1) 16آبان ماه سال 1357هجري شمسي: پس از روي كارآمدن دولت نظامي ازهاري راهپيمايي گستردهاي درسراسرايران برگزارشد. اين تظاهرات باشكوه ملت مسلمان و انقلابي كشورمان قاطعانه اعلام داشتند كه تغييرات سطحي نميتواند مانعي درراه رشد انقلاب اسلامي ايجاد كند. دراين روزهمچنين به مناسبت آغازكاردولت نظامي و كشتار 13آبان دردانشگاه تهران حضرت امام خميني)ره( پيامي به اين مضمون فرستادند: " من ازجناياتي كه اخيراً درحق فرزندان اسلام
1) 16آبان ماه سال 1357هجري شمسي: پس از روي كارآمدن دولت نظامي ازهاري راهپيمايي گستردهاي درسراسرايران برگزارشد. اين تظاهرات باشكوه ملت مسلمان و انقلابي كشورمان قاطعانه اعلام داشتند كه تغييرات سطحي نميتواند مانعي درراه رشد انقلاب اسلامي ايجاد كند. دراين روزهمچنين به مناسبت آغازكاردولت نظامي و كشتار 13آبان دردانشگاه تهران حضرت امام خميني)ره( پيامي به اين مضمون فرستادند: " من ازجناياتي كه اخيراً درحق فرزندان اسلام دردانشگاهها كردهاند، درسوگم؛ من ازدانشجويان عزيزكه درراه اسلام و كشور فدائي دادهاند و درمقابل شاه با مشتي گره كرده ايستاده و او را محكوم كردهاند تشكرميكنم. عزيزان من! ازاين هياهوي نظامي نهراسيد كه نميهراسيد شما ملت شجاع ثابت كرديد كه اين تانكها و مسلسلها و سرنيزهها زنگ زده است و با اراده آهنين ملت نميتواند مقابله كند…".
2) آغاز دستگيري شخصيتهاي سياسي پيشين كشور از سوي دولت نظامي ازهاري(1357 ش) : دولت نظامي ازهاري ظاهراً براي تسكين افكار عمومي و راضي كردن مردم انقلابي و در واقع براي عوام فريبي، تعدادي از شخصيتهاي سياسي پيشين كشور را دستگير و زنداني نمود.بازداشت اين بلندپايگان به هيچ وجه ارتباطي باتصميم رييس دولت نداشت و اين فكر مربوط به شخص شاه بود كه بعضي از مشاورينش به او القا كرده بودند. شاه با دستگيري اين افراد، در اقدامي فريبكارانه كوشيد خود را تبرئه كرده، مقامات پيشين دولتي را مسؤول ستمها، جنايتها و فسادهاي اقتصادي و اخلاقي رژيم خود معرفي نمايد. اين بازداشتها از نظر افكار عمومي نه تنها كوچكترين اثر تسكيني نداشت، بلكه رسوايي رژيم را بيشتر كرد و سوژه مناسبي براي بحث و انتقاد درباره فساد رژيم در گذشته، به دست مطبوعات داد. بازداشت اميرعباس هويدا، كسي كه سيزده سال نخست وزير بوده يا توقيف ارتشبد نصيري رييس ساواك كه سيزده سال رياست اين سازمان مخوف را بر عهده داشت و نيز زنداني كردن افرادي كه عاليترين نشان درباري را از شاه گرفته بودند جز دليل قاطع بر محكوميت رژيم شاه، علت ديگري نميتوانست داشته باشد. در پي اين بازداشتها، امام اين اقدامات را فريب كاري دانسته و كار رژيم را تمام شده عنوان كردند.
3) درگذشت استاد "علي اكبر مالك" سخنور و مديحهسراي معاصر (1377ش): استاد علياكبر مالك در سال 1290ش (1329ق) در تهران پا به عرصه وجود نهاد. وي پس از طي دوران دبستان، وارد دارالفنون شد و از محضر اساتيدي همچون جلالالدين همايي، عباس اقبال آشتياني، نصراللَّه فلسفي و علامه محمدحسين فاضل توني بهره برد. ايشان سپس به دانشسراي عالي رفت و به تحقيق در متون نظم و نثر فارسي پرداخت. استاد مالك آنگاه وارد مدرسه حقوق شد و پس از مدتي با زبانهاي انگليسي، فرانسوي و آلماني آشنا گرديد و اين زبانها را تدريس نمود. ايشان در طي اين سالها، همواره در انجمنهاي ادبي حضوري فعال داشت و با ارائه آثار هنري - مذهبي خود، شيفتگان خاندان عصمت و طهارت را سيراب ميساخت و دوستداران شعر و ادب را به فيض ميرساند. از استاد مالك بيش از پانزده اثر منظوم و منثور برجاي مانده كه وادي عشق، ترانه دل، سفرنامه حج و سلطان عشق به شعر، و كشور مقتدر اسلامي و خاطرات اجتماعي و سياسي در 2 جلد به نثر، از آن جملهاند. استاد مالك تا واپسين روزهاي زندگي خويش، جلسات تفسير قرآن كريم و آموزش اصول بديع و قافيه را تشكيل ميداد و از كار دست نكشيد. اين سخنور خستگيناپذير سرانجام در اواسط آبان 1377ش برابر با رجب 1419ق در 87 سالگي در تهران درگذشت.
4) 7 ذيقعده سال 439 هجري قمري:« ابوالحسن احمد بن عبدالله» معروف به« لاعِب» از محدثان فقيد شيعه درگذشت. اين محدث بزرگ حوزه درسي گسترده اي داشت و جمع كثيري از علماي عرب و ديگر طالبان علم از دانش ايشان بهره ميبردند و استماع حديث ميكردند. خطيب بغدادي نيز از جمله كساني بود كه از لاعِب علم آموخته بود و در بيشتر آثار خود بر موثق بودن احاديث گردآوري شده به همت لاعِب تأكيد كرده است.
5) 7ذيقعده سال 725 هجري قمري:« امير خسرو دهلوي» شاعر گرانقدر زبان فارسي و از سخن سرايان برجسته در هندوستان بدرود حيات گفت. خواجه امير خسرو از جواني شور شاعري داشت و خيلي زود به سبب ذوق سليم و طبع حساسش شاعر مشهور شد و در زمره اديبان سرشناس قرار گرفت. شايان ذكر است كه اصالت او به نژاد ترك برميگردد زيرا پدرش امير سيف الدين محمودي به هنگام حمله مغول از بلخ به هندوستان گريخت و در ولايت پتيالي اقامد گزيد و در همين شهر بود كه كه امير خسرو به دنيا آمد. امير خسرو دهلوي بزرگترين شاعر پارسي گوي هندوستان در پنجاه و چهار سالگي درگذشت. از آثار او ديوان اشعارش را ميتوان نام برد.چ
6) درگذشت "ابن بُصَيْص" خوشنويس و شَيخُ الكُتّابِ دمشق(716 ق) : شيخ نجم الدين موسي بن علي بن محمد حَلَبي معروف به ابن بُصَيْص در سال 651 ق متولد شد. او به مدت 50 سال به كار آموزش خط پرداخت و مردم دمشق از دانش و هنر او بهرهي فراوان بردند. ابن بصيص شيوههاي مختلف خط را به صورتي بسيار زيبا مينوشت. اين خوشنويس مسلمان در سالهاي پيري،نسخهاي ازقرآن مجيد را با آب طلا به زيبايى نگاشت. اين نسخهي نفيس قرآن، همراه با برخي از آثار وي، هنوز باقي است. ابن بُصَيص، صوفي مشرب بود و اشعار صوفيانه از او بر جاي مانده است. وي پيري نيك منظر بود و او را به مَنِشهاي نيكو، امانت و پرهيزكاري ستودهاند. ابن بُصيص در 65 سالگي در دمشق درگذشت و او را در گورستان بابُ الصَّغيرِ دمشق به خاك سپردند.
7) 6نوامبر سال 1937ميلادي: كشور ايتاليا به رياست بِننيتوموسولِني به قرارداد دو جانبه آلمان و ژاپن ملحق شد. بدين ترتيب محورتاريخي- سياسي برلن- توكيو- رم بوجود آمد و ازاين رو درجنگ جهاني دوم به اين سه كشور متحد و ديگرياران آنها دول محور ميگفتند. اين قرارداد سياسي و نظامي درهمان سال يعني 1937ميلادي ميان آلمان نازي و امپراتوري ژاپن به امضا رسيد.
8) پايان پيروزمندانه نبرد "سيمون بوليوار" براي آزادي ونزوئلا (1813م): سيمون بوليوار، قهرمان استقلال كشورهاي امريكاي لاتين از همان دوران جواني تصميم گرفت جهت آزادي منطقه امريكاي جنوبي از استعمار اسپانيا به مبارزه بپردازد. وي ابتدا به كمك استقلالطلبان ونزوئلا شتافت كه در نتيجهْ موفق شدند در 5 ژوئيه 1811م استقلال اين كشور را اعلام نمايند. اما كمتر از دو سال بعد بارِ ديگر، سلطنتطلبان، با كمك اسپانيا به حكومت ونزوئلا رسيدند. سيمون بوليوار، اينبار در ششم نوامبر 1813م در جنگ با نيروهاي استعمارگر اسپانيا، توانست با كمك 6500 نفر از ياران خود بر 13 هزار اسپانيايى پيروز شده و سرزمين ونزوئلا را به طور كلي از دست آنان آزاد سازد. بوليوار سپس در مبارزات آزاديخواهانه در چند كشور ديگر امريكاي جنوبي نيز شركت كرد و جانفشانيهاي فرواني از خود نشان داد. مردم امريكاي جنوبي، پس از حدود دو قرن، همچنان به مبارزات رهايي بخش سيمون بوليوار افتخار ميكنند و او را سرمشق آزاديخواهي و استقلالطلبي و مقاومت در برابر سلطه بيگانگان ميدانند.