اروپايي خوب يا اروپايي بد؟
رجب طيب اردوغان، نخستوزير تركيه مسيري طولاني را در زماني كوتاه پشت سر گذاشته است. همين پنج سال پيش بود كه او را عنصري خطرناك تلقي ميكردند و خطر اجراي حكم محكوميت به 9 ماه زندان به دليل اشاعه ديدگاههاي مذهبي او را تهديد ميكرد اما او اكنون بر مسند نخستوزيري تركيه در آنكارا تكيه زده و به رهبر سياسي بلامنازع تركيه تبديل شده است. بروكسل آنچنان تحت تاثير اعتبار او در اروپا قرار گرفته كه گمان ميرود با درخواست آغاز مذاكرات رسمي براي الحاق كشورش به يكي از ثروتمندترين بلوكهاي سياسي جهان موافقت كند.
سفر اردوغان از اردوگاه حاميان تند و آتشين رويكردهاي اسلامي به جايگاه نخستوزيري كه دوست اروپا است به حد كافي قابل توجه است اما در اين مسير دور حزبش )حزب اعتدال و توسعه( روندي را پشت سر گذاشت كه از آن مي توان به عنوان معجزهيي سياسي ياد كرد. تا همين مدتي پيش تركيه كشور ناكارآمدي بود كه با مشكلات اقتصادي عديده دست و پنجه نرم ميكرد.
در سال 1997 بود كه ارتش تركيه كه قدرت و نفوذ بسياري در محافل سياسي اين كشور دارد دولت منتخب مردم را با اين اتهام كه بيش از اندازه اسلامگرا است از كار بركنار كردأ صدها هزار كرد در جنگ خونبار نظاميان با شبهنظاميان كرد جداييطلب از خانه و كاشانه خود رانده شدند و ديدهبان حقوقبشر از شكنجه دهها هزار بازداشتي پليس اين كشور خبر ميداد. وضعيت اقتصادي تركيه هم در شرايطي نه چندان مناسب بسر ميبرد. تورم همين دو سال پيش به سطح بيسابقه 45 درصد رسيده بود و توليد ناخالص داخلي به ميزان قابل توجهي كاهش يافته بود. اين شرايطي بود كه يك ديپلمات پيشين اتحاديه اروپايي از آن تحت عنوان مشكلات ساختاري و نمادين يك كشور جهان سومي تمام عيار ياد ميكند. در چنين شرايطي پيوستن تركيه به اتحاديه اروپايي رويايي تعبير نشدني بود.
در اين مقطع بود كه حزب اعتدال و توسعه با كسب پيروزييي قاطع در نوامبر سال 2002 سكان هدايت كشور را در دست گرفت و طبقه حاكمان پيشين تركيه را پشت سر گذاشت. همه چيز عوض شد. طي 22 ماه گذشته حزب حاكم بزرگترين پروژه اصلاحات و زير و رو كردن حاكميت را در تاريخ تركيه پس از كمال آتاتورك آغاز كرده است. به نظر ميرسد سران نظامي يك شبه از پروسه تصميمگيري سياسي كنار گذاشته شدند و تصويب قوانين جديد چشمانداز جامعه تركيه را متحول كرده است.
به دوازده ميليون كرد تركيه مجوز آموزش زبان مادريشان و تاسيس شبكههاي راديويي، تلويزيوني كردزبان اعطا شد. قوانين جزايي تركيه منطبق با استانداردهاي اروپايي بازنويسي شد و مجازات اعدام از قوانين اين كشور بطور كلي حذف شد، شكنجه متهمان و قوانيني كه انتقاد از حاكميت را منع ميكرد بطور كلي از قوانين كشور زدوده شدند. در همين دوره وضعيت اقتصادي تركيه نيز به شكلي معجزهآسا رو به بهبود گذاشته است و به عنوان نمونه تنها در شش ماهه اول سال جاري ميلادي رشد اقتصاد تركيه به 6\13 درصد بالغ شد كه عامل اصلي اين پيشرفت چشمگير انجام اصلاحات گسترده در زمينه بانكداري و امور مالي بوده كه موجب شد سرمايهگذاري خارجي شكوفا شود و تورم به هشت درصد كاهش پيدا كند.
اردوغان همه آنچه انجام شده را تنها بخشي از هزينهيي ميداند كه براي پيوستن تركيه به باشگاه اروپايي بايد پرداخت شود. براي او انجام اصلاحات هدفي شخصي براي جلوگيري از تكرار بيعدالتيهايي است كه در حق او روا داشته شده بود. ميگويد: اگر خودم سابقه زندان را نداشتم شايد احساس كاملا متفاوتي نسبت به آن در خود مي ديدم. او معتقد است خويشتنداري در برابر شكنجه و ساير بيعدالتيها بايد به صفر برسد.
به همين دليل است كه او به شهرت و محبوبيت درخور توجه دست يافته اما اكنون او با مشكلات جديد مواجه است. مشكلاتي كه بيش از آنكه در عرصه داخلي باشند به وضعيت بينالمللي تركيه مربوط ميشوند. مشخص نيست آيا محبوبيت و موفقيت او در خانه به گذر او از مسير پرمشكل عضويت تركيه در اتحاديه اروپايي كمك خواهد كرد يا نه. اگر چه گفته ميشود حتي در گزارش كميسيون گسترش اتحاديه اروپايي كه قرار است اين هفته منتشر شود نيز آغاز رسمي مذاكرات الحاق تركيه توصيه شده است اما عضويت تركيه در اتحاديه اروپايي چيزي است كه تا تحقق عملي فاصلهيي طولاني دارد. اردوغان تاكيد دارد در مورد هويت اروپايي تركيه ترديدي وجود ندارد ولي بسياري از اروپاييها در مورد عضويت كشوري مسلمان در اين اتحاديه احساس نگراني ميكنند.
نمونهيي از مواردي كه موجب مي شود اروپاييها به مساله عضويت تركيه به ديده ترديد ترديد نگاه كنند طرح اصلاح قوانين جزايي تركيه بود كه ماه گذشته ميلادي تقديم مجمع مشورتي اين كشور شد. يكي از بندهاي اين طرح كه بر اساس آن روابط جنسي خارج از زناشويي جرم تلقي ميشد حساسيت شديد اروپاييها را برانگيخت. اردوغان به مخالفت اروپاييها كه تصريح داشتند تصويب اين بند راه عضويت تركيه در اتحاديه اروپايي را براي هميشه مسدود خواهد كرد بشدت واكنش نشان داد. او گفت: ما ترك هستيم و اروپاييها حق مداخله در امور داخلي ما را ندارند.به رغم اين واكنش پرحرارت، اروپاييها بر موضع خود محكم ايستادند و اين اردوغان بود كه ناچار شد از موضع خود كوتاه بيايد. همين موضعگيري كافي بود تا زنگها در بروكسل به صدا درآيند. آيا اردوغان به همان اندازه كه بروكراتهاي اروپايي گمان ميكردند اروپايي است يا او همان چيزي است كه سكولارهاي تركيه از ديرباز به آن مظنون بودهاند.
به اعتقاد اروپاييها قانون اصلاح قوانين جزايي و موضعگيريها، در قبال آن در تركيه نمادي از وضعيت داخلي اين كشور و رهبرياش است. اردوغان و حزب توسعه و عدالت به عنوان پيامد سركوب ديرينه جامعه تركيه و فساد و ناكارآمدي رهبران سياسي اين كشور به قدرت رسيدند. اردوغان هيچ سنخيتي با نسل پيشين رهبران تركيه نداشت. او بازيكن نه چندان مشهور فوتبال بود كه تا پيش از آن به كسب و كار در استانبول اشتغال داشت و در محلات فقيرنشين اين شهر زندگي ميكرد.
او با فعاليتهاي آتي خود به شهرت رسيد. در ابتدا به عنوان قانونگذار به مجلس مشورتي تركيه راه يافت و سپس به شهرداري استانبول رسيد. او در همه مناصب خود فردي سنتشكن بود و تمام قوانين دست و پاگيري كه مردم را با مشكلات درخور توجهي مواجه كرده است را در حيطه مسووليت خود كنار گذاشت. همين رويكردها بود كه موجب شد با آرايي درخور توجه به پارلمان تركيه راه پيدا كند اما همين پيشينه متضمن تناقصهايي است.
در يك سو اردوغان برخوردار از ذكاوت در خور توجهي براي بهرهبرداري از محبوبيت خود و اقداماتي است كه در راستاي انجام اصلاحاتي بنيادين انجام داده و ميدهد و در ديگر موارد خصيصههايي دارد كه مايه نگراني اروپاييها است. او را به عنوان فردي محافظهكار، مليگرا و مذهبي ميشناسند و همين توصيفها براي اينكه اروپاييها نتوانند وي را فردي قابل اتكا بدانند، كافي است.
اين دقيقا همان پسزمينهيي است كه موجب شد با بالا گرفتن اختلاف نظرهاي آنكارا و بروكسل بر سر قانون منع زنا ديدگاه اروپاييها نسبت به اردوغان و وضعيت تركيه را با چالش مواجه كند. تحليلگران ميگويند پذيرش تركيه در اتحاديه اروپايي به منزله وقوع انقلابي فرهنگي و اقتصادي در اين اتحاديه است. مخالفان حضور تركها در اتحاديه اروپايي اين كشور را تلفيقي از فقر تودهها و جمعيتي در حال افزايش ميبينند كه با توجه به جمعيت 73 ميليوني خود از حق رايي معادل آلمان در داخل اتحاديه اروپايي برخوردار خواهد شد.
اين كشور كه به تنهايي بيش از تمامي ده كشوري كه در ماه سال جاري ميلادي به عضويت اتحاديه اروپايي درآمدند جمعيت دارد گمان ميرودتا سال 2015 ميلادي زماني كه براي الحاق احتمالي اين كشور به اتحاديه اروپايي پيشبيني شده در حدود 82 ميليون نفر جمعيت داشته باشد. سرانه درآمد اتباع تركيه بسختي به يك چهارم ميانگين درآمد سرانه كشورهاي عضو اتحاديه اروپايي ميرسد و همين عدم موازنه در اولين سالهاي عضويت اين كشور در اتحاديه اروپايي مشكلات زيادي را براي اين اتحاديه فراهم خواهد آورد كه امكان مهاجرت گسترده تركها به سوي غرب تنها يكي از آنهاست.
سفر اردوغان از اردوگاه حاميان تند و آتشين رويكردهاي اسلامي به جايگاه نخستوزيري كه دوست اروپا است به حد كافي قابل توجه است اما در اين مسير دور حزبش )حزب اعتدال و توسعه( روندي را پشت سر گذاشت كه از آن مي توان به عنوان معجزهيي سياسي ياد كرد. تا همين مدتي پيش تركيه كشور ناكارآمدي بود كه با مشكلات اقتصادي عديده دست و پنجه نرم ميكرد.
در سال 1997 بود كه ارتش تركيه كه قدرت و نفوذ بسياري در محافل سياسي اين كشور دارد دولت منتخب مردم را با اين اتهام كه بيش از اندازه اسلامگرا است از كار بركنار كردأ صدها هزار كرد در جنگ خونبار نظاميان با شبهنظاميان كرد جداييطلب از خانه و كاشانه خود رانده شدند و ديدهبان حقوقبشر از شكنجه دهها هزار بازداشتي پليس اين كشور خبر ميداد. وضعيت اقتصادي تركيه هم در شرايطي نه چندان مناسب بسر ميبرد. تورم همين دو سال پيش به سطح بيسابقه 45 درصد رسيده بود و توليد ناخالص داخلي به ميزان قابل توجهي كاهش يافته بود. اين شرايطي بود كه يك ديپلمات پيشين اتحاديه اروپايي از آن تحت عنوان مشكلات ساختاري و نمادين يك كشور جهان سومي تمام عيار ياد ميكند. در چنين شرايطي پيوستن تركيه به اتحاديه اروپايي رويايي تعبير نشدني بود.
در اين مقطع بود كه حزب اعتدال و توسعه با كسب پيروزييي قاطع در نوامبر سال 2002 سكان هدايت كشور را در دست گرفت و طبقه حاكمان پيشين تركيه را پشت سر گذاشت. همه چيز عوض شد. طي 22 ماه گذشته حزب حاكم بزرگترين پروژه اصلاحات و زير و رو كردن حاكميت را در تاريخ تركيه پس از كمال آتاتورك آغاز كرده است. به نظر ميرسد سران نظامي يك شبه از پروسه تصميمگيري سياسي كنار گذاشته شدند و تصويب قوانين جديد چشمانداز جامعه تركيه را متحول كرده است.
به دوازده ميليون كرد تركيه مجوز آموزش زبان مادريشان و تاسيس شبكههاي راديويي، تلويزيوني كردزبان اعطا شد. قوانين جزايي تركيه منطبق با استانداردهاي اروپايي بازنويسي شد و مجازات اعدام از قوانين اين كشور بطور كلي حذف شد، شكنجه متهمان و قوانيني كه انتقاد از حاكميت را منع ميكرد بطور كلي از قوانين كشور زدوده شدند. در همين دوره وضعيت اقتصادي تركيه نيز به شكلي معجزهآسا رو به بهبود گذاشته است و به عنوان نمونه تنها در شش ماهه اول سال جاري ميلادي رشد اقتصاد تركيه به 6\13 درصد بالغ شد كه عامل اصلي اين پيشرفت چشمگير انجام اصلاحات گسترده در زمينه بانكداري و امور مالي بوده كه موجب شد سرمايهگذاري خارجي شكوفا شود و تورم به هشت درصد كاهش پيدا كند.
اردوغان همه آنچه انجام شده را تنها بخشي از هزينهيي ميداند كه براي پيوستن تركيه به باشگاه اروپايي بايد پرداخت شود. براي او انجام اصلاحات هدفي شخصي براي جلوگيري از تكرار بيعدالتيهايي است كه در حق او روا داشته شده بود. ميگويد: اگر خودم سابقه زندان را نداشتم شايد احساس كاملا متفاوتي نسبت به آن در خود مي ديدم. او معتقد است خويشتنداري در برابر شكنجه و ساير بيعدالتيها بايد به صفر برسد.
به همين دليل است كه او به شهرت و محبوبيت درخور توجه دست يافته اما اكنون او با مشكلات جديد مواجه است. مشكلاتي كه بيش از آنكه در عرصه داخلي باشند به وضعيت بينالمللي تركيه مربوط ميشوند. مشخص نيست آيا محبوبيت و موفقيت او در خانه به گذر او از مسير پرمشكل عضويت تركيه در اتحاديه اروپايي كمك خواهد كرد يا نه. اگر چه گفته ميشود حتي در گزارش كميسيون گسترش اتحاديه اروپايي كه قرار است اين هفته منتشر شود نيز آغاز رسمي مذاكرات الحاق تركيه توصيه شده است اما عضويت تركيه در اتحاديه اروپايي چيزي است كه تا تحقق عملي فاصلهيي طولاني دارد. اردوغان تاكيد دارد در مورد هويت اروپايي تركيه ترديدي وجود ندارد ولي بسياري از اروپاييها در مورد عضويت كشوري مسلمان در اين اتحاديه احساس نگراني ميكنند.
نمونهيي از مواردي كه موجب مي شود اروپاييها به مساله عضويت تركيه به ديده ترديد ترديد نگاه كنند طرح اصلاح قوانين جزايي تركيه بود كه ماه گذشته ميلادي تقديم مجمع مشورتي اين كشور شد. يكي از بندهاي اين طرح كه بر اساس آن روابط جنسي خارج از زناشويي جرم تلقي ميشد حساسيت شديد اروپاييها را برانگيخت. اردوغان به مخالفت اروپاييها كه تصريح داشتند تصويب اين بند راه عضويت تركيه در اتحاديه اروپايي را براي هميشه مسدود خواهد كرد بشدت واكنش نشان داد. او گفت: ما ترك هستيم و اروپاييها حق مداخله در امور داخلي ما را ندارند.به رغم اين واكنش پرحرارت، اروپاييها بر موضع خود محكم ايستادند و اين اردوغان بود كه ناچار شد از موضع خود كوتاه بيايد. همين موضعگيري كافي بود تا زنگها در بروكسل به صدا درآيند. آيا اردوغان به همان اندازه كه بروكراتهاي اروپايي گمان ميكردند اروپايي است يا او همان چيزي است كه سكولارهاي تركيه از ديرباز به آن مظنون بودهاند.
به اعتقاد اروپاييها قانون اصلاح قوانين جزايي و موضعگيريها، در قبال آن در تركيه نمادي از وضعيت داخلي اين كشور و رهبرياش است. اردوغان و حزب توسعه و عدالت به عنوان پيامد سركوب ديرينه جامعه تركيه و فساد و ناكارآمدي رهبران سياسي اين كشور به قدرت رسيدند. اردوغان هيچ سنخيتي با نسل پيشين رهبران تركيه نداشت. او بازيكن نه چندان مشهور فوتبال بود كه تا پيش از آن به كسب و كار در استانبول اشتغال داشت و در محلات فقيرنشين اين شهر زندگي ميكرد.
او با فعاليتهاي آتي خود به شهرت رسيد. در ابتدا به عنوان قانونگذار به مجلس مشورتي تركيه راه يافت و سپس به شهرداري استانبول رسيد. او در همه مناصب خود فردي سنتشكن بود و تمام قوانين دست و پاگيري كه مردم را با مشكلات درخور توجهي مواجه كرده است را در حيطه مسووليت خود كنار گذاشت. همين رويكردها بود كه موجب شد با آرايي درخور توجه به پارلمان تركيه راه پيدا كند اما همين پيشينه متضمن تناقصهايي است.
در يك سو اردوغان برخوردار از ذكاوت در خور توجهي براي بهرهبرداري از محبوبيت خود و اقداماتي است كه در راستاي انجام اصلاحاتي بنيادين انجام داده و ميدهد و در ديگر موارد خصيصههايي دارد كه مايه نگراني اروپاييها است. او را به عنوان فردي محافظهكار، مليگرا و مذهبي ميشناسند و همين توصيفها براي اينكه اروپاييها نتوانند وي را فردي قابل اتكا بدانند، كافي است.
اين دقيقا همان پسزمينهيي است كه موجب شد با بالا گرفتن اختلاف نظرهاي آنكارا و بروكسل بر سر قانون منع زنا ديدگاه اروپاييها نسبت به اردوغان و وضعيت تركيه را با چالش مواجه كند. تحليلگران ميگويند پذيرش تركيه در اتحاديه اروپايي به منزله وقوع انقلابي فرهنگي و اقتصادي در اين اتحاديه است. مخالفان حضور تركها در اتحاديه اروپايي اين كشور را تلفيقي از فقر تودهها و جمعيتي در حال افزايش ميبينند كه با توجه به جمعيت 73 ميليوني خود از حق رايي معادل آلمان در داخل اتحاديه اروپايي برخوردار خواهد شد.
اين كشور كه به تنهايي بيش از تمامي ده كشوري كه در ماه سال جاري ميلادي به عضويت اتحاديه اروپايي درآمدند جمعيت دارد گمان ميرودتا سال 2015 ميلادي زماني كه براي الحاق احتمالي اين كشور به اتحاديه اروپايي پيشبيني شده در حدود 82 ميليون نفر جمعيت داشته باشد. سرانه درآمد اتباع تركيه بسختي به يك چهارم ميانگين درآمد سرانه كشورهاي عضو اتحاديه اروپايي ميرسد و همين عدم موازنه در اولين سالهاي عضويت اين كشور در اتحاديه اروپايي مشكلات زيادي را براي اين اتحاديه فراهم خواهد آورد كه امكان مهاجرت گسترده تركها به سوي غرب تنها يكي از آنهاست.