آداب مهمانی و میزبانی در سیره و تعالیم رضوی

شناخت منطقی نظری و عملی امام رضا (علیه‌السّلام) نه تنها ما را با شخصیت کم نظیر آن امام همام آشنا می‌سازد، بلکه در عرصه‌ی زندگی فردی و اجتماعی ما کاربرد عملی می‌یابد که ضرورتی بایسته است. یکی از عرصه‌های قابل
يکشنبه، 7 آذر 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
آداب مهمانی و میزبانی در سیره و تعالیم رضوی
 آداب مهمانی و میزبانی در سیره و تعالیم رضوی

 

نویسنده: رضا وطن‌دوست (1)




 

چکیده

شناخت منطقی نظری و عملی امام رضا (علیه‌السّلام) نه تنها ما را با شخصیت کم نظیر آن امام همام آشنا می‌سازد، بلکه در عرصه‌ی زندگی فردی و اجتماعی ما کاربرد عملی می‌یابد که ضرورتی بایسته است. یکی از عرصه‌های قابل توجه در زندگی اجتماعی ما، موضوع مهمانی و میزبانی است، از این رو باید با سیره و رهنمودهای آن حضرت در این عرصه آشنا شد تا بتوان زندگی خود را با زندگی آن حضرت تطبیق داد. این مقاله که در پاسخ به فراخوان «همایش علمی پژوهشی جاده‌ی ولایت» سامان یافته، بر آن است تا با هدف بهره‌گیری از سیره و تعالیم امام رضا (علیه‌السّلام) در خصوص آداب مهمانی و میزبانی و تأسی از آن حضرت در این بخش از زندگی اجتماعی، برخی از آداب و سنّت‌های مهمانی و الگوهای رفتاری آن حضرت را در این‌باره به نمایش بگذارد.
کلید واژگان:امام رضا (علیه‌السّلام)، آموزه‌های اسلامی، سیره و تعالیم رضوی، مهمانی و میزبانی

مقدمه

از جمله آدابی که از آغاز شکل‌گیری جامعه در میان بشر، مطرح بوده و هست، مسئله‌ی مهمانی و مهمانداری است که تاکنون به صورت‌های مختلف تداوم یافته است، این از آن روست که انسان، موجودی اجتماعی است و تا زمانی که این ویژگی را دارد، از رفت و آمدها در قالب مهمانی استقبال می‌کند.
هرچند ممکن است، آداب مهمانی در هر جامعه‌ای بر حسب رسم و سنّت‌های حاکم بر آن جامعه، با دیگر جوامع متفاوت باشد، اما آنچه در طول تاریخ بشر، غیرقابل انکار بوده و با زندگی اجتماعی بشر عجین شده، این است که هر جامعه و ملتی و پیروان هر مکتبی، برای مهمان خود احترامی ویژه قائل بوده و هستند. شریعت اسلام نیز که همواره در اندیشه‌ی اصلاح رفتارهای اجتماعی پیروان خود است، برای این بخش از زندگی، راهکارهایی ویژه ارائه داده است. پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ و‌ سلم) در اشاره به بخشی از آداب مهمانی و اینکه چه کسی را مهمان کنید و به مهمانی چه کسی بروید، در سخنی خطاب به جناب اباذر فرمودند:
یا أباذر! لاتصاحب إلاّ مؤمنا و لا یأکُل طعامَک إلاّ تقیٌّ و لا تأکل طعامَ الفاسقین. با أباذر! أطعم طعامَک من تُحِبَّه فی الله و کُل طعامَ مَن یُحِبُّک فی الله؛ ای اباذر! جز با انسان مؤمن مصاحبت نکنید، جز شخص پرهیزگار غذای شما را نخورد [و او را مهمان نکنید] و خود شما هم غذای افراد فاسق را نخورید [و مهمانی او را نپذیرید]. ای اباذر! کسی را با طعام دادن مهمان کن که او را در راه خدا دوست داری و بر کسی مهمان شو و غذایش را بخور که تو را در راه خدا دوست دارد (حرعاملی، 1403ق، جز16: 430).
امام رضا (علیه‌السّلام) در مکتب ناب اسلامی طوری پرورش یافته بودند که هم، آداب بایسته‌ی مهمانی در جامعه‌ی اسلامی را گوشزد می‌کردند و هم، خود بهتر از دیگران، به رعایت آنها اهتمام می‌ورزیدند. آنچه در لابه‌لای احادیث و در زندگی آن حضرت می‌خوانیم، نمونه‌ای از این آداب است که هنگام پذیرش مهمان تجلی یافته است. در این باره، نکات و آدابی بایسته در رفتار و گفتار آن حضرت وجود دارد که در این نوشته، به مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود، اما پیش از آن، نیازمند نکاتی است که در آغاز ناگزیر از بررسی اجمالی آن هستیم.

ارزش معنوی مهمانی و پذیرایی

از جمله مکارم اخلاق و فضلیت‌های دینی در روابط اجتماعی، دعوت مهمان و پذیرایی از دیگران است. قرآن کریم، هم بر اطعام نیازمندان تأکید کرده است و کسانی را که در این باره ایثار می‌کنند ستوده و فرموده: «وَیطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِینًا وَ یتِیمًا وَ أَسِیرًا؛ به پاس دوستی خدا، به بینوا، یتیم و اسیر خوراک می‌دادند» (دهر/8) و هم، کسانی را که در اطعام به دیگران کوتاهی کردند، نکوهش کرده و حتی کوتاهی در این باره را یکی از عوامل سقوط به دوزخ دانسته است، لذا می‌ف‍رماید: آنگاه که از دوزخیان می‌پرسند: «مَا سَلَكَكُمْ فِی سَقَرَ* قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ* وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِینَ؛ چه چیز شما را گرفتار دوزخ کرده است؟ * آنها پاسخ می‌دهند ما نه از نمازگزاران بودیم * و نه به بینوایان طعام می‌دادیم» (مدثر/ 42-44).
افزون بر آیات قرآن، در این باره روایت‌های بسیاری رسیده است که بر ستایش مهمان‌پذیری دلالت دارند، در این مجال به ذکر چند مورد بسنده می‌شود:
1. رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ و‌ سلم) تکریم مهمان را ملازم با ایمان به خدا دانسته و می‌فرمایند: «مَن کان یَؤمِنُ بِاللهِ وَ الیَومِ الآخر فَلیُکرمُ ضَیفَه؛ هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، باید مهمانش را گرامی دارد» (کلینی، 1401ق، ج2: 667).
2. امام صادق (علیه‌السّلام) در ستایش از مهمانی و اطعام دیگران، ثواب آن را بی حساب دانسته و می‌فرمایند:
مَن أطعَمَ مُسلماً حتى یَشبعَه لم یَدرِ أحدٌ مِن خَلقِ الله ما لَه من الأجر فى الأخرة، لا مَلَکٌ مُقرّب و لا نبیُّ مُرسل، إلاّ الله ربَّ العالمین؛ هر کس به فردی مسلمان طعام دهد و او را سیر کند، هیچ یک از آفریده‌های خدا نمی‌داند، در آخرت برای او چه اندازه پاداش منظور خواهد شد، نه فرشته‌ی مقرّب می‌داند و نه پیامبر مرسل، جز پروردگار عالمیان (برقی، 1270ش، ج2: 389).
3. آن حضرت در جای دیگر فرمودند: «اَلمَکارِمُ عَشرٌ، فَإِنِ استَطَعتَ فیکَ فَلتَکُن، أحدُها وَ إقراءُ الضَّیفِ؛ مکارم اخلاق 10 تاست، اگر می‌توانی آنها را داشته باش، یکی از آنها تکریم مهمان است» (مجلسی، 1403ق، ج72: 458).
4. پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ و‌ سلم) درباره‌ی اینکه نپذیرفتن مهمان امری ناپسند بوده و پیامدهای بدی دارد، فرمودند: «کُلُّ بیتٍ لا یَدخُلُ فیه الضَّیفُ لا یَدخُلُه الملائکةُ؛ هر خانه‌ای که مهمان وارد آن نشود، فرشته‌ها وارد آن خانه نمی‌شوند» (نوری، 1408ق، ج16: 258).
5. هر چند مهمانی رفتن و خوردن غذا امری لذت‌بخش است و همگان از آن خوششان می‌آید، اما برای کریمانِ بلند همّت، اطعام و مهمانی دادن، لذتی بیش از طعام خوردن دارد و با پذیرایی از دیگران، حظّ روحی مضاعف می‌برند. چه زیباست این سخن امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) که فرمودند: «قُوتُ الأجسادِ الطَّعامُ، و قُوتُ الأرواحِ الإطعام؛ غذای جسم، خوردن غذاست ولی غذای روح، اطعام و غذا دادن است: (قطب راوندی، 1407ق: 1429).
6. این را نیز بیفزاییم که نه تنها در اسلام، مهمانی اهمیت دارد که مهمان نیز از موقعیت و احترامی ویژه‌ای برخوردار است تا آنجا که به عنوان هدیه‌ی آسمانی تلقی شده است، چنان که رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ و‌ سلم) می‌فرمایند:
إذا أرادَ اللهُ بقومٍ خیراًَ أهدی إلیهم هدیةً، قالوا: و ما تلک الهدیة؟ قال: الضیفُ، یَنزُلُ بِرِزقِه و یَرتَحِلُ بِذنوبِ أهلِ البیت؛ هنگامی که خداوند اراده کند نسبت به جمعیتی نیکی نماید برای آنها هدیه می‌فرستد، پرسیدند: آن هدیه چیست؟ فرمود: میهمان است که روزیش را با خود وارد می‌آورد و گناهان اهل خانه را با خود می‌برد (بیاتی، 1418ق: 82).
امیر معزی، مضمون این حدیث شریف را به شعری زیبا تبدیل کرده، می‌گوید:

رزق ما با پای مهمان می‌رسد در خوان ما *** میزبان ما است هر کس می‌شود مهمان ما

پیشینه

از همان روزی که انسان پا به عرصه‌ی زندگی اجتماعی گذاشت، آداب و سننی ویژه بر زندگی او حاکم و با گذشت زمان، کامل و کامل‌تر شد، در نهایت از آن رو که طبع و سلیقه‌ی انسان به دلیل تفاوت فرهنگ‌ها و تأثیر آب و خاک، متعدد و متفاوت است، آداب و روش‌های متفاوت و متمایزی نیز در جوامع بشری پدید آمد. با وجود تحول چشمگیر در زندگی بشر، همچنان شاهد تفاوت‌ها و تمایزها در آداب و سنن اجتماعی بشر بوده و هستیم.
یکی از این آداب که از همان آغاز شکل‌گیری جامعه در میان بشر، مطرح بوده و هست، مسئله‌ی مهمانی و مهمان‌داری است که تاکنون به صورت‌های مختلف تداوم یافته است، چرا که مهمانی لازمه‌ی زندگی اجتماعی است و تا زمانی که بشر از این نوع زندگی برخوردار باشد، از رفت و آمدها در قالب مهمانی استقبال می‌کند. تاریخ بشر و زندگی پیشینیان تأییدی بر این واقعیت است.
قرآن که کتاب زندگی است و روش بهتر زیستن را برای بشر به ارمغان آورده است، در اشاره به پیشینه‌ی مهمانی در زندگی گذشتگان به ویژه پیامبران الهی، گوشه‌ای از این خصلت اجتماعی را به تصویر کشیده است، چرا که بهترین و مؤثرترین راه برای آموزش بشر، یادآوری تجربه‌های پیشینیان است. به تصویر کشیدن جریان فرشتگانی که بر حضرت ابراهیم خلیل (علیه‌السّلام)، مهمان شدند (ذاریات/24-28) و نیز ارائه‌ی گزارشی از جریان مهمانان حضرت لوط (علیه‌السّلام) (حجر/68-71) از جمله‌ی این موارد است.
یکی از کتاب‌های قدیمی که در خصوص آداب مهمانی گفتگو کرده، کتاب برگزیده‌ی قابوس‌نامه، اثر کیکاووس بن اسکندر (1379ش) است که در باب دوازدهم به این موضوع می‌پردازد.
یکی دیگر از کتاب‌های باارزشی که درباره‌ی مهمانی نگاشته شده و پیشینه‌ی این خصیصه‌ی اجتماعی را بیان می‌کند، کتاب گران‌سنگ مهمان نامه‌ی بخارا است که توسط فضل‌الله بن روزبهان خنجی نوشته شده و پا به عرصه‌ی وجود گذاشته است.
این کتاب از آثار ارزنده‌ی اوایل سده‌ی دهم هجری بوده که در بخارا و هرات نگارش یافته و شامل وقایع تاریخی دوران محمد خان شیبانی و برخی مباحث فقهی و کلامی است.

عوامل و پیش‌زمینه‌های مهمانی

مهمانی، پیش‌زمینه‌هایی دارد که در صورت برخورداری انسان‌ها از آنها، هم مهمان می‌پذیرند و هم به مهمانی رفتن رضایت می‌دهند. با استفاده از آموزه‌های امام رضا (علیه‌السّلام) برخی موارد یادآوری می‌شود.

1. سخاوت

واژه‌ی سخاوت از ریشه‌ی سَخا گرفته شده است، وقتی عرب می‌گوید: «سَخا النارَ» منظور این است که خاکستر آتش را از آتش پاک کنند تا بهتر از قبل بسوزد و بیشتر از پیش نور و حرارت بدهد (جوهری، 1407ق، ج6: 2373).
همان‌طور که با جدا کردن خاکستر از آتش، بهتر از پیش اطراف خود را روشن کرده و خانه را گرم می‌کند، سخاوت نیز فضای خانواده و زندگی فامیلی و اجتماعی را گرم‌تر نگه می‌دارد، زیرا سخاوت به محبت و دوستی می‌انجامد، بدیهی است که در هرجا محبت باشد، صفا و صمیمیت نیز خواهد بود: «السخاء یکسب المَحَبّة وَ یُزیِّن الاخلاق؛ سخاوت موجب جلب محبت افراد شده و اخلاق انسان‌ها را می‌آراید و زینت می‌دهد» (لیثی واسطی، 1376ش: 50).
از آن‌رو که جود و سخاوت در استوارسازی زندگی خانوادگی نقشی بسزا دارد، شریعت اسلام، بر آن تأکید بسیار کرده است؛ امام رضا (علیه‌السّلام) فرمودند: «السخی قریبٌ مِن اللهِ، قریبٌ مِن الناس، قریبٌ مِن الجنة؛ انسان سخاوتمند، به خدا، به مردم و به بهشت نزدیک است» (صدوق، 1404ق، ج1: 15).
آن حضرت در اشاره به این مطلب که سخاوت پیش‌زمینه‌ای اساسی برای مهمانی دادن است فرمودند: «السّخىُ یَأكُلُ مِن طعامِ النّاس لِیَأكُلوا مِن طعامِه و البخیلُ لا یَأكُلُ مِن طعامِ الناس لِئلاً یَأکُُلوا مِن طعامِه؛ انسان سخی، از غذای دیگران می‌خورد تا آنان نیز از غذای او بخورند، ولی شخص بخیل، از غذای دیگران نمی‌خورد تا دیگران از غذای او نخورند» (حرعاملی، 1403ق، ج16: 427).

2. برخورداری از روحیه‌ی اجتماعی

هر چند در اسلام، مهمانی امری بزرگ است و فضیلت‌های زیادی دارد، اما برخی انسان‌ها به دلیل برخورداری از نوعی روحیه‌ی خلوت‌گزینی و انزواطلبی، نه به مهمانی می‌روند و نه مهمان می‌پذیرند، لازمه‌ی مهمانی، با هم بودن است و این با روحیه‌ی انسان‌های انزواطلب ناسازگار است. این در حالی است که پیامبر رحمت (صلی ‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ و‌ سلم)، انس و الفت را یکی از ویژگی‌های پیروان خود دانسته، مى فرمایند: «المؤمن یألف و یؤلف و لاخیر فیمن لا یإلف و لا یؤلف: مؤمن کسی است که الفت می‌گیرد و می‌پذیرد و در کسی که نه الفت می‌گیرد و نه می‌پذیرد خیری نیست» (متقی هندی، 1405ق، ج1: 142).
این سخن امام صادق (علیه‌السّلام) در راستای همین وظیفه‌ی اجتماعی انسان‌هاست که فرمودند: «لابدّ لكم من الناس أنّ أحداً لا یستغنى عن الناس حیاته و الناس لابدّ لبعضهم من بعض؛ نیاز شما به مردم امری اجتناب‌ناپذیر است، چرا که هیچ کس زندگی‌اش بی نیاز از دیگران نیست و همه‌ی مردم وابسته به یکدیگر هستند» (حرعاملی، 1403ق، ج11: 399).
امام رضا (علیه‌السّلام) نیز که در مکتب اجدادش حضرت محمد (صلی ‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ و‌ سلم) و امام صادق (علیه‌السّلام) رشد یافته و فرهنگ اسلاف خویش را به ارث برده است، با اشاره به ضرورت زیستن اجتماعی انسان، در توصیه‌هایی کارآمد که به نهادینه شدن این ویژگی در میان انسان‌ها می‌انجامد فرمودند: «تزاوَرُوا تحابوا و تصافحُوا و لا تحاشموا؛ به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشید، دست یکدیگر را بفشارید و نسبت به یکدیگر خشم نگیرید» (صدوق، 1406ق: 338).
آن حضرت در جای دیگر در نکوهش کسانی که عزلت گزیده، کمک خویش را از دیگران دریغ داشته و به تنهاخوری خو گرفته‌اند، خطاب به علی بن شعیب فرمودند: «یا علی! إنّ شرّ النّاس مَن مَنع رِفدَه و أکل وحدَه؛ ای علی! بدترین مردم کسی است که یاریش را از مردم بازدارد و تنها بخورد» (شریف قرشی، 1372ش، ج2: 72).
از این‌گونه احادیث و آموزه‌های اسلامی می‌توان این پیام را برداشت کرد که آن دست از انسان‌هایی که روحیه‌ی انزواطلبی دارند، لازم است در رفتار خود تجدید نظر کرده و گرایش به اجتماع را در خود تقویت کنند، زیرا تنها در اجتماع است که شخصیت اجتماعی انسان شکل گرفته و روحیه‌ی تعاون و نوع‌دوستی پرورش می‌یابد.

حفظ شأن در مهمانی

حفظ شأن در هزینه‌های جاری زندگی، امری مهم است که در مکتب اسلام به آن توجهی خاص شده است، زیرا شأن که به معنای بهره‌گیری از امکانات موجود و هزینه کردن متناسب با شرایط و موقعیت خود بوده چیزی است که به حفظ آبروی انسان می‌انجامد که به نوبه‌ی خود یک ضرورت است.
اینکه دیده می‌شود پیشوایان معصوم از یک سو، برخی از افراد را به دلیل بسنده کردن به حد ضرورت نکوهش می‌کنند و از دیگر سو، برخی را به دلیل اسراف و افراط در هزینه‌های جاری منع می‌کنند، دلیل بر ضرورت حفظ شأن در هزینه‌های جاری است.
روایت‌هایی که بر وسیع بودن منزل مسکونی (سیوطی، 1401ق، ج1: 582)، داشتن لباس‌های متعدد و متنوع (طبرسی، 1392ق: 98)، راهوار بودن مرکب (ابن بابویه، 1403ق: 183)، گشاده‌دستی و پرهیز از سخت‌گیری بر زن و فرزند (کلینی، 1401ق، ج4: 11) و مانند آن دلالت دارند، همه و همه از جمله دستورهایی هستند که بسنده کردن به حداقل را امری ناروا می‌دانند.
شخصی از امام صادق (علیه‌السّلام) پرسید: «هرگاه مردی ثروتمند، جامه‌هایی فراوان و رداهایی سبز و زیبا داشته باشد تا خود را بیاراید، آیا فردی اسراف‌کار به شمار می‌آید یا نه؟» فرمودند: «خیر» (کلینی، 1401ق، ج6: 443)، زیرا خداوند می‌فرماید: «لِینْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ؛ بر توانگر است که از دارایی خود هزینه کند» (طلاق/7).
پیشوایان ما نه تنها بسنده کردن به حداقل را برای دیگران ناروا می‌دانستند که خود نیز بسته به شرایط زمان، زندگی و در حد مطلوب از امکانات استفاده می‌کردند، امام رضا (علیه‌السّلام) در اشاره به همین نکته فرمودند: «برخی دوستان من مایلند که من روی نمد بنشینم و لباس خشن بپوشم، در حالی که شرایط زمان، چنین چیزی را برنمی‌تابد» (عطاردی، 1406ق، ج1: 304).

آراستگی، ادب مهمانی

آراستگی و خودآرایی امری پسندیده است که هم مهمان و هم میزبان باید آن را رعایت کنند، امام رضا (علیه‌السّلام) در تشویق به رعایت آراستگی در اجتماع، از یک سو، تمیزی و آراستگی را از اخلاق پیامبران دانسته‌اند: «من أخلاق الأنبیاء التنظف؛ نظافت و تمیزی از اخلاق پیامبران است» (کلینی، 1401ق، ج5: 567) و از سوی دیگر در ابراز ناخرسندی و اشاره به زشتی پلشتی فرمودند: «إنّ الله تبارك و تعالى یحبّ الجَمال و التّجمّل و یُبغِض البؤسَ و التباؤس؛ خداوند بزرگ، زیبایی و آراستگی را دوست دارد و فقر و فقرنمایی را دشمن دارد» (مجلسی، 1403، ج79: 303).
نه تنها امام رضا (علیه‌السّلام) آراستگی را به دیگران توصیه می‌کردند که خود نیز در این باره سرآمد بودند، چنان که در سیره‌ی عملی آن حضرت می‌خوانیم: «اذا برز للناس تزّین لهم؛ در آن هنگام که به میان مردم می‌رفت، خود را برای آنان می‌آراست» (صدوق، 1404، ج1: 192).
این را نیز بیفزاییم، از آن رو که در مناسبت‌ها و اعیاد مذهبی، رفت و آمدها و مهمانی فزونی می‌یابد، در این مناسبت‌ها، به آراستگی و خودآرایی توصیه و تأکید بیشتری شده است. این فراز از سخنان امام رضا (علیه‌السّلام) نمونه‌ای از این توصیه‌هاست که در خصوص آراستگی در روز عید غدیر فرمودند: «... فَمَن تَزَیّن لِیومِ الغدیر غَفَر اللهُ لَه؛... هر که خود را برای روز غدیر زینت کند، خداوند او را می‌بخشد» (ابن طاووس، 1415ق، ج2: 262).

1. استعمال بوی‌خوش

به دلیل اهمیت استفاده از بوی خوش در اجتماع، امام رضا (علیه‌السّلام) آن را از اخلاق پیامبران دانسته، می‌فرمایند: «الطّیبُ مِن أخلاقِ الأنبیاء؛ استعمال بوی خوش از اخلاق پیامبران است» (کلینی، 1401ق، ج6: 510)
آن حضرت در ضرورت استفاده از بوی خوش فرمودند:
لاینبغی لِلرجل أن یَدَعَ الطّیبَ فی کَلّ یومٍ، فإن لم یَقدر علیه فیومٌ و یومٌ لا، فإن لم یقدر ففی کَلِّ جمعةٍ و لا یَدع ذلک؛ شایسته نیست مرد، بوی خوش را در هر روز ترک کند، پس اگر توان این کار را نداشت، [حداقل] یک روز در میان انجام دهد و اگر نتوانست، در هر جمعه انجام دهد و آن را ترک نکند (همان).

2. زدون بوی نامطبوع از بدن

همان‌طور که شریعت اسلام، به استعمال بوی خوش توصیه کرده، به زدودن بوی نامطبوع مانند بوی دهان نیز توصیه کرده است، زیرا بهداشت دهان و دندان، پیش از آنکه امری اسلامی باشد، امری حیاتی و انسانی بوده که لازم است در طول حیات آدمی رعایت شود. امام رضا (علیه‌السّلام) که تربیت یافته‌ی مکتب اسلام است، در خصوص بهداشت دهان و دندان، رفتار و رهنمودهایی شنیدنی دارند، از جمله آنکه به نقل از پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ و‌ سلم) فرمودند: «أفواهُکم طُرُقٌ مِن طُرُُقِ ربِّکم فَنظِّفوها؛ دهان‌های شما راه‌هایی از راه‌های پروردگارتان است، پس آن را پاکیزه کنید» (مجلسی، 1403ق، ج73: 130)
آن حضرت در اشاره به برخی فواید مسواک زدن فرمودند: «السّواکُ یَجلُو البصر و یُنبِتُ الشّعرَ و یُذهِبُ بالدمعة؛ مسواک زدن، نور چشم را زیاد می‌کند، مو را می‌رویاند و آبریزش چشم را از بین می‌برد» (طبرسی، 1392ق:50).
جالب این است که امام رضا (علیه‌السّلام) هر شب و هر روز صبح مسواک می‌زدند و بعد از آن، دهان خود را با جویدن «کُندُر» خوشبو می‌ساختند (عطاردی، 1406، ج1: 399).
از روش‌های دیگری که امام رضا (علیه‌السّلام) برای خوشبو ساختن دهان به کار می‌گرفتند این بود که پس از صرف غذا با آبی که در آن «اشنان» (2) ریخته بودند، دهان خود را خوشبو می‌ساختند (حرعاملی، 1403، ج16: 537).

شرط مهمانی، هماهنگی با خانواده

ناگفته روشن است که مهمانی دادن دردسرهای مخصوص به خود دارد که به تنهایی نمی‌توان از عهده‌ی میزبانی و پذیرایی آبرومند برآمد، بلکه لازم است اعضای خانواده دست به دست هم داده و به کمک یکدیگر، مهمانی آبرومندی ترتیب دهند، از این رو لازم است پیش از دعوت از دوستان و ترتیب مهمانی، با همسر، فرزندان و دیگر افراد دخیل در مهمانی مشورت و هماهنگی‌های لازم به عمل آید تا هم مهمانی به صورت آبرومندانه به عمل آید و مهمانان از آن خاطره‌ای خوش داشته باشند و هم پس از مهمانی اختلاف و کدورتی پیش نیاید و خاطره‌ای تلخ به جا نماند.
امام رضا (علیه‌السّلام) درباره‌ی اینکه نباید مردها برای جلب رضایت دیگران، خانواده‌ی خود را به زحمت اندازند، به نقل از جد بزرگوارشان امام علی (علیه‌السّلام) می‌فرمایند:
أنّه دعاه رجل، فقال له: قد أجَبتُك على أن تَضمَن لى ثلاثَ خِصالٍ. قال: ما هى یا أمیرالمؤمنین؟ قال: لا تدخل عَلىّ شیئاً من خارجٍ و لاُتدّخِر عنّى شیئاً فى البیت و لاُتجحِف بالعیال؛ مردی، آن حضرت را به مهمانی دعوت کرد، حضرت فرمودند: دعوت شما را می‌پذیرم مشروط بر اینکه قول بدهی سه چیز انجام دهی. او گفت: آنها کدامند؟ فرمودند. 1. برای پذیرایی از من چیزی از بیرون تهیه نشود [و آنچه در منزل باشد روی سفره آورده شود]؛ 2. آنچه در خانه‌داری از من دریغ نورزی؛ 3. به زن و فرزندانت اجحاف نکنی [و آنان را برای پذیرایی از من به زحمت نیندازی] (صدوق، 1404ق، ج1: 45).

فراهم‌آوردن وسیله‌ی رفت و برگشت

چیکی از آداب پذیرش مهمان این است که بسته به موقعیت و حال مهمان، برای رفت و آمد او وسیله فراهم شود، در خبر احمد بن ابی نصر بزنطی چنین آمده که می‌گوید:
آنگاه که امام رضا (علیه‌السّلام) مرا به منزل خود دعوت کردند، برای من مرکبی فرستادند. و بر آن سوار شده و به خدمت آن حضرت شرفیاب شدم، در هنگام بازگشت، چون پاسی از شب گذشته و دیر شده بود، امام فرمودند: اکنون دیرشده اگر مشکلی نیست، امشب نزد ما بمانید و فردا صبح تشریف ببرید، پیشنهاد امام (علیه‌السّلام) را پذیرفته و آن شب در منزل ایشان ماندم، آن حضرت در هنگام خواب دستور دادند تا رختخوابی مخصوص برای من بگسترانند و ملافه‌ای مخصوص روی من بکشند (همان، ج2: 212).

تأمین نیازمندی‌ها

از دیگر اموری که باید میزبان همواره نسبت به مهمان رعایت کند تأمین نیازمندی‌های معقول مهمان است، هر چند که چیزی کوچک مانند چوب خلال باشد: «من حقّ الضیف أن یُعَدَّ له الخلال؛ از جمله‌ی حق مهمان این است که چوب خلال برای او فراهم آید» (همان، ج3: 357).
در این باره ابوهاشم جعفری به نقل از امام رضا (علیه‌السّلام) می‌گوید: «روزی نزد امام رضا (علیه‌السّلام) بسیار تشنه بودم، هیبت آن حضرت مانع شد که در حضور او آب طلب کنم، خود آن حضرت آب طلبیدند، جرعه‌ای از آن نوشیدند و سپس فرمودند: ای اباهاشم! آبی گواراست، بگیر و بنوش که تشنگی‌ات را برطرف می‌کند» (مجلسی، 1403، ج48: 48-49).

نداشتن توقع کار از مهمان

مطلب دیگری که در ادامه‌ی تکریم مهمان شایسته‌ی یادآوری است، عدم توقع کار از مهمان در منزل میزبان است. در این باره راوی به نقل از امام رضا (علیه‌السّلام) می‌گوید:
نزل بأبی الحسن الرضا (علیه‌السّلام) ضیفٌ و کان جالسا عنده یُحَدِّثُه فی بَعض اللّیل فتغیر السّراجُ فمَدّ الرّجُلُ یدَه لِیُصلِحَه فزبره أبو الحسن (علیه‌السّلام) ثم بادَرَه بنفسه فأصلَحَه ثم قال له: إنّا قومٌ لا نَستخدِمُ أضیافَنا؛ مهمانی بر امام رضا (علیه‌السّلام) وارد شد و تا پاسی از شب در نزد آن حضرت نشسته بود و سخن می‌گفت که ناگهان نظم چراغ به هم خورد، همین که مهمان برای اصلاح چراغ دست بالا زد، امام او را از این کار بازداشتند و خود به اصلاح آن مبادرت کردند و سپس فرمودند: ما خاندان، قومی هستیم که هرگز مهمان خویش را به کاری وانمی‌داریم (طباطبایی، 1419ق: 130).

بدرقه‌ی مهمان

از آن‌رو که شریعت اسلام، مهمانی را امری مهم می‌داند و برای مهمان شأن و منزلتی ویژه قائل است، در حفظ منزلت او چه در هنگام ورود و چه در زمان خداحافظی دستورهایی حساب شده داده است که با روان انسان در حالت‌های متفاوت تطابق دارد، از جمله‌ی این دستورها، دستور به بدرقه‌ی اوست که لازم است در هنگام خداحافظی مهمان صورت بگیرد. این سنّت رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ و‌ سلم) است كه فرمودند: «إن مِن سُنّةِ الضّیفِ أن یُشَیّعَه إلى باب الدار؛ از آداب مهمانى آن است که مهمان تا دم در بدرقه شود» (نراقی، بی‌تا، ج2: 119).
امام رضا (علیه‌السّلام) در اشاره به این ادب از آداب مهمان‌داری، به نقل از رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ و‌ سلم) فرمودند: «مِن حقِّّ الضّیفِ أن تَمشی معه فتخرجه من حریمِک الی الباب؛ از حقوق مهمان آن است که در هنگام رفتن، او را بدرقه کرده و برای رفتن از حریم خودت او را تا دم در راهنمایی کنی». (نمازی شاهرودی، 1419ق، ج6: 486).

تشکر و قدردانی

نکته‌ای که در پایان مقاله جای تذکر دارد، ضرورت تشکر و قدردانی از میزبان است که به خاطر مهمان، خود را هم به زحمت انداخته و هم هزینه کرده است. امام رضا (علیه‌السّلام) درباره‌ی این ضرورت فرمودند: «مَن لم یَشکُر المُنعمَ مِن المخلوقین لم یَشکُرِالله عزّوجلّ؛ هر کس از تشکر برای مخلوقی که به او نعمتی رسانده است دریغ ورزد، در حقیقت از سپاسگزاری برای خداوند متعال دریغ ورزیده است» (حائری، 1385، ج2: 372).

نتیجه‌گیری

یکی از لازمه‌های زندگی اجتماعی انسان، مهمانی و مهمان‌‌داری است که در هر جامعه‌ای بر حسب آداب و سنّت‌های محلی و فرهنگ حاکم بر آن جامعه، با تفاوت‌هایی صورت گرفته و می‌گیرد. بدیهی است که این موضوع مانند هر کارکرد دیگری، آداب و سنن مخصوص به خود دارد.
این مقاله که درصدد بررسی مهمانی و مهمان‌داری در سیره و تعالیم رضوی بود، با مراجعه به آموزه‌های امام رضا (علیه‌السّلام)، توانست بخشی از آداب و سنّت‌های این موضوع اجتماعی را که در سیره و سخنان آن حضرت تجلی یافته به نمایش بگذارد. ضرورت هماهنگی با خانواده، تأمین نیازمندی‌های معقول مهمان، نداشتن توقع کار از مهمان، بدرقه‌ی مهمان از سوی میزبان و نیز ضرورت ابراز تشکر مهمان از میزبان، از جمله‌ی این آداب است که بعد از نگاهی گذرا به ارزش معنوی مهمانی در اسلام، ضرورت حفظ شأن و آراستگی در مهمانی مورد کنکاش قرار گرفت.

پی‌نوشت‌ها:

1- مدرس دانشگاه و پژوهشگر بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی vatandoust.r@Gmail.com
2- بوته‌ای است دارای شاخه‌های باریک و ساقه‌ای نسبتاً ضخیم، طعم آن شور و از خاکستر آن شخار به دست می‌آید، آن را در فارسی، آذربو یا آذربویه می‌گویند (فرهنگ عمید).

منابع تحقیق :
قرآن کریم.
ابن طاووس، (1415ق). اقبال الاعمال. تهران: مکتب الاعلام الاسلامی.
برقی، احمد بن محمد بن خالد، (1270ش). المحاسن تهران: دارالکتب الاسلامیه.
بیاتی، جعفر، (1418ق). ادب الضیافه. قم: جامعه‌ی مدرسین.
جوهری، اسماعیل بن حماد، (1407ق). الصحاح. بیروت: دارالعلم.
حائری، محمدمهدی، (1385ق). شجرة طوبی. نجف اشرف: الحیدریه.
حرعاملی، محمد بن حسن، (1403ق). وسائل الشیعه. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
سیوطی، جلال الدین، (1401ق). الجامع الصغیر. بیروت: دارالفکر.
شریف قرشی، باقر، (1372ش). حیاة الامام الرضا. قم: سعید بن جیر.
صدوق، علی بن حسین، (1406ق). فقه الرضا. مشهد: کنگره‌ی جهانی امام رضا (علیه‌السّلام).
صدوقی، محمد بن علی، (1404ق). عیون اخبار الرضا. بیروت: مؤسسة اعلمی.
صدوق، محمد بن علی، (1404ق). من لا یحضره الفقیه. قم: جامعه‌ی مدرسین.
صدوق، محمد بن علی، (بی‌تا). الخصال. قم: جامعه‌ی مدرسین.
طباطبایی، سید محمدحسین، (1419ق). سنن النبی. قم: جامعه‌ی مدرسین.
طبرسی، حسن بن فضل، (1392ش). مکارم الأخلاق. نجف: شریف رضی.
طبرسی، حسن بن فضل، (1392ق). مکارم الاخلاق. چاپ ششم، نجف: شریف رضی.
عطاردی، عزیزالله، (1406ق). مسند الامام الرضا. مشهد: کنگره‌ی جهانی امام رضا (علیه‌السّلام).
عنصرالمعالی، کیکاووس بن اسکندر، (1379ش). برگزیدة قابوس‌نامه. به کوشش غلامحسین یوسفی، چاپ دوم، تهران: علمی و فرهنگی.
قطب راوندی، سعید بن هبةالله، (1407ق). الدعوات. قم: مدرسه‌ی امام علی (علیه‌السّلام).
کلینی، محمدبن یعقوب، (1401ق). الکافی. بیروت: دارالتعارف.
لیثی واسطی، علی بن محمد، (1376ش). عیون الحکم و المواعظ. قم: دارالحدیث.
متقی هندی، علی، (1405ق). کنزل العمال فی سنن الاقوال و الافعال. بیروت: الرساله.
مجلسی، محمدباقر، (1403ق). بحارالانوار. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
نراقی، محمد مهدی، (بی‌تا). جامع السعادات. نجف: دار النعمان.
نمازی شاهرودی، علی، (1419ق). مستدرک سفینه البحار. قم: جامعه‌ی مدرسین.
نوری، حسین، (1408ق). مستدرک الوسائل. بیروت: آل‌البیت.

منبع مقاله :
فصلنامه‌ی فرهنگ رضوی، سال دوم، شماره ششم، تابستان 1393. شماره‌ی ششم

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط