یاران ایرانی امام علی (علیه‌السلام)

برخی ابوالأسود دوئلی را از یاران ایرانی امیرمؤمنان (علیه‌السلام) دانسته‌اند، چنان‌که خوانساری او را از مردم دیلم و ایرانی دانسته است؛ اما شواهد کافی برای ایرانی بودن او در دست نیست. گویا او به قبیله کِنانه (از عرب
جمعه، 24 دی 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
یاران ایرانی امام علی (علیه‌السلام)
 یاران ایرانی امام علی (علیه‌السلام)

 

نویسنده: سید محمود سامانی

 

برخی ابوالأسود دوئلی را از یاران ایرانی امیرمؤمنان (علیه‌السلام) دانسته‌اند، چنان‌که خوانساری او را از مردم دیلم و ایرانی دانسته است؛ (1) اما شواهد کافی برای ایرانی بودن او در دست نیست. (2) گویا او به قبیله کِنانه (از عرب شمالی ساکن حجاز) نسبت می‌بَرد (3) و مادرش از تیره بنی عبدالدار بن قصی قریش است. (4) نام او را به اختلاف ظالم بن عمرو بن سفیان و یا سلیمان بن عمرو (عامر) دانسته‌اند.
سعید بن فیروز، ابو عمران مشهور به ابوالبختری مولای قبیله‌ی طی در کوفه، از قاریان و قیام‌کنندگان بر ضد حجاج بن یوسف ثقفی بود که در سال 83 ق پس از نبرد «دیر الجماجم» که منجر به شکست رهبر قیام، ابن اشعث شد، به دستور حجاج به قتل رسید. (5) شیخ طوسی و علامه حلی، سعید را از اصحاب امام علی (علیه‌السلام) دانسته‌اند. (6) سعید از امیرمؤمنان (علیه‌السلام)، سلمان فارسی، ابوذر و ابن عباس روایت نقل کرده است. (7) امام صادق (علیه‌السلام) از جمله کسانی است که از سعید حدی نقل کرده است. (8)
برخی میثم تمار را از یاران صدیق امام علی دانسته‌اند. مطابق نقلی، او اهل آذربایجان بود که به نواحی عراق هجرت کرد و در نهروان ساکن شد. برخی نیز او را از قوم کرد می‌دانند. (9) گویند میثم برده زنی از قبیله بنی‌اسد بن خزیمه بود که امیرمؤمنان او را خرید و آزاد کرد (10) و او را به نام اصلی‌اش باز گرداند و کنیه‌اش را ابوسالم قرار داد. (11) به رغم اختلاف در ملیت میثم، یکی از محققان شواهدی برای ایرانی بودن میثم ارائه کرده است: اولاً امام علی (علیه‌السلام) در نخستین دیدارش با میثم فرمود: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به من خبر داد که مادرت تو را به زبان عجم میثم نام نهاده است. ثانیاً سخن عبیدالله بن زیاد (حاکم عراق در زمان یزید) خطاب به میثم گفت: آیا این عجم شایسته‌ی حکومت است؟ (12)
به دلیل احاطه میثم بر تفسیر قرآن که آن را از امام علی (علیه‌السلام) فراگرفته بود، عبدالله بن عباس با اعتمادی که به گفته‌های میثم داشت آنها را یادداشت می‌کرد. (13) میثم با امام حسین (علیه‌السلام) نیز مرتبط بود. گویند او برای دیدار آن حضرت به مدینه رفت؛ اما موفق به ملاقات امام نشد و پس از بازگشت به کوفه اسیر و زندانی شد و سرانجام در سال شصت در کوفه به فرمان عبیدالله زیاد به دار کشیده شد (14) و به شهادت رسید. میثم فرزندانی به نام‌های محمد، صالح، علی، عمران و حمزه داشت که از اصحاب امام سجاد (علیه‌السلام) بودند. (15)
زادان، ابوعبدالله (ابوعمرو یا ابوعمر کندی فارسی) ایرانی از تابعین و از موالیان بود که با قبیله‌ی کنده از عرب جنوبی هم‌پیمان بود. (16) او را از یاران خاص امام علی (علیه‌السلام) دانسته‌اند. (17) زادان راوی حدیث سلمان، حذیفه بن یمان و ابن مسعود بود. زادان مبلّغ شیعی و مخالف آیین مرجئه بود (18) که امویان تبلیغ می‌کردند. هموست که واقعه غدیر خم را از زبان امیرمؤمنان (علیه‌السلام) نقل کرده است. (19) درگذشت وی را پس از نبرد دیر الجماجم در سال 82 ق دانسته‌اند. فرزندان او بعدها به قزوین آمده و در آنجا ساکن شدند.
موارد ذکر شده، گوشه‌ای از اخبار موجود در خصوص مناسبات امام علی (علیه‌السلام) با ایرانیان ساکن در عراق است. بی‌تردید اگر مقر خلافت در کوفه و عراق باقی می‌ماند و حکومت علوی ادامه پیدا می‌کرد، می‌توانست بر جذب بیشتر ایرانیان به اسلام و مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام) مؤثر باشد. با این حال همان‌گونه که اشاره شد، حکومت کوتاه مدت امیرمؤمنان (علیه‌السلام) بر جذب ایرانیان ساکن عراق به اسلام و تشیع تأثیر زیادی داشت و از این رو که حلقه پیوند ایرانیان با عرب عراق و به ویژه شهرهای مرزی، دیگر ایرانیان نیز به تدریج تحت تأثیر آنان واقع شدند.
امام علی (علیه‌السلام) در مقایسه با خلفای پیشین، ارتباط نزدیک و بسیار محبت‌آمیزی با موالی و ایرانیان برقرار کرد (20) و با اصلاحات اجتماعی و مساوات نژادی بذر دوستی با خاندان رسول الله را در دل آنان افکند، چنان که برخی همانند میثم تمار که آزاد شده آن حضرت بود، به مقام مصاحبت با وی دست یافتند. نمونه دیگر آن رشید هجری از یاران نزدیک و بلند مرتبه علی (علیه‌السلام) بود. او در دینداری به جایی رسید که از برگزیدگان شیعه شد. وی جان خود را در راه دفاع و حمایت از خاندان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) داد به دستور زیاد بن ابیه او را در کوفه مُثله کردند و به دار کشیدند. (21)

پی‌نوشت‌ها

1. محمد اسفزاری؛ روضات الجنات؛ ج 4، ص 282.
2. سید حسن قریشی؛ اصحاب ایرانی ائمه اطهار (علیهم‌السلام)؛ ص 47-49.
3. ابن قتیبه دینوری؛ المعارف؛ ج 7، ص 12-66.
4. احمد بن یحیی بلاذری؛ انساب الاشراف؛ ج 4، ص 355.
5. محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری؛ ج 6، ص 292. احمد بن یحیی بلاذری؛ انساب الاشراف؛ ج 13، ص 371.
6. محمد بن حسن طوسی؛ رجال؛ ص 43.
7. ابونعیم اصفهانی؛ حلیة الاولیاء؛ ج 4، ص 383.
8. محمد بن حسن طوسی؛ رجال؛ ص 43.
9. محمدباقر بهبودی؛ میثم تمار؛ ص 5.
10. ابن ابی‌الحدید؛ شرح نهج‌البلاغه؛ ج 2، ص 282.
11. محمد بن محمد مفید؛ الارشاد؛ ج 1، ص 333. ابن ابی‌الحدید؛ شرح نهج‌البلاغه؛ ج 2، ص 291.
12. شیخ مفید؛ الارشاد، ج 1، ص 323.
13. محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج 42، ص 128.
14. محمد بن محمد مفید؛ الارشاد؛ ص 323.
15. محمدحسین مظفر؛ میثم تمار؛ ص 82.
16. محمد بن خالد برقی؛ طبقات الرجال؛ ص 4. دائرةالمعارف تشیع؛ ص 441.
17. محمد بن خالد برقی؛ طبقات الرجال؛ ص 35.
18. محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری؛ ج 5، ص 328.
19. عبدالحسین امینی؛ الغدیر؛ ج 1، ص 168. احمد بن حنبل شیبانی؛ مسند؛ ص 84. هیتمی؛ مجمع الزوائد؛ ج 9، ص 107.
20. ابراهیم بن محمد ثقفی؛ الغارات؛ ج 2، ص 499. نصر بن مزاحم منقری؛ وقعة صفین؛ ص 14.
21. همان، ص 327.

منبع مقاله :
سامانی، سیدمحمود؛ (1393)، مناسبات اهل بیت (علیهم‌السلام)، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.