مضطر از القاب شکسته دل و غم خوار مستضعفان، حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) است. (1)
همان گونه که انسان چیزی را صورتگری کند، بسازد و پدید آورد، از خودش داند و محبوبش خواند؛ آفریدگار مهربان، انسان را صورتگری نمود، آفرید، روحش داد و در برابر چنین آفرینش سترگی به خود، آفرین گفت: (فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ) (2).
خداوند، دوست دار و نیکخواه آدمیان است و از هر پدر و مادری بر او مهربان و دلسوزتر. او به فرجام نیک و پایان خیر بندگانش، عنایت و اهتمامی تمام دارد.
انبیا- به ویژه رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)- برای امت و پیروان خویش چونان پدری مهربان و دل سوزاند، عاقبت اندیش و آینده نگر، در سراسر دوران نبوتشان، شب و روز برای رستگاری و رستگی مردمانشان از ظلمت گناه و رهیدن از آتش در تلاش و تکاپو بوده و در این راه، خستگی به خود راه ندادند و از اصلاح امت، روی برنتافتند؛ حضرت نوح فرمود:
(قَالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیلًا وَنَهَارًا) (3).
آنان هرگز در برابر کار و پیام آوری خود، از آدمیان مزد و پاداشی درخواست نکردند، نظرشان خدا بوده و همتشان هدایت خلق (وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَیهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِی إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ) (4).
این مهربانی و مهرورزی در رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در افق و کرانی بسیار بلند و گستردهتر دیده میشود تا آن جا که خود را بسیار به زحمت میافکند تا این که قرآن فرمود:
(فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً) (5).
آن حضرت در ره یافتگی و نیک بختی مردمانش بسیار آزمند و حریص بود: (لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِیزٌ عَلَیهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیكُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ) (6).
امیرالمؤمنین، علی (علیه السلام) برای سرنوشت مسلمانان در تب و تاب میسوخت، خار در چشم و استخوان در گلو داشت و شکیبایی میورزید. و باری، خاندان حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) این چنین در امور دنیا و آخرت مردم حضوری کامل داشته و غم خوار و همدم آنان بودهاند، در انحراف افتادن شیعیان، سختی و رنج، بیماری و آشفتگیشان، قلب آن خاندان پاک را میفشرد.
رمیله گوید:
به سختی بیمار شدم، جمعهای حالم کمی بهبود یافت، با خود اندیشیدم چه خوب است آبی بر تنم ریزم و برای نماز با امیرالمؤمنین، علی (علیه السلام) حاضر شوم. آماده شدم، به نماز آمدن و نماز گزاردم. حضرت بر منبر نشست که بیماریم بازگشت. حضرت پایین آمد. همراه او داخل سرای شدم. فرمود: ای رمیله! چه شده، میدیدم که به خود میپیچی؟ داستان بیماری و نیز به نماز آمدنم را برایش گفتم، حضرت فرمود: ای رمیله، مؤمنی بیمار نمیگردد، جز آن که ما در بیماریاش بیمار میشویم، اندوهگین نمیگردد، جز آن که ما هم در غم او شریکیم، نیایش نمیکند، جز آن که ما آمین گوی اوییم و ساکت نمیشود، مگر آن که ما دعاگویش هستیم. گفتم: فدایت گردم! این برای کسی است که در سرای با توست. فرمود: ای رمیله! هیچ چیز در کران زمین از دیدگان ما پوشیده نیست و در خاوران مؤمنی از ما نهان نماند. (7)
دوران غیبت، روزگار عجیبی است، شیعیان، آزمایشی سخت و آزمونی دشوار دهند. فاصله و دوری از امام و هدایتگر، کار را بر آنان دشوارتر ساخته، حق و باطل در هم پیچیده و دین راستین در دل تاریکیها مستور گشته و جز برای اندک، روی ننمایاند. اوای دین خواهی و حقطلبی گاه گاهی گوش جانها را میساید، تزویر و نیرنگ شیطان، رنگی تازه به خود گرفته، گناه و فساد، تبعیض و بیداد، تزویر و ریا، جامعهی بشریت را آکنده ساخته، چهرهی حقیقی آیین زدوده گشته و نقابی دروغین و ساختگی به خود گرفته است. شیطان و شیاطین از دیرباز به این صورتگری و نیرنگ سازی بنا گذاردند و بذرافشانی کردند و ادامه دهندگان راهشان آبیاری نمودند و آن را پروراندند. اگر روزی این نقاب و پرده را زا سیمای مذهب کنار زنند، کسی آن را به نام آیین اسلام و دین محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) نشناسد، همان گونه که مهدی (علیه السلام) دینی نو آورد و پیش مردمان ناشناخته باشد، اما این همان اسلام راستین و مذهب جعفری است که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) آورد. (8) اینها سبب شده تا برخی نوباوگان و جوانان به آن ظاهرها فریفته شوند و در گرداب گناه فروروند، دست از دامان اهل بیت (علیهم السلام) بریده و صید دام آن صیادان گردند، باورشان کم رنگ گردد و به مذهب کم مهر. از سوی دیگر نامهربانی و بی مهری روزگاران آنها را در سختی و تنگی گذارد، رنج و اندوه روزانه آنها را میفشارد، نه شیرین زندگانی را چشند و نه آوای دین، روحشان را آرام سازد.
این مصیبتها و این نابسامانیها، قلب لطیف و مهربان حضرت ولی عصر (علیه السلام) را میشکند، روح آرام آن امام عزیز را مضطرب میکند و برای حضرتش دلی لبریز از غم و اندوه میسازد. حضرت مهدی (علیه السلام) که از هر پدری مهربانتر و دلسوزتر است، هر روز نظارهگر آن است که شیعیانش گروه گروه دست خوش دگرگونیها گشته، به گناه آلوده و بسی مشکلات مادی و زندگانی آنها را میآزارد. او هم چون نیاکان پاکش بر پیروانش میگرید و ناآرام است، بدین جهت آن ایزد پناه از هر کس دیگر در دعا و نیایش برای مردمان به درگاه ایزدی سخت کوشتر است و برای ظهور و فرجش که در فرج او گشایش کار مؤمنان است، دعا کند زیرا دعا بُرندهترین سلاح مؤمن است و کلید رهایی، نخستین و آخرین راه گشایش، تا روزی که گام به مسجد الحرام گذارد میان رکن و مقام نماز گزارد، یک دل و صد دل روی به خدا آرد و خواهان فرج و ظهور حقانیاش گردد، تا به ناسامانیها پایان دهد، حق و حقیقت را با نور الهی خویش آفتابی نماید و سیمای دین را آن چنان که هست بنمایاند؛ فقر و تنگ دستی را از میان بردارد، و از سر لطف، دست نوازش بر سر شیعیان و مستضعفان کشد، با آنها نشست و برخاست و رفت و شدی دوستانه برقرار سازد. ان شاء الله.
سدیر گوید:
به همراهی مفضل و ابوبصیر و ابان به حضور امام صادق (علیه السلام) رسیدیم. حضرت روی خاک نشسته و هم چون مادری فرزند مرده گریه میکرد، نوایی با خود داشت: ای سرورم! غیبت تو خواب را از دیدگانم ربوده، زندگی را بر من تنگ کرده، آرامش از دلم برتافته، سرورم! غیبت تو جانگداز است... پرسیدیم: چه پیش آمدی شما را این طور نگران و مضطرب ساخته؟ فرمود: امروز بامدادان در کتاب جفر مینگریستم. تولد، غیبت، درنگ و طول عمر او (= حضرت مهدی (علیه السلام)] و در سختی قرار گرفتن یارانش را دیدم، [به سبب دوری امامشان] رشتههای شک در عقاید و دین گریزی و ارتدادشان را خواندم. دیدم که مردمان رشته ولایت را چگونه میگسلند و پیوندشان را میبرند. و این چنین، کوهی از غم و اندوه در دلم افتاد. (9)
امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیه شریف (وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ) (10) فرمود:
به راستی پیش از قیام حضرت قائم (علیه السلام) قحطی و نایابی خواهد شد، مردم گرسنه مانند، ترس و وحشتی سخت از کشته شدن بر آنها سایه افکند، اموال و میوهها کم شود، فقر و تنگ دستی مردم را در سختی گذارد و اینها در قرآن روشن گشته است، سپس حضرت آیه فوق را خواند. (11)
امام سجاد (علیه السلام):
فتنههایی چونان پارهایی از شب تار و تاریک به شما، رو آورد و از آنها رهایی نیابید، جز آنان که خدا از آنها پیمان گرفته است. (12)
امام زمان (علیه السلام):
من آخرین وصی هستم و خدای سبحان به برکت من از خاندان و شیعیانم بلا و فتنهها را دور میکند. (13)
امام صادق (علیه السلام):
چون حضرت قائم (علیه السلام) ظهور خویش را آغاز کند، به مسجد الحرام آید. پشت به مقام ابراهیم و رو به قلبه کند، دو رکعت نماز خواند... سپس دستان خود را به سوی آسمان بلند کند، نیایش کند و در برابر خدای آن چنان فروتنی و زاری کند تا این که [بی حال شود و] به رو بر زمین افتد، و این است مقصود آیهی شریف (أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیكْشِفُ السُّوءَ وَیجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَا تَذَكَّرُونَ) (14).
امام صادق (علیه السلام):
آیهی (أَمَّنْ یجِیبُ...) در منزلت قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل گشته. به خدا سوگند مقصود از مضطر اوست، زمانی که نماز گزارد و با خدایش نیایش کند و خدا هم دعایش را مستجاب کند، سختی و بدیها را بردارد و او را در زمین جانشین و حاکم کند و این است تأویل آیهی شریف (15) (أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیكْشِفُ السُّوءَ وَیجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَا تَذَكَّرُونَ).
پینوشتها:
1- نجم ثاقب، باب2، ص 117، لقب شماره 160؛ العبقری الحسان، ج1، باب بیان اسامی و القاب، ص 39.
2- مؤمنون، آیهی 14: «پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است.»
3- نوح، آیهی 5: «[نوح] گفت: پروردگارا! من قوم خود را شب و روز [به سوی تو] دعوت کردم.»
4- شعرا، آیهی 180: «من در برابر این دعوت، پاداشی از شما نمیطلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است.»!
5- کهف، آیهی 6: «گویی میخواهی به خاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کنی اگر این گفتار ایمان نیاورند.»
6- توبه، آیهی 128: «به یقین، رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است؛ اصرار بر هدایت شما دارد؛ به مؤمنان، رئوف و مهربان است»!
7- بحارالأنوار، ج26، ص 140، کتاب الإمامة، باب 9، أنه لا یحجب منهم شییء، ح11.
8- همان، ج2، ص 235، تاریخ الامام الثانی عشر، باب25، علامات ظهوره من السفیانی، ح130.
9- بحارالأنوار، ج51، ص 219، تاریخ الامام الثانی عشر، باب13، ما فیه من سنن الأنبیا (علیهم السلام)، ح9.
10- بقره، آیهی 155: «قطعاً همهی شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش در مالها و جانها و میوهها، آزمایش میکنیم؛ و بشارت ده به شکیبایان.»
11- تفسیر برهان، ج1، ص 167 و ج2، ذیل آیه.
12- بحارالأنوار، ج51، ص 135، همان، باب4، ما روی فی ذلک عن علی بن الحسین، ح3.
13- همان، ج30، ص 52، همان، باب 18، ذکر من رآه (علیهما السلام)، ح25.
14- نمل، آیهی 62: «آیا کسی که دعای مضطر را اجابت میکند و گرفتاری را برطرف میسازد، و شما را خلفای زمین قرار میدهد، هست؛ آیا معبودی با خداست؟ کمتر متذکر میشوید.»
15- تفسیر برهان، ج3، ص 208، ح7.
عربان، رسول؛ (1386)، ترسیم آفتاب، قم: نشر خُلُق، چاپ دوم