شاعر: رضا جعفری
پایم که وصله می زنم این راه پاره را
من چند بار تجربه کردم دوباره را
هر که پیاده بود از اینجا عبور کرد
چشمم ندید گرد عزیز سواره را
عیب از لباسهای منا جات ما نبود
باید عوض کنیم تنف بی قواره را
از عقل ، این ضریح ندیدم کرامتی
بی خود مرید بوده ام این هیچکاره را
عقلم به هیچ جای دگر قد نمی دهد
امشب بریده ام نفسف استخاره را