مبارك و آفريقا

سودان، همسايه جنوبى مصر است. علاوه بر آنكه هر دو كشور، قوميتى «عرب» دارند، از جمله كشورهاى وسيع آفريقا نيز به شمار مى آيند. بنابراين روابط دوجانبه ميان آنها تا حدودى ضرورى به نظر مى رسد و در نگاه اول، مشكلى جدى در آن ديده نمى شود. اما اگر دقيق شويم، به اختلاف دو كشور پى خواهيم برد: «مثلث حلائب». منطقه حلائب، سرزمين مورد مناقشه مصر و سودان است. درست است كه اين ناحيه، وسعت چندانى ندارد و تنها حدود ۲۰هزار كيلومتر مربع است، اما از سالها قبل بر
سه‌شنبه، 1 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مبارك و آفريقا
مبارك و آفريقا
مبارك و آفريقا

نويسنده: هادى جرقوئيان
«حسنى مبارك» براى پنجمين دوره متوالى توانست اين جايگاه را از آن خود كند. كشورها و سازمانهاى مختلف در برابر اين انتخاب، واكنش هاى متفاوتى نشان دادند كه ريشه اين واكنش ها را بايد در روابط دوجانبه مصر با آنها جست وجو كرد.
مصر، كشورى باستانى و آفريقايى است. فقط ۳ كشور داراى مرزهاى زمينى با مصر هستند كه از اين ميان، ۲ كشور آفريقايى (ليبى و سودان) و ديگرى، آسيايى - اروپايى (رژيم صهيونيستى) است. لذا متوجه مى شويم كه چرا در سياست خارجى مصر، «آفريقا» جايگاه ويژه اى دارد:

سودان

سودان، همسايه جنوبى مصر است. علاوه بر آنكه هر دو كشور، قوميتى «عرب» دارند، از جمله كشورهاى وسيع آفريقا نيز به شمار مى آيند. بنابراين روابط دوجانبه ميان آنها تا حدودى ضرورى به نظر مى رسد و در نگاه اول، مشكلى جدى در آن ديده نمى شود. اما اگر دقيق شويم، به اختلاف دو كشور پى خواهيم برد: «مثلث حلائب».
منطقه حلائب، سرزمين مورد مناقشه مصر و سودان است. درست است كه اين ناحيه، وسعت چندانى ندارد و تنها حدود ۲۰هزار كيلومتر مربع است، اما از سالها قبل بر سر مالكيت آن اختلاف وجود دارد. منطقه مورد بحث در جنوب مصر و شمال سودان قرار گرفته و بزرگترين شهر آن «حلائب» نام دارد. به دليل شكل سه ضعلى در نقشه هاى جغرافيايى، اين ناحيه به «مثلث حلائب» مشهور شده است.
ريشه درگيرى ها به زمانى بازمى گردد كه استعمار انگلستان بر منطقه حكومت مى كرد. در سال ،۱۹۰۲ انگليسى ها براى آسودگى و تأمين منافع خود و در جهت پايان بخشيدن به منازعه مصر و سودان، يك مرز اجرايى ميان دو كشور در نظر گرفتند. از آنجا كه اين ناحيه در نزديكى سودان قرار گرفت و دسترسى اين كشور به آن آسان تر بود، مالكيتش به سودان واگذار شد. اما مصرى ها موضوع را نپذيرفتند و از آن زمان، هرازگاهى براى تصاحب منطقه، اقداماتى انجام دادند كه موفقيتى در پى نداشت.
مثلث حلائب تحت كنترل سودان باقى ماند تا آنكه در سال ۱۹۹۲ اتفاق تازه اى رخ داد. سودان حق اكتشاف نفت در حلائب را به يك شركت نفتى كانادايى واگذار كرد و اين امر اعتراض شديد مصر را در پى داشت.
به دنبال آن، مصر فشارهاى ديپلماتيك خود را افزايش داد تا سرانجام در سال ،۲۰۰۰ سودان از حق حاكميت خود به منطقه حلائب گذشت كرد و كنترل آن به مصر واگذار شد.
اوضاع آرام آرام به حالت عادى بازمى گشت و به نظر مى رسيد منطقه از وضعيت سردرگمى خارج خواهد شد كه يكباره همه چيز تغيير كرد. سودان ادعاى مالكيت خود بر حلائب را تكرار كرد و خواستار ارجاع منطقه از سوى مصر شد. «عمرالبشير» رئيس جمهورى سودان طى مصاحبه اى در سال ۲۰۰۴ اعلام كرد: حلائب قانوناً به سودان تعلق دارد و كشورش هرگز از اين منطقه چشم پوشى نكرده است. رئيس جمهور سودان مسأله را پيچيده تر و اضافه كرد: ما هيچ چيز را اعطا نكرديم. نشانه آن هم اين است كه ادعاى خود را در شوراى امنيت دوباره مطرح خواهيم كرد.
به راستى، چرا منطقه اى كوچك به نام حلائب مناقشه برانگيز شده است؟ سودان كه خود وسيع ترين كشور آفريقاست، به چه علت مى خواهد اين تكه كوچك هم جزيى از خاكش باشد؟ واقعيت آن است كه حلائب، منطقه اى استراتژيك است. علاوه بر قرار گرفتن در مرز كشورهاى سودان و مصر، مجاورت بادرياى سرخ دستيابى به آبهاى آزاد را براى مثلث حلائب امكانپذير كرده است. از همه مهمتر، كشف برترين عامل تحريك كننده در اين سرزمين است: «نفت».
در ادامه اشاره خواهيم كرد چرا سودان از انتخاب مجدد مبارك، چندان راضى نيست.

ليبى

بى شك، كشورى كه انتخاب مجدد مبارك را پيش بينى نمى كرد، ليبى است. چند هفته پيش از انتخابات، مبارك در ديدارى با «معمرقذافى» (رهبر ليبى) روابط دوجانبه و آينده احتمالى را بررسى كرد. ليبى كه از همسايگان مصر به شمار مى آيد، قديمى ترين متحد استراتژيك اين كشور است. سالها پيش كه ارتباط با رژيم صهيونيستى براى مصر هزينه هايى به همراه داشت، رابطه با همسايه جنوبى يعنى سودان هم چندان مفيد به نظر نمى رسيد؛ زيرا سودان درگير جنگهاى داخلى بود و توجه چندانى به همسايگان شمالى خود نداشت. با اين تفاسير، تنها همسايه باقى مانده «ليبى» بود كه روابط با آن تا حدودى تأمين كننده منافع مصر نيز به شمار مى رفت.
ليبى و مصر، اشتراكات فراوانى با يكديگر دارند. هر دو داراى رهبرانى هستند كه سالهاى متمادى است در رأس كشورهاى خود اثبات شده اند. قذافى كه از سال ۱۹۶۹ تاكنون رهبر ليبى است، با يك كودتا به حكومت رسيد. مبارك هم پس از ترور انورسادات، از سال ۱۹۸۱ تا به امروز، به عنوان رئيس جمهورى قانونى مصر فعاليت مى كند. ويژگى مشترك هر دو، سابقه نظامى آنهاست. مبارك از افسران بلندپايه نيروى هوايى مصر بوده و قذافى نيز ژنرال است.
مصر و ليبى كه از «اعراب آفريقا» به شمار مى آيند، اهميت خاصى براى قوميت خود (عرب) قائل هستند. براى اثبات اين ادعا، كافيست بدانيم مصر، اصلى ترين كشور بنيانگذار اتحاديه عرب است. به همين خاطر، از ابتداى تأسيس اين اتحاديه (۱۹۴۵) تا به امروز، «قاهره» (پايتخت مصر) به عنوان مقر اصلى اتحاديه عرب برگزيده شده است. همچنين ليبى، اولين عضو غيربنيانگذار اتحاديه عرب بود كه ۸سال پس از تأسيس، به آن پيوست.
از معدود تفاوتهاى دو كشور، بحث «مخالفان دولت» است. انتخابات ۷ سپتامبر مصر در شرايطى برگزار شد كه مبارك با ۹ نامزد ديگر به رقابت پرداخت. هرچند كه بسيارى از تحليلگران اين رقابت را نمايشى خواندند، اما مخالفان توانستند پس از سالها تلاش، طلسم انتخاب «تك نفره» را بشكنند و به مبارزه با مبارك برخيزند.
اما در سوى ديگر، مخالفان قذافى انسجام كافى ندارند. او در طول سالهاى گذشته موانع متعددى براى فعاليت گروههاى مخالف خود به وجود آورد و حتى در چندين نوبت با حمله نظامى به مواضع آنها در كشورهاى همسايه (مانند چاد)، زمينه از هم پاشيدگى گروههاى اپوزيسيون دولت ليبى را فراهم آورد. به عنوان مثال، در تيرماه گذشته حدود ۳۰۰نفر از افراد مخالف قذافى، پس از سالها، در لندن گرد هم آمدند تا شايد بتوانند با كنار گذاشتن اختلافات، راهكارى براى پايان بخشيدن به حكومت رهبر كنونى ليبى بيابند. اما در اين نشست، چند گروه اسلام گرا مانند اخوان المسلمين ليبى دعوت نشدند تا گره كور مخالفان اين كشور همچنان لاينحل باقى بماند و ژنرال قذافى بيش از پيش احساس قدرت كند.

اتحاديه آفريقا

موضع اتحاديه آفريقا در برابر انتخاب مجدد مبارك، مثبت است و بايد گفت اتحاديه از اين اتفاق استقبال مى كند. درست است كه مبارك بيش از دو دهه حاكم مصر است، اما اين موضوع دست كم در حال حاضر براى اتحاديه آفريقا مسأله مهمى نيست؛ زيرا سرزمين هاى آفريقا به داشتن فرمانروايان چند ده ساله عادت كرده است. مهمترين موضوع مورد توجه اتحاديه آفريقا، «حفظ آرامش» كشورهاى عضو* است.
از زمان تشكيل اتحاديه در سال ،۲۰۰۲ آفريقا مصمم شد تا سهم گسترده ترى در حل مشكلات درونى خود ايفا كند. اساسى ترين معضلات قاره سياه را مى توان جنگهاى داخلى، دخالت نظاميان در امور سياسى، فقر و ايدز دانست. كشورهاى عضو اتحاديه آفريقا پس از بررسى هاى فراوان به اين نتيجه رسيدند كه اولين قدم هاى خود را در راه پايان دادن به جنگهاى داخلى بردارند؛ يعنى در سايه استقرار يك «دولت مركزى»، آرام آرام به سوى حل ساير مشكلات يك كشور خواهند رفت.
پس وجود «مبارك» در مصر تا زمانى كه آرامش و ثبات در اين كشور حكمفرماست، نه تنها مخالفتى را از سوى اتحاديه آفريقا به همراه ندارد، بلكه با تشويق هايى نيز روبرو خواهد شد.
دست آخر، نبايد فراموش كرد مصر و مبارك ، يكى از اصلى ترين بنيانگذاران اتحاديه آفريقا هستند. آنها با تلاشهاى بسيار خود سرانجام توانستند سازمان آفريقا را به اتحاديه تبديل كنند. با اين حساب، جايگاه ممتاز مصر و رئيس جمهور آن در اين اتحاديه بر كسى پوشيده نيست.

شرايط جديد و مبارك

شرايط در دوره جديد رياست جمهورى مبارك نسبت به دوره هاى قبل بسيار متفاوت است. يكى از تغييرات، لغو تحريم هاى بين المللى ليبى است. پس از آنكه ليبى مسؤوليت انفجار «لاكربى» را قبول كرد، كه در آن تعداد زيادى از مسافران هواپيمايى «پان آمريكن» ايالات متحده جان خود را از دست دادند ونيز پذيرفت بيش از ۲‎/۵ميليارد دلار خسارت به بازماندگان حادثه پرداخت نمايد، تحريم هاى بين المللى شوراى امنيت عليه اين كشور برداشته شد.
در ادامه، قذافى اعلام كرد: كشورش «داوطلبانه» دستيابى به سلاح هاى هسته اى را كنار خواهد گذاشت تا اطمينان جامعه جهانى را جلب كند.
به دنبال اقدامات آشتى جويانه رهبر ليبى، روابط كشورهاى غربى بويژه آمريكا با اين كشور رو به بهبودى نهاد. كار به آنجا رسيد كه قذافى «جورج بوش» و «كاندوليزا رايس» را براى ديدار از ليبى دعوت كرده است. پس ديگر نه تنها مصر براى ارتباط با ليبى، از سوى آمريكا تحت فشار نيست، بلكه به راحتى نيز مى تواند روابط دوجانبه با اين همسايه آفريقايى خود را بهبود بخشد.
اسرائيل هم شرايط متفاوتى پيدا كرده است. هنگامى كه نخست وزير رژيم صهيونيستى اعلام كرد قصد تخليه نوار غزه را دارد، اعتراض شديد يهوديان افراطى را به همراه داشت؛ اما شارون با تأكيد بر عقب نشينى، نقشه جديدى در سر داشت. با آغاز عقب نشينى نيروهاى اسرائيلى از غزه، دور تازه ديپلماسى رژيم صهيونيستى براى خارج شدن از انزواى منطقه اى آغاز شده است. منابع خبرى از افتتاح دفتر اقتصادى اين رژيم در امارات خبر داده اند.
همچنين اسرائيل اعلام كرد: هيأتى پارلمانى از اين كشور در آينده نزديك از تونس بازديد مى كند. در عين حال، رژيم صهيونيستى آمادگى خود را جهت برقرارى روابط دوجانبه با اندونزى (پرجمعيت ترين كشور مسلمان) نيز اعلام كرده، ديدار وزيران امور خارجه پاكستان و اسرائيل را نيز بايد به اين جمع اضافه كرد.
در همين حال، اسرائيل براى رئيس جمهورى مصر سنگ تمام گذاشت و «پيش از انتخابات» تل آويو، مبارك را به اسرائيل دعوت كرد. اين دعوت، نشان از توجه ويژه رژيم غاصب به همسايه آفريقايى خود دارد، زيرا مصر، اولين كشور عربى است كه با اسرائيل رابطه برقرار كرد. اگر رژيم صهيونيستى در برقرارى ارتباط با جهان عرب موفقيت نسبى كسب كند، آنگاه مصر هم از زير فشار اعراب خارج خواهد شد.
پيشتر گفته شد سودان از انتخاب مجدد مبارك چندان استقبال نمى كند. بى شك، در دوره جديد رياست جمهورى مبارك، منازعه بر سر حلائب وارد مرحله تازه اى خواهد شد؛ از آنجا كه دولت سودان پس از ۲۱ سال جنگ داخلى، با شورشيان جنوب به توافق رسيده و آرامش نسبى را در كشور برقرار كرده است، فرصت بيشترى براى پرداختن به مسأله حلائب دارد. سودان ترجيح مى داد فرد ديگرى رئيس جمهور شود، زيرا مبارك پيش از اين، يك پيروزى بزرگ درمناقشه حلائب به دست آورده و توانسته است در ۵ سال اخير، منطقه را در اختيار خود داشته باشد. پس قدرت چانه زنى او در آينده افزايش خواهد يافت. يادآور مى شويم در حال حاضر، مثلث حلائب در نقشه هاى جغرافيايى جزو خاك سودان محسوب مى شود، اما كنترل آن را مصر بر عهده دارد.
بايد به انتظار نشست آيا قدم رئيس جمهور دوره جديد مصر براى آينده اين كشور مبارك است؟
* تمام كشورهاى آفريقايى به استثناى «مراكش» عضو اتحاديه آفريقا هستند
منبع: روزنامه ایران




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.