به مناسبت تصویب طرح اجباری کلاه شاپو

کلاهی که حکومت بر سر ملت گذاشت

جامعه ایرانی در سالهای سلطنت رضا­شاه­ پهلوی(1320-1304) تغییرات قبل ملاحظه‌­ای را به خود دید. تغییراتی که ناشی از نگرش و اقدامات خاص شاه بود که بر مبنای آن حرکت به سوی پیشرفت و تمدن، جز با الگوپذیری از زیست
پنجشنبه، 3 تير 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
کلاهی که حکومت بر سر ملت گذاشت
 کلاهی که حکومت بر سر ملت گذاشت

 





 
به مناسبت تصویب طرح اجباری کلاه شاپو؛
جامعه ایرانی در سالهای سلطنت رضا­شاه­ پهلوی(1320-1304) تغییرات قبل ملاحظه‌­ای را به خود دید. تغییراتی که ناشی از نگرش و اقدامات خاص شاه بود که بر مبنای آن حرکت به سوی پیشرفت و تمدن، جز با الگوپذیری از زیست غربی امکان پذیر نبود. امّا بخش قابل توجه و تاثیرگذار این زیست نه در حوزه تفکر و رفتار اجتماعی که در عرصه تغییرات سطحی و ظاهری رخ داد. یکی از نمودهای جنجالی و ملموس این رویکرد، طرح‌های دولتی و از بالا به پایین حکومت برای تغییر البسه مردم به سمت الگوهای اروپایی آن هم با ابزارهای بخشنامه­‌ای و با چاشنی خشونت و برخورد قضایی بود. «قانون اتحاد شکل البسه و تبدیل کلاه» که زمینه ساز کشف حجاب پهلوی شد، سندی است قابل تأمل که کوته بینی حکومت رضاشاه و نخبگان حامی او به مقوله «تغییرات اجتماعی» را به خوبی منعکس می­کند.
*قانونی برای کلاه!
از روزگاران کهن آداب و سنن اجتماعی، مردان ایرانی را چه در فضای باز و چه در مجالس رسمی که در مکانهای سرپوشیده برگزار می شد ملزم به استفاده از گونه ای سرپوش می کرد. این سرپوش‌ها از عمامه روحانیون و دستار و شب کلاه و عرق چین تا کلاه پوستی «اشرافی» را در بر می‌گرفت. از همان آغاز حکومت پهلوی رضاشاه و حامیان فکری اش معتقد بودند که استفاده از این پوشش موجب سرشکستگی و نشانه عقب ماندگی ایرانیان است. بنابراین کلاه جدیدی با نام «کلاه پهلوی» طراحی شد که شبیه کلاه نظامی فرانسویان بود و متعاقب آن فرمانی سراسری مبنی بر اجباری بودن این کلاه نیز صادر شد.1
در آذر 1307 برای رسمیت یافتن این وضعیت، دولت(که در سیطره کامل رضا­شاه بود) به نمایندگان مجلس فشار آورد تا طرح «اتحاد شکل البسه و تبدیل کلاه» را تصویب کند. تعدادی از نمایندگان مجلس، طرح مورد حمایت دولت را تهیه‌ و به مجلس ارائه کردند تا با‌ قید‌ دو‌ فوریت‌ در پانزدهمین جلسه دوره هفتم مجلس شورای ملی بررسی شود. ارائه ایـن طـرح با مـخالفت تعدادی از نمایندگان رو به رو شد. «سیدرضا فیروزآبادی» در زمره این نمایندگان بود که در نطق خود گفت: «این را نمی‌دانم صحیح است یا نه که مـا [درباره] کلاه و تنبان‌ مردم در این مجلس صحبت کنیم؟ ما باید مردم را وادار به کارهای خوب بکنیم. بنده شنیده‌ام که در لندن بیست‌وهفت نوع لباس مردمش مـی‌پوشند و هـیچ‌کس مـتعرض کسی نمی‌شود و بنده هم‌ نشنیده‌ام‌ که در دنـیا، در هـیچ پارلمـانی بـنشینند و قـانون بـه جهت کلاه و تنبان بنویسند».2
نقش نخبگان سیاسی حامی رضاشاه نیز در تدوین این قانون قابل توجه است: «پهلوی با تـشویق و راهـنمایی چند نفر ـ که از ابتدا به‌ او‌ نزدیک شده بودند ـ در درجه‌ اوّل‌ عبد‌الحسین‌ تیمور‌تاش و علی‌اکبر‌ داور و در درجه دوم نصرت الدوله فیروز و اشـخاص دیـگر، مـعتقد شده بود که باید‌ وضع‌ ظاهر‌ را، از لباس و سایر امور بـا‌ اوضاع‌ غربی‌ تطبیق‌ دهد».3
این طیف در مجلس هم به دفاع از طرح پرداخته و آن را ضروری و حتی قید دو فـوریت‌ را بـرای آن کم دانستند. افشار، یکی از این نمایندگان بود که در نطق موافقت خود «ده فوریت» را هم برای این طرح کم دانست و گفت:
اگـر سـیاحی در مملکت ما به طرف شمال برود یا به طرف غرب، می‌بیند مردمانی هستند که چهار تا شال روی کلاهشان می‌بندند‌ یا‌ اگر به جنوب برود، لباسهای خیلی بلندی می‌پوشند و یک شـال هـم به کـمر می‌بندند، یک کلاه خیلی کوچک شبیه فنجان چای‌خوری هم بر سرشان می‌گذارند. بالاخره تصدیق می‌فرمایید‌ که‌ ایـن‌ شکل زندگانی نیست و بالاخره‌ ما‌ مجبور‌ هستیم یک روزی ملتمان را از هم تـمییز بـدهیم کـه دیگران وقتی وارد مملکت ما می‌شوند، ما را با لباس خودمان‌ بشناسند. 4
یکی دیگر از موافقان، علی دشتی بود که طرح این‌ موضوع را ناشی از «یک روح وحدت و عقیده‌ می دانست که مجلس شورای ملی به شخص اول‌ مملکت‌ نشان‌ می‌دهد.»5
اظهارات برخی نمایندگان که به طور طبیعی بخش قابل توجهی از خواست و اراده قاطبه نخبگان سیاسی آن ایام را نمایندگی می کردند، به روشنی میل آنان به همگون سازی جامعه را نشان می دهد: «اختلاف لباس که از بین رفت، ان‌شاءالله اختلاف زبان هم‌ به‌کلی‌ از‌ بین می‌رود. معارف ما توسعه پیـدا مـی‌کند و زبانهای ما هم یکی می‌شود و اختلاف‌ زبان‌ هم ان‌شاءالله رفع می‌شود.»6 این موضع ساده سازانه در نخستین دقایق بررسی طرح از سوی «عراقی» که از موافقان طرح بود، بیان شد.
در نهایت طرح در 4 ماده و هشت تبصره در جلسه 6 دی ماه سال 1307 به تصویب رسید و تنها اصلاح صورت‌گرفته‌ در‌ آن، اضافه‌کردن لفظ ذکور بـه مـاده اول طـرح بود: «کلیه اتباع ذکور ایران که برحسب مشاغل دولتی دارای لباس مخصوص نیستند در داخله مملکت موظف هستند که ملبس به لباس متحد الشکل شوند».
در این قانون، «هشت طبقه از جمله مجتهدین، مراجع امور شرعیه دهات و قصبات، مفتیان اهل سنت، پیشنمازان دارای محراب، محدثین، مدرسین فقه و اصول و روحانیون ایرانی غیرمسلم مستثنی بودند.» زمان اجرای این قانون در شهرها از اول فروردین 1308 و در روستاها از اول فروردین سال 1309 تعیین گشت. متخلفین از این قانون، در صورتی که شهرنشین بودند به «جزای نقدی از یک تا پنج تومان و یا حبس از یک تا هفت روز» و در صورتی که شهرنشین نبودند به «حبس از یک تا هفت روز به حکم محکمه» محکوم می‌شدند.7

* تغییر ذائقه شاه، تغییر کلاه ملت!

اما این وضعیت هم خیلی زود شاه پهلوی را دلزده کرد. او پس از مسافرت به ترکیه(خرداد1313)، این بار کلاه‌هایی را که در آن دوران در کشورهای اروپایی رایج بود مناسب سر مردم ایران تشخیص داد: «ما باید صورتاً و سنتاً غربی بشویم و باید در قدم اول کلاهها تبدیل به شاپو بشود و هنگام افتتاح مجلس شورا همه باید با شاپو حاضر شوند و در مجلس هم باید کلاه را به عادت غربی بردارند».8
در نتیجه در سال 1314 و چندماه پیش از اجرای کشف حجاب زنان، وزارت داخله با بخشنامه جدیدی کلاههای موسوم به «شاپو» را پوشش ایده‌آل و اجباری ایرانیان معرفی کرد. این تصمیم حکومت با پشتوانه تبلیغاتی و رسانه‌ای نیز همراه بود. گزارشهای مختلفی که با آب و تاب فراوان از جشنهای تغییر پوشش در نشریات حامی دولت منتشر می‌شد بخشی از این تبلیغات بود. از جمله در روزنامه «تجدد» و در حاشیه یکی از این جشنها از قول یکی از حاضران که شاه را توانگری معرفی می‌کند که مشتی مردم ضعیف و بیچاره را «آقا» نموده، چنین می‌خوانیم:«...ما ایرانیان یعنی همان اشخاصی که سابقاً به هیچ وجه، وزنی در جامعه نداشتیم، امروزه به صورت متمدنین در آمده و امروز همه «آقا مسیو» شده ایم...». 9
روزنامه اطلاعات هم در23 تیرماه 1314 گزارشی از جشن تبدیل کلاه ایرانیان مقیم بصره(!) داده و می­نویسد:
«در بصره از طرف ایرانیان مقیم آنجا برای تغییر کلاه سابق به کلاه تمام­­لبه مجلس با شکوهی منعقد گردیده است. کنسول دولت شاهنشاهی و تجار و روسای اصناف و ایرانیان مقیم بصره در آن جشن حضور داشتند و نطقهایی در جشن مذکور ایراد گردید. ناطقین به طور کلی محسنات و فواید این کلاه و استقبال عظیمی که در میهن آنها برای به سر گذاردن آن به عمل آمده متذکر شده و اضافه نمودند که ما هم باید مانند برادران خود که در داخل خاک وطن می‌باشند فوراً به این امر مبادرت نماییم و کلاه جدید بر سرگذاریم».10

*فرجام سخن

«همایون کاتوزیان» در کتاب «اقتصاد سیاسی»، حلقه روشنفکران حامی رضا شاه را مقلدان سطحی مدرنیستهای اروپایی می داند که در امور علمی کل گرا و در امور اجتماعی همگون‌گرا هستند. کاتوزیان این قشر را واجد حس از خود بیگانگی و عقده حقارت ملی معرفی می‌کندکه تمام کوشش خود را به کار می برند تا خرده مدلهایی نمایشی را که نشان دهنده «همگونی» جوامع آنها با جوامع اروپایی باشد، خلق کنند.11
به اعتقاد کرونین «طرحهای حکومت رضا شاه به‌طور اساسی به‌وسیله روشنفکران دوره‌ مـشروطه‌ تـدوین‌ شده بود و مشروعیت خود را نیز مدیون نخبگان سیاسی ملی‌گرا بود. تحمیل تحول سریع و افراطی بر تحول گام به گام‌ و ‌‌آهسته، همراه‌ با فرایندی دموکراتیک ترجیح داده شد. عناصر کلیدی حکومت رضـا شاه نیز با توسعه رویکرد‌ سلطه‌گرا در صدد برآمدند که خواسته‌های خود را با استفاده از دیکتاتوری بر‌ سـراسر ایران و‌ طبقات‌ پیچیده اجتماعی تحمیل نمایند».12 کرونین همچنین معتقد است نوآوری این سالها در قبال مردم و گروههایی غیر از نخبگان سیاسی‌ نه‌ تنها خانمان برانداز و ویران‌گر بود، بلکه به تشدید فقر و افزایش شکاف بین نخبگان سیاسی و عامه مردم منتهی شد.
نگاه سطحی و ابزاری رضاشاه و حلقه نخبگان اطراف او به جامعه و میل افراطی آنها به متمدن شدن با رنگ و بوی غربی، باعث شد تا حتی مباحثی نظیر پوشش مردم نیز از تیررس نگرش تمامیت خواه آنان پنهان نماند. این وضعیت، تنشهای فراونی را در سطح جامعه به وجود آورد و با وجود پیشرفت ظاهری، فرجامی موفقیت آمیز در پی نداشت. پشت کردن به «آن چه خود داریم» و «تمنای آن از بیگانه» باعث دوری هر چه بیشتر جامعه از حکومت رضا شاه شد و فرجامی نامطلوب همچون وقایع شهریور 1320 را به دنبال داشت. جایی که این شکاف به تنفر عمومی از رضاشاه و اقدامات او انجامید.

پی‌نوشت‌ها:

1.محمدعلی همایون کاتوزیان، اقتصادسیاسی ایران: از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی، ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی، تهران، نشر مرکز 1389، ص171.
2.مشروح‌ مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره هفتم‌، جلسه‌ پانزدهم، ‌کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی http://ical.ir/index.php?option=com_mashrooh&view=session&id=21366&Itemid=38
3. سید محسن صدر، خاطرات صدر الاشراف، تهران، انتشارات وحید، ۱۳۶۴، چاپ اول، ص 291.
4.مشروح،‌ مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره هفتم‌، جلسه‌ پانزدهم.‌کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی http://ical.ir/index.php?option=com_mashrooh&view=session&id=21366&Itemid=38
5.همان
6.همان
7.مهدی صلاح، کشف حجاب زمینه ها،پیامدها و واکنشها، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384، ص98.
8. سید محسن صدر، همان، ص291.
9.مهدی صلاح، همان، ص101.
10. همان، 103.
11.محمدعلی همایون کاتوزیان، همان، ص171.
12.استفانی کرونین، نوگرایی،تحول و دیکتاتوری در ایران،نظم نوین و مخالفانش(1929-1927)، ترجمه فرشید نوروزی، نامه تاریخ پژوهان، شماره7،پاییز 1385،ص186.
*موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

منبع مقاله : مشرق

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
تحلیل شبهه هدر رفتن خون شهدا و پاسخ به آن
تحلیل شبهه هدر رفتن خون شهدا و پاسخ به آن
رستوران و کافه نزدیک هتل لیلیوم کیش
رستوران و کافه نزدیک هتل لیلیوم کیش
فراخوان شصت و سومین سال جایزه (نخبگانی) سال 1404
فراخوان شصت و سومین سال جایزه (نخبگانی) سال 1404
حمله هوایی ارتش اسرائیل به یک خودرو در غزه
play_arrow
حمله هوایی ارتش اسرائیل به یک خودرو در غزه
رهبر انقلاب: روزی بخواهیم اقدام بکنیم احتیاجی به نیروی نیابتی نداریم
play_arrow
رهبر انقلاب: روزی بخواهیم اقدام بکنیم احتیاجی به نیروی نیابتی نداریم
رهبر انقلاب: فردای منطقه به لطف الهی از امروز بهتر خواهد بود
play_arrow
رهبر انقلاب: فردای منطقه به لطف الهی از امروز بهتر خواهد بود
نقشه شوم آمریکا برای جهان به روایت رهبر انقلاب
play_arrow
نقشه شوم آمریکا برای جهان به روایت رهبر انقلاب
پزشکیان: حضور زنان در آینده کشور مؤثر تر از من است که اینجا ایستاده‌ام
play_arrow
پزشکیان: حضور زنان در آینده کشور مؤثر تر از من است که اینجا ایستاده‌ام
اهدای جوایز به زنان موفق در مراسم آیین تجلیل از مقام زن
play_arrow
اهدای جوایز به زنان موفق در مراسم آیین تجلیل از مقام زن
رهبر انقلاب: مداحی یک رسانه تمام عیار است
play_arrow
رهبر انقلاب: مداحی یک رسانه تمام عیار است
رهبر انقلاب: مهم‌ترین کار حضرت زهرا(س) تبیین بود
play_arrow
رهبر انقلاب: مهم‌ترین کار حضرت زهرا(س) تبیین بود
سرود جمعی با اجرای نوشه‌ور در حسینیه امام خمینی(ره)
play_arrow
سرود جمعی با اجرای نوشه‌ور در حسینیه امام خمینی(ره)
مدیحه سرایی احمد واعظی در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
مدیحه سرایی احمد واعظی در محضر رهبر انقلاب
مداحی اتابک عبداللهی به زبان آذری در حسینیه امام خمینی
play_arrow
مداحی اتابک عبداللهی به زبان آذری در حسینیه امام خمینی
مداحی مهدی ترکاشوند به زبان لری در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
مداحی مهدی ترکاشوند به زبان لری در محضر رهبر انقلاب