نویسنده: فرجالله میرعرب
با اینکه از عصر قدمای شیعهی امامیه، بر مصونیت قرآن از تحریف تأکید شده و فحول شیعه به سلامت قرآن یقین داشته و بر روی ندادن تحریف، برهان اقامه میکردند؛ در عصر ما حاجی نوری، صاحب مستدرک الوسایل، کتابی نوشت که سبب رواج هر چه بیشتر شبهات تحریف قرآن به نام شیعهی امامیه شد. فصل الخطاب حاجی نوری، دستاویز بسیاری از بهانهجویان بر ضد شیعه شد؛ هر چند که مقصود نویسنده این نبود؛ ولی مردهای را به صحنه آورد که بوی بدش پیروان مکتب اهل بیت (علیهمالسلام) را آزار داد.
آقا بزرگ تهرانی، شاگرد برجستهی حاجی نوری، در شرح حال استادش میگوید:
اما در مورد کتاب فصل الخطاب، بارها از استادم شنیدم که میفرمود: مطالبی که در فصل الخطاب است، عقیدهی شخصی من نیست؛ بلکه این کتاب را برای طرح بحث و اشکال نوشتم و به اشاره، عقیدهی خودم را نیز راجع به عدم تحریف آوردهام و بهتر بود نام کتاب را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» میگذاردم ... . از نظر عملی، روش اسناد خودمان را به خوبی میدیدیم که هیچگونه وزن و ارزشی برای اخبار تحریف قائل نبود؛ بلکه آنها را از اخباری میدانست که باید به دیوار بکوبند. تنها کسی میتواند نسبت به تحریف را به استاد ما بدهد که با مرام و عقیدهی او آشنا نبوده است. (1)
به هر حال این کتاب موجب خشم بزرگان تشیع شد؛ چنان که بیان امثال علامه بلاغی در مقدمهی آلاء الرحمن بیانگر آن است. ایشان علت نقل اخبار، حتی بسیار ضعیف را افراط و حرص در نقل اخبار دانستهاند؛ چنان که نوشته: «صاحب فصل الخِطاب از محدّثانی است که روایات شاذ را زیاد نقل میکند ... . همچنین سورهی منقول از کتاب دبستان المذاهب گمشدهی اوست که پیوسته به دنبالش میگردد. با وجود این میگوید: من در کتب شیعه اثری از این [سورهی] منقول نیافتهام». (2)
علامه بلاغی از دروغگویی نویسندهی دبستان المذاهب تعجب کرده و امثال او را توبیخ کرده است؛
ای شگفتا از صاحب دبستان المذاهب که انتساب این مدعا را به شیعه از کجا آورده و در کدام یک از کتابهای شیعه یافته است؟! آیا منقول در کتب، اینگونه بوده است؟! ... چه بسیار مانند این نقل دروغین که از شیعه آوردهاند؛ چنان که در ملل و نحل شهرستانی و مقدمهی ابن خلدون و ... و در آنچه این سالهای اخیر، بعضی علیه شیعه نوشتهاند، موجود است. (3)
پس نسبت اعتقاد به نقیصه به شیعه، بر اثر بافتههای این دروغگویان بوده و آنچه در منابع معتبر شیعهی امامیه وجود دارد، بررسی و پاسخ لازم داده شده است.
پینوشتها:
1. میرزای نوری؛ مستدرک الوسائل؛ ج 1، ص 50-51، متن و پاورقی. ناصر مکارم شیرازی؛ تفسیر نمونه؛ ج 11، ص 30-31.
2. محمدجواد بلاغی؛ آلاء الرحمن؛ ج 1، ص 59.
3. همان.
میرعرب، فرج الله؛ (1394)، علوم قرآن در احادیث اهل بیت (ع)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول