چگونگی زندگی امام مهدی‌ علیه‌السلام در عصرغیبت

زندگی بقیة‌الله‌الاعظم‌ عجل‌الله تعالی‌فرجه در زمان غیبت، و چگونگی آن، چنان است که خود آن حضرت در دعای حجاب از درگاه قادر متعال درخواست نموده که محجوب، و پشت پرده دیده‌ها باشد. اَللهُمَّ احْجِبْنِی عَن عُیونِ اَعدائِی وَ اجْمَع بَینِی وَ بَینَ اَولِیائِی. 1 در تشرّف ابراهیم‌ بن مهزیار آمده که از طائف گذشتیم و به قسمتی از دشت حجاز رسیدیم که عواملی نامیده می‌شد. در این دیدار امام علیه‌السلام به پسر مهزیار فرموده است:
يکشنبه، 4 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چگونگی زندگی امام مهدی‌ علیه‌السلام در عصرغیبت
چگونگی زندگی امام مهدی‌ علیه‌السلام در عصرغیبت
چگونگی زندگی امام مهدی‌ علیه‌السلام در عصرغیبت

نويسنده:عیسی سلیم‌پور اهری

چگونگی زندگی

زندگی بقیة‌الله‌الاعظم‌ عجل‌الله تعالی‌فرجه در زمان غیبت، و چگونگی آن، چنان است که خود آن حضرت در دعای حجاب از درگاه قادر متعال درخواست نموده که محجوب، و پشت پرده دیده‌ها باشد. اَللهُمَّ احْجِبْنِی عَن عُیونِ اَعدائِی وَ اجْمَع بَینِی وَ بَینَ اَولِیائِی. 1
در تشرّف ابراهیم‌ بن مهزیار آمده که از طائف گذشتیم و به قسمتی از دشت حجاز رسیدیم که عواملی نامیده می‌شد. در این دیدار امام علیه‌السلام به پسر مهزیار فرموده است:
پدرم با من پیمان بسته که در مخفی‌ترین و دورترین سرزمین‌ها مسکن گزینم تا از تیررس اهل ضلالت در امان باشم. این پیمان مرا به این ریگ‌زارهای عواملی و دشت حجاز از نجد تا تهامه انداخته است.‌ 2
در نقل دیگری آمده است که حضرت نمی‌خواهد در زیر پرچم هیچ حکومتی قرار گیرد تا بیعت کسی به گردنش نباشد.
البته این بدان معنا نیست که حضرت ولی‌عصر عجل‌الله تعالی‌فرجه در محل اقامت خود، تنها است. بلکه همواره تعدادی از بزرگان در محضر آن سرور هستند تا در این دوران عزلت، وسیله رفع غربت از وجود اقدس آن هادی امّت و عصاره خلقت باشند. امام صادق‌علیه‌السلام فرمود:
لابُدَّ لِصاحِبِ هَذا الاَمرِ مِن عُزلَةٍ وَ لا بُدَّ فِی عُزلَتِهِ مِن قُوّةٍ وَ مَا بِثَلاثِینَ مِن وَحشَةٍ وَ نِعمَ المَنزِلُ طِیبَة؛ برای صاحب این امر به ناگزیر دوران عزلتی هست و در ایام عزلت، نیرو و افرادی لازم است تا با وجود سی نفر، دیگر وحشتی نباشد. وه چه جایگاه خوبی است مدینه. 3
علامه مجلسی پس از ذکر این روایت می‌نویسد:
این روایت دلالت دارد بر اینکه همواره سی تن از شیعیان و نزدیکان در محضر آن بزرگوار هستند که هرگاه عمر یکی از آنها به پایان رسید؛ دیگری به جای او تعیین می‌شود و جای او را پر می‌کند. 4
در تشّرف علّامه سیدمحسن امین عاملی آمده که حضرت برای جمعی از یارانش بیاناتی ایراد می‌فرمود. از جمله فرمود: فرزندان حضرت زهراعلیها‌السلام اگر گرفتار انحرافی شوند، آخر کار، حقّ را دریافته از دنیا می‌روند. و فرمود: امیرعلی شریف مکّه در حال مرگ است. و من (سیدمحسن امین) که در عرض هفت سال اقامت در مکه و شرکت در مراسم حج، در آرزوی دیدار یار بودم؛ نگران آن دوست شدم و سریع خود را به منزل امیرعلی رساندم. دیدم همه اطرافیان نگران حال او هستند، و تا وارد سالن استراحتش گردیدم دیدم همان وجود مبارک بر بالین امیرعلی، نام امامان اثنی‌عشری را با کلمه حجةالله تلقین می‌کند. تا به خودش رسید، فرمود: بگو اشهد انک حجة‌الله. شهادت گفتن همان و تمام کردن همان.
من از مهابت آن حضرت ساکت بودم که خیلی سریع تشریف بردند. تکانی خوردم که آقا کجا رفت؟ دیگران و بی‌خبران گفتند: که کجا رفت یعنی چه؟ آری آن را که خبر شد، خبری باز نیامد. 5

مکان زندگی

امام ششم علیه‌السلام می‌فرماید:
در غیبت کبری به جز نزدیکترین دوستان، کسی از جایگاه او اطلاع نخواهد داشت. 6
نیز وارده شده که در غیبت کبری کسی از اقامتگاه او اطلاع ندارد، جز خدمتکاری که متصّدی امور آن سرور است. 7
مرحوم شیخ مفید می‌فرماید:
اخبار فراوانی از پیشوایان معصوم علیهم‌‌السلام به ما رسیده که برای قائم عجل‌الله تعالی‌فرجه دو غیبت است که یکی طولانی‌تر از دیگری است. در غیبت کوتاه، خواصّ شیعه از جایگاه او آگاهند، ولی در غیبت طولانی او، مردم از اقامت‌گاه او بی‌خبر خواهند بود، به جز دوستان مورد اعتماد که متصدّی خدمت‌گزاری آن حضرت هستند. 8
آنچه مسلّم و تردیدناپذیر است این که آن حضرت همه ساله در مراسم حجّ شرکت می‌کند و خانه خدا را زیارت می‌کند، ولی انبوه حج‌گزاران او را نمی‌بینند 9 و اگر بینند نمی‌شناسند. 10
از این رهگذر در طول غیبت آن خورشید جهان تاب، دلباخت‌گان کوی او به حج خانه خدا روی آورده، در مراسم حج به جستجوی او می‌پردازند، و چه بسیار نیک بختانی که توفیق تشرّف و به پیشگاه آن کعبه مقصود و قلبه موعود را در کنار خانه خدا یافته‌اند. 11 ¬لیکن در غیر ایام حج، دلیل قاطعی بر اقامت آن بزرگوار در مکان معیّنی نداریم. فقط اشارات و کنایاتی در برخی از احادیث وارد شده که بخشی از آنها را یاد‌آور می‌شویم.

1- سرزمین‌های دور دست:

در توقیع شریفی که در سال410هجری از ناحیه مقدسه برای شیخ مفید صادر شده است؛ حضرت بقیة‌الله عجل‌الله تعالی فرجه چنین مرقوم فرموده‌‌اند:
اگر چه ما در سرزمین دوردستی سکنی گزیده‌ایم که از جایگاه ستمگران بدوریم – زیرا خداوند مصلحت ما و شیعیان مؤمن ما را در این دیده که تا حکومت دنیا در دست تبهکاران است در این نقطه دور دست مسکن نمائیم- ولی از اخبار شما آگاهیم و هرگز چیزی از شما بر ما پوشیده نمی‌ماند و می‌دانیم که چه گرفتاری و پریشانی به شمار رسیده است... 12

2- مدینه طیّبه:

هنگامی‌که از امام حسن عسگری علیه‌السلام پرسیدند: اگر حادثه‌ای بر شما روی داد از فرزند بزرگوار شما کجا سراغ بگریم؛ حضرت فرمود: در مدینه‌. 13
امام صادق‌علیه‌السلام نیز به‌هنگام بحث از غیبت کبری می‌فرماید: وه چه جایگاه خوبی است مدینه. ‌14

3- دشت حجاز:

توضیح آن در تشرف ابراهیم‌بن مهزیار به اختصار گذشت. 15

4- کوه رضوی:

امام صادق‌علیه‌السلام از کوه رضوی یاد می‌کند و می‌فرماید:
از هر درخت میوه در آن هست و چه پناهگاه خوبی است برای شخص خائف. وه چه پناهگاه خوبی!... صاحب این امر را در آن دو غیبت است: یکی کوتاه و دیگری طولانی. 16

5- جابلقا و جابلسا:

مرحوم نوری می‌نویسد:
اخبار بسیاری هست که از نظر معنی متواترند، و دلالت دارند بر اینکه در شرق و غرب جهان دو شهر به‌نام‌های جابلقا و جابلسا وجود دارند که اهل آنها از انصار حضرت‌ ولی‌عصر عجل‌الله ‌‌‌تعالی‌فرحه هستند و در محضر آن حضرت خروج می‌کنند. 17

6- شهر مهدی

عجل‌الله تعالی‌فرجه: علامه مجلسی در جلد السماء العالم بحارالانوار از کتاب قسمت اقالیم ارض و بلاد آن که تألیف یکی از علمای اهل سنّت است، نقل می‌کند که:
بلد مهدی‌ علیه‌السلام شهری است نیکو و محکم که آن‌را مهدی فاطمی بنا کرده و برای آن قلعه‌ای قرار داده است. 18 [البته هیچ ربطی به مکان زندگی حضرت مهدی‌علیه‌السلام ندارد.]

7- بیت‌الحمد:

امام صادق‌ علیه‌السلام می‌فرماید:
برای صاحب این امر خانه‌ای است که به آن بیت الحمد گفته می‌شود. در آن خانه چراغی است که از روز ولادت آن حضرت روشن است و این چراغ تا روزی که آن حضرت با شمشیر قیام کند خاموش نمی‌شود. 19

8- جزایر مبارکه:

داستان مفصّل و معروف انباری حکایت از آن دارد که شخص محترمی در مجلسی عون‌الدین وزیر اظهار داشت که من به سال 622 هجری از زادگاه خود همراه یک کاروان تجارتی به سرزمین بربر رفتیم و از آنجا سفر دریائی خود را آغاز کردیم. سرانجام به جزیره‌هائی رسیدیم که همسفران و حتی ناخدای کشتی برای نخستین بار به آن جزیره‌ها رسیده بودند. اسامی آن جزایر عبارت بود از: مبارکه، زاهره، صافیه، ظلوم و عناطیس که ساکنان آنها همگی از شیعیان بودند و بر آنها 5 نفر از اولاد حضرت صاحب‌الزمان‌عجل‌الله تعالی‌فرجه به نام‌های طاهر، قاسم، ابراهیم، عبدالرحمن و هاشم حکومت می‌کردند.
آنگاه بطور مفصّل از اخلاق و رفتار نیکوی آنها و از صفا و زیبائی بی‌نظیر آنجا سخن گفته است. پس از پایان یافتن سخنان وی، وزیر ناصبی از یکایک حاضران تعهدّ گرفته که این داستان را هرگز نقل نکنند، و آنها تا روزی که آن وزیر زنده بود آنرا مخفی نگه داشته‌اند.
این داستان در منابع فراوانی به تفصیل آمده است. از جمله:
1- الصراط المستقیم تألیف زین‌الدین علی‌بن یوسف عاملی.
2- السطان المفرج من اهل‌الایمان تألیف علی‌بن عبدالحمید نیلی.
3- حدیقةالشیعه تألیف مقدس اردبیلی (ص756- 770).
4- الانوارالنعانیه تألیف سید نعمة‌الله جزایری (ج2، ص 58- 65).
5- جنةالماوی تألیف مرحوم نوری طبرسی. 20
6- نجم الثاقب نوری (ص217- 228).
7- العبقری‌الحسان تألیف نهاوندی (ج 2، ص 123- 126).
و خلاصه آنرا مرحوم شیخ حرّ عاملی صاحب وسائل الشیعه در کتاب اثبات الهداة نقل کرده است. 21

9- جزیره خضراء:

فضل بن یحیی نویسنده معروف قرن هفتم- به تاریخ 11 شوال 699 هجری- مشروح سرگذشت علی‌بن فاضل مازندرانی را در شهر حلّه از زبان شخص ایشان شنیده و آن را در کتابی بنام الجزیرة الخضراء گرد آورده است. تحقیق و تقضیل این رویداد را، پژوهشگر معاصر استاد علی‌اکبر مهدی‌پور در کتاب جزیره خضراء تبیین نموده است.

همسر و فرزند

در مورد این که آیا حضرت بقیة‌الله عجل‌الله تعالی‌فرجه در دوران غیبت کبری همسر و فرزندانی دارد یا نه؛ دلیل قطعی بر وجود یا عدم آن در دست نیست. لیکن به استناد سه گروه شواهد و قرائن؛ داشتن همسر و فرزند برای آن حضرت قابل اثبات است:
1- احکام فراگیر؛
2- روایات؛
3- دعاها.
احکام عامّ و فراگیر شریعت اسلام ایجاب می‌کند که حضرت بقیة‌الله عجل‌الله تعالی‌‌فرجه نیز مانند دیگر پیشوایان معصوم علیهم‌السلام از سنّت جدّ بزرگوار خویش حضرت ختمی مرتبت صلی‌الله‌علیه‌‌‌و‌اله پیروی نموده و تشکیل خانواده دهند.
یکتائی و بی‌همتائی ویژه ذات اقدس خداوند متعال است و بس، و همه موجودات عالم آفرینش، از ریز و درشت و از ذرّه تا کهک‌شان، زوج و جفت، نر و ماده، و مثبت و منفی آفریده شده‌اند.
سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ
؛ منزه است آنکه آفریده جفت‌ها را، همه آنها را، از آنچه می‌رویاند زمین و از خود ایشان و از آنچه نمی‌دانند. 22
انسان هم در آفرینش، بصورت زوج و جفت، و با همتا و همانند آفریده شده، و راحتی و آسایش او از رهگذر ازدواج متناسب تأمین می‌گردد:
(وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ )
؛ از نشانه‌های خداوند آن است که برای شما از خودتان جفت‌هائی آفریده تا بیارمید با آنان، و نهاده در میان شما دوستی و مهربانی را. همانا در این نشانه‌هائی است برای کسانی‌که می‌اندیشند. 23
این سنّت ازدواج با کشش و کوشش و ناز و نیاز در همه موجودات جریان دارد:
(فَهَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِینَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا)؛
آیا جز شیوه پیشینیان را منتظرند که هرگز نیابی شیوه خدا را دگرگونی و هرگز نیابی شیوه خدا را بازگشتی. 24
همچنین روایات فراوانی در رابطه با ازدواج و فرزنددار شدن از معصومان علیهم‌السلام وارده شده است.
عَن اَبِی‌جَعفَر عَن رَسولِ ‌الله صَلی‌اللهُ ‌عَلیهِ‌ وَ الهِ قَالَ:
مَا بَنی بِناء فِی ‌الاِسلامِ اَحَبَّ اِلی‌اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ التََّزوِیج؛ بنائی محبوب‌تر از ازدواج در نزد خدا بینان‌گذاری نشده است. 25
عَن اَبِی عَبدِاللهِ عَلیهِ ‌السَلام قَالَ رَسولُ ‌الله صَلَی‌اللهُ ‌عَلَیهِ وَ‌ اله:
مَن تَزَوّجَ اَحرَزَ نِصفَ دِینِهِ فَلیَتّقِ ‌اللهَ فِی النِصفِ الاخَرِ؛ هر کس ازدواج کند نصف دین خود را بیمه کرده، و باید با خویشتن‌داری نصف دیگر را نگه دارد. 26
عَن اَبِی عَبدِ الله عَلیهِ ‌السَلام قَالَ اَمیرُالمُؤمِنِین عَلَیهِ ‌السَلام:
تَزَوّجُوا فَاِنَّ رَسولَ ‌اللهِ صَلَی‌اللهُ ‌عَلَیهِ وَ‌ الهِ قَالَ مَن اَحَبَّ اَنْ یَتبِّعَ سُنّتِی فَاِنَّ مِن سُنتّی التَزویجَ؛ ازدواج کنید زیرا پیامبر فرمود: هر که دوست دارد از روش من پیروی کند؛ باید بداند ازدواج روش من است. 27
عَن اَبِی ‌عَبدِ الله عَلَیهِ ‌السَلام قَال النَبِی صَلَی ‌الله‌ُ عَلَیهِ وَ آلِه:
رَکعَتان یُصَلَّی‌هَا مُتَزَوِّجٌ اَفضَلُ مِن رَجُلٍ عَزَبٍ یَقومُ لَیلَهُ وَ یَصُومُ نَهارَهُ؛ دو رکعت نماز کسی که ازدواج کرده برتر است از روزه‌داری و شب زنده‌داری کسی که ازدواج نکرده است. 28
عَن اَبِی‌عَبدِ الله عَلَیهِ ‌السَلام قَالَ رَسول‌ُ اللهِ صَلَی ‌اللهُ ‌عَلَیهِ وَ الِه:
رَذّالُ مَوتَاکُم العُزّابُ، پست‌ترین مردگان شما عزب‌ها هستند.‌ 29
عَن مُحمَّدِ بنِ مُسلِم اَنّ اَبَا عَبدِ اللهِ عَلَیهِ ‌السَلام قَالَ اَنَّ رَسُولَ ‌اللهِ صَلَی‌ اللهُ ‌عَلَیهِ وََ الِه قاَلَ:
تَزَوَّجُوا فَاِنّی مُکاثِرٌ بِکُمُ الاُمَمَ غَداً یَومَ القِیَامَةِ حَتَّی اَنّ السِقْطَ لَیَجِئی محبنطاء عَلی بَابِ الجَنَّةِ فَیُقالُ لَهُ اُدخُل فَیَقُولُ لا حَتَّی یَدخُلَ اَبَوایَ الجنَّةَ قَبلِی، ازدواج کنید که من در فردای رستاخیر زیادی آمار شما را در میان امتّ‌ها خواستارم حتی آن جنین نارس سقط شده خشمگین می‌آید و بر در بهشت می‌ایستد. به او گفته می‌شود: وارد شو. پاسخ می‌‌‌دهد: وارد نمی‌شوم تا پدر و مادرم جلوتر از من وارد شوند. 30
میرزای نوری می‌نویسد:
چگونه ترک خواهند فرمود چنین سنّت عظیمه جدّ بزرگوار خود را با آن همه ترغیب و تحریص در فعل و انجام آن، و تهدید و تخویف که در ترک آن وارد شده است. سزاوارترین امّت در اخذ سنّت پیامبر صلی ‌الله ‌علیه واله امام هر عصر است و تاکنون کسی ترک آن را از خصایص آن جناب (امام زمان) نشمرده است. 31
مرحوم نهاوندی می‌گوید:
بالجمله بعد از اعتقاد به زندگی و غبیت آن بزرگوار و استحباب تَناکُح و تناسل و منع ار رهبانیت و عُزوبَت؛ لابد آن حضرت را عیال و اولاد می‌باشد، و کثرت آن به سبب طول عمر چنانکه عادت اقتضاء می‌کند، باعث اختیار بلدی خاصّ است که خالی از غیر خواصّ باشد، تا ذکر آن حضرت چنانکه مقتضای حکمت غیبت است مستور بماند، و اولاد او هم به آسودگی خاطر زندگی کنند. پس گول این شبهات، مخور و انکار وجود بلاد آن بزرگوار را افسانه شمار. 32
اما با بررسی روایات در می‌یابیم که در مورد همسر یا همسران حضرت تنها یک روایت وجود دارد که مرحوم کفعمی آن‌را در مصباح نقل کرده است. براساس این روایت همسر آن حضرت از نسل عبدالعزّی فرزند عبدالمطلب می‌باشد. 33
لیکن درباره اولاد آن حضرت روایات بسیاری آمده که از آن استفاده می‌شود حضرت در دوران غیبت فرزندانی دارد به برخی از آنها اشاره می‌شود:
1- سیّدبن طاووس در جمال‌الاسبوع می‌گوید:
روایتی با سندهای متصل یافتم که حضرت ولی عصرعجل‌الله تعالی‌فرجه را اولاد بسیاری هست که در شهرهای کرانه دریا حاکم و والی هستند، و در نیکی و بزرگواری در رأس نیکان روزگار و در قلّه صفات ابرار و اخیار هستند. 34
2- امام صادق‌علیه‌السلام می‌فرماید:
برای صاحب این امر دو غیبت است که یکی از آنها به قدری طولانی می‌شود که برخی از مردم می‌گویند او وفات کرده است. برخی می‌گویند کشته شده است! و عده‌ای می‌گویند آمده و رفته است! و جز تعداد اندکی از شیعیان بر باور خود استوار نمی‌مانند، و کسی از اقامت‌گاه او مطلّع نمی‌شود، حتی فرزندانش نیز جایگاه او را نمی‌دانند، به جز کسی که متصّدی امور اوست. 35
3- محمدبن مشهدی در مزار از امام صادق‌ علیه‌السلام نقل می‌کند که فرمود:
گویا می‌بینم نزول قائم‌عجل‌الله تعالی‌فرجه را در مسجد سهله با اهل و عیالش. 36
4- رسول‌اکرم‌ صلی‌الله‌علیه واله در آخرین شب زندگی خود، قلم و دولت خواست و وصایای فراوانی را املاء کرد و امیرمؤمنان نوشت. آنگاه وصیت‌هائی هم در رابطه با فرزندان حضرت مهدی علیه‌السلام بیان فرمود، و دستور داد که آن‌را مامان معصوم دست به دست به‌ حضرت مهدی‌علیه‌السلام برسانند، و او به هنگام وفات به پسرش تحویل دهد. 37
5- مرحوم شیخ حرّ عاملی در کتاب الایقاظ من الهجعة بابی را به بحث از دولت فرزندان امام‌زمان‌عجل‌الله تعالی‌فرجه اختصاص داده است. 38
6- مرحوم علامه مجلسی نیز بابی را به بحث و گفتگو از جانشینان و فرزندان حضرت ولی‌عصرعجل‌الله‌ تعالی‌فرجه اختصاص داده است. 39
7 و 8- داستان انباری و علی‌بن فاضل مازندرانی که به آنها اشاره شد.
آنچه مسلّم است اینکه از فرزندان حضرت‌مهدی ‌علیه‌السلام هیچ کدام امام نخواهد بود، و گرنه تعداد امامان معصوم بیش از دوازده تن می‌شود که بر خلاف ضرورت مذهب است. مرحوم شیخ طوسی در این خصوص می‌گوید:
هرکس بگوید که حضرت ولی‌عصرعجل‌الله تعالی‌فرجه فرزند امام دارد که تعداد امامان به سیزده برسد؛ سخن باطل گفته است.‌ 40
شاید فرزندان آن حضرت بطور ناشناس در میان مردم زندگی کنند، و به برکت روش و رفتار آنان، گروهی به آئین اسلام و راه راست تشیع گرایش یابند. چنانکه مرحوم آیة‌الله مرعشی نجفی بر آن معتقد بود.
دعاهای بسیاری از ناحیه مقدّسه صادر شده یا از دیگر معصومان ‌علهیم‌السلام وارد شده که در زمان غیبت در اماکن مقدسه یا ایّام متبرکّه خوانده می‌شود، و در آن از فرزندان و اهل بیت حضرت ولی ‌عصر عجل‌الله تعالی‌فرجه سخن به میان آمده است، در حق آنان دعا شده و یا به ایشان سلام و درود تقدیم گشته است که به دلیل مأثور بودن، بر اثبات مطلب دلالت می‌کند.
در این دعاها تعبیرهای صریحی چون ولد، ذریّه، اهل بیت و آل‌البیت به کار رفته که وجود همسر و فرزندان را برای آن حضرت اثبات می‌کند. در این زمینه دعاهای بسیاری هست که بخشی از آنها را یادآور می‌شویم.
1- در ضمن صلواتی که از ناحیه مقدسه صادر شده، چنین می‌خوانیم:
وَ عَلَی وَلِیّکَ وَ وُلاةِ عَهدِهِ وَ الاَئِمَّةِ مِن وُلدِهِ وَ مَدّ فِی اَعمَارَهِم وَ زِد فِی آجالِهِم وَ بَلِّغْهُم اَقصَی آمالِهِم دِیناً و َدُنیاً وَ آخِرَةً اِنَّک عَلَی کُلّ شَیئٍی قَدِیر؛ درود فرست بر ولی امرت و اولیاء عهدش و پیشوایان از فرزندان او، بر عمر و اجل‌شان بیفزای و آنها را به عالی‌ترین آرزوهای دینی، دنیوی و اخروی‌شان برسان، که تو حقاً به هر چیز توانائی. 41
2- در ضمن دعائی که به هنگام وداع سرداب مقدس وارد شده، چنین می‌خوانیم؛
صَلِّ عَلی وَلِیِّکَ وََ وُلاةِ عَهدِکَ وَ الاَئِمَّةِ مِن وُلدِهِ؛ درود بر ولیّ امرت و اولیاء عهدت و پیشوایان از فرزندانش. 42
3- در زیارت مخصوصه حضرت ولی‌عصر‌عجل‌الله تعالی‌فرجه در روزهای جمعه چنین آمده است:
السَلامُ عَلَی وُلاةِ عَهدِهِ وَ عََلَی الاَئِمَّةِ مِن وُلدِهِ؛ درود بر اولیاء عهدش و پیشوایان از فرزندانش. 43.
4- امام رضا علیه‌السلام در قسمتی از دعائی که تعلیم فرموده تا در زمان غیبت خوانده شود، چنین می‌فرماید:
اللّهُمَّ اَعطِهِ فِی نَفسِهِ وَ اَهلِهِ وَ وُلدِهِ وَ ذُرّیَّتِهِ وَ اُمّتِهِ وَ جَمِیعِ رَعیَّتِهِ مَا تَقرُّ بِهِ عَینُهُ؛ بارالها به او درباره خودش، اهلش، فرزندانش، امتش وهمه رعیّتش موجبات روشنی دیده عطا فرما. 44
5- در فرازی از زیارت مخصوص آن حضرت در هر روز جمعه چنین می‌خوانیم:
یا مولای یا صاحب‌الزمان صلوات‌الله علیک و علی‌آل بیتک ... صلوات‌الله علیک و علی اهل بیتک الطاهرین؛ یعنی ای سرور من، ای صاحب‌الزمان، درود خدا بر تو و اهل‌بیت تو باد ... صلوات خدا بر تو و آل‌بیت تو باد. 45
6- سیدبن طاووس دعائی طولانی از ناحیه مقدسه نقل کرده و آن را از تعقیبات نماز عصر جمعه شمرده، می‌فرماید:
اگر به هیچ‌کدام از اعمال عصر جمعه موفق نشدی؛ این دعا را ترک نکن که از ناحیه مقدسه به آن امر شده است. در فرازی از این دعا چنین می‌خوانیم: حَتی نَظَرَ اِلی وَلِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیهِ‌‌ وَ آلِهِ ظاهِرَ المَقالَةِ وَاضِحَ الدِلالَةِ هَادِیاً مِن الضَلالَةِ شافِیاً مِنَ الجَهالَةِ؛ تا نگاه کنیم بر ولیّ تو که صلوات تو بر او و فرزندان او باد، با گفتاری روشن، برهانی آشکار، راهگشا از گمراهی و نجات‌دهنده از نادانی. 46
7- در بخشی از صلوات بسیاری مفصّلی که در صبح جمعه وارد شده است چنین آمده:
وَ تَجعَلَهُ وَ ذُریّتَهُ فِیها الاَئِمَّةَ الوَارِثین؛ او و ذریّه‌اش را پیشوایان و وارثان زمین قراردهی. 47
8- همین مضمون در دعای شب بیست وسوم ماه رمضان نیز وارده شده که آن‌را سید طاووس با سند خود در کتاب عمل شهر رمضان آورده است. 48
در خاتمه، باید اعتراف نمود که وجود مقدس حضرت بقیة‌الله‌ الاعظم ‌عجل ‌الله تعالی‌فرجه پر از راز و رمز، و از استثناهای آفرینش است که به‌ خواست خدای توانا مانند جریانات حضرت نوح و حضرت ابراهیم، و حضرت‌موسی و حضرت عیسی- سلام‌الله علیهم- مافوق فهم و تحلیل معمول است. ولی فرزندان حضرتش شاید زندگی و مرگ طبیعی داشته باشند، زیرا دلیلی بر دیرزیستی آنان نداریم. چنانکه داستان علی‌بن فاضل و تشرّف او به حضور پنجمین نواده حضرت‌عجل‌الله تعالی‌فرجه بنام سیّد شمس الدّین- در اواخر قرن هفتم هجری- و نیز نام های دیگری که در داستان انباری آمده است؛ گویای این مطلب است.
خداوند توفیق معرفت آن حضرت و انتظار ظهورش را نصیب همه بندگانش بگرداند. بِمَنِّهِ وَ کَرَمِهِ.

پى نوشتها :

1- صحیفه المهدی، تالیف نگارنده، ص72؛ مصباح کفعمی، ص219؛ مهج‌الدعوات، ص302.
2- کمال‌الدین، صدوق، ص447.
3- غیبت، شیخ طوسی، ص 102، غیبت، نعمانی، ص 99.
4- بحار‌الانوار، ج 52، ص 158.
5- مقدمه خصائص زینبیه.
6- بحارالانوار، ج 52، ص 155.
7- غیبت، نعمانی، ص 89.
8- الفصول العشرة، ص 18.
9- ‌کمال‌الدین، ص 437؛ بحار، ج 52، ص 151.
10- بحار‌الانوار، ج 52، ص 152.
11- غیبت، شیخ طوسی، ص 156- 158.
12- احتجاج، طبرسی، ص 497.
13- غیبت، شیخ طوسی، ص 139.
14- بحارالانوار، ج 52، ص 157.
15- کمال‌الدین، ص 447.
16- بحارالانوار، ج 52، ص 152.
17- نجم ثاقب، ص 200.
18- العبقری الحسان، ج1، بساط 2، ص 58.
19- غیبت، نعمانی، ص 126.
20- بحار‌الانوار، ج 53، ص 213- 221.
21- اثبات الهداة، ج 2، ص 579.
22- یس/ 36.
23- روم/ 21.
24- فاطر/ 43.
25- وسائل‌الشیعه، ج 20، ص14، ح 24901.
26- همان، ص 17، ح 24908.
27- همان، ح 24911.
28- همان، ص 19، ح 24914.
29- وسائل‌الشیعه، ج 20، ص 19.
30- جامع احادیث‌الشیعه، ج 20، ص 7؛ من لا یحضره‌الفقیه، ج 2، ص 242.
31- نجم الثاقب، ص 224.
32- العبقری الحسان، ج 2، ص134.
33- نجم الثاقب، ص 225.
34- جمال‌الاسبوع، ص 512.
35- غیبت، شیخ طوسی، ص 103؛ بحارالانوار، ج 52، ص 152.
36- نجم ثاقب، ص 225.
37- الایقاظ من الهجعة، ص 393؛ غیبت، شیخ طوسی، ص 97؛ بحار، ج 52، ص 148.
38- الایقاظ من الهجعة، ص 392.
39- بحارالانوار، ج 53، ص 145- 149.
40- غبیت، شیخ طوسی، ص 137.
41- غیبت، شیخ طوسی، ص 170؛ مصباح، کفعمی، ص 548؛ جمال‌الاسبوع، ص 514؛ بحارالانوار، ج 52، ص 22.
42- مصباح الزائر، ص 237؛ بحارالانوار، ج 102، ص 114.
43- بحارالانوار، ج 102 ص 228.
44- جمال‌الاسبوع، ص 510- 516.
45- جمال‌الاسبوع، ص 28؛ مفاتیح‌الجنان، اعمال روز جمعه.
46- کمال‌الدین، ص 512؛ جمال‌الاسبوع، ص 523.
47- بحارالانوار، ج 89، ص 34؛ نجم الثاقب، ص 226.
48- نجم الثاقب، 226و 434.

منبع: کتاب زندگی امام زمان علیه‌السلام در غیبت




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط