اسرار غیبت امام زمان علیه السلام

غیبت ولی عصرعلیه السلام از رازهای بسیار پیچیده‏ای است که با ظهور او همه حقیقت روشن می‏گردد. عبدالله بن فضل هاشمی می‏گوید: امام صادق‏علیه السلام فرمود: حضرت صاحب‏الامر ناچار غیبتی خواهد داشت، به طوری که گمراهان در شک واقع می‏شوند. سؤال کردم: چرا؟ فرمود: ماذون نیستیم علتش را بیان کنیم. گفتم: حکمتش چیست؟ فرمود: همان حکمتی که در غیبت‏حجت‏های گذشته وجود داشت،
چهارشنبه، 16 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اسرار غیبت امام زمان علیه السلام
اسرار غیبت امام زمان علیه السلام
اسرار غیبت امام زمان علیه السلام

نويسنده: حسین الهی‏نژاد
پیشینه چرایی غیبت‏به قبل از تولد حضرت حجت‏باز می‏گردد; زمانی که فلسفه غیبت در میان مردم مطرح و پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله و ائمه معصومین‏علیهم السلام در مقام پاسخگویی به آن برآمده‏اند.
هزاران سر نهان در نظام دین و برنامه‏های مترقی آن وجود دارد که درک هر یک، دلی دریا و چشمی بینا می‏خواهد تا آنجا که همه پیامبران هم نمی‏توانند به تمام اسرار آگاه باشند.
غیبت ولی عصرعلیه السلام از رازهای بسیار پیچیده‏ای است که با ظهور او همه حقیقت روشن می‏گردد. عبدالله بن فضل هاشمی می‏گوید: امام صادق‏علیه السلام فرمود: حضرت صاحب‏الامر ناچار غیبتی خواهد داشت، به طوری که گمراهان در شک واقع می‏شوند. سؤال کردم: چرا؟ فرمود: ماذون نیستیم علتش را بیان کنیم. گفتم: حکمتش چیست؟ فرمود: همان حکمتی که در غیبت‏حجت‏های گذشته وجود داشت، در غیبت آن جناب وجود دارد. اما حکمتش جز بعد از ظهور او ظاهر نمی‏شود، چنان که حکمت‏سوراخ کردن کشتی و کشتن جوان و اصلاح دیوار به دست‏حضرت خضرعلیه السلام برای حضرت موسی‏علیه السلام آشکار نشد جز هنگامی که می‏خواستند از هم جدا شوند. ای پسر فضل! موضوع غیبت، سری از اسرار خدا و غیبی از غیوب الهی است، چون خدا را حکیم می‏دانیم باید اعتراف کنیم که کارهایش از روی حکمت صادر می‏شود، گرچه تفصیلش برای ما مجهول باشد. (1)
از این حدیث استفاده می‏شود که علت اصلی و اساسی غیبت‏به دلیل اینکه اطلاع بر آن به صلاح مردم نبوده، یا استعداد فهمش را نداشته‏اند، بیان نشده است.
در عین حال به مواردی از فلسفه غیبت در بعضی از روایات اشاره شده است که به صورت اختصار بیان می‏کنیم:

1 - آزمایش مردم

یکی از سنت‏های الهی آزمایش مردم است. این سنت در تمام امت‏های گذشته نیز اجرا شده است. خداوند متعال در قرآن کریم می‏فرماید: «احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون ولقد فتنا الذین من قبلهم فلیعلمن الله الذین صدقوا ولیعلمن الکاذبین‏» (2) ; «آیا مردم خیال می‏کنند که همین که گفتند ایمان آوردیم رها شده و دیگر امتحان نمی‏شوند. کسانی را که قبل از آن‏ها بودند، آزمایش کردیم تا خداوند راستگویان و دروغ‏گویان را مشخص کند.»
با توجه به آیه فوق، خداوند متعال در هر زمان و دوره‏ای، مردم آن دوره را مورد امتحان قرار می‏دهد تا مؤمنین واقعی از متظاهرین به دین و ایمان مشخص شوند. امتحان الهی در هر زمان، متفاوت و متناسب با رشد و کمال عقلی مردم آن زمان است. در دوران غیبت کبری، با غایب شدن حجت‏خدا، مردم به استقامت و پایداری نسبت‏به دین امتحان می‏شوند تا منتظرین واقعی از غیر واقعی تمیز داده شده و هر کدام پاداشی در خور موفقیت در این امتحان به دست آورند.
سدیر می‏گوید: در خدمت مولایمان امام صادق‏علیه السلام بودیم، امام‏علیه السلام روی زمین نشسته و عبائی بی‏یقه و با آستین کوتاه پوشیده بود، در آن حال مانند پدر فرزند مرده گریه می‏کرد، آثار حزن از رخسار مبارکش نمایان بود و می‏فرمود: آقای من! غیبت تو خواب را از من ربوده و لباس صبر را بر بدنم تنگ و آرامش را از من سلب کرده است.
آقای من! غیبت تو برای همیشه مرا اندوهگین کرده مثل کسی که تمام بستگانش را یکی پس از دیگری از دست می‏دهد و تنها می‏ماند.
سدیر می‏گوید: از ناله‏های جانگداز حضرت، پریشان شده و عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! خداوند دیدگان شما را گریان نکند، برای چه این قدر ناراحت و محزون هستی؟
امام صادق‏علیه السلام آه سوزناکی کشید و [بدین مضمون] فرمود: «قائم ما غیبت طولانی کرده و عمرش طولانی می‏شود. در آن زمان اهل ایمان امتحان می‏شوند و به واسطه طول غیبتش شک و تردید در دل آن‏ها پدید می‏آید و بیشتر، از دین خود برمی‏گردند.»

2 - بیم از کشته شدن

زراره گوید: امام صادق‏علیه السلام فرمود: «برای حضرت قائم قبل از ظهورش غیبتی است.» پرسیدم: چرا؟ فرمود: «یخاف علی نفسه الذبحة; بر جانش از کشته شدن می‏ترسد.» (3)
حضرت همواره در معرض کشته شدن بوده و هست; زیرا حکام ستمگری که در طول دوران اسلامی حکم رانده‏اند (عباسیان، عثمانیان و غیر آنان از کسانی که به ویژه در خاورمیانه حکومت نموده‏اند) بیشترین تلاش و کوشش خود را صرف پایان بخشیدن به زندگانی حضرت مهدی‏علیه السلام می‏نمودند; خصوصا پس از آن که می‏دانستند که حضرت مهدی‏علیه السلام همان کسی است که تخت‏های حکمرانان ظلم و جور را متزلزل نموده، درهم خواهد شکست و همان کسی است که هستی ظالمان را نابود و از استیلاء آنان بر بندگان خدا و کشورها جلوگیری خواهد کرد.
هیچ یک از امامان معصوم به مرگ طبیعی از دنیا نرفتند، بلکه طاغوت‏های این امت آنان را شهید کردند، با این که می‏دانستند بشارت‏ها و اخباری که راجع به حضرت مهدی‏علیه السلام وارد شده، درباره آنان (یازده امام‏علیه السلام) وارد نشده است. مثلا درباره هیچ یک از ائمه‏علیهم السلام حتی یک حدیث‏به این مضمون وارد نشده که دنیا را از عدل و داد پر خواهد ساخت و بر تمام جهان حکم خواهد راند، و تمام وسایل پیروزی و ظفر برای وی فراهم خواهد آمد، جز درباره وجود مقدس حضرت مهدی‏علیه السلام. با چنین خبرهایی، حکومت‏های جور و ستم در قبال شخصیتی بزرگ که می‏خواهد حاکمیت ظلم و ستم را از بین برده و حاکمیت عدل و داد را در سراسر جهان بگستراند، دست روی دست نگذاشته و سکوت نمی‏کردند و همواره مترصد کشتن چنین انسانی بودند.

3 - آمادگی و استعداد مردم

قانون عرضه و تقاضا در جوامع بشری همواره و در همه جا جاری است و عرضه مطابق تقاضا می‏باشد. در غیر این صورت نظام زندگی به هم خورده و تعادل خود را از دست می‏دهد. این قانون تنها جنبه اقتصادی ندارد بلکه در مسائل اجتماعی نیز جاری است.
بدون تقاضا، عرضه بی‏فایده است. نیاز به رهبر و پیشوا برای جامعه نیز از این قاعده و قانون مستثنی نبوده و در قالب استعداد و آمادگی مردم تحقق پیدا می‏کند.
در دوران غیبت، مردم جهان به تدریج‏برای ظهور آن مصلح حقیقی و سامان‏دهنده وضع بشر، آمادگی علمی، آقای من! غیبت تو خواب را از من ربوده و لباس صبر را بر بدنم تنگ و آرامش را از من سلب کرده است عملی و اخلاقی پیدا می‏کنند. روش آن حضرت مانند روش انبیاء و اولیاء درگذشته نیست تا مبتنی بر اسباب و علل عادی و ظاهری باشد، بلکه روش او در رهبری بر جهان بر مبنای حقایق و حکم به واقعیات، و ترک تقیه و ... است، که انجام این امور نیاز به تکامل علوم و معارف و ترقی و رشد فکری و اخلاقی بشر دارد، به طوریکه قابلیت‏برای حکومت واحد جهانی در راستای تحقق احکام الهی فراهم باشد و جامعه بشری به این مطلب برسد که هیئت‏های حاکمه با روش‏های گوناگون نمی‏توانند از عهده اداره امور برآیند، و مکتب‏های سیاسی و اقتصادی مختلف دردی را درمان نمی‏کنند، اجتماعات و کنفرانس‏ها و سازمان‏های بین‏المللی و طرح‏ها و کوشش‏های آن‏ها به عنوان حفظ حقوق بشر نمی‏توانند نقشی را ایفاء کنند و از تمام این طرح‏ها که امروز و فردا مطرح می‏شود مایوس شود.
وقتی اوضاع و احوال این گونه شد و مردم از تمدن منهای دین، معنویت و انسانیت، کنونی به ستوه آمدند و تاریکی و ظلمت جهان را فرا گرفت، ظهور یک مرد الهی در پرتو عنایت‏حق، مورد استقبال مردم جهان قرار می‏گیرد. در این شرایط پذیرش جامعه از ندای روحانی یک منادی آسمانی بی‏نظیر خواهد بود، زیرا در شدت ظلمت و تاریکی، درخشندگی نور نمایان‏تر می‏گردد.

4 - خالی نماندن زمین از حجت

حضرت علی‏علیه السلام فرمود: «لا تخلوا الارض من قائم بحجة الله; هیچگاه زمین از کسی که قائم به امر الهی باشد خالی نخواهد ماند.»
از سنت‏های دائمی الهی این است که از آغاز آفرینش، بشر را تحت‏سرپرستی یک راهنما و رهبر قرا رداده است و برای هر قوم و ملتی رسولی فرستاده تا آن رسول، مردم را از عذاب الهی بترساند و وصی و خلیفه و جانشین و امام پس از او نیز همان سیره و روش پیامبر را عمل کرده و مردم را به اهداف الهی نزدیک کرده است.
امام صادق‏علیه السلام می‏فرماید: «اگر در دنیا دو نفر وجود داشته باشند، یکی از آن‏ها امام و حجت‏خدا است.» (4)
باز می‏فرماید: «آخرین کسی که از این دنیا خواهد رفت امام است و او حجت‏خدا بر خلق است و باید او آخرین نفر باشد که از دنیا می‏رود، برای اینکه کسی بدون حجت و رهبر نماند تا با خدای احتجاج کرده، شکایت نماید که تکلیف خود را در دنیا نمی‏دانسته است.» (5)
حضرت علی‏علیه السلام فرمود: «بدانید زمین از حجت‏خدا خالی نمی‏ماند، ولی خداوند به خاطر ظلم و جور و اسراف مردم بر خودشان آن‏ها را از دیدار او کور خواهد ساخت.» (6)
با توجه به روایات فوق و بررسی دوران زندگی امامان معصوم‏علیه السلام که هیچ کدام با مرگ طبیعی از دنیا نرفتند، اگر آخرین حجت الهی نیز غایب نمی‏شد و درمیان مردم حضور عادی می‏داشت، یقینا به سرنوشت امامان دیگر دچار می‏شد، و مردم برای همیشه از فیض‏الهی محروم می‏شدند. خداوند متعال با حکمت‏بالغه‏اش آخرین حجت‏خود را به وسیله غیبت‏حفظ و صیانت نموده تا زمین از حجت‏حق خالی نماند.

5 - نداشتن یار و یاور

یکی از علت‏های غیبت امام زمان‏علیه السلام نبود انصار و اصحاب جهت‏یاری رساندن به آن حضرت است. از روایات مختلف این نکته برداشت می‏شود که نصاب یاران حضرت مهدی‏علیه السلام 313 نفر می‏باشد که با تولد و رشد آن‏ها، یکی از موانع ظهور مرتفع می‏گردد. انصار و یاران حضرت را می‏توان به دو گروه تقسیم کرد:
1 - یاران خاص: که 313 نفر می‏باشند و صفات و شاخصه‏هایی که در روایات ذکر شده، مربوط به آن‏ها می‏باشد و در زمان ظهور و حکومت جهانی حضرت، تصدی مناسب مهم حکومتی را به عهده دارند.
از حضرت علی‏علیه السلام روایت‏شده است که فرمودند: «یاران خاص قائم جوانند، بین آنان پیری نیست مگر به میزان سرمه در چشم و یا مانند نمک در غذا که کمترین ماده غذا نمک است.» (7)
از امام صادق‏علیه السلام روایت‏شده است که فرمودند: «مردانی‏اند که گویی قلب‏هایشان مانند پاره‏های آهن است. هیچ چیز نتواند دل‏های آنان را نسبت‏به ذات خدا گرفتار شک و تردید سازد. سخت‏تر از سنگ هستند و ....» (8)
2 - یاران عام: نصاب معینی ندارند. در روایات تعداد آن‏ها مختلف و در بعضی از آن‏ها تا 10 هزار نفر در مرحله اول ذکر شده است که در مکه با حضرت پیمان می‏بندند.
امام زمان‏علیه السلام با این تعداد از یاران خاص و عام، قیام جهانی خود را شروع می‏کند.

6 - تعهد نداشتن نسبت‏به حاکمان جور

امام صادق‏علیه السلام فرمود: «یقوم القائم و لیس لاحد فی عنقه عهد و لا عقد و لا بیعة; (9) قائم ما در حالی ظهور می‏کند که در گردن او برای احدی عهد و پیمان و بیعتی نیست.»
برنامه مهدی موعود، با سایر ائمه اطهارعلیهم السلام تفاوت دارد. ائمه‏علیهم السلام مامور بودند که در ترویج و انذار و امر به معروف و نهی از منکر تا سر حد امکان کوشش نمایند، ولی سیره و رفتار حضرت مهدی‏علیه السلام متفاوت با آنان بوده و در مقابل باطل و ستم سکوت نکرده، با جنگ و جهاد، جور و ستم و بی‏دینی را ریشه‏کن می‏نماید.
اصلا این گونه رفتار از علائم و خصائص مهدی موعود شمرده می‏شود. به بعضی از امامان که گفته می‏شد: چرا در مقابل ستمکاران قیام نمی‏کنی؟ جواب می‏داد: این کار به عهده مهدی ماست. به بعضی از امامان اظهار می‏شد: آیا تو مهدی هستی؟ جواب می‏داد: مهدی با شمشیر جنگ می‏کند و در مقابل ستم ایستادگی می‏نماید ولی من چنین نیستم. به بعضی عرض می‏شد: آیا تو قائم هستی؟ پاسخ می‏داد: من قائم به حق هستم، لیکن قائم معهودی که زمین را از دشمنان خدا پاک می‏کند نیستم. از اوضاع آشفته جهان و دیکتاتوری ظالمین و محرومیت مومنین شکایت می‏شد، می‏فرمودند: قیام مهدی مسلم است، در آن وقت اوضاع جهان اصلاح و از ستمکاران انتقام گرفته خواهد شد. مومنین و شیعیان هم به این نویدها دلخوش بودند و هرگونه رنج و محرومیتی را بر خود هموار می‏کردند.
اکنون با این همه انتظاراتی که مؤمنین بلکه بشریت از مهدی موعود دارند، آیا امکان داشت که آن جناب با ستمکاران عصر بیعت و پیمان ببندد که در صورت امضاء پیمان و بیعت ناچار باشد به عهد و پیمان خویش وفادار بماند و در نتیجه هیچ وقت اقدام به جنگ و جهاد نکند; زیرا اسلام عهد و پیمان را محترم شمرده و عمل به آن را لازم دانسته است.
از این رو در احادیث تصریح شده که یکی از اسرار غیبت و مخفی شدن ولادت حضرت صاحب الامرعلیه السلام این است که ناچار نشود با ستمکاران بیعت کند تا هر وقت‏خواست، قیام کند و بیعت کسی در گردنش نباشد.
امام حسن مجتبی‏علیه السلام فرمود: «ان الله عز و جل یخفی ولادته و یغیب شخصه لئلا یکون لاحد فی عنقه بیعة اذا خرج; خداوند عز و جل ولادت او را مخفی می‏کند و شخص او را از دیده‏ها پنهان می‏سازد تا هنگامی که ظهور می‏کند کسی را در گردن او بیعت نباشد.» (10)

پي نوشت :

1.مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 91.
2.عنکبوت/ 2.
3.شیخ صدوق، کمال الدین و اتمام النعمه، ج 2، باب 44، ج 11، ص 482.
4.علامه حائری، الزام الناصب، ص 4; ر.ک. زندگانی حضرت صاحب‏الزمان، ص 164.
5.همان مدرک.
6.کافی، ج 2، ص 164; ر.ک مکیال المکارم، ص 160.
7.علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 333، حدیث 10; غیبت نعمانی، باب بیستم.
8.علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 308.
9.اصول کافی، ج 1، ص 342.
10.کامل سلیمان، یوم الخلاص، ص 101.

منبع: ماهنامه مبلغان




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط