روند فعلی استفاده از منابع تجدیدپذیر، گرمایش جهانی و آلودگی زندگی روی زمین را با مشکل مواجه خواهد کرد

کوچ اجباری

«پدرم کشاورز بود، مثل بقیه. البته اول با کار دیگری شروع کرد.» این بخشی از دیالوگی است که در ابتدای فیلم «میان ستاره ای» از زبان «مورف» می‌شنویم. داستان در یک ناکجاآباد آغاز می‌شود؛ جایی که همه کشاورزند و نوعی
دوشنبه، 18 مرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
کوچ اجباری
 کوچ اجباری

 

نویسنده: علی رنجبران




 

روند فعلی استفاده از منابع تجدیدپذیر، گرمایش جهانی و آلودگی زندگی روی زمین را با مشکل مواجه خواهد کرد

«پدرم کشاورز بود، مثل بقیه. البته اول با کار دیگری شروع کرد.» این بخشی از دیالوگی است که در ابتدای فیلم «میان ستاره ای» از زبان «مورف» می‌شنویم. داستان در یک ناکجاآباد آغاز می‌شود؛ جایی که همه کشاورزند و نوعی آفت تمام محصولات را از بین برده و ذرت تنها غذای باقی مانده است که بعداً معلوم می‌شود آن هم دوام چندانی ندارد. علاوه بر آن گرد و خاک هر روز بیشتر و بیشتر عرصه را بر مردم تنگ می‌کند و از خلال داستان می‌توان دریافت همه جهان با این مساله درگیرند، یعنی فیلم از همان ابتدا دو عامل مهم را به عنوان بازیگران اصلی جهانی که در آن زندگی می‌کنیم به ما معرفی می‌کند؛ منابع و اقلیم. سپس به ما می‌گوید که تغییر در هر کدام از این موارد، باعث ناتوانی ما در ادامه زندگی مان روی زمین خواهد شد. در چنین فضایی، داستان اصلی برای یافتن زمینی دیگر و رهایی از نابودی همیشگی نسل بشر آغاز می‌شود. اما واقعاً چنین چیزی ممکن است؟ ما واقعا روزی با بحران غذا روبه رو خواهیم شد و شاید محدودیت در منابع، فراوانی آفات کشاورزی، تغییرات اقلیمی و گرد و خاک ما را مجبور به کوچ از سیاره مان کند؟
***
قبل از شروع اجازه بدهید با استفاده از چند راهنما، موقعیتی را که داستان میان ستاره ای در آن اتفاق می‌افتد، بهتر روشن کنیم. یکی از این راهنماها وقتی است که پدربزرگ (دونالد) در ایوان خانه خطاب به قهرمان داستان یعنی کوپر می‌گوید: «وقتی من بچه بودم، هر روز چیز جدیدی می‌ساختند. یک گجت یا ایده جدید. انگار هر روز کریسمس بود. ولی شش میلیارد نفر! فقط سعی کن تصورش کنی. همه آنها، همه چیزها را می‌خواستند.» ما می‌دانیم که زمین در سال 2000، شش میلیارد نفر جمعیت داشته و عصر گجت‌ها تازه در این سال آغاز شده بود. پس بچگی پدربزرگ به این سال برمی‌گردد. او در زمان داستان فیلم، پیرمردی است که حداقل 70 سال از عمرش می‌گذرد. یعنی داستان فیلم نسبت به موقعیت زمانی فعلی ما (سال 2015) چیزی بین 45 تا 55 سال جلوتر خواهد بود. این موضوع سرنخ مناسبی می‌دهد تا پیش بینی کنیم زمین در آن زمان از نظر منابع و شرایط اقلیمی چه وضعیتی خواهد داشت.

منابع تجدیدپذیر، محدودیت‌های رشد

شاید تا پنج دهه قبل تصور محدودیت برای رشد تمدن بشری، نوعی دیوانگی محسوب می‌شد. بشریت رهایی یافته از چنگال جنگ و مسلح به فناوری‌های جدید در سال‌های میانی نیمه دوم قرن پیش برای نخستین بار قدم از سیاره آبی و سبزش بیرون گذاشت و به ماه سفر کرد، اما درست در همان روزهایی که همه چیز عالی به نظر می‌رسید و هیچ محدودیتی بر سر راه رشد تمدن بشری قابل تصور نبود، یک شبیه سازی کامپیوتری که توسط بنیاد فولکس واگن پشتیبانی می‌شد درباره محدودیت‌های رشد اقتصادی و جمعیتی بشر انجام گرفت. محققان این پژوهش «دونلا میدوز، دنیس میدوز، یورگن رندرز و ویلیام برنز» بودند که با ابداع و استفاده از یک مدل کامپیوتری به نام «ورلد 3» دست به محاسبه محدودیت‌های موجود بر سر افزایش جمیعت و رشد اقتصادی در منابع کره زمین زدند. ورلد 3 یک مدل پویاشناسی سیستم‌هاست که تاثیرگذاری متقابل بین جمعیت، رشد صنعتی، تولید غذا و محدودیت‌های اکوسیستم کره زمین را بررسی می‌کند. محققان با این مدل، پنج متغیر جمعیت، صنعتی شدن، آلودگی، تولید غذا و کاهش منابع را بررسی کردند. هدف آنها از این کار یافتن یک الگوی پایدار توسعه با تکیه بر این متغیرها بود که نتایج ناخوشایندی به همراه داشت. در دو حالت از سه سناریوی بررسی شده توسط مدل، «خروج از محدودیت و سقوط» تمدن بشری در سال‌های پایانی نیمه نخست قرن بیست و یکم پیش بینی شد و تنها یک سناریوی پایدار وجود داشت که به تمدنی با ثبات می‌انجامید. نتایج این تحقیق در سال 1972 به صورت کتابی با عنوان «محدودیت‌های رشد» منتشر شد که در ایران نشر کتاب‌های جیبی آن را چاپ کرد. در فضای خوش بینی آن سال‌ها، کسی هشدارها را چندان جدی نگرفت. البته این بخش ماجرا، دیدگاه تازه ای نبود و حدود دو قرن پیش «توماس رابرت مالتوس» اقتصاددان سیاسی به آن اشاره‌هایی کرده بود. بر مبنای نظریه مالتوس در کتاب «نوشتاری درباره اصل جمعیت»، رشد جمعیت راهکار مناسبی برای توسعه محسوب نمی‌شود چون جمعیت انسان به تصاعد هندسی افزایش پیدا می‌کند، در حالی که غذای موجود برای بشریت، با تصاعد عددی بالا می‌رود.
بر این اساس انسان به سمت یک پرتگاه قطعی در حال حرکت است و نمودار غذای مورد نیازش بر اثر رشد جمعیت، بهبود کیفیت زندگی و ... در زمان معینی نمودار غذای در دسترس او را قطع خواهد کرد که به آن «تله مالتوسی» می‌گویند. این سناریو از نظر مالتوس قطعی بود، مگر اینکه بشر با دست خودش دست به کنترل جمعیت بزند. طبعا این اتفاق رخ نمی‌داد، اما رویدادهای دیگر مثل جنگ، قحطی و بیماری بعد از وقوع تله مالتوس به کنترل جمعیت انسان دست می‌زدند. نظریه مالتوس در سایه رشد اقتصادی و انقلاب صنعتی نادیده گرفته شد و حتی تا انتشار نخستین چاپ محدودیت‌های رشد، چندان به چشم نیامد. شاید دلیل مساله این بود که در سال 1972 ما با نرخ 85 درصد، از منابع زیستی و تجدیدپذیر زمین استفاده می‌کردیم. برای حفظ این روند، در همان سال‌ها باید به رشد جمعیت فکر می‌شد.

کوچ اجباری

محدودیت‌های رشد 30 سال بعد

30 سال بعد در سال 2003، نسخه به روز شده محدودیت‌های رشد پرده از حقایقی ترسناک تر برداشت و نشان داد. ادامه این روند باعث سقوط تمدن بشری شده و جمعیت کره زمین در مدت زمان کوتاهی به شدت کاهش خواهد یافت تا تعادل بین برداشت و منابع تجدیدپذیر برقرار شود (کتاب جدید توسط انتشارات «موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی در ایران» منتشر شده است). در سناریوهای پیش بینی شده توسط این مدل رشد جمعیت زمین باید در همان سال‌های دهه 80 میلادی متوقف می‌شد. اما این اتفاق نیفتاد و ما امروز با جمعیتی حدود هفت میلیارد نفر، با نرخ 150 درصدی از منابع تجدیدپذیر برداشت می‌کنیم. با ادامه روند فعلی قطعا جمعیت زمین در سال 2040 به بیش از 9 میلیارد نفر خواهد رسید که یک میلیارد نفر از سناریوی سقوط ملایم «محدودیت‌های رشد» بیشتر است. بنابراین ما با سرعت هرچه بیشتر به سوی سقوط سختی پیش می‌رویم که به روز رسانی‌های جدید مدل، آن را حوالی سال 2030 پیش بینی می‌کنند. این همان اتفاقی است که در فیلم میان ستاره ای رخ داده است. یعنی زمین بر اثر اتفاقی که اشاره ای به آن نمی‌شود، جمعیتش را از دست داده و احتمالا نقاط محدودی از آن قابل سکونت هستند. این موضوع را خلال توصیه‌های پدربزرگ به کوپر متوجه می‌شویم که می‌گوید او به عنوان یک مرد جوان وظیفه دارد در راه بازسازی جمعیت زمین تلاش کند و او را به تجدید فراش ترغیب می‌کند، اما سقوطی که در فیلم رخ داده با احتمال بسیار زیاد هنوز پیش روی ماست؛ سقوطی که علتش از بین رفتن منابع و در نتیجه کاهش میزان غذای در دسترس است و کاهش جمعیت را به دنبال دارد که بر اساس سناریوی سقوط مدل جدید ورلد 3، تا سال 2100 به حدود چهار میلیارد نفر خواهد رسید، یعنی در یک بازه زمانی 60 ساله، جهان چیزی نزدیک به پنج میلیارد نفر از جمعیتش را از دست می‌دهد. میدوز می‌گوید: «آن سناریوی پایدار دیگر در دسترس نیست.
برای این کار باید جمعیت زمین محدود به چهار میلیارد نفر باقی می‌ماند. بنابراین دیگر نمی‌توان از فروپاشی اقتصادی جلوگیری کرد. بهترین کار در این شرایط، آمادگی برای رویارویی با آن است.» میدوز این روزها در نقاط مختلف جهان سخنرانی می‌کند تا همگان را برای سقوطی که او و همکارانش در پروژه ورلد 3 حتمی می‌دانند، آماده کند. به این ترتیب به نظر می‌رسد ادامه روند به صورت فعلی، دیر یا زود باعث می‌شود منابع تجدیدپذیر زمین دیگر تجدید نشده و سیاره ما بخشی از توانایی اش را برای میزبانی از تمدن بشری به شیوه فعلی از دست بدهد. اما موضوع منابع، تنها یکی از عوامل تعیین کننده است و تاثیر عواملی همچون تغییرات اقلیمی را نادیده می‌گیرد. در حالی که با در نظر گرفتن آن شرایط، وقایع احتمالا با شیب تندتری رقم خواهند خورد.

زندگی در یک زمین گرم

امروزه دیگر گرمایش جهانی موضوعی پذیرفته شده است و همگان می‌دانند دمای زمین بر اثر انباشت گازهای گلخانه ای در جو، بالا می‌رود. بر این اساس به طور متوسط، دمای زمین یک درجه سانتیگراد نسبت به دوران ماقبل صنعتی شدن افزایش یافته و میزان دی اکسیدکربن جو هم از 280 پی پی ام به 400 پی پی ام رسیده.
یا ادامه این روند به شکل فعلی، میزان دی اکسید کربن موجود در جو تا سال 2100 به 650 پی پی ام خواهد رسید. در این صورت زمین بیش از چهار درجه سانتیگراد گرم تر شده، یخ‌های قطبی آب می‌شوند و آب و هوای حداکثر بر همه مناطق زمین حکم فرما خواهد شد. این موضوع به این معناست که مناطق خشک، خشک تر و مناطق مرطوب، و مرطوب تر خواهند شد. همین طور آب شدن یخ‌های قطبی باعث می‌شود سطح اب دریاها یک متری بالاتر بیاید. ضمن اینکه یک پدیده، چرخه‌های آب اقیانوسی و الگوی بارش در سراسر زمین را تغییر خواهد داد. همه این مسائل، اقلیم جهانی را که ما زندگی و کارمان را بر اساسش ساخته ایم، عوض می‌کنند. به این ترتیب گرم شدن زمین موجب ایجاد جنگ بر سر آب، مهاجرت و بیماری‌های بزرگ در این سیاره می‌شود.
همین حالا هم گرم شدن زیر یک درجه ای کره زمین تأثیرش را بر اقلیم مناطق مختلف جهان گذاشته است. مناطقی مثل خاورمیانه (که کشور ما در آن قرار دارد) خشک تر و کم بارش تر شده و در مناطق مرطوب، هجوم باران‌های سیل آسا تولید غذای مبتنی بر کشاورزی را با مشکل مواجه کرد. همین طور تکرار توفان‌های بزرگ اقیانوسی در سال‌های اخیر بسیار بیشتر شده که همه این اتفاقات بر رشد و توسعه اقتصادی (که زندگی ما به آن وابسته است) تأثیر منفی دارند. از سوی دیگر انباشت دی اکسیدکربن در جو زمین باعث حل شدن بیشتر این گاز در آب دریاها می‌شود و اسیدی شدن اقیانوس‌ها را شدت می‌بخشد. این اتفاق به سرعت بر اقلیم شکننده اقیانوس‌ها (به عنوان منبع کار و تغذیه میلیون‌ها نفر در کره زمین) تأثیر خواهد گذاشت. در عین حال، گرم شدن زمین از دست رفتن تنوع زیستی و انقراض گونه‌های زنده را تسریع و تشدید می‌کند و اساس زندگی ما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. به عنوان مثال، از دست رفتن تنوع زیستی ممکن است همچون داستان فیلم میان ستاره‌ای، باعث بروز آفت‌های جدید یا عدم باروری مزارع شود و ما را در تولید غذا با مشکل مواجه کند. به این ترتیب واضح است که گرمایش جهانی به تنهایی باعث شدت گرفتن عواملی می‌شود که زندگی ما روی کره زمین را مشکل و مشکل تر خواهند کرد.

کوچ اجباری

تغییر اقلیم

گرد و خاک یکی از معضلاتی است که در فیلم میان ستاره ای زمینه کوچ از کره زمین را فراهم می‌کند. دلیل این مساله را باید در بارش کم و تغییر اقلیم جست و جو کرد. هم چنان که در بخشی از فیلم کوپر در گفت و گو با پدربزرگ می‌گوید: «هر سال که بارون نمی‌باره، ما کشاورزا می‌شینیم این جا و می‌گیم «به امید سال بعد». خب سال بعد قرار نیست ما رو نجات بده، دو سال بعد هم همین طور.» این گفت و گوی کوتاه نشان می‌دهد نباریدن باران یکی از معضلات جهان فیلم میان ستاره ای است. مشکلی که می‌تواند باعث شدن گرفتن بیابان زایی و رشد توفان‌های گرد و خاک شود.
در یک سال گذشته، بارها مناطق غرب و جنوب غرب ایران گرفتار توفان گرد و غبار شده است، اما اگر تصور می‌کنید این مشکل فقط مربوط به ماست در اشتباهید. سال گذشته توفان گرد و غبار صحرای آفریقا، با عبور از دریای مدیترانه شهرهای اروپایی زیادی را گرفتار کرد. تکرار این پدیده را گوشه و کنار جهان در سال‌های اخیر بسیار شدت گرفته است. گرد و غبار علاوه بر زندگی روزمره، کشاورزی را هم با خطر مواجه خواهد کرد. با توجه به شدت گرفتن خشکسالی در بسیاری از نقاط جهان از جمله ایران، خطر بروز توفان‌های گرد و غبار سال به سال بیشتر می‌شود و می‌تواند در بسیاری از نقاط جهان، شرایطی همانند شرایط انتهای فیلم میان ستاره ای پدید بیاورد. تغییر الگوی بارش باعث بروز کم آبی در مناطق مختلف خواهد شد و آلودگی منابع آب، بر دامنه مشکل کم آبی خواهد افزود. همین طور آلودگی خاک، سالم بودن محصولات کشاورزی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و سلامت و امنیت غذایی را خدشه دار می‌کند. درست است که این سناریوها بدبینانه به نظر می‌رسند، اما اگر شیوه فعلی زندگی، مصرف و برداشت از منابع زیستی و ... ادامه یابد، آن وقت دیگر نمی‌توان لغت «بدبینانه» را در مورد آنها به کار برد. در آن صورت، این پیش بینی‌ها بسیار به حقیقت نزدیک خواهند بود و بروز اتفاقاتی همچون فیلم میان ستاره ای چندان دور از ذهن نیست. تنها تفاوت اینجاست که آیا ما در واقعیت و بیرون از فیلم، زمین دیگری برای سفر کردن خواهیم یافت و توانایی لازم برای چنین کاری را خواهیم داشت؟
منبع مقاله :
نشریه‌ی دانستنیها همشهری، شماره‌ی 136

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.