مترجم: دکتر لطیف ابوالقاسمی
الف) مکتب «کلونی (1)»:
شکلهای M و N، (تصویر 1) رایجترین طرحها را نشان میدهند و آن طرحهای مکتب «کلونی» است که از همه مهمتر بوده، این مکتب آن را ترجیح میداده است.طاق اریبی به جای آنکه نظیر طاقهای رومی دارای یک منحنی بیضی باشد، تا حدی به صورت هلال کامل است. کمانهای فوقانی تقریباً همان منحنیهایی میباشند که طاق اریبی دارد.
برای به وجود آوردن یک ارتفاع نسبتاً مساوی، برحسب زمان از کمانهای برآمده یا کلاهک استفاده میشود. شکل M (تصویر 1) با استفاده از کمانهای فوقانی به صورت هلال کامل و برآمده، منطبق است.
شکل N (تصویر 1) مربوط به کلیسای «واسی (2)»، دارای یک طاق تیغهای روی طرحی نامنظم است که در آن به طور متناوب از کلاهک و هلال کامل برای کمانهای فوقانی استفاده شده است: بازترین قسمت به صورت هلال کامل و تنگترین قسمت به صورت کلاهک میباشد.
طاق تیغهای با نوکهای مخروطی را باید از آن مکتب «کلونی» دانست، ولی باید اعتراف کرد که این مکتب از طاق مزبور فقط از نظر ضرورت، استفاده به عمل آورد زیرا سالها طول کشید تا آن را برای همیشه برگزید.
در فرانسه، تا اواسط قرن دوازدهم، جز هلال کامل طاق دیگری رواج نداشت. تنها در کلیساهای فلسطین است که مکتب «کلونی»- و بدون تردید در اثر استفادههای دائمی که در خود محل به عمل میآید- از طاق تیغهای استقبال کرد که در آن، کمانها تماماً به صورت منحنی شکسته طراحی شدهاند. در حالی که در فلسطین، این مکتب کلیساهای «لیدا (3)»، «ابو گوش (4)» و غیره را برپا میدارد که در آن، کلیه طاقهای تیغهای دارای نوکهای مخروطی میباشند، در فرانسه، در «وزله (5)»، مکتب «کلونی» هنوز هم نسبت به نوکهای هلال کامل پای بند میماند.
در تمام موارد، طاق تیغهای به سبک «کلونی» با استفاده از برآمدگی نوک و تورم سطوح، که ما ضمن توصیف دستگاه شرح دادیم، از نوع همیشگی فاصله میگیرد.
ب) مکتب «رنان (6)»:
طاق تیغهای به سبک «رنان» (شکل T) دارای برآمدگی و تورمی باز هم شدیدتر میباشد: در این طاق کلاهک حذف گردیده است. طاق «رنان» که در سرزمینی رواج یافت که در آن نفوذهای بیزانتین به یادگار مانده از دوران «شارلمان (7)» با سماجت تمام محفوظ مانده بود، یک گنبد روی آویز است که به زحمت توسط چند تیغه نسبتاً نامحسوس که به طرف قله محو میشوند و ضمیمه گنبد نهایی میگردند، تغییر شکل داده است.ج) «اورنی (8)»، «نورماندی (9)»:
طاقهای منطقهی «اورنی»، «پواتو» و «نورماندی» دارای خصوصیتی درست برعکس میباشند. این طاقها نظر پیشروی بسترها شباهت زیادی به نوع رومی دارند. به طور دقیقتر طاق تیغهای «نورماندی» (تصویر 2) یک بستر استوانهای (B) است که چند سطح هلالی نظیر شکل L با سرهای هلال کامل از وسط آن عبور میکنند.پر واضح است که بستر اصلی (B) روی یک قالب مداوم شکل گرفته است و سپس روی قشرهای این قالب و روی سطوح (L) قشرهای سطح هلالی قرار داده شده است. موقعی که تمامی رئوس دارای زاویههای متساوی باشند، این روش به تشکیل طاق تیغهای کلاسیک منتهی میشود، ولی به محض آن که طرح دارای اضلاع نامتساوی باشد، سطحهای هلالی حالت عجیبی به خود میگیرند: اگر زاویه بستر (B) کوچکتر از زاویه سطح هلالی (L) باشد، سطح مزبور طبق ترتیبات تصویر به صورت خرطوم درمیآید. در میان دیگر نمونههای «نورماندی»، این حالت خرطومی در خرابههای «ژومیژ (10)» مشاهده میشود.
