مترجم : بهروزی
منبع:راسخون
منبع:راسخون
معنوی بودن ارتباطی الزامی با مذهب ندارد. معنویت به معنای رشد و پیشرفت کلی فرد است. بیایید در این مقاله، با معنای رشد از دیدگاه معنویت، آشنا شویم.
امروزه چون دست یابی به معنویت، بیشتر زود گذر و هوسی شده است به جای این که تمام انسانها برای آن تقلا و تلاش کنند، به آن امتیاز بودن به نام انسان داده شده است پس ضروری است که بدانید آن چه معنایی دارد و فوایدش چیست. برای درک این مفهوم، باید قبل از هر چیز تصورهای غلط مرتبط با آن را فرو بنشانید.
افراد زیادی این باور را دارند که فقط به خاطر این که هر روز به کلیسا میروند و به طور منظم عبادت میکنند، معنوی شدهاند. پیروی از مذهب و انجام عبادات، بدون شک یکی از راههای ارتباط با خود است اما مذهبی بودن به تنهایی، فرد را معنوی نمیسازد. یعنی این که فرد معنوی میتواند مذهبی باشد اما برعکس آن همیشه درست نیست.
بعد ما به سمت یک باور شدیداً رایج در مورد این که آن چه معنایی دارد، حرکت میکنیم. برخی مردم احساس میکنند برای این که فرد معنوی تلقی شوند، باید زندگی خانوادگی، داراییها و هر چیز عزیز برای خود را رها کنند و هم چنین این که باید به جایی دور در کوه بروند و عبادت کنند چون در این صورت فقط به نجات و رستگاری میرسند. این دوباره یک تصور غلط است. معنوی بودن اشاره بر این ندارد که شما از هر چیزی ببرید و یا با آن قطع رابطه بکنید. بر خلاف آن، معنویت ما را مجبور میسازد که درک کنیم چگونه بخشی از این جهان کل هستیم و این که هر یک از ما جایگاه خود را در آن داریم. معنویت به ما میگوید که تمام اعمال و افکار ما، چه مثبت و چه منفی، در نهایت بر خود ما و بر هر کسی در اطراف ما است، تأثیر میگذارد چون ما همه یکی هستیم و کل مرتبط به هم هستیم.
معنوی بودن به معنای مهربان و مراقب بودن از خودمان، زندگانی که میشناسیم و هم چنین کسانی است که نمیشناسیم. مهربانی ما نباید فقط از طریق اعمال و کارهایمان انعکاس داده شود بلکه باید از طریق کلمات و افکارمان نیز منعکس شود. بنابراین، ممکن است فردی وجود داشته باشد که به طور مذهبی هر روز به کلیسا برود و یا تمدد اعصاب انجام دهد اما اگر خودش و یا هم نوعانش را دوست نداشته باشد، و یا خود خواه و اهل قضاوت باشد و یا حتی کمترین مقدار منفیات را درون خود داشته باشد یعنی این که او معنوی نیست.
معنویت گرایی بر جا افتاده کردن عشق، صداقت و راستی، افکار مثبت، آرامش، مهربانی و شادی درون خودمان تأکید دارد. معنویت گرایی یعنی این که درک کنیم همه – تمام انسانها، حیوانات، حشرات، گیاهان و تمام موجودات زندهی دیگر – به هم دیگر مرتبط هستند. بنابراین، اگر آسیبی به هر کدام برسد و یا کامی از آنها گرفته شود، دیگران نیز تأثیر خواهند پذیرفت. به همین دلیل، برای معنوی بودن، فرد باید یاری رسان و مراقب باشد و ملاحظهی دیگران را بکند و در نتیجه اعمال، کلمات و افکار خود را هوشیارانه و آگاهانه انتخاب بکند.
این چیزی نیست که به طور طبیعی به شما برسد. هیچ مقدار عبادت و یا ملحق شدن به گروههای مذهبی، یوگا و یا انجام مدیتیشن به تنهایی، شما را معنوی نخواهد ساخت. این چیزی است که شما با یاری رسان، مراقب و مهربان بودن نسبت به دیگران انتخاب میکنید. روزی که احساس کردید شما آرزوی خوشبختی و موفقیت حتی برای کسانی دارید که روزی دشمن خود میدانستید، آن روز احساس خواهید کرد که شما همهی آن کسانی را که روزی به شما آسیب رساندند بخشیدهاید و عفو کردهاید، آن روز شما فقط افکار مهربانانه و خوب خواهید داشت، آن روز، روزی خواهد بود که شما فردی با احساس واقعی و حقیقی، تلقی خواهید شد.