جلوه‌های بخشش در نگاه دینی (1)

یکی از مسائل مهم درباره بخشش، این است که چه چیزهایی را باید بخشید؟ شاید برخی گمان کنند که بخشش عبارت است از: کمک مالی به انسان نیازمند، در حالی که این، بخش کوچکی از بخشش است. با مراجعه به آیات
چهارشنبه، 17 خرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
جلوه‌های بخشش در نگاه دینی (1)
جلوه‌های بخشش در نگاه دینی (1)

نویسنده: محمدتقی فعّالی

 

چهار)

یکی از مسائل مهم درباره بخشش، این است که چه چیزهایی را باید بخشید؟ شاید برخی گمان کنند که بخشش عبارت است از: کمک مالی به انسان نیازمند، در حالی که این، بخش کوچکی از بخشش است. با مراجعه به آیات و روایات می‌توان دریافت که بخشش، طیف وسیعی را شامل می‌شود. در یک دسته بندی کلی، بخشش و انفاق، شامل موارد زیر می‌شود: بخشش رفتاری، قلبی، مالی و زبانی.

الف) بخشش رفتاری

آدمی به گونه‌ای می‌تواند رفتار کند که بسیاری از رفتارش مصداق بخشش و احسان باشد. مهم این است که انسان، کمک و خدمت به دیگران را در دستور کار خود قرار دهد. آن گاه بسیاری از رفتار او احسان و بخشش به حساب می‌آید.

اول) نفع رسانی و خدمت به مردم

یکی از ضرورت‌های زندگی اجتماعی که نقش بسزایی در پیوندهای اجتماعی دارد، سعی برای رفع نیازمندی‌ها، رسیدگی به حال دیگران و برطرف کردن احتیاجات آن‌ها و در یک کلام، نفع رسانی به دیگران است. اسلام می‌کوشد روح همبستگی را میان پیروان خود ایجاد کند و اجتماع سالمی را به وجود آورد. خداوند گنج‌های پنهانی دارد که یکی از آن‌ها سودرسانی و خدمت به مردمان است. سودرسانی به دیگران پاداش بزرگی دارد. آدمی را به سوی بهشت رهنمون می‌شود، رزق انسان را افزایش می‌دهد، عمر طولانی برای فرزند آدم به ارمغان می‌آورد، آدمی را در زمین و آسمان مشهور می‌کند و با آن شرور و بلاها را دفع م‌ی‌کند. رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) ملاک ارزش‌مندی انسان را دو چیز بیان می‌فرماید: ایمان به خدا و نفع رسانی به مردم:
خَصْلَتَانِ لَیْسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الْبِر شءٌ الْإیِمَانُ بِاللهِ وَ النَّفْعُ لِعِبَادِ اللهِ؛ دو خصلت نیکو است که برتر از آن چیزی نیست: ایمان به خدا و نفع رسانی به بندگان او(1).
یکی از عالی‌ترین تمایلات انسانی، احساسات و عواطفی است که از لایه‌های درونی جان او می‌جوشد و به صورت کمک، احسان و خدمت به هم نوع آشکار می‌شود. شاید بر اساس این ساختار طبیعی بشر که خدا در نهاد او قرار داده، ادای حقوق مردم یکی از وظایف انسان‌ها بیان شده است. امام رضا (علیه‌السلام) حقوقی را برای صاحبان نعمت برمی‌شمارد. یکی از آن‌ها همراهی و نفع‌رسانی به برادران دینی است:
صَاحِبُ النِّعْمَة^ِ یَجِِبُ عَلَیْهِ حُقُوقٌ مِنْهَا الزَّكَا^ُ مَالِهِ وَ مِنْهَا الْمُوَاسَا^ُ لِإِخْوَانِهِ وَ مِنهَْا الصِّلة^ُ لرَِحِِمهِ وَ التوَّْسِعَ^ُ لعِِیاَلِهِ وَ غَیرُ ذلَكَِ مِنَ الْحقُُوقِ؛ چند حقّ بر صاحبان نعمت، واجب است: پرداخت زکات مال، همراهی و کمک به برادران، برقراری پیوند با نزدیکان، وسعت بخشیدن به زن و فرزند و انجام سایر حقوق(2).
امام صادق (علیه‌السلام) در روایت زیبایی، مفیدبودن برای دیگران را از نشانه‌های ایمان بیان فرموده‌اند:
مؤمنان، خدمت گزار یکدیگرند؛ گفتم: چگونه؟ فرمود: به یکدیگر فایده می رسانند(3).
از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پرسیدند: محبوب‌ترین مردم نزد خدا کیست؟ فرمود:
أَنْفَعُ النَّاسِ لِلنَّاسِ ؛ کسی که بیشتر از همه برای مردم مفید باشد(4).
عبادت در اسلام معنای گسترده‌ای دارد و علاوه بر نماز و روزه شامل نیکی و خدمت به مردم نیز می‌شود. آخرین فرستاده الهی فرمود:
هر مسلمانی چیزی که مایه رنج و آزار دیگران است از سر راهشان بردارد، برایش یک حسنه نوشته می‌شود و هر کسی که یک کار نیکش قبول شود به بهشت می‌رود(5).
طریقت به جز خدمت خلق نیست *** به تسبیح و سجاده و دلق نیست
تو بر تخت سلطانی خویش باش *** به اخلاق پاکیزه درویش باش
به صدق و ارادت میان بسته دار *** ز طامات و دعوت زبان بسته دار(6)
براساس بیان نورانی امام رضا (علیه‌السلام) کمک به مردم به ویژه انسان‌های ضعیف در شمار برترین صدقه‌ها به حساب می‌آید:
عَوْنُكَ لِلضَّعِیفِ مِنْ أفْضَلِ الصَّدَقَةةِ؛ کمک به ضعیف، برترین صدقه است(7).
در سیره اجتماعی امام رضا (علیه‌السلام) موارد زیادی از کمک و خدمت به مردم به چشم می‌آید:
* کمک در حمام: امام فارغ از جایگاه والای معنوی و اجتماعی خود، با فروتنیِ بسیار، مردم را در جزئی‌ترین کارها از جمله دلّاکی در حمام‌ یاری می‌رساند. روزی آن حضرت وارد حمام شد. مردی از ایشان خواست تا او را در شستن، یاری دهد و دستی بر بدنش بکشد. مرد بعد از اندکی امام را شناخت و شروع به عذرخواهی کرد. برخورد امام در این لحظه بسیار زیبا است. امام با سخنان خود، دل وی را آرام کرد و همچنین او را در شستن یاری کرد و دستی بر بدنش کشید(8).
* کمک برای دفن مرده: شرکت در تشییع جنازه و انجام کارهای مربوط به غسل، کفن و دفن میّت مورد سفارش پیشوایان دین بوده، از مصادیق خدمت به خلق است. موسی بن یسار می‌گوید: در خدمت امام رضا (علیه‌السلام) وارد کوچه‌های طوس شدیم و صدای شیون و گریه شنیدیم. وقتی نزدیک رسیدیم، جنازه‌ای را مشاهده کردیم. چشم امام که به جنازه افتاد، پای از رکاب اسب خارج کرد و پیاده شد. سپس به طرف جنازه رفت و آن را بلند کرد و فرمود:
هر کس در تشییع جنازه یکی از دوستان ما حاضر شود، گناهانش مانند روزی که از مادر متولد شده م‌ی‌ریزد و گناهی برایش نمی‌ماند(9)
* تجویز دارو: امام رضا (علیه‌السلام) در زمینه پی شگیری و درمان دردهای جسمی‌ مردم تلاش فراوانی نموده‌اند. رساله ذهبیه که حاوی مطالب بسیار مهم و مفیدی درباره تشریح بدن، توصیه‌های بهداشتی و راه‌های درمانی است، بخش کوچکی از تلاش آن حضرت برای نفع رسانی به مردم با تجویز دارو است.

دوم) توجه به همسایگان

دین اسلام حاوی برنامه‌ای جامع برای سعادت دنیا و آخرت است. این آیین الهی، تمام نیازهای فردی، اجتماعی، جسمی‌و روحی را در نظر دارد. انسان‌ها درون گروه‌های اجتماعی می‌توانند تجربه کاملی از آرامش را داشته باشند. یکی از سفارش‌های اسلام، توصیه به همسایه داری و اکرام همسایه است.
سبک زندگی کنونی به سمتی پیش می‌رود که حاصل آن بی‌توجهی همسایگان به یکدیگر است؛ در حالی که مسلمان باید به فکر دیگران از جمله همسایگانش باشد، اگر مشکل یا محرومیتی در آنان یافت، درصدد کاستن از رنج آنان باشد. امام علی (علیه‌السلام) یکی از نشانه‌های بخشندگی را توجه به همسایگان بیان می‌فرماید:
انسان بخشنده، همسایگان را اکرام و یاری می‌کند(10).
امام رضا (علیه‌السلام) روایت زیبایی را از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل می‌کنند که آخرین فرستاده الهی درباره همسایه، این گونه به امام علی (علیه‌السلام) سفارش می‌کند:
ای علی (علیه‌السلام)! وقتی غذایی طبخ می‌کنی آب خورشت آن را بیشتر کن؛ چرا که آب خورشت هم جزئی از گوشت است و برای همسایگان بهتر است که اگر از گوشت به آن‌ها نرسد، آبِ گوشت آن نصیبشان شود(11).

سوم) شکر عملی

یکی از نمونه‌های ایثار و انفاق، شکر است. شکر در برابر خدا یا مخلوق خدا، نوعی گذشت است. انسان بخشنده اگر محبّت یا خدمتی ببیند بی‌درنگ درصدد جبران یا تشکّر بر می‌آید؛ هر چند آن نعمت، اندک باشد. مولا علی (علیه‌السلام) انسان سخاوتمند را این گونه ترسیم می‌کند:
فرد سخی، کسی است که برای نعمت اندک شکر به جای می‌آورد و انسان بخیل، کسی است که نعمت بزرگ را نمی‌بیند(12).
شکر، انواعی دارد: شکر زبانی، شکر قلبی و شکر عملی. شکر زبانی، آن است که فرد با زبان خود کلماتی مانند «الحمدلله» و «شکراً لله» را بیان کند. امام رضا (علیه‌السلام) حکمت وجوب خواندن سوره حمد را در نماز، این گونه بیان می‌فرماید:
هیچ سور‌ه‌ای مانند سوره حمد مشتمل بر تمام خیر و حکمت نیست، بنده با عبارت «الحمدلله» شکرِ توفیق یافتنش را بر کار خیر به جا می‌آورد(13).
از جمله مصداق‌های شکر زبانی، اظهار ناتوانی از شکر الهی در برابر نعمت‌های اوست.
از دست و زبان که بر آید *** کز عهده شکرش به درآید(14)
شکر قلبی، آن است که انسا ن با قلب و روح خود سپاسگزار نعمت‌های بی‌کران الهی باشد. امام رضا (علیه‌السلام) ضمن اشاره به این نوع از شکرگزاری فرمود:
خوشا به حال کسی که با قلبش به سپاسگزاری نعمت‌ها مشغول باشد(15).
نوع دیگر شکر، شکر عملی است که خود، طیف وسیعی را شامل می‌شود. به کار بردن هر نعمت در جای مناسبش، یکی از جلوه‌های شکر عملی است. پس چشم، گوش، زبان و سایر نعمت‌های الهی باید در مسیر درست خود قرار گیرد. نمونه دیگر شکر عملی به کار بردن نیروها و توانایی‌های مادی و معنوی در مسیر خدمت به دیگران است.
یکی از سفارش‌های امام رضا (علیه‌السلام) این بود که تقوای الهی را درباره نعمت‌ها به کار ببرید. آن حضرت، تقوا را در باب نعمت این گونه بیان می‌فرماید: نعمت‌ها را با گناهان، از خود دور نسازیم؛ بلکه با طاعت و شکرگزاری، آن‌ها را جاودانه کنیم. آن حضرت برای شکرگزاری، نکاتی را بیان می‌فرمایند و آن این که شکرگزاری مراتبی دارد: ایمان به خدا، اعتراف به حقوق اولیای الهی از فرزندان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و کمک و همراهی با برادران دینی:
بدانید که شکر خداوند را به جا نیاورد‌ه‌اید، به چیزی بعد از ایمان به خدا و اعتراف به حقوق اولیای الهی از آل رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) که نزد خدا دوست داشتنی‌تر از کمک به برادران دینی در امور دنیایی آن‌ها باشد؛ چرا که این همراهی، راهی برای رسیدن به بهشت پروردگار است و کسی که این کار را انجام دهد، از بندگان ویژه خدا به حساب خواهد آمد(16).
بر اساس این روایت، کمک و همراهی با دیگران، یکی از نمونه‌های بارز شکرگزاری است؛ ازاین رو می‌توان بین شکرگزاری و کمک به دیگران که از مصداق‌های بارز انفاق و بخشش است رابطه تساوی برقرار کرد؛ بدین معنا که کمک به دیگران مصداق شکرگزاری است و شکرگزاری از نمونه‌های روشن بخشش به حساب می‌آید.
امام رضا (علیه‌السلام) ماجرای زیبایی را بیان می‌فرماید که حکایت از آن دارد که شکرگزاری از مصداق‌های بخشش به حساب می‌آید. مردی از بنی اسرائیل در خواب دید که مردی به وی گفت: نیمی از عمرت را در وسعت و رفاه به سر خواهی برد. پس هر کدام را می‌خواهی انتخاب کن. او در جواب گفت: من شریکی دارم که باید با وی مشورت کنم. صبحگاهان مرد به همسرش گفت: من چنین خوابی دیده‌ام. کدام نیمه را انتخاب می‌کنی؟ زن گفت: نصف اول را انتخاب کن. مرد این کار را کرد و دنیا به آن‌ها روی آورد. ایشان در مقابل این نعمت‌ها این گونه رفتار کردند که هر گاه نعمتی به آنان می‌رسید، همسرش می‌گفت: همسایه ما نیازمند است، به او چیزی بده، خویشاوندت محتاجند به ایشان کمک کن. آن‌ها کار را به این شیوه ادامه دادند و به همسایگان و خویشاوندان خود می‌رسیدند. مدتی گذشت بار دیگر آن مرد به خواب او آمد و گفت: نصف عمرت گذشت، اکنون چه می‌گویی؟ مرد پاسخ قبلی را تکرار کرد و گفت: باید با شریک خودم مشورت کنم. صبح هنگام، ماجرا را برای همسرش بیان کرد. زن گفت: ما به نعمت رسیدیم و شکرگزاری کردیم. خداوند هم روزی ما را می رساند. او هم جریان را به آن مرد در خواب گفت. مرد در پاسخ گفت: تمام عمر در رفاه خواهی بود(17).
از این ماجرا نکات زیر به دست می‌آید:
* شکرگزاری عامل فزونی و ازدیاد است.
* با انفاق، بخشش و توجه به همسایگان و خویشان می‌توان سپاس گزار نعمت‌های خداوند بود.
* با بخشش می‌توان تمام عمر را در رفاه و آسایش سپری کرد.

چهارم) ارتباط با خویشان

از نمونه‌های احسان و ایثار، این است که انسان از وقت و عمر خویش بگذرد و بخشی از آن را به دیدار خویشان و رفت و آمد با اقوام اختصاص دهد؛ چرا که صله رحم از بافضیلت‌ترین نیکی‌ها است(18).
خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن، ارتباط عمیقی میان صله رحم، احسان و انفاق برقرار می‌کند. در یکی از آیات الهی، سخن از پیمان به میان آمده است. بیشتر مواردی که برای این پیمان‌ها بیان شده است از اموری است که باید آن را جزو اصول و قوانین ثابت ادیان الهی دانست؛ زیرا در همه ادیان آسمانی، این پیمان‌ها به نحوی وجود دارد:
وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَى وَالْیتَامَى وَالْمَسَاكِینِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّیتُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ؛ و چون از فرزندان اسرائیل پیمان محكم گرفتیم كه: «جز خدا را نپرستید، و به پدر و مادر، و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان كنید، و با مردم [به زبانِ] خوش سخن بگویید، و نماز را به پا دارید، و زكات را بدهید» آن گاه، جز اندكی از شما، [همگى] به حالت اعراض روى برتافتید(19).
قرآن مجید در این آیه، یهود را به علّت شکستن این پیمان‌ها سرزنش کرده است و آن‌ها را در برابر این نقض پیمان، به رسوایی در این جهان و کیفر شدید در سرای آخرت تهدید می‌کند. در این پیمان که بنی اسرائیل شاهد آن بودند و به آن اقرار کردند، مطالب زیر آمده است:
* توحید و پرستش خدای یگانه.
* نیکی به پدر و مادر.
* نیکی در رفتار با خویشاوندان، یتیمان و مستمندان.
* زیبا سخن با مردم.
* بپا داشتن نماز.
* ادای زکات و حقّ محرومان.
در آیه دیگری خداوند متعال، سؤالی را از زبان مردم برای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مطرح می‌کند و آن این که چه چیزهایی را ببخشیم؟
یسْأَلُونَكَ مَاذَا ینْفِقُونَ؛ از تو می‌پرسند: چه چیزى انفاق كنند [و به چه كسى بدهند]؟(20)
خداوند در جواب این سؤال می‌فرماید: بگو هر خیر و نیکی و هر گونه سرمایه سودمند مادی و معنوی:
قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیرٍ ؛ بگو: هر مالى انفاق كنید(21).
سپس چند گروه برای این بخشش‌های مادی و معنوی بیان می‌شوند که خویشان در شمار آن‌ها قرار می‌گیرد:
فَلِلْوَالِدَینِ وَالْأَقْرَبِینَ وَالْیتَامَى وَالْمَسَاكِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ؛ به پدر و مادر و نزدیكان و یتیمان و مسكینان و به در راه مانده تعلّق دارد، و هر گونه نیكی كنید البتّه خدا به آن داناست(22).
در آیه‌ای دیگر سخن از نیکی‌ها به میان آمده است و این که نیکی تنها در این خلاصه نمی‌شود که صورت خود را هنگام نماز به سوی مشرق و مغرب متمایل کنید. سپس مصادیق نیکی در این آیه کریمه به زیبایی بیان شده است. یکی از این نمونه‌ها عبارت است از این که مال خود را با تمام علاقه‌ای که به آن دارند به خویشاوندان، یتیمان، مستمندان، در راه ماندگان، سائلان و بردگان می‌دهند:
لَیسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِیینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَالْیتَامَى وَالْمَسَاكِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ؛ نیكوكارى آن نیست كه روى خود را به سوى مشرق و [یا] مغرب بگردانید، بلكه نی ىك آن است كه كسى به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و كتاب [آسمانى] و پیامبران ایمان آوَرَد، و مال [خود] را با وجودِ دوست داشتنش، به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و گدایان و در [راهِ آزاد كردن] بندگان بدهد(23).
بر اساس آیات پیش گفته قرآن کریم بین توجه به خویشان، احسان و بخشش رابطه مستقیمی برقرار کرده است. براین اساس در جهان بینی قرآنی، صله رحم، ارتباط
با خویشان و نیکی کردن به آنان از جلوه‌های بخشش به حساب می‌آید. ابن شعبه حرّانی می‌گوید امام رضا (علیه‌السلام) فرمود:
با خویشاوندانت رفت وآمد کن هر چند با شربتی از آب باشد و بهترین پیوند با نزدیکانت آن است که آ نها را آزار ندهی(24).
در روایت دیگری امام رضا (علیه‌السلام) یکی از آثار و فواید صله رحم را طول عمر بیان می فرماید:
گاه می‌شود که از عمر انسان سه سال باقی مانده باشد و چون صله رحم کند، عمر سه ساله او سی سال شود. خداوند آن چه خواهد تواند کرد(25).

پی‌نوشت‌ها:

1- حرّانی، تحف العقول، ص35؛ مجلسی، بحارالانوار، ج74، ص137.
2- طبرسی، مشکاة الانوار، ص273.
3- کلینی، الکافی، ج2، ص167.
4- مجلسی، بحارالانوار، ج74، ص137.
5- متقی هندی، کنز العمال، ج6، ص430.
6- سعدی، کلیات، ص242.
7- مجلسی، بحار الانوار، ج75، ص339.
8- ابن شهرآشوب، مناقب، ج4، ص362؛ مجلسی، بحار الانوار، ج49، ص99.
9- مجلسی، بحار الانوار، ج49، ص98.
10- ورام، تنبیه الخواطر، ج1، ص436.
11- مجلسی، بحار الانوار، ج63، ص79.
12- آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص277.
13- صدوق، علل الشرائع، ج1، ص410؛ صدوق، عیون اخبارالرضا (علیه‌السلام)، ج2، ص107.
14- سعدی، کلیات.
15- حلوانی، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص128.
16- صدوق، عیون اخبارالرضا (علیه‌السلام)، ج2، ص167.
17- طبرسی، مشکاة الانوار، ص30؛ مجلسی، بحارالانوار، ج68، ص54.
18- آمدی، تصنیف غررالحکم، ص405.
19- بقره/83.
20- بقره/215.
21- بقره/215.
22- بقره/215.
23- همان/177.
24- حرّانی، تحف العقول، ص445؛ مجلسی، بحارالانوار، ج75، ص338.
25- کلینی، الکافی، ج2، ص150؛ مجلسی، بحارالانوار، ج71، ص108.

منبع مقاله:
فعّالی، محمدتقی؛ (1394)،سبک زندگی رضوی (6)- زندگی معنوی، انتشارات بنیاد بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(علیه‌السلام).
 


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط