها احترام نمى‏گذارند; قطع پيوند خويشاوندى مى‏شود; بدكار را ستايش كنند و او شاد شود و سخن بدش به او برنگردد; نوجوانان پسر همان كنند كه زنان كنند; زنان با زنان ازدواج كنند; انسان‏ها اموال خود را در غير اطاعت‏خدا مصرف كنند و كسى مانع نشود; كسى كه امر به معروف كند، خوار و ذليل مى‏شود; بدعت و زنا آشكار مى‏شود; حلال حرام و حرام حلال مى‏شود; دين براساس ميل اشخاص معنى شود و كتاب خدا و احكام آن تعطيل گردد ; جرات بر گناه آشكار شود و ديگر كسى براى انجام آن منتظر تاريكى شب نشود; سردمداران به كافران نزديك و از نيكوكاران دور شوند; واليان در قضاوت رشوه بگيرند; پست‏هاى مهم واليان براساس مزايده باشد نه شايستگى; مرد به خاطر همبسترى با همسران خود مورد سرزنش قرار گيرد; زن بر شوهر خود مسلط شود و كارهايى كه مورد خشنودى شوهر نيست انجام دهد و به شوهرش خرجى دهد; نزديكترين اشخاص به فرمانداران كسانى هستند كه به خانواده عصمت ناسزا گويند; سلطان به خاطر كافر شخص مومن را تحقير كند; نماز را سبك بشمارند; بر سر كسب‏هاى حرام آشكارا رقابت كنند; مردم جز از سرمايه‏دارها تبعيت نكنند; زن‏ها بر مسند نشينند و هيچ‏كارى جز خواسته آن‏ها پيش نرود و فرمانروايان ميراث مستضعفان را در اختيار بدكاران قرار دهند ...» (20)
آرى تنها بعد از سرخوردگى ملت‏ها از اين پليدى‏هاست كه آمادگى در آن‏ها ايجاد شده و زمينه حضور فراهم مى‏آيد.

پى‏نوشت:

1) خوشه‏هاى طلايى، محمد على مجاهدى، ص 33 (فروغى بسطامى).
2) الصحاح، جوهرى، ج 1، ص 196.
3) علم اليقين فى اصول الدين، ج 2، چاپ قم، ص 797; خورشيد مغرب، ص 170.
4) اسراء/ 45 - «و هنگامى كه قرآن مى‏خوانى، ميان تو و آن‏ها كه به آخرت ايمان نمى‏آورند، حجاب ناپيدايى قرار مى‏دهيم‏».
5) تفسير مجمع‏البيان، مجلد 3، ص 645. نمونه ديگر مربوط به شب هجرت به مدينه است. سيره ابن هشام، ج 2، ص 95.
6) سوگند به خدايى كه مرا براى بشارت برانگيخت، قائم فرزندان من بر طبق عهدى كه به او مى‏رسد، غايب مى‏شود. به طورى كه بيشتر مردم مى‏گويند خدا به آل محمد احتياجى ندارد و ديگران در اصل تولدش شك مى‏كنند ... اثبات الهداة، ج 6، ص 386.
7) شرح نهج‏البلاغه ابن ابى الحديد، ج 2، ص 535; منتخب الاثر، ص 3-5.
8) بحارالانوار، ج 51، ص 224.
9) خورشيد مغرب، ص 43.
10) 1 - عثمان بن سعيد خدرى تا سال 300 ه. ق 2 - محمد بن عثمان تا سال 304 يا 305 ه. ق 3 - حسين بن روح نوبختى تا سال 326 ه. ق 4 - و على بن محمد سمرى تا سال 329 ه. ق.
11) بحارالانوار، ج 52، ص 155.
12) كمال الدين و تمام النعمة، ص 482.
13) خورشيد مغرب، ص 180.
14) نهج‏البلاغه، صبحى صالح، خطبه 150، ص 208، و الذى بعثنى بالنبوة انهم لينتفعون به و يستضيئون بنور ولايته فى غيبته كانتفاع الناس بالشمس و ان جللها السحاب. ينابيع الموده، ج 3، ص 170 و از زبان امام زمان، كمال الدين، ص 485.
15) كمال الدين، ص 342.
16) امامت و مهدويت، ج 3، ص 134.
17) مهدى موعود، ترجمه و نگارش على دوانى، ص 852.
18) امامت و مهدويت، ج 3، ص 136.
19) همان، ص 149، نقل از رساله امامت طوسى، چاپ 1335 تهران، فصل 3، ص 25.
20) بحارالانوار، ج 52، ص 260 از 108 مورد تنها 32 مورد نقل شد.





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط