مهارتهاي غلبه بر تنبلي
نويسنده: سپيده آرام
شايد شما هم از آن دسته آدم هايي باشيد که هر ازگاهي بدتان نيايد که بتوانيد چند کيلو حوصله از مغازه اي بخريد تا بتوانيد کاري را که مدتها است قصد انجام آن را داريد و هر روز به تعويق مي اندازيد بالاخره انجام داده و به اتمام برسانيد. ولي بدانيد که حوصله در دکان هيچ عطاري پيدا نمي شود و در واقع شما دچار عارضه تنبلي شده ايد!
شايد براي انجام کاري خاص با شور و انرژي زياي مشغول به کار شويد و به انجام برسانيد و برعکس کار ديگري را با آنکه به نظرتان خيلي مهم است به تعويق بياندازيد. يا گاهي اين اتفاق در زمان هاي خاصي براي شما روي دهد. پس بهتر است به علل تنبلي خود توجه و آن را برطرف کنيد تا به يک فرد موفق و کارآمد تبديل شويد.
1- براي انجام کار، انگيزه مقدم است يا عمل؟ اگر انگيزه را انتخاب کرديد فرد تنبلي هستيد - البته در مورد همان کار - اغلب اوقات افراد باهوش و موفق انجام کار را بر انگيزه مقدم مي دانند؛ مطمئن هستيد اگر شروع به کار کنند يعني قدم اول را برداشتند قدم هاي بعدي راحت تر برداشته مي شود.
2- آيا فکر مي کنيد آدم هاي موفق هميشه با اعتماد به نفس بالا و اطمينان خاطر و به آساني از پس کارهايشان برمي آيند؟ اين تفکر غيرواقع بينانه است. اشخاصي که معتقدند زندگي افراد پرکار بدون دغدغه است و هيچ مانعي سر راهشان نيست و فکر مي کنند خودشان مشکل دارند و با روبرو شدن با موانع خيلي زود دلسرد مي شوند . در صورتي که افراد موفق و پرکار مي دانند که براي رسيدن به هدف مورد نظر بايد تلاش کنند و آمادگي مواجهه با موانع و پذيرش آن را نيز دارند.
3- ترس از شکست نيز يکي از عوامل مهم مسامحه در کار است. اصولا افراد مسامحه کار موفقيت را بيش از اندازه مهم مي دانند. به عبارتي عزت نفس خودشان را با موفقيتشان مي سنجند و از اينکه شکست بخورند مي ترسند و در نتيجه به جاي آنکه به آن کار اقدام کنند از آن فرار مي کنند.
4- کمال طلبي هم از آن نيازهايي است که اگر برداشت درست از آن نشود ضربه زيادي به فرد مي زند. داشتن اهداف متعالي و معيارهاي بالا پسنديده است ولي اين که بايد هميشه همه کارهايمان عالي باشد، فشار رواني خيلي زيادي به فرد وارد مي آورد. بعد از تلاش هاي بسيار و پي در پي، بي انگيزگي و وقت تلف کردن در وسط کار سراغ فرد مي آيد.
«امروز شروع کردن و توجه نکردن به اين که چه زماني تمام مي شود، مهم است.»
دوم: زمان شروع کار را مشخص کنيد. از چه روزي و يا چه ساعتي کار مورد نظر را انجام مي دهيد. در عين حال به اين موضوع توجه کنيد که احتمال دارد موانعي براي سر وقت انجام دادن کار وجود داشته باشد. آن ها را يادداشت و راه حلي براي آن ها پيدا کنيد.
سوم: کار را ساده کنيد. اگر کار بزرگي داريد آن را به اجزاء کوچکتر تقسيم کنيد. يا اين که هر روز فقط ده الي پانزده دقيقه به آن بپردازيد. مهم اين ست که کار را شروع کنيد.
چهارم: مثبت فکر کنيد. وقتي به کاري که از انجام آن طفره مي رويد فکر مي کنيد، از اين که انجامش نداده ايد ناراحت مي شويد و به دنبال آن احساس گناه مي کنيد. پس طرز تلقي شما از انجام ندادن کار، غيرمنطقي و غيرواقع بينانه است. انديشه هاي مثبت را جايگزين افکار منفي کنيد.
پنجم: با شروع کار حتي اگر به اندازه ده دقيقه باشد خودتان را تشويق کنيد. به خود امتياز دهيد. کار خودتان را بي بها و بي ارزش قلمداد نکنيد. شما اگر در کاري که انجام مي دهيد احساس تعهد و هيجان داريد همين کافي است. لازم نيست که هميشه خوشحال و سرحال باشيد.
منبع: مجله شاهد جوان
شايد براي انجام کاري خاص با شور و انرژي زياي مشغول به کار شويد و به انجام برسانيد و برعکس کار ديگري را با آنکه به نظرتان خيلي مهم است به تعويق بياندازيد. يا گاهي اين اتفاق در زمان هاي خاصي براي شما روي دهد. پس بهتر است به علل تنبلي خود توجه و آن را برطرف کنيد تا به يک فرد موفق و کارآمد تبديل شويد.
علل تنبلي
1- براي انجام کار، انگيزه مقدم است يا عمل؟ اگر انگيزه را انتخاب کرديد فرد تنبلي هستيد - البته در مورد همان کار - اغلب اوقات افراد باهوش و موفق انجام کار را بر انگيزه مقدم مي دانند؛ مطمئن هستيد اگر شروع به کار کنند يعني قدم اول را برداشتند قدم هاي بعدي راحت تر برداشته مي شود.
2- آيا فکر مي کنيد آدم هاي موفق هميشه با اعتماد به نفس بالا و اطمينان خاطر و به آساني از پس کارهايشان برمي آيند؟ اين تفکر غيرواقع بينانه است. اشخاصي که معتقدند زندگي افراد پرکار بدون دغدغه است و هيچ مانعي سر راهشان نيست و فکر مي کنند خودشان مشکل دارند و با روبرو شدن با موانع خيلي زود دلسرد مي شوند . در صورتي که افراد موفق و پرکار مي دانند که براي رسيدن به هدف مورد نظر بايد تلاش کنند و آمادگي مواجهه با موانع و پذيرش آن را نيز دارند.
3- ترس از شکست نيز يکي از عوامل مهم مسامحه در کار است. اصولا افراد مسامحه کار موفقيت را بيش از اندازه مهم مي دانند. به عبارتي عزت نفس خودشان را با موفقيتشان مي سنجند و از اينکه شکست بخورند مي ترسند و در نتيجه به جاي آنکه به آن کار اقدام کنند از آن فرار مي کنند.
4- کمال طلبي هم از آن نيازهايي است که اگر برداشت درست از آن نشود ضربه زيادي به فرد مي زند. داشتن اهداف متعالي و معيارهاي بالا پسنديده است ولي اين که بايد هميشه همه کارهايمان عالي باشد، فشار رواني خيلي زيادي به فرد وارد مي آورد. بعد از تلاش هاي بسيار و پي در پي، بي انگيزگي و وقت تلف کردن در وسط کار سراغ فرد مي آيد.
پنج نسخه براي تنبل ها
«امروز شروع کردن و توجه نکردن به اين که چه زماني تمام مي شود، مهم است.»
دوم: زمان شروع کار را مشخص کنيد. از چه روزي و يا چه ساعتي کار مورد نظر را انجام مي دهيد. در عين حال به اين موضوع توجه کنيد که احتمال دارد موانعي براي سر وقت انجام دادن کار وجود داشته باشد. آن ها را يادداشت و راه حلي براي آن ها پيدا کنيد.
سوم: کار را ساده کنيد. اگر کار بزرگي داريد آن را به اجزاء کوچکتر تقسيم کنيد. يا اين که هر روز فقط ده الي پانزده دقيقه به آن بپردازيد. مهم اين ست که کار را شروع کنيد.
چهارم: مثبت فکر کنيد. وقتي به کاري که از انجام آن طفره مي رويد فکر مي کنيد، از اين که انجامش نداده ايد ناراحت مي شويد و به دنبال آن احساس گناه مي کنيد. پس طرز تلقي شما از انجام ندادن کار، غيرمنطقي و غيرواقع بينانه است. انديشه هاي مثبت را جايگزين افکار منفي کنيد.
پنجم: با شروع کار حتي اگر به اندازه ده دقيقه باشد خودتان را تشويق کنيد. به خود امتياز دهيد. کار خودتان را بي بها و بي ارزش قلمداد نکنيد. شما اگر در کاري که انجام مي دهيد احساس تعهد و هيجان داريد همين کافي است. لازم نيست که هميشه خوشحال و سرحال باشيد.
منبع: مجله شاهد جوان