صندوق های وقفی و تاثیر آن در اقتصاد

صندوق های وقفی یکی از روش های جمع آوری سرمایه ها و پس اندازها در اقتصاد است که در این مطلب به آن اشاره می کنیم.
چهارشنبه، 6 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
صندوق های وقفی و تاثیر آن در اقتصاد
چکیده

تاسیس نهادهای مستقل از بانکهای عامل مثل صندوق های وقفی یکی از روش های مناسب جمع آوری سرمایه ها و پس اندازها وسوق دادن آنها به سمت بخش های مولد می باشد.

با توجه به سوددهی یا درآمدزایی بسیارکم موقوفات در ایران باید اداره غیرعلمی و سنتی دارایی های وقفی متوقف شده و از روش های متنوع سرمایه گذاری استفاده گردد تا ضمن افزایش سوددهی، سبب جذب افراد نیکوکاری شود که علی رغم تمایل به انجام عمل حسنه ای چون وقف، توان مالی انجام آن را ندارند.

با احیا و رونق نهادهای وقفی وجوه هرچند اندک خیرین تجمیع گشته و می تواند تامین کننده مالی طرح های سرمایه گذاری و یا راه اندازی طرح های جدید کسب و کار باشد. به عبارتی این موسسات مالی وقفی می توانند پس از جمع آوری وجوه، آنها را در انواع محصولات بانکداری اسلامی، طرحهای سرمایه گذاری مناسب و... سرمایه گذاری کنند.

مقاله حاضر به آشنایی بیشتر و معرفی این نهادهای مالی مهم (صندوق های وقفی) و ضرورتهای ایجاد آن در کشور می پردازد و با بررسی آئین نامه سرمایه گذاری چند صندوق وقفی در خارج از کشور سعی در به تصویر کشیدن نحوه عملکرد و اهداف اجرایی آنها برای ایران دارد.

واژگان کلیدی:
صندوق وقف، بازار سرمایه اسلامی، پس انداز، نهاد وقف پول، آئین نامه
 

مقدمه

از آنجا که پس انداز و تشکیل سرمایه از واژه های کلیدی در فرآیند توسعه اقتصادی هرکشور است، لازم است روش های مناسب جمع آوری سرمایه ها و پس انداز ها و سوق دادن آنها به سمت بخش های مولد شناسایی شده و از آنها استفاده گردد. فرآیند تشکیل سرمایه در هر کشور مشارکت عامه مردم را در امر سرمایه گذاری می طلبد.

یکی از راههای جلب مشارکت عامه مردم استفاده از انگیزه دینی، مذهبی می باشد تا انباشت شتاب گیرد همان گونه که استفاده از انگیزه خیرخواهی در کشورهای غربی درآمد فراوانی دربرداشته است.

با توجه به اینکه صندوق وقفی (1)یک نهاد مالی است و این نهادها تشکیل سرمایه را تسهیل می کنند و به تجهیز منابع جهت تامین مالی طرحهای سرمایه گذاری می انجامند. بنابراین وجود این نهادها در رشد اقتصادی موثر می باشد .

زیرا مشکل اصلی در رشد اقتصادی کشور در این برهه از وضعیت اقتصادی کمبود سرمایه می باشد. از طرفی با توجه به سوددهی یا درآمدزایی بسیار کم موقوفات در ایران باید اداره غیر علمی و سنتی دارایی های وقفی متوقف شود.

و از روش های متنوع سرمایه گذاری استفاده گردد تا ضمن افزایش سوددهی سبب جذب افراد نیکوکاری شود که علی رغم تمایل به انجام عمل حسنه ای مثل وقف، توان مالی انجام آن را ندارند.

در کنار تولید ثروت و درآمد باید حتما به بحث توزیع آن در جامعه توجه شود در غیر اینصورت با توزیع نامناسب درآمد در سطح جامعه درحالیکه کل جامعه با رشد اقتصادی مواجه است شکاف طبقاتی و فقر گسترده تر می شود. برای جلوگیری از این حرکت ضدتوسعه به ابزارها و الزاماتی احتیاج است که وقف در اسلام می تواند یکی از این ابزارها باشد.

در گذشته مدیریت وقف به صورت غیرمتمرکز و بخشی بوده ولی در حال حاضر در اکثر کشورهای مسلمان به صورت متمرکز می باشد و این امر یکی از دلایل ناکارآمدی و غیر اثربخشی نهادهای وقفی شده است و در عمل هزینه هایشان به دولتها تحمیل می گردد. ولی در صورت استفاده از تجربه کشورهای غربی در زمینه نهادهای خیریه انتظار می رود در آینده در کشورهای مسلمان نهادهای وقفی رونق پیدا کرده و از شکل سنتی خود خارج گردند.

نقش موقوفات و بنیادهای وقفی کنونی جهان سرمایه داری تشخیص و شناخت مسائل، چاره جویی و سرمایه گذاری برای حل آنها و نیز گسترش کمی و کیفی، ترویج دانش بخصوص در آموزش عالی، پژوهش و فن اشاعه آنهاست. این کار به طور مستقیم و غیر مستقیم به سود جامعه و گسترش رفاه و سرمایه به سمت قشرهای مختلف جامعه می باشد.

نهادهای وقفی از آن جهت مهم اند که دو هدف مهم حداکثرسازی ثروت واقفان صندوق و بهینه سازی تخصیص منابع را با توجه به خواسته واقفان، تواما انجام می دهند.

مقاله حاضر کوششی است در زمینه آشنایی بیشتر و معرفی یکی از مهمترین موسسات فعال در بازارهای مالی غرب که امروزه به دلایل زیاد نیاز به خدمات این موسسات در کشورهای اسلامی بیش از پیش احساس می گردد .

و چون ایجاد و اداره این موسسات براساس وقف پول و سهام می باشد، بنابراین نیاز است که ابتدا مروری سریع بر وقف پول انداخته و بعد به معرفی این صندوقها بپردازیم.
 

مروری سریع بر وقف پول

واژه های وقف، حبس، منع و تسبیب همگی به معنای(ایستادن، نگهداشتن، توقف، به حالت ایستاده ماندن، آرام گرفتن) در راه خدا است.(2)و در دین اسلام به معنای نگهداری دارایی معینی و حفظ کردن آن در حین منفعت بردن از آن می باشد.

تعاریف زیادی در این مورد می باشد که باید با توجه به مقتضیات زمان و مکان در تعاریف و قوانین مربوطه بازنگری لازم صورت گیرد.

وقف پول در مقایسه با وقف اموال غیر منقول از امتیازهای زیادی برخوردار است از جمله آنکه پول در دسترس همگان است، قابلیت انتقال دارد و در مکان های متعدد قابل استفاده است، همچنین امکان بهره برداری از آن بسیار است و علاوه بر آن دارای مثل است

و با از بین رفتن عین مثل جانشین آن می شود و اصل پول از بین نمی رود. البته فقیهان در وقف پول اختلاف نظر دارند. در این مورد می توان به مقالات متعددی مراجعه کرد و نظرات مختلف ایشان را از نظر گذراند(3).

این طور استنباط می شود که در صورت برقراری بعضی شرایط امکان وقف پول وجود دارد. حتی اگر حالتی را در نظر بگیریم که امکان وقف پول از لحاظ فقهی وجود نداشته باشد باز راههای متفاوتی در بعضی مقالات معرفی گردیده است مثل تاسیس بنیاد خیریه و وقف آن(4).
 

معرفی صندوقهای وقفی

با توجه به ضرورتی که برای تشکیل و بهره برداری از این نهادها حس می گردد و با توجه به تجربیات گوناگون جهان غرب در زمینه صندوقهای وقفی در عرصه عمل نیازی به اینکه نظریه های جدید اقتصادی در این مورد مطرح شود و سازمان های جدیدی طراحی گردد، نیست.

بلکه به نظر می رسد بهتر باشد علما و مسئولین با این تجربیات بیشتر آشنا گردیده و ببینیم از هزاران صندوق وقفی موجود در غرب و شرق، کدام یک بیشتر با شرایط محیط و امکانات ما هماهنگی دارد و در چارچوب ارزشی نظام ما می گنجد. با این منظور به آشنایی بیشتر با موسسات خیریه و صندوق های وقفی می پردازیم.

«موسسه خیریه» نهادی است غیرتجاری، غیرانتفاعی و غیردولتی که با هدف آماده ساختن و بالا رفتن سطح افراد یا موسسات دیگر (مردمی یا دولتی) کمک های مالی را به نهادهای غیرانتفاعی دیگر (از جمله جمعیت های خیریه) می رساند.

«مرکز اتحادیه نهادهای خیریه در آمریکا» موسسه خیریه را اینگونه تعریف کرده است: موسسه خیریه موسسه ای است غیر انتفاعی و غیر دولتی که دارای صندوق وقفی و منبع مالی [موقوفات با عواید] مخصوص به خود است،

به گونه ای که می تواند هزینه فعالیت های آموزشی، مذهبی، خیریه یا هر خدمت عمومی دیگری را تامین کند. به خصوص از راه کمک به نهادها و موسسات خیریه دیگر که با همان اهداف فعالیت می کند.

در آغاز قرن بیستم عده ای از پیشتازان فعالیتهای مدنی و نیکوکاری در آمریکا، ساختار جدیدی مشابه مدیریت شرکتهای تازه تاسیس یافته آن دوران، برای مدیریت موسسات خیریه به وجود آوردند.

هدف این گونه موسسات خیریه (چه خاص و چه عام) دادن کمک مالی یا خدمات به طور مستقیم به مردم نبود، بلکه هدف آنها ایجاد بستر مناسب و یا ابزاری به نام (نهادهای خیریه علمی)(5)در راه اصلاح جامعه، و حل مشکلات از راه مبارزه با ریشه های فقر و عقب ماندگی بود.

نهادهای خیریه باید دارای شرایط زیر باشند:
1-به انجام فعالیتهای خیریه بپردازند.
2-میتوانند توسط فرد یا افرادی و یا موسسات تجاری تاسیس شوند.
3-زیر نظر هیات مدیره یا هیات امنا اداره شوند.

4-کمک ها یا هدایای نقدی، مستغلات، اوراق بهادار مالی را از نیکوکاران دریافت کنند.
5-می توانند اموال موقوفه(6)را تبدیل به اوراق بهادار کنند.

6-از دولت مستقل بودن و به دور از اشراف مستقیم دولت فعالیت کنند.
7-به دنبال سود و منافع نباشند، چون غیرانتفاعی هستند.

8-چنین موسسه ای در طبقه بندی جزو موسسات معاف از مالیات (مالیات بر درآمد) است. ولی مشمول مالیات بر تولید(7)می باشد.(به نسبت 1% یا 2% از درآمد ناشی از فعالیتهای سرمایه گذاری و تولیدی)

در آمریکا این موسسات به دو گونه طبقه بندی می شوند:

1-موسسات خیریه خاص:(8)شامل موسسات خیریه تاسیس شده توسط افراد مستقل یا موسسات خیریه وابسته به شرکتهای تجاری یا موسسات خیریه فعال و عملیاتی می باشد. چنین موسسه ای توسط نیکوکاران یا نمایندگان آنها تاسیس می شود. موسسان، اعضای هیات مدیره(9)

یا اعضای هیات امنا را تعیین می کنند و نیز سیاست توزیع عواید و اموال موسسه را به موجب قانون در چارچوب اهداف موسسه، مشخص می کنند.

اینگونه موسسات به موجب قانون مالیات آمریکا که موسسات را به هزینه کردن اموال خود برای اهداف جامعه و نه منافع شخصی ملزم می کند، می توان به سه گونه تقسیم نمود:

الف ـ موسسه خیریه خاص و مستقل (10).
ب ـ موسسه خیریه وابسته به شرکتها (11).
ج ـ موسسه خیریه فعال یا اجرایی (12).


2- موسسات خیریه عمومی: گروه دوم با نام «موسسات خیریه عام (13)»و دارای قوانین خاص خود می باشند. در این گونه موسسات اعضای هیات مدیره یا امنا باید دارای حقوق مساوی باشند و تابع مقررات گروه اول یعنی موسسه خیریه خاص نیستند،

زیرا قوانین حاکم بر گروه دوم با آزادی عمل بیشتر، و از معافیت های مالیاتی بیشتری برخوردار است. این گونه موسسات توسط گروهی از اشخاص با هدف خدمت به بخشی از جامعه یا محله خود تاسیس می شوند.

معمولا صندوقی(وقفی) از اموال اهدایی نیکوکاران تاسیس و به نهادهای خیریه، افراد و یا نهادهای دولتی برای انجام اهداف معینی و با هدف بالا بردن سطح زندگی در منطقه کمک های مالی می کنند.

گاهی این موسسات صندوقهای مستقلی (باهدف خدمت مشخص) دارند که توسط یک نیکوکار یا مجموعه ای از افراد یا یک شرکت مستقلی (با هدف خدمت مشخص) دارند که توسط یک نیکوکار یا مجموعه ای از افراد یا یک شرکت تجاری اهدا می شود، تشکیل می دهند. اهداکننده (یا واقف) می تواند.

نام خاصی را برای آن صندوق تعیین کند و مدیریت آن توسط (هیات مدیره) انجام می شود و کمکها توسط کارمندان و اعضا به مستحقان می رسد.

طبق قانون آمریکا موسسات خیریه مجازند کمکهای مالی خود را تا زمانی که هدف آنها نیکوکاری باشد به هر نهاد یا شخصی تقدیم کنند پس همه اشخاص، موسسات غیرانتفاعی، جمعیت ها و نهادهای دولتی (محلی یا بین الملل) مجاز به دریافت اهدایی و کمک مالی خیریه(14)هستند ولی دیده می شود.

بیشتر این اهدایی های مالی از طرف موسسات خیریه به نهادهای غیرانتفاعی به آنهایی پرداخت می شود که به موجب قانون سازمانها(c3-501) در چارچوب نهادهای دارای حق دریافت کسر مالیات هستند یعنی نهادهایی که در زمینه اهداف دینی، خیریه یا علمی فعالیت می کنند.

ایجاد موسسات خیریه از نظر تاریخی به چند عامل اصلی برمی گردد:
1-این موسسات در اصل منبع مهم مالی هستند که با استفاده از روشهای نوین سعی در حل مشکلات اجتماعی جامعه دارند.

2-فعالیتهای خیریه و غیرانتفاعی جزئی از فرهنگ ملی مردم آمریکا محسوب می گردد زیرا نیکوکاری دارای ریشه های عمیق دینی در تاریخ این سرزمین است.

3-ایجاد حکومتی که در آن حقوق افراد در تشکیل نهادها و جمعیتها با اهداف دینی، انتقاد و دست یافتن به منافع عمومی بدون دخالت دولت، توسط مهاجرین اولیه، از جمله مبانی گسترش نهادهای غیردولتی است، که قانون اساسی آمریکا در اولین تغییر خود آن را تضمین کرده است.

4-بی شک باورهای دینی ریشه دار، نقش اساسی در پیدایش فعالیتهای نیکوکاری و خیریه در جامعه دارد زیرا اولا توسط رهبران مذهبی تایید و تبلیغ می گردد. ثانیا مردم دیندار مفهوم دینی وصی بودن و اینکه ثروت از طرف خدا به انسان می رسد و انسان وصی خدا، در رساندن این اموال به دیگران می باشد را باور دارند(15).

5-فعالیتهای خیریه با انگیزه های انسانی و نوع دوستی بدون انگیزه دینی امین دلیل ایجاد و گسترش این نهادها می باشد.

مردم هم برای کمک به این خیریه ها انگیزه های متفاوتی دارند، اولین و مهمترین آنها مسائل دینی و مذهبی است و بعضی دیگر انگیزه جاودانه کردن نام خانوادگی خود را دارند برخی هم برای استفاده از کسر مالیات از این روش استفاده می کنند.

زیرا افراد شخصا نمی توانند در کمکهای مالی خود به نیازمندان از کسر مالیاتی استفاده کنند بلکه باید از راه موسسات خیریه عمل کنند. این مساله در ایجاد موسسات نقش گسترده ای نداشته ولی در میزان کمکها موثر بوده است(16).
 

تفاوت موسسات خیریه و وقف

موسسات خیریه در چارچوب قانون تجارت و آیین نامه مربوطه توسط جمعی از افراد با نیت غیرانتفاعی تشکیل می شود و اهداف فرهنگی اجتماعی را دنبال می کند و در اساسنامه آن تصریح می شود چنانچه موسسه منحل شد.

پس از رد دیون مربوطه اگر امکانات و اموال مازاد داشته باشد در راستای اهداف موسسه صرف امور عام المنفعه می شود و نحوه اداره موسسه نیز با هیات مدیره و تشکیل مجمع سالیانه همراه می باشد؛ منتها نهاد وقف با تنظیم وقف نامه و قبض وقف شکل می گیرد و یک شخصیت حقوقی ایجاد می گردد و متولی مدیر موقوفه محسوب می شود .

و اگر چنانچه بنا به ضرورتهایی موقوفه تبدیل به احسن گردد ملک دیگری خریداری و با همان اهداف مورد بهره برداری قرار می گیرد. البته برخی اشخاص که کار گروهی انجام می دهند برای ماندگاری بیشتر اهداف خود پس از اینکه موسسه را تشکیل دادند اموال آن را وقف می کنند.(17)

در آلمان نیز که یکی از کشورهای موقوفه خیز و بانی بنیادهای خیریه است دیدگاه سنتی وقف عبارت از این می باشد که سرمایه ای در اختیار قرار می گیرد که می باید سود یا عواید آن برای انجام دادن مقصود و یا مقاصد واقف کفایت کند.

در آنجا وقف ابزاری است که به کمک آن گرایش های کاملا معین و ثبت یافته فرهنگی در مقابل تحولات روز می تواند پشتیبانی شود.

موسسات خیریه اموال دریافتی را گاه به صورت مستقیم در خدمات هزینه می کنند و گاه صندوق وقفی ایجاد می کنند. با توجه به اینکه تراست (18)ترتیبی است که در آن دارایی شخص یا اشخاصی با هدف مشخص توسط شخص یا اشخاص دیگری نگهداری می شود .

و منافع آن با توجه به نوع تراست به شخص یا اشخاص معین (تراست اختصاصی)(19)و یا به عامه مردم (تراست عمومی)(20)می رسد؛ می توان موسسات خیریه و صندوقهای وقفی را از نوع تراستهای عمومی دانست.

صندوقهای وقفی یکی از انواع شرکتهای سرمایه گذاری می باشند که به وقف و امور خیریه به عنوان سرمایه گذاری نگاه کرده و سعی در استفاده از عایدات سرمایه های وقفی دارند. به عبارتی این صندوقها روی وجوه دریافت شده از موسسات خیریه سرمایه گذاری کرده و عایدات آنرا به موسسات تحویل می دهند .

تا صرف اهداف خاص موسسه گردد. گاه این صندوقها توسط خود موسسات خیریه ایجاد می شوند وگاه به صورت مستقل به عنوان یک شرکت سرمایه گذاری دایر می شوند. بسیار متنوعند و اهداف زیادی را دنبال می کنند و به شکلهای مختلفی هم طبقه بندی می گردند.

می توان آنها را براساس مالکیتشان به دو نوع صندوقهای نمایندگی سرمایه گذاری(21)و صندوقهای وقفی سازمانی(22)طبقه بندی کرد. در نوع اول شرکت خدمات به عنوان عامل و نماینده سازمان خاصی عمل می کند و طبق خواسته سازمان خیریه منافع وقف را به دریافت کنندگان می دهد و گاه کل داراییها را به سازمان خیریه برگشت می دهد.

ولی در نوع دوم هرسال فقط بخشی از عواید وجوه وقف شده را به سازمان خیریه مورد نظر برمی گرداند. این نوع به واقفان اطمینان بیشتری می دهد که اصل سرمایه وقفشان به هیچ دلیلی مصرف نخواهد شد.

در روش دیگر تقسیم بندی این صندوقها به دو نوع صندوقهای وقف و اعانات دائمی(23)و صندوقهای وقف و اعانات با عمر محدود(24) تقسیم می شوند.در مورد اول اصل موضوع وقف یا اعانه برای همیشه دست نخورده باقی ولی در مورد دوم به محض رسیدن به شرایط خاص اصل مبلغ وقف شده یا اعانه شده نیز می تواند به مصرف برسد.
صندوقهای وقف و اعانه را به شکل باز هم گسترده تری می توان طبقه بندی کرد:

1-صندوقهای اختیارمندانه
2-صندوقهای حوزه علاقه
3-صندوقهای با مصارف معین شده
4-صندوقهای بورس تحصیلی
5-صندوقهای وقف سازمانی
6-صندوقهای با نظر واقف

ضرورتهای ایجاد صندوقهای وقفی
 

عبده تبریزی، حسین، سیاستهای مالی در سازمانهای وقفی و خیریه جهان، فصلنامه وقف میراث جاویدان، شماره 45، بهار83، صص 34- 49.

با درنظرگرفتن سابقه و کارکرد خوب این صندوقها درکشورهای غربی و مشابهت اهداف آنها با فرهنگ اسلام، بعضی کشورهای مسلمان مثل لبنان، ترکیه، اردن و اخیرا کویت، سودان و الجزیره تلاش می کنند تا خواص وقف را گسترش داده و قوانین مربوطه را وضع کنند وشکل های جدیدی از بهره برداری از موقوفات را ارائه دهند.

در کشور ما سرمایه گذاری وقف هنوز همان شیوه سنتی خود را دنبال می کند در حالیکه روح عصر موجود شیوه های جدید سرمایه گذاری را می طلبد. با توجه ضروریت هایی که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود .

باید موانع فقهی و قانونی تشکیل چنین صندوقهایی برطرف گردد و اداره موقوفات از شکل سنتی خود خارج شود و بسترسازی های مناسب برای ایجاد و فعالیت آنها مهیا گردد:

1-گسترش بهره وری از اوقاف برای توسعه عمومی ضروری می نماید همانگونه که بعضی از حکومتهای عربی به برنامه ریزی برای اوقاف به عنوان یک ضرورت نگریسته و آن را در برنامه توسعه عمومی دولتشان گنجانده اند.

2-وقف می تواند بارهای مالی بودجه دولت را در زمینه توسعه کاهش دهد و از طریق کمک به دولت در اقدامات و برنامه های دولتی فرصتی را برای آن فراهم کند و همچنین در حمایت از برخی برنامه های موسسات حکومتی شرکت کند.

3-صندوقهای وقفی و درآمدهای آن می تواند در حل آثار جنبی خصوصی سازی و ایجاد اشتغال برای بیکاران موثر باشد و به این مورد باید توجه خاص شود زیرا بیکاری منشا همه تباهی هاست و با حل آن بسیاری از مشکلات فرهنگی و امنیتی جامعه برطرف می گردد و برای جذب انرژی های جامعه در راس آن جوانان فرصت های زیادی را ایجاد می کند.
4-با توجه به حجم کم درآمد موقوفات در ایران که به علت نحوه بهره برداری از موقوفه ها می باشد باید به فکر روشهایی جدید برای سرمایه گذاری در موقوفه ها بود تا بتواند تامین کننده نیازهای گسترده موجود در جامعه شود.

5-مشکلاتی که در امر بهره برداری از موقوفه ها به روشهای کنونی مثل اجاره دادن موقوفه ها پیش می آید باعث زیان دیدن آنها می شود. مثل تاخیر در پرداخت مال الاجاره و رجحان منافع مستاجر به منافع وقف که زیانهای سنگینی را متوجه وقف می کند و یا مشکل بزرگ خرابی و فرسودگی عمارت ها و ساختمان های وقف شده که سبب عقب ماندگی اوقاف و تجاوز به آن شده است.

6-وقف پول و ایجاد صندوقهایی که توان بهره برداری و سرمایه گذاری در آن را داشته باشند نسبت به وقف اموال غیرمنقول آنگونه که رواج دارد از امتیازهای مهمی برخوردار است از جمله آنکه پول در دسترس همگان است، قابلیت انتقال دارد و در مکانهای متعدد قابل استفاده است

و امکان بهره برداری از آن بسیار است و علاوه برآن دارای مثل است و با از بین رفتن عین مثل جانشین آن می شود و اصل پول از بین نمی رود. در ضمن ممکن الوصول بودن سرمایه های وقفی یک نیروی مالی قابل جایگزین ایجاد می کند که از اقتصاد کشور حمایت می کند. بررسی تخمینی خدمات وقف پول بیان می دارد که مزایایی بیشتر از وقف خانه و ملک دارد.

7-صندوقهای وقفی می توانند در راستای کاستن حجم دولت در فرآیند توسعه به مدرنیزه شدن جوامع اسلامی کمک کنند و این مفهومی فراتر از کمک مالی یک طرح و یا یاری رساندن به افراد است. مشارکت وقف در راه اندازی پروژه های اجتماعی یکی از ویژگیهای اصلی وقف است.

8-با ایجاد صندوقهای وقفی می توان توجه خاصی به برخی طبقات اجتماعی مثل خانواده، زنان، جوانان، اطفال و یا افرادی با نیازهای خاص مبذول داشت. (با متنوع کردن صندوقهای وقفی)

9-صندوقهای وقفی بعد از استقرار، نظامی را تشکیل می دهند که می تواند از بحرانها جلوگیری کند.
10-این نهادها می توانند حداقل استقرار مالی را برای برخی زمینه های توسعه اجتماعی فراهم کنند.

11-تامین بودجه برخی طرحهای بنیادی از طریق نظام سرمایه گذاری با ایجاد این صندوقها میسر می شود.
12- این نهادها در خصوصی سازی مشارکت دارند و به بهبود آثار اجتماعی آن کمک می کنند.

13-با توجه به اینکه پس از انقلاب خودگردانی و استقلال موقوفه ها از بین رفته است نیاز به نهادهای جدیدی که بتوانند با مدیریت کارآمد و مستقل برطرف کننده ضعفهای موجود باشند، احساس می گردد.

14-ایجاد صندوقهای وقفی راهی است برای بهینه سازی درآمدهای موجود است.
 

اهداف و نتایج صندوقهای وقفی

اهداف عمده این نهاد را می توان به شرح زیر برشمرد:
1-جمع آوری ثروت و کمک بهینه به افراد محروم

2-اطمینان از توزیع مجدد کارآمد و بهینه وجوه جمع آوری شده به گروههای خاص محروم و نیازمند بر اساس شرایط واقفان
3-بالابردن سطح رفاه افراد نیازمند

4-تقویت ارزشهای اجتماعی و فرهنگی و گسترش برنامه های آموزشی
5-بالا بردن سطح سلامت افراد محروم جامعه

6-فراهم ساختن تسهیلات برای فعالیتهای مذهبی
7-تشویق افراد نیکوکار به امور خیریه مثل وقف

8-با فعالیت صحیح این صندوقها به بخشهای نیازمند جامعه که کمک به آنها هدف افراد نیکوکار و موسسات خیریه است کمک بیشتری نسبت به زمانی که انگیزه خیرخواهی روش سنتی خود را طی کند خواهد شد.

9-فعالیت این صندوقها سبب کاهش بیکاری در سطح جامعه می شود.
10-تشویق به بکارگیری ابزارهای مالی اسلامی و ابزارهای توسعه آن
11- یکی دیگر از نتایج این صندوقها می تواند کم شدن فاصله طبقاتی باشد.
 

وضعیت فعلی نظام سرمایه گذاری وقف

بررسی ها درباره روند ارزیابی وضعیت فعلی سرمایه گذاری وقف نشان می دهد که این سرمایه گذاریها اغلب با این پدیده ها ارتباط دارند:
1-خلا موجود در طرح استراتژیک سرمایه گذاری وقف و ناتوانی تکنولوژیی که در آن بکار می رود.
2-خلا بین قلمرو قانونگذاری اقتصادی و شرایط سرمایه گذاری وقف
3-محدودیت مجاری سنتی و نظام سرمایه گذاری وقف
4-سوء مدیریت سرمایه گذاری وقف
5-سهل انگاری در حفظ دارایی های وقف یا تعدی به آن در برخی موارد
6-فقدان هماهنگی بین سازمانهای سرمایه گذاری وقف
7-ارزیابی نادرست داراییهای وقف

با توجه به اینکه عملکرد صندوقهای وقفی براساس سرمایه گذاری وجوه وقف شده می باشد اهداف سرمایه گذاری وقف را از نظر می گذرانیم:

1-حفظ داراییهای وقف
2-توسعه سرمایه وقف از طریق تبدیل به احسن کردن داراییهای وقف شده

3-حفظ ارزش داراییهای وقف در مقابل نوسانات اقتصادی
4-افزایش توانایی برای تحصیل عواید

5-پذیرایی ابزارها و نظاماتی که هماهنگ و منطبق بر شریعت اسلامی است.
6-تاکید بر نظامات اسلامی موفق و فعالیتهای اقتصادی اجتماعی
 

دلایل رکود و ناکار آمدی وقف در ایران

متاسفانه ما خود را از بهره مندی منابع وقف اموال سیال و برخی دارائیهای مالی که امروز در شکل جدید جوامع کارآمد می باشد محروم کرده ایم:

1-یکی از دلایل ناکارآمدی سیستم وقف در ایران این می باشد که اداره اوقاف به جای نظارت به موقوفات به اداره آنها می پردازد در حالیکه بررسی های صورت گرفته نشان می دهد اداره اوقاف در این حوزه تخصص ندارد و بازده کمی دارد. اوقاف باید حسابرسان متخصص داشته باشد تا مواظب اموال وقف شده، باشند و بررسی کنند که آیا به درستی در سرمایه گذاری بکاربرده می شوند یا خیر به عبارتی اوقاف باید ناظر باشد و نه مجری و اداره کننده.

2-عنصر اصلی بقای موسسات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خودگردانی آنهاست در حالیکه سازمان اوقاف، وقف های متصرفه زیادی را نگهداری می کند و هزینه نگهداری آنها بالا رفته در حالیکه نرخ بازده شان کم می باشد و این سازمان گرایش به بزرگ شدن پیدا کرده است و امکان رقابت سازنده را سلب کرده است. اصولا از نظر شرعی هم، هر موقوفه با توجه به وقف نامه و اهدافش باید مستقلا اداره شود که این کار مدیران حرفه ایی است که بتوانند این وجوهات را به درستی اداره کنند و صندوقهای وقفی مثل هر نهاد مالی دیگر، به متخصصان مالی و حرفه ای آزموده واگذار شود.

3-متاسفانه عملکرد اوقاف به روش اجاره داری محدود شده است در حالیکه می تواند از روشهای جدید مشارکت، انواع روشهای سرمایه گذاری مثل سرمایه گذاری در بازار سهام، بانکداری، فعالیت در بازار پولی و مالی و غیره استفاده کند.

4-عدم توجه به نیازهای جدید جامعه در نوع وقف و عدم تشریح و تبیین این نیازها برای مردم یکی دیگر از دلایل ناکارآمدی وقف در ایران می باشد. همچنین اوقاف باید مردم را از نتیجه اقدام و عمل خود در برابر مصرف درآمدهای اوقاف مطلع کند. اگر چنین باشد مردم در عمل اطمینان بیشتری به امانت داری متولیان و اداره اوقاف پیدا می کنند.

5-یکی از مکانیزم هایی که باید بازنگری شود و نواقص آن در راستای اهداف وقف رفع شود بحث ساماندهی نظام مالیاتی می باشد. تجربه موجود در کشورهای صنعتی نشان می دهد که روش های مالیاتی می تواند در جهت گسترش وقف قرارگیرد.

با توجه به وضعیت وقف در ایران و مسائل عنوان شده، ایجاد صندوق های وقفی می تواند برخی از مشکلات مطروحه را رفع کند.

در بخش وقف مثل هر بخش دیگری به برنامه ریزی نیاز است و ضرورت دارد که با توجه به ارتباط وقف با شریعت برنامه ریزی با درنظرگرفتن شریعت انجام گردد. در عین حال دیدگاه جدید بر نقش توسعه ای وقف تاکید دارد. برای اداره و تنظیم موسسات وقف بعضی از اصول مورد نیاز عبارتند از:
1-فعالیتهای وقفی باید توام با برنامه ریزی باشد.
2-در ساختار آنها بر خدمات عمومی تمرکز شود.

3-از طریق ساختار سازمانی نهادی وقف می توان حمایت از انفاق کنندگان را برای طرحهای مختلف تقویت کرد.
4-ساختارهای سازمانی و اداری آن ساده باشند.

5-ساختار سازمانی آن در رابطه با حجم کارکنان انعطاف پذیر باشند.
6-در توزیع اختیارات برای کنترل امور تعادل رعایت گردد و در صورت نیاز در برخی امور کارهای اجرایی را به مجموعه های خصوصی واگذار کند.

7-بین اداره سرمایه گذاری دارئیهای وقف و اداره برنامه های خدمات وقفی جدایی می باشد.
8-ارتباطات سازمانی به گونه ای کارآمد باشند.

9-سرمایه گذاری دارائیها در زمینه های مختلف متعادل باشد.
10-در سرمایه گذاریها مقررات شرعی رعایت گردد و از ریسک بالا اجتناب شود.

11-این موسسات باید بر حسب نوع ساختارشان بر اساس استانداردهای کاملا حرفه ای اداره شوند.
12-ساختار تشکیلاتی این موسسات باید بر اساس اوضاع و احوال قوانین کشور باشد و در صورت نیاز قوانین مربوطه وضع شوند.

13-بخش وقف به گونه ای باشد که به عنوان رقیب دیگر سازمانهای غیرانتفاعی عمل نکند.
14-مامور اجرایی باید متکی به نوآوری، ابتکار و خلاقیت باشد.

15-مدیریت این موسسات باید به گونه ای باشد که بین بررسی های جمعی و تصمیمات شخصی تعادل ایجاد کند.
16-این موسسات باید دارای درجه بالایی از ارتباطات با موسسات حکومتی و سایر سازمانهای موجود در جامعه باشد.

17- واما کارکنان این باید صلاحیتهای علمی، تخصصی برای نوع کاری که به عهده دارند را داشته باشند و به اندازه کافی در آن زمینه تجربه حرفه ای داشته باشند.
18-در اداره دارائیهای وقفی باید مراقب بود که با پاسخگویی کامل به نیازهای امروز پرداختهای آتی را به خطر نیندازیم.

19-به شخصیت حقوقی رسمی غیردولتی موقوفات تاکید شود. این وضعیت به آنها اجازه می دهد که از نظر مالی خودگردان باشند.

20-اصل شفافیت باید در عملکرد این صندوقها رعایت گردد. آنها باید گزارشهای مالی خود را به عموم اعلام کنند تا اعتماد مردم و سایر نهادهای رسمی را جلب کرده و آمار کمکها و اهدایی های خود را ارائه دهند، همچنین باید بیلان مالی خود را به مقامات دولتی ارائه دهند.

21-مدیریت این نهادها باید غیرمتمرکز باشد و همانگونه که در تجربه سایر کشورهای موفق در این زمینه مشاهده می شود دولت با مکانیزمهای خاص همچون سپر مالیاتی از آنها حمایت کند.
22-شخص مدیر در این صندوقها باید مسئول اداره کارآمد و موثر وجوه(25)بوده و خود را اصلا درگیر کارهای اجرایی نکند.
 

پی نوشت:

1- Endowment Funds.
2- سیاح، سجاد، طرح پیشنهادی تاسیس موسسه وقف مالی به عنوان یک نهاد اسلامی، مجموعه مقالات کنفرانس بین الملی تامین مالی اسلامی، ص 48.
3- الف. سعادت فر، جواد، امکان سنجی فقهی وقف پول، مجموعه مقالات وقف در بازار سرمایه، دانشگاه مفید، 1384.
ب. ملکوتی فر، ولی...، امکان سنجی وقف پول مبتنی بر فقه شیعه، مجموعه مقالات وقف در بازار سرمایه، دانشگاه مفید، 1384.
ج. حائری، محمدحسین، بررسی فقهی سرمایه گذاری در وقف، مجموعه مقالات وقف در بازار سرمایه، دانشگاه مفید، 1384.
د. کسایی، سیدعلی، وقف پول، فصلنامه وقف میراث جاویدان، شماره 51، پاییز84.
4- رضایی، مجید، وقف و امور خیریه در بازار سرمایه، مجموعه مقالات وقف در بازار سرمایه، دانشگاه مفید، 1384، ص 146.
5- Scientific Charity.
6- Endowment.
7- Excies Taxes.
8- Private Foundation.
9- Bord Of Directors.
10- Endowment Foundation.
11- Corporate Foundation.
12- Operating Foundation.
13- Community Foundation.
14- Endowment.
15- Stewardship.
16- بوریس، الیزابت، نهادهای وقفی و خیریه در آمریکا، ترجمه: صادق عبادی، فصلنامه وقف میراث جاویدان، شماره 58، تابستان 86، صص 80- 95.
17- ریاحی سامانی، نادر، چگونه وقف کنیم،مشهد، مهبان، بهار 1383.
18- Trust.
19- Private Trust.
20- Public Trust.
21- Investment Agency Funds.
22- Organization Endowment Funds.
23- Permanent Endowment Funds.
24- Term Endowment Funds.
25- Endowment Fund Management.
 

منبع:
میراث جاویدان

نویسنده: الهه سالاران
پژوهشگر دانشگاه مفید
*این مقاله در تاریخ 1402/5/23 بروز رسانی شده است.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط