همزیستی مسالمت آمیز با غیر مسلمانان با توجّه به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
تدوین قانون اساسی به وسیله ی مجلسی از فقیهان، متخصّصان و صاحب نظران، بر اساس معیارهای اسلامی صورت گرفته، و بسیاری از اصول تنظیم شده، دارای پشتوانه آیات و روایات معصومان علیه السلام است.
آن چه در این فصل بدان توجّه می شود، بررسی اصولی چند از قانون اساسی است که در بُعد داخلی، روابط دوستانه و مسالمت آمیز را با پیروان ادیان آسمانی بیان می دارد، و در بُعد
بین الملل، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را با سایر ملل و دول تبیین می کند.
گفتار اول : همزیستی مسالمت آمیز با اقلیت های دینی در ایران
می خوانند.
قانون اساسی، برای اقلیت های دینی ارزش و احترام خاصّی قایل، و ضامن آزادی و حقوق ملّی آنان است و این یکی از مزایای بزرگ اسلام شمرده می شود که عدالت اجتماعی را برای همه ی ساکنان خود، با وجود اختلاف مذهب، نژاد، قوم، زبان و رنگ تأمین می کند.
در اصل «سیزدهم قانون اساسی» آمده است:
ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت دینی شناخته می شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می کنند.
ذکر چند نکته در این جا قابل توجّه است:
نکته ی اوّل: وضعیت دین های ساختگی در ایران
سختت گیری اسلام با این افراد، بدین معنا نیست که اسلام برای «انسان ها»، احترامی قایل نیست. از دید اسلام، همه ی انسان ها برابرند؛ ولی گروه های «خارجی» برای پیشبرد و گسترش اهداف اسلام خطرناکند؛ چه این که ممکن است میان جامعه، تبلیغات ضدّ اسلام و قرآن انجام دهند.
پیامبر اکرم در سیره ی عملی اش، با پیروان ادیان آسمانی مثل مسیحیت و یهودیت رفتار مسالمت آمیز داشت؛ امّا با بت پرستی سرسختانه مبارزه می کرد؛ چه این که بت پرستی، دین شمرده
نمی شود؛ بلکه انحراف و گمراهی آشکار است که وظیفه ی الاهی پیامبرصلی الله علیه و آله ایجاب می کرد در مقابل آنان آرام ننشیند.
نکته ی دوم: وضعیت «صابیین»
إنّ الذینَ آمَنوا وَ الّذینَ هادُوا و النَّصاری و الصّابِئینَ مَن آمَنَ بِاللهِ والیَومِ الآخِرِ وَ عَمِلَ صالحِاً فَلَهُم أجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَ لا خَوفٌ عَلَیهِم و لاهُم یَحزَنُونَ. پرسشی که مطرح می شود، این است که چرا قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از «صابیین» ذکری به میان نیاورده و آنان را به رسمیت نشناخته است؟
در پاسخ باید گفت: اوّلاً این طایفه در اثر کمی جمعیت و اصرار آنان به نهان داشتن آیین خود و منع از دعوت و تبلیغ و اعتقاد بر این که آیین آنان، «آیین اختصاصی» است، نه عمومی، و پیغمبرشان فقط برای نجات آنان مبعوث شده است و بس، وضع آنان به صورتی اسرارآمیز درآمده و جمعیت آنان رو به انقراض است ، و ثانیاً برخی، این طایفه را شاخه ای از دو مذهب مسیحیّت یا یهودیت می دانند.
نکته ی سوم: احوال شخصیه ی اقلیت های دینی در ایران
نکته ی چهارم: فعّالیت های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اقلیت های مذهبی
اقلیت های دینی، افزون بر برخورداری از آزادی هایی که در اصل سیزدهم ذکر شد، طبق اصل بیست و ششم می توانند فعالّیت های سیاسی و اجتماعی هم داشته باشند مشروط بر این که اصول مندرج در این مادّه نقض نشود.
گذشته از این، تشکیل اجتماع ها و راهپیمایی ها بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخلّ مبانی اسلام نباشد، برای همگان و از جمله اقلیت های دینی آزاد است. در اصل «بیست و هفتم قانون اساسی» می خوانیم: تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخلّ به مبانی اسلام نباشد، آزاد است.
اهل کتاب هم چنین می توانند از زبان های محلّی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات مخصوص خود در کنار زبان فرسی، استفاده کنند. در اصل «پانزدهم قانون اساسی» آمده است: زبان و خط رسمی مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد؛ ولی استفاده از زبان های محلّی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آن ها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.
از آن جا که در ایران، اقوان و قبایل پراکنده و متنوّعی زندگی می کنند، قانونگذار ضمن آگاهی از این مطلب، ذیل اصل پانزدهم قانون اساسی، به تمام گروه ها و قبایل اجاره داده است که از بان محلّی خود استفاده کنند که به مفاد آن، این حقّ فرهنگی، شامل پیروان اقلیت های دینی هم
می شود. افزون بر این که اقلیت های دینی حق دارند در مجلس شورای اسلامی، نماینده، داشته باشند. در مجموع، پنج نماینده ی برای کلّ اقلیت های غیر مسلمان در نظر گرفته شده است. در اصل« شصت و چهارم» آمده است: ... زرتشتیان و کلیمیان هر کدام یک نماینده، مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعاً یک نماینده، و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هر کدام یک نماینده انتخاب می کنند.
گفتار دوم : همزیستی مسالمت آمیز با ملّت ها و دولت های دیگر
از لحاظ مواضع جهانی، جمهوری اسلامی ایران، موارد مربوط به اصول و مبانی سیاست خارجی ایران، مانند نفی سلطه در سیاست خارجی، تأکید بر حفظ استقلال... حلّ و فصل مسالمت آمیز اختلافات و نیز تأکید بر اصل عدم مداخله، اصل همزیستی مسالمت آمیز، احترام به مرزهای بین المللی و حلّ مسالمت آمیز اختلافات داخلی بازیابی می شود.
اصل یازدهم، اصل چهاردهم و فصل دهم قانون اساسی ، اهداف، اصول و آرمان های ذیل را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بیان می دارد:
1. نفی هر گونه سلطه جویی، سلطه پذیری، ستمگری و ستم کشی (اصل یکصد و پنجاه و دوم)؛
2. حفظ استقلال همه جانبه، وحدت و تمامیت ارضی کشور (اصل یکصد و پنجاه و دوم)؛
3. ائتلاف و اتّحاد ملل اسلامی و کوشش در جهت تحقّق بخشیدن به وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام(اصل یازدهم)؛
4. دفاع از حقوق همه ی مسلمانان و رفتار مبتنی بر اخلاق حسنه، قسط و عدل اسلامی با غیر مسلمانان (اصل چهاردهم)؛
5. عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر(اصل یکصد و پنجاه و دوم)؛
6. داشتن روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب (اصل یکصد وپنجاه و دوم)؛
7. ممنوعیت انعقاد قراردادهایی که به گونه ای سبب سلطه ی بیگانه بر منابع طبیعی، اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شؤون کشور شود (اصل یکصد و پنجاه و چهارم)؛
8. سعادت انسان در کلّ جامعه ی بشری (اصل یکصد و پنجاه و چهارم)؛
9. شناسایی وآزادی و حکومت حقّ و عدل به صورت حقّ همه ی مردم جهان ( اصل یکصد و پنجاه و چهارم)؛
10. حمایت از مبارزه های حق طلبانه مستضعفان در برابر مستکبران در هر نقطه از جعان، در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملّت های دیگر (اصل یکصد و پنجاه و چهارم)؛
11. اعطای پناهندگی سیاسی به متقاضیان به پناهندگی در صورتی که طبق قوانین ایران، خائن و تبهکار شناخته نشوند (اصل یکصد و پنجاه و پنجم)؛
سیاست صلح آمیز و مسالمت آمیز ایران را ضمن سه قسمت ذیل بررسی می کنیم:
قسمت اوّل: کوشش برای وحدت جهان اسلام
به حکم آیه ی کریمه ی إنَّ هذِهِ أُمَّتُکُم أُمهً واحدهً و أنا رَبُّکُم فَاعبُدونَ، همه ی مسلمانان یک امّتند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظّف است سیاست کلّی خود را بر پایه ی ائتلاف و اتّحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش و پی گیری به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقّق بخشد.
نیز در اصل «سوم بند 16» آمده است:
تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهّد برادرانه نسبت به همه ی مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان.
در اصل «یکصد و پنجاه و دوم»، ضمن تشریح سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، یکی از اصول سیاست خارجی را دفاع از حقوق همه ی مسلمانان جهان متذکّر شده است.
یکی از اهداف مهمّ سیاست خارجی، دفاع از حقوق همه ی مسلمانان جهان است. بدین معنا خود را متعهّد و ملزم می داند تا در گوشه ای از دنیا که به حقّ مسلمانی تجاوز شود، از حقوق آن ها دفاع کند و جلو تجاوز به آن را در حدّ توان خود بگیرد.
این روش و عمل کرد، هیچ گاه اصل همزیستی مسالمت آمیز منافی نیست؛ چه این که تشکیل اتّحادیه های منطقه ای یا بین المللی امری است که منشور سازمان ملل از آن حمایت می کند و یکی از اهداف مهمّ حقوق بین الملل معاصر، جلوگیری از ستم ها و تجاوزهایی است که به پیروان مذاهب می شود.
البته دکترین برادری با مسلمانان و حمایت از مستضعفان جهان را نباید به معنای مداخله در امور داخلی کشورهای مسلمان و تحریک جنبش های رهایی بخش گرفت؛ زیرا این دکترین در چارچوب مقرّرات حقوق بین الملل به معنای این است که جمهوری اسلامی می تواند همبستگی خود را با مسلمانان، از طریق پیوستن به اتّحادیه ها یا پیمان هایی ظاهر سازد که به نحوی در تحقّق این هدف دخیلند.
قسمت دوم: حمایت از مستضعفان
نکته ی دیگر آن است که هیچ گاه، اصل همزیستی مسالمت آمیز، به صورت مطلق و بدون قید و شرط مورد پذیرش نیست و در مواردی این اصل، محدود و مقید می شود و آن جا که ادامه ی سیاست همزیستی مسالمت آمیز، منافع حیاتی مسلمانان جهان یا عموم انسان ها را به مهاطره می- اندازد، «دفاع مشروع در حقوق بین الملل اسلامی صور گوناگونی به خود می گیرد: اوّل: به جایی که کشوری در روابط خود با کشورهای اسلامی، نقض بی طرفی کرده و مثلاً چون بنی فریظه و قریش، دشمنان را تحریک یا یاری کرده باشد. در این صورت، چه بسا که دولت اسلامی نیز برای پاسداری از حریم و منافع خویش، خود را ناگزیر از اقدام متقابل می بیند. دوم: مداخله ی بشر دوستانه؛ حمایت از اصیل ترین آرمان انسانی...
هم اکنون سازمان ملل با آن که اعلام داشته است که اصولی هم چون همزیستی مسالمت آمیز ، تحریم توّسل نامشروع به زور و نیز تحریم مداخله در امور خاص کشورها، پایه های اساسی این سازمان را تشکیل می دهند، با این وصف در مواردی که صلح و امنیت جامعه ی بین المللی به مخاطره افتاده باشد، به تعطیل همه ی این اصول فرمان می دهد(فصل هفتم منشور سازمان ملل، ماده ی 39-51) . »
قسمت سوم: همزیستی مسالمت آمیز با دولت های غیر محارب
به حکم آیه ی شریفه ی : لا یَنهاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدِّینِ وَ لَم یُخرِجُوکُم مِن دیارِکُم أن تَبَرُّوهُم و تُقسِطوا إلیهِم إِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُقسطینَ، دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظّفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حقّ کسانی اعتبار دارد که بر ضدّ اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند.
در بخشی از اصل «یکصد و پنجاه و دوم» همین مطلب مورد تأکید قرار گرفته است:
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بر اساس نفی هر گونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه ی مسلمانان و عدم تعهّد در برابر قدرت های سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار گشته است.
سیاست همزیستی مسالمت آمیز جمهوری اسلامی با دیگر جوامعِ غیر مسلمان، بر اساس دستور صریح اسلام و آموزه های قرآن کریم است. صلح در روابط بین الملل، اصل اساسی شمرده می شود و سیاست جنگ طلبانه محکوم است. از آن جا که صلح بین دولت ها و به نفع همه است، دولت اسلامی وظیفه دارد از طریق گفت وگو و رفتار مسالمت آمیز، مشکلات خود را حلّ و فصل کند و در همه حال، صلح، گفت و گو و همزیستی مسالمت آمیز را بر جنگ و کشمکش نظامی ترجیح دهد.
همان طور که از دو اصل پیش گفته به دست می آید، سیاست صلح طلبی و همزیستی مسالمت آمیز جمهوری اسلامی ایران به صورت مطلق، آن هم با تمام دولت ها نیست؛ چه این که اوّلاً رابطه ی صلح آمیز با دولت ها باید «متقابل» باشد؛ بنابراین، چنان چه کشوری به سیاست جنگ طلبی و کشمکش نظامی روی آورد، دولت اسلامی موظّف به حفظ چنین رابطه ای نیست، و ثانیاً واژه ی «دولت های غیر محارب» می رساند که رابطه، با دولتی مجاز است که از اساس نامشروع نباشد و هم چون رژیم اشغالگر قدس ماهیتی ضدّ بشری و ضدّ قانونی نداشته باشد.
پى نوشت ها:
.ر.ک:قاسم شعبانی ،حقوق اساسی و ساختار حکومت جمهوری اسلامی ایران،ص 88و118.
. ر.ک: مارسل بوازار، اسلام و حقوق بشر، ص 103-106.
. بقره(2) ، 62:« در حقيقت، کساني که [به اسلام] ايمان آورده، و کساني که يهودي شده اند، و ترسايان و صابئان، هر کس به خدا و روز بازپسين ايمان داست و کار شايسته کرد. پس اجرشان را پيش پروردگارشان خواهند داشت، و نه بيمي بر آنان ايت، و نه اندوهناک خواهند شد».
. ر.ک: ناصر مکارم شيرازي و ديگران، تفسير نمونه ، ج 1 ، ص 289.
. ر.ک: قاسم شعباني ، پيشين ، ص 88.
. مجله سياست خارجي، «مواضع جمهوري اسلامي ايران در سياست خارجي» سال هفتم (1372 )، ش 4، ص 935.
. ر.ک: قانون اساسي ، اصل يکصد و پنجاه و دوم الي يکصد و پنجاه و پنجم.
. انبيا(21)، 92 : « اين است امّت شما که امتي يگانه است، و منم پروردگار شما، پس مرا بپرستيد».
. ر.ک: جواد منصوري، نظري به سياست جمهوري اسلامي ايران ، ص 51.
. هدايت الله فلسفي، حقوق بين الملل عمومي ، جزو دانشکده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي، سال تحصيلي 74-1373، ج 2 ، ص 120.
. ر.ک: منوچهر محمدي، اصول سياسي خارجي جمهوري اسلامي ايران، ص 39.
. سيد خليل خليليان، حقوق بين الملل اسلامي، ص 232-233.
. ممتحنه(60)، 8:« خدا شما را از کساني که در[کار] دين با شما نجنگيده اند و شما را از ديارتان بيرون نکرده اند، باز نمي دارد که با آنان نيکي کنيد و با ايشان عدالت ورزيد، زيرا خدا دادگران را دوست مي دارد.» منبع:کریمی نیا محمدمهدی ،مراکز انتشارات مؤسسه آموزشی و پرورشی امام خمینی،1383،صص351-358.
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله