علل نيابت خاص امام زمان(علیه السلام)
نويسنده: حجت الاسلام خدامراد سلیمیان
از آنجايي که حضرت مهدي علیه السلام به ناچار مدت درازي از زندگي خود را در پرده غيبت گذرانده است، براي هدايت جامعه ناگزير از برگزيدن افرادي به عنوان نایب بوده است. ونيز از آن جايي که آن حضرت داراي دو نوع غيبت بوده و ماهيت هر يک با ديگري متفاوت بود، اين نيابت نيز در هر مرحله با مرحله ديگر متفاوت است. در اصطلاح نيابت در دوران غيبت صغرا را «نيابت خاص» و نيابت در غيبت کبرا را «نيابت عام» مينامند.
نيابت خاص، آن است كه امام در شرايط ويژه, شخص معيّن و مشخصی را نايب خود قرار دهد و به اسم و رسم، او را معرفی كند. البته از آن جايي که آغاز نيابت خاص با آغاز غيبت آن حضرت هم زمان بود نصب نخستين نایب حضرت مهدی علیه السلام پيش از آن به دست پدر بزرگوار آن حضرت، امام عسکری علیه السلام صورت گرفته بود.
امام حسن عسكری علیه السلام در اين باره فرمودند: «عمری و پسرش (عثمان بن سعيد، نایب اوّل و محمّدبن عثمان، نایب دوم) مورد اعتماد هستند، هر چه آنان به تو برسانند، از من میرسانند و آن چه به تو بگويند، از سوی من میگويند».[1] و در جای ديگر فرمودند: «گواه باشيد كه عثمانبن سعيد عمری (نايباول) وكيل من و فرزندش محمّدبن عثمان (نايب دوم) وكيل فرزند من، مهدی شما است.»[2] اما پس از آن، خود حضرت مهدی عجل الله فرجه ، نايبان پس از عثمان بن سعيد (نايب اوّل) را معيّن و به وسيله نايب قبل به مردم معرفی میفرمود.[3]
سفارت و نيابت از حضرت مهدی عجل الله فرجه در دوران غيبت صغرا، از مسئوليتهای مهم به شمار می رفت. در نيابت خاص، حضرت اشخاص معيّن و مشخصی را نايب خود قرار داده و به اسم و رسم، آنان را معرفی كرده است.
از مهمترين ويژگیهای نواب خاص در اين دوران، سرّنگهداری بود. از اين رو می توان ويژگی های ديگر را از نظر اهمیت در درجه دوم دانست.
در اين باره نقل است: «عدهای از ابوسهل نوبختی پرسيدند: چه شد كه امر «نيابت» به ابوالقاسم حسين بن روح واگذار شد، ولی به تو واگذار نگرديد؟ او پاسخ داد: آنان (ائمه اطهار علیهم السلام ) بهتر از هر كس میدانند، چه كسی را به اين مقام برگزينند. من آدمی هستم كه با دشمنان رفت و آمد دارم و با ايشان مناظره میكنم، اگر آن چه را كه ابوالقاسمبن روح درباره امام میداند، میدانستم، شايد در بحثهايم با دشمنان و جدال با آنان، میكوشيدم تا دليلهای بنيادی را بر وجود امام ارائه دهم و در نتيجه محل اقامت او را آشكار سازم؛ اما اگر ابوالقاسم, امام را در زير جامه خود پنهان كرده باشد، و بدنش را با قيچی قطعه قطعه كنند تا او را نشان دهد، هرگز چنين نخواهد كرد».[4]
نمايندگی و نيابت امام زمان علیه السلام ، در دوران غيبت صغرا، دو هدف اساسی را دنبال میکرد:
الف) آماده كردن مردم برای «غيبت كبرا» و عادت دادن تدريجی آنها به پنهان زيستی امام و جلوگيری از غافلگيرشدن آنها در موضوع غيبت.
بدون ترديد اگر امام مهدی عجل الله فرجه به طور ناگهانی غيبت میكرد، چه بسا باعث انكار مطلق وجود آن حضرت و انحراف افكار عمومی میشد. نمايندگان خاص امام زمان عجل الله فرجه در دوران غيبت صغرا، به اين هدف و غرض نايل آمدند و افكار و اذهان عمومی را برای «غيبت كبرا» آماده ساختند.
ب) انسجام بخشی به دوست داران و طرف داران امام زمان علیه السلام .
در اين دوره، كمبودی كه از ناحية عدم حضور و فقدان امام در اجتماع شيعيان پيدا شده بود، با اين نيابت پر شد و امام زمان علیه السلام توانست به وسيلة نايبان خاص، رهبری خويش را در جامعه اعمال كند و خسارتهای ناشی از عدم حضور مستقيم خود را جبران کرده و مصالح اجتماع آن زمان و دوست داران را ـ در سختترين و پيچيدهترين شرايط اجتماعی و سياسی ـ حفظ كند و نگذارد شيعيان منحرف شده و متلاشی گردند.[5]
نيابت خاص، آن است كه امام در شرايط ويژه, شخص معيّن و مشخصی را نايب خود قرار دهد و به اسم و رسم، او را معرفی كند. البته از آن جايي که آغاز نيابت خاص با آغاز غيبت آن حضرت هم زمان بود نصب نخستين نایب حضرت مهدی علیه السلام پيش از آن به دست پدر بزرگوار آن حضرت، امام عسکری علیه السلام صورت گرفته بود.
امام حسن عسكری علیه السلام در اين باره فرمودند: «عمری و پسرش (عثمان بن سعيد، نایب اوّل و محمّدبن عثمان، نایب دوم) مورد اعتماد هستند، هر چه آنان به تو برسانند، از من میرسانند و آن چه به تو بگويند، از سوی من میگويند».[1] و در جای ديگر فرمودند: «گواه باشيد كه عثمانبن سعيد عمری (نايباول) وكيل من و فرزندش محمّدبن عثمان (نايب دوم) وكيل فرزند من، مهدی شما است.»[2] اما پس از آن، خود حضرت مهدی عجل الله فرجه ، نايبان پس از عثمان بن سعيد (نايب اوّل) را معيّن و به وسيله نايب قبل به مردم معرفی میفرمود.[3]
سفارت و نيابت از حضرت مهدی عجل الله فرجه در دوران غيبت صغرا، از مسئوليتهای مهم به شمار می رفت. در نيابت خاص، حضرت اشخاص معيّن و مشخصی را نايب خود قرار داده و به اسم و رسم، آنان را معرفی كرده است.
از مهمترين ويژگیهای نواب خاص در اين دوران، سرّنگهداری بود. از اين رو می توان ويژگی های ديگر را از نظر اهمیت در درجه دوم دانست.
در اين باره نقل است: «عدهای از ابوسهل نوبختی پرسيدند: چه شد كه امر «نيابت» به ابوالقاسم حسين بن روح واگذار شد، ولی به تو واگذار نگرديد؟ او پاسخ داد: آنان (ائمه اطهار علیهم السلام ) بهتر از هر كس میدانند، چه كسی را به اين مقام برگزينند. من آدمی هستم كه با دشمنان رفت و آمد دارم و با ايشان مناظره میكنم، اگر آن چه را كه ابوالقاسمبن روح درباره امام میداند، میدانستم، شايد در بحثهايم با دشمنان و جدال با آنان، میكوشيدم تا دليلهای بنيادی را بر وجود امام ارائه دهم و در نتيجه محل اقامت او را آشكار سازم؛ اما اگر ابوالقاسم, امام را در زير جامه خود پنهان كرده باشد، و بدنش را با قيچی قطعه قطعه كنند تا او را نشان دهد، هرگز چنين نخواهد كرد».[4]
نمايندگی و نيابت امام زمان علیه السلام ، در دوران غيبت صغرا، دو هدف اساسی را دنبال میکرد:
الف) آماده كردن مردم برای «غيبت كبرا» و عادت دادن تدريجی آنها به پنهان زيستی امام و جلوگيری از غافلگيرشدن آنها در موضوع غيبت.
بدون ترديد اگر امام مهدی عجل الله فرجه به طور ناگهانی غيبت میكرد، چه بسا باعث انكار مطلق وجود آن حضرت و انحراف افكار عمومی میشد. نمايندگان خاص امام زمان عجل الله فرجه در دوران غيبت صغرا، به اين هدف و غرض نايل آمدند و افكار و اذهان عمومی را برای «غيبت كبرا» آماده ساختند.
ب) انسجام بخشی به دوست داران و طرف داران امام زمان علیه السلام .
در اين دوره، كمبودی كه از ناحية عدم حضور و فقدان امام در اجتماع شيعيان پيدا شده بود، با اين نيابت پر شد و امام زمان علیه السلام توانست به وسيلة نايبان خاص، رهبری خويش را در جامعه اعمال كند و خسارتهای ناشی از عدم حضور مستقيم خود را جبران کرده و مصالح اجتماع آن زمان و دوست داران را ـ در سختترين و پيچيدهترين شرايط اجتماعی و سياسی ـ حفظ كند و نگذارد شيعيان منحرف شده و متلاشی گردند.[5]
پي نوشت :
[1] . «اَلعَمْرِىُّ وَاِبنُهُ ثِقَتانِ فَما اَدَّيا اِلَيْكَ عَنّي فَعَنّى يُؤَدِّيانِ وَ ما قالا لَكَ فَعَني يَقُولان»؛ شيخ کلينی, كافی، ج 1، ص 329، ح 1؛ شيخ طوسی, كتاب الغيبة، ص 243، و 360.
[2] . «وَاشْهَدُواعَلي اَنَّ عُثمانَ بنِ سَعيدِ العَمْرِيّ وَكيلي وَاَنَّ اِبْنَهُ محمّداً وَكيلُ اِبْنيَ مَهْدِيِّكُمْ»؛ شيخ طوسی, كتاب الغيبة، ص 355.
[3] . ر.ك: علی غفارزاده, پژوهشی پيرامون زندگانی نواب خاصّ امام زمان علیه السلام ، ص 34.
[4]. شيخ طوسی, كتاب الغيبة، ص 391، ح 358.
[5]. ر.ک: سيّد محمّد صدر, تاريخ الغيبة الصغری، ص 426.