دغدغه های خرید برای سال تحصیلی جدید
نويسنده: توانگر
سلیقههای کارتونی خریدهای فانتزی
از کنار جعبه های بزرگ حاوی مداد رنگی ۲۴ تایی که می گذرم، صدای یک دانش آموز دبستانی را می شنوم ، از مادرش می پرسد: مامان، کدوم یکی را بردارم؟
واقعا انتخاب جنس با کیفیت و به اصطلاح بادوام از میان این سفره رنگی انتخاب ها کار بسیار دشواری است. وقتی به ردیف دفترهای فانتزی با عکس باربی، اسپایدرمن، گارفیلد و... چشم می دوزم، از خودم سوال می کنم: یعنی واردات این همه لوازم التحریر با انواع و اقسام مارک های مختلف در این دامنه وسیع ضروری است؟
به دو دهه پیش برمی گردم. در بسیاری از نقاط کشور از جمله جنوب کلاس ها به ساده ترین شکل ممکن برگزار می شدند. به جرئت می توان نوشت که حتی داشتن یک کیف برای حمل کتاب و دفتر وسیله ای تجملاتی به حساب می آمد. اغلب بچه ها دور کتاب هایشان را با ریسمانی محکم می بستند و یا در یک پلاستیک بزرگ که سوغات بسته بندی کالاهای خارجی بود، وسایلشان را حمل می کردند. مهم این بود که همه یک دست بودند. شرایط جنگ و ساده زیستی بر فضای جامعه حاکم بود. شاید خیلی از خانواده ها می توانستند برای فرزندشان کیف تهیه کنند، اما ترجیح می دادند مثل بقیه رفتار کنند. روزهایی را که مداد جادویی های بزرگ با سر مدادی عروسکی مد شده بود و از برنامه های دیدنی برنامه کودک بود به خاطر می آورید؟ خجالت می کشیدیم این لوازم التحریر متفاوت را به مدرسه ببریم و به همکلاسی هایمان نشان دهیم. مادرم می گفت: «کاری نکنی بچه های دیگر حسرت بخورند!» مداد جادویی فقط برای نوشتن مشق های خانه بود.
خرید به سلیقه بچه ها
مادر در حالی که یکی از آنها را برمی دارد با خنده می گوید: «یک وقت خیال نکنید به خاطر
چشم و هم چشمی این دفترها را برایش می خرم، فقط به خاطر جذابیت رنگ و شکل شان است تا دخترم سرذوق بیاید.»
این خانم خانه دار با اشاره به این که اگر خانواده ها لوازم التحریر را جینی (۱۲تایی) تهیه کنند بسیار با صرفه است، باورق زدن خاطراتش می گوید: «زمانی که من دانش آموز بودم، پدرم برای ما دفتر و خودکار از تعاونی اداره اش تهیه می کرد. ما در انتخاب شکل، رنگ و نوع لوازم التحریر هیچ دخالتی نداشتیم، اما نسل امروز هیچ چیز را بدون اعمال سلیقه نمی پذیرد.»
پرورش بچه ها با پدیده مصرف گرایی!
الان شما شاهد خرید یک خانواده از قشر کارگری بودید. به آنها ۵ تا ۶ هزار تومان تخفیف دادم. این جا خریدار بچه ها هستند. چه کسی دلش اجازه می دهد که دل این بچه ها بشکند؟ همین که لبخندشان را می بینم، احساس شادی می کنم.
از این فروشنده سوال می کنم: فانتزی ترین مدل خودکار و دفترهایتان کدام است؟ وی پاسخ می دهد: «خودکار ژاپنی ۵۰۰۰ تومان و دفتر سیمی پاپکو ۲۰۰ برگ به قیمت ۵۵۰۰ تومان دارم، اما به جرئت می گویم که به ازای هر ۱۰۰ دفتر معمولی که می فروشم شاید یک دفتر فانتزی خریداری شود. خودتان هم می بینید که بیشتر از ۵، ۶ نمونه دفتر فانتزی در ویترین مغازه آن هم برای مشتری خاص ندارم.»
این فروشنده که یک تحصیل کرده قدیمی در رشته الکترونیک از دانشگاه شیراز است، می گوید: «به خاطر بیماری ریوی که دارم، نمی توانم لحیم کاری داشته باشم به همین دلیل مدتهاست که جذب این صنف شده ام. وقتی من مدرسه می رفتم، بیش از یک نوع دفتر و یک نوع خودکار نبود. تا دفتر اول کاملاً تمام نمی شد، دفتر دوم را نمی خریدند، اما نسل امروز کاملاً مصرف گرا و تنوع طلب بار آمده است. این شیوه درست نیست ، چون یک روز همین نسل پدر و مادر می شوند و فرزندانشان نیازهای بیشتری مطالبه می کنند.»
تولیدات داخلی مهجور مانده اند
۹۰ درصد کارهایی که در بازار می بینید، چینی هستند. البته جنس چینی درجه یک، دو و سه هم دارد. خیلی از فروشندگان جنس ایرانی و چینی را به اسم جنس کره ای می فروشند که صحت ندارد.
وی ادامه می دهد:«کوله ایرانی جنس خوب ۶ تا ۷ هزار تومان است، اما تولیدکننده روی جنس تولیدی اش مارک های غربی می چسباند تا به عنوان جنس خارجی به مشتری عرضه شود. اتفاقاً جنس کوله های ایرانی به مراتب بهتر از کوله های چینی است، اما تحت فشار سلیقه مشتری تولیدکننده ناچار می شود جنس ایرانی را به اسم جنس خارجی بفروشد!
پارسال یک تعداد کوله ایرانی فروختم، در حسرت ماندم که یکی از خریداران پس از مدتی بیاید و بگوید زیپش خراب شده و یا بندش دوام نداشت.»
این فروشنده با اشاره به این که در مورد اجناس چینی هیچ تولیدکننده یا فروشنده ای نمی تواند مارک را عوض کند و فقط زبانی مثلاً گفته می شود این کوله کار کشور دیگری است، وی مثالی می زند و می گوید:«یک خانم مشتری کیف برزنتی بود. اول قیمت را و سپس کشور تولیدکننده محصول را پرسید. گفتم: چین.
و او بلافاصله از مغازه خارج شد. چون روزه بودم توانش را نداشتم برای او توضیح دهم اغلب کارها در بازار چینی هستند. شاید همین مشتری مشابه همین کیف برزنتی را در پاساژ دیگری به اسم جنس کشور دیگر چندین برابر قیمت واقعی بخرد و اصلاً متوجه نشود کار چینی است.»
سایه واردات بر سر اجناس بی کیفیت
از آن طرف هر ساله مالیات ها ۲۰ درصد افزوده می شوند، شهرداری عوارض می گیرد، قرار است سوبسیدها را بردارند! چاره چیست؟ این جا در این راسته همه با هم رقابت دارند و کسی بیشتر می فروشد که اجناس بیشتر با رنگ و لعاب مختلفی عرضه کند.»
این فروشنده از تجملگرایی برخی خانواده ها در خرید لوازم التحریر گلایه می کند و ادامه می دهد:«وقتی تلویزیون با برنامه هایش تجمل گرایی را تبلیغ می کند، چطور باید انتظار داشته باشیم که فرزندانمان طوری مصرف کنند که ما در سن آنها توقع داشته ایم.
به نظر من باید از طریق رسانه ها سلیقه ها را هدایت کرد.»
وی در تکمیل صحبت هایش می گوید:«برخی مشتری ها برای خرید عروسک های خارجی با رضایت خاطر حاضرند ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان هزینه کنند اما برای خرید اقلام تحصیل بچه ها چانه زنی می کنند! این قبیل کج سلیقگی ها در خرید باید اصلاح شود.»
محمد تائبی باسابقه ۳۰ ساله در صنف لوازم التحریر نیز می گوید:«انواع مارک خودکار، مداد، مدادرنگی، پاکن و ... در بازار موجود است، این در حالی است که هر ساله ۷ درصد از جمعیت دانش آموزان کم می شود. آیا زمان آن نرسیده دامنه واردات لوازم التحریر خارجی را کاهش دهیم؟»
تائبی نیز با اشاره به شرایط گذشته از روند مصرف گرایی فعلی گله کرده و می گوید: «قبلاً که محصل بودم، یک دفتر ۴۰ برگ بالای صفحاتش تماماً شماره می خورد. باید دفتر نوشته شده را با همان تعداد برگ تحویل پدرمان می دادیم و دفتر جدیدی تحویل می گرفتیم. البته من معتقدم آن روزها هم افراط می شد و امروز هم گرفتار تفریط هستیم. باید همیشه در مصرف متعادل بود. من برای فرزندانمان وسایل با کیفیت متوسط تهیه می کنم.
بارها از زبان فرزندانم شنیده ام که دوستشان گفته اند: پدر شما که لوازم التحریر فروشی دارد، چرا وسایل فانتزی نمی آورید؟»
دلسوزی برای آگاهی خریداران
بهتر است یک کوله دوبنده استاندارد تهیه شود. بچه ها در مدرسه از روی چشم همچشمی همین کوله های چرخدار را هم پشتشان می اندازند و از چرخ دار بودنش بعضاً استفاده ای هم نمی برند.»
وی ادامه می دهد: «شاید خیلی ها بگویند چرا خودت را برای مشاوره دادن خسته می کنی؟ اما من می گویم اصلا کوله ام به فروش نرود، یکسال آویزان روی دیوار بماند، به شرط این که بچه با رضایت خاطر کوله مناسبش را انتخاب کرده و با لبخند از در مغازه خارج شود.»
علیزاده در پایان به هوش بچه های این نسل اشاره کرده و با بیان یکی از خاطراتش می گوید: «یک روز با مادر یکی از بچه ها صحبت می کردم که کوله های تک بنده امسال مشتری آنچنانی ندارد. پسربچه همراهش هم گفت: بگم چرا مشتری نداره؟! چون اخبار گفته کوله یک بنده خوب نیست! باید دو بند داشته باشه!»
گسترش مراکز عرضه ارزان قیمت
این خانم خانه دار نیز به خرید جینی (۱۲تایی) لوازم التحریر تأکید کرده و می گوید: «حتی اگر تعدادی از دفترها و یا مدادها اضافه بیایند، می توانم برای سال بعد دخترم استفاده کنم.»
مدیری که در دسترس نبود
حمایت از تولیدکنندگان داخلی در برابر این همه مارک های وارداتی چه می شود؟ سرانجام برای کنترل مصرف گرایی چه برنامه ای داریم؟ عکس های منطبق با فرهنگ غربی از قبیل اسپایدرمن، باربی، گارفیلد و... بر روی لوازم التحریر فرزندان ما چه می خواهند بگویند؟ راستی چرا دارا و سارا کمتر از ۵سال به تاریخ می پیوندند؟!
منبع: روزنامه کیهان
/س