كمك به آمريكا براي حل بحران دولت بوش
چند مقدمه كوتاه
2- آنچه كه اغلب اين افراد در آن اختلاف نظر دارند ريشه اين بحران ها و راه درمان آنهاست.
3- درمورد ريشه بحران هاي فراگير موجود جهاني نظريه ها و دلائل مختلفي مطرح شده است.
- بعضي ها معتقدند اين همان «برخورد تمدن ها» است كه از چند دهه قبل «هانتينگتون» آن را مطرح كرد.
- بعضي نيز با تأثير پذيري از نظريات افرادي مانند فوكوياما مي گويند: دوران ايدئولوژي ها به پايان رسيده و عصر حاكميت بلامنازع «ليبرال دموكراسي» فرا رسيده و اين بحران ها محصول اين تقابل هستند.
- بعضي نيز بر اين باورند كه اين همان جنگ شمال «متمدن» و جنوب «عقب مانده» است كه «كنت دمارانش»(1) در كتاب خود «جنگ جهاني چهارم، ديپلماسي و جاسوسي در عصر خشونت» به آن پرداخته است.
- و بعضي نيز معتقدند كه ريشه همه اين بحران ها در جنگ بين نگرش ماده گرايانه و دين ستيزانه با محوريت آمريكا از يك طرف و نگرش معنويت گرا، و دين گرايي جهاني، كه از نيمه قرن بيستم در سطح جهان آغاز شده از طرف ديگر است، كه با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و تثبيت آن در قالب يك نظام مردم سالار ديني اين جنگ اوج گرفته و در حال حاضر نيز به شدت تمام در سطح دنيا در جريان است.(2)
علل و ريشه هاي نفرت جهاني از آمريكا بسيار بيشتر از آن است كه در يك مقاله و يا يك كتاب و حتي در چندين كتاب بتوان به آنها اشاره كرد، و ما نيز صرفاً از باب «مشت نمونه خروار» تنها به چند مورد، آن هم به طور مختصر و گذرا بسنده مي كنيم.
الف) عملكرد دولتمردان آمريكا در ديگر كشورها:
«... من خودم اسناد محرمانه اي را در زمان ريچارد نيكسون ديده ام كه تأييد كننده گزارشات مربوط به قتل عام قريب يك ميليون نفر از مردم اندونزي در جريان كودتاي سال 1965 اين كشور بود. كودتايي كه طي آن پريدنت سوكارنو توسط سازمان سيا سرنگون شد.»
عبارت فوق از اظهارات يكي از اعضاي برجسته سازمان سيا به نام «رولف مك گين» است كه 25سال از عمر خود را در خدمت اين سازمان جهنمي سپري كرده است3.
«جان استاك ول» يكي ديگر از اعضاي سابق سازمان سيا است كه در اين جلسه حضور داشت وي گفت: «ظرف سي سال گذشته تاكنون بيش از يك و نيم ميليون نفر در عمليات پنهاني سازمان سيا به قتل رسيده اند... وي كه اخيراً كتابي تحت عنوان «سيا در دهه70» نوشته، گفته است بيشتر قربانيان عمليات سيا در كشورهاي جهان سوم هستند4.
ب) حمايت همه جانبه از اسرائيل:
«... البته به نفع آمريكا نيست كه به جنگ با ديگران برخواسته و براي اسرائيل به مردم كشي دست بزند، اما منافع يهود هميشه در درجه اول اهميت قرار دارد... بدبختانه مردم بسيار كمي صداي آدم هايي چون مرا كه جرئت مي كنم دروغ هاي صهيونيست را به قلم تجزيه و تحليل بكشند، گوش فرا مي دهند... بسياري از خائنان در دولت ما به جاي حمايت از منافع حقيقي مردم آمريكا از فعاليت هاي جنايت آميز صهيونيسم حمايت كرده اند آنها تخم نفرتي را كاشتند كه ميوه اش حوادث وحشتناك(11سپتامبر)بود. شبح و كابوس هاي فزاينده تروريسم هميشه در تعقيب آمريكائي ها خواهد بود مگر اينكه قدرت صهيونيسم در هم شكند5.
آقاي ديويد داك در پايان مقاله خود راه نجات آمريكا از بحران را اين گونه ارائه مي دهد: «... حل اين مشكل بزرگ بسيار روشن و بسيار ساده است آمريكا بايد به خطا به توديعي پدر ملتمان كه ما را به «خودداري از درگيري هاي خارجي» مي خواند گوش جان بسپارد و بالاخره ما هميشه بايد آمريكا و مردم آمريكا را در اولويت اول و قبل از هر چيز ديگري مدنظر قرار دهيم6.
ج) ظلم و تعدي به اقوام مختلف به خصوص سياه پوستان
اين ستمديدگان از هر فرصتي، از جمله از تريبون هاي بين المللي نيز استفاده كرده و خشم و نفرت خود را از كاخ نشينان آمريكا اعلام مي دارند.
در كنفرانس ضدنژادپرستي كه در شهريورماه 1380 كه در شهر دوربان آفريقاي جنوبي تشكيل شد «لفتوئيچ» رئيس هيئت شركت كننده در اين كنفرانس گفت: «ما مي خواهيم مسئله پرداخت غرامت به سياه پوستاني را كه از آفريقا به عنوان برده به آمريكا برده شده اند و هنوز از اين ميراث شوم رنج مي برند مورد بحث قرار دهيم.»
وي در بخش ديگري از سخنان خود اين گونه اعلام داشت كه«ما اينجا هستيم كه به جرج بوش و ديگر نژادپرستان جهان جواب نه بدهيم و برگزاري كنفرانس ضدنژادپرستي در آفريقاي جنوبي را تاييد كنيم». وي در پايان سخنان خود با خشم تمام فرياد زد «مردم آمريكا از رفتار غيرمسئولانه دولت آمريكا خسته و عصباني هستند.»
د) دولت مردان آمريكا ابزار دست يهوديان براي اجراي پروتكل8هاي صهيونيست
در پروتكل شماره 9 صهيونيست آمده است «كلماتي چون آزادي، برابري و دموكراسي در واقع اسم هاي مستعاري هستند كه فراماسونرهاي ما آنها را بكار مي برند... بنا به تحريك ما، ترور و وحشت همه جا را فرا مي گيرد، افراد با آرمان ها و عقايد مختلف مانند سلطنت طلب، عوام فريب، سوسياليسم، اصلاح طلب و ايده آليسم به خدمت ما درخواهند آمد و بنا به اغواي ما مي كوشند تا هر نوع نظم و آرامشي را بر هم زنند و همه جا را به آشوب بكشانند... ما جوانان مسيحي را در درياي افكار شاعرانه غرق مي كنيم و آنها را براساس تئوري ها و اصولي كه آنها را غلط مي پنداريم تربيت مي كنيم تا بتوانيم آنها را به فساد بكشانيم.»
با دقت در اهداف فوق و تطبيق آن با اوضاع حاكم بر جامعه آمريكا كه در ذيل از زبان «آلوين تافلر» به آن اشاره مي كنيم ما را از توضيح بيشتر بي نياز مي كند وي مي گويد:
«... در سراسر كشورهاي مرفه فرياد عجز و لابه اي آشنا به گوش مي رسد. ميزان خودكشي نوجوانان رو به افزايش گذاشته است، الكليسم بيداد مي كند، افسردگي رواني همه گير شده و بربريت و جنايت مد روز گرديده است. در ايالات متحده اتاق هاي اورژانس بيمارستان مملو از معتادان به ماري جوانا، ديوانه هاي سرعت، دسته هاي اراذل و اوباش، معتادان به كوكائين، هروئيني ها و سرانجام افرادي كه گرفتار بحران شديد عصبي شده اند... يك روانشناس مؤسسه ملي بهداشت رواني اعلام مي كند (روان پريشي جامعه آمريكا را كه آشفته پريشان، متفرق و نگران آينده است فرا گرفته است)9
نتيجه
اين خواست و نظر، نه تنها خواست ملت ها و دولت ها بلكه خواست حقيقي شهروندان و انديشمندان آمريكائي نيز است.
دكتر «رابرت. ام. بومن» يكي از ميليون ها آمريكايي است كه مي گويد: «آن هنگامي كه حقيقت مطلب در مورد اين كه چرا تهديد تروريسم وجود دارد درك شود راه حل آن آشكار و روشن مي شود. ما بايد سياست هاي دولت خود را تغيير دهيم... به جاي فرستادن مردان و زنان خود به اقصي نقاط جهان براي كشتن اعراب و در نتيجه صاف كردن جاده براي دستيابي شركت هاي نفتي به نفت و فروش آن ما بايد آنها را براي بازسازي زيربنا، تأمين آب سالم و آشاميدني و تغذيه كودكان در حال مرگشان بفرستيم به جاي حمايت از شورش، ايجاد بي ثباتي، ترور و آدم كشي در سراسر جهان، ما بايد سازمان سيا را منحل كنيم و منابع مالي را به آژانس هاي امدادرساني اختصاص دهيم. كوتاه سخن اين كه اگر ما به انجام كارهاي خوب به جاي اعمال شيطاني دست بزنيم، بار ديگر مي توانيم مردماني محبوب و خوب شويم... اين عين حقيقت است جناب آقاي رئيس جمهور! اين همان چيزي است كه مردم آمريكا نياز دارند بشنوند. ما مردمان خوبي هستيم فقط لازم است حقيقت را به ما بگوئيد و فقط ديد ما را باز نگه داريد... آقاي رئيس جمهور!
آدم كشي را متوقف كنيد توجيه كردن را متوقف كنيد. اقدامات تلافي جويانه را متوقف كنيد. مردم را در اولويت قرار دهيد و حقيقت را به آنها بگوييد حقيقتي است عيان و آشكار كه پدر شما نيز به هيچ كدام از موارد يادشده نپرداخت و توجهي به اين مسائل نكرد و نتيجه آنكه ما اينك در برابر چشمان خود ميوه هاي تلخ سياست هاي غلط سياست مداران خود را مشاهده مي كنيم10.
پي نوشت :
1- براي اطلاعات بيشتر به مقاله «جنگ جهاني چهارم به روايت كنت دمارانش رئيس سابق سازمان جاسوسي فرانسه» به قلم نگارنده در روزنامه كيهان 5/7/1383 مراجعه شود.
2- براي آشنايي بيشتر با اين نظريه به مقاله «جنگ جهاني چهارم» عليه موج اسلام گرايي به قلم نگارنده در روزنامه كيهان 11/5/1383 مراجعه شود.
3- ساجدي احمد سازمان هاي جاسوسي دنيا، چاپ نهم بهار 1371، نشر محراب قلم ص .98
4- همان.
5- همان.
6- همان.
7- روزنامه انتخاب 13/4/.1379
8- پروتكل ها، برنامه اي است كه سرمايه داران و متفكران يهود براي ويران كردن مسيحيت، قلمرو پاپ و دست آخر اسلام آن را تنظيم كرده اند. متن پروتكل ها به منظور قرائت در چند جلسه كنفرانس براي بحث و تصميم گيري و تأييد نهايي آماده شده بود كه پليس مخفي تزار روس به كنفرانس مزبور كه به رياست «تئودور هرتزل» در شهر «يل» برگزار شده بود (/189م) هجوم آورد و اوراق آنها را به تاراج برد. پروتكل ها در سال 1905 م توسط نويسنده روسي به نام «سرگئي نيلوس» (از روحانيان و علماي مسيحي) از زبان عبري به زبان روسي ترجمه شد و در سال 1906 وارد كتابخانه «بريتيس ميوز بوم» لندن شد. «ويكتور مارس دن» روزنامه نگار بريتانيايي كه همزمان با انقلاب «بلشويكي» براي روزنامه انگليسي مورنينگ پست در روسيه كار مي كرد اين پروتكل ها را در سال 1917 به زبان انگليسي ترجمه كرد. براي كسب اطلاعات بيشتر پيرامون «پروتكل هاي يهود» خواننده هاي محترم را به دو كتاب ارزشمند زير ارجاع مي دهيم: پژوهه صهيونيست (مجموعه مقالات) به كوشش محمد احمدي ناشر موسسه فرهنگي صباع انديشه.
9- پروتكل هاي دانشوران صهيون، نوشته: عجاج نويهض، ترجمه حميدرضا شيخي ناشر آستان قدس رضوي موج سوم، الوين تانلر، صص 503- .509
10- دكتر رابرت. ام. بومن سياست مدار آمريكايي، روزنامه جام جم 6/10/.1380