میزان رابطه‌ی اهل بیت (ع) با ایرانیان

در منابع، آگاهی‌های زیادی از مناسبات اهل بیت (علیهم‌السلام) با ایرانیان نیست؛ زیرا افزون بر آنکه محدودیت‌های سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم می‌شد، تقیه و شیوه‌های پنهانی مبارزه که برای حفظ امام و
جمعه، 24 دی 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
میزان رابطه‌ی اهل بیت (ع) با ایرانیان
 میزان رابطه‌ی اهل بیت (علیهم‌السلام) با ایرانیان

 

نویسنده: سید محمود سامانی

 

در منابع، آگاهی‌های زیادی از مناسبات اهل بیت (علیهم‌السلام) با ایرانیان نیست؛ زیرا افزون بر آنکه محدودیت‌های سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم می‌شد، تقیه و شیوه‌های پنهانی مبارزه که برای حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمیت بود، موجب عدم نقل اخبار در منابع تاریخی می‌شد طبیعت تقیه ایجاب می‌کرد بخش‌های عمده و اساسی زندگی برخی امامان حتی علوم و معارف قرآن که به یارانشان آموخته می‌شد، برای همیشه در پس پرده خفا باقی بماند؛ افزون بر آنکه زندگی برخی از امامان چندان طولانی نبوده است که اخبار فراوانی از آن در دسترس ما قرار گیرد. نکته دیگر آنکه به طور معمول پس از رحلت هر امام تا مدتی به دلیل مشکلاتی که پیش می‌آمد، ارتباط شیعیان با امام بعدی بسیار محدود می شد. حتی وکلای امام قبلی هم که در سرزمین‌های اسلامی حضور داشتند، برقراری ارتباطشان با امام با دشواری‌هایی مواجه می‌گشت. سن کم برخی امامان موجب شک و تردید برخی شیعیان می‌شد و تا زمانی که شک و تردید شیعیان برطرف شود، مدتی به طول می‌انجامید. نیز برخی امامان امامت خود را مخفی می‌کردند، چنان که امام جواد تا ده سالگی چنین کرد. (1) همچنین سرّی بودن دستگاه وکالت و تشکیلات و اقتضای چنین روشی موجب شده تا اطلاعات زیادی از آن در دسترس نباشد.
با وجود این، اهل بیت (علیهم‌السلام) می‌بایست پاسخگوی نیاز نواحی مختلف شیعه‌نشین می‌بودند. کمترین وظیفه امامان بیان احکام و تفسیر آن بود. (2) نیز تبلیغ و ترویج اسلام و تشیع که در حال گسترش بود و حفظ تشیع و دفع خطر از دامان آن لازم و از وظایف معصومان (علیهم‌السلام) بود. از طرفی حوزه رسالت اهل بیت (علیهم‌السلام) که در راستای رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، مرزهای جغرافیایی را مرزبندی نمی‌کرد و هر جا شیعیان و پیروان ائمه حضور داشتند، به نحوی مناسبات میان ایشان شکل می‌گرفت؛ هر چند در این عصر، در ایران هنوز دین و مذهب بسیاری از مردم، آیین زرتشتی یا غیر شیعی بود.
از مورخان دوران عباسی هرگز انتظار نمی‌رفت که بخواهند یا بتوانند اطلاعات درست و دقیقی از زندگی امامان تحصیل و در تألیفات خودشان ثبت کنند؛ بنابراین بخش عمده‌ای از زندگی و تلاش‌های سیاسی و فرهنگی امامان در صفحات تاریخ منعکس نشده است و بسیاری از آنچه انعکاس یافته، با واقعیت فاصله زیادی دارد. (3) فشار دستگاه اختناق حاکم موجب شده بود امامت به جای فعالیت در سطح، در ژرفا فعال باشد. همین تاکتیک ناآشکار، سبب شده بود برخی از زوایای مهم و اساسی حیات امامان مکتوم و ناشناخته باقی بماند.
از نکات قابل توجه آن است که نوع مناسبات امام علی (علیه‌السلام) با امامان دیگر فرقه‌ها می‌کرد؛ چون آن حضرت به مدت پنج سال در رأس حکومت بود و به یک معنا با تمام ایرانیان - اگرچه غیرمستقیم - در ارتباط بود و کارگزاران امام در اقصی نقاط ایران حضور داشتند.
مناسبات دیگر ائمه (علیهم‌السلام) از طرق گوناگون صورت می‌گرفت و بسته به شرایط تغییر می‌کرد. عصر سه امام نخست، ویژگی خاص خود را داشت. پس از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) فرزندش امام سجاد (علیه‌السلام)، تاکتیک تقیه را در پیش گرفت. اتخاذ این سیاست در فضای خفقان و وحشت و ترس که معاویه و جانشینیان او به وجود آورده بودند، بسیار بجا و کارآمد بود؛ سیاستی که دیگر امامان نیز دنبال کردند. این امر، زمینه‌ساز حرکت علمی فرهنگی مهمی شد که از آثار آن، توسعه مذهب شیعه اثنی عشری بود؛ بنابراین طبیعی بود که روابط اهل بیت (علیهم‌السلام) با ایرانیان نوعاً فرهنگی بوده باشد.
از زمان امام صادق (علیهم‌السلام) به سبب اقدامات و کنترل شدید دستگاه حکومتی بنی‌عباس، در مورد هواداران اهل بیت (علیهم‌السلام) عملاً امکان و ارتباط ایرانیان با امامان با مشکل مواجه بود؛ از این رو رابطه شیعیان با ائمه (علیهم‌السلام) بیشتر غیر مستقیم، با واسطه و از طریق مکاتبات و از کانال سازمان وکالت صورت می‌گرفت. حکومت ظلم و استبداد برای محدودکردن روابط امامان با مسلمانان به حبس، شکنجه و کشتار شیعیان و هواداران ایشان می‌پرداخت؛ اما با این حال کسی نمی‌تواند منکر نفوذ گسترده امامان در جهان اسلام آن روز باشد. افزایش روزافزون شیعیان و گسترش چشمگیر معارف اهل بیت (علیهم‌السلام) در نقاط مختلف و از سویی فضای اختناق، بیانگر تشکیلات کارآمد و منسجم و با مدیریتی آگاهانه است؛ تشکیلاتی که توانست در اوج اختناق و موج فزاینده تبلیغاتی دستگاه خلافت، ضمن نگاه داشتن روابط عاطفی و پیوندهای دینی بین شیعیان و امامان، در مرزهای عقیدتی و فکری شیعه را بین فرقه‌های مختلف و اندیشه دینی تسنن حفظ کرده، هویت آن را در همه دوران سخت تهاجم فکری و فرهنگی صیانت نماید.
علی‌رغم جو خفقان و تدابیر شدید دستگاه خلافت و در تنگنا واقع شدن شیعیان، آنان با ائمه رابطه داشتند. تبلیغات دامنه‌دار بر ضد اهل بیت (علیهم‌السلام) مردم را از آنان دلزده نکرد و وضع حدیث و جلوگیری از ذکر مناقب و فضایل اهل بیت (علیهم‌السلام) نیز چندان تأثیری نداشت، هر چند در کیفیت رهبری و رابطه تأثیر داشته است.
با تثبیت حکومت عباسیان و احساس خطر آنان از ناحیه اهل بیت (علیهم‌السلام)، اقدامات و کنترل شدید دستگاه حکومتی در مورد امامان و هواداران اهل بیت (علیهم‌السلام) شدت یافت و عملاً امکان و ارتباط ایرانیان با امامان را با مشکل جدی مواجه ساخت. بدگمانی عباسیان به علویان و سخت‌گیری بر آنان و جمع‌آوری خمس به دست اهل بیت (علیهم‌السلام) به صورت پنهانی که عباسیان آن را گام آمادگی در براندازی حکومت خود تلقی می‌کردند، (4) موجب شد تمام فعالیت‌های ایشان کنترل شود؛ از این رو امامان برای برون‌رفت از این مشکل، به تقویت و توسعه نظام وکالت پرداختند و به دلیل مسائل امنیتی و ملاحظات سیاسی توانستند با واسطه ارتباط خود را حفظ کنند. نظام‌مندی چنین روابطی ده‌ها سال و تا پایان عصر غیبت صغری استمرار یافت و علی‌رغم میل دستگاه خلافت عباسی، ضامن بقای رابطه میان امامان با پیروان ایشان شد.
روند مناسبات اهل بیت (علیهم‌السلام) با ایرانیان، روبه‌رشد و تکامل بود و در عصر غیبت صغری نسبت به ادوار پیشین به اوج رسید؛ ضمن آنکه مناسبات هر منطقه با منطقه‌ای دیگر فرقه‌ها می‌کرد. مناطقی که هواخواهان و شیعیان ائمه (علیهم‌السلام) در آنجا زیادتر بودند، مناسبات گسترده بود اما در جاهای دیگر چنین نبود؛ مثلاً در پاره‌ای از مناطق ایران مانند جرجان، تشیع از قرن سوم رواج یافت.
شیعیان و یاران ائمه (علیهم‌السلام) به ویژه تا عصر صادقین (علیهماالسلام)، غالباً عرب ساکن در ایران بودند و ائمه نوعاً با اینان رابطه داشتند. اشعریان قم مصداق بارز آن است. این عرب‌های شیعه، طی قرن دوم و سوم و بعد از آن ایرانی شدند، به طوری که حتی نسب و قبیله و عشیره آنان به فراموشی سپرده شد. (5)
مناسبات پیچیدگی خاص خود را داشت. سخت‌گیری‌های حاکمان، باعث می‌شد شیعیان نتوانند با امامانشان آزادانه ارتباط داشته باشند. ساده‌ترین و کم‌مشکل‌ترین راه ارتباط نگاشتن نامه به امام و دریافت جواب آن بود. خود امامان هم از زمان امام سجاد (علیه‌السلام) این سیاست را در پیش گرفتند؛ بنابراین طبیعی بود که روابط نوعاً فرهنگی بوده باشد.
عصر امویان برای اهل بیت (علیهم‌السلام) عصر درد و رنج و روحی و عصر مصیبت بود (6) و چنین شد که شیعیان بغض بنی‌امیه و حب اهل بیت (علیهم‌السلام) را شاخصه دین خود قرار دادند. (7) بنی‌امیه با توجه به کینه دیرینه خود به بنی‌هاشم، به ویژه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و خاندانش، اسلام‌زدایی و مبارزه با اهل بیت (علیهم‌السلام) را جزو برنامه‌های اساسی خود قرار دادند و با به قدرت رسیدن تلاش خود را بر این پایه استوار کردند تا به هر صورتی، انتقام تاریخی خود را از اسلام و بنیانگذار آن بگیرند. بنا به نوشته خوارزمی، سیاست بنی‌امیه و کارگزاران آنان، نه فقط کشتار شیعیان، بلکه نابودی بنی‌هاشم و آثار خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود. (8)
پس از استقرار عباسیان، ایرانیانی که با اصحاب ائمه (علیهم‌السلام) رابطه داشتند و در سفر حج خود، نه تنها از عراق می‌گذشتند، بلکه در مدینه به طور مستقیم با ائمه خویش در تماس بودند؛ البته با توجه به سیاست عباسیان در تعقیب علویان امامان به دلیل مسائل امنیتی و ملاحظات سیاسی، با واسطه و غیرمستقیم، ارتباط خود را حفظ می‌کردند. نباید از نظر دور داشت که برخی از ایرانیان تنها علقه و روابط عاطفی با اهل بیت (علیهم‌السلام) داشتند که مقصود از آن دوست داشتن و عشق ورزیدن به اهل بیت (علیهم‌السلام) است.
با شروع غیبت کبری و دسترسی نداشتن به امام، ایرانیان طرفدار اهل بیت (علیهم‌السلام) از طریق کاروان‌های تجاری و زیارتی کربلا و حج و مسافرت علما به مناطق شیعه‌نشین، پیوند معنوی خود با ایشان را به طور محکم حفظ کردند. خاکسپاری اموات در کنار مرقد اهل بیت (علیهم‌السلام) که از دیرباز مرسوم بوده است، برگزاری آیین‌های خاص شیعی به مناسبت شهادت امام حسین (علیه‌السلام)، جشن غدیر و اظهار بیزاری از دشمنان ایشان از مظاهر دیگر ارادت شیعیان به خاندان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است.
پس از مقدمه‌ای که بیان شد، نخستین به مناسبات امام علی (علیه‌السلام) با ایرانیان خواهیم پرداخت که مباحث آن را در محورهای ذیل می‌توان پی گرفت.

پی‌نوشت‌ها

1. علی بن حسین مسعودی؛ اثبات الوصیه؛ ص 315.
2. سید مرتضی عسکری؛ نقش ائمه در احیای دین؛ ج 1، ص 86-90.
3. جعفر مرتضی عاملی؛ تاریخ زندگانی ائمه معصومین؛ ص 142.
4. جاسم محمد حسین؛ تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم؛ ص 263-264.
5. ابن حوقل؛ صورة الارض؛ ص 337.
6. ابوزهره؛ الامام زید؛ ص 94.
7. طه حسین؛ علی و فرزندان؛ ص 19.
8. رسول جعفریان؛ تاریخ تشیع در ایران؛ ج 1، ص 93؛ به نقل از: رسائل خوارزمی؛ ص 164.

منبع مقاله :
سامانی، سیدمحمود؛ (1393)، مناسبات اهل بیت (علیهم‌السلام)، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.