استفاده از طاقهای تیغهای در شبستانهای «رمان»
یک شبستان با طاقهای تیغهای بر حسب سیستم مذکور ساخته میشود بدون آن که احتیاجی به قرار دادن یک کمان فرعی جداکننده بین دو طاق باشد: بستر اصلی (تصویر 10-C) در تمامی طول شبستان به خیز درمیآید و سطحهای هلالی به درون آن نفوذ میکنند. کمان فرعی بین دو طاق یک ضرورت محسوب نمیشود، مگر برای طاقهای تیغهای گنبدی شکل نظیر طاقهای «کلونی» و به خصوص طاقهای «رنان».در معماری بیزانتین که در آن، طاقهای گنبدی شکل به طور قطعه بنا شدهاند، قطعات به کمانهای فرعی اتصال دارند (شکل A) و تکیه گاه جداکننده از میان میرود. در معماری «رمان» که در آن، طاقهای روی کمانهای فرعی قرار دارند (شکل B)، پایه جدا کننده جدا میشود؛ و با گسترش فکری که در زمینه کمانها به کار رفت، یک ستون به عنوان تکیه گاه در زیر هر آویختگی واقع میشود.
گنبد
معماران «رمان» به عنوان نتیجه گیری از مصالحی که به کار میبردند، راه حل قالب گیری را برای طاقهای تیغهای انتخاب کردند. تبعیت از این راه حل برای طاقهای کروی به منزلهی پیچیده ساختن کار به طور دلخواه بود و چون طاقهای کروی سنگی به آسانی بدون قالب به وجود نمیآید، مگر به شرط آن که یک انحنای بسیار شدید خواسته شود، از این رو گنبد مسطح روی آویز منتفی میگردد.گنبدهای «رمان» به صورت نیم کروی یا به حالت نیم رخ مخروطی میباشند و روی آویزهایی قرار دارند که شکل آن یا تابع نفوذهای بیزانتین بوده و یا مؤثر از نفوذهای «سارازین (11)» شده که بر حسب مکتبها اهمیت بیشتری داشتهاند.
پوشش
چند گنبد روی طرح چند ضلعی ترتیب یافته است (تصویر 4-A: «لوپوئی (12)». به طور کلی طرح مزبور شباهت زیادی با طرح B دارد: پوشش، نوعی طاق هلالی مسدود با تیغههای گرد شده است.در «سن فرون (13)»، گنبد در قسمت اعظمی از ارتفاع خود، از طریق بسترهای افقی سنگی که تودههای وزنهای را تشکیل میدهند، ترتیب یافته است و این امر به همان اندازه زاویه قسمت مسدود شده را کاهش میدهد و در نتیجه از میزان فشارها میکاهد. معماران بیزانتین اوّلین کسانی بودند که از این گونه اشکال استفاده کردند.
بین گنبدهای اروپایی و گنبدهای شرقی، اختلاف کلی مربوط به احتیاطهایی است که در برابر اثرات منهدم کنندهی زمستانها به کار برده شده است.
نظیر گنبدهایی آسیایی، اوّلین گنبدهای غربی نیز مستقیماً بام خود را حمل میکنند؛ ولی در کشورهای اروپایی توجه شده است که سراشیبیها تند شود تا جریان آب باران تضمین گردد. گنبد «سن فرون» (تصویر 12-A) در نوک خود دارای یک ترتیبات مخروطی است که از جمع شدن آب و برف جلوگیری به عمل میآورد.
به زودی پی برده میشود که حتی این عمل نیز کافی نیست، لذا نیم رخ را شیب دار میکنند تا حدی که تمامی گنبد به صورت یک بدنه مخروطی (B) درمیآید: این همان ترتیباتی است که در «لوش (14)» مشاهده میشود.
زمانی که معماران «کلونی» بسترهای شبستانهای خود را در زیر سقف چوبی محفوظ میدارند، مشاهده میکنیم که روی شبستانهای «آنگولم (15)» و «فونتور (16)» و رواقهای بناهای «کلونی» گنبدهایی به شکل C (تصویر 5) که دارای شیروانی میباشند، ترتیب مییابند.
آویزها
از نظر اتصال با زیربنای مربع شکل که حمل کننده گنبدها میباشند، گنبدهای غربی به طور وضوح به دو دسته تقسیم میشوند: گروه اول گنبدهایی که دارای آویزهایی به صورت مثلث کروی میباشند و گروه دوم گنبدهایی که آویزهای خرطومی دارند.آویز به شکل مثلث کروی، منحصراً در مناطق دستخوش نفوذهای مکتب «ونیز» دیده میشود که مرکز آن، منطقه «پریگور» است. روی خط بناهای به سبک «ونیز»، بین «ناربون» و «لاروشل»، تمامی گنبدها دارای آویزهای کروی شکل میباشند. پرتوافکنی مکتب «ونیز» در «پریگور» به سوی شمال تا «فونتورو» ادامه مییابد. در خارج از منطقه نفوذ، در همه جا آویز به سبک ایرانی، یعنی به صورت خرطومی، ساخته شده است. آویز به صورت مثلث کروی، نه در «اورنی»، نه در «پراتو» و نه در «بورگنی» دیده نمیشود: تعداد انگشت شماری از بناهای بیزانتین در «پرووانس (17)» و چند بنای مکتب بیزانتین در منطقهی «رَن» دارای چنین آویزی میباشند.
الف) آویز به شکل مثلث کروی
در بناهای بیزانتین شرق و حتی در «سن مارک»، آویز به شکل مثلث کروی بر روی گیلوییهایی قرار دارد که پوشش آن درست مسطح و عمودی میباشد. در گنبدهای «رمان»، پوشش گیلویی معمولاً حالت منحنی کروی خود آویز را به خود میگیرد. ترتیبات دستگاه (تصویر 5-C)، این خصوصیات را به خوبی نشان میدهد: شبیه این دستگاه در «آنگولم»، «کاهور (18) و «مونمورو (19)» یافت میشود.ب) آویزهای خرطومی
تصویر 6 خلاصهای از نمونههای اصلی آویزهای خرطومی را نشان میدهد:ترتیبات A و C منطبق با یک طریقهی دیوارکشی با بسترهایی به صورت بادبزن میباشند. یک خرطوم کوچک امکان میدهد تا در نقطه انحرافی از برشهای با زوایای زیاد برآمده، جلوگیری به عمل آید. نمونهی C متعلق به کلیسای «پوئی» و نمونهی A متعلق به کلیسای به سبک کلونی شهر «پاره- لو- مونیال» میباشد.
آویز B که متعلق به کلیسای «نتردام دوپور (20)» شهر «کلرمون (21)» میباشد، به صورت یک «دشارژ»، با دامنهی بریده ترتیب یافته است.
ترتیبات اتکایی طاقها
معماران «رمان» به هیچ وجه انتقال فشارها به کمک کمانهای اتکایی را نادیده نمیگیرند. تنها وسایلی که آنها برای از میان بردن فشار طاقهای خود به کار میبرند، عبارت از قرار دادن تودههای تکیه گاهی به طور مستقیم یا بستن تنگ آنها به کمک تیرهای افقی است.الف) دیوارهای تکیه گاهی و ستونهای اتکایی
تصویر 7 طریقهای را نشان میدهد که طبق آن، اعضای تکیه گاهی در یک ساختمان با سه شبستان، ترتیب مییابند.برای شبستانهای جانبی، مقاومت در برابر فشارها از طریق دیوارهای M مجهز به تودههای تکیه گاهی (C) حاصل شده است.
برای شبستان مرکزی، تکیه گاهها چیزی جز خود ستونها (P) نیستند.
یک ستون اتکایی نظیر ستون P، چنانچه در تمامی ارتفاع خود مجزا بود، مستلزم یک برش عظیم میگردید. به کمک طاق جانبی که آن را در نیم ارتفاع دربر میگیرد، این ستون در بهترین شرایط مقاومت قرار میگیرد: آن قسمت از طاق که واقعاً باید در قسمت سراشیب قرار داشته باشد، فقط در ارتفاع N شروع میشود. به منظور تضمین یک زمان ثبات کافی برای آن، از نوعی طریقه برآمده سازی استفاده میشود که معماران گوتیک بعداً آن را به سبک خود قرار دادند: از خارج، ستون P به کمک یک پایه (E) که به صورت معلق روی بدنههای طاقهای جانبی قرار میگیرد، تقویت میگردد.
در اکثر کلیساهای به سبک «کلونی»، به کمک همین روش، یک برش (N) خیلی بزرگتر از برش در قاعده بدست میآید: قسمتی که معلّق میماند، روی کمان فرعی (A) فشار میآورد و وزنه اضافی در یک مازاد فشار جمع میشود و عکس العمل دیوار (M) و تکیه گاه (C) آن را خنثی میسازد. تصویر 7، نقش و محل تکیه گاهها را به اندازه کافی مشخص میسازد. این تکیه گاهها چیز دیگری نیستند جز چند پایهی عمودی با برجستگی ضعیف. در مکتب «اورنی» (تصویر 7- A)، تکیه گاهها به کمک یک طاق کوچک بیرونی که دیوار را مستحکم ساخته است و همه آن را متوجه تکیه گاه میسازد، دو به دو به هم متصل گردیدهاند.
ب) تیرهای افقی
بالاخره معماران «رمان» از تیرهای افقی برای خنثی کردن فشار طاقها استفاده میکنند. موقعی که آنها از طاق به صورت بستر (تصویر 8) استفاده میکنند، تعدادی تیر که در ارتفاع بدنهها غرق شده است، فشاری را که بستر به تمامی طول وارد میسازد، دریافت داشته، امکان میدهد تا این فشار پراکنده چه از طریق پایههای مجزا (شکل B) و چه به کمک تیرهای افقی (شکل A) خنثی گردد.در طاقهای پشته دار «وزله» (شکل V)، پیوندهای تیرهای افقی مشاهده میشود که معمولاً با تکیه گاههای خنثی کننده فشار، توأماً به کار برده میشد. در کلیسای «تورنو»، تیرهای افقی که در سطح قسمتهای اولیه، زنجیربندی طاقهای آن را تشکیل میدادند، تقریباً به طور دست نخورده محفوظ ماندهاند.
شیروانیهای «رمان»
الف) شیروانیهای بارز:
برای ساختمانهای بدون طاق، معماران «رمان» غالباً از ترکیب کمانهای کوچک و چوب بست استفاده به عمل میآوردند شیروانیها یا لااقل برخی از آنها، جای خود را به کمانهای آجری داده که «تمپانهای» آن حکم تکیه گاه چوبهای افقی شیروانی را به خود میگیرند. این تناوب کمانها و شیروانیهای چوبی به کرات در «نورماندی» معمول بوده است.شیروانیهای تماماً چوبی، به گونههای ساختمانی رومی در بازیلیکهای قدیمی مربوط میباشند. به استثنای چند نمونه از بناهای «آنگلو نورماندی»، شیروانی به سبک «رمان» دارای چوب بست میباشد.
در فرانسه که آب و هوای آن، چوب را زود از بین میبرد، جز تعدادی انگشت شمار، از نمونه شیروانی رومی نمیتوان نام برد. به زحمت میتوان در «وینیوری (22)»، فقط چند نمونه را اسم برد که شاید بتوان آنها را شیروانی محکمی قلمداد نمود. از میان شیروانیهای چوبی که بهتر حفظ شده ولی به دوران قبل از عصر «رمان» تعلق دارند، میتوان شیروانیهای شهر سیسیل را نام برد. در تصویر 9 نمونههای مختلفی از این شیروانیها نمایش داده شده است: A و D در «سفالو»؛ C در «مونرآل» و B در «جیرجنتی (23)».
در شکل A، شیروانیهای اصلی مشاهده میشود که با شیروانیهای کوچک بدون تیرهای افقی، تناوب دارند. در شکل B، یک داربست جعبهای که در آن، به دلیل صرفه جویی، که خود اثر مطلوبی ظاهر ساخته است، بدنهی شیروانی با قطعاتی مربع شکل به وجود آمده، برحسب قطر شکاف داده شده است.
شکل C یک جدار شیروانی تشکیل دهنده طارمی است که خود یک دامنهی واقعی از چوب بوده، به نحوی بسیار مستحکم خمیدگی یافته است.
ب) شیروانیهای حفاظتی طاقها:
همان طور که مشاهده کردیم، حفاظت از بناهای طاقدار سبک به کمک شیروانی، لازمه آب و هوای مرطوب و بارانی بوده است. اوّلین فکر آن بود که شیروانی توسط خود طاق حمل شود:تصویر 10 (شکل A) ترتیبات احتمالی یک شیروانی را نشان میدهد که پایههای آن مستقیماً روی قسمت بیرونی بستر تکیه دادهاند.
این ترتیبات ساده این عیب را داشت که فشار طاق را زیاده از حد میساخت: برای رفع این عیب، در بسیاری از ساختمانها، دیوارهای تکیه گاهی به صورت برآمده ترتیب یافتهاند. این برآمدگی در «سولیو (24)» واقع در «سن لو دونو (25)» و غیره محسوس میباشد، که خود گواهی بر جایگزین شدن یک شیروانی مستقل به جای شیروانی قدیمی روی طاق میباشد. گاهی تنها به کاربردن شیروانیهایی با لبهی برگردان و در برگیرنده بستر، به جای تیرهایی که روی قسمت بیرونی تکیه میکنند، اکتفا شده است (تصویر 10-B). گاهی نیز لبه کاملاً در زیر کلیه بستر قرار میگیرد (تصویر 10-C). این راه حل از همه جدیدتر میباشد. در قلب دوران گوتیک، تا مدتها به قرار دادن طاقها درون شیروانی با لبه برگردان، ادامه دادند. شیروانی کفل دار که باعث بروز مشکلاتی در کار چوب بست میشود، ظاهراً بدون استفاده باقی مانده است. در همه جا شیروانی به «پینیون (26)» (کنگرهی دیوار) ختم میشود.
بام سازی:
سقف چند بنای متعلق به دوران «مروو نژینها (27)»، به کمک ورقههای فلزی پوشش یافته است. بامهای «سن مارتن دوتور» و «سن دنی» مشهور ماندهاند، بدین معنی که بام «سن مارتن دوتور» از قلع ساخته شده بود. اما این استفادهی پرهزینهی فلز فقط جنبهی استثنایی داشت: شیروانیهای «رمان» اکثراً پوشیده از ورقههای سفالین بود. سراشیبی آنها که معمولاً ضعیف میباشد، ظاهراً نمایشگر استفاده از لوحههای سفالین به طور همگانی است که رومیان سنت آن را از خود به جای گذاشته بودند. ولی در «نورماندی» و مرکز فرانسه، با سراشیبیهای خیلی شدیدتری هم برای این گونه پوشش سقفی برخورد میکنیم. خانههای «وینیوری» و پینیونهای «سن اتین دوبووه (28)» دارای بامهایی هستند که سراشیبی آنها از 45 درجه تجاوز میکند: یک چنین سراشیبی مستلزم آجرهای لبه دار یا لوح میباشد.آجرهای صاف به صورت فلس ماهی در زمان رومیان رواج داشت: احتمالاً در دورهی «رمان» این طریقه قدیمی پوشش سقفی دوباره از سر گرفته شده، رواج پیدا کرد. روش مزبور با مناطق باران زا کاملاً مناسب بود و ردّ این روش در همین مناطق به چشم میخورد.
عناصر دکوراسیون
ما قبلاً به اعضای اصلی بنای «رمان» از نظر نقشی که در اقتصاد عمومی ساختمان ایفا میکرد، اشاره کردیم. در اینجا امکان ندارد دکور را به خودی خود مورد نظر قرار دهیم: بجز در اوایل، هنر قرون وسطی هرگونه تزیین تقلیدی را پرهیز میداند و هدف دائمی آن بازگرداندن زینتی است که نمایش هرچه بیشتر ساختمان بندی میباشد. در اینجا تلاش مداومی برای رسیدن به بیانهایی با واقعیت مطلق به چشم میخورد و با اغراق نشان دادن در این بیانهاست که هنر گوتیک روزی به راهی قدم گذاشت که آن را به انحطاط سوق داد.دیوارها
قبل از تصمیم به واگذاری زینت دیوارهای به حالت لخت با خطوط دیوار به عنوان تنها عامل تزیینی، معماران «رمان» مدتهای مدیدی به تقلید از همان طرحهای مصوری که زینت بخش قطعات دیوارهای قدیمی میباشد، دست زدند. در تصویر 11 دو نمونه از این طرحها مشاهده میشود که یکی متعلق به کلیسای قدیمی «دیستره (29)» و دیگری مربوط به کلیسای «سن ژنرو (30)» میباشد.قطعات نقوش زینتی معمولاً دارای لبههایی است که از یک خط قرمز رنگ، مرکب از ملات خاک رس تشکیل یافته است. بعضی اوقات برای ایجاد اثر زیبایی بیشتر، از پیوندهای مصنوعی استفاده میشود. برای این کار سنگهایی با زمینههای مختلف کنار هم گذاشته میشود و حتی آجرهایی نیز به کار گرفته میشود. همین تجسس زینتی تا حد ریزه کاری به صورت نوعی حکاکی بر روی پوشش دیوار ادامه مییابد.
در قرن دوازدهم، این سنت خاتم کاری تا مناطق دورتری که در آن، مصالح رنگ آمیزی شده در دسترس است، متمرکز میگردد. منطقه «بورگنی» که فقط دارای سنگهای آهکی است، اوّلین ایالتی است که این سنگ را ترک میکند: مکتب «کلونی» دیوار را به صورت واقعی به نمایش درمیآورد. برعکس، مناطق آتش فشانی سلسله جبال «اورنی» این گونه پوششهای زینتی را که در آن، سنگهای آتش فشانی مشکی و سنگهای آهکی سفید و آجر به کار رفته است، به وجود میآورد؛ («نتردام دوپور»، «لوپوئی» و غیره). در مکتبهای «نورماندی» و «رَن» به جای خاتم کاری قطعات دیوارها، آنها را به وسیلهی کمانهای کوچک میپوشانند. با استفاده از شیوهای که شاید از «سیسیل» به عاریت گرفته شده، کمانهای به سبک «نورماندی» دارای پیچ و خمهایی نظیر طرح E میباشند (تصویر 12).
پینوشتها:
1. Cluny
2. Vassy
3. Lydda
4. Abou- Gosh
5. Vezelay
6. Rhenan
7. Charlemagne
8. Auvergne
9. Normandie
10. Jumieges
11. Sarrazine
12. Le puy
13. ST. Front
14. Loches
15. Angouleme
16. Fontevrault
17. Provence
18. Cahors
19. Montmoreau
20. Notre- Dame Du Port
21. Clemont
22. Vignory
23. Girgenti
24. Saulieu
25. St.- Loup De Naud
26. Pignon
27. Mérovingien
28. St.- Etienne de Beauvais
29. Distre
30. St.- Generoux
شوازی، اگوست؛ (1392)، تاریخ معماری، ترجمه لطیف ابوالقاسمی، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم