زن قاجاري و محرم ( قسمت اول )

منابر وعظ و خطابه و مجالس روضه و تعزيه، يكي از چشمگيرترين گونه‏هاي مشاركت سياسي فرهنگي در جوامع اسلامي و بلكه تمامي جوامع بشري به حساب مي‏آيند. اگرچه همه ملتها و كشورهاي جهان نيز داراي مجالس و محافلي براي خطابه و تبليغ و موعظه مرثيه و يا شادماني هستند، اما كاركردهاي ويژه مجالس تغزيه و روضه‏خواني در جوامع شيعي به‏ويژه در جامعه ايران مورد توجه خاص مستشرقين و
پنجشنبه، 17 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زن قاجاري و محرم  ( قسمت اول )
زن قاجاري و محرم
زن قاجاري و محرم (قسمت اول)

نويسنده: ‌رضا رمضان نرگسي
منابر وعظ و خطابه و مجالس روضه و تعزيه، يكي از چشمگيرترين گونه‏هاي مشاركت سياسي فرهنگي در جوامع اسلامي و بلكه تمامي جوامع بشري به حساب مي‏آيند. اگرچه همه ملتها و كشورهاي جهان نيز داراي مجالس و محافلي براي خطابه و تبليغ و موعظه مرثيه و يا شادماني هستند، اما كاركردهاي ويژه مجالس تغزيه و روضه‏خواني در جوامع شيعي به‏ويژه در جامعه ايران مورد توجه خاص مستشرقين و دانشمندان حوزه جامعه‏شناسي ديني بوده است. «ارتباط حضوري، غيرتصنعي و عميق با مخاطب» از طريق شبكه‏اي به گستردگي هزاران مسجد و تكيه و زيارتگاه و ژرف‏بودن فلسفه سياسي ـــ اجتماعي قيام امام حسين(ع) در كربلا، آيينهاي عزاداري و روضه‏خواني محرم و صفر را به يكي از مهم‏ترين عناصر اجتماعي شيعيان مبدل ساخته و تاثيراتي بر جامعه ايران داشته و دارد كه قابل مقايسه با هيچ پديده و عنصر اجتماعي ديگري نيست. با مطالعه تاريخ ايران به خوبي معلوم مي‏گردد كه چگونه مردم از طريق منابر وعظ و مجالس روضه‏خواني به مشاركت فعال در صحنه‏هاي سياسي اجتماعي كشانده شده‏اند و در سرنوشت تاريخي خود ايفاي نقش كرده‏اند. به‏ويژه در مورد جامعه زنان ايراني بي‏هيچ گونه گزاف و مبالغه درمي‏يابيم كه اولين و گسترده‏ترين نمونه‏هاي حضور فعال زنان ايران در صحنه‏هاي اجتماعي از فرهنگ روضه‏خواني و تعزيه منبعث گرديده و زن ايراني با انگيزه‏هاي عميق مذهبي پاي به عرصه مشاركت سياسي و اجتماعي گذاشته است. قيام تنباكو، نهضت مشروطه و انقلاب عظيم اسلامي، نمونه‏هاي درخشاني از اين مشاركتهاي مسوولانه و معنوي را در خود ثبت كرده‏اند. در اين مقاله با كاركردها و نمونه‏هاي تاريخي اين پديده تاريخي آشنا مي‏شويد.
فرهنگ مشتمل بر ارزشها، هنجارها و آداب و رسوم در هر جامعه‏اي نقشي كليدي ايفا مي‌كند. يكي از مولفه‌هاي بسيار مهم فرهنگ، ارزشها هستند كه افراد با توجه به ارزشهاي حاكم بر جامعه اجتماعي شده و هنجارهاي آن را فرامي‌گيرند. كنشهاي رفتاري انسانها نيز در سايه جامعه‌پذيري تحقق مي‏يابند و ارزشها نيز به‌نوبه خود از اعتقادات و باورها متاثر مي‌باشند؛ بنابراين، مي‏توان اعتقادات و باورها را موتورهاي فرهنگ‌ساز جامعه دانست.
از جمله اعتقادات موثر در جامعه ايران، باورهاي مربوط به عاشورا مي‌باشد كه آن نيز از اعتقادات شيعه‌گري مردم ايران ناشي مي‏شود.
در اين مقاله برآنيم تا نقش باورها و ارزشهاي ناشي از قيام امام‎حسين(ع) را ـــ كه به طور معمول در مجالس عزاداري و روضه‌خواني به شنوندگان القا مي‌گردد ـــ بر فرهنگ زنان دوره‌هاي ناصري و مشروطه بررسي كنيم. از آنجا كه ارزشهاي حسيني در مجالس عزاداري امام‏حسين(ع) متبلور مي‌باشد، سعي شده تا نه تنها كاركردهاي متنوع مجالس روضه امام‏حسين(ع) و بلكه حجم شركت زنان در زمان مشروطه و ناصري نيز مورد واكاوي قرار بگيرد و در نهايت، حوادثي كه در سايه اين دو امر در تاريخ معاصر اتفاق افتاده، به‌عنوان نمونه ذكر گرديده و مورد بحث واقع شود.

الف) كاركردهاي مجالس روضه‌خواني

برخي از كاركردهاي شركت در مجالس روضه‌خواني، عبارتند از:

1ـــ سرمشق‌گيري و الگوسازي

«بايد توجه داشت كه هر فرد انساني، كساني را كه به‌عنوان افراد خاص ارزش مي‌نهد و رفتار آنها را سرمشق قرار مي‌دهد، درحقيقت نقش آنها براي او الگو است؛ بنابراين، وقتي فرد نقش معيني ايفا مي‌كند، رفتار خود را باتوجه به نقشي كه برايش الگوست، برمي‌گزيند. نقشهاي نمونه (الگو) در فرايند آموزش بسيار كمك مي‌كند؛ زيرا فرد را با الگوهاي رفتاري پذيرفته در موقعيتهاي مختلف آشنا مي‌سازند.» [1]
يكي از استفاده‏هاي خيلي مهم اين مجالس، سرمشق‌گيري و الگوسازي از زندگي ائمه(ع) و بزرگان مذهب تشيع به‌خصوص حضرت زهرا(س) و حضرت زينب(س) مي‌باشد؛ زيرا بانوان به خاطر اشتراك در جنسيت (زن بودن) رفتار، افعال و كنشهاي آنها را سرمشق خود قرار مي‌دهند و با توجه به نقشهايي كه آن بزرگواران در موقعيتهاي مختلف ايفا مي‌نمودند، اينان نيز سعي دارند مانند آنها باشند؛ بنابراين، افعال و رفتار حضرت فاطمه(س) الگويي براي رفتار و اعمال زنان شيعه ايراني به شمار مي‏رود.
در حديث مشهوري از حضرت فاطمه(س) نقل شده كه آن‌جناب فرمودند: «بهترين چيز براي يك زن آن است كه او مرد نامحرمي را نبيند و مرد نامحرمي هم او را نبيند.» [2]
يا وقتي پيامبر(ص) در تقسيم كار، امور منزل را به فاطمه(س) و كارهاي خارج منزل را به علي (ع) سپرد، حضرت فاطمه(س) فرمود: «هيچ چيز در دنيا به اندازه اين تقسيم كار مرا خوشحال نكرد؛ چراكه رسول‌الله با اين عمل مرا از مراوده با نامحرمان معاف داشتند.» [3]
اما از طرف ديگر هم در تاريخ آمده كه حضرت زهرا (س) براي دفاع از حق خود (فدك) و دفاع از امام علي (ع) با حفظ كامل حجاب به ميان مردان نامحرم آمده[4] و آن سخنراني مشهور خود را در محاجه با ابوبكر ايراد مي‌كند؛ به طوري‌كه ابوبكر مجبور مي‌شود، قباله فدك را به او بازگرداند، (هرچند دوباره توسط عمر گرفته مي‌شود) يا درمورد حضرت زينب (س) آمده كه ايشان براي اينكه نامحرمي او را نبيند، شبانه به زيارت قبر جدش رسول‌اللّه(ص) مي‌رفت؛ اما همين زينب(س) وقتي اسلام را در خطر مي‌بيند، به همراه امام(ع) به ميدان جنگ (كربلا) مي‏آيد و وقتي برادر امام به او اعتراض مي‌كند كه چرا زنان اهل حرم را به چنين مهلكه‌اي مي‌بري، مي‏فرمايد: «ان الله قد شاء ان يراهن سبايا»[5] و زينب، آن‌گونه آتشين در بازار كوفه سخنراني مي‌كند و يا آن‏گونه در شام و در مجلس يزيد در ميان نامحرمان صحبت مي‏نمايد. [6] و از اسلام و امام (ع) دفاع مي‌كند.
شبيه همين رفتار و اعمال را در زنان ايراني به‌ويژه در زمان قاجاريه مشاهده مي‌كنيم؛ يعني درست، زماني كه جامعه ايراني به شدت سنتي بوده و زنان در آن عصر ايران از مرد نامحرم حذر كرده و خانه‌نشين هستند؛ به‌طوري‌كه اگر مجبور به خارج شدن از منزل باشند، به قسمي بيرون مي‏آيند كه حتي صورت و انگشتان دست و پاي آنها را كسي نمي‏بيند. در عين حال، وقتي خبر تبعيد آيت‌الله ميرزاي آشتياني (در ماجراي انحصار تنباكو و حكم ميرزاي شيرازي) در تهران پخش مي‌شود، سراسيمه به خيابانها ريخته و اعتراض مي‌نمايند و همانند اوايل انقلاب كه زنان محجبه و حتي بسيار سنتي ايران به خيابانها آمده و با رعايت حجاب اسلامي سعي نمودند تا مانند فاطمه زهرا(س) از امام (مرجعيت) و اسلام دفاع كنند، زنان در زمان ميرزاي شيرازي نيز با آنكه بيشترشان از سواد بي‌بهره بودند؛ اما در عمل همان كاري را كردند كه زنان باسواد ما در سال 1357 و سالهاي بعد در حفظ پيروزي انقلاب اسلامي انجام دادند.

2ـــ ايفاي نقش در جامعه و مشاركت سياسي

دومين كاركرد مجالس روضه‌خواني در قرن گذشته مسووليت‌پذيري و به‌دنبال آن ايفاي نقش در جامعه و مشاركت سياسي بوده است. قبل از توضيح و شرح اين مهم لازم است، ابتدا تعريفي اجمالي از مشاركت سياسي ارايه شود.
ميل‌برات مشاركت سياسي را چنين تعريف مي‌كند: «مشاركت سياسي رفتاري است كه اثري گذارد و يا قصد تاثيرگذاري بر نتايج حكومتي را دارد.» [7]
يا هانتينگتون و جان‌ نلسون در تعريف مشاركت سياسي مي‏گويند: «مشاركت سياسي كوششهاي شهروندان غيردولتي براي تاثير بر سياست‌هاي عمومي است.» [8]
بحث مفصل درباره مشاركت سياسي زنان در تاريخ معاصر از حوصله اين مقاله بيرون است و تنها به توضيح كوتاهي در اين‌باره اكتفا مي‌شود.
يكي از آموزه‌هاي علماي شيعه در منابر و روضه‌خوانيها اين بوده و هست كه حق حكومت از آن ائمه و در زمان غيبت، از آن فقهاي طراز اول يا مرجع تقليد شيعيان مي‌باشد؛ از همين رو، مردم در دوره قاجار و قبل از آن براي امور قضاوت و ديگر مسايل حقوقي خود مانند ثبت اموال و معاملات و صدور قباله فروش و خريد و… به علما مراجعه مي‌كردند. هرچند دولت با گشايش دادگاه عرف، سعي در تعطيلي دادگاه شرع را داشت؛ ولي موفق نمي‌گرديد. درحقيقت، حكومت غيررسمي در داخل حكومت رسمي ايجاد شده بود [9] كه به‌عنوان نمونه مي‌توان از سيدمحمدباقر شفتي، ملاقربانعلي زنجاني و آقانجفي اصفهاني و… نام برد؛ بنابراين، دستورات، فتاوا و حتي توصيه‌هاي اجتماعي فقها «واجب‌الاطاعه» بودند و وظايف ديني تنها محدود به مسايل فردي ـــ عبادي نمي‌گرديد؛ از اين رو، زنان نيز به‌عنوان مسلماناني موظف، بايد از دستورات اجتماعي مراجع اطاعت كنند و در امور واجب نيز اجازه شوهر، پدر و برادر لازم نمي‏باشد؛ بلكه حتي با مخالفت آنان نيز بايد واجب را اتيان نمود، مانند رفتن به حج واجب.
از طرف ديگر، اسلام براي زن استقلال مالي قايل شده و زن مي‏تواند در اموال خودش بدون اذن شوهر تصميم بگيرد و بر اين اساس است كه زنان در نهضت مشروطه، وسايل تزييني خود را براي مقابله با اولتيماتوم روس به مجلس هديه مي‌كنند [10] و همين‌طور در هنگام جنگ ايران و عراق وسايل شخصي خود را براي پشتيباني جنگ تقديم مي‌نمودند.
بنابراين، يكي از كاركردهاي مجالس روضه را مي‌توان مشاركت سياسي زنان جهت تاثير در سياستهاي حكومت دانست؛ چرا كه در مجالس روضه هيجان مذهبي زنان تحريك مي‌شود، مانند تلاش زنان در دوره قاجار به‏ويژه در قيام تنباكو و مقابله با تبعيد مرجع تقليد خود (ميرزاي آشتياني) و در دوره‌هاي بعد، تلاش آنان در بازگرداندن علما از مهاجرت (جهت داير كردن عدالتخانه).

3ـــ تقويت انسجام اجتماعي و ارايه گروه‌هاي مرجع مناسب

از ديگر كاركردهاي مهم مجالس روضه، تقويت انسجام گروهي مي‌باشد.
هر جامعه براي آنكه بتواند در قالب فرهنگ معيني زندگي كرده، ارتباط متقابل و موفقيت‌آميزي داشته باشد، گونه‌هاي شخصيتي خاصي را كه با فرهنگش هماهنگي داشته باشد، پرورش مي‌دهد. [11]
ايفاي نقش هر فرد با مقايسه او با كساني‌كه وظيفه‌اي مشابه او دارند، ارزيابي مي‌شود. فرد با اين مقايسه مي‌تواند مشخص كند كه آيا نقش خود را به‌درستي ايفا كرده يا نكرده است؛ پس گروه‌هاي مرجع، يكي از معيارها و الگوهايي‎ست كه هركس هنگام ارزيابي نقش خود در يك موقعيت معين از آن استفاده مي‌كند. [12]
گروه‌هاي مرجع در شكل دادن به افعال و رفتار انسانها بسيار موثر مي‌باشند و وقتي فردي خود را عضو گروهي دانست، يك نوع احساس همانندي با ديگران به او دست مي‌دهد.
پس، مي‌توان گفت كه در اين اجتماعات وجدان جمعي به بهترين وجه شكل گرفته و احساسات افراد مشترك مي‌شود. [13]
مساله اصلي اين است كه هركس براساس جايگاهي كه در اجتماع دارد، به‏ناچار گروه مرجعي را براي خود انتخاب مي‌كند. حال، نقش مجالس روضه در اين امر خيلي مهم جلوه مي‌كند كه گروه مرجع مناسبي شامل متدينين و مومنات كه در راس آنها حضرت زهرا(س) و حضرت زينب(س) قرار دارند را به زنهاي آن زمان معرفي نمايد.

4ـــ كاركرد تعليمي

كاركرد تعليمي مجالس روضه حائز اهميت ويژه‌اي مي‌باشد. در ابتداي امر اين كاركرد در مجالس محرم و صفر چندان وسيع نبود؛ يعني نوحه‏گران، شاعران و مديحه‏سرايان بيشتر به اطلاع‌رساني درمورد حادثه كربلا و وقايع كوفه، شام و مدينه اكتفا مي‌كردند و تلاش در جهت زنده كردن و زنده نگه‌داشتن اصل مراسم عزاداري محرم و صفر بود؛ به‌طوري‌كه از سال 334 هـ .ق زنها در روز عاشورا از خانه بيرون مي‌آمدند، سيلي به صورتشان مي‌زدند و بر مصايب حسين(ع) نوحه‌سرايي مي‌كردند و اين عادت و رويه، هر سال (تا اواسط قرن ششم) در روز عاشورا استمرار داشت. [14] و اعلان سياه‌پوشي در نخستين دهه محرم‌الحرام بزرگ‏ترين شيوه‏اي بود كه معزالدوله بويهي آن را رسم كرد و اين عادت از مشهورترين عادات شيعه گرديد. [15] همچنين، زنان شبها و مردان روزها با سر و پاي برهنه براي عزاداري بيرون مي‌آمدند و با تعزيت به همديگر تحيت و سلام مي‌كردند و بر حادثه غم‌بار حسين(ع) محزون مي‌شدند. [16] يا وقتي دعبل خزاعي اشعارش را در رثاي آن بزرگوار مي‌خواند به وضوح پيداست كه تلاش دارد، تنها عمق فاجعه را به حضار نشان دهد.
اما در عصر قاجار به‏خصوص اواخر اين دوره تا عصر حاضر تغييرات عمده‌اي در مجالس روضه داده شد. يكي از آن تغييرات، اطلاع‌رساني و تبليغ عمومي دين شامل احكام، فقه، كلام و ديگر معارف ديني در مجالس روضه مي‏باشد. يكي از علل اين امر، آن است كه در يكي دو قرن اخير مداحان و شاعران از روضه‌خوانها و وعاظ تمايز يافته‌اند؛ يعني اگر در قرون اوليه دعبل، هم شاعر بود، هم خواننده شعر و هم مصيب‌خوان امروزه، اين وظايف تقسيم شده و هريك كار معيني را انجام مي‌دهند؛ از اين رو، وعاظ فرصت بيشتري را دارند تا معارف ديني را به مردم بياموزند و مداحي و نوحه‌سرايي را به مداحان و نوحه‌سرايان واگذار كنند و همچنين، به موازات پيشرفتهاي جهاني دو قرن اخير بر انتظارات شنوندگان نيز افزوده شده و وعاظ هم مايلند تا از اين فرصت به بهترين وجهي در تبليغ دين استفاده كنند.
بنابراين، در مجالس وعظ گهگاه مطالبي مطرح مي‌شد كه به هيچ‎وجه ربطي به حادثه كربلا نداشت و چه‌بسا مسايل روز در مجالس وعظ طرح و عنوان مي‌گرديد، به‌عنوان نمونه مي‌توانيد به روزنامه الجمال كه متن سخنرانيهاي سيدجمال‌الدين واعظ اصفهاني را در سالهاي 1323 ـــ 1324 هـ .ق در تهران چاپ مي‌كرد، مراجعه كنيد، به‏ويژه كه امروزه، بسياري از سخنرانان تنها به مسايل سياسي مي‌پردازند.

5ـــ كاركرد رسانه‌اي

باتوجه به رواج و گسترش وسيع مجالس روضه‌خواني در زمانهاي گذشته و عدم وجود رسانه‌هاي جمعي كنوني و همچنين بيسوادي بيشتر مردم، مي‌توان منبر و مجالس روضه را يك وسيله بسيار مهم اطلاع‌رساني و از جمله رسانه‌اي براي ارتباطات اجتماعي در آن زمان دانست.
اصغر فتحي در كتاب منبر به‌عنوان يك رسانه عمومي در اسلام مي‌نويسد: «از مشاهدات ما چنين برمي‌آيد كه منبر در جامعه اسلامي ميانه يك نظام تشكيلاتي يافته ارتباطي بود.»[17]
وي در ادامه چند ويژگي براي اين نظام ارتباطي برمي‌شمارد كه به‏طور خلاصه عبارتند از:
«ارتباط حضوري، غيرتصنعي و عميق با مخاطب، انتقال آگاهي، قابليت استفاده و تاثيرگذاري بر مخاطبان گوناگون اعم از باسواد و بي‌سواد، غيررسمي، غيرسازماني و غيرتشكيلاتي بودن مسجد و در نتيجه مردمي و عمومي بودن آن كه امكان حضور و مشاركت همگان را به طور مساوي فراهم مي‌سازد، سهل‌الوصول بودن و دسترسي سريع و راحت به آن با توجه به وجود شبكه‌اي از ده‌ها هزار مسجد كه در هر كوي‌ و برزن و در شهر و روستا پراكنده‌اند، عدم امكان مخالفت و مقابله با آن از سوي حكام و صاحبان قدرت به‌دلايل از دست دادن مشروعيت خود، قائل بودن نوعي قداست، صحت در پيام‌رساني و قابليت اعتماد به آن و... مواردي از اين قبيل.»
براين اساس، مي‌توان گفت منبر يك نوع نظام ارتباطي بوده و هست. در اعصار گذشته منبر و مجالس روضه نقشي همانند رسانه‌هاي جمعي امروزي برعهده داشتند كه در فراهم‌سازي عوامل تعيين‌كننده در رفتار جمعي بسيار موثر بودند.

ب) شركت انبوه زنان ايران در مجالس روضه‌خواني در تاريخ معاصر

هرچند زنان ايراني در همه دوره‏ها علاقه‌مند شركت در مجالس وعظ و سخنراني و پيگيري امور اجتماعي بوده‌اند؛ اما شركت زنان در اين‌گونه مجالس در قرون گذشته با مشكلات زيادي همراه بوده است؛ چنانچه ابوسعيد ابوالخير درباره مجلس و وعظ در كتاب اسرارالتوحيد مي‌نويسد: «… در همان زمان، دختر استاد بوعلي دقاق، كدبانو فاطمه كه در حكم استاد امام ابوالقاسم قشيري بود، از استاد امام ابوالقاسم دستوري خواست تا به مجلس شيخ ما بوسعيد برود. استاد امام در آن ايستادگي مي‌نمود و اجازت نمي‌كرد، چون به كرات بگفت، استاد گفت: دستوري دادم؛ اما متنكروار و پوشيده‌شو و ناونه، به زبان نيشابوريان يعني چادرشب كهنه، بر سر افكن تا كسي ظن نبرد كه تو كيستي، كدبانو فاطمه چنان كرد و چادري كهنه بر سر گرفت و پوشيده به مجلس شيخ ما آمد و در ميان زنان بر بام نشست. [18] همچنين درمورد شركت در مجلس شيخ نه اين‌كه مسجدي يا خانه‌اي باشد و نيمي مردان و نيمي زنان يا تمامي آن مجلس را زنان تشكيل دهند؛ بلكه معمولا مجلس براي مردان برگزار مي‌شد.» در اسرارالتوحيد آمده است كه زنان براي شنيدن سخنان ابوسعيد در پشت بامها ازدحام كرده بودند. [19]
اما پديده جالبي كه از دوره قاجار با آن مواجه هستيم، عبارت است از ارزشمند شدن شركت زنان در مجالس روضه‌خواني و به‌تبع آن هجوم زنان به اين مجالس و همچنين كثرت برگزاري اين‌گونه مجالس در منازل مي‌باشد؛ چنانچه كسروي مي‌گويد: «در محرم سال 1324 در تبريز علاوه بر مساجد و تكايا از هر ده خانه در يك خانه مراسم عزاداري برپا بود.» [20]
مستوفي شركت زنها در مجالس روضه‌خواني را چنين توصيف مي‌كند: «فعال‏ترين بعد حضور اجتماعي زنان در دوره قاجار شركت در مراسم عزاداري ماه محرم، روضه‌خواني و نمايشهاي تعزيه بود. لازم به ذكر است كه اين مراسم در آن دوره، مدت زمان بيشتري را دربرمي‌گرفت. [21] در دوره قاجار در تهران، در هر محله و بر سر هر گذري، تكيه‌اي وجود داشت كه مردم در ماه‌هاي محرم و صفر (حداقل به مدت 60 روز) به برپايي مراسم روضه‌خواني در آن مي‌پرداختند، بهترين و مفصل‌ترين مجالس روضه‌خواني ماه محرم در مسجد حاج‌شيخ‌عبدالحسين برگزار مي‌گرديد كه گاه جمعيت شركت‌كننده در آن، متجاوز از ده‌هزار زن و مرد مي‌شد.»[22]
در بررسي منابع تاريخ معاصر بارها به مساله حضور فعال زنان در چنين مراسمي برخورد مي‌كنيم، به عنوان نمونه، ‌مهدي قلي‌خان هدايت چنين گزارش مي‌دهد كه «در تكيه دولت اطراف سكو از زنها پر مي‌شد، قريب شش‌هزار نفر، مردها به علت كثرت جمعيت زنان، بدان راه نمي‌يافتند.» [23]
همچنين طبق منابع موجود اين نكته مسلم است كه شركت انبوه زنان در مجالس روضه و مراسم عزاداري تنها به تهران و تكيه دولت اختصاص نداشت. [24]
نيز اختصاص به محرم و صفر هم نداشت؛ بلكه در شبهاي جمعه و وفيات و جهت اداي نذر نيز برگزار مي‌شد.
كسب اجر اخروي، نيت توبه از معاصي، افزودن بر اطلاعات ديني، ديدن رجال سياسي، روحانيون، مراجع بزرگ و شنيدن مواعظ آنها در كنار محظوظ شدن از لذت در جمع واقع شدن، مشاركت در طبخ غذا و تناول آن از انگيزه‌هاي كوچك و بزرگي بودند كه به حضور زنان در اين مراسم قوت مي‌بخشيد. [25] علاوه بر اين‌كه از زمان قاجاريه رفتن زنها به مجالس روضه به صورت يك ارزش اجتماعي درآمد، شركت در مجالس روضه از جمله مكانهايي بود كه زنان بي‌هيچ قيد و شرطي اجازه رفت‌ و آمد بدانجا را داشتند.

حوادث منحصر به فرد در تاريخ زنان ايران

در نتيجه اين عوامل و درست در زماني كه به قول علي‌اصغر شميم: «زن در خانه زندگي مي‌كرد و تقريبا هيچ‌گونه ارتباطي با خارج از محيط خانواده نداشت»[26] و هنوز مدارس امروزي دختران داير نشده بود و بيشتر زنان از نعمت خواندن و نوشتن محروم بوده و حجاب نيز به شدت مراعات مي‌شد، حوادث تاريخي مهمي شامل مشاركت سياسي، مبارزات سياسي و... كه به تفصيل ذكر خواهد شد، از زنان ايران در تاريخ ثبت گرديده كه مشابه آن در هيچ جاي دنيا مشاهده نمي‏شود و تنها اين زنان ايران بوده‌اند كه در مواقع لزوم دست به چنين كارهايي زده‌اند.
هم در دوره قاجاريه و هم در دوره كنوني شاهد تحركات سياسي مشابهي از زنان ايران هستيم كه نمونه‌هايي از هر دو مورد ذكر مي‌شود.

الف) بازتاب جامعه‌پذيري در سايه ارزشهاي حسيني در دوره ناصري و مشروطه

در دوران قاجار به‏ويژه در عصر حكومت ناصرالدين شاه، تهران بارها شاهد تظاهرات دسته‌جمعي زنان، در سالهاي 1277 ـــ 1302 هـ .ق [27] بود كه مهم‌تر از همه قيام تنباكو در سال 1309 است[28] كه عين ماجرا از تاريخ دخانيه شيخ‌حسن كربلايي نقل مي‌شود:
«به دنبال حكم ناصرالدين شاه به آيت‌الله ميرزاي آشتياني در روز يكشنبه دوم جمادي‌الثاني 1309 مبني بر اينكه يا حكم تحريم آيت‌الله ميرزاي شيرازي را لغو كنيد يا اين‌كه تهران را ترك نماييد، ميرزاي آشتياني تصميم گرفت كه فرداي آن روز (دوشنبه سوم جمادي‌الثاني) تهران را به مقصد عتبات عاليات ترك نمايد. اين خبر در شهر پخش شد و صبح روز دوشنبه مردم دسته‌دسته رو به محله سنگلج ... روانه شدند.
هنگام ظهر زنان نيز دسته‌دسته و فوج‌فوج جمع آمده، جمعيت زنان نيز انبوه شد. پس از اين اجتماع، اول كار زنان اين بود كه روانه بازارها شدند. هر دكان را گشوده ديدند، خواهي نخواهي بستند تا به جايي كه در تمامي (بازار) شهر به اين عظمت، يك باب دكان ديگر گشوده نماند. اين جمعيت زنان با آن همه انبوهي و كثرت پس از فراغت جستن از اين كار، تماما سرها را از روي چادرها لجن گرفته و...» [29]
تيموري اين صحنه را چنين وصف مي‌كند: «جمعيت زنان با روبند سفيد و چاقچور كه اغلب سر خود را لجن ماليده و شيون و ناله مي‌كردند و ياحسين ياحسين مي‌گفتند، بسيار دلخراش بود.» [30]
منبع: ماه نامه زمانه




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط