ساختن فرهنگ اينترنتي
اينترنت با گسترش و حمايت از يك نوع غير متمركز از سازمان دهي اجتماعي، اميدي براي برقراري يك جامعه دموكراتيك است.
مي گويند كه اينترنت مي تواند به دوباره سازي سازمان هاي ما كمك كند و از قوانين تحميلي كه آن ها را به ارث برده ايم، رهايي مان بخشد.
به درستي كه اين امكانات با اينترنت همراه و به سختي قابل اجتناب است.
براي اين كه اينترنت به صورت ابزاري براي رشد و پيشرفت اجتماعي در بيايد و نه به صورت ابزاري براي ظلم و بهره كشي و يا مدياي محوري ديگر و يا اين كه به سادگي ابزاري براي هدر دادن پول باشد ، شهروندان متعهد بايد روش هاي مختلفي را كه مي تواند اينترنت را در پروسه بزرگتري از اجتماع قرار دهد، بشناسند.
با تفكر درباره راه هاي مناسب فرهنگي براي استفاده از تكنولوژي هايي مانند اينترنت، بهترين نقطه آغاز، اجتماعات منطقي مردم و روش هايي است كه آن ها با هم مي انديشند.
بگذاريد كه مثالي را در نظر بگيريم، يك شركت فتوكپي از مردم شناسي به نام جوليان ار خواست تا كار تكنسين هاي تعميركار شركت را بررسي كند و روش هاي بهتري را براي استفاده از تكنولوژي در پيشرفت كار آن ها پيشنهاد كند.
ار نگاهي همه جانبه نگر به زندگي تكنسين ها كرد و بعضي از مهارت هاي آن ها را آموخت و آن ها را همراهي و دنبال كرد.
هر روز صبح تكنسين ها به محل كار خود مي آمدند، خود روهاي شركت را بر مي داشتند و به سمت محل اقامت مشترياني كه ماشين هاي فتوكپي كننده شان نياز به تعمير داشت ، رانندگي مي كردند و هر غروب به شركت باز مي گشتند و به همراه هم به كافه مي رفتند و باهم نوشيدني مي نوشيدند و اگر چه شركت تكنسين ها را با آموزش هاي رسمي، مهارت بخشيده بود اما ار كشف كرد كه در واقع آن ها بسياري از مهارت هاي خود را به صورت غير رسمي هنگامي كه براي نوشيدن به كافه مي روند به دست آورده اند.
پس از گذراندن يك روز و جنگيدن با مشكلات سخت تعمير، آن ها يكديگر را با سرگذشت هاي مبارزه روزانه سرگرم مي كردند و اين داستان ها معمولا آن ها را در تعمير هاي آينده ياري مي كرد.
ار پيشنهاد كرد كه به تكنسين ها تجهيزات راديويي داده شود تا بتوانند در سراسر روز با هم در تماس باشند، داستان هاي خود را براي يكديگر بازگو كنند و به يكديگر در كار تعمير ياري برسانند.
همان طور كه داستان ار مي گويد مردم با هم بهتر فكر مي كنند هنگامي كه مسئله مشترك مهمي دارند.
تكنولوژي هاي كار با شبكه غالبا مي تواند براي خلق فضاي " اجتماعات كاري " استفاده شود . مانند تكنسين هاي تعمير ماشين هاي فتوكپي، يعني فكر كردن گروهي با يكديگر به روش هاي خودشان.
شايد معمول ترين استفاده از اينترنت :گروه هاي بحث و بررسي به وسيله كساني باشد كه مي خواهند اطلاعات و آرا خود را درباره موضوعي كه مورد علاقه مشترك است در ميان بگذارند.در عين حال نبايد اينترنت را به صورت ايزوله در نظر بگيريم. يعني بدون توجه به اين كه آن ها در منطقه جغرافيايي يكسان قرار دارند و يا اين كه در سراسر دنيا گستر ده اند.
افراد يك اجتماع اينترنتي به شكل تيپيكال با يكديگر مي انديشند و با استفاده از رسانه هاي متعددي مانند تلفن و ايميل ، مطالب منتشر شده ، ملاقات هاي چهره به چهره و اينترنت با هم در ارتباطند كه باور بر اين است كه اينترنت به سادگي بخشي از اين اكولوژي بزرگتر رسانه است.
