مترجم : بهروزی
منبع:راسخون
منبع:راسخون
هیچ دوام و ثباتی در بازار کار وجود ندارد و کارفرمایان کاندیداهایی را استخدام میکنند که میتوانند بیش از یک حوزهی کاری را مدیریت کنند و تحت فشار توصیفات شغلی نیستند. سازگاری با تغییر تنها روش جان به در بردن و راه یابی به شغل است.
هوش توانایی سازگاری با تغییر است - استفان هاوکینگ
موقعیتهای مدیریتی و دستیاری به طور قابل توجهی در الزامات شغلی وسعت یافتهاند و به کاندیداهایی نیاز دارند که در ادارهی نقشهای تجاری چندگانه، سازگار باشند. با تغییرات زودگذری که تجارتها تجربه میکنند نیاز به ساعت نیز در حال تغییر است. سازمانها در حال نو نوار کردن کل مدلهای تجاری و معرفی استراتژیهای جدی و شدید هستند که نه تنها روشی که کارمندان در گذشته کار میکردند، بلکه هم چنین روشی را که با شغل خود سر و کار داشتند، نیز تغییر میدهد.
کارمندان دیگر قادر به راضی ماندن در موقعیتهای قدیمی خود نیستند؛ آنها باید دانش و مهارتهای خود را نه تنها در حوزهی خود بلکه هم چنین در تمام جنبههای مربوط به زمینهی شغلی خود ارتقا دهند. اینجا جایی است که ویژگیهای سازگاری و انعطاف پذیری وارد صحنه میشوند. کارفرمایان به دنبال کاندیداهایی هستند که تمایل به یادگیری شغل، آموزش دیدن، امتحان کردن چیزهای جدید و پذیرفتن خطر برای بهتر شدن شرکت دارند. این مقاله در مورد فواید سازگاری با تغییر در محیط کار بحث میکند.
چگونه کارمندان از سازگاری با تغییر در محیط کار بهره میبرند :
جذب تأیید و تصدیق :
افرادی که قادر به سازگاری خوب با تغییرات اتفاق افتاده در محیط کار خود هستند، به عنوان کارمندانی دیده میشوند که ارزش ابقا توسط شرکت را دارند. بدون توجه به این که تغییر مطرح شده چقدر میتواند بزرگ یا کوچک باشد، از کارمند ایدهآل انتظار نمیرود که شکایت کند و یا دستانش را به نشانهی اعتراض یا مخالفت بلند کند. در عوض کارفرمایان به دنبال کارمندانی هستند که سوالات معتبری بپرسند، سعی کنند پیشرفت جدید را ارزیابی و درک کنند، روشهای خلاقانه برای ارتقای وضعیت پیشنهاد دهند و از دستور العملهای دست یابی به هدف، پیروی کنند. روانی و سلاست افکار، نیات و اعمال چیزی است که از کارمندان انتظار میرود.زمینهی رشد :
افرادی که تمایل دارند بیش از سهم خود کار کنند و حوزههای جدید را تجربه کنند و نقشهای جدید را مدیریت کنند، فرصت دارند بیشتر از آنچه که برای آن آماده هستند، یاد بگیرند. با ظهور رسانههای اجتماعی، افقهای تجارت به طور بیاندازهای گسترده شدند. تنها افرادی که این تغییرات را میپذیرند و از تکنولوژی در حال تغییر دائمی به نفع خود بهره میبرند، میتوانند به فواید آن در آینده دست پیدا کنند. با دانش و مهارت بیشتر، به چنین کارمندانی مسئولیتهای بیشتر و نقشهای جدیدتر محول میشود، ترفیعهایی برای آنها در نظر گرفته میشود و یا به موقعیتهای شغلی بهتر درون سازمان، ارتقا مییابند.ترویج تفکر خلاقانه :
راکد و یکنواخت ماندن میتواند مانع خلاقیت شود. در عوض تغییر با زمان به آماده نگه داشتن کارمندان کمک میکند و باعث میشود که آنها خارج از محدوده فکر کنند. البته فرد میتواند از جسارتها الهام بگیرد اما کل تیم باید مجاز به تصور کردن و فکر کردن در مورد استراتژیهای تازه و پویا باشد که بتوانند به سوق دادن سازمان به سمت موفقیت کمک کنند. این جملهی قدیمی "الزام، مادر اختراع است" هنوز هم مانند گذشته اعتبار دارد و هر سازمانی درک میکند که برای مناسب ماندن در بازار باید خدمات مناسب مشتریان خود را فراهم کند.کمک به غلبه بر ترس :
بسیار از کارمندان تغییر را دوست ندارند و آن را دلسرد کننده و تضعیف کننده میدانند. آنها به سادگی از برنامهی روتین مختل شده، تقدیر و تشکر نمیکنند و وقتی مدلهای تجاری تغییر میکنند احساس میکنند که جای چیزی عوض شده است. این ناراحتی اغلب از ترس ذاتی آنها از تغییر و شکست ناشی میشود. این وظیفهی کارفرما است که به چنین کارمندانی انگیزه بدهد و آنها را راهنمایی کند. به کارمندان باید اطمینان داده شود که هر کسی در تیم در حال یادگیری از طریق سعی و خطا است و از هیچ کس انتظار نمیرود که ایدهآل باشد. دانستن این که با وجود تمام هرج و مرجها در محیط کار، شغل آنها ایمن است، یک شروع بزرگ برای تشویق کارمندان است تا تمام تلاش خود را برای کمک به سازمان بکنند تا از یک مرحلهی به مرحلهی دیگر برود. کارمندان به تدریج یاد خواهند گرفت که در گامهای خود در محیط کار تغییر ایجاد کنند، نسبت به آن واکنشیتر بشوند و با ذهن بازتر و انعطاف پذیری بیشتر به مسائل نزدیک شوند و از عهدهی آنها بربیایند.ترغیب روح مبارز :
همیشه عدهای از کارمندان وجود دارند که متفاوت از بقیه فکر میکنند. برخی کارمندان، تغییر را سریعتر میپذیرند، ریسک پذیر هستند و تمایل به تلاش اضافی دارند. این ویژگی ستیزه جویی است که میتواند به شرکت در حال سقوط کمک کند تا اطمینان و اعتماد خود را به دست آورد و برای پیشرفت برنامه ریزی کند. چون کارفرمایان، یک تیم دائمی از متفکران آزاد دارند، گذشتن از یک مرحله به مرحلهی دیگر استرس کمتری دارد. در نتیجه برای کسانی که عاشق چالش در هر لحظه هستند، سازگاری با تغییر، یک امتحان و چالش دیگر است که باید بر آن غلبه کنند.برانگیختن ابتکار :
تغییر ناگهانی در محیط کار میتواند نیاز به گرفتن کمک از هر کارفرمای ممکن را طلب کند. چون مجموع تلاشها است که باعث خواهد شد سازمان بر موانع خود غلبه کند و به اهداف مورد نظر خود و سهم مشارکت هر فرد دست یابد. تغییر و تردید، روش ایجاد بدترین و هم چنین بهترین چیزها در برخی موارد است و همین امر در بسیار از شرکتها دیده میشود. گاهی اوقات در مواقع بحران و یا ضروریت، غیر محتملترین کارمندان یک کار خارق العاده برای سازمان انجام میدهند. اگر سازگاری با تغییر در محیط کار باعث شود که برخی از کارمندان نسبت به آنچه که قبلاً انجام میدادند، خلاقتر و مبتکرتر شوند، پس این خودش به تنهایی یک موفقیت بزرگ برای همهی افراد درگیر است.چون تغییر تنها جنبهی دائمی زندگانی است، پس پذیرفتن و در آغوش گرفتن آن بدون ترس، به کارمندان کمک خواهد کرد که بر اندوهها و بلا تکلیفیهایی که معمولاً به وجود میآید، غلبه کنند.