مترجم: زهرا هدایت منش
منبع:راسخون
منبع:راسخون
دانشمندان در "انستیتوی علم تلسکوپ فضایی" در بالتیمور به سال 1989 ،بزرگ ترین نقشه ستارگان را تهیه کرده اند. این نقشه نه فقط تلسکوپ فضایی را راهنمایی خواهد کرد ، بلکه برای اختر شناسان زمینی نیز سودمند خواهد بود.
نقشه ستارگان سرگذشتی طولانی دارد .
نخستین نقشة مهم از ستارگان را اختر شناس یونان باستان به نام هیپار خوس به سال 130 قبل از میلاد تهیه کرد. او ستارة جدیدی را در آسمان موقعیت یابی کرده بود (چیزی که امروز نواختر مینامیم)، و میخواست مطمئن شود که آیا سایر پدیده های مشابه را نیز میتوان سریعا تشخیص داد. به این منظور، 850 ستاره درخشانتر را فهرست کرد و موقعیت آنها را با تقسیم بندی صفخه آسمانی به خطوط عرضی و طولی تعیین نمود. هر ستاره ای که در این فهرست مشخص شده بود، ستاره جدیدی محسوب میشد.
در حدود سال 150 بعد از میلاد، اختر شناس دیگری به نام بطلمیوس داده های هیپارخوس را در کتابش در این باب گنجانید و 170 ستاره دیگر را بر آن افزود. نقشه بطلمیوس به مدت چهارده سده مورد استفاده قرار گرفت. ولی در دهه 1580، تیکوبراهه، اختر شناس دانمارکی، نخستین نقشه نوین ستارگان را تهیه کرد. وی از ابزارهایی که خودش ساخته بود با دقتی بیشتر از پیشینیان برای موقعیت یابی ستارگان بهره گرفت. نقشه او شامل 788 ستاره میشد که محل آنها دقیقا تعیین شده بود.
یک قرن بعد، در سال 1661، اختر شناس تیز بین آلمانیف یوهانس هه ولیوس، نقشهای مشتمل بر 1564 ستاره تهیه کرد که بهتر از نقشة براهه بود. ولی براهه کارش را قبل از اختراع تلسکوپ انجام داده بود، و هه ولیوس از به کار بردن تلسکوپ امتناع میورزید.
پس از روزگار هه ولیوس، ستارگان را فقط با تلسکوپ نقشه نگاری میکردند. تلسکوپ، یافتن ستارگان را با دقت بیشتر امکان پذیر ساخت. همچنین با استفاده از تلسکوپ میشد ستارگان بسیار غیر قابل رویت با چشم غیر مسلح را مشاهده و موقعیت یابی کرد.
نخستین نقشة شایان اهمیت توسط یک اختر شناس انگلیسی به نام جان فلمستید تهیه شد. این نقشه در سال 1725، شش سال پس از مرگ فلمستید، انتشار یافت و حاوی فهرست 3000 ستاره بود.
بین سالهای 1859 و 1862، اختر شناس آلمانی، فردریک آرگلاندر با بهره گیری از تلسکوپهای به مراتب بهتر و بزرگتر و با صرف تمام اوقات خود برای این کار، نقشه ی عظیمی از ستارگان را تهیه کرد همراه با فهرستی مرکب از 457848 ستاره در چهار جلد کتاب قطور که برای هرستاره خطوط عرضی و طولی به دقت ذکر شده بود.
در آن زمان هیچ کس گمان نمیکرد که ساختن نقشهای بزرگتر و بهتر ممکن باشد، ولی ارگلاندر کارش را بدون بهره گیری از عکس برداری انجام داده بود زیرا عکاسی چندان پیشرفت نکرده بود که بتواند نور ستاره را ثبت کند.
به محض اینکه عکس برداری از آسمان تاریک از طریق تلسکوپهای بزرگ میسر شد، دیگر تعیین موقعیت هر ستاره برای مشاهده ضرورت نداشت. میشد صرفا عکسهایی گرفت و سپس موقعیت ستارگان گوناگون را سر فرصت ثبت کرد. در اوایل دهة 1900 نقشه کشی از میلیونها ستاره امکان پذیر شد.
نقشة 1989 که توسط انستیتوی علم تلسکوپ فضایی تهیه شده است، فهرستی از موقعیت و روشنایی 18،829،291 ستاره را به دست میدهد.
از این میان در خدود 15 میلیون ستاره در کهکشان ما وجود دارند. 3 تا 4 میلیون بقیه نیز در سایر کهکشانها قرار گرفتهاند.
انسان با قدرت بینایی خوب، میتواند فقط 6000 ستاره را با چشم غیر مسلح ببیند. این ستارگان از لحاظ قدر روشنایی در مرتبة ششم قرار دارند( هر چهقدر روشنایی بیشتر باشد، ستاره کم سوتر به نظر میآید) . نقشة 1989 شامل تمام ستارگان و اشیای دیگری است که تا قدر پانزدهم میرسند. ولی تلسکوپهای امروزی میتوانند اشیای با قدر روشنایی 21 را نیز تشخیص دهند. بنابراین نقشة جدید ستارگان به هیچ وجه هر شیء قابل رویت را شامل نمیشود.
این نقشة جدید، به تلسکوپ فضایی و اختر شناسان امکان خواهد دادتا تابشهای نامعمول امواج رادیویی، نور فروسرخ، و پرتوهای ایکس را مطالعه کنند و از طریق مقایسة موقعیت آنچه میبینند با موقعیت اشیای شناخته شده در آن محل، آنها را با اشیای رویت پذیر ربط دهند. همچنین میتوانند اشیایی را که روشناییشان را تغییر میدهند مطالعه کنند. حتی نواخترهای نسبتا کم سو و همچنین ستارگان کهکشانهایی( حتی کوازارهای دور دست ) را که گسیل نورشان تغییر میکند و با گذشت زمان خفیفتر یا روشنتر میشوند، میتوان به سهولت تشخیص داد.
شاید گمان رود که چنین نقشة بزرگ و دقیقی از ستارگان، عاری از هر گونه کاستی است، اما در واقع همة ستارگان حرکت میکنند. ستارگان در امتداد مدارهای عظیمی که آنها را تا نزدیک مرکز کهکشان میبرد، میگردند. برخی در مدارهای دایرهای شکل و بعضی در مدارهای بیضوی. البته خورشید ما نیز حرکت میکند.
نتیجه اینکه همة ستارگان همچون گروه زنبوران عسل، به نحوی در صفحة آسمان حرکت میکنند. این حرکت به کندی انجام میگیرد، ولی نمایانگر تغییر مکان ستارگان است که ولو جزییی، تلسکوپ فضایی را مطمینا سردرگم خواهد ساخت. اخترشناسان تخمین میزنند که فقط در عرض پنج سال، ده درصد ستارگان به اندازهای تغییر مکان خواهند داد که تلسکوپ فضایی قادر به تشخیص آن نخواهد بود.
بنابراین، اکنون اختر شناسان این حرکات ظاهری را محاسبه میکنند تا بلکه بتوانند این اطلاعات به دست آمده را نیز در نقشة ستارگان بگنجانند.
نقشه ستارگان سرگذشتی طولانی دارد .
نخستین نقشة مهم از ستارگان را اختر شناس یونان باستان به نام هیپار خوس به سال 130 قبل از میلاد تهیه کرد. او ستارة جدیدی را در آسمان موقعیت یابی کرده بود (چیزی که امروز نواختر مینامیم)، و میخواست مطمئن شود که آیا سایر پدیده های مشابه را نیز میتوان سریعا تشخیص داد. به این منظور، 850 ستاره درخشانتر را فهرست کرد و موقعیت آنها را با تقسیم بندی صفخه آسمانی به خطوط عرضی و طولی تعیین نمود. هر ستاره ای که در این فهرست مشخص شده بود، ستاره جدیدی محسوب میشد.
در حدود سال 150 بعد از میلاد، اختر شناس دیگری به نام بطلمیوس داده های هیپارخوس را در کتابش در این باب گنجانید و 170 ستاره دیگر را بر آن افزود. نقشه بطلمیوس به مدت چهارده سده مورد استفاده قرار گرفت. ولی در دهه 1580، تیکوبراهه، اختر شناس دانمارکی، نخستین نقشه نوین ستارگان را تهیه کرد. وی از ابزارهایی که خودش ساخته بود با دقتی بیشتر از پیشینیان برای موقعیت یابی ستارگان بهره گرفت. نقشه او شامل 788 ستاره میشد که محل آنها دقیقا تعیین شده بود.
یک قرن بعد، در سال 1661، اختر شناس تیز بین آلمانیف یوهانس هه ولیوس، نقشهای مشتمل بر 1564 ستاره تهیه کرد که بهتر از نقشة براهه بود. ولی براهه کارش را قبل از اختراع تلسکوپ انجام داده بود، و هه ولیوس از به کار بردن تلسکوپ امتناع میورزید.
پس از روزگار هه ولیوس، ستارگان را فقط با تلسکوپ نقشه نگاری میکردند. تلسکوپ، یافتن ستارگان را با دقت بیشتر امکان پذیر ساخت. همچنین با استفاده از تلسکوپ میشد ستارگان بسیار غیر قابل رویت با چشم غیر مسلح را مشاهده و موقعیت یابی کرد.
نخستین نقشة شایان اهمیت توسط یک اختر شناس انگلیسی به نام جان فلمستید تهیه شد. این نقشه در سال 1725، شش سال پس از مرگ فلمستید، انتشار یافت و حاوی فهرست 3000 ستاره بود.
بین سالهای 1859 و 1862، اختر شناس آلمانی، فردریک آرگلاندر با بهره گیری از تلسکوپهای به مراتب بهتر و بزرگتر و با صرف تمام اوقات خود برای این کار، نقشه ی عظیمی از ستارگان را تهیه کرد همراه با فهرستی مرکب از 457848 ستاره در چهار جلد کتاب قطور که برای هرستاره خطوط عرضی و طولی به دقت ذکر شده بود.
در آن زمان هیچ کس گمان نمیکرد که ساختن نقشهای بزرگتر و بهتر ممکن باشد، ولی ارگلاندر کارش را بدون بهره گیری از عکس برداری انجام داده بود زیرا عکاسی چندان پیشرفت نکرده بود که بتواند نور ستاره را ثبت کند.
به محض اینکه عکس برداری از آسمان تاریک از طریق تلسکوپهای بزرگ میسر شد، دیگر تعیین موقعیت هر ستاره برای مشاهده ضرورت نداشت. میشد صرفا عکسهایی گرفت و سپس موقعیت ستارگان گوناگون را سر فرصت ثبت کرد. در اوایل دهة 1900 نقشه کشی از میلیونها ستاره امکان پذیر شد.
نقشة 1989 که توسط انستیتوی علم تلسکوپ فضایی تهیه شده است، فهرستی از موقعیت و روشنایی 18،829،291 ستاره را به دست میدهد.
از این میان در خدود 15 میلیون ستاره در کهکشان ما وجود دارند. 3 تا 4 میلیون بقیه نیز در سایر کهکشانها قرار گرفتهاند.
انسان با قدرت بینایی خوب، میتواند فقط 6000 ستاره را با چشم غیر مسلح ببیند. این ستارگان از لحاظ قدر روشنایی در مرتبة ششم قرار دارند( هر چهقدر روشنایی بیشتر باشد، ستاره کم سوتر به نظر میآید) . نقشة 1989 شامل تمام ستارگان و اشیای دیگری است که تا قدر پانزدهم میرسند. ولی تلسکوپهای امروزی میتوانند اشیای با قدر روشنایی 21 را نیز تشخیص دهند. بنابراین نقشة جدید ستارگان به هیچ وجه هر شیء قابل رویت را شامل نمیشود.
این نقشة جدید، به تلسکوپ فضایی و اختر شناسان امکان خواهد دادتا تابشهای نامعمول امواج رادیویی، نور فروسرخ، و پرتوهای ایکس را مطالعه کنند و از طریق مقایسة موقعیت آنچه میبینند با موقعیت اشیای شناخته شده در آن محل، آنها را با اشیای رویت پذیر ربط دهند. همچنین میتوانند اشیایی را که روشناییشان را تغییر میدهند مطالعه کنند. حتی نواخترهای نسبتا کم سو و همچنین ستارگان کهکشانهایی( حتی کوازارهای دور دست ) را که گسیل نورشان تغییر میکند و با گذشت زمان خفیفتر یا روشنتر میشوند، میتوان به سهولت تشخیص داد.
شاید گمان رود که چنین نقشة بزرگ و دقیقی از ستارگان، عاری از هر گونه کاستی است، اما در واقع همة ستارگان حرکت میکنند. ستارگان در امتداد مدارهای عظیمی که آنها را تا نزدیک مرکز کهکشان میبرد، میگردند. برخی در مدارهای دایرهای شکل و بعضی در مدارهای بیضوی. البته خورشید ما نیز حرکت میکند.
نتیجه اینکه همة ستارگان همچون گروه زنبوران عسل، به نحوی در صفحة آسمان حرکت میکنند. این حرکت به کندی انجام میگیرد، ولی نمایانگر تغییر مکان ستارگان است که ولو جزییی، تلسکوپ فضایی را مطمینا سردرگم خواهد ساخت. اخترشناسان تخمین میزنند که فقط در عرض پنج سال، ده درصد ستارگان به اندازهای تغییر مکان خواهند داد که تلسکوپ فضایی قادر به تشخیص آن نخواهد بود.
بنابراین، اکنون اختر شناسان این حرکات ظاهری را محاسبه میکنند تا بلکه بتوانند این اطلاعات به دست آمده را نیز در نقشة ستارگان بگنجانند.