طراحی محصول و توسعه در شرکت های صنعتی (3)

شکل 5 بخش دوم این مقاله، نشاندهنده ی المان های اقتصادی مربوط به مهندسی محصولی می باشد. این بخش هم شامل هزینه های نیروی کار و همچنین مواد مورد نیاز برای طراحی و ترسیم، اجرای کارهای توسعه ای و انجام آزمایشات
سه‌شنبه، 21 دی 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
طراحی محصول و توسعه در شرکت های صنعتی (3)
طراحی محصول  و توسعه در شرکت های صنعتی (3)

 

مترجم: حبیب الله علیخانی
منبع:راسخون
 

هزینه های مربوط به مهندسی محصول

شکل 5 بخش دوم این مقاله، نشاندهنده ی المان های اقتصادی مربوط به مهندسی محصولی می باشد. این بخش هم شامل هزینه های نیروی کار و همچنین مواد مورد نیاز برای طراحی و ترسیم، اجرای کارهای توسعه ای و انجام آزمایشات مختلف می باشد. هزینه ی مهندسی محصول، معمولاً در یک دوره ی مشخص زمانی، به تعداد محصول فروخته شده، تقسیم می شود. هر بخش دارای هزینه های نیروی کار و نرخ های مازاد بر واحد زمان و برای هر گروه کاری از محصولات می باشد.

هزینه های تولید واقعی

همانگونه که در شکل 5 بخش دوم این مقاله مشاهده می شود، هزینه های تولید واقعی در واقع شامل هزینه ی مواد خریداری شده است که بوسیله ی انها، یک محصول، تولید می شود. مقادیر مربوط به مواد مورد نیاز و اندازه ها و میزان خریداری شده، معمولاً در صورتحساب های مربوط به مواد و یا صفحات تولید، ثبت می گردد. این مقادیر باید به صورت خالص بیان شوند و بخشی نیز به عنوان پرت یا ضایعات، لحاظ گردد. برای مثال، مقادی مربوط به یک میله ی مورد نیاز برای ساخت یک قطعه باید به گونه ای خریداری شود که میزان پرت و بریده شده نیز در نظر گرفته شده باشد.
مواد غیر مستقیم در واقع موادی هستند که در مقادیر اندک در تولید محصول، مورد استفاده قرار می گیرند. مثال هایی از این مواد مانند روغن های برش، لحیم و چسب ها، می باشند. یک چنین موادی از فروشنده ها خریداری می شود. یک بخش از هزینه ها نیز می تواند با استفاده از فروش ضایعات، تأمین شود. نیروی کار نیز ممکن است به عنوان هزینه های نیروی کار، دستمزد و یا سایر پرداخت های مربوطه تخصیص داده شود.
هزینه های تولید و یا هزینه های سربار تمام هزینه های دیگری است که مربوط به تولید در یک شرکت می باشد. مثال هایی از هزینه های تولید، شامل حقوق و مزایای مربوط به نیروی کار شرکت، پرسنل حسابداری، خرید مکان کار و بخش تحقیق و توسعه می باشد. سایر هزینه های مربوط به سربار نیز شامل هزینه های استهلاک، مالیات، بیمه، هزینه های تأسیسات و نگهداری و آب و برق و گاز و تلفن و ... می باشد.

هزینه فروش و هزینه های اداری

هزینه های فروش، شامل هزینه ی توزیع و هزینه های مربوط به کارهای اداری و بازاریابی محصولات می باشد. با هزینه های اجرایی می توان مشابه با هزینه های سربار تولید رفتار کرد.

قیمت فروش

هزینه های مربوط به فرش محصول در شکل 5 بخش دوم این مقاله نشان داده شده است. این هزینه ها، در واقع هزینه ی کل مربوط به تولید مهندسی یک محصول، فروش و هزینه های اجرایی می باشد. یک میزان از سود نیز به این هزینه های کل، افزوده می شود و قیمت فروش یک محصول، محاسبه می شود. سود خالص مربوط به یک شرکت، بر اساس تعداد محصولات فروخته شده در هر سال و با استفاده از فرمول زیر، محاسبه می شود:
سود خالص = (تعداد واحدهای فروخته شده * سود هر واحد) – هزینه های مربوط به مالیات بر درآمد
مالیات بر درآمد معمولاً به عنوان یک درصد معین از سود کل، تلقی می شود.
برنامه ریزی برای خارج شدن محصول از بازار و ملاحظات محیط زیستی
مرحله ی نهایی در سیکل توسعه ی یک محصول، خارج کردن محصول از چرخه ی تولید در زمانی است که این محصول به انتهای عمر اقتصادی خود می رسد. در گذشته، اهمیت کمی به این مرحله اختصاص داده می شد و خارج شدن محصول از چرخه، تنها بعد از رد شدن این محصول از بازار انجام می شد. به هر حال، افزایش آگاهی محیط زیستی منجر به افزایش هزینه های مربوط به مواد اولیه و انرژی شده است. در واقع وضع بعضی قوانین منجر شده است تا تیم توسعه ی محصول، مجبور شود بازیافت ضایعات، هزینه های دفع این محصولات را نیز در زمان طراحی یک محصول جدید، در نظر گیرد. در واقع روش توسعه ی پایدار محصول، تلاش می کند تا میزان اثرات یک محصول بر روی محیط زیست را در طی سیکل کاری یک محصول، مینیمم کند. برای آگاه کردن عموم در مورد دست دار محیط زیست بودن یک محصول، انواع مختلفی از برچسب های محیط زیستی بوسیله ی آژانس های مختلف، توسعه یافته است. این آژانس ها، عبارتند از ستاره ی انرژی آبی که به محصولاتی اعطا می شود که معیار بازده انرژی را دارا می باشند. این ستاره بوسیله آژانس محافظت از محیط زیست (EPA) در اتحادیه ی اروپا و جاهای مختلف دیگر جهان، اعطا می شود. البته نمادهای مختلفی بوسیله ی سازمان های غیر دولتی مختلف (NGO) به محصولات مختلف اعطا می شود.
روش ارزیابی عمر مفید (LCA) نیز برای ارزیابی اثرات محیط زیستی مربوط به مراحل مختلف شروع، معدن کاری و استخراج مواد، تولید اجزای مختلف و مونتاژ آنها، مورد استفاده قرار می گیرد.

بازیافت مواد

جدول 1 در واقع مقایسه ای از انرژی مورد استفاده در تولید برخی مواد فلزی از سنگ معدن یا ضایعات آنها می باشد. جدول زیر نشاندهنده ی میزان صرفه جویی در انرژی است که از بازیافت، ایجاد می شود، مخصوصاٌ بازیافت مواد فلزی غیر آهنی. شکل 1 نشاندهنده ی تصویر از سیکل بازیافت ماده می باشد.
طراحی محصول  و توسعه در شرکت های صنعتی (3)

منابع مربوط به بازیافت مواد

فرایندهای مربوط به بازیافت مواد، به نوع و منبع آن ها وابسته می باشد. برای مثال، در صنایع تولیدی، منبع ضایعات فلزی، در واقع ماشین کاری قطعات، بخش های پانچ و بخش های برش خورده می باشد.
طراحی محصول  و توسعه در شرکت های صنعتی (3)
یکی دیگر از منابع مربوط به بازیافت در واقع استفاده از محصولات فرسوده می باشد. مواد بازیافتی از این منبع، پیچیدگی های خاص خود را دارد. این مسئله به خاطر این رخ می دهد که مواد مختلفی در کنار هم مونتاژ می شوند و از این رو، تشخیص نوع این مواد، مشکلات خاص خود را دارد.
زیرساخت های مربوط به بازیافت مواد مورد استفاده در بسته بندی
بازیافت مواد نیازمند یک سری فعالیت های مرتبط می باشد که از مشتری ها شروع شده و به آسیاب تولیدکننده، باز می گردد. برای بازیافت مؤثر، انواع مختلفی از فعالیت ها، باید به صورت هماهنگ، انجام شوند. این مجموعه نیازمند فضای بزرگی است مخصوصا در مورد ظرف های پلاستیکی، حجم بالایی از فضای بوسیله ی این مواد اشغال می شود. در واقع این مسئله موجب افزایش هزینه های بازیافت می شود. روش جمع آوری نیز به سطح آگاهی اجتماعی، میزان اجرا شدن برنامه های تفکیک زباله، در دسترس بودن مراکز بازیافت و تأسیسات بازیافت ماده، وابسته می باشد.
جمع آوری به شکل سنتی یک نوع جمع آوری نامناسب می باشد، در حالی که مراکز بازیافت داوطلبانه، موجب می شود تا مشتری ها، به صورت داوطلبانه و نه از روی اجبار، این مواد را تفکیک کند.

طبقه بندی

تشخیص و طبقه بندی مواد مختلف برای بازیافت، همواره ساده نیست و عدم وجود شاخص مناسب بر روی مواد، منجر می شود تا این محصولات ناخالص شوند. تشخیص نوع ماده در صنعت بازیافت، معمولاً بر اساس معیارهای زیر انجام می شود:
• رنگ: برای مثال، مس رنگ قرمز دارد، برنج، زرد کم رنگ است و آلیاژهای روی، آبی رنگ یا خاکستری هستند.
• وزن: برای مثال، وزن مخصوص آلومینیوم و آلیاژهای آن، در حدود 2.7 ، فولاد در حدود 7.8، مس در حدود 8.7 و سرب در حدود 11.3 است.
• خواص مغناطیسی: خواص مغناطیسی موجب می شود تا بتوان مواد فولادی را از سایر مواد، جداسازی کرد.
• آزمون جرقه: برای مثال، وقتی برخی از مواد مانند فولادهای کم کربن به چرخ های ساینده، برخورد می کنند، تولید جرقه های متراکم و خاصی ایجاد می کند که بر اساس رنگ، قابلیت شناسایی دارد. مثلا آلیاژهای بر پایه ی نیکل، در صورت برخورد به این چرخ ها، جرقه های قرمز تیره، تولید می کنند.
برای کمک به مشتری در تشخیص انواع مختلف مواد و مشارکت بیشتر آنها در تفکیک زباله ها در مبدأ، مواد مختلف مخصوصاً پلاستیک ها دارای علائم خاص خود هستند. این مسئله در شکل 2 نشان داده شده است.
طراحی محصول  و توسعه در شرکت های صنعتی (3)

بازیافت

بعد از طبقه بندی، مواد قابل بازیافت به تولیدکننده های ثانویه ی محصولات فروخته می شوند و یا در محل بازیافت و تحت فرایندهای خاص، بازیافت می شوند. این فرایندهای شامل فریند سوزاندن، ذوب و سایر فرایندهای مشابه می باشد. نوع و تنوع فرایندها و اداوات مورد نیاز برای این کار، به طبیعت آنها وابسته می باشد.

قابلیت بازیافت یک ماده

قابلیت بازیافت به عنوان سهولت جمع آوری، جداسازی، بازیافت و استفاده ی مجدد از یک ماده، تلقی می شود. عموماً فلزات و آلیاژها، دارای قابلیت بازیافت خوب هستند، زیرا این مواد را می توان ذوب کرد و ناخالصی های موجود در آن، را خارج سازی کرد. شیشه نیز به صورت خرده شیشه در تولید مجدد شیشه، کاربرد دارد. به هر حال، لاستیک دارای قابلیت بازیافت پایینی است زیرا ولکانش این ماده، موجب می شود تا بازیافت آن با مشکل مواجه باشد. محصولات کامپوزیتی و لایه ای نیز دارای قابلیت بازیافت پایینی هستند زیرا جداسازی آنها مشکل می باشد.

سیکل بازاریابی محصول

سیکل بازاریابی محصول، به عنوان طول زمانی تعریف می شود که بین ورود محصول برای اولین بار به بازار و زمانی است که شرکت تصمیم می گیرد یک محصول را تولید نکند. سیکل بازاریابی مربوط به یک محصول، ممکن است از چند ماه تا چند سال باشد. این مسئله، به طبیعت، رقابت، مسائل اقتصادی و اجتماعی و تصمیم گیری های سیاسی وابسته می باشد. مثال هایی از محصولاتی که دارای سیکل بازاریابی کوتاه هستند، در صنعت لباس، اسباب بازی و ... می باشد. در این صنایع، بیشتر مسئله ی مد و نظر مشتری است که مؤثر می باشد. سایر مثال ها از این سیکل بازاریابی کوتاه، در صنعت الکترونیک و کامپیوتر مشاهده می شود. در این صنایع، توسعه ی تکنولوژی بسیار سریع است و رقابت تولیدکنندگان نیز زیاد است. در عوض، صنایعی همچون تولید برق و ادوات مربوطه، دارای سیکل بازار نسبتاً طولانی مدت هستند. این مسئله بیشتر به دلیل پیشرفت های اندک در این صنعت، ایجاد می شود.
سیکل بازاریابی یک محصول موفق می تواند عموماً بوسیله ی نموداری بیان شود که در شکل 3 نشان داده شده است. فروش در مراحل اولیه ی پایین است و به تدریج افزایش می یابد و در نهایت، دوباره کاهش می یابد.
طراحی محصول  و توسعه در شرکت های صنعتی (3)
همانگونه که در شکل 3 مشاهده می شود، یک فاصله ی زمانی بین فروش و سود بردن، وجود دارد. سرمایه گذاری های قابل توجه در توسعه ی محصولات، بسیار بیشتر از زمان ریکاوری آن است. این بدین معناست که زمان طولانی تری برای طراحی یک محصول نسبت به فروش آن، وجود دارد. برای طولانی شدن فرایند فروش یک محصول و افزایش بقای آن، باید تلاش هایی به منظور توسعه و بسط بازارهای فروش، انجام شود. این کار با استفاده از روش های بازاریابی جدید انجام می شود. معرفی یک ورژن بهبود یافته از یک محصول نیز می تواند موجب افزایش طول عمر فروش آن، شود. این مسئله با انجام اصلاح در فرایند تولید و مواد مورد استفاده، انجام می شود. این مسئله می تواند بازده کار را افزایش یافته و موجب توسعه ی استفاده از محصول مورد نظر شود.
برخی اوقات، تغییرات اجتماعی، وجود محصولات رقابتی دیگر و یا مزیت های فنی، موجب می شود تا محصولی نتواند در بازار رقابت کند و از این رو، فروش آن، کاهش یابد.
در این حالت، محصول، به مرحله ی زوال رسیده است. وقتی حجم فروش به حدی برسد که تولید اقتصادی نباشد، نیز محصول به طور نرمال، باید از رده خارج شود. بنابراین، در این دو حالت، سیکل بازاریابی، کاهش یافته است.

خلاصه

1. به طور ایده آل، توسعه ی محصول، بوسیله ی یک تیم بین رشته ای است که از هر بخش ها، نماینده دارند. این بخش ها، عبارتند از بخش طراحی مهندسی، مواد و تولید، بخش مالی، قانونی، فروش و بازاریابی می باشد. این مسئله به دلیل این است که تمام الزامات فنی یک محصول، در نظر گرفته شود و بدین صورت، یک محصول موفق و جدید تولید شود.
2. فعالیت های مربوط به توسعه ی محصول، شامل بررسی دیدگاه های مشتری و انتقال آنها به الزامات فنی، توسعه ی محتواهای مخلتف و انجام مطالعات امکان سنجی، اجرای طراحی در سطح سیستم، توسعه ی طراحی های جزئی و انتخاب مواد و فرایند مورد نیاز، آزمایش و تصفیه ی یک نمونه ی آزمایشی، ارسال محصول به بازار و فروش محصول، می باشد. روش HOQ موجب می شود تا ارتباط بین نیازهای مشتری و ویژگی های فنی محصول، ممکن شود.
3. قیمت فروش یک محصول، بوسیله ی هزینه ی مهندسی (طراحی، تحقیق و توسعه و اصلاح)، هزینه های تولید (هزینه های مواد و نیروی کار)، هزینه های فروش و هزینه های اجرایی، مالیات بر درآمد و سود خالص، تعیین می شود.
4. به دلیل اینکه صنعت مواد یک میزان قابل توجه از انرژی در تولید یک محصول، صرف می کند، این مسئله قابل قبول نیست که از مواد مهندسی برای تولید محصولاتی صرف شود که سودی ندارند، از این رو، این محصولات دیگر تولید نمی شوند. جایگزین های بهتر، کاهش و بازیافت ضایعات می باشد. بازیافت مؤثر نیازمند زیرساخت مناسب برای طبقه بندی و فرآوری مناسب ضایعات، می باشد.
5. سیکل بازاریابی یک محصول، شامل مرحله ی معرفی، مرحله ی رشد و مرحله ی زوال است. در واقع با شروع مرحله ی زوال، تولید محصول قطع می شود.
استفاده از مطالب این مقاله، با ذکر منبع راسخون، بلامانع می باشد.
منبع مقاله :
Materials and process selection for engineering design/ Third edition/ Mahmoud M. Farag
 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط