نویسنده: مریم صانعپور
هانری کربن (1978 – 1903) فیلسوف، متکلم، اسلامشناس و شیعهشناس فرانسوی بود که در حوزهی پدیدارشناسی، فلسفهی اسلامی، فلسفهی دین، و وجودشناسی به مطالعه پرداخت. وی نظریهپرداز فلسفه پیامبری و عالم خیال بود. شهابالدین سهروردی و ملاصدرا فلاسفهی ایرانی با مذهب شیعه دوازده امامی بودند که بر شکلگیری نظریات حِکمی کربن تأثیر فراوان گذاشتند. همچنین هانری کربن از مارتین هایدگر، اتین ژیلسون، لوئی ماسینیون و مارتین لوتر متأثر بود. کربن حیات معنوی خود را مرهون سهروردی میدانست وی این نظریهی مشترک محققان غربی را که ابنرشد را پایان فلسفه در میان مسلمانان معرفی میکردند کاملاً بیاساس میدانست و معتقد بود که فعالیت فلسفیِ بانشاطی در شرق اسلامی خصوصاً ایران وجود داشته و دارد. فعالیت علمی کربن را میتوان به سه دوره تقسیم کرد: دورهی اوّل آموزش و تدریس فلسفه غرب، دورهی دوّم مطالعهی آثار سهروردی و حکمت اشراقی، دورهی سوم مطالعه و بازتعریف فلسفه اسلامی و شرقی (1). او در سال 1945 برای اولینبار به تهران مسافرت کرد تا به تدریس در دانشگاه تهران بپردازد. کربن به ایران عشق میورزید و این کشور را خانهی دوم خود و جهانی سرشار از معنویت و نمادگرایی یافت. کربن در ایران با علامه طباطبایی آشنا شد و در ملاقاتهایش براساس مبانی منظمی به تبادل فکری با وی پرداخت.
امامت
هانری کربن در کتاب «خیال خلاق در تصوف ابنعربی» بر نقش انسان کامل در ایجاد و استمرار ارتباط انسان با خداوند تأکید مینماید. او براساس ولایت انسان کامل معتقد است عقل و خرد الهی منبع جانهای پیامبران و امامان است و خداوند به ایشان معرفتی باطنی بخشیده که حکمت نامیده میشود، رنجهای آنان بخاطر لطف الهی است تا پیروانشان بخشیده شوند. (2) به این ترتیب کربن علاوه بر نقش معرفت شناسانهی امامان به نقش وجودشناسانهی ایشان نیز به تبع پیامبران اشاره میکند وی به این ترتیب زنده بودن امام دوازدهم شیعیان را نیز اثبات میکند و در یک رویکرد منجیگرایانه معتقد است امام دوازدهم روزی ظهور خواهد نمود تا جهان را از عدالت سرشار کند.به نظر کربن پایان پیامبری، آغاز دایرهی ولایت یا امامت است او عقیده دارد امامشناسی شیعه، مرتبط با ملکوت انسان است که در دوازده انسان کامل تجلی مییابد. امام دوازدهم یعنی امام غایب تا زمان ظهورش فقط در خواب یا برخی مکاشفات فردی، یعنی در عالم مثال قابل مشاهده است. کربن در مورد امام زمان مینویسد من مفهوم «امام غایب» را با روح غربی خودم به نحو تازه و بکری احساس میکنم و رابطهی حقیقی آن را با حیات معنوی بشر وابسته میدانم گویی این رابطه به منزلهی یک دستورالعمل باطنی و معنوی در خاطر من جایگاهی حقیقی یافته، که هر فرد مؤمنی را با شخصیت امام قرین و همراه میکند و سلسلهای از جوانمردان معنوی و آیین فتوت فراموش شده را باز مییابد به شرط آنکه بتوان آن را با شرایط و امکانات روحی امروز وفق داد. کربن معتقد است حیثیت امام زمان و اقرار به وجود او مانند اصالت حیاتش منحصراً معنوی است امامی که اکنون در عالم معنا زیست میکند و سرانجام ظهور خواهد کرد. کربن همچنین مینویسد خاورشناسانی که مذهب تشیع را یک مذهب استبدادی معرفی کردهاند مسلماً دچار گمراهی و اشتباه عظیمی شدهاند.
