قرآن و راههاي رهايي از مشكلات
نويسنده:فرشته محيطي سوركوهي
منبع:روزنامه کیهان
منبع:روزنامه کیهان
تلاش انسان براي نجات ازگرفتاريها
انسان موجودي ناتوان است. روزي نيست كه گرفتار بلاي طبيعي و يا آفتي زميني و آسماني در درون و بيرون نشود. فقر ذاتي او در ايجاد و بقا به سوي پروردگار موجب مي شود كه براي رهايي از هر بلا و مصيبتي، دست ياري به سوي خداي صمد و بي نياز دراز كند.بسياري از رفتارها و كنش ها و واكنش هاي او ارتباط تنگاتنگي با مسئله بحران ها و مصيبت ها و اضطرارها دارد. براي رهايي و جلوگيري از تأثير و تأثر رخدادهاي نابهنگام و زيانبار دست ياري به سوي اين و آن دراز مي كند و مي كوشد تا به هر شكلي از پديدارشدن زياني جلوگيري كند و يا از دشواري و زياني رهايي يابد. براي رسيدن به نيازي و برآوردن حاجتي مجبور مي شود خود را به آب و آتش بزند و براي گريز از ناخوشايندهاي روزگار خود را به دامن كسي اندازد كه گمان مي برد مي تواند وي را ياري كند.ازاين رو بسيار ديده شده است كه مردمان به در خانه كساني مي روند كه گمان مي كنند توانايي ياري آنان را دارند. هرچه شخص نيازمندتر و اضطرار وي شديدتر باشد تلاش و اهتمام بيشتري از خود براي رهايي از مشكل و يا جلوگيري از زيان به عمل مي آورد. اين مسئله موجب مي شود كه به هر چيزي كه گمان مي برد وي را از مشكل و اضطرارش رهايي مي بخشد تمسك جويد و به اصطلاح به هر خار و خاشاكي چنگ زند.
بسيار ديده و يا شنيده ايد كه مردمان حتي به ظاهر دانشمند و عالم و كامل براي رهايي از بيماري دشوار درماني به امور بسيار خرافي و سخيف تمسك مي جويند به فال قهوه و جادو و رمل گرايش مي يابند و از كساني ياري مي جويند كه تنها چند درصد احتمال تأثيرگذاري از آنان مي رود. ريشه اين گرايش به سوي امور خرافي و جادو و رمل حتي ازسوي به ظاهر دانشمندان و اهل علم شدت مشكلات و گرفتاري هايي است كه بدان گرفتار آمده اند.قرآن به ريشه يابي اين امر انساني و حالت خاص انسان توجه داشته و براي رهايي از مشكلات، سفارش هاي بخصوصي را بيان مي دارد كه در زير به برخي از آنها اشاره مي شود.
قرآن و راه رهايي از مشكلات
قرآن با توجه به شناخت كاملي كه از حالات و خصوصيات روحي و رواني انسان دارد، به اين مشكل انساني توجه داشته و راههايي را براي رهايي از مشكلات و گرفتاري ها و بحران ها در حالت اضطراري بيان كرده است.از آن جايي كه قرآن محور همه امور و مسائل را به بينش و نگرش توحيدي سوق مي دهد دراين جا نيز به اين مسأله توجه خاص داشته و از انسان مي خواهد در مسايل و مشكلات خويش به اين مهم توجه داشته باشد كه هيچ امري در جهان بيرون از اراده و مشيت الهي اتفاق نمي افتد و هر چيزي كه به ظاهر ارتباطي با خدا ندارد در حقيقت منشأ آن را مي بايست در خدا جست. در اين بينش هيچ چيزي اتفاق نمي افتد و از جمله برگ درختان بر زمين نمي افتد مگر آن كه در پس آن اراده و مشيت الهي به شكل سنت تكويني و يا تشريعي قرار دارد. چنان كه هيچ چيزي در جهان رخ نمي دهد مگر آن كه علم و دانش آن در نزد خداست و خداوند به همه مسايل از ريز و درشت آگاهي تمام و كمال دارد.ويژگي دنيا
قرآن هم چنين در آيات مختلف به اشكال گوناگون به اين مسئله توجه مي دهد كه دنيا جايگاه انسان است و از ويژگي هاي خاصي برخوردار است كه يكي از آن ويژگي ها تضاد ميان چيزهاي وجودي در آن است كه به شكل شر و بدي بروز مي كند.تضاد منافع، شكلي از اين تضاد عام است كه در هستي جريان دارد. از سوي ديگر به اين مسئله نيز توجه مي دهد كه دنيا به جهات ويژگي هاي ذاتي اش نمي تواند همه چيز را چنان كه بايد و شايد بپروراند و يا زمينه و بستر مناسبي براي همه امور باشد. از اين رو مسئله كيفر و پاداش كامل را به جهان ديگر واگذارده است. از سويي ديگر جهان مي بايست به گونه اي آفريده شود كه انسان بتواند در آن استعدادها و توانايي هاي خويش را آشكار كرده و به فعليت درآورد. از اين رو شخص بايد براي بروز توانايي هايش كه در قرآن از آن به اسماي تعليمي يادشده است، در بستري قرار گيرد كه بتواند آن را نشان دهد. اين فضا و بستر مناسب بيشتر در حوزه دشواري ها و بلايا و گرفتاري ها ظهور مي كند. از اين روست كه گفته مي شود مادر اختراعات و ابتكارات، نياز انساني است. به اين معنا كه تا انسان در گرفتاري و مشكلي قرار نگيرد، استعدادهاي خويش را بروز نمي دهد. به عنوان نمونه اگر شخصي در سرزميني زندگي كند كه آب هاي چشمه ساران بر آن جاري باشد نيازي به اين نمي بيند تا چاهي بسازد و يا قناتي رابرپا دارد و يا اگر همواره از رودها و آب فراوان برخوردار باشد نيازي به سد و بندسازي نمي بيند و به انديشه در اين زمينه نمي پردازد. بنابراين احتياج و نياز و مشكلات كمبود آب در بيشتر فصول است كه وي را وامي دارد به فكر سدسازي بيفتد و بر رودها بند ايجاد كند تا آب ها را در آن گردآورد.علل بروز مشكلات
از مطالب پيش گفته، مي توان دريافت كه مشكلات و گرفتاري هاي انساني مي تواند چند علت داشته باشد كه عبارتند از 1- مشكلاتي كه ذاتي زندگي در دنياست 2- گرفتاري هايي كه براي بروز استعدادهاي وي ايجاد مي شود 3- مشكلاتي كه براي تنبيه و بيداري وي تحقق مي يابد و موجب مي شود تا شخص به فطرت خود بازگردد (يونس آيه 12) و 4- گرفتاريهايي كه از باب كيفر و مجازات مي باشد كه در اين مورد اخير علت را مي بايست در رفتار و كنش هاي خود انسان جست و بدي و شر را به خود وي نسبت داد، چنان كه قرآن برخي از مشكلاتي را كه در درياها و خشكي ها پديد آمده است به خود انسان و رفتار فساد انگيز او نسبت مي دهد. بنابراين مي توان بدي ها و مشكلات و گرفتاري ها را به چند دسته تقسيم كرد كه هريك علت خاص خود را دارد. با اين همه قرآن براي رهايي از همه اين مشكلات گوناگون، سازو كارهايي را سفارش و پيشنهاد مي دهد كه در ادامه نوشتار بدان ها پرداخته مي شود.استغاثه به خدا
يكي از راهكارهايي كه خداوند براي رهايي از مشكلات و مصيبت ها بيان مي كند، استغاثه به خداست. خداوند دراين باره در آيه 63 سوره انعام مي فرمايد: «قل من ينجيكم من ظلمات البر و البحر تدعونه تضرعا و خيفه لئن انجينا من هذه لنكونن من الشاكرين.« بگو: چه كسي شما را ازتاريكيهاي خشكي و دريا رهايي مي بخشد؟درحالي كه او را با حالت تضرع و درپـنهان مي خوانيد (و مي گوئيد:) اگر از اين (خطرات وظلمتها) ما را رهايي بخشد از شاكران خواهيم بود.»
آن گاه به نمونه هاي عيني دراين باره اشاره كرده و بيان مي دارد كه چگونه انسان هايي چون ايوب (ع) و يونس (ع) در هنگام بروز مشكلات و مصيبت هاي سخت كه در اضطرار شديد بودند، به خدا استغاثه كرده و پاسخ مناسب دريافت كرده اند (انبياء آيه 83 و 84 تا 88 و نيز ص آيات 41 تا 43)
بنابر اين انابه و تضرع و استغاثه از سازو كارهاي پيشنهادي خداوند براي رهايي از هر گونه مصيبت است كه انسان گرفتار آن مي شود. قرآن از اين دسته از مصيبت ها كه آدمي را ناتوان مي سازد و راه هرگونه چاره جويي را بر وي مي بندد و گاه نزديك است كه به كفر بيانجامد به عنوان ظلمات زياد مي كند كه آدمي را سرگردان مي سازد و همه روزنه هاي اميد و نور رهايي را براو سد مي كند.براي رهايي از چنين گرفتاري هاي سخت و تاريك كه انسان را درحد اضطرار قرار مي دهد مي بايست دست استغاثه به سوي خداوند دراز كرد و تنها از وي ياري جست. دراين لحظات تاريك و دشوار، مضطر مي بايست تنها نور خداوند را ببيند و به تسبيح وي مشغول شود و هرگونه شرك را از توحيد محض و ناب خويش دور سازد. اين گونه است كه تسبيحات خداوندي تاثيرگذار خواهد بود و همانند يونس از تاريكي بلايا و گرفتاري ها نجات و رهايي مي يابد: و ذالنون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقدر عليه فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت سبحانك اني كنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و كذلك ننجي المومنين.
خداوند به انسان هاي مضطري كه در چنين حالتي از اضطرار قرار گرفته اند سفارش مي كند كه درآن زمان دست استغاثه به سوي آن يگانه بي نياز دراز كنند و تنها او را موثر در دنيا و آخرت و هستي بدانند و تنها از او ياري و مدد بخواهند تا بدي و گرفتاري هاي ناخوش از اين آنان برداشته شود و از شر آن رهايي يابند: امن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء (نمل آيه 62)؛ زيرا تنها اوست كه به دعا و درخواست زباني و وجودي انسان پاسخ مي دهد و نيازهاي او را برآورده مي سازد و رنج و سختي را از او مي زدايد.
نماز و روزه و صبر
از ديگر راه هاي رهايي از مشكلات و گرفتاري هاي تاريك و ظلمت آفرين، بهره گيري از نماز و روزه است؛ زيرا نماز كه ذكر خالصانه خداوند و بهترين شيوه پرستش و تشكر و سپاس از خداوند است اين امكان را به انسان مي دهد تا با توحيد محض مرتبط گردد و از شرك رهايي بخشد؛ زيرا به نظر مي رسد كه بسياري از مشكلات آدمي برخاسته از شرك و دوگانه پرستي وي است.وقتي انسان، ديگري را در عالم، مؤثر مي داند از توحيد دور شده و گرفتار شرك گشته است كه آثار آن گرفتاري ها و بلايايي است كه بدانها مبتلا مي گردد. نماز، اين فرصت را به انسان مي بخشد تا با تأثيرگذار واقعي ارتباط برقرار كند و خود را به او متصل نمايد و از قدرت وي بهره مند گردد.روزه نيز به عنوان عامل پديداري تقوا در آدمي موجب مي شود تا مهار خويش را در دست گيرد و در دام هواي نفس نيفتد؛ نفس اماره اي كه وي را به شرك مي خواند و براي دنيا غير از خدا مؤثرات ديگري فرض مي كند. روزه به عنوان مصداق كامل صبر به انسان فرصت مي دهد تا در هنگام گرفتاري ها به اين و آن دست دراز نكند و ضمن حفظ خود تنها به سوي خدا انابه و تضرع برد و از او ياري جويد. بنابراين در گرفتاري ها بهترين ساز و كار آن است كه انسان صبر پيشه كند.خداوند درباره تأثيرگذاري اين ساز و كار مفيد و سازنده مي فرمايد: و استعينوا بالصبر و الصلاه و انها لكبيره الا علي الخاشعين؛ از صبر و نماز در زندگي خويش ياري بجوئيد و بدانيد كه نماز براي بسياري از مردمان سخت و دشوار است مگر آن كه اهل خشوع باشند. بنابراين تنها كساني از اين ساز و كار استفاده مي كنند كه خداوند را به حقيقت شناخته و عظمتش را دريافته باشند. اينان به آساني مي توانند از هر اضطرار و مصيبتي رهايي يابند و با تمسك به خداوند از آثار و پيامدهاي ناخوش آن در امان باشند. به ويژه كه بسياري از اضطرارها و گرفتاري ها كه از آن به ظلمات ياد مي شود آدمي را به سوي كفر و شرك پيش مي برد و از خدا دور مي كند.