استرس زمانی رخ میدهد که یک فرد (یا هر موجود زنده دیگری) با چیزی منفی مواجه شود یا احساس تهدید شود، بگونهای که واقعی یا تصوری باشد. در طول زندگی روزمره، کودکان و بزرگسالان روشهایی برای مدیریت این عوامل استرسزا یاد گرفتهاند. اما این موضوع برای نوزادان صدق نمیکند.
نوزادان هنوز روشهایی برای مقابله با استرس یاد نگرفتهاند و به پدر و مادر و نگهدارندگان خود وابسته هستند تا به آرامی از استرس خود رهایی یابند. و به این دلیل که نوزادان هنوز قادر به خودمختاری نیستند، عدم توجه ما به استرس آنها میتواند باعث شود تا نوزادان به یک وضعیت استرس مزمن بیفتند و بر روی توسعه فیزیکی، روانی و احساسی کودک تأثیرات منفی بگذارد.
این مقاله به موضوعاتی مانند چه چیزهایی باعث استرس نوزادان میشود (یا عوامل استرسزا)، نشانههایی که باید به آنها توجه کنید تا بدانید کودک شما در وضعیت استرس است، علل و اثرات احتمالی، و راههای پیشگیری و آرام کردن نوزادان در وضعیت استرس میپردازد.
نوزادان میتوانند محیط خود را احساس کرده و به طور کامل آن را جذب کنند. آنها میتوانند از سن ۳ تا ۵ ماهگی استرس را احساس کنند و چیز جالب این است که چندین پژوهشگر متوجه شدهاند که نوزادان استرس مراقبت کنندگان خود را میتوانند تشخیص دهند و جذب کنند.
اما همه استرس بد نیست. پژوهشها نشان میدهند که نوع درست استرس (استرس مثبت) به افزایش عملکرد و انعطافپذیری فرد کمک میکند.
استرس مشکلی میشود که همیشه حضور داشته باشد و نوزاد یا فرد نتواند با آن مقابله یا بهبود یابد، یا زمانی که شرایط به عنوان "استرس سمی" در نظر گرفته میشود.
نوزادان هنوز روشهایی برای مقابله با استرس یاد نگرفتهاند و به پدر و مادر و نگهدارندگان خود وابسته هستند تا به آرامی از استرس خود رهایی یابند. و به این دلیل که نوزادان هنوز قادر به خودمختاری نیستند، عدم توجه ما به استرس آنها میتواند باعث شود تا نوزادان به یک وضعیت استرس مزمن بیفتند و بر روی توسعه فیزیکی، روانی و احساسی کودک تأثیرات منفی بگذارد.
این مقاله به موضوعاتی مانند چه چیزهایی باعث استرس نوزادان میشود (یا عوامل استرسزا)، نشانههایی که باید به آنها توجه کنید تا بدانید کودک شما در وضعیت استرس است، علل و اثرات احتمالی، و راههای پیشگیری و آرام کردن نوزادان در وضعیت استرس میپردازد.
نوزادان میتوانند محیط خود را احساس کرده و به طور کامل آن را جذب کنند. آنها میتوانند از سن ۳ تا ۵ ماهگی استرس را احساس کنند و چیز جالب این است که چندین پژوهشگر متوجه شدهاند که نوزادان استرس مراقبت کنندگان خود را میتوانند تشخیص دهند و جذب کنند.
اما همه استرس بد نیست. پژوهشها نشان میدهند که نوع درست استرس (استرس مثبت) به افزایش عملکرد و انعطافپذیری فرد کمک میکند.
استرس مشکلی میشود که همیشه حضور داشته باشد و نوزاد یا فرد نتواند با آن مقابله یا بهبود یابد، یا زمانی که شرایط به عنوان "استرس سمی" در نظر گرفته میشود.
چرخه استرس
آیا نوزاد، کودک یا بزرگسال باشد، همه ما سه مرحله چرخه استرس را تجربه میکنیم. بدن باید قادر باشد چرخه را کامل کند، در غیر این صورت تأثیر منفی بر روی توسعه کلی کودک دارد.
این موضوع برای بزرگسالان هم مهم است، زیرا ما به نوزادان خود احساس استرس و اضطراب را "منتقل" میکنیم.
قسمت اول چرخه استرس تجربه تهدید یا تهدید تصوری است. همچنین این قسمت اولیه استرس است. در این مرحله، بدن هورمونها را ترشح میکند تا برای پاسخ فرار یا مبارزه بدن آماده و شرطبندی شود.
برای یک والد، زمانی است که مادر یا پدر نوزاد خود را گریان میبیند - آنها به عنوان تهدیدی برای بهبود وضعیت نوزاد در نظر میگیرند.
در مورد نوزاد، هر نوع عدم راحتی معادل این مرحله است - در این مرحله کورتیزول - هورمون استرس - و ادرنالین در بدن آزاد میشود.
بعد از احساس تهدید، بدن به قسمت دوم یعنی مرحله مقاومت میرود - جایی که بدن کاری را انجام میدهد یا سعی میکند در مورد علت استرس کاری انجام دهد.
برای والدین، زمانی است که از روی احساس عمل میکنند و نوزاد را حمل میکنند، غذا میدهند و یا آنها را هنگام شروع گریه، سرگرم میکنند.
برای نوزادان، خود گریه کردن است - نوزادان سعی میکنند به والدین خود اطلاع دهند که احساس ناراحتی و عدم راحتی دارند.
بعد از آن، به مرحله سوم یا مرحله بهبودی وارد میشویم. زمانی که بدن میتواند به استرس سازگار باشد، به حالت عادی خود بازمیگردد (مرحله بهبودی). در غیر این صورت، بدن در یک حالت استرس مزمن (مرحله خستگی) است.
برای والدین / نگهدارندگان، ممکن است نفس عمیقی بکشند زیرا نوزاد گریه کردن را متوقف کرده است. برای نوزادان، این احساس راحتی و امنیت است.
زمانی که چرخه کامل نشده باشد، کورتیزول از بدن آزاد نمیشود که باعث استرس مزمن میشود. برای بزرگسالان، این را به عنوان "سوختگی" میشناسیم.
این موضوع برای بزرگسالان هم مهم است، زیرا ما به نوزادان خود احساس استرس و اضطراب را "منتقل" میکنیم.
قسمت اول چرخه استرس تجربه تهدید یا تهدید تصوری است. همچنین این قسمت اولیه استرس است. در این مرحله، بدن هورمونها را ترشح میکند تا برای پاسخ فرار یا مبارزه بدن آماده و شرطبندی شود.
برای یک والد، زمانی است که مادر یا پدر نوزاد خود را گریان میبیند - آنها به عنوان تهدیدی برای بهبود وضعیت نوزاد در نظر میگیرند.
در مورد نوزاد، هر نوع عدم راحتی معادل این مرحله است - در این مرحله کورتیزول - هورمون استرس - و ادرنالین در بدن آزاد میشود.
بعد از احساس تهدید، بدن به قسمت دوم یعنی مرحله مقاومت میرود - جایی که بدن کاری را انجام میدهد یا سعی میکند در مورد علت استرس کاری انجام دهد.
برای والدین، زمانی است که از روی احساس عمل میکنند و نوزاد را حمل میکنند، غذا میدهند و یا آنها را هنگام شروع گریه، سرگرم میکنند.
برای نوزادان، خود گریه کردن است - نوزادان سعی میکنند به والدین خود اطلاع دهند که احساس ناراحتی و عدم راحتی دارند.
بعد از آن، به مرحله سوم یا مرحله بهبودی وارد میشویم. زمانی که بدن میتواند به استرس سازگار باشد، به حالت عادی خود بازمیگردد (مرحله بهبودی). در غیر این صورت، بدن در یک حالت استرس مزمن (مرحله خستگی) است.
برای والدین / نگهدارندگان، ممکن است نفس عمیقی بکشند زیرا نوزاد گریه کردن را متوقف کرده است. برای نوزادان، این احساس راحتی و امنیت است.
زمانی که چرخه کامل نشده باشد، کورتیزول از بدن آزاد نمیشود که باعث استرس مزمن میشود. برای بزرگسالان، این را به عنوان "سوختگی" میشناسیم.
استرس مزمن در نوزادان، کودکان و بزرگسالان تأثیرات منفی بلندمدتی دارد.
عوامل اصلی بروز استرس در نوزادان شامل استرس مراقبت کننده یا والدین (زیرا به نوزاد منتقل میشود) و عدم راحتی جسمی است.
ممکن است قبلاً شنیده باشید که والدین میتوانند استرس خود را به نوزادان خود منتقل کنند یا کودکان هم میتوانند استرس فردی را که آنها را نگه میدارد، احساس کنند. اما چرا اینطور است؟
ممکن است قبلاً شنیده باشید که والدین میتوانند استرس خود را به نوزادان خود منتقل کنند یا کودکان هم میتوانند استرس فردی را که آنها را نگه میدارد، احساس کنند. اما چرا اینطور است؟
هوشیاری نوزادان و علائم غیرکلامی
از آنجایی که نوزادان در تلاشند تا به حد امکان از محیط خود یاد بگیرند، با دقت مشاهده میکنند و نشانههای غیرکلامی را در خود جذب میکنند. یک پژوهش حتی نشان داد که تماس چشمی مستقیم بین مادر و نوزاد به آنها کمک میکند که با احساسات یکدیگر هماهنگ شوند.
هنوز یک کمبود پژوهشی برای توضیح چنین ارتباطی وجود دارد. با این حال، بر اساس مقالات موجود، نوزادان میتوانند اگر مراقبه کننده یا والدین خود ناراحت، خستهای یا استرس دارند، احساس کنند.
علاوه بر این، نوزادان در صورت احساس عدم راحتی، بدنی یا از محیط خود، استرس میگیرند. کودکان و بزرگسالان میتوانند با هم ارتباط برقرار کرده و سعی کنند عامل استرس را حذف یا با آن مقابله کنند.
از سوی دیگر، نوزادان این کار را نمیتوانند انجام دهند و به والدین خود بسیار وابسته هستند.
بنابراین، زمانی که نوزاد گرسنه، خسته، بیمار یا کاملاً ناراحت است، باعث استرس میشود و برای جلب توجه گریه میکند.
هنوز یک کمبود پژوهشی برای توضیح چنین ارتباطی وجود دارد. با این حال، بر اساس مقالات موجود، نوزادان میتوانند اگر مراقبه کننده یا والدین خود ناراحت، خستهای یا استرس دارند، احساس کنند.
علاوه بر این، نوزادان در صورت احساس عدم راحتی، بدنی یا از محیط خود، استرس میگیرند. کودکان و بزرگسالان میتوانند با هم ارتباط برقرار کرده و سعی کنند عامل استرس را حذف یا با آن مقابله کنند.
از سوی دیگر، نوزادان این کار را نمیتوانند انجام دهند و به والدین خود بسیار وابسته هستند.
بنابراین، زمانی که نوزاد گرسنه، خسته، بیمار یا کاملاً ناراحت است، باعث استرس میشود و برای جلب توجه گریه میکند.
علائم استرس در نوزادان چیست؟
معمولاً نشانهای که به شما میدهد نوزاد شما درگیر است، گریه آغاز میشود. با این حال، همه نوزادان هنگام استرس، گریه نمیکنند. این به معنای این نیست که آنها قبلاً یادگرفتهاند که خودشان را آرام کنند یا قبلاً آرام شدهاند. این تنها به معنای آن است که آنها ممکن است از گریه خسته شده باشند و میخواهند انرژی خود را حفظ کنند.
اگر نوزاد شما هر یک از علائم زیر را نشان دهد، ممکن است نشانهای از استرس نوزاد شما باشد.
اگر نوزاد شما هر یک از علائم زیر را نشان دهد، ممکن است نشانهای از استرس نوزاد شما باشد.
عدم تماس چشمی:
برای نوزادان، نشانههای غیرکلامی برای ارتباط و انتقال احساسات به والدینشان مهم است. با این حال، اگر یک نوزاد از تماس چشمی خودداری میکند، ممکن است به معنای این باشد که نوزاد درگیر چیز دیگری است.
چون گریه تنها راه برای نوزادان برای بیان احساساتشان به صورت کلامی است، گریه به مدت بیشتر، یا گریه بیشتر از حالت عادی، نشانهای است که نوزاد شما در حال احساسی است. این ممکن است به دلیل استرس، عدم راحتی یا بیماری پایهای باشد.
چون گریه تنها راه برای نوزادان برای بیان احساساتشان به صورت کلامی است، گریه به مدت بیشتر، یا گریه بیشتر از حالت عادی، نشانهای است که نوزاد شما در حال احساسی است. این ممکن است به دلیل استرس، عدم راحتی یا بیماری پایهای باشد.
تغییر در عادات خواب و خوراکی
نشانه دیگری که نوزاد شما میتواند درگیر استرس باشد، زمانی است که متوجه میشوید که عادات خواب و خوراکی تغییر کردهاند.
هورمون استرس کورتیزول بدن را برای حالت مبارزه یا پرواز آماده میکند. این هورمونات پاسخهای فوری تهدید را آزاد میکند که خواب را بهم میزند. این پاسخها شامل افزایش سطح قند خون، تنفس سریع و ضربان قلب سریع هستند.
علاوه بر این، هورمون کورتیزول یک چرخه دارد. تولید کورتیزول معمولاً در صبح زیادترین حد خود را میگیرد و در نزدیکی نیمه شب کاهش مییابد. برای افراد (و نوزادان) که با استرس مزمن مواجه هستند، تولید کورتیزول بیش از حد یا بسیار بالاست.
کورتیزول همچنین بر هضم و متابولیسم تأثیر میگذارد زیرا پاسخ بدن را به منظور سازگاری تغییر میدهد و به بدن اجازه نمیدهد که به طور طبیعی رفتار کند.
هورمون استرس کورتیزول بدن را برای حالت مبارزه یا پرواز آماده میکند. این هورمونات پاسخهای فوری تهدید را آزاد میکند که خواب را بهم میزند. این پاسخها شامل افزایش سطح قند خون، تنفس سریع و ضربان قلب سریع هستند.
علاوه بر این، هورمون کورتیزول یک چرخه دارد. تولید کورتیزول معمولاً در صبح زیادترین حد خود را میگیرد و در نزدیکی نیمه شب کاهش مییابد. برای افراد (و نوزادان) که با استرس مزمن مواجه هستند، تولید کورتیزول بیش از حد یا بسیار بالاست.
کورتیزول همچنین بر هضم و متابولیسم تأثیر میگذارد زیرا پاسخ بدن را به منظور سازگاری تغییر میدهد و به بدن اجازه نمیدهد که به طور طبیعی رفتار کند.
علائم دیگری که نوزاد شما ممکن است درگیر استرس باشد
اگر نوزاد شما را به یکی از موارد زیر بینید، ممکن است نشانهای از استرس نوزاد شما باشد.
زیاد یا عطسه و چسپیدن زیاد
حرکات نامنظم یا ناهماهنگ
جابجایی بدون استراحت
زیاد یا عطسه و چسپیدن زیاد
حرکات نامنظم یا ناهماهنگ
جابجایی بدون استراحت
از چگونگی تأثیر استرس بر روی نوزادان
استرس کیفیت خواب نوزاد را تحت تأثیر قرار میدهد و توسعه حرکتی و مغزی را مختل میکند یا متوقف میکند. مواجهه طولانیمدت با استرس سمی، میتواند به شدت بر سلامت جسمی و روانی تأثیر بگذارد.
دلیل: زیرا تولید بیش از حد کورتیزول، بدن را قادر به بازیابی و سازگاری کامل نمیکند.
یکی از مثالها خواب است. کارشناسان تأکید کردهاند که چگونگی خواب کیفیت تأثیرات مغز، بدن و عملکرد حرکتی نوزاد را دارد. وقتی نوزاد کیفیت خواب خود را از دست میدهد یا تعداد ساعات خواب لازم را نمیگیرد، توسعه مغزی تحت تأثیر قرار میگیرد. این شامل حافظه و شناخت و تنظیم عاطفی است.
از آنجا که نوزادان بی قرار هستند، لحظات بیدار شدن آنها به مراتب استرسزا تر میشود زیرا بدنشان سعی میکند که با موقعیت کنار بیاید. نوزادان همچنین عصبانی میشوند، کمتر به محیط اطرافشان توجه میکنند و بیشتر زمان را گریه میکنند.
علاوه بر کمبود یا نامنظم بودن خواب، سطح کورتیزول در خون بر هیپوکامپ - بخشی از مغز مسئول حافظه و یادگیری - تأثیر میگذارد.
مطالعات نشان دادهاند که افزایش سطح کورتیزول در خون، باعث بیشتر شدن نمرات کودکان در مهارتهای فضایی و توسعه روانی و حرکتی میشود. یک تحقیق حتی اشاره کرد که استرس باعث عدم انعطافپذیری شناختی نوزادان میشود - نوزادان مستعد استرس رفتار ناکارآمدی را تکرار میکنند، در حالی که نوزادان آرام به دنبال راه حل دیگری میگردند.
به علاوه، مواجهه طولانیمدت با استرس سمی باعث بهبود نداشتن سلامتی جسمی و مهارتهای اجتماعی ضعیف میشود.
نتیجه گیری:
مانند کودکان و بزرگسالان، نوزادان نیز تحت تأثیر استرس قرار میگیرند، به خصوص اگر نتوانیم به آنها کمک کنیم تا با استرس کنار بیایند. نقش ما به عنوان والد یا مراقب این است که اطمینان حاصل کنیم که راه یا روشی برای آنها برای آزاد کردن تنش و مقابله با استرس فراهم کردهایم.
با این حال، هرچند نمیتوانیم تمام عوامل استرسزا اطراف آنها را کنترل کنیم، میتوانیم به محدود کردن یا مدیریت این عوامل کمک کنیم.
تشخیص دادن اینکه یک نوزاد به دلیل گرسنگی یا خوابآلودگی گریه میکند یا به دلیل عدم راحتی طولانی مدت، دشوار است، نه تنها استرسزاست بلکه مهمترین چیز برای ما این است که از وضعیت و احساسات نوزادانمان آگاه باشیم.
ما میتوانیم این کار را با تعامل و مشاهده مداوم انجام دهیم.
آگاهی فیزیکی، ذهنی و عاطفی از نیازهای یک کودک و به کارگیری سبک والدینگری مناسب، اطمینان حاصل میکند که آنها به یک نوزاد سالم، شاد و آرام رشد میکنند.
با این حال، هرچند نمیتوانیم تمام عوامل استرسزا اطراف آنها را کنترل کنیم، میتوانیم به محدود کردن یا مدیریت این عوامل کمک کنیم.
تشخیص دادن اینکه یک نوزاد به دلیل گرسنگی یا خوابآلودگی گریه میکند یا به دلیل عدم راحتی طولانی مدت، دشوار است، نه تنها استرسزاست بلکه مهمترین چیز برای ما این است که از وضعیت و احساسات نوزادانمان آگاه باشیم.
ما میتوانیم این کار را با تعامل و مشاهده مداوم انجام دهیم.
آگاهی فیزیکی، ذهنی و عاطفی از نیازهای یک کودک و به کارگیری سبک والدینگری مناسب، اطمینان حاصل میکند که آنها به یک نوزاد سالم، شاد و آرام رشد میکنند.