پرسشهایی پیرامون وظائف منتظران امام زمان(علیه السلام)
پرسش: آيا اين درست است که اگر ما منتظر باشيم و خود را از هر گونه گناه حفظ کنيم امام عصر به ما سر مي زند پس هر کس که امام مهدي را نديد منتظر نيست؟ آيا درست است که بگوييم ما وقتي مي توانيم بگوييم منتظر واقعي هستيم که از هر گونه گناه اجتناب کنيم؟
پاسخ: امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)به همه شيعيان و محبان خود توجه دارد و البته اين طبيعي است كه اگر فرد خود را از آلودگيها حفظ كرده و از گناه دوري كند، بيشتر مورد عنايت حضرت قرار ميگيرد. ولي اين كه گفته شود هر كس از گناه فاصله بگيرد آقا را حتماً ميبيند اين سخن دقيقي نيست؛ چرا كه غيبت به معناي نديدن است و اگر ديدارهاي در اين دوره روي ميدهد، بر اساس مصالحي است. بايد دانست هر چند دوري از گناه امكان ديدار را بيشتر ميكند؛ ولي اين زماني است كه ديدار داراي مصلحت باشد؛ وگرنه هر چند انسان پاك هم باشد، ديدار صورت نميپذيرد. پس نديدن دليل بر آن نيست كه آدمي واقعاً منتظر نباشد. البته مردم منتظر در يك رتبه و درجه از جريان و حقيقت انتظار نيستند، برخي روحيه انتظار را در همه ابعاد وجود و زندگي خود پياده كردهاند و در درجه بالاي انتظار قرار دارند و برخي در درجات پايينتر، و اين بستگي به آن دارد كه يك فرد به چه مقدار از وظايف خود عمل ميكند؟ توجه او نسبت به تكاليف دين چگونه است؟ چه مقدار به ياد حضرت بوده و در امر ظهور او زمينه سازي ميكند؟ بله هر چه انسان از گناه دورتر شود، حالت انتظار در او شديدتر و واقعيتر ميگردد. فرزندان پدري كه ميخواهد از سفر برگردد، در مرتب نمودن منزل و فراهم ساختن مقدمات، شايد به يك اندازه نباشند، برخي بيشتر تلاش ميكنند و برخي كمتر(هر چند همه منتظرند) . بله اگر يكي از بچهها رابطه فرزندي بين خود و پدر را فراموش كند، او ديگر هيچ تلاش و حركتي در اين زمينه ندارد. منتظران حضرت مهدي(ع) نيز چنين هستند. برخي آدم بودن خود را كاملا فراموش كردهاند. اينان هيچ درجهاي از انتظار را ندارند و ديگران هر چند به حقيقت آدميت و بندگي خدا نزديكتر شوند، روحيه و حالت انتظار در آن شديد تر است.
پرسش: از کجا و با چه نشانه هایی بدانیم که حضرت نیز ما را دوست دارد و برای رسیدنمان به این مقصود یعنی دوست داشتن ایشان چه کارهایی باید بکنیم ؟
پاسخ: بايد بدانيم كه امام پدري مهربان و برادري دلسوز است، امام همه شيعيان را دوست دارد و براي هدايت و سعادت آنها دعا و تلاش ميكند. البته در اين ميان شيعياني را بيشتر دوست دارد كه ميكوشند افرادي صالح و با معنويت باشند. با رعايت موارد زير، ميتوان به دوستي آن حضرت اميد داشت:
1. در مقام علم و عقيده هر روز بر معرفت ديني خود بيفزاييم و در جلسات سخنراني و علمي شركت كنيم و در شناخت مقام امامت و شخص امام زمان(علیه السلام)(با مطالعات فراوان) كوشا باشيم.
2. در مقام عمل اولين چيز انجام دادن واجبات و ترك گناه و معصيت است. ارتكاب معصيت در محضر امام زمان(علیه السلام)باعث آزرده شدن دل ايشان ميشود و وقتي پرونده اعمال به محضر ايشان برده ميشود، از ما دلگير ميگردد.
قدم دوم انجام وظيفه است، بهترين راه نزديكي به آن حضرت و جلب رضايت ايشان، اين است كه هر كس هر شغل و وظيفهاي كه دارد، آن را به دقت و سلامت انجام دهد. شما كه محصل هستيد، بهترين كار تلاش و درس خواندن عميق و صحيح است، كسي كه وظيفه خود را ترك كند يا ناقص انجام دهد و در عوض آن بخواهد كار نيك ديگري انجام دهد، راهي كج رفته است.
قدم بعدي ايجاد ارتباط معنوي با امام است؛ يعني، بكوشيم هميشه به ياد امام زمان(علیه السلام)باشيم صبح را با دعاي عهد شروع كنيم، در نمازهايمان براي آن حضرت دعا كنيم، دعاي فرج را در هر فرصتي بخوانيم. دعاي ندبه، زيارت آل ياسين و دعاهاي ديگر را با توجه به معنا و حضور قلب بخوانيم، صدقه دادن براي سلامتي ايشان، زيارت از طرف ايشان و دعا براي سلامتي و تعجيل فرج آن حضرت، شركت در مراسم منسوب به ايشان و ... راههاي ايجاد ارتباط معنوي با امام است و ميتوان بعد از مدتي آثار بسيار مثبت آن را ديد و اين خود نشان دوست داشتن امام است. اما باز تاكيد ميشود همه اين كارها بعد از ترك گناه و عمل به وظيفه و نقش خويش در جامعه و خانواده اثر بخش است؛ وگرنه پوستي بي مغز و خاصيت خواهد بود.
پرسش: انتظار چيست و متنظر واقعي کيست؟
پاسخ: حقيقت انتظار آن است كه انسان منتظر و چشم به راه، خود و محيطش را براي آمدن منتظر و منجي موعود آماده كند. اين آمادگي بسته به فرد مورد انتظار، معنا و ارزش مييابد. براي مثال كسي كه انتظار زائر بيت الله را ميكشد و مسافر او از سفر مكه ميآيد، طبعا معناي انتظار براي او اين است كه خانه را مرتب كند و وسايل پذيرايي را فراهم سازد و... ، منتظر امام زمان(علیه السلام)نيز به كسي گفته ميشود كه خود را براي آمدن چنين بزرگ مردي آماده كند. و طبيعي است كه بايد خود را در گروه بندگان صالح قرار دهد، دين را در زندگي خود جاري سازد و ديگران و محيط را براي آمدنش مهيا كند. از اين رو انتظار فرج بنا بر فرمايش پيامبر(صلی الله علیه وآله)افضل اعمال است. و هر كس تلاش دروني او براي عبادت و عبوديت و كوشش بيروني او براي زمينه سازي و جهت دهي مردم و محيط بيشتر باشد، موفق تر است.
پرسش: بستر ها و راه های گسترش فرهنگ مهدوی چیست ؟
پاسخ: مهدويت اعتقادي حركت آفرين، اميد بخش، نشاط آور و باعث تلاش مضاعف در زندگي است. يأس و نوميدي، خستگي و پوچ گرايي در آن راه ندارد.
فرهنگ مهدويت دو نوع رابطه ايجاد ميكند رابطهاي با خود و رابطهاي با اجتماع.
الف. رابطه شخصي:
يعني ايجاد انگيزه براي زندگي بهينه و هدفمند و تلاش براي رسيدن به سعادت در دنيا و آخرت. فرهنگ مهدويت ميتواند انسان را از پوچي و گمراهي نجات دهد زيرا اميد به آيندهاي روشن، شك و ترديد در اصل زندگي را زايل ساخته و او را به حركت در مسير واميدارد.
اين فرهنگ قدرت تفكر در خود را افزايش داده انسان را به خود شناسي رهنمون ميسازد. هم چنين او را در مقابل سختيها مقاوم ساخته، آماده پذيرش خطرات زندگي ميكند زيرا آينده براي او ابهامي ندارد «انسان مهدوي لحظات زندگي خود را در راه رضايت مهدي(علیه السلام)هزينه ميكند و نهايت تلاش خود را براي تحقق عدالت در گفتار، رفتار و اخلاق خويش به كار ميبندد.
اين گوشهاي از تأثير «فرهنگ مهدويت» در انسان است.
ب. رابطهي اجتماعي:
اين رابطه در ابعاد مختلف كاربرد پيدا ميكند:
1. رابطه با جامعه خانواده؛
2. رابطه با جامعه محل سكونت؛
3. رابطه با جامعه محل كار؛
4. رابطه با جامعه شهري؛
5. رابطه با جامعه كشوري؛
6. رابطه با جامعه جهاني.
1. فرهنگ مهدوي در خانواده:
رابطه فرد با خانواده بسيار اساسي و تعيين كننده است. اگر فرهنگ خانواده بر اساس تفكر مهدوي شكل بگيرد و افراد خانواده، خصوصا مديريت سياسي آن؛ يعني پدر و مديريت تربيتي آن يعني مادر سعي در حاكميت فرهنگ مهدوي در خانواده داشته باشند، آرامش و سعادت را براي خود به ارمغان ميآورند. البته تحقق اين راهكار بايد با طرح و برنامه همراه باشد. برنامههاي عبادي، تفريحي و فرهنگي در خانواده؛ همه بايد بگونهاي باشد كه ياد حضرت مهدي(علیه السلام)را در محيط خانه زنده كند و ولايت آن حضرت را بر رفتارها حاكم سازد. مثلا مجالس دعاي ندبه، توسل، ختم قرآن بايد با توجه خاص به فرهنگ مهدوي در خانواده برگزار شود. رفتن به زيارتگاه يا مسجد جمكران نيز با برنامه ريزي خاص و به صورت خانوادگي و نه بر اساس عادتها انجام گيرد. برنامههاي ويژه براي به روز شدن ياد مهدي(علیه السلام)در خانوادهها بايد در دستور كار مديريت خانه قرار گيرد مثلا توجه به درس و فر اگيري علوم، ورزش كردن، صله رحم، كمك به ديگران و در جهت قرب به امام زمان(ع) و كسب رضايت او.
2. فرهنگ مهدوي در محل سكونت:
انسان منتظر وظيفه دارد در محل زندگي خويش فرهنگ مهدويت را حاكم سازد. امروزه كه جوامع از بافت كوچك سنتي به بافت بزرگ اجتماعي تبديل شده است چنين اهدافي بايد از طريق طرح و برنامه و به صورت نظام مند و سيستمي انجام شود تا بتواند بهترين تأثير را بر جاي گذارد.
شايد يك منتظر مهدوي با تلاش فردي خود در محل سكونت، بتواند تأثيرات كوتاه و مقطعي ايجاد نمايد اما اين كافي نيست و چه بسا در دراز مدت به فراموشي و يا مقابله شخصي ديگران منتهي شود.
راه بهينه ايجاد، «ستاد فرهنگ مهدوي» در محل، با مشورت و همكاري ساير افراد و ايجاد و حاكم ساختن اين فرهنگ بين افراد براي دراز مدت است. به عنوان مثال با مشورت دوستان نزديك و راهكارهاي تبليغي ويژه، رعايت نوبت در خريد را حتي نسبت به كودكان به صورت رسم و فرهنگ عمومي در محل در آورند. اين ميتواند نمونهاي زنده براي توجه دائمي اهالي، به اجراي عدالت كامل در جوامع باشد كه از اهداف حكومت جهاني حضرت مهدي(علیه السلام)است.
3. فرهنگ مهدوي در محل كار:
اين راهكار بايد اول از خود فرد شروع شود. يعني در نوع برخورد با محيط و نوع مسئوليتي كه به عهده دارد و تعامل با افراد در محل كار، رعايت فرهنگ مهدوي ضروري است.
انسان منتظر در محل كار خويش بايد نمونهاي از فرهنگ مهدوي را با رفتار خويش ارائه دهد.
در مرحله بعد بايد در افراد محيط كار خودش تاثير گذاري كرده؛ در آن محيط فرهنگ مهدوي را به صورت عمومي گسترش دهد. اگر چنين كا ها ري عملي شود به مرور زمان نهادهاي يك جامعه مهدوي خواهد شد و تأثير بسياري در حاكميت اين فرهنگ به عنوان الگوي اجتماعي ـ سياسي خواهد داشت.
4. فرهنگ مهدوي در جامعه شهري:
مسئولاني كه مديريت شهري را به عهده دارند در حاكميت فرهنگ مهدوي در شهر نقش اساسي را دارند اگر مثلا مديريت شهري راهكارهايي را براي اجراي عدالت در سطح شهر برنامه ريزي كرده اجرا نمايد، تاثير بسزايي در حاكميت اين فرهنگ و تعميق فرهنگ مهدوي در جامعه شهري خواهد داشت.
5. فرهنگ مهدوي در كشور:
مديريت سياسي كشور ميتواند با سوق دادن طرحها به سوي حاكميت فرهنگ مهدوي و اجراي عدالت قدمهاي مؤثري در اين راستا بردارد. اگر اجراي عدالت مهدوي در دستور كار سياستمداران كشور قرار گيرد، با اجراي برنامههاي مردم جامعه، بوي دل انگيز و مسرت بخش «عدالت مهدوي» را استشمام خواهند كرد. البته لازمه اين مهم تثبيت و تعميق فرهنگ مهدوي در تفكر و اعتقاد سياستمداران كشور است.
6. فرهنگ مهدوي در جهان:
افرادي كه داراي تفكر مهدوي هستند ميتوانند در زمينههاي فرهنگي، سياسي و تربيتي به فراخور مسئوليت خود و بسترهاي فعاليت اجتماعي خويش در ساير كشورها اين فرهنگ را صادر نمايند و زمينه اقبال عمومي و جهاني به سوي عدالت كامل و نهايي را در جهان فراهم نمايند.
براي گسترش «فرهنگ مهدوي» راهكارهاي زير ميتواند قابل اجرا باشد:
1. گسترش مطالعات در زمينه شناخت حضرت مهدي(علیه السلام)و شبهه شناسي و تعميق اعتقاد و مهدويت؛
2. سوق دادن فعاليتهاي فرهنگي به سوي اين موضوع از قبيل پاياننامههاي حوزوي و دانشگاهي و برقراري كرسيهاي تدريس در حوزه و دانشگاه و نيز برگزاري مجالس عمومي و سمينارهاي فرهنگي در زمينه بهينهسازي فرهنگ مهدويت در جامعه.
3. دشمن شناسي و ايجاد پايگاههاي سياسي ـ فرهنگي براي مقابله با نقشههاي مهدي ستيز در سطح جامعه شهري، كشوري و جهاني.
4. آموزش پايهاي از مهد كودك تا دورههاي تحصيلي تكميلي در زمينه فرهنگ مهدوي؛
5. ايجاد نهضت نرمافزاري براي توليد برنامه در جهت توسعه و گسترش فرهنگ مهدويت در كشور و جهان.
6. برنامهريزي در جهت توليد برنامه تلويزيوني و سينمايي و سوق دادن حركت صدا و سيما به سوي زنده نگه داشتن فرهنگ مهدويت در بين مخاطبان؛
7. توليد و چاپ كتابهاي مفيد در سطوح مختلف سني و انتشار آن در جامعه؛
8. برگزاري نمايشگاههايي در زمينههاي مختلف براي تعميق فرهنگ مهدويت در جامعه مانند نمايشگاه كتاب در محله، شهر، ادارات، مدارس و مكانهاي ويژه مانند جمكران، نمايشگاه عكس، هنرهاي دستي، نقاشي و غيره؛
9. ايجاد كتابخانههاي تخصصي مهدويت در حوزه دانشگاه و مكانهاي ويژه؛
10. ايجاد مراكز تخصصي آموزشي ـ پژوهشي در مورد گسترش فرهنگ مهدويت.
براي آگاهي بيشتر به اين منابع مراجعه شود: مجله انتظار شماره 1و 2 و 12.
پرسش: چطور مي توانيم زمينه ساز ظهور حضرت مهدي باشيم؟
پاسخ: توجه به گزينههاي زير مطلوب است:
ـ بالا بودن سطح معرفي در خود و افراد مرتبط، نسبت به جايگاه امام عصر(علیه السلام)مخصوصا افراد خانواده؛
ـ فعاليت خود را در محيط كار و خانه متناسب به خواست حضرت قرار دادن. براي دستيابي به اين مهم بايد موازين شرعي رعايت شود.
ـ برپايي مراسم به نام حضرت با برنامههاي صحيح كه به بالابردن معرفت و روحيه ديني كمك كند.
ـ استفاده از راهكار دعا و زيارت هم چون دعاي عهد، زيارت آل يس؛
ـ كمك به مردم و حل مشكلات آنان با عنوان امام مهدي(علیه السلام)؛
ـ حضور در فعاليتهايي كه به نام حضرت ميباشد، البته به شرطي كه انحراف در آن نباشد؛
ـ ايجاد تشكلهاي مربوط به امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف).
پرسش: چگونه مي توان حضور امام زمان را درک کرد؟
پاسخ: قدم اول كسب معرفت نسبت به جايگاه ائمه و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)است. در روايتي از ابونصر طريف نقل شده است: "بر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)[در ايام كودكي ايشان] وارد شدم. فرمود: مرا ميشناسي؟ گفتم: آري؛ فرمود: من كيستم؟ گفتم: شما آقاي من و فرزند آقاي من هستيد. فرمود: از اين نپرسيدم، عرض كردم: فداي شما شوم! خودتان بيان كنيد. فرمود: من خاتم اوصيا هستم و خداوند به واسطه من بلا را از اهلم و شيعيان رفع ميكند" (بحار الانوار، ج 52، ص30).
زيارت جامعه كبيره در اواخر مفاتيح الجنان آمده در اين زمينه منبع خوبي است.
پس از معرفت، ايمان و پذيرش اين عقيده است؛ چرا كه فردي كه به امري عقيده نداشته باشد، در راستاي آن فعاليت نميكند. ايمان به خدا و معارف دين لازمه حركت است.
مرحله بعد آن است كه آدمي به وظايف ديني (انجام واجبات و ترك محرمات و پرهيز از گناهان) اهتمام ورزد و به نماز اول وقت توجه داشته باشد؛زيرا حقيقت انسان بندگي و عبوديت خدا است و راه بندگي؛ نيز عبادت است: "وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ" (ذاريات، 56). بنابراين خداوند ايمان را در كنار عمل صالح قرار داده است. در سوره "عصر" پس از آن كه سخن از خسران و زيان كار بودن انسان به ميان آورد، ميگويد: "الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ" و وقتي ميخواهد وعده خلافت و حكومت روي زمين را به مؤمنان بدهد، ميفرمايد: "وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ"(نور، آيه 55) و سر انجام زمين را براي عباد صالح ميداند: "يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ" (انبيا، آيه 105).
عمل صالح و توبه باعث طهارت و نورانيت دل شده و آيينه دل آمادگي پيدا ميكند تا انوار الهي را در خود جلوهگر كند و خود را در محضر خدا و امام بداند.
البته در كنار انجام وظايف، لازم است آدمي دست به توسل بردارد و از خداوند به واسطه ائمه(علیه السلام)براي كسب معرفت و درك بالاتر مدد بگيرد: "وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ" (مائده، آيه 35).
پرسش: چگونه مي توانيم عشق و علاقه خود را به حضرت بيشتر کنييم ؟
پاسخ: توجه به سه نكته و مطلب در ازدياد علاقه انسان به امام عصر(علیه السلام)تأثير دارد:
الف. بالابردن سطح معرفت پيرامون حقيقت امامت و جايگاه امام در نظام هستي و نقش او در زندگي انسان.
ب. توجه به وظايف ديني كه همان انجام واجبات و ترك محرمات است. عمل به دستورات دين باعث طهارت نفس شده و توجه امام را به قلب آدمي بيشتر ميكند.
ج. ياد كردن امام در اوقات مختلف؛ عهد و پيمان بستن با او هر روز صبح با خواندن دعاي عهد، صلوات فرستادن براي سلامتي و فرج ايشان، زنده كردن نام حضرت در محافل و مجالس و تلاش براي زمينه سازي امر ظهور.
پرسش: راه و رسم مهدي زيستن چیست ؟
پاسخ: راه و رسم مهدي زيستن، همان عمل به وظايف ديني است. امام مهدي(علیه السلام)راهنماي مردم به سوي دين است. او مي آيد تا دين را به صورت کامل و واقعي در زندگي مردم و در جامعه اجرا کند. بنابراين اگر کسي بخواهد روش و رفتار مهدوي داشته باشد، بايد بکوشد به اوامر و دستورات دين توجه کند و آن چه را که خداوند از او مي خواهد انجام دهد. شما به عنوان محصل، بايد در درس نيز کوشا باشيد. تا هر کس شما را ببيند، بداند انسان عاشق مهدوي، بي سواد و جاهل نيست؛ بلکه اهل علم و فضيلت است. آن حضرت نيز دوست دارد کسي است که در جهالت باقي نماند و در تحصيل علم تمام تلاش خود را به کار بگيرد.
چنين فردي (متدين عالم) ميتواند خدمت گزار خوبي براي مردم باشدو با خدماتش مردم را عاشق دين و امام زمان بکند.
پرسش: راهکارهاي ترويج فرهنگ مهدويت در خانواده ها چيست؟
پاسخ: مهدويت اعتقادي حركت آفرين، اميد بخش، نشاط آور و باعث تلاش مضاعف در زندگي است. يأس و نوميدي، خستگي و پوچ گرايي در آن راه ندارد.
فرهنگ مهدويت دو نوع رابطه ايجاد ميكند رابطهاي با خود و رابطهاي با اجتماع.
الف. رابطه شخصي:
يعني ايجاد انگيزه براي زندگي بهينه و هدفمند و تلاش براي رسيدن به سعادت در دنيا و آخرت. فرهنگ مهدويت ميتواند انسان را از پوچي و گمراهي نجات دهد زيرا اميد به آيندهاي روشن، شك و ترديد در اصل زندگي را زايل ساخته و او را به حركت در مسير واميدارد.
اين فرهنگ قدرت تفكر در خود را افزايش داده انسان را به خود شناسي رهنمون ميسازد. هم چنين او را در مقابل سختيها مقاوم ساخته، آماده پذيرش خطرات زندگي ميكند زيرا آينده براي او ابهامي ندارد «انسان مهدوي لحظات زندگي خود را در راه رضايت مهدي(علیه السلام)هزينه ميكند و نهايت تلاش خود را براي تحقق عدالت در گفتار، رفتار و اخلاق خويش به كار ميبندد.
اين گوشهاي از تأثير «فرهنگ مهدويت» در انسان است.
ب. رابطهي اجتماعي:
اين رابطه در ابعاد مختلف كاربرد پيدا ميكند:
1. رابطه با جامعه خانواده؛
2. رابطه با جامعه محل سكونت؛
3. رابطه با جامعه محل كار؛
4. رابطه با جامعه شهري؛
5. رابطه با جامعه كشوري؛
6. رابطه با جامعه جهاني.
1. فرهنگ مهدوي در خانواده:
رابطه فرد با خانواده بسيار اساسي و تعيين كننده است. اگر فرهنگ خانواده بر اساس تفكر مهدوي شكل بگيرد و افراد خانواده، خصوصا مديريت سياسي آن؛ يعني پدر و مديريت تربيتي آن يعني مادر سعي در حاكميت فرهنگ مهدوي در خانواده داشته باشند، آرامش و سعادت را براي خود به ارمغان ميآورند. البته تحقق اين راهكار بايد با طرح و برنامه همراه باشد. برنامههاي عبادي، تفريحي و فرهنگي در خانواده؛ همه بايد بگونهاي باشد كه ياد حضرت مهدي(علیه السلام)را در محيط خانه زنده كند و ولايت آن حضرت را بر رفتارها حاكم سازد. مثلا مجالس دعاي ندبه، توسل، ختم قرآن بايد با توجه خاص به فرهنگ مهدوي در خانواده برگزار شود. رفتن به زيارتگاه يا مسجد جمكران نيز با برنامه ريزي خاص و به صورت خانوادگي و نه بر اساس عادتها انجام گيرد. برنامههاي ويژه براي به روز شدن ياد مهدي(علیه السلام)در خانوادهها بايد در دستور كار مديريت خانه قرار گيرد مثلا توجه به درس و فر اگيري علوم، ورزش كردن، صله رحم، كمك به ديگران و در جهت قرب به امام زمان(علیه السلام)و كسب رضايت او.
2. فرهنگ مهدوي در محل سكونت:
انسان منتظر وظيفه دارد در محل زندگي خويش فرهنگ مهدويت را حاكم سازد. امروزه كه جوامع از بافت كوچك سنتي به بافت بزرگ اجتماعي تبديل شده است چنين اهدافي بايد از طريق طرح و برنامه و به صورت نظام مند و سيستمي انجام شود تا بتواند بهترين تأثير را بر جاي گذارد.
شايد يك منتظر مهدوي با تلاش فردي خود در محل سكونت، بتواند تأثيرات كوتاه و مقطعي ايجاد نمايد اما اين كافي نيست و چه بسا در دراز مدت به فراموشي و يا مقابله شخصي ديگران منتهي شود.
راه بهينه ايجاد، «ستاد فرهنگ مهدوي» در محل، با مشورت و همكاري ساير افراد و ايجاد و حاكم ساختن اين فرهنگ بين افراد براي دراز مدت است. به عنوان مثال با مشورت دوستان نزديك و راهكارهاي تبليغي ويژه، رعايت نوبت در خريد را حتي نسبت به كودكان به صورت رسم و فرهنگ عمومي در محل در آورند. اين ميتواند نمونهاي زنده براي توجه دائمي اهالي، به اجراي عدالت كامل در جوامع باشد كه از اهداف حكومت جهاني حضرت مهدي(علیه السلام)است.
3. فرهنگ مهدوي در محل كار:
اين راهكار بايد اول از خود فرد شروع شود. يعني در نوع برخورد با محيط و نوع مسئوليتي كه به عهده دارد و تعامل با افراد در محل كار، رعايت فرهنگ مهدوي ضروري است.
انسان منتظر در محل كار خويش بايد نمونهاي از فرهنگ مهدوي را با رفتار خويش ارائه دهد.
در مرحله بعد بايد در افراد محيط كار خودش تاثير گذاري كرده؛ در آن محيط فرهنگ مهدوي را به صورت عمومي گسترش دهد. اگر چنين كا هاري عملي شود به مرور زمان نهادهاي يك جامعه مهدوي خواهد شد و تأثير بسياري در حاكميت اين فرهنگ به عنوان الگوي اجتماعي ـ سياسي خواهد داشت.
4. فرهنگ مهدوي در جامعه شهري:
مسئولاني كه مديريت شهري را به عهده دارند در حاكميت فرهنگ مهدوي در شهر نقش اساسي را دارند اگر مثلا مديريت شهري راهكارهايي را براي اجراي عدالت در سطح شهر برنامه ريزي كرده اجرا نمايد، تاثير بسزايي در حاكميت اين فرهنگ و تعميق فرهنگ مهدوي در جامعه شهري خواهد داشت.
5. فرهنگ مهدوي در كشور:
مديريت سياسي كشور ميتواند با سوق دادن طرحها به سوي حاكميت فرهنگ مهدوي و اجراي عدالت قدمهاي مؤثري در اين راستا بردارد. اگر اجراي عدالت مهدوي در دستور كار سياستمداران كشور قرار گيرد، با اجراي برنامههاي مردم جامعه، بوي دل انگيز و مسرت بخش «عدالت مهدوي» را استشمام خواهند كرد. البته لازمه اين مهم تثبيت و تعميق فرهنگ مهدوي در تفكر و اعتقاد سياستمداران كشور است.
6. فرهنگ مهدوي در جهان:
افرادي كه داراي تفكر مهدوي هستند ميتوانند در زمينههاي فرهنگي، سياسي و تربيتي به فراخور مسئوليت خود و بسترهاي فعاليت اجتماعي خويش در ساير كشورها اين فرهنگ را صادر نمايند و زمينه اقبال عمومي و جهاني به سوي عدالت كامل و نهايي را در جهان فراهم نمايند.
براي گسترش «فرهنگ مهدوي» راهكارهاي زير ميتواند قابل اجرا باشد:
1. گسترش مطالعات در زمينه شناخت حضرت مهدي(علیه السلام)و شبهه شناسي و تعميق اعتقاد و مهدويت؛
2. سوق دادن فعاليتهاي فرهنگي به سوي اين موضوع از قبيل پاياننامههاي حوزوي و دانشگاهي و برقراري كرسيهاي تدريس در حوزه و دانشگاه و نيز برگزاري مجالس عمومي و سمينارهاي فرهنگي در زمينه بهينهسازي فرهنگ مهدويت در جامعه.
3. دشمن شناسي و ايجاد پايگاههاي سياسي ـ فرهنگي براي مقابله با نقشههاي مهدي ستيز در سطح جامعه شهري، كشوري و جهاني.
4. آموزش پايهاي از مهد كودك تا دورههاي تحصيلي تكميلي در زمينه فرهنگ مهدوي؛
5. ايجاد نهضت نرمافزاري براي توليد برنامه در جهت توسعه و گسترش فرهنگ مهدويت در كشور و جهان.
6. برنامهريزي در جهت توليد برنامه تلويزيوني و سينمايي و سوق دادن حركت صدا و سيما به سوي زنده نگه داشتن فرهنگ مهدويت در بين مخاطبان؛
7. توليد و چاپ كتابهاي مفيد در سطوح مختلف سني و انتشار آن در جامعه؛
8. برگزاري نمايشگاههايي در زمينههاي مختلف براي تعميق فرهنگ مهدويت در جامعه مانند نمايشگاه كتاب در محله، شهر، ادارات، مدارس و مكانهاي ويژه مانند جمكران، نمايشگاه عكس، هنرهاي دستي، نقاشي و غيره؛
9. ايجاد كتابخانههاي تخصصي مهدويت در حوزه دانشگاه و مكانهاي ويژه؛
10. ايجاد مراكز تخصصي آموزشي ـ پژوهشي در مورد گسترش فرهنگ مهدويت.
براي آگاهي بيشتر به اين منابع مراجعه شود: مجله انتظار شماره 1و 2 و 12.
پرسش: عشق به امام مهدي چگونه بايد باشد؟ آيا صرف محبت کافي است؟
پاسخ: گام آغازين در اين زمينه، آن است كه معرفت و شناخت صحيحي نسبت به امام زمان و سيره او در دوران غيبت و ظهور پيدا كنيد. گويا شما امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)را فردي ميدانيد كه با ظهورش، شمشير انتقام بر ميكشد و تبهكاران را از بين ميبرد و ديگر هيچ!! در حالي كه بايد بدانيد امام "طبيب" است. او ادامه دهنده حركتي است كه حضرت زهرا(سلام الله علیها)و امام حسين(علیه السلام)و ساير پيشوايان معصوم(علیهم السلام)آن را شروع كردند. اينان نور واحدياند كه هر كدام طبق وظيفهاي كه خداوند بر عهده آنان گذاشته است، انجام وظيفه ميكنند حقيقت وظايف آنان، سوق دادن مردم به سمت "تعالي و كمال" است.
اين كه فرموديد، حب حضرت زهرا و امام حسين(علیه السلام)بيشتر در دل شما است، اين بدان جهت است كه بعد عاطفي انسان با شنيدن مصايب آنان بيشتر تحريك ميشود و اين درست هم ميباشد. ما از زماني كه خود را شناخته و با اطراف خود آشنا شدهايم، اين دو بزرگوار و فداكاري آنان را بيشتر شنيده و سوختهايم. به علاوه آنكه خداوند نيز حرارتي از حركت اينان در قلوب مردم قرار داده است و لذا انسان احساس ارتباط بيشتري ميكند.
نكته ديگر اين كه نگاه شما به دنيا، امتحانات الهي، زندگي و ظهور، بايد تصحيح شود. دنيا محل راحتي نيست؛ بلكه جاي تلاش و پشت سر گذاشتن امتحانات است. زندگي آدمي در هر مرحله و دورهاي، همراه با امتحانات متعدد الهي است. دوره ظهور نيز مرحلهاي ديگر از زندگي بشر و امتحانات الهي است. دوستي و نگاه شما نسبت به حضرت و ظهور آن بزرگوار، ابتدايي و ناقص است(و اين به علت معرفت ناقص است) كه اين بايد تصحيح شود. شما بايد بدانيد امام زمان(علیه السلام)، واسطه فيض الهي است و حقيقت زندگي با ايشان معنا مييابد. الطاف و عنايات او ـ چه در دوران غيبت و چه در ظهور ـ به صورتهاي مختلف به ما ميرسد. آن بزرگوار در نامهاي به شيخ مفيد نوشت "ما در مراعات احوال شما كوتاهي نميكنيم و شما را از ياد نبردهايم؛ وگرنه دشمنان شما را نابود ميكردند" (ر.ك. مير مهر، سيد مسعود پور سيد آقايي) البته در كنار اينها، بايد از خدا مدد خواست و با توبه از گناهان و درخواست عنايت و معرفت بيشتر از خدا دعا كرد كه ارتباط قلبي و محبت انسان به امام روز افزون شود.
پرسش: ما در زمان غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)چه وظیفه ای داریم چون بعضی از اطرافیان ما را مسخره می کنند ، چگونه با آنها برخورد کنیم ؟
پاسخ: ما بايد به وظايف يك انسان منتظر پايبند باشيم، و در برخورد با ديگران اولا سعي كنيم برخورد و رفتار اسلامي داشته باشيم، ثانيا اگر توانايي گفتگو داريم با بحث و گفتگو به صورت صحيح مباحث امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)را بررسي كنيم و الا از افراد مطلع مدد بگيريم. ما نبايد به خاطر تمسخر ديگران كه معمولا از روي جهل است خود دچار انحراف در فكر يا عمل شويم، بلكه بايد از خدا كمك بخواهيم و بر او توكل كنيم و آن چه در توان داريم براي زنده كردن نام و ياد و معرفت امام زمان(ع) به صورت صحيح تلاش كنيم.
پرسش: منتظر امام چگونه بايد باشد تا مورد رضايت حضرت قرار گيرد؟
پاسخ: رضايت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)همان رضايت خدا است؛ بنابراين اگر ما خداوند را از خود راضي و خشنود ساختيم قطعا امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)نيز از ما راضي و خشنود خواهد شد. در اين زمينه به سه وظيفه مهم اشاره ميشود:
الف. انجام دادن اوامر الهي که شامل عمل به واجبات و ترک محرمات مي شود. يک شيعه واقعي بايد مطيع امر خدا بوده و به وظايف ديني و شرعي خود عمل كند و به آن اهتمام جدي داشته باشد. در اينجا نماز جايگاه ويژهاي در ميان اعمال و وظايف ديني دارد.
ب. خدمت به مردم صادقانه و در راستاي رضايت خداوند؛ يعني، تا آنجا که ممکن است انسان بايد با رعايت موازين شرعي به ديگران کمک کند.
ج. زمينه سازي براي ظهور؛ يعني، که يکي از شرايط تحقق امر ظهور آن است که مردم آمادگي پذيرش را داشته و واقعا خواستار ظهور امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)باشند. از اين رو يکي از وظايف مهم دوستداران امام و منتظران واقعي اين است که در امر زمينه سازي شرکت كنند و در حد توان، هم خود با حضرت آشنا شوند و هم ديگران را آشنا سازند تا جهان براي ظهور آماده شود. حضرت در نامه اي به شيخ مفيد نوشته است: "اگر شيعيان ما ـ که خداوند آنها را بر اطاعتش موفق بدارد ـ در وفاي به عهدي که بسته بودند(پيروي از امام) اجتماع کنند، هر آينه ديدار ما به تاخير نمي افتد".(بحار الانوار، ج53، ص176).
منبع: www.imammahdi-s.com الف