اگرچه قرار دادن افراد بر روي اينترنت لزوما نمي تواند به اين معني باشد كه آن ها مثل هم فكر مي كنند.يك شركت حسابداري جهاني سعي كرد تا با استفاده از نرم افزاري كه در زمان خودش گران بود و يادداشت هاي لوتوس نام داشت ، دانش كارمندان خود را با هم به اشتراك بگذارد. دريافت اين كه كارمندان آن شركت چيز مهمي براي در ميان گذاشتن نداشتند، نا اميد كننده بود. يك پروفسور تجارت به نام واندا اورلي كوفسكي مشكل را پيدا كرد. از آن جايي كه كارمندان شركت براي به دست آوردن ارتقا شغلي با هم رقابت مي كردند، انگيزه اي براي پنهان كردن دانسته هاي خود داشتند. همان طور كه اين مثال به ما مي گويد در بسياري از موارد استفاده از اينترنت به دليل اين كه تكنولوژي با فرهنگ جوامعي كه آن را به كار مي گيرند به شكل ضعيفي منطبق شده است، شكست مي خورد.
شبكه اجتماعي هم چنين بر به كار گيري تكنولوژي هاي جديد تاثير مي گذارد به اين صورت كه اگر افراد يك جمعيت هم زمان داراي ارتباطات اجتماعي باشند، به ميزان بيشتري از ارتباطات تكنولوژيكي بهره مي برند.
هر فرهنگي روش هاي عملي خويش را براي به وجود آوردن و حفظ شبكه اجتماعي ، دارد. اجتماعي كه در سياست ها و زمينه هاي اقتصادي خويش اين روش ها را به كار گيرد، سالم تر خواهد بود.
براي مثال، مدت هاي مديدي اين به صورت رازي بود كه چرا مردم سارايوو ، فرهنگ تحمل و پلوراستيك خود را با وجود جنگ هاي وحشتناكي كه داشته اند، حفظ كرده اند. ديداري از شهر سارايوو، يكي از دلايل عمده اين موضوع را آشكارا نشان مي دهد.
سارايوو در اطراف بازاري كه 2 كيلومتر طول دارد و مردم طول آن را پياده مي پيمايند، سازمان يافته است.مردم در طي اين مسير همديگر را سرگرم مي كنند، هم سن و سال هاي خود را در آن جا مي بينند و با آن ها قهوه مي خورند. ارتباطات اجتماعي ، از اين رو ، پيوسته نو مي شود و مردم به صورت طبيعي دوستان خود را به يكديگر معرفي مي كنند.
مثال ديگر مجارستان است كه به طور نسبي در حين اشغال روس ها ، به سبب ارتباطات اجتماعي پيشرفته اش كه بر اساس رابطه سنت ارتباط مادام العمر بين اعضاي گروه هاي مخفي بود ،سالم و دست نخورده باقي ماند.ارتباطات اجتماعي Silicon Valley در مقابل، به روابط كاري وابسته است.
مردم به تناوب به شغل هاي جديد رو مي آورند اما دوستي خود را با همكاران قديمي خود به شكل نزديكي حفظ مي كنند، حتي هنگامي كه آن همكاران قديمي خودشان شغل هاي جديدي پيدا مي كنند. بنابراين آن ها دوستاني دارند كه بار ديگري كه در جست و جوي شغل جديدي هستند، بتوانند آن ها را خبر كنند و از آن ها ياري بخواهند.
همان طور كه اين مثال نشان مي دهدبه كار گيري شبكه اجتماعي به اشكال متفاوتي متغير است و هر عملكردي وابسته به يك عملكرد اجتماعي بزرگ تر است و جامعه دموكراتيك موجب ارتقا آن مي شود.
جوامع استبدادي تلاش مي كنند تا از به كار گيري هاي فرهنگي استفاده از شبكه جلوگيري كنند . جوامع دموكراتيك موجب ارتقا به كار گيري آن مي شوند. استفاده وسيع از اينترنت راهي براي گسترش ارتباطات شبكه اي است و روش هاي به كار برده شده موجود روابط شبكه اي مي تواند سر نخ هايي را براي موثرترين روش هاي استفاده از اينترنت ارائه كند. البته بيشترين گسترش اينترنت به شكل خود به خودي است: زماني طولاني است كه سيستم هاي تلفني به شكل معقولانه اي خوب عمل مي كنند.
ISP ها مي توانند به حدي گسترش يابند كه سرويس هاي اينترنتي را به تمام كساني كه طالب آن هستند، ارائه دهند.
در يك جامعه مرفه كه ارتباطات شبكه اي در آن قدرتمند است ممكن است اين كافي باشد اما هنگامي كه منابع بيشتر محدودند و يا عملكردهاي فرهنگي به علت پيشينه استبداد زدگي ضعيفند، سياست هاي كشوري اميدهايي براي ارتقا استفاده از اينترنت به وجود مي آورد.آشكارترين سياست كه به سادگي درگير كردن همه افراد در اين امر است ،بسيار گران است و به مسائل فرهنگي و اجتماعي هم نمي پردازد.
بهتر است كه به درجات پايينتر اشاره اي نشود تا يك رهيافت متعادل و هدفمند به دست آوريم.
بر اساس تجربياتي كه نگارنده اين مطالب در آمريكا داشته است، بگذاريد كه 10 نتيجه گيري ارائه كنم كه مي توانند راهنمايي براي پيشرفت كشور در سياست هاي اينترنتي مناسب فرهنگي باشد:
1.در مقابل رشد استانداردهاي فروش تكنولوژي جديد، مقاومت كنيد. اين حراجي گسترده در همه دنيا پيدا مي شود و بر پايه ترس شما از اين كه مي ترسيد تا از تغييرات تكنولوژيكي عقب بمانيد ، عمل مي كنند و همه تجربيات و دريافت هاي شخصي شما را به عنوان چيزهاي قديمي و تاريخ گذشته تهديد مي كند و شما را دعوت مي كند تا از قيد داشته هاي قديمي به وسيله خريدن تكنولوژي جديد، برهيد.مگر اين كه برنامه منطقي براي جمع بندي تجربيات و دريافت هاي خود داشته باشيد وگرنه ، خريدن تعداد زيادي از ماشين هاي جديد شما را از عقب ماندگي مصون نخواهد كرد.
2. پول زياد براي خريدن ماشين هاي نو مصرف نكنيد كه آن ها را در راس سازمان هاي نا كار آمد قرار خواهيد داد. به طور مثال اينترنت مدارس شما را اصلاح نخواهد كرد . شايد اينترنت بتواند قسمتي از برنامه جامع تر و پيچيده تر شما را براي اصلاح مدارستان به عهده گيرد اما به سادگي ممكن است كه اينترنت تنها هدر دادن پول باشد.
3.تمركز بر به كمال رساندن مردم، نه از نظر ماشيني. يعني آموزش چگونگي استفاده از اينترنت كه در نخستين مرحله ، از برنامه ريزي هاي سازماني است و نه كسب مهارت هاي تكنيكي. بنابراين از ارائه كنندگان براي نمايش پروژه هايي كه تشكيلات شما قادر مي كنند كه چگونگي استفاده از ماشين ها را بياموزند، دعوت كنيد.وقتي كه سازمان ها آماده پذيرش تعداد زيادي از ماشين ها باشند، هزينه آن ها كمتر خواهد بود.
4.جامعه مدني اينترنتي بسازيد. افرادي را كه در قسمت هاي مختلف اجتماع ،اينترنت را براي اهداف مثبت اجتماعي مي خواهند، بيابيد و آن ها را به يكديگر معرفي كنيد و بين آن ها و افراد مانند خودشان در سراسر دنيا ارتباط برقرار كنيد.تعداد زيادي از سازمان ها در كشورهاي مختلف مي توانند در اين امر موثر باشند.
5. پست الكترونيكي از تكنولوژي صفحات پرزرق و برق www بسيار مهم تر است. با تكنولوژي ابتدايي و تنها با استفاده از متون ساده تنها و بدون پافشاري بر روي امكانات تكامل يافته تكنولوژي ، مي توانيد استفاده اجتماعي زيادي از اينترنت بكنيد.پست الكترونيكي به سواد بالايي نياز ندارد اما نكات مثبت مكاتبات الكترونيكي مي تواند به انگيزه اي بالا براي كسب دانش منجر شود.
6. آناليز منسجم و گسترده اي از محيط فرهنگي و تكنيكي انجام دهيد. شامل بررسي مردمي كه كارهايشان به راستي از اينترنت تاثير خواهد پذيرفت.يك بررسي تحليلي مشترك موجب نگرش صحيحي در اين باره خواهد شد كه چگونه يك تكنولوژي مي تواند در همه ابعاد زندگي به كار آيد و مناسب باشد و شانس بزرگتري در استفاده از تكنولوژي واقعي وجود خواهد داشت.
7. عملكردهاي موجودي كه براي به اشتراك گذاشتن اطلاعات و سازندگي و تجربيات استفاده از اينترنت و تكنولوژي هاي وابسته براي بهبود و تقويت آن وجود دارد را تعريف كنيد.
8.تكنولوژي را به صورت اتفاقي گسترش ندهيد. پست الكترونيكي مصرفي ندارد مگر اين كه كساني كه شما مي خواهيد آن ها را با هم مرتبط كنيد، از آن استفاده كنند.و مردم نامه هاي الكترونيكي را در صورتي كه نخواهند، نمي خوانند. پس تلاش هاي خود را بر جمعيت هايي خاصي متمركز كنيد كه سابقه خوبي از به اشتراك گذاشتن اطلاعات و انگيزه هاي مشتركي براي استفاده از اينترنت ، دارند.
9.براي كودكان، تجربه عملي در سازمان دهي رويدادهاي پيچيده اجتماعي، به طور مثال، تاترهاي تهيه شده، بسيار مهم تر از كسب مهارت هاي كامپيوتري است. اينترنت مي تواند يك ابزار قوي براي تحصيل باشد هنگامي كه در آموزش مبتني بر دانش منطقي عمل كند. اما كسي كه تجربه مهارت هي اجتماعي براي سازمان دهي اجتماعي را داشته باشد فورا هدف اينترنت را مي فهمد و آماده است تا تكنيك هاي آن را زماني كه لازم است كسب كند.
10.ماشين ها نمي توانند اجتماع و يا سازمان ها را اصلاح كنند و يا ارتباطات اجتماعي را به وجود آورند و يا يك فرهنگ دموكراتيك بسازند. مردم بايد اين كارها را بكنند. اينترنت ابزاري است از ابزارهاي بسياري كه افراد مستعد را مي يابند و امكاناتي را كه آن ها لازم دارند، در اختيارشان مي گذارد. هنگامي كه آن ها كارهاي بزرگ انجام مي دهند، با ارائه عقايد و آرايشان بر فرهنگ اجتماعي شما هم تاثير مي گذارند.
منبع: سایت آينده نگر
مي گويند كه اينترنت مي تواند به دوباره سازي سازمان هاي ما كمك كند و از قوانين تحميلي كه آن ها را به ارث برده ايم، رهايي مان بخشد.
به درستي كه اين امكانات با اينترنت همراه و به سختي قابل اجتناب است.
براي اين كه اينترنت به صورت ابزاري براي رشد و پيشرفت اجتماعي در بيايد و نه به صورت ابزاري براي ظلم و بهره كشي و يا مدياي محوري ديگر و يا اين كه به سادگي ابزاري براي هدر دادن پول باشد ، شهروندان متعهد بايد روش هاي مختلفي را كه مي تواند اينترنت را در پروسه بزرگتري از اجتماع قرار دهد، بشناسند.
با تفكر درباره راه هاي مناسب فرهنگي براي استفاده از تكنولوژي هايي مانند اينترنت، بهترين نقطه آغاز، اجتماعات منطقي مردم و روش هايي است كه آن ها با هم مي انديشند.
بگذاريد كه مثالي را در نظر بگيريم، يك شركت فتوكپي از مردم شناسي به نام جوليان ار خواست تا كار تكنسين هاي تعميركار شركت را بررسي كند و روش هاي بهتري را براي استفاده از تكنولوژي در پيشرفت كار آن ها پيشنهاد كند.
ار نگاهي همه جانبه نگر به زندگي تكنسين ها كرد و بعضي از مهارت هاي آن ها را آموخت و آن ها را همراهي و دنبال كرد.
هر روز صبح تكنسين ها به محل كار خود مي آمدند، خود روهاي شركت را بر مي داشتند و به سمت محل اقامت مشترياني كه ماشين هاي فتوكپي كننده شان نياز به تعمير داشت ، رانندگي مي كردند و هر غروب به شركت باز مي گشتند و به همراه هم به كافه مي رفتند و باهم نوشيدني مي نوشيدند و اگر چه شركت تكنسين ها را با آموزش هاي رسمي، مهارت بخشيده بود اما ار كشف كرد كه در واقع آن ها بسياري از مهارت هاي خود را به صورت غير رسمي هنگامي كه براي نوشيدن به كافه مي روند به دست آورده اند.
پس از گذراندن يك روز و جنگيدن با مشكلات سخت تعمير، آن ها يكديگر را با سرگذشت هاي مبارزه روزانه سرگرم مي كردند و اين داستان ها معمولا آن ها را در تعمير هاي آينده ياري مي كرد.
ار پيشنهاد كرد كه به تكنسين ها تجهيزات راديويي داده شود تا بتوانند در سراسر روز با هم در تماس باشند، داستان هاي خود را براي يكديگر بازگو كنند و به يكديگر در كار تعمير ياري برسانند.
همان طور كه داستان ار مي گويد مردم با هم بهتر فكر مي كنند هنگامي كه مسئله مشترك مهمي دارند.
تكنولوژي هاي كار با شبكه غالبا مي تواند براي خلق فضاي " اجتماعات كاري " استفاده شود . مانند تكنسين هاي تعمير ماشين هاي فتوكپي، يعني فكر كردن گروهي با يكديگر به روش هاي خودشان.
شايد معمول ترين استفاده از اينترنت :گروه هاي بحث و بررسي به وسيله كساني باشد كه مي خواهند اطلاعات و آرا خود را درباره موضوعي كه مورد علاقه مشترك است در ميان بگذارند.در عين حال نبايد اينترنت را به صورت ايزوله در نظر بگيريم. يعني بدون توجه به اين كه آن ها در منطقه جغرافيايي يكسان قرار دارند و يا اين كه در سراسر دنيا گستر ده اند.
افراد يك اجتماع اينترنتي به شكل تيپيكال با يكديگر مي انديشند و با استفاده از رسانه هاي متعددي مانند تلفن و ايميل ، مطالب منتشر شده ، ملاقات هاي چهره به چهره و اينترنت با هم در ارتباطند كه باور بر اين است كه اينترنت به سادگي بخشي از اين اكولوژي بزرگتر رسانه است.
اگرچه قرار دادن افراد بر روي اينترنت لزوما نمي تواند به اين معني باشد كه آن ها مثل هم فكر مي كنند.يك شركت حسابداري جهاني سعي كرد تا با استفاده از نرم افزاري كه در زمان خودش گران بود و يادداشت هاي لوتوس نام داشت ، دانش كارمندان خود را با هم به اشتراك بگذارد. دريافت اين كه كارمندان آن شركت چيز مهمي براي در ميان گذاشتن نداشتند، نا اميد كننده بود. يك پروفسور تجارت به نام واندا اورلي كوفسكي مشكل را پيدا كرد. از آن جايي كه كارمندان شركت براي به دست آوردن ارتقا شغلي با هم رقابت مي كردند، انگيزه اي براي پنهان كردن دانسته هاي خود داشتند. همان طور كه اين مثال به ما مي گويد در بسياري از موارد استفاده از اينترنت به دليل اين كه تكنولوژي با فرهنگ جوامعي كه آن را به كار مي گيرند به شكل ضعيفي منطبق شده است، شكست مي خورد.
شبكه اجتماعي هم چنين بر به كار گيري تكنولوژي هاي جديد تاثير مي گذارد به اين صورت كه اگر افراد يك جمعيت هم زمان داراي ارتباطات اجتماعي باشند، به ميزان بيشتري از ارتباطات تكنولوژيكي بهره مي برند.
هر فرهنگي روش هاي عملي خويش را براي به وجود آوردن و حفظ شبكه اجتماعي ، دارد. اجتماعي كه در سياست ها و زمينه هاي اقتصادي خويش اين روش ها را به كار گيرد، سالم تر خواهد بود.
براي مثال، مدت هاي مديدي اين به صورت رازي بود كه چرا مردم سارايوو ، فرهنگ تحمل و پلوراستيك خود را با وجود جنگ هاي وحشتناكي كه داشته اند، حفظ كرده اند. ديداري از شهر سارايوو، يكي از دلايل عمده اين موضوع را آشكارا نشان مي دهد.
سارايوو در اطراف بازاري كه 2 كيلومتر طول دارد و مردم طول آن را پياده مي پيمايند، سازمان يافته است.مردم در طي اين مسير همديگر را سرگرم مي كنند، هم سن و سال هاي خود را در آن جا مي بينند و با آن ها قهوه مي خورند. ارتباطات اجتماعي ، از اين رو ، پيوسته نو مي شود و مردم به صورت طبيعي دوستان خود را به يكديگر معرفي مي كنند.
مثال ديگر مجارستان است كه به طور نسبي در حين اشغال روس ها ، به سبب ارتباطات اجتماعي پيشرفته اش كه بر اساس رابطه سنت ارتباط مادام العمر بين اعضاي گروه هاي مخفي بود ،سالم و دست نخورده باقي ماند.ارتباطات اجتماعي Silicon Valley در مقابل، به روابط كاري وابسته است.
مردم به تناوب به شغل هاي جديد رو مي آورند اما دوستي خود را با همكاران قديمي خود به شكل نزديكي حفظ مي كنند، حتي هنگامي كه آن همكاران قديمي خودشان شغل هاي جديدي پيدا مي كنند. بنابراين آن ها دوستاني دارند كه بار ديگري كه در جست و جوي شغل جديدي هستند، بتوانند آن ها را خبر كنند و از آن ها ياري بخواهند.
همان طور كه اين مثال نشان مي دهدبه كار گيري شبكه اجتماعي به اشكال متفاوتي متغير است و هر عملكردي وابسته به يك عملكرد اجتماعي بزرگ تر است و جامعه دموكراتيك موجب ارتقا آن مي شود.
جوامع استبدادي تلاش مي كنند تا از به كار گيري هاي فرهنگي استفاده از شبكه جلوگيري كنند . جوامع دموكراتيك موجب ارتقا به كار گيري آن مي شوند. استفاده وسيع از اينترنت راهي براي گسترش ارتباطات شبكه اي است و روش هاي به كار برده شده موجود روابط شبكه اي مي تواند سر نخ هايي را براي موثرترين روش هاي استفاده از اينترنت ارائه كند. البته بيشترين گسترش اينترنت به شكل خود به خودي است: زماني طولاني است كه سيستم هاي تلفني به شكل معقولانه اي خوب عمل مي كنند.
ISP ها مي توانند به حدي گسترش يابند كه سرويس هاي اينترنتي را به تمام كساني كه طالب آن هستند، ارائه دهند.
در يك جامعه مرفه كه ارتباطات شبكه اي در آن قدرتمند است ممكن است اين كافي باشد اما هنگامي كه منابع بيشتر محدودند و يا عملكردهاي فرهنگي به علت پيشينه استبداد زدگي ضعيفند، سياست هاي كشوري اميدهايي براي ارتقا استفاده از اينترنت به وجود مي آورد.آشكارترين سياست كه به سادگي درگير كردن همه افراد در اين امر است ،بسيار گران است و به مسائل فرهنگي و اجتماعي هم نمي پردازد.
بهتر است كه به درجات پايينتر اشاره اي نشود تا يك رهيافت متعادل و هدفمند به دست آوريم.
بر اساس تجربياتي كه نگارنده اين مطالب در آمريكا داشته است، بگذاريد كه 10 نتيجه گيري ارائه كنم كه مي توانند راهنمايي براي پيشرفت كشور در سياست هاي اينترنتي مناسب فرهنگي باشد:
1.در مقابل رشد استانداردهاي فروش تكنولوژي جديد، مقاومت كنيد. اين حراجي گسترده در همه دنيا پيدا مي شود و بر پايه ترس شما از اين كه مي ترسيد تا از تغييرات تكنولوژيكي عقب بمانيد ، عمل مي كنند و همه تجربيات و دريافت هاي شخصي شما را به عنوان چيزهاي قديمي و تاريخ گذشته تهديد مي كند و شما را دعوت مي كند تا از قيد داشته هاي قديمي به وسيله خريدن تكنولوژي جديد، برهيد.مگر اين كه برنامه منطقي براي جمع بندي تجربيات و دريافت هاي خود داشته باشيد وگرنه ، خريدن تعداد زيادي از ماشين هاي جديد شما را از عقب ماندگي مصون نخواهد كرد.
2. پول زياد براي خريدن ماشين هاي نو مصرف نكنيد كه آن ها را در راس سازمان هاي نا كار آمد قرار خواهيد داد. به طور مثال اينترنت مدارس شما را اصلاح نخواهد كرد . شايد اينترنت بتواند قسمتي از برنامه جامع تر و پيچيده تر شما را براي اصلاح مدارستان به عهده گيرد اما به سادگي ممكن است كه اينترنت تنها هدر دادن پول باشد.
3.تمركز بر به كمال رساندن مردم، نه از نظر ماشيني. يعني آموزش چگونگي استفاده از اينترنت كه در نخستين مرحله ، از برنامه ريزي هاي سازماني است و نه كسب مهارت هاي تكنيكي. بنابراين از ارائه كنندگان براي نمايش پروژه هايي كه تشكيلات شما قادر مي كنند كه چگونگي استفاده از ماشين ها را بياموزند، دعوت كنيد.وقتي كه سازمان ها آماده پذيرش تعداد زيادي از ماشين ها باشند، هزينه آن ها كمتر خواهد بود.
4.جامعه مدني اينترنتي بسازيد. افرادي را كه در قسمت هاي مختلف اجتماع ،اينترنت را براي اهداف مثبت اجتماعي مي خواهند، بيابيد و آن ها را به يكديگر معرفي كنيد و بين آن ها و افراد مانند خودشان در سراسر دنيا ارتباط برقرار كنيد.تعداد زيادي از سازمان ها در كشورهاي مختلف مي توانند در اين امر موثر باشند.
5. پست الكترونيكي از تكنولوژي صفحات پرزرق و برق www بسيار مهم تر است. با تكنولوژي ابتدايي و تنها با استفاده از متون ساده تنها و بدون پافشاري بر روي امكانات تكامل يافته تكنولوژي ، مي توانيد استفاده اجتماعي زيادي از اينترنت بكنيد.پست الكترونيكي به سواد بالايي نياز ندارد اما نكات مثبت مكاتبات الكترونيكي مي تواند به انگيزه اي بالا براي كسب دانش منجر شود.
6. آناليز منسجم و گسترده اي از محيط فرهنگي و تكنيكي انجام دهيد. شامل بررسي مردمي كه كارهايشان به راستي از اينترنت تاثير خواهد پذيرفت.يك بررسي تحليلي مشترك موجب نگرش صحيحي در اين باره خواهد شد كه چگونه يك تكنولوژي مي تواند در همه ابعاد زندگي به كار آيد و مناسب باشد و شانس بزرگتري در استفاده از تكنولوژي واقعي وجود خواهد داشت.
7. عملكردهاي موجودي كه براي به اشتراك گذاشتن اطلاعات و سازندگي و تجربيات استفاده از اينترنت و تكنولوژي هاي وابسته براي بهبود و تقويت آن وجود دارد را تعريف كنيد.
8.تكنولوژي را به صورت اتفاقي گسترش ندهيد. پست الكترونيكي مصرفي ندارد مگر اين كه كساني كه شما مي خواهيد آن ها را با هم مرتبط كنيد، از آن استفاده كنند.و مردم نامه هاي الكترونيكي را در صورتي كه نخواهند، نمي خوانند. پس تلاش هاي خود را بر جمعيت هايي خاصي متمركز كنيد كه سابقه خوبي از به اشتراك گذاشتن اطلاعات و انگيزه هاي مشتركي براي استفاده از اينترنت ، دارند.
9.براي كودكان، تجربه عملي در سازمان دهي رويدادهاي پيچيده اجتماعي، به طور مثال، تاترهاي تهيه شده، بسيار مهم تر از كسب مهارت هاي كامپيوتري است. اينترنت مي تواند يك ابزار قوي براي تحصيل باشد هنگامي كه در آموزش مبتني بر دانش منطقي عمل كند. اما كسي كه تجربه مهارت هي اجتماعي براي سازمان دهي اجتماعي را داشته باشد فورا هدف اينترنت را مي فهمد و آماده است تا تكنيك هاي آن را زماني كه لازم است كسب كند.
10.ماشين ها نمي توانند اجتماع و يا سازمان ها را اصلاح كنند و يا ارتباطات اجتماعي را به وجود آورند و يا يك فرهنگ دموكراتيك بسازند. مردم بايد اين كارها را بكنند. اينترنت ابزاري است از ابزارهاي بسياري كه افراد مستعد را مي يابند و امكاناتي را كه آن ها لازم دارند، در اختيارشان مي گذارد. هنگامي كه آن ها كارهاي بزرگ انجام مي دهند، با ارائه عقايد و آرايشان بر فرهنگ اجتماعي شما هم تاثير مي گذارند.
منبع: سایت آينده نگر