فرزندان و والدین در محیط یک خانواده می توانند رفتارهای تاثیر گذاری داشته باشند. استرس یکی از افراد خانواده می تواند آن خانواده را به یک خانواده پر استرس تبدیل کند. شما باید عوامل استرسزای در خانواده را شناسایی و راهکارهایی را برای کاهش استرس در خانواده یاد بگیرید.
مدیریت استرس در خانه و خانواده
این مشکل برای بزرگسالان و افراد سالخورده می تواند به شدت مضر باشد. به دلیل اهمیت کنترل و مدیریت استرس در خانواده ها، مشاوران مرکز مشاوره خانواده آویژه به بررسی و تحقیق در زمینه مهم ترین عوامل استرس زا در خانه و راه های مدیریت استرس در خانه پرداخته اند.
اگر خانواده شما نیز جزء خانواده های پر استرس است و نمی دانید که چگونه استرس را از خانواده خود دور کنید، پس با پرتال فرهنگی راسخون همراه باشید. خواندن این مقاله جامع و تخصصی می تواند به شما کمک بسیار زیادی کند.
علت به وجود آمدن استرس در خانواده چیست؟
برخی از شایع ترین علل استرس خانوادگی عبارتند از:
استرس های مالی و اقتصادی
می تواند همه اعضای خانواده شما را درگیر کند. ممکن است فرزندان از شما تقاضای رفتن به مسافرت داشته باشند، اما شما از نظر اقتصادی و مالی شرایط لازم برای مسافرت را نداشته باشید. یا مثلا همسرتان از شما درخواست مقداری پول برای خرید لباس کند. اما شما نتوانید به نیاز او پاسخ صحیحی بدهید. همه این اضطراب و مشکلات می تواند استرس خانوادگی ایجاد کند.
مشکلات در روابط
هنگامی که برنامه های افراد پر می شود، زوج ها دیگر به راحتی نمی توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. آنها وقت خود را نمی توانند با هم بگذرانند و روابط عاطفی در خانواده کاهش می یابد. کاهش روابط عاطفی و اجتماعی می تواند به افزایش استرس در خانواده کمک کند.
زن و شوهر باید بعد از بچه دار شدن برای حفظ روابط عاطفی و عاشقانه خود تلاش کنند. اگر به دنبال راهکارهایی برای حفظ روابط بعد از بچه دار شدن هستید، مطالعه مقاله راهکارهایی برای حفظ رابطه عاشقانه بعد از بچه دار شدن را از دست ندهید.
بیماری ها و مشکلات سلامتی
تغییر مکان و یا شرایط
نقل مکان به شهر دیگر نیز می تواند استرس طولانی مدتی را برای کل خانواده به همراه داشته باشد. تغییر مدرسه یا محل کار نیز می تواند بر استرس خانواده بیافزاید.
استرسهای قابل کنترلی که منابع مشخصی دارند
والدین فرزندانی که از مشکلات سلامتی، احساسی و رفتاری رنج می برند، اغلب یک سری احساسات پیچیده را مانند دلتنگی، ناامیدی، بلا تکلیفی، عصبانیت و گمراهی تجربه می کنند.
علاوه بر آنچه که خانواده ها پیش از این می دانستند، آنها با مفهوم جدیدی از زندگی روزانه روبرو می شوند و می بایست با مسئولیت های سخت و جدید آن کنار بیایند. در چند ماه اولیه تشخیص بیماری، توجه خانواده بیشتر به فرزند، برنامه های درمانیش، معاینه منظم پزشک و وفق دادن اوبا شرایط معطوف است.
در همین حال که والدین این شرایط سخت و نا خواسته را متحمل می شوند، اغلب، نیازهای خودشان را فراموش می کنند.
ارتقای سطح زندگی، نقش والدین و نیازهای خاص فرزند
پدر و مادر نقش مهمی به عنوان والدین ایفا می کنند، اما به همان اندازه نیز به عنوان همسر نسبت به هم مسئولند. با عوامل استرس زایی که هر خانواده ای با آن روبروست، طبیعیست که انتظار داشته باشیم درچنین شرایطی رضایت از زندگی مشترکشان تحت تاثیر قرار بگیرد.
اینکه والدین چطور واکنش نشان داده و با استرس ناشی از بیماری فرزندشان مبارزه می کنند تأثیر بسزایی روی رابطه شان می گذارد. هر یک از زوجین با روش خود با مسئولیت ها و احساسات شدیدی در تکاپو هستند.
بیشتر مواقع، این اولین باریست که زوجین تلاش یکدیگر را برای مقابله با ناامیدی ها وناملایمات می بینند. برخی از این روش های مقابله تکمیلی است و برخی دیگر مقایسه ای. دانستن این نکته مهم است که روش های مقابله والدین با استرس متفاوت است؛ ممکن است یکی از والدین نسبت به ابراز احساساتشان خیلی صریح باشد، در حالیکه دیگری برای این کار نیاز به مکان و زمان مناسب دارد.
چطور انتظارات دیگران روی مبارزه والدین تاثیر می گذارد
انتظارات (فشارهای) اجتماعی روی این مسأله که والدین چگونه باید با کمک بیشتر نیازهای مختص به هم را برطرف کنند تاثیر می گذارد. اغلب مادران فکر می کنند که باید " هرکاری" انجام دهند. معمولا این مادران از برطرف کردن نیاز همسران و نزدیکان خود و وظایف خانه احساس فشار و خستگی می کنند. متاسفانه در چنین فضایی مادران جایگاه اصلی خود را فراموش کرده و از نیاز های خود چشم پوشی می کنند.
پدران هم به طور مشترک اظهار می دارند که باید با وجود فشارهای زیاد خانواده را تامین کنند و با عواملی چون ضعف، افسردگی و ناامیدی مبارزه کرده و شجاع، قوی و متعادل باشند. بعضی از پدرها برای برآورده کردن نیاز دیگران، الزاماتی را چون گفتگو کردن، ارتباط داشتن و وقت گذاشتن برای خانواده و همسرشان (رها می کنند) از یاد می برند.
بیشتر اوقات فشاری که از تامین این نیازها بوجود می آید بسیار شدید است. بار مسئولیت های مالی، احساسی و جسمی برای والدین بسیار طاقت فرساست. آنها با انزوا، عدم ارتباط با هم، حرف و سخن اطرافیان، کشمکش ها، عدم توجه به وظایف و فقدان صمیمیت روبرو هستند.
خانواده های پر استرس چگونه هستند؟
استرس خانوادگی همان نگرانی ها و دلپواسی های بیش از اندازه اعضای خانواده است. خانواده های پر استرس خانواده هایی هستند که عوامل استرس زا در زندگی اعضای این خانواده بیش از اندازه و خارج از توان آنها باشد. بسیاری از رویدادهای استرس زا می تواند احتمال ایجاد خانواده های پر استرس را افزایش دهد.
اعضای خانواده درک مشترکی از نحوه عملکرد خانواده دارند و هر کدام نقش خود را ایفا می کنند. هر خانواده ای متناسب با شرایط و خلقیات اعضای آن، روال خاصی را برای زندگی خود دارد. اما اگر اتفاقی بیفتد و به سیستم خانواده فشار بیاورد چه؟
عوامل استرس زا که برای یک عضو از خانواده اتفاق می افتد می تواند تاثیرات کلی برای خانواده به همراه داشته باشد. مثلا اگر والدین استرس زیادی را در محیط کار خود تحمل کرده باشند و یا نگرانی خاصی داشته باشند، خواه نا خواه، بر روی تمام اعضای خانواده تاثیر می گذارد.
گاهی نیز ممکن است یک استرس محیطی رخ دهد و همه اعضای خانواده را درگیر کند. مثلا بلایای طبیعی مانند سیل یا زلزله، از دست دادن مسکن یا فوت یکی از عزیزان و … .
نکته مهم این است که اجازه ندهیم استرس در وجود ما باقی بماند. یک نفر استرس را تجربه می کند و این باعث تغییر رفتار او می شود. اگر این استرس و اضطراب برای فرد حل نشده باقی بماند می تواند باعث علائمی مانند: روان پریشی و یا به خطر افتادن سلامت جسمانی فرد را با خود به دنبال داشته باشد. این شرایط در نهایت اعضای دیگر خانواده را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. به طوری که آنها نیز احساس ناراحتی و استرس می کنند.
مأمنی برای با هم بودن و فواید آن
وقتی هر دوی زوجین در زندگیشان رنج می کشند، سخت است که حامی یکدیگر باشند. در چنین شرایطیست که به راحتی هدف عصبانیت و ناامیدی هم قرار می گیرند. استرس و ترس ما از شکست، نیاز ما به عشق، مهربانی و قوت قلب دوباره را بیشتر می کند و انتظارات ما را در مورد اینکه همسرمان باید چگونه رفتار کند تغییر می دهد. این تغییرات، سختی ها و حس ناامنی ای را که پیش از این بصورت بالقوه در زندگیتان بوده آشکار می سازد. بودن مامنی برای هم یا این حس که کسی هست که می شود روی عشق آن حساب کرد، بطرز شایانی به انعطاف و توانایی مقابله با استرس مربوط است. این " مأمن" سدی است در برابر استرس مداوم و یا تاثیرات منفی ای که آن در زندگیتان می گذارد.
وقتی زوج ها با مشکلی روبرو می شوند باید چکار کنند؟
گاهی زوج ها در بزرگترین رقابت زندگیشان فراموش می کنند که درکدام تیم هستند و بجای آنکه با هم باشند، در مقابل یکدیگر قرار می گیرند. در مواجهه با چنین شرایطی اغلب این سوال پیش می آید که آنها چه کار می توانند بکنند. آیا زوجها می توانند به یک میزان وهمزمان خواهان تامین نیازهای خود و فرزندانشان باشند؟
گفتگوکردن راه گشاست
زوج ها می توانند رابطه شان را با استفاده از روش های گفتمان که در زیر به برخی از آن اشاره می کنیم حفظ کرده، ارتقا دهند:
•می بایست نیازهای یکدیگر و راههای گفتگو را بشناسید.
•همیشه زمانی را برای گفتگوی روزانه اختصاص دهید؛ این کار از بوجود آمدن رنجش ها و یا غفلت از گفتگو جلوگیری می کند.
•گوش دادن درست را تمرین کنید. این امر موجب می شود که همسرتان احساس کند که حرف های او را دقیقا فهمیده اید و در نتیجه واقعا می توانید از تجربیات هم بهره مند شوید.
•زوج هایی که نمی توانند درست گوش بدهند، باید دفترچه مشترکی بسازند و برای حفظ رابطه و بهبود گفتگوهایشان همه جا از آن استفاده کنند.
•به اشتراک گذاشتن احساساتی نظیر خشم و ترس و امید، وابستگی و صمیمیت را در زندگی پرورش می دهد. زمان هایی را اختصاص دهید تا به عنوان یک زوج در کنار هم باشید.
زوج ها به ایجاد چنین فرصت ها و فعالیت هایی نیاز دارند:
•گرچه سخت به نظر می رسد، هر هفته برنامه ای برای تفریح کردن و با هم بودن ترتیب دهید؛ خیلی از زوج ها این حرکت را در بهتر شدن زندگیشان دخیل می دانند. البته این امر مستلزم آنست که دوستی که به آن اعتماد دارید یا یکی از اعضای خانواده در نبود شما از بچه نگهداری کند.
•کاری را که همیشه تکی انجام می دادید حالا با هم انجام دهید یا زمان هایی را که تنها هستید حالا با همسرتان باشید. مهمم نیست چه کاری انجام می دهید، مهم اینست که همیشه زمانی را به عنوان یک زوج با همسرتان سپری کنید.
هنگامی که لحظات خوبی را با همسرتان سپری می کنید، پیوندتان را محکمتر کرده و می توانید نیازهای وی را بشناسید. این تعاملات سازنده و گفتگوهای باز و آزاد، یکدل شدن را بیشتر
می کند و توصیه های دیگران را در ایجاد اعتماد، صمیمیت و امنیت در زندگیان قابل فهم تر.
یاری جستن
طبیعیست که زوج ها در شرایط یاد شده از یک متخصص کمک بخواهند. مهارت های گفتگو و هنر سازش باید به خوبی مورد توجه قرار بگیرند. البته مهارت یافتن دراین ها درمیانه بحران کاملا سخت به نظر می رسد.
والدین می بایست مشاوره های کوتاه مدت را ادامه دهند تا مهارت های گفتگو و زندگی کردن با وجود اختلافات را بهتر کرده و یا اختلافات گذشته را که دوباره پدیدار شده بر طرف کنند. فایده ی این مشاوره ها تنها به کوتاه مدت ختم نمی شود، بلکه تاثیرات مثبتی در بلند مدت نیز در زندگیشان خواهد داشت.
نتیجه
زندگی با فرزندانی که نیازهای خاصی دارند محتاج برنامه ریزی خوب، روش های موثرمبارزه در زندگی و عشق فراوان است. والدین با سختی هایی روبرو می شوند که آمادگی آنها را ندارند و می بایست روش های قبلی خود را برای اداره زندگیشان رها کنند.
آنها مجبورند با یک سری افراد مثل پزشک، وکیل وکارشناس بیمه سر و کله بزنند. به این ترتیب با انجام این امور، نیازهای خودشان اغلب فراموش شده و زندگیشان تحت الشعاع قرارمی گیرد.
علی رغم رسیدگی به فرزندان، والدین نیز باید راهی پیدا کنند تا یکدیگر را حمایت کرده و نیازهای خود را نیز مرتفع سازند. با این کار نه تنها آنها به خود کمک کرده، بلکه فرزندان را هم در آن شریک می گردانند.
مترجم: بخشی از این متن توسط امیر رضا درگاهی ترجمه شده است
منبع : منابع به روز بین المللی با نظارت مدیریت بخش تحلیل و تولید محتوا
" با استرس ناشی از بیماری فرزندمان، زندگیمان درحال آسیب دیدن است؛ فشار بیشتری روی هردوی ماست و از این می ترسیم که این موارد موجب جداییمان شود. آیا این موضوع، طبیعی است؟"