اسباب ورود به بهشت از نگاه قرآن

تمام بحثهاى معاد سر انجام به يكى از دو نقطه ختم مى شود: بهشت , دوزخ.بهشت يعنى كانون انواع مواهب و نعمتهاى الهى , اعم از معنوى و مادى , و دوزخ كانون انواع رنجها وشكنجه ها و حرمانها از هر قبيل . در اينكه حقيقت بهشت چيست ؟ و چگونه است ؟ و در كجاست و هم اكنون وجود دارد يا بعداً آفريده مى شود؟ سخن بسيار است , و مى توان براى يافتن پاسخ اين سؤالات
پنجشنبه، 3 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اسباب ورود به بهشت از نگاه قرآن
اسباب ورود به بهشت از نگاه قرآن
اسباب ورود به بهشت از نگاه قرآن

نويسنده: آية الله مكارم شيرازي
تمام بحثهاى معاد سر انجام به يكى از دو نقطه ختم مى شود: بهشت , دوزخ.بهشت يعنى كانون انواع مواهب و نعمتهاى الهى , اعم از معنوى و مادى , و دوزخ كانون انواع رنجها وشكنجه ها و حرمانها از هر قبيل .
در اينكه حقيقت بهشت چيست ؟ و چگونه است ؟ و در كجاست و هم اكنون وجود دارد يا بعداً آفريده مى شود؟ سخن بسيار است , و مى توان براى يافتن پاسخ اين سؤالات از تصريحات يا اشاراتى كه در آيات قرآن آمده است كمك گرفت .
ولى بحث فعلى ما در اين است كه اسباب ورود به بهشت در چيست ؟ و چه وسايلى انسان را در راه رسيدن به اين كانون موهبت الهى كمك مى كنند. در زير به پاره اى از اين وسايل اشاره مى گردد:

1- ايمان و عمل صالح

نخستين چيزى كه سرمايهء اصلى نجات و خميرمايه سعادت و كليد درهاى بهشت شمرده شده ايمان وعمل صالح است , قرآن مى گويد: «و الذين آمنو عملوا الصالحات اولئك اصحابه الجنة هم فيها خالدون (بقره 82) كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند ياران بهشتند, و جاودانه در آن خواهند ماند».
اين تعبير يا شبيه آن در آيات بسيارى وارد شده است كه تكرار آن بيانگر اهميت موضوع و توجه خاص قرآن نسبت به آن مى باشد.به اين ترتيب قرآن پرده هاى اوهام گروهى از اهل كتاب و مقلدين آنها را در ميان اقوام و ملل ديگر, كه تصور مى كردند مسأله نجات و ورود در بهشت براساس يك سلسله روابط, يا ضوابطى غير از ايمان و عمل صالح است , پاره مى كند, و انسانها را براى ساختن خويش در دو بعد عقيده و عمل بسيج مى نمايد, و اتفاقاً آيهء مورد بحث به دنبال آياتى درباره قوم يهود است كه خود را قوم برگزيده خداوند مى دانستند, و گاهى فرزندان خدا خطاب مى كردند وحى گفتند: «اگر هم نگاه كرده باشيم جز چند روزى آتش دوزخ به ما نخواهدرسيد» گوئى عهد و پيمانى با خدا بستد بودند.

2- تقوى و خدا ترسى

عامل ديگر, تقوى و پرهيزگارى است ; كه در آيات فراوانى از قرآن مجيد نيز روى آن تكيه شده است , ازجمله در سورهء مريم بعد از اشاره به جنات عدن و باغهاى جاودانهء بهشت , و بخشى , از نعمتهاى آن مى فرمايد: «اين همان بهشتى است كه ما به ارث به بندگان پرهيزگار خود مى بخشيم » (تلك الجنة التى نورث من عبادنا من كان تقياً) (مريم 63.
در آيات فراوانى از قرآن مجيد, تقوى به عنوان كليد بهشت شناخته شده , و مى دانيم تقوى به معنى خويشتن دارى , و پرهيز از گناهان , و هرگونه تخلف در برابر فرمان خدا و حق و عدالت است , يا به تعبيرديگر آن حالت خدا ترسى باطنى و كنترل درونى است كه انسان را از هرگونه آلودگى باز مى دارد, يعنى چنان مفهوم جامعى دارد كه انجام همهء وظائف الهى اخلاقى انسانى را فرا مى گيرد.تعبير به « تلك » در آغاز آيه كه اشاره به دور است در واقع اشاره اى است به عظمت مقام بهشت , گوئى آنچنان والا است كه از دسترسى فكر و انديشهء ما فراتر است .

3- احسان و نيكوكارى

عامل ديگرى كه از اسباب مهم ورود در اين كانون بزرگ نعمت الهى است مسأله احسان و نيكو كارى باآن مفهوم وسيع و گسترده است كه در آيات متعددى به آن اشاره شده از جمله در آيهء 85سورهء مائده : (فاتابهم الله بما قالوا جنات تجرى من تحتها الانهار خالدين منها و ذلك جزاء المحسنين ). خدا بدليل آنچه گفتندبهشتى را كه در زير آن رودهايى جارى است به آنان پاداش داد و اين پاداش نيكوكاران است ».

4- جهاد و شهادت

هركس مختصر آشنايى با منطق قرآن و اسلام داشته باشد مى داند مقام مجاهدان و شهيدان در اسلام فوق العاده والا است , قرآن با صراحت وعده بهشت را به اين گروه ايثارگر داده است . از جمله در آيه 11وبه مى فرمايد: «ان الله اشترى من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة يقاتلون فى سبيل الله فيقتلون ويقتلون وعداً عليه حقاً فى التوراة والا نجيل و القرآن و من اوفى بعهده من الله فاستبشروا ببيعكم الذى بايعتم به وذلك هو الفورالعظيم (توبه 111). »خداوند از مؤمنان جانها و اموالشان را خريدارى مى كند كه (در برابرش ) بهشت براى آنان باشد (به اين گفته كه ) در راه خدا پيكار مى كنند مى كشند و كشته مى شوند, اين وعده حقى است بر او كه در تورات و انجيل و قرآن آمده , و چه كسى نسبت به عهدش از خدا وفادارتر است , حال كه چنين است بشارت باد بر شما به خاطر معامله اى كه با خدا كرده ايد, و اين پيروزى بزرگى است ».
از آيه فوق استفاده مى شود كه نه تنها شهيدان راه خدا, بلكه پيروز مندان در جهاد نيز مشمول چنين معامله اى با خدا هستند, همين قدر كه جان خود را در طبق اخلاص گذارده و به ميدان جهاد مى آورندمصداق معامله با خدا است , و اينكه «يقتلون » (دشمن را مى كشند) مقدم بر«يقتلون » (خود آنها شهيدمى شوند) شده است , دليل بر اين است كه هدف اصلى در هم كوبيدن دشمن است نه شهادت ! بنابراين شهادت مقام والائى است كه در اين مسير عائد گروهى از سعادتمندان مى شود, اما هرگز جهاد به منظور نيل به شهادت انجام نمى شود, يا به تعبير روشنتر شهادت هدف نيست , بلكه گذر گاهى است در راه هدف .

5- ترك هواپرستى

ديگر از امورى كه به عنوان اسباب ورود به بهشت معرفى شده « ترس از خداوند و مبارزه با هواى نفس » است , در آيه 45و 41نازعات مى فرمايد: « و اما من خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى فان الجنة هى المأوى » (اما آنكس كه از مقام پروردگارش بترسد و نفس را از هوا و هوس باز دارد بهشت جايگاه او است ».
بدون شك رابطهء نزديكى ميان «خوف از خدا» و «نهى نفس از هوى پرستى » است كه يكى به منزله درخت و ديگرى ميوه است , هنگامى كه خوف حق در اعماق روح انسان ريشه دار شد, ستيزى از درون دربرابر هوى نفس آغاز مى گردد, و مى دانيم سرچشمه تمام مفاسد و گناهانى كه در روى زمين است همان «هوى پرستى است و پس خود خدا سرچشمه همه اصلاحات است .

6- تقدم در كارهاى خير و ايمان

پيدايش هر آئين جديد الهى با سنت شكنيهائى همراه است , مخصوصاً آئينى همچون اسلام كه درمحيط بسيار خرافى وآلوده به انواع مفاسد, و مملو از ارزشهاى كاذب و غلط ظاهر گشت . بديهى است پيشگام شدن در ايمان به چنين پيامبرى كارى بسيار مشكل است و نياز به شجاعت فراوان دارد, زيرا هميشه پيشگامان در ايمان مورد هجوم جاهلان متعصب قرار دارند و چون در اقليتند جان و مال وحيثيتشان در خطاست .
بعلاوه آنها اسوه اى براى ديگران محسوب مى شوند و سببى براى پيشرفت آئين حق در دنيا روى اين جهات چهارگانه پيشگامان امتياز بزرگى دارند و اينجاست كه قرآن مجيد وعده قطعى بهشت را به آنها داده ودر آيه 10سوره واقعه مى فرمايد: «و السابقون السابقون اولئك المقربون فى جنات النعيم » (و پيشگامان پيشگام , آنها مقربانند, و در باغهاى پرنعمت بهشت جاى دارند.
اين در صورتى است كه سابقون را به معنى سابقون در ايمان تفسير كنيم , ولى بعضى از مفسران آن را به سبقت در طاعة الله (اطاعت فرمان خدا) يا سقبت در نمازهاى پنجگانه , يا جهاد, يا هجرت , يا توبه , تفسيركرده اند, در اين صورت نيز مى تواند شاهدى براى مقصود باشد, چرا كه پيشگامان در اين اعمال خير نيزاسوه ديگر انند, و هم مردمانى ايثارگر و با شهامت و متوكل بر خدا, شايسته بهره مند شدن از جنات نعيمند.

7- هجرت

هجرت به معنى دورى از كانون كفر و شركت و ظلم و گناه در بسيارى از موارد تنها راه حل مشكلات مؤمنان و نيكان است , آنها با دور شدن از چنين محيطى خود را مى سازند, و جمعيت خويش را آماده مى كنند و جذب نيرو مى نمايند, تا براى جهاد و هجوم بر سردمداران شركت و ظلم آماده تر گردند.اين همان كارى بود كه مسلمانان دوبار آن را انجام دادند: هجرت خصوصى گروهى از مسلمين از مكه به حبشه , و هجرت عمومى مسلمانان از مكه به مدينه سر فصل جديدى در تاريخ اسلام شد.
بديهى است ترك خانه و كاشانه و بستگان و دوستان , وطن مورد علاقه , كار بسيار مشكلى است , ومشكل ديگر آماده شدن براى جهاد و هجوم بر كانون كفر و فساد, ولذا قرآن مجيد مهاجران را با صراحت به نعمتهاى جاودان بهشتى بشارت داده است در آيات 25تا 22توبه مى فرمايد: « الذين آمنوا وهاجرو اوجاهدوا فى سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئك هم الفائذون يبشرهم ربهم برحمة منه ورضوان و جنات لهم فيها نعيم مقيم » (آنها كه ايمان آوردند و هجرت كردند, و در راه خدا با اموال و جانهايشان جهاد نمودند, مقامشان نزد خدا برتر است , و آنها رستگارانند پروردگارشان آنها را به رحمت از سوى خود وخشنودى (خويش ) و باغهاى بهشتى كه در آن نعمتهاى جاودانه است بشارت مى دهد».
در اين آيه سخن از كسانى در ميان است كه داراى سه صفت ايمان و هجرت و جهاد نو (البته هر يك ازاين سه وصف رابطهء علت و معلولى با وصف ديگر دارد, ايمان آنها سبب هجرت شده و هجرت آنها مقدمه اى برجهاد بود) و پاداش آنها نيز سه چيز قرار داده شده است : رحمت الهى و خشنودى او و باغهاى پرنعمت بهشت به اين ترتيب در برابر هر كار نيكى پاداشى عظيم به آنها داده مى شود, ايمان سبب آمرزش گناهان مى گردد و هجرت موجب جلب رضايت حق و جهاد با اموال و انفس سبب بهره مندى از باغهاى پرنعمت بهشت است .

8- صبر و تحمل در برابر سختى ها

مسأله استقامت خمير مايه همه كارهاى مثبت , و پايه اصلى هرگونه اطاعت و ترك معصيت است ,بنابراين جاى تعجب نيست كه يكى از اسباب مهم ورود در بهشت شمرده شود, چنانكه در آيه 12سوره دهم مى خوانيم : و جزاهم بما صبروا جنة و حريراً) خداوند به آنها نيكان به خاطر صبرشان بهشت و لباسهاى حريد (بهشتى ) پاداش داده است. و به هنگام ورود در بهشت فرشتگان به آنها خوشامد مى گويند, خوشامدى كه دليل عظمت مقام صابران است , مى گويند (سلام عليم بماصبرتم ) (رعد 24 درود بر شما! به خاطر صبر و استقامتى كه داشتيد.

9- استقامت در راه حق

در بعضى ديگر از آيات قرآن روى مسأله استقامت در طريق ايمان و اطاعت حق تكيه شده است ,چنانكه در آيات 13و 14احقاف مى فرمايد: ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا فلا خوف عليهم ولاهم يحزنون اولئك اصحاب الجنة خالدين فيها جزاء بغا كانوا يعلمون: كسانى كه گفته پروردگار ما الله است سپس استقامت به خرج دادن نه ترسى بر آنها است و نرغمى آنها اصحاب بهشتند, و جاودانه در آن مى مانند, اين پاداش اعمالى است كه انجام مى دادند.

10- اطاعت خدا و رسول

ديگر از كارهاى كليدى بهشت همان اطاعت فرمان خدا و پيامبر (ص ) است كه در آيه 13نساء آمده : «ومن يطع الله و رسوله يدخله جنات تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها و ذلك الغور العظيم» : (هر كس اطاعت خدا و رسولش را كند, او را در باغهائى از بهشت وارد مى سازد كه همواره از زير درختانش نهرها جارى است , جاودانه در آن مى مانند و اين پيروزى بزرگى است .

11- اخلاص

خلوص عقيده , خلوص عمل , و خلوص نيت يكى ديگر از كليدهاى بهشت است , چنانكه در آيات 39ا 43صافات مى خوانيم : و ما تجزون الا ما كنتم تعملون الاعباد الله المخلصين اولئك لهم رزق معلوم فواكه وهم مكرمون فى جنات النعيم (شما جز به همان اعطاى كه انجام مى داديد جزا داده نمى شويد, مگر بندگان مخلص خدا كه براى آنها روزى معين و ويژه اى است , ميوه هاى گونانگون , و آنها مورد احترامند, در باغهاى پر نعمت بهشت.
در اين آيات پس از آنكه به كيفرهاى دردناك دوزخيان اشاره مى كند مخلصين را استثناء كرده , ومى گويد آنها از همهء اين كيفرها بركنارند.اما بايد ديد مخلصين با فتح لام چه كسانى هستند؟ با دقت در آيات قرآن اين نكته مهم به دست مى آيد كه مخلص به كسرلام يعنى كسى كه خود و اعمال و نيت خود را خالص كرده , غالبا در مواردى به كار رفته كه انسان در مراحل خودسازى بوده است , در حالى كه مخلص و به فتح لام يعنى خالص شدگان , بركسانى اطلاق شده كه از نظر ايمان و معرفت و عمل به مقام والائى رسيده اند كه از قلمرو نفوذ وسوسه هاى شيطانى خارج شده و مصونيت يافته اند و ابليس در مقابل آنها سپر انداخته است . چنانكه قرآن از قول ابليس نقل مى كند: فبعرتك لا غوينهم اجمعين الا عبادك منهم المخلصين : به عزتت سوگند كه همه آنها را جز بندگان مخلصت ! گمراه خواهم كرد (صوره ص آيهء 83.
در حقيقت ناخالصيهاى وجود انسان بروگونه است : بخشى از آن قابل تشخيص و رفع است , و بخشى ازآن به قدرى باريك و مخفى است كه يا برانسان پوشيده است , و يا اگر هم آشكار گردد قدرت براى برطرف ساختن به آن را ندارد, هنگامى كه انسان در راه اخلاص قرم بگذارد و بخش اول از ناخالصيها را كه در توان اواست از روح و جان و اعمال خود برچيند, خدا بزرگ به لطف و كرمش بخش دوم را از او برمى چيند,اينجاست كه شايسته نام مخلص شده ) خواهد بود.

12- صدق و راستى

در ميان اعمال انسان كمتر عملى به زيبائى و جذابيت صدق و راستى است , و از آيات و روايات بخوبى بر مى آيد كه وزن آن در ترازوى عمل نيز بسيار سنگين است , چرا كه يكى از والاترين اوصاف اولياءالله محسوب مى شود, و قرآن نيز آن را يكى از كليدهاى عمده بهشت شمرده چنانكه در آيهء 19مائده مى گويد: هذا يوم ينفع الصادقين صدقهم لهم جنات تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها ابداً امروز (روزقيامت ) روزى است كه راست گفتن راستگويان به آنها سود مى بخشد, براى آن باعضائى از بهشت است كه از زير درختان نشود نهرها جارى است , و جاودانه در آن خواهند ماند.
روشن است كه منظور صدق و راستى در دنيا است , صدق در عقيده , صدق در گفتار, و صدق در عمل كه هر يك , نشانه اى از نشانه هاى مسلم تقوى است , وگرنه صدق و راستى در آخرت كه محل تكليف نيست ,مفيد نخواهد بود, به علاوه اوضاع در آن روز چنان است كه هيچكس جز راستگوئى راه ديگرى ندارد, حتى گنهكاران اگر موقتاً حقايق را انكار كنند به زودى متوجه مى شوند كه اين كارشنان بيهوده است , لذا سرانجام به همهء گناهان خويش اعتراف خواهند كرد.

13- اهتمام به نماز

در سوره معارج از آيه 22تا 34مجموعه صفاتى را (ضمن بيان نه صفت ) بيان مى كند و به دنبال آن وعده بهشت به صاحبان آنها مى دهد, اين صفات عبارتنداز مداوت بر نماز, قراردادن حق ثابتى د راموال براى محرومان , ايمان به روز جزا, ترس از عذاب پرورگار حفظ دامان از بى عفتى , اداء امانت , وفاى به عده ,اداء شهادت به حق , و محافظت بر آداب و شرائط و روح نماز, و به دنبال آن مى فرمايد: اولئك فى جنات مكرمون : (اين گروه در باغهاى بهشتى گرامى داشتند مى شوند تعبيرى كه هم واجد نعمتهاى مادى و هم روحانى است . جالب اينكه : اين صفات نه گانه از نماز شروع مى شود و به نماز پايان مى يابد به اين تفاوت كه در مرحله نخست از مداومت بر نماز سخن مى گويد, و در مرحله آخر از محافظت بر آن كه تفسير به حفظآداب و شرائط و خصوصيات آن شده است , آداب و شرائطى كه هم ظاهر نماز را از فساد و بطلان حفظمى كند, هم روح نماز را كه حضور قلب است تقويت مى نمايد, و هم موانعى را كه در راه قبول آن است ,همچون خوردن اموال حرام , نوشيدن شراب , غيبت و امثال آن از بين مى برد.
به اين ترتيب آغاز اعمال خير نماز است و پايان آنها نيز نماز مى باشد, و اتفاقاً از نظر برنامه زمانى نخستين چيزى كه بر انسان بالغ واجب مى شود نماز, و آخرين چيزى كه تا پايان عمر نيز همراه او است , نمازاست .

نتيجه

آنچه در بالا بيان شد بخشى از مهمترين اساب ورود در كانون بزرگ رحمت الهى و مواهب و نعمتهاى اويعنى بهشت است , كه از يكسو بيانگر نظام ارزشى اسلام در زمينه اسباب نجات در قيامت است و ازسوى ديگر انگيزه هاى نيرومندى براى انجام اين اعمال مهم انسانى و اخلاقى و اجتماعى محسوب مى شود وبدون شك الهام گرفتن از آنها مى تواند يك انسان را به بالاترين اوج تكامل و ترتيب و افتخار برساند.
منبع: برگرفته از پيام قرآن




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما