به کودکانمان کمک کنیم تا بر استرس های شان غلبه کنند
کودکان هم چون بزرگسالان تنش ها و فشارهای روانی را در طول روزها، ماه ها و حتی سال ها تحمل کنند. فشارهایی که هر چند از دید پدر و مادرها شاید ساده و پیش پا افتاده به نظر آید اما برای آن ها اضطراب زا و نگرانی آور است.
فشارهایی از جانب خود، خانواده، مدرسه، همسالان و... که خاص خود کودکان است و موجب جریحه دار شدن احساسات و عواطف آن ها میشود. آن چه که اغلب والدین و اعضای خانواده ها در این زمینه مایلند بدانند آن است که، چه عواملی موجب بروز تنش و پریشانی کودک شان میشود؟ و چگونه میتوانند تاثیر این استرس ها را بر کودک شان کاهش دهند؟
•تولد کودک جدید در خانواده
•جدایی و طلاق والدین
•بیماری یا بستری شدن در بیمارستان
•اختلاف با پدر و مادر یا خواهر و برادر
•مرگ پدربزرگ/مادربزرگ
• ورود به مدرسه
• فشار دوستان و هم کلاسی ها
• مشکلات یادگیری
• از دست دادن بهترین دوست در مدرسه
• تغییر معلّم
•خشونتهای کلاسی
•تغییر محل زندگی یا مدرسه
اغلب آنان نیز بسیار آسیب پذیر تر از بزرگسالانشان میباشند، زیرا روش های موثرمقابله با استرس را نمی دانند. با توجه به این موضوع، والدین و اعضای خانواده ها خوب است به تدریج سعی کنند مهارت های لازم برای رویارویی با شرایط استرس آور را به فرزندان خود بیاموزند.
اگر پدر و مادر متوجه شوند که فرزندشان هنگام خوابیدن مشکل دارد، یا انگیزه و توان خود را برای فعالیت و بازی از دست داده است یا نگران درس و مشق و مدرسه خود هست، باید بدانند که او در حال تجربه کردن استرس و فشار روانی است و باید نسبت به وضعیت او حساسیت و هوشیاری بیشتری به خرج دهند.
یا دیگری مهارت های کاهش استرس برای کودکان نه تنها در دوران کودکی، برایشان مفید و ارزشمند است، بلکه میتواند در بزرگسالی نیزمورد استفاده آن ها قرار گیرد.
عزت نفس بالایی دارند.
شوخ طبع تر هستند.
مفهوم مدیریت رفتاری را آموخته اند.
عادت به پیروی از قوانین و مقررات کرده اند.
همبستگی و انسجام خانوادگی عمیق تری دارند.
روابط باز و شفافی با اعضای خانواده شان برقرار کرده اند.
از سوی پدر و مادرشان همراه مورد محبت و توجه بوده اند.
با دوستان، هم کلاسی ها و آموزگارانشان روابط صمیمانه ای دارند.
باورها و اعتقادهای مستحک تری دارند.
و به هدف ها و موفقیت های بیشتری در زندگی شان رسیده اند.
برای مثال، کودک ممکن است دچار ناراحتی های جسمانی مثل سردرد، دل درد، اسهال، بی خوابی، بی اشتهایی، یا مشکلات رفتاری مثل، انزوا طلبی، بدرفتاری،خشونت، افسردگی،کابوس دیدن یا حساسیت های بیش از اندازه شود. کودکانی که یاد میگیرند چگونه علایم استرس را خود تشخیص دهند، در حقیقت اولین گام برای رویارو شدن ومقابله با فشارهای عصبی را آموخته اند.
برای مثال، اگر کودکی به دلیل اینکه روز قبل با دوستش اختلاف نظر پیدا کرده است، از مدرسه رفتن احساس تنش و اضطراب کند، پدر و مادر میتوانند روش حل تعارض و مشکل را به فرزندشان بیاموزند و به او کمک کنند تا با شیوه ای آرام ومسالمت آمیز اختلاف مورد نظر را با دوستش حل کند.
گاهی برای پدر و مادر مشکل است که فرزندشان را در شرایط اضطراب آور ببینند. آن ها سعی میکنند سریع وبا حمایت های همه جانبه خود به اوکمک کنند. در حالی که استرس و فشار روانی بخش اجتناب ناپذیر زندگی هر فردی- در هر سنی- است.
اگر والدین بخواهند همیشه کودکانشان را از تنش ها و فشارهای روانی روزمره، محفوظ و دور نگه دارند، باید همیشه در دسترس فرزندشان باشند. در حالی کودکان تنها از طریق رویارویی با استرس های دشوار زندگی آینده شان را یاد بگیرند.
کودکان میتوانند آن دسته از استعدادها و علایق خود را که تسلط کافی بر آن ها دارند و میتوانند با کمی تلاش و پشتکار در آن زمینه ها به موفقیت برسند، عزت نفس خود را تقویت کنند. خوب است والدین نیز همواره تحسین و حمایت خود را پشت بند پیروزی های فرزندشان کنند.
هنگامی که کودکان دچار استرس و فشار عصبی میشوند، والدین باید سعی کنند با رفتارهای مناسب و سنجیده خود به آن ها نشان دهند که حالت روحی-روانی آن ها را درک میکنند. داشتن رابطهای گرم و صمیمانه با پدر و مادر، بهترین وموثرترین کمک برای رویاروشدن با موقعیت های استرس آور در دوران کودکی است.
زمانی که کودکان نیاز به صحبت کردن دارند، باید پدر و مادرشان را در کنار خود داشته باشند. آن ها باید بتوانند پرسش های خود را باز و شفاف با والدینشان مطرح کنند وپاسخ هایی صحیح و روشن از آن ها دریافت نمایند.
پاسخ والدین نباید تنها یک کلمه "بله" یا "نه" باشد. برای مثال، اگر کودک میپرسد که:" پدر/مادر نظرت درباره..... چیست؟" یا"چه احساسی درباره... داری؟ پاسخ پدر و مادر باید کافی، به جا و شفاف باشد که موجب افزایش آگاهی کودک گردد.
آن ها حتی میتوانند درباره احساس ها، هیجان ها، تنش ها، نگرانی ها و استرس های خودشان با کودک صحبت کنند تا او نیز دیابد که احساسش کاملا طبیعی و عادی است.
برای مثال، آن ها میتوانند هنگام ناراحتی و پریشانی به جای هول شدن و دست پاچه شدن، سعی کنند با حفظ آرامش خود، راه حل منطقی و معقولی برای رهایی از مشکل برگزینند.
کودکانی که برنامه غذایی سالمی ندارند به طور مداوم غذاهای سرپایی و بدون کیفیت میخورند، بیشتر درر معرض استرس و فشار عصبی قرار میگیند. والدین این کودکان باید سعی کنند با محدودکردن مقدار نمک، مواد قندی، چربی و نوشابه های کافئین دار، رژیم غذایی سالمی را برای آن ها در نظر بگیرند. خوردن میوه های مختلف، سبزی های تازه وآب کافی میتواند از شدت استرس های روزانه کودکان بکاهد.
داشتن برنامه ای منظم ومرتب این امکان را به کودک میدهد که منتظر برنامه بعدی روزانه خود باشد. این نظم و ترتیب به کودک امنیت و اعتماد لازم را برای انجام کارها و وظایفش میدهد. حفظ آرامش روزانه موجب تقویت توان کودک هنگام مقابله با سختی ها و نگرانی ها است.
برای مثال، اگر کودکی از اینکه آموزگارش هنگام ورود به کلاس به او سلام نکرده است، احساس استرس و فشار کند، میتواند با در میان گذاشتن مشکل اش با پدر و مادر خود، رفتار آموزگارش را مورد بازبینی قرار دهد... والدین میتوانند با بررسی شرایط و حال و هوای آموزگار، به کودک یاد بدهند که موقعیت آموزگار را هم در نظر بگیرد...
شاید آموزگار در آن لحظه اصلا حواسش به او نبوده است، شاید آموزگار آن روز بیمار بوده است، شاید آموزگار آن روز گرفتاری زیاد داشته است و... . این کار، مثالی از بازبینی شرایط استرس آوراست.
این روش به پدرومادرها کمک میکند تا کودکان شان را تشویق به فکر کردن درباره علت های جایگزین کنند. البته، شاید نتوان علت تمام استرس ها را این گونه توجیه کرد، ولی میتوان به کودک آموخت که از دید دیگران به شرایط وموقعیت نگاه کند.
افکار، عقاید و باورهای کودکان تاثیر فراوانی بر رفتارهای آنان، اعم از دوستی که انتخاب میکنند، رشته تحصیلی مدرسه شان، شیوه واکنش نشان دادنشان و... دارد. باورهای کودکان هم چنین برای آن ها معلوم میکند که یک موقعیت تنش زا تا چه حد میتواند اضطراب آور باشد.
در برخی موارد این باورها منجر به افزایش استرس موجود بر آنان میشود. در این گونه شرایط، بهترین کاری که پدر و مادر میتوانند انجام دهند آن است که به کودک کمک کنند تا باورها وپیش داوری های ذهنی اش را تغییر دهد.
برای مثال، کودکانی که معتقدند آن ها باید در تمام درس ها نمره 20 بگیرند در غیر این صورت یک شکست خورده اند، شدیدا در روزهای امتحان دچار تنش و فشار روانی میشوند. در این گونه موارد پدر و مادر باید برای کاهش استرس فرزندشان، باور درستی را جایگزین باور اشتباه اوکنند و به کودک بگویند، نمره 20 تنها ملاک موفقیت نمی باشد.
برای مثال، ورزش کند، بازی کند، کتاب بخواند، کارهای هنری انجام دهد و ... . این گونه فعالیت ها موجب دور شدن فکر کودک از رنج و سختی هایش میشود و خوشی و لذت را دوباره جایگزین لحظه های دردناک و ناگوار مینماید.
ورزش کمک میکند تا ذهن و فکر کودک بهتر کار کند و بهتر با تنش ها و اضطراب های روزانه به مقابله برخیزد. انجام ورزش و تمرین های بدنی در صورتی که به طور روزانه انجام نشوند، نمی توانند با فشارها و تنش های زندگی مقابله کنند. نوع فعالیتی که برای کودک بر می گزینید، چندان مهم نیست؛ مهم آن است که کودک از انجام آن ورزش و فعالیت بدنی لذت ببرد.
لازم به توضیح است ، اغلب کودکان بیشتر به ورزش ها و فعالیت هایی که پدر و مادرشان به آن میپردازند، علاقه نشان میدهند. بنابراین، بهتر است شما نیز برنامه ای منظم و مفرح برای ورزشتان تنظیم کنید.
هنگامی که کودکان با مشکلی روبه رو میشوند، والدین باید فرصت و امکاناتی در اختیار آنان قرار دهند تا بتوانند روش های حل مسئله را فرا بگیرند. سپس پدر و مادر میتوانند با تهیه فهرستی از شرایطی که حل آن ها برای کودک مشکل است و با رویارو کردن تدریجی کودک با آن شرایط، روش های حل مشکل را به او یاد بدهند.
زمانی که کودک توانست یک مشکل را به تنهایی حل کند، مشکل دیگر را برای مطرح کنند. برای مثال، اگر کودک از رفتن به مغازه و خریدن یک بستنی برای خودش دچار استرس میشود، پدر یا مادر میتوانند با همراهی کردن کودک، به او پول کافی بدهند و از او بخواهند که از فروشنده تقاضای یک بستنی کند. در مرحله بعد، خودشان بیرون فروشگاه بایستند و از دور نظاره گر کودک باشند و... .
پدر و مادر میتوانند با استفاده از روش نقش بازی کردن و اجرای نمایش نامه های ساختگی، شیوه ابراز وجودکردن- بدون درگیر شدن، مشاجره و خشونت- را با کودک تمرین کنند و به او یاد دهند که چگونه کودک حرفش رابزند.
منبع: پرتال فرهنگی و هنری راسخون
سرویس خبری و هیئت تحریریه زیر نظر مدیریت بخش تولید و تحلیل محتوا
فشارهایی از جانب خود، خانواده، مدرسه، همسالان و... که خاص خود کودکان است و موجب جریحه دار شدن احساسات و عواطف آن ها میشود. آن چه که اغلب والدین و اعضای خانواده ها در این زمینه مایلند بدانند آن است که، چه عواملی موجب بروز تنش و پریشانی کودک شان میشود؟ و چگونه میتوانند تاثیر این استرس ها را بر کودک شان کاهش دهند؟
مهم ترین عوامل استرس آور کودکان عبارتند از:
•مرگ•تولد کودک جدید در خانواده
•جدایی و طلاق والدین
•بیماری یا بستری شدن در بیمارستان
•اختلاف با پدر و مادر یا خواهر و برادر
•مرگ پدربزرگ/مادربزرگ
• ورود به مدرسه
• فشار دوستان و هم کلاسی ها
• مشکلات یادگیری
• از دست دادن بهترین دوست در مدرسه
• تغییر معلّم
•خشونتهای کلاسی
•تغییر محل زندگی یا مدرسه
نقش خانواده ها در کاهش استرس های کودکان
تنش و فشار روانی بخش اجتناب ناپذیر از زندگی هر کودک است. به طور کلی، فرآیند رشد و تحول همواره با استرس و تنش ناشی ازآن همراه است. کودکان خیلی زودتر از آن که تصور کنید، شروع به تجربه کردن تنش هاو استرس های گوناگون در زندگی شان میکنند.اغلب آنان نیز بسیار آسیب پذیر تر از بزرگسالانشان میباشند، زیرا روش های موثرمقابله با استرس را نمی دانند. با توجه به این موضوع، والدین و اعضای خانواده ها خوب است به تدریج سعی کنند مهارت های لازم برای رویارویی با شرایط استرس آور را به فرزندان خود بیاموزند.
اگر پدر و مادر متوجه شوند که فرزندشان هنگام خوابیدن مشکل دارد، یا انگیزه و توان خود را برای فعالیت و بازی از دست داده است یا نگران درس و مشق و مدرسه خود هست، باید بدانند که او در حال تجربه کردن استرس و فشار روانی است و باید نسبت به وضعیت او حساسیت و هوشیاری بیشتری به خرج دهند.
یا دیگری مهارت های کاهش استرس برای کودکان نه تنها در دوران کودکی، برایشان مفید و ارزشمند است، بلکه میتواند در بزرگسالی نیزمورد استفاده آن ها قرار گیرد.
در زمینه شناخت و کاهش تنش های روزانه کودکان، این نکات را در نظر داشته باشید:
نسبت به عوامل کاهش دهنده استرس در کودکان حساس و هوشیار باشید.
چرا برخی از کودکان بهتر میتوانند با شرایط استرس آور مقابله کنند و برخی دیگر شدیدا در این گونه شرایط ناتوان و درمانده میشوند؟ پژوهش های مختلف نشان میدهند، تفاوت های بی شماری بین کودکانی که قادر به رویارویی با دشواری های زندگی هستند با کودکانی که تاب و تحمل کمتری دارند، وجود دارد.
اغلب کودکانی که استرس و فشار روانی را بهتر کنترل میکنند:
عزت نفس بالایی دارند.شوخ طبع تر هستند.
مفهوم مدیریت رفتاری را آموخته اند.
عادت به پیروی از قوانین و مقررات کرده اند.
همبستگی و انسجام خانوادگی عمیق تری دارند.
روابط باز و شفافی با اعضای خانواده شان برقرار کرده اند.
از سوی پدر و مادرشان همراه مورد محبت و توجه بوده اند.
با دوستان، هم کلاسی ها و آموزگارانشان روابط صمیمانه ای دارند.
باورها و اعتقادهای مستحک تری دارند.
و به هدف ها و موفقیت های بیشتری در زندگی شان رسیده اند.
آگاهی کودکان را نسبت به شناخت نشانگان و علایم استرس زا در آن ها بالا ببرید.
از کجا بفهمیم کودکان دچار استرس خاصی هستند و فشار روانی را تحمل میکنند
علایم استرس و فشار روانی در کودکان بسیار متنوع و گوناگون است. این علایم به سن، شخصیت و میزان رشد کودک بستگی دارد. زمانی که کودکان تحت فشار عصبی قرار میگیرند، رفتارها و واکنش های متفاوتی از خود نشان میدهند که دلالت بر نگرانی و تشویش درونی آن ها دارد.برای مثال، کودک ممکن است دچار ناراحتی های جسمانی مثل سردرد، دل درد، اسهال، بی خوابی، بی اشتهایی، یا مشکلات رفتاری مثل، انزوا طلبی، بدرفتاری،خشونت، افسردگی،کابوس دیدن یا حساسیت های بیش از اندازه شود. کودکانی که یاد میگیرند چگونه علایم استرس را خود تشخیص دهند، در حقیقت اولین گام برای رویارو شدن ومقابله با فشارهای عصبی را آموخته اند.
آمادگی ذهنی کودک را برای شناخت موقعیت های استرس آور تقویت کنید.
پدر و مادر میتوانند، با تشریح موقعیت های استرس آور برای کودکان، آمادگی ذهنی لازم را از قبل در آن ها به وجود آورند. آنان میتوانند شیوه مقابله با این گونه شرایط را با فرزندان شان تمرین و بازآفرینی کنند.برای مثال، اگر کودکی به دلیل اینکه روز قبل با دوستش اختلاف نظر پیدا کرده است، از مدرسه رفتن احساس تنش و اضطراب کند، پدر و مادر میتوانند روش حل تعارض و مشکل را به فرزندشان بیاموزند و به او کمک کنند تا با شیوه ای آرام ومسالمت آمیز اختلاف مورد نظر را با دوستش حل کند.
از حمایت کردن های بیش از اندازه کودکانتان بپرهیزید.
گاهی برای پدر و مادر مشکل است که فرزندشان را در شرایط اضطراب آور ببینند. آن ها سعی میکنند سریع وبا حمایت های همه جانبه خود به اوکمک کنند. در حالی که استرس و فشار روانی بخش اجتناب ناپذیر زندگی هر فردی- در هر سنی- است.اگر والدین بخواهند همیشه کودکانشان را از تنش ها و فشارهای روانی روزمره، محفوظ و دور نگه دارند، باید همیشه در دسترس فرزندشان باشند. در حالی کودکان تنها از طریق رویارویی با استرس های دشوار زندگی آینده شان را یاد بگیرند.
بکوشید عزت نفس کودکان تان را افزایش دهید.
پدر و مادر باید به فرزندانشان کمککنند تا ار ابتدای دوران کودکی با پذیرش مسئولیت های شخصی و فراگیری روش های درست تصمیم گیری، اعتماد به نفس لازم برای مقابله با مشکلات زندگی را به دست آورد.کودکان میتوانند آن دسته از استعدادها و علایق خود را که تسلط کافی بر آن ها دارند و میتوانند با کمی تلاش و پشتکار در آن زمینه ها به موفقیت برسند، عزت نفس خود را تقویت کنند. خوب است والدین نیز همواره تحسین و حمایت خود را پشت بند پیروزی های فرزندشان کنند.
دلگرمی و حمایت خود را از کودک دریغ نکنید.
پدر و مادر باید بکوشند زمانی که کودکشان موقعیت دشوار و ناگواری را تجربه میکند، در کنار او باشند. اغلب کودکان در چنین شرایطی شدیدا به حمایت های عاطفی، جسمانی و کلامی والدینشان نیاز دارند تا بتوانند موقعیت بحرانی پیش آمده را هر چه راحت تر پشت سر گذارند.هنگامی که کودکان دچار استرس و فشار عصبی میشوند، والدین باید سعی کنند با رفتارهای مناسب و سنجیده خود به آن ها نشان دهند که حالت روحی-روانی آن ها را درک میکنند. داشتن رابطهای گرم و صمیمانه با پدر و مادر، بهترین وموثرترین کمک برای رویاروشدن با موقعیت های استرس آور در دوران کودکی است.
محیطی سرشار از امنیت، اعتماد و صداقت در خانواده ایجاد کنید.
زمانی که کودکان نیاز به صحبت کردن دارند، باید پدر و مادرشان را در کنار خود داشته باشند. آن ها باید بتوانند پرسش های خود را باز و شفاف با والدینشان مطرح کنند وپاسخ هایی صحیح و روشن از آن ها دریافت نمایند.پاسخ والدین نباید تنها یک کلمه "بله" یا "نه" باشد. برای مثال، اگر کودک میپرسد که:" پدر/مادر نظرت درباره..... چیست؟" یا"چه احساسی درباره... داری؟ پاسخ پدر و مادر باید کافی، به جا و شفاف باشد که موجب افزایش آگاهی کودک گردد.
آن ها حتی میتوانند درباره احساس ها، هیجان ها، تنش ها، نگرانی ها و استرس های خودشان با کودک صحبت کنند تا او نیز دیابد که احساسش کاملا طبیعی و عادی است.
نسبت به میزان استراحت و خواب کودکان دقیق و هوشیار باشید.
کودکانی که به اندازه ی کافی نمی خوابند، توان و انرژی لازم برای رویارو شدن با شرایط تنش آفرین روزانه را ندارند. پدر و مادر باید اطمینان حاصل کنند که فرزندشان هر روز به اندازه کافی میخوابد. خواب به موقع و راحت موجب سلامت جسمانی و بهداشت روانی کودک میشود.
شیوه های مقابله کردن با استرس را در عمل به کودک بیاموزید.
کودکان بسیاری از مهارت ها را تنها با مشاهده رفتارهای والدین شان یاد میگیرند. اگربچه ها ببینند که پدر و مادرشان هنگام رویارویی با فشارها و تنش هایزندگی رفتاری معقول و شایسته دارند، آن ها نیز یاد میگیرند که در شرایط مشابه چگونه باید عمل کنند. پدر و مادر باید بکوشند روش های موثر مقابله با استرس را به فرزندان خود نشان دهند.برای مثال، آن ها میتوانند هنگام ناراحتی و پریشانی به جای هول شدن و دست پاچه شدن، سعی کنند با حفظ آرامش خود، راه حل منطقی و معقولی برای رهایی از مشکل برگزینند.
نسبت به برنامه غذایی و آن چه کودک میخورد، حساس و دقیق باشید.
داشتن رژیم و برنامه غذایی سالم، یکی از موثرترین روش های کاهش استرس در کودکان است. بهترین برنامه غذایی، برنامه ای است که در عین کامل بودن، متنوع، سالم و دارای کمترین محرک های عصبی باشد.کودکانی که برنامه غذایی سالمی ندارند به طور مداوم غذاهای سرپایی و بدون کیفیت میخورند، بیشتر درر معرض استرس و فشار عصبی قرار میگیند. والدین این کودکان باید سعی کنند با محدودکردن مقدار نمک، مواد قندی، چربی و نوشابه های کافئین دار، رژیم غذایی سالمی را برای آن ها در نظر بگیرند. خوردن میوه های مختلف، سبزی های تازه وآب کافی میتواند از شدت استرس های روزانه کودکان بکاهد.
نسبت به اجرای مرتب برنامه های روزانه کودک، دقیق و کوشا باشید.
کودکان نیاز دارند که زندگی قابل پیش بینی و منظمی داشته باشند. یک برنامه غذایی منظم، خواب به موقع، بازی در فضای باز، ورزش و تفریح روزانه و ساعتی مشخص برای انجام تکالیف مدرسه، از جمله نیازمندی های یک کودک شاد و بی دلهره است.داشتن برنامه ای منظم ومرتب این امکان را به کودک میدهد که منتظر برنامه بعدی روزانه خود باشد. این نظم و ترتیب به کودک امنیت و اعتماد لازم را برای انجام کارها و وظایفش میدهد. حفظ آرامش روزانه موجب تقویت توان کودک هنگام مقابله با سختی ها و نگرانی ها است.
به کودکان کمک کنید تا موقعیت های استرس آور را مورد بازبینی قرار دهد.
کودکان قادرند با شناخت موقعیت هایی که تاثیر زیادی بر آنها میگذارند، آن ها را تحت کنترل درآورند. درک یک کودک از موقعیت استرس آور به اوکمک میکند تا دریابد استرس چگونه آغاز میشود. والدین باید به کودکان شان کمک کنند تا دریابند چه عاملی موجب ناراحتی و پریشانی آن ها میشود.برای مثال، اگر کودکی از اینکه آموزگارش هنگام ورود به کلاس به او سلام نکرده است، احساس استرس و فشار کند، میتواند با در میان گذاشتن مشکل اش با پدر و مادر خود، رفتار آموزگارش را مورد بازبینی قرار دهد... والدین میتوانند با بررسی شرایط و حال و هوای آموزگار، به کودک یاد بدهند که موقعیت آموزگار را هم در نظر بگیرد...
شاید آموزگار در آن لحظه اصلا حواسش به او نبوده است، شاید آموزگار آن روز بیمار بوده است، شاید آموزگار آن روز گرفتاری زیاد داشته است و... . این کار، مثالی از بازبینی شرایط استرس آوراست.
این روش به پدرومادرها کمک میکند تا کودکان شان را تشویق به فکر کردن درباره علت های جایگزین کنند. البته، شاید نتوان علت تمام استرس ها را این گونه توجیه کرد، ولی میتوان به کودک آموخت که از دید دیگران به شرایط وموقعیت نگاه کند.
به کودکان کمک کنید تا باورها و اعتقادهایشان را درباره شرایط استرس آور مورد تجدید نظر قرار دهند.
افکار، عقاید و باورهای کودکان تاثیر فراوانی بر رفتارهای آنان، اعم از دوستی که انتخاب میکنند، رشته تحصیلی مدرسه شان، شیوه واکنش نشان دادنشان و... دارد. باورهای کودکان هم چنین برای آن ها معلوم میکند که یک موقعیت تنش زا تا چه حد میتواند اضطراب آور باشد.در برخی موارد این باورها منجر به افزایش استرس موجود بر آنان میشود. در این گونه شرایط، بهترین کاری که پدر و مادر میتوانند انجام دهند آن است که به کودک کمک کنند تا باورها وپیش داوری های ذهنی اش را تغییر دهد.
برای مثال، کودکانی که معتقدند آن ها باید در تمام درس ها نمره 20 بگیرند در غیر این صورت یک شکست خورده اند، شدیدا در روزهای امتحان دچار تنش و فشار روانی میشوند. در این گونه موارد پدر و مادر باید برای کاهش استرس فرزندشان، باور درستی را جایگزین باور اشتباه اوکنند و به کودک بگویند، نمره 20 تنها ملاک موفقیت نمی باشد.
کودکان را تشویق کنید در فعالیت های شادی بخش و نشاط انگیز شرکت کنند.
برای مثال، ورزش کند، بازی کند، کتاب بخواند، کارهای هنری انجام دهد و ... . این گونه فعالیت ها موجب دور شدن فکر کودک از رنج و سختی هایش میشود و خوشی و لذت را دوباره جایگزین لحظه های دردناک و ناگوار مینماید.
کودکان را به انجام کارهای روزانه تشویق کنید.
انجام نرمش ها و ورزش های روزانه، بهترین راه برای کنترل استرس است. ورزش به کودکان کمک میکند تا گرفتگی های ماهیچه بدن شان را از بین ببرند. ورزش، موجب تناسب بدنی و افزایش کارآیی جسمی آنان میشود.ورزش کمک میکند تا ذهن و فکر کودک بهتر کار کند و بهتر با تنش ها و اضطراب های روزانه به مقابله برخیزد. انجام ورزش و تمرین های بدنی در صورتی که به طور روزانه انجام نشوند، نمی توانند با فشارها و تنش های زندگی مقابله کنند. نوع فعالیتی که برای کودک بر می گزینید، چندان مهم نیست؛ مهم آن است که کودک از انجام آن ورزش و فعالیت بدنی لذت ببرد.
لازم به توضیح است ، اغلب کودکان بیشتر به ورزش ها و فعالیت هایی که پدر و مادرشان به آن میپردازند، علاقه نشان میدهند. بنابراین، بهتر است شما نیز برنامه ای منظم و مفرح برای ورزشتان تنظیم کنید.
به کودکان کمک کنید تا روش های حل مسئله واختلاف را بیاموزد.
هنگامی که کودکان با مشکلی روبه رو میشوند، والدین باید فرصت و امکاناتی در اختیار آنان قرار دهند تا بتوانند روش های حل مسئله را فرا بگیرند. سپس پدر و مادر میتوانند با تهیه فهرستی از شرایطی که حل آن ها برای کودک مشکل است و با رویارو کردن تدریجی کودک با آن شرایط، روش های حل مشکل را به او یاد بدهند.زمانی که کودک توانست یک مشکل را به تنهایی حل کند، مشکل دیگر را برای مطرح کنند. برای مثال، اگر کودک از رفتن به مغازه و خریدن یک بستنی برای خودش دچار استرس میشود، پدر یا مادر میتوانند با همراهی کردن کودک، به او پول کافی بدهند و از او بخواهند که از فروشنده تقاضای یک بستنی کند. در مرحله بعد، خودشان بیرون فروشگاه بایستند و از دور نظاره گر کودک باشند و... .
به کودک کمک کنید تا روش مدیریت وقت را یاد بگیرند.
پدر و مادر باید به فرزندشان کمک کنند تا برنامه های روزانه اش را براساس اولویت بندی تنظیم کند. اگر کودک تمایل به انجام چندکار را به طور همزمان دارد، والدین باید او را با محدودیت هایش آشنا کنند، و آن گاه با در نظر گرفتن برنامه زمان بندی شده مشخص، درصدد انجام آنها برآید. انجام چند کار به طور همزمان موجب اضطراب و فشار روانی کودک میشود.
به کودکان روش ابراز وجودکردن را بیاموزید.
کودکانی که نمی توانند روی پاهای خودشان بایستند، هنگام رویارو شدن با شرایط استرس آور، شدیدا دچار اضطراب و تنش میشوند. والدین این گروه از کورکان باید به آن ها یاد بدهند که چگونه نیازها و خواسته هایشان را با دیگران (دوستان، آموزگاران و آشنایان) مطرح کنند و کارهایشان را به تنهایی انجام دهند.پدر و مادر میتوانند با استفاده از روش نقش بازی کردن و اجرای نمایش نامه های ساختگی، شیوه ابراز وجودکردن- بدون درگیر شدن، مشاجره و خشونت- را با کودک تمرین کنند و به او یاد دهند که چگونه کودک حرفش رابزند.
روحیه مزاح گویی وشوخی کردن را در کودکان رشد و پرورش دهید.
کودکانی که میتوانند در ورای هر مسئله جدی ای، شوخی و طنزی نهفته را ببینند، بهترمی توانند با شرایط استرس آور مقابله کنند. پدر و مادر میتوانند به فرزندشان یاد بدهند که همه چیز را خیلی جدی، خشک و متعصبانه نبیند. گاهی خنده میتواند گره گشای بسیاری از مشکلات سخت باشد.منبع: پرتال فرهنگی و هنری راسخون
سرویس خبری و هیئت تحریریه زیر نظر مدیریت بخش تولید و تحلیل محتوا