پاسخ:
هر چند پاسخ این شبهه كاملاً روشن است و شاید نیازی به توضیح نداشته باشد، ولی از آنجا كه این گفتار به وسیلهی عدهی بسیاری، مطرح و در كتابهای زیادی آمده و در اینترنت به شدت رواج یافته است، اشارهی اجمالی به چند پاسخ، مناسب است:الف)معجزهی پیامبراكرم محدود به قرآن كریم نیست. آن حضرت افزون بر قرآن كریم دهها معجزهی دیگر آورده بود. معجزات پیامبر اعظم را از حیث حسی و غیرحسی بودن میتوان به چند دسته تقسیم كرد:
1.معجزات حسی كه در زمان و مكان خاصی انجام شده و عدهی زیادی از مردم آن را دیدهاند؛ همانند معجزهی شقالقمر، رد الشمس، جابهجایی و حركت جمادات، به سخن درآوردن جمادات و حیوانات، زنده كردن مردگان، شفای بیماران و... (1) و در اینجا برای نمونه به ذكر روایتی از امیرمؤمنان بسنده میكنیم كه در آن از سخن گفتن رسول خدا با جمادات، انتقال درخت از جای خود و... سخن به میان آمده است:
روزی با پیامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بودم، هنگامی كه گروهی از [كفار] قریش نزد آن بزرگوار آمده، گفتند: ای محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، تو ادعای بزرگی كردهای كه نه پدرانت و نه كسی از خاندانت آن را ادعا كرده است و ما از تو درخواست كاری (معجزهای) میكنیم، اگر آن را برای ما به جا آورده، نشان ما دادی، میدانیم تو پیغمبر و فرستادهی خدایی و اگر به جای نیاوردی میدانیم تو جادوگری دروغزن هستی. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:درخواستتان چیست؟ آنان با اشاره به درختی گفتند: آن درخت را برای ما بخوانی تا با ریشههایش [از زمین] كنده شده و در پیش رویت بایستد. آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: خداوند بر هر كاری تواناست، اگر این كار را برایتان انجام دهم، آیا ایمان آورده، به حق گواهی خواهید داد؟ گفتند: آری. فرمود: به زودی آنچه را خواستهاید انجام میدهم، با آنكه میدانم شما به سوی خیر و نیكی باز نخواهید گشت و در میان شما كسی هست كه باید در چاه افكنده شود (2) و نیز كسی هست كه باید احزاب را گرد آورد و بجنگد؛ (3) سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ای درخت اگر تو به خدا و روز رستاخیز ایمان داری و میدانی من رسول خدایم، با ریشههایت كنده شده، در پیش روی من بایست. حضرت علی (علیه السلام) ادامه داد: سوگند بدان خدایی كه آن حضرت را به راستی فرستاده [دیدم] درخت با ریشههایش از جای درآمد و در حالی كه صدایی همچون صدای پرواز پرندگان از آن به گوش میرسید، پر و بال زنان در پیش روی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ایستاد و شاخهی بلندش را بر سرش بگسترد و برخی از شاخههای دیگرش را بر بازوی من كه در طرف راست آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) ایستاده بودم، افكند. همین كه قریش آن [معجزه] را از آن حضرت دیدند، از روی كبر و گردنكشی گفتند: بگو تا نیمی از آن درخت نزد تو آید و نیم دیگرش برجای ماند. آنگاه آن حضرت فرمان داد و با شگفتی تمام، نیمی از درخت رو به سوی وی نهاد، به طوری كه نزدیك بود به رسول خدای (صلی الله علیه و آله و سلم) درپیچد. باز هم از روی كفر و ستیزهخویی گفتند: بگو این نیمه همچنان كه بود، به نیمهی دیگرش پیوندد. پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بفرمود، تا بپیوست. من گفتم: كسی جز خدا سزاوار پرستش نیست، یا رسول الله منم نخستین كسی كه به تو گرویدم و اولین كسی كه اقرار كرد به اینكه به فرمان خدای تعالی و تصدیق به پیغمبری تو و احترام فرمانت درخت كرد آنچه كرد. آن گاه آن گروه همگان گفتند:زهی جادوگری بسیار دروغگو، عجب در كار سحر سبك دست و چابك است... (4).
2.نوع دیگر معجزات آن حضرت، معجزات حسی است كه تاكنون نیز باقی است؛ همانند معجزهی تغییر قبله كه آن حضرت به وحی الهی و بدون كمك گرفتن از دانش و وسایل نجومی، جهت قبلهی مسجدالنبی را مشخص كرد و اكنون كه دانش روز پیشرفت كرده، روشن شده است بدون كمترین اختلافی، آنچه رسول اكرم مشخص كرده بود، قبلهی حقیقی مسجدالنبی است. این معجزه برای همگان قابل رؤیت است.
3.معجزهی خالدهی قرآن كریم
این معجزهی رسول خدا از سایر معجزات آن حضرت و حتی از معجزات سایر پیامبران، برتر و دارای ویژگیهای است كه آن را از سایر معجزات متمایز كرده است. توضیح مطلب اینكه:
از آنجا كه پیامبر امت اسلامی، خاتم پیامبران الهی است و بعد از او پیامبری نخواهد آمد، حكمت اقتضا میكند معجزهی ایشان از امتیازاتی برخوردار باشد كه معجزات دیگر پیامبران از آن بی بهره بودهاند، به ویژه اینكه این امت نیز تفاوت های بسیاری با سایر امتها دارد. عقل او به حدی رشد كرده است كه اگر از راه عقل، دین را به او معرفی كنند، بهتر پذیرای آن خواهد بود. (5)
پس معجزهای كه به دست پیامبر اسلام صادر شده، باید دارای چند ویژگی مهم باشد تا جاویدان، ماندگار و برای نسلهای آینده نیز حجت باشد و آنها نیز از چنین معجزهای بهرهمند گردند. ویژگیهای منحصر به فرد قرآن عبارت است از:
1.قرآن خود فی نفسه، دلیل بر وحی و نبوت است. به عبارت دیگر، معجزات پیامبران پیشین- مانند ناقهی صالح، كشتی نوح، عصای موسی و زنده كردن مردگان- هرچند معجزه است، اما باید شاهد دیگری بگوید این عمل خارق العاده، دلیل بر وحی و اتصال این شخص با خدا و در جهت راهنمایی و هدایت مردم است؛ یعنی عصا، وسیلهی هدایت به عالم غیب و معنویت و ابزار كار پیامبران نیست؛ اما محتویات قرآن، گویای معجزه بودنش است و شاهدی از بیرون لازم ندارد؛ محتوایش دلالت بر هدایت و توجه به عالم غیب میكند.
2.معجزهی قرآن، عقلی است نه حسی و چون عقلی است و انسانها با خرد خود آن را درمییابند، ویژگیهای امور خردزا را دارد؛ مانند دوام و قدرت تأثیر بیشتر؛ زیرا امور حسی، زودگذر و تأثیر آن محدود و معین و تابع دیدن، شنیدن، بوییدن و چشیدن است؛ اما امور عقلی قوی، بادوام و نامحدود است.
3.معجزهی قرآن حركت آفرین، بهجتآور و شوق برانگیز است؛ این معجزه، حیات دارد و با مخاطب رابطه برقرار میكند. اژدها شدن مار، بیرون آمدن شتر از دل كوه، شفای بیماران و... هر چند معجزه است، ولی همانند قرآن كریم حركت ساز نیست. در معجزات دیگر حیات و پویایی نیست؛ مثلاً زنده كردن مردگان و بینا كردن كوران تنها كاری كه میتواند انجام دهد، اثبات عجز دیگران و لزوم ایمان به آورندهی آن است و بس، اما از درون برای دیگران كاری نمیكند. ناقهی حضرت صالح (علیه السلام) شیر میدهد، اما در درون انسان بصیرت نمی آورد و ذهن را نمیكاود و عقل انسان را به كار نمیگیرد، چون از جنس محسوسات است؛ اما قرآن با ارتباطی كه با خواننده و مخاطب برقرار میكند، به طور ناخودآگاه حركت ایجاد میكند، درون او را از معنویت، صفا، عشق به خدا و دیگر خوبیها پر میكند، جان تشنهاش را بر زلال ناب معارف مینشاند، روح آسیب دیدهی آدمی را شفا میدهد.
4.معجزهی قرآن، اندیشه برانگیز و تمدنساز بوده، تحول اجتماعی و فرهنگی ایجاد میكند؛ یعنی افزون بر اینكه حركت آفرین است، ما را به تأمل و تدبر وامیدارد و به عالمی دیگر سیر و سفر میدهد و درهای دیگری از جهان غیب و معنویت و سلوك بازمیكند و به اندیشه و اندیشیدن وادار میسازد. به همین دلیل ارتباط با قرآن سرآغاز حركت انسان میشود و زمینهی رشد و تعالی فزونتری را فراهم میسازد.
5.قرآن كتابی است كه در اختیار انسان است. محسوس نیست، ولی چنان نزدیك و ملموس است كه هركسی میتواند در اختیار بگیرد. با معجزات دیگر كه در اختیار آنان نبوده، متفاوت است؛ در متن كلام مخاطبان و نزدیك به حیات زندگی آنان است.
6.قرآن، معجزه و تحدی آن، ابدی است؛ قرآن كریم نه تنها در عهد نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) بلكه هم اكنون نیز تحدی و هماوردطلبی میكند. اگر امروز هم كسی ادعا كند، راه باز است تا اگر راست میگوید، كتابی مانند قرآن بیاورد. (6)
7.وجوه اعجاز قرآن متفاوت است و هر مخاطبی با توجه به شناخت، دانش، توانایی و سطح علمی خود میتواند معجزه بودن آن را درك كند؛ از این رو دانشمندان علوم ادبی به اعجاز ادبی قرآن و دانشمندان علوم طبیعی به اعجاز، قانون دانان به اعجاز قانونگذاری و... توجه كرده، هركدام به فراخور دانش خود میتوانند اعجاز آن را بفهمند.
8.وجه دیگری كه در این باره گفته شده، این است كه «خدای متعال تنها به فرستادهاش (پیامبر اسلام) قرآن را اختصاص داد، از این جهت كه نبوت را به وسیلهی او به پایان رساند و او را به سوی همهی مردم برانگیخت و شریعتش را ابدی قرار داد؛ چرا كه دیگر معجزات ممكن است [شبیه آن] در برخی اوقات آموخته شود [مانند سحر] ولی چنین چیزی دربارهی قرآن مطرح نیست.» (7)
پینوشتها:
1.رك: ابن كثیر، البدایة و النهایة، ج2، ص347 و ج3، ص128 و ج6، ص135. عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة؛ ص401 به بعد و... .
2.مقصود آن حضرت، جنگ بدر است كه در سال دوم هجرت در هفدهم رمضان اتفاق افتاد و آن حضرت پیش از جنگ از كسانی كه كشته شدند، اطلاع داد و آنان عبارت بودند از ابی جهل، ولید بن مغیره، امیةبن عبد شمس، عتبه و شیبه فرزندان ربیعه كه با شمشیر مرگبار علی (علیه السلام) از پای درآمدند و این نیز یكی دیگر از معجزات رسول خدا و پیش گوییهایی بود كه واقع شد.
3.مقصود آن حضرت، نبرد احزاب (خندق) بود كه ابوسفیان بن حرب صفوان بن امیه، عكرمة بن ابی جهل، سهل بن عمرو، عمروبن عبدود و برخی دیگر از سران قریش آن را به راه انداختند و این نیز یكی دیگر از معجزات رسول خدا و پیشگوییهایی بود كه واقع شد.
4.نهج البلاغه، تحقیق محمد عبده، ج2، ص157-159. نهج البلاغه، ترجمه محمدعلی انصاری قمی، ص727.
5.رك: محمدهادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج4، ص16-17.
6.سید محمدعلی ایازی، بحثی پیرامون معجزه انبیا و اعجاز پیامبر اسلام.
7.قاضی عبدالجبار؛ المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج16، ص164؛ نیز رك: مصطفی مسلم، مباحث فی اعجاز القرآن، ص25-26.
محمدی، محمدعلی، (1394)، اعجاز قرآن با گرایش شبههپژوهی، (جلد 1)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت پژوهشی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول.