پژوهشی در زمینه آیة‏الاکمال(1)

«الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم‏الاسلام دینا»;(مائده:3) امروز کافران از دین شما مایوس و ناامید شدند. پس، از آنان نترسید و از من بترسید. امروز برای شما دینتان را کامل و نعمت‏خود را بر شما تمام کردم و برای شما اسلام را به‏عنوان دین پسندیدم.
يکشنبه، 24 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پژوهشی در زمینه آیة‏الاکمال(1)
پژوهشی در زمینه آیة‏الاکمال(1)
پژوهشی در زمینه آیة‏الاکمال(1)

نويسنده: سید احمد فقیهی
«الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم‏الاسلام دینا»;(مائده:3)
امروز کافران از دین شما مایوس و ناامید شدند. پس، از آنان نترسید و از من بترسید. امروز برای شما دینتان را کامل و نعمت‏خود را بر شما تمام کردم و برای شما اسلام را به‏عنوان دین پسندیدم.

مقدمه

خدای تعالی در آیه سوم از سوره مبارکه مائده، پس از ذکر برخی از محرمات - مانند خون و گوشت تعدادی از حیوانات - به‏صورت جمله‏ای معترضه، از روزی با این ویژگی‏ها یاد می‏کند:
1- روز ناامیدی کافران از دین شما مسلمانان;
2- روز برداشته شدن زمینه ترس مسلمانان از کافران;
3- روز کامل شدن دین;
4- روز اتمام نعمت الهی;
5- روزی که خداوند اسلام را به عنوان دین برای مسلمانان پسندید.
با توجه به ویژگی‏هایی که در آیه کریمه برای این روز بیان شده، روشن می‏شود که در این روز، واقعه مهمی اتفاق افتاده که این ویژگی‏هارابه همراه داشته است. بنابراین، برای مشخص شدن این روز، باید روزهای مهم تاریخ اسلام را بررسی کنیم تا معلوم شود این ویژگی‏ها و خصوصیات در کدام روز جمع شده است.
از سوی دیگر، باید جهات مقابل این خصوصیات نیز روشن گردد; مانند این‏که:
1- طمع و امید کافران در چه موضوعی بوده که به ناامیدی مبدل شده است؟
2- ترس مسلمانان از کافران در چه زمینه‏ای بوده که زمینه آن برداشته شده است؟
3- نقصان دین در چه اصلی یا فرضی یا حکمی بوده که در این روز کامل گردیده است؟
4- نعمت الهی چه کمی و کاستی داشته که به اتمام رسیده است؟
5- عدم رضایت پروردگار چه دلیلی داشته که در این روز، رضایت الهی نسبت‏به دین اسلام حاصل شده است؟
به‏منظور روشن شدن مصداق این روز مهم (الیوم) و واقعه مهمی که در این روز اتفاق افتاده و خداوند با این عظمت از آن یاد می‏کند، ابتدا اجزا و مفردات آیه کریمه و خصوصیاتی که آیه برای این روز بیان کرده‏است‏بررسی می‏گردد تا مشخص شود که این روز کدام‏یک از روزهای تاریخ حیات پیامبر گرامی‏صلی الله علیه وآله اسلام بوده است.

مفردات آیه

«الیوم‏»: از معانی متعددی که در کتب لغت‏برای «یوم‏» بیان شده، سه معنا مشهورتر و رایج‏تر است:
1- مدت زمانی که از طلوع فجر تا غروب خورشید را دربر می‏گیرد، در مقابل شب;
2- برهه‏ای از زمان یا مطلق زمان (روز یا شب);
3- «حین‏» یا هنگام.
ابن فارس می‏گوید: «الیوم واحد من الایام‏»; یکی از روزها را یوم گویند.
- در لسان‏العرب، ابن منظور چنین گفته است: «الیوم مقداره من طلوع الشمس الی غروبها... و قالوا اناالیوم افعل کذا لایریدون یوما بعینه و لکنهم یریدون الوقت الحاضر»; روز از طلوع خورشید تا غروب است و گاهی مراد زمان حاضر است.
فیومی در المصباح المنیر می‏گوید: «اوله من طلوع الفجر الثانی الی غروب الشمس‏»; ابتدای آن از طلوع فجر دوم تا غروب خورشید است. به‏دنبال آن، می‏گوید: «الیوم مذکر و جمعه ایام و تایث الجمع اکثر، فیقال ایام مبارکة و شریفة والتذکیر علی معنی‏الحین والزمان. والعرف قد طلق الیوم و یرید الوقت والحین نهارا کان اولیلا...»;
کتاب التحقیق فی کلمات‏القرآن برای هر کدام از این سه معنا آیاتی به‏عنوان شاهد آورده است:
الف - یوم به معنای روز، در مقابل شب: «قال موعدکم یوم‏الزینة و ان یحشرالناس ضحی‏»(طه:59); «فمن کان منکم مریضا او علی سفر فعدة من ایام اخر...»(بقره: 185)
ب - استعمال کلمه یوم در معنای مطلق زمان (روز یا شب) - برهه‏ای از زمان: «قالوا لا طاقة لناالیوم بجالوت و جنوده‏»(بقره:249)، «لقدنصرکم‏الله فی‏مواطن‏کثیره و یوم حنین...»(توبه: 25)
ج - یوم به معنای حین: «لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه‏»(توبه: 108)، «و جعل لکم من جلودالانعام بیوتا تستخفونها یوم ظعنکم و یوم اقامتکم...» (نحل:80)
تمامی مفسران الف و لام در کلمه «الیوم‏» را برای عهد می‏دانند. عده‏ای به آن تصریح دارند و دیگران از معنا و تفسیری که بیان کرده‏اند، به نظر می‏رسد که الف و لام را برای عهد گرفته‏اند. ابی السعود در تفسیر خود آورده است: «اللام للعهد والمراد به الزمان الحاضر و ما یتصل به من الازمنة الماضیة والآتیة و قیل: یوم نزولها...» (1) ابن حیان اندلسی می‏گوید: «الالف واللام للعهد... .» (2)
در نتیجه، معنای «الیوم‏» امروز یا آن روز است.
در این‏که الف و لام عهد اشاره به چه روزی دارد، دو نظر مطرح شده است:
1- روز معین - یعنی، روز نزول آیه: «قیل: ارید یوم نزولها...» (3)
2- زمان حاضر و زمان‏های نزدیک به آن از گذشته و آینده: «المراد به الزمان‏الحاضر و ما یتصل به و یدانیه من الازمنة....» (4)

تقدیم «الیوم‏» و «لکم‏»

در تمام زبان‏ها، قرار بر این است که در جمله، بخشی یا کلمه‏ای را که بیش‏تر مورد نظر گوینده است و اهمیت دارد در ابتدای کلام ذکر می‏کنند. در آیه کریمه مزبور، کلمه «الیوم‏» با توجه به این‏که ظرف است، بر تمامی کلام سبقت گرفته و در ابتدای آیه ذکر شده و این به دلیل عظمتی می‏باشد که خداوند برای این روز قایل شده است. مرحوم علامه طباطبائی; چنین بیان کرده‏اند: «ان التقدیم للدلالة علی تفخیم امرالیوم و تعظیم شانه....» (5)
همچنین مقدم شدن کلمه «لکم‏» جار و مجرور برای اعلان این مطلب است که منفعت و مصالح شما مورد نظر بوده و نیز ایجاد علاقه است نسبت‏به آنچه که بعدا ذکر خواهد شد; «تقدم الجار والمجرور للایذان من اول الامر بان‏الاکمال لمنفعتهم و مصلحتهم کما فی قوله تعالی: الم نشرح لک صدرک.» (6)
در کلمه «علیکم‏» نیز همین مطلب مورد نظر بوده است و نیز «علیکم‏» متعلق به «نعمتی‏» نیست; زیرا معمول مصدر بر آن مقدم نمی‏شود، هرچند گفته‏اند: اگر ظرف باشد اشکالی ندارد. (7)
«یاس‏»: در مقابل رجا و امیدواری، به معنای قطع و بریده شدن آرزوها و امیدهاست. ابن فارس در مقائیس اللغة می‏گوید: «الیاس قطع‏الرجاء.»
ابن منظور در لسان‏العرب، «یاس‏» را چنین معنا کرده است: «القنوط و قیل: نقیض‏الرجاء.»
در قاموس‏المحیط چنین آمده است: «الیاس ضدالرجاء او قطع الامل.»
راغب اصفهانی نیز یاس را از بین رفتن آرزوها معنا کرده است.
«خشی‏»: این واژه به معنای «ترس‏» است، اما اهل لغت و تفسیر برای خوف و خشیت تفاوت‏هایی بیان کرده‏اند. راغب اصفهانی می‏گوید: «خشیت ترس آمیخته با تعظیم است و معمولا همراه با علم به چیزی‏که از آن می‏ترسد، می‏باشد و به همین دلیل علما بدان منحصر شده‏اند:
اقرب‏الموارد از کلیات ابوالبقاء نقل می‏کند که خشیت از خوف شدیدتر است.
جزایری در فروق اللغات از محقق طوسی نقل می‏کند که خوف حالتی است در نفس بر اثر انتظار عقاب یا عذاب، ولی خشیت‏حالتی است که در اثر شعور به عظمت‏خالق و هیبت آن حاصل می‏شود.
مرحوم علامه طباطبائی‏رحمه الله در المیزان از جمله تفاوت‏هایی که بین خوف و خشیت‏بیان می‏کند این است که «خشیت‏» تاثر قلب از روی‏آوردن شر است، ولی «خوف‏» تاثر عملی و اقدام به عمل در مقابل هراس درونی می‏باشد. بنابراین، خداوند در توصیف انبیاعلیهم‏السلام می‏فرماید: «ولا یخشون احدا الاالله‏»، در صورتی‏که خوف را در بسیاری از موارد برای انبیاعلیهم‏السلام اثبات نموده است: «فاوجس فی نفسه خیفة موسی.» (8)
کتاب التحقیق فی کلمات‏القرآن «خشیت‏» را چنین معنا کرده است:
«هوالمراقبه والوقایة مع‏الخوف بان یراقب اعماله و یتقی نفسه مع‏الخوف والملاحظة.»
آنچه از مجموع این اقوال و گفتارها استفاده می‏شود این است که «خشیت‏» نوع خاصی از ترس و خوف و همراه با ادراک و شعور عظمت‏خداوند و حالتی درونی است، ولی «خوف‏» اعم از آن می‏باشد. برخی «خوف‏» را به مرحله عمل و «خشیت‏» را به مرحله درون و برخی «خشیت‏» را خوف و عمل (مراقب) می‏دانند.

«اکمال‏» و «اتمام‏»:

راغب اصفهانی می‏گوید: «کمال هر چیزی به حاصل شدن آن غرضی است که در آن وجود دارد و تمام هر چیزی رسیدن آن به حدی است که احتیاج به چیز دیگری ندارد و در مقابل، ناقص موجودی است که به چیزی خارج از خود احتیاج دارد.»
صاحب کتاب التحقیق فی کلمات القرآن چنین آورده است: غالبا «تمام‏» در کمیات و «کمال‏» در کیفیات استعمال می‏شود. کمال پس از تمام شدن اجزا محقق می‏شود، به این صورت که خصوصیات دیگری به آن اضافه شود. در نتیجه، کمال پس از تمام است و کمال، در دین و تمام، در نعمت‏به‏کار گرفته شده; چون دین پس از تمام شدنش به احکام و آداب و بیان معارف الهی، خداوند آن‏را به ولایت و تعیین خلیفه و جانشین پس از پیامبرصلی الله علیه وآله کامل گردانید تا مرجع مردم در ادامه دین باشند.
در نهایت، باید بگوییم که معنای اکمال و اتمام به‏یکدیگر نزدیک است و تفاوتی که برای این دو واژه می‏توان بیان کرد این است که آثاری که برای اشیا وجود دارد بر دو گونه است:
یک قسم آثاری است که با جمع شدن تمام اجزای اثر حاصل می‏گردد، به‏گونه‏ای که اگر یک جزء نباشد ناقص است و اثر بر آن مترتب نمی‏گردد; مانند روزه‏ای که اگر تمام روز را پرهیز کنند، صحیح است، ولی اگر به جزئی از آن اخلالی وارد شود باطل می‏باشد. بنابراین، در مورد روزه لفظ «تمام‏» استعمال شده‏است: «ثم اتموا الصیام الی اللیل.»(بقره:187)
نوع دوم آثاری است که بر اجزا مترتب است; یعنی، هر جزئی اثر خود را دارد و اگر همه اجزا جمع شوند، تمام اثر مطلوب حاصل می‏گردد. بنابراین، درباره 30 روز از ماه می‏فرماید: «و لتکملوا العدة.»(بقره: 185) پس هر روز از روزه اثر خود را دارد، صرف نظر از روز دیگر; مثلا، ساختمان تا زمانی‏که قابل سکونت نشود، تمام نیست و ناقص می‏باشد، ولی بچه در رحم و جنین در ابتدای تولد تمام است و نقصی ندارد، ولی هنوز کامل نشده است و قابل رشد می‏باشد.
«رضی‏»: به معنای رضایت، خشنودی، پسندیدن و موافق میل و طبع بودن است. البته در موقعی که همراه «لام‏» استعمال شود، معنای اختیارکردن دارد.
زبیدی در تاج العروس، «رضیت‏به و ارتضاه لصحبته‏» را به معنای اختیارکردن آورده است.
در المصباح المنیر، فیومی می‏گوید: «رضیت‏الشی‏ء و رضیت‏به: اخترته.» مفسران نیز درباره کلمه «رضیت له‏» معنای اختیارکردن را آورده‏اند.
آلوسی در روح المعانی گفته که در «رضی‏» معنای اختیار در نظر گرفته شده و به این دلیل، با «لام‏» متعدی شده است. (9)

معترضه بودن بخشی از آیه

در آیه‏3 سوره مبارکه مائده، پس از این‏که خداوند حرام بودن چیزهایی را بیان می‏کند و مواردی را استثنا می‏نماید، در وسط این کلام - یعنی، بیان موارد حرام و موارد استثنا - کلامی را می‏آورد که هیچ‏گونه ارتباط ظاهری و معنایی با قبل و بعد ندارد: «حرمت علیکم ... و ان تستقسموا با لازلام الیوم ... فمن اضطر...» از ابتدای آیه تا کلمه «بالا زلام‏» کاملا مربوط به هم و نیز «فمن اضطر» مربوط به احکام صدر آیه است، ولی در بین این‏ها بخش‏هایی که با کلمه «الیوم‏» شروع شده هیچ‏گونه ارتباطی با قبل و بعد آیه ندارد.
شواهد گویایی وجود دارد که این قسمت‏ها ارتباطی با کل آیه و قبل و بعد آن ندارد و کلامی مستقل می‏باشد که مطلب مستقلی را بیان می‏کند:
1- از نظر معنای کل آیه، اگر این بخش برداشته شود نه تنها ضرری به معنای آیه نمی‏رسد و اخلالی در مفهوم پیدا نمی‏شود، بلکه ارتباط فقرات مربوط به هم بهتر نیز خواهد بود. هم‏چنین اگر مجموعه آیاتی را که در این زمینه (حرام بودن گوشت تعدادی از حیوان‏ها) نازل شده در کنار یکدیگر قرار دهیم، کاملا روشن خواهد شد که در سوره مائده این قسمت معترضه می‏باشد.
در سوره‏های بقره، نحل، انعام و مائده - به‏ترتیب - آیاتی چنین نازل شده است:
«انما حرم علیکم المیتة والدم و لحم‏الخنزیر و مااهل به‏لغیرالله‏فمن اضطر غیر باغ...»(بقره:173)
«انما حرم علیکم المیتة والدم و لحم‏الخنزیر و ما اهل‏لغیرالله‏به‏فمن‏اضطر غیرباغ...»(نحل: 115)
«... الا ان یکون میتة او دما مسفوحا او لحم خنزیر فانه رجس او فسقا اهل لغیرالله به فمن اضطر...»(انعام: 145)
«حرمت علیکم المیتة والدم و لحم‏الخنزیر و ما اهل لغیرالله به... فمن اضطر فی...» (مائده:3)
در تمام این آیات، که شباهت فراوانی از جهت لفظ و معنا و سیاق با یکدیگر دارند، بلافاصله پس از بیان چیزهایی که حرامند، موارد استثنا (فمن اضطر) آمده، ولی در سوره مائده، بین این دو بخش، قسمت‏هایی با کلمه «الیوم‏» آمده که از نظر معنا، هیچ‏گونه ارتباطی به قبل و بعد ندارد. در نتیجه، معلوم می‏شود که این قسمت (الیوم) مستقل یا معترضه است.
2- روایات شان نزول و اسباب نزول آیه همگی این بخش از آیه (الیوم) را تنها ذکر کرده و هیچ شان نزولی این قسمت را همراه کل آیه نیاورده است. این نیز دلیل روشنی بر استقلال این قسمت از آیه می‏باشد.
طبری از سدی، وسیوطی و عبدبن حمید از شعبی نقل می‏کنند که آیه «الیوم اکملت لکم دینکم‏» روز عرفه نازل شده است. (10)
هم‏چنین اهل سنت روایات مشهوری نقل کرده‏اند که یهود به عمر گفتند: در کتاب شما آیه‏ای هست که اگر بر ما یهودیان نازل شده بود، ما آن روز را عید قرار می‏دادیم و این آیه همان «الیوم اکملت لکم دینکم‏» می‏باشد. (11) روایاتی نیز گریه عمر را هنگام نزول این آیه نقل می‏کند. (12)
گذشته از این‏ها، روایات فراوانی که از طریق فریقین نقل شده، نزول این آیه را روز هیجدهم ماه ذی‏الحجه - روز غدیر خم و هنگام نصب امیرالمؤمنین علی بن ابی‏طالب‏علیه‏السلام توسط پیامبر گرامی اسلام‏صلی الله علیه وآله به جانشینی و خلافت‏خود - می‏داند. (13)
آنچه در این روایات شان نزول کاملا مشهود می‏باشد این است که تمامی آن‏ها اشاره به نزول آیه اکمال به صورت آیه‏ای مستقل دارند و در هیچ شان نزول یا روایتی، این قسمت از آیه همراه با فقرات قبل و بعد ذکر نشده است. اگر ارتباطی ظاهری یا از نظر معنا، بین فقرات قبل و بعد این آیه بود دست‏کم، تعدادی از روایات یا شان نزول‏ها به آن اشاره می‏کردند. پس باید بپذیریم این قسمت از آیه خود بخشی مستقل می‏باشد، هرچند در خلال آیه‏ای دیگر قرار گرفته است.
3- سومین شاهد بر استقلال این بخش از آیه آن است که مفسران در ابتدای سوره مائده نقل می‏کنند که این سوره مدنی است، مگر آیه «الیوم اکملت لکم دینکم‏» که در مکه یا در بین راه مکه و مدینه نازل شده است. این خود شاهدی بر مستقل بودن این قسمت از آیه است; زیرا هیچ‏کدام از مفسران و روات در مقام استثنا، کل آیه‏3 این سوره را از «حرمت علیکم‏» به عنوان غیر مدنی ذکرنکرده‏اند و تنهاآیه اکمال (الیوم اکملت) را غیر مدنی دانسته‏اند.
آلوسی در ابتدای سوره مائده چنین نقل می‏کند: «قال ابو جعفربن بشر والشعبی: انها مدینة الا قوله تعالی: «الیوم اکملت لکم دینکم‏» فانه نزل بمکة.» (14)
4- شاهد دیگر این‏که بسیاری از مفسران، به معترضه بودن این جمله تصریح کرده و جمله «فمن‏اضطر» را از قسمت ابتدای آیه - یعنی «ذلکم فسق‏» - دانسته‏اند. در نتیجه، این قسمت از آیه بین این دو بخش معترضه و مستقل می‏باشد.
زمحشری در کشاف، در پاسخ این سؤال که جمله «فمن اضطر» به چه قسمتی ارتباط دارد و به کجا متصل می‏باشد، می‏گوید: به ذکر محرمات مرتبط است. (15)
آلوسی در روح المعانی می‏گوید: جمله «فمن اضطر» متصل به‏ذکر محرمات بوده و بین آن دو - که به گفته طیبی هفت جمله است - معترضیه می‏باشد. (17)
صاحب تفسیر مجمع البیان نیز می‏گوید: این قسمت از آیه معترضه می‏باشد. (17) سایر مفسران نیز نظیر تعابیر یادشده را در تفسیر خود آورده‏اند.
ارتباط و هماهنگی بین دو بخش «الیوم‏» در آیه از بحث‏های قبل روشن شد که در آیه‏3 سوره مبارکه مائده دو موضوع به صورت جداگانه و مستقل مطرح شده است:
1- شمارش تعدادی از محرمات که در این بخش از آیه، شباهت کاملی با آیات‏173 بقره145 انعام و 115 نحل دیده می‏شود که حکایت از نوعی ارتباط و هماهنگی بین ابتدای آیه و انتهای آن می‏کند، ضمن آن‏که معلوم می‏دارد بخش‏هایی که در وسط آیه قرار دارد همراه با کلمه «الیوم‏» ارتباطی با شمارش محرمات ندارد و آیه مبارکه سوره مائده در شمارش محرمات و شباهت آن به آیات دیگر، نیازی به قسمت‏های وسط آیه ندارد.
2- با کلمه «الیوم‏» صحبت از روزی شده و خصوصیاتی برای این روز در چندین جمله بیان شده است که هماهنگی کاملی بین این قسمت‏ها از حیث معنا و سیاق دیده می‏شود.
مرحوم علامه طباطبائی‏رحمه الله در مورد ارتباط و هماهنگی این قسمت‏ها می‏فرماید:
«ثم ان هاتین‏الجملتین اعنی قوله "الیوم یئس‏الذین کفروا من دینکم" و قوله "الیوم اکملت لکم دینکم" متقاربتان مضمونا، مرتبطتان مفهوما بلا ریب لظهور ما بین یاس‏الکفار من دین‏المسلمین و بین اکمال‏الدین من‏الارتباط القریب و قبول‏المضمونین لان یمتزجا فیترکبا مضمونا واحدا مرتبطة الاجزاء متصل الاطراف بعضها ببعض، مضافا الی ما بین‏الجملتین من‏الاتحاد فی‏السیاق و یؤید ذلک مانری ان‏السلف والخلف من مفسری‏الصحابة والتابعین والمتاخرین الی یومنا هذا اخذوا الجملتین متصلتین یتم بعضها بعضا و لیس ذلک الا لانهم فهموا من هاتین الجملتین ذلک و بنوا علی نزولهما معا و اجتماعهما من حیث الدلالة علی مدلول واحد.»
در نتیجه، معلوم می‏شود که در آیه‏3 سوره مائده از یک سو، دو موضوع کاملا جداگانه مطرح شده و از سوی دیگر، هر قسمت، از جملاتی تشکیل یافته که کاملا با یکدیگر هماهنگ است. دو جمله «الیوم یئس‏» و «الیوم اکملت‏» ضمن این‏که با یکدیگر هماهنگ و مرتبط هستند، در ضمن آیه، به‏صورت معترضه قرار گرفته‏اند، خواه همراه بقیه آیه یک‏جا نازل شده باشند و یا این‏که این دو بخش، آیه مستقلی بوده، ولی بعدا در بین این آیه قرار گرفته باشند، هر دو صورت شواهدی در آیات دیگر قرآن دارند.
آیات و جملات معترضه در قرآن‏مفسران در میان آیات و یا جملات بین آیات، بعضی را معترضه می‏دانند; مانند:
1- «انه من کیدکن ان کیدکن عظیم یوسف اعرض عن هذا و استغفری لذنبک‏»(یوسف:29)
2- «ان‏الملوک اذا دخلوا قریة افسدوها و جعلوا اعزة اهلها اذلة و کذلک یفعلون‏»(نحل: 34)
آیاتی که در محل مخصوصی قرار داده شده‏اند
- آیه «و اتقوا یوما ترجعون فیه الی الله‏» به امر جبرئیل، در سوره بقره (آیه 280) بین آیه ربا و دین قرار داده شده است. (18)
- سیوطی به سند خود نقل می‏کند که پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: «جبرئیل بر من نازل شد و دستور داد که این آیه را در این موضع از سوره قرار دهم: «ان الله یامرو بالعدل و الاحسان.» (19)
در پایان این بخش، نتیجه گرفته می‏شود که آیه اکمال (آیه‏3 سوره مائده) یا معترضه است‏یا آیه مستقلی که به دستور پیامبر گرامی اسلام‏صلی الله علیه وآله در این موضع خاص قرار گرفته و یا در زمان جمع‏آوری قرآن توسط افراد دیگر در این محل قرار داده شده است.
در مورد این آیه، نقل شده که هرگاه آیاتی پیامبرصلی الله علیه وآله را به شگفت می‏آورد، آن‏ها را در ابتدای سوره قرار می‏دادند. (20)

پي نوشت :

1- ابی‏السعود، تفسیر ابی السعود، ج‏3، ص‏6
2-ابن‏حیان اندلسی، تفسیر بحرالمحیط، ج‏3، ص‏425
3-4- محمودبن عمر زمخشری، تفسیر کشاف، ج 1، ص 605; ص 604
5- سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان،ج 5، ص‏177
6-7- ابن السعود، همان، ج‏3، ص‏7 / محمودبن عبدالله آلوسی، روح المعانی، ج‏6، ص 60
8-سیدمحمدحسین‏طباطبائی،همان،ج‏5،ص‏343
9- محمود بن عبدالله، همان
10- محمدبن جریر طبری، تفسیر طبری، ج‏6، ص‏5 / جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج‏3، ص‏17
11- محمدبن جریر طبری، همان، ص 52
12-13- جلال‏الدین سیوطی، همان، ص 18، ج‏3، ص‏19
14-محمودبن‏عمرعبدالله‏آلوسی،همان،ج‏6،ص‏1
15- محمود بن عمر زمخشری، همان، ج 1، ص 605
16- هفت جمله مزبور اشاره به ابتدای «الیوم یئس‏» تا «رضیت لکم الاسلام‏» می‏باشد. محمودبن عبدالله آلوسی، همان، ص 61
17- فضل‏بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج 2، (رحلی)، ص‏159
18- جلال الدین سیوطی، همان، ج 1، ص 190
19- البته به نظر می‏رسد که جمع قرآن به صورت کامل - آیه‏ها و سوره‏ها - همگی در زمان حیات پیامبر گرامی‏صلی الله علیه وآله بوده و پس از ایشان کسی دستی در قرآن نبرده باشد.
20- جلال‏الدین سیوطی، همان، ج‏3، ص‏17

منبع: فصلنامه معرفت




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط