وقتی کار معنا پیدا می‌کند . . . .

وقتی کار برای شما معنی‌دارد، دیگر تنها یک شغل ساده نیست بلکه عاشقانه به آن می‌پردازید،‌ لذت می‌برید و علاوه بر آن بازدهی شما هم بالا می‌رود. دانش‌آموزی را در نظر بگیرید که خود را برای امتحانی آماده می‌کند. اگر به موضوع درس علاقه‌مند باشد و علاوه بر آن بداند که این معلومات، کاربردی بوده در آینده می‌توانند در کار و زندگیش او را یاری دهند،‌ با علاقه وافری مطالعه می‌کند و نه تنها در امتحان موفق خواهد شد بلکه این مطالب نیز در ذهنش حک می‌شوند. و ممکن است تا سال‌ها بعد
دوشنبه، 19 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وقتی کار معنا پیدا می‌کند . . . .
وقتی کار معنا پیدا می‌کند . . . .
وقتی کار معنا پیدا می‌کند . . . .

مترجم : آذین صحابی
وقتی کار برای شما معنی‌دارد، دیگر تنها یک شغل ساده نیست بلکه عاشقانه به آن می‌پردازید،‌ لذت می‌برید و علاوه بر آن بازدهی شما هم بالا می‌رود. دانش‌آموزی را در نظر بگیرید که خود را برای امتحانی آماده می‌کند. اگر به موضوع درس علاقه‌مند باشد و علاوه بر آن بداند که این معلومات، کاربردی بوده در آینده می‌توانند در کار و زندگیش او را یاری دهند،‌ با علاقه وافری مطالعه می‌کند و نه تنها در امتحان موفق خواهد شد بلکه این مطالب نیز در ذهنش حک می‌شوند. و ممکن است تا سال‌ها بعد فراموششان نکند. حالت دیگری را مجسم کنید. دانش‌آموزی درسی را می‌خواند که نه تنها به آن بی‌علاقه است بلکه می‌داند دانش حاضر اصلاً‌ به کارش نخواهد آمد و صرفاً‌ یکی از موارد درسی است که او باید امتحانش را پشت سر بگذارد . از این رو با اجبار و اکراه مطالعه می‌کند و ممکن است نمره خوبی هم کسب نکند و اگر هم بتواند این معلومات را با فشار در مغزش جای دهد و نمره خوبی هم بگیرد، دو روز بعد تمامی آنها را به فراموشی خواهد سپرد. آیا ممکن است کارمندان شما هم به این بیماری مبتلا باشند؟‌ فقدان هدف؟
حال داستان دیگری تعریف می‌کنیم : این حکایت درباره سه سنگ‌تراش است. مرد اول در کنار تخته سنگی بزرگ کار می‌کرد که مسافری به او رسید. مسافر از سنگ‌تراش پرسید : «چه می‌کنی؟ »
او به سردی جواب داد : «این سنگ را شکل می‌دهم. کار طاقت‌فرسایی است.» کمی دورتر سنگ‌تراش دیگری مشغول کار بود. مسافر دید که این مرد با تلاش بیشتری کار می‌کند، خوشحال به نظر می‌رسد و سریعتر هم کار می‌کند. از او پرسید : «چه می‌کنی؟» مرد پاسخ داد : «دارم این سنگ را که قرارست در خانه‌ای به کار رود،‌ می‌تراشم.» مسافر به راهش ادامه داد تا به سنگ‌تراش سوم رسید. او مشاهده کرد که مرد سوم خیلی خوشحال است، سریع کار می‌کند و دارد آواز می‌خواند. از او هم، همان سوال را پرسید. این سنگ‌تراش خوشحال جواب داد : «دارم یک کلیسا می‌سازم !»
کارمندان شما چه می‌سازند؟ و مهمتر از آن چرا می‌سازند؟
در یک تحقیق، از سرپرست‌های کارمندان خواسته شد عواملی را که در کارمندان انگیزه ایجاد می‌کند،‌ بنویسند. از تمامی کارمندان هم خواستند این کار را انجام دهند. پاسخ‌های این دو گروه شبیه به هم بودند اما پاسخ‌های کارمندان احساسات آنها را منعکس نمی‌کنند و این جواب‌ها نماینده تک تک کارمندان نیستند. ممکن است فکر کنید تنها عامل محرک کارمندان حقوق و مزایاست این درست است اما تا حدی. اگر کار برای یک کارمند معنی‌دار و لذت‌بخش باشد،‌ هرگز آن را ترک نمی‌کند. مثلاً‌ اگر با برندگان بخت‌آزمایی مصاحبه کنید از هر 10 نفر 8 نفر می‌گویند که با وجود این پول هنگفت باز هم به کار کردن ادامه می‌دهند البته خیلی از آنها شغلشان را تغییر می‌دهند : ماهیت خود کار کارمندان را تشویق می‌کند و حقوق در رأس 10 محرک اول آنها قرار ندارد . امروزه بزرگترین مشوق کارمندان اینست که کنترل وقت خود را در دست داشته باشند. و بتوانند آزادانه کار و زندگی کنند. آنها می‌خواهند بتوانند با کار کردن به زندگی خود خارج از محل کار معنی دهند. اگر بتوانند به زندگی شخصی خودشان معنا و مفهوم دهند، آنوقت به زمانی که در محل کار هستند نیز معنی داده آن را مفید و پربار می‌کنند. مردم می‌خواهند بین زندگی شخصی و زندگی شغلی هماهنگی ایجاد کنند .
sمنبع:روزنامه تفاهم




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.