آنچه نزد عرفای شیعه مانند «حیدرآملی» بیش از همه جلب توجه میکند تشبیهی است که بین امام غایب و «فارقلیط» و نیز استشهاد او به انجیل یوحنّا (انجیل چهارم) صورت گرفته است؛ فارقلیط حاکی از یک چشمانداز «معادشناسانه» است که بین مسیحیون معنوی و معتقدانِ تشیع، مشترک میباشد؛ و آن انقطاع دنیای ریایی و کور باطن از آن حقیقت است و این همان جهت عمودی و صعودیِ ندای نفی مطلقی است که در برابر نسخ حقیقت معنوی قرار گرفته است. (3)
عقلانیت
هانری کربن با رویکردی عرفانی، فلاسفه و متکلمین شیعه دوازده امامی را مورد مطالعه قرار داده و مجموعهای از این شخصیتها را در مقالهی خود با عنوان تفکر شیعی بررسی کرده است که عبارتند از:1.خواجه نصیرالدین طوسی و نقش او در کلام شیعی
2. جریان اشراقی متأثر از سهروردی مانند ابنکمونه، قطبالدین شیرازی، جلالالدین دوانی، امیرحسین میبدی، ودود تبریزی، نجمالدین محمد تبریزی، محمد شریفبن هروی، و عبدالرزاق کاشانی شارح فصوص ابن عربی
3. جلدکی کیمیاگر شیعه
4. ابنعربی در یکپارچگی با متافیزیک شیعه و سیدحیدرآملی، صدرالدین قونوی، ابنترکه، شیخ محمود شبستری، رجب برسی، ابن ابی جمهور
5. صدرالدین دشتکی و مدرسه شیراز، غیاثالدین منصور شیرازی، شمسالدین محمد خفری
6. میرداماد و مدرسه اصفهان، ملاصدرا، قاضی سعید قمی، سیداحمد بن زینالعابدین علوی، محمدبن علی بن آقاجانی، شریف لاهیجی، ملاشمس گیلانی
7. میرفندرسکی و شاگردانش: رجبعلی تبریزی، حسین خوانساری، سیدجمالالدین خوانساری، سیدرضی خوانساری، ملامسیحا فسایی شیرازی، محقق سبزواری، میرزا رفیع نائینی
8. ملاصدرا و شاگردانش: ملامحسن فیض کاشانی، ملاعبدالرزاق لاهیجی، میرزا حسن لاهیجی، حسن تنکابنی
9. رجبعلی تبریزی و شاگردانش: قاضی سعید قمی، محمدرفیع پیرزاده، عباس مولوی، ملامحمد تنکابنی و میرقوام رضی
10. از مدرسه اصفهان تا مدرسه تهران: میرزا محمدصادق اردستانی، ملاحمزه گیلانی، محمدعلی بن محمدرضا، عنایتالله گیلانی، فاضل هندی اصفهانی، میرزامحمد تقی الماسی، قطبالدین محمد تبریزی شیرازی، اسماعیل خواجویی، آقامحمد بیدآبادی، میرزامحمدرضا بن رجبعلی، ملامحراب گیلانی، ابوالقاسم خاتون آبادی، مهدی نراقی، میرزا احمد اردکانی شیرازی، ملاعلی بن جمشید نوری، ملااسماعیل اصفهانی، محمدجعفر لنگرودی، عبداله زنوزی، آقا علی زنوزی (مدرس زنوزی)، قمشهای، سیدابوالحسن جلوه، میرزا طاهر تنکابنی، میرزا احمد آشتیانی، میرزا محمد علی شاهآبادی، سیدحسین بادکوبهای، سیدکاظم عصار و علامه محمد حسین طباطبایی
11. شیخ احمد احسایی و مدرسهی شیخیه کرمان: سیدکاظم رشتی، شیخ محمد کریم خان کرمانی، شیخ زینالعابدین خان کرمانی، شیخ ابوالقاسم ابراهیمی، عبدالرضا خان ابراهیمی، محمد امین استرآبادی
12. هادی سبزواری و مدرسه سبزوار: آخوند هیدجی، شیخ محمد تقی آملی، آقا میرزا مهدی آشتیانی، ملاعبدالکریم کاشانی، شیخ علی فاضل تبتی، میرزا عباس حکیم دارابی شیرازی، ملاکاظم خراسانی، فاضل یزدی، میرزاسید ابوطالب زنجانی، ملااسماعیل عارف بجنوردی، میرزاحسین سبزواری، میرزا ابراهیم زنجانی، میرزاعلی یزدی
13. مدرسه مشهد: ملاغلامحسین، حاجی فاضل خراسانی، آقابزرگ حکیم، آقا میرزا حسن بجنوردی، سیدجلالالدین آشتیانی. (4)
هانری کربن با بررسی نظریات و رویکردهای شخصیتهای ذکر شده نشان میدهد که وجه بارز تفکر شیعی، شالودهی اشراقی آن است حتی در مطالعهی عقاید کلامی خواجه نصیرالدین طوسی، کربن جریان اسماعیلی اندیشهی وی را بسیار برجسته مییابد که در این صورت استدلالی بودن اصول اعتقادات شیعی تحتالشعاع شهودی و اشراقی بودن این اصول واقع میشود در حالیکه وجه بارز اصول اعتقادات اسلامی، عقلانی و استدلالی بودن آن است و شیعه امامیه به تبع امامانش این وجه را همواره موردنظر قرار داده است زیرا شهود، مکاشفه و اشراق فاقد قدرت استدلال، محاجه و گفتگو است در حالیکه برهان قاطع جهت اقناع عقول مردم مبتنی بر راههای اجتحاج عقلانی و تبیین استدلالی است؛ فراوانی فلاسفه و حکمای شیعه معلول عملکردهای احتجاجی و استدلالی امامان شیعه مانند امام علی (علیهالسلام)، امام محمد باقر (علیهالسلام)، امام جعفر صادق (علیهالسلام)، امام علیبن موسی الرضا (علیهالسلام) در تعامل با اندیشمندان زمانشان، اعم از مؤمن و کافر میباشد.
هانری کربن در مورد کلام شیعی مینویسد اصطلاح کلام بیانگر روش بیان استدلالی است که از منابع جدلی فلاسفهی یونانی به ارث رسیده و در خدمت آن دسته مفاهیم دینی که به وسیلهی قرآن و حدیث نقل شده قرار گرفته است. بنابراین متکلم از موضعی برون دینی به بحث و استدلال میپردازد. که همان موضع برون دینی را میتوان از منابع حکمی و عرفانی تصوف شیعی به دست آورد پس میتوان گفت متفکرِ کلامی دارای دو توانایی است یکی حکمت عرفانی و یکی فلسفه که در این تواناییها متکلم شیعی متکی به تعالیم امامان مقدس است، خواجه نصیرالدین طوسی یکی از مصادیق این متکلمان است که شأنی فلسفی، حکمی، سیاسی و علمی داشت وی مشاور هلاکوخان بود و مشاورههای خواجه نصیر موجب رونق تشیع امامی شد. (5)
پینوشتها
1.Wasserstrom, Steven M. (1999) Religion After Religion: Lershom Scholem, Mircea Eliade, and Henry corbin at Eranos, Princeton University Press: 145.
2.Corbin, Henry, (1993), History of Islamic Philosophy, trans by Liadain sherrard, Philip sherrard, London; Kegan Paul International in association with Islamic Publications Institute for the of Islamic studies: 45-51.
3.طباطبایی، سیدمحمد حسین، 1370، کربن، «رسالت تشیع در دنیای امروز»، «مجموعه آثار 2»، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول: 21 – 35.
4.Corbin, “Shiite thought”, cited in History of Islamic Philosophy , London: kegan Paul International, 1993: pp.319-63.
5.Ibid.
صانعپور، مریم؛ (1393)، شیعهشناسان غربی و اصول اعتقادات شیعه دوازده امامی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اوّل