نویسنده: وحید قبادیان
به دلیل خشکی آب و هوای عمدهای از کشور ایران و عدم ریزش باران کافی در بیش از شش ماه از سال در اکثر نقاط و در نتیجه فصلی بودن آب رودخانهها و عدم امکان دسترسی به آب، تمهیدات گوناگونی جهت تأمین آب شیرین در فصول خشک سال شده است. احداث بند، قنات و آب انبار را میتوان از این جمله نام برد. در این رابطه، آب انبار همانگونه که از نام آن مشخص است، برای ذخیره آب در فصول پرآب و استفاده از آن در بقیه ایام سال میباشد.
قدیمیترین آثار بجای مانده از آب انبار تقریباً با پیدایش اولین تمدنهای ایران همزمان است. مخزن آب انبار شهر ایلامی- دورانتاش در چغازنبیل (در چهل کیلومتری جنوب شرقی شهر تاریخی شوش در استان خوزستان) مربوط به هزاره دوم قبل از میلاد هنوز باقی است. از دوران حکومت هخامنشیان نیز بقایای آب انبار و آب راههای متعدد در قصر تخت جمشید وجود دارد.
در دوره اسلامی، آب انبار نیز مانند سایر ابنیه شهری در مراکز تجمع مانند راستههای بازار و مراکز محلات و همچنین در کاروانسراهای بین راهی احداث میشده. در شهرهای گرم و خشک ایران هر محلهای اغلب برای خود یک آب انبار داشته که توسط اهالی محل احداث میشده و یا گاهی بانی آن یکی از افراد متمکن و خیرخواه محله بوده است. آب انبار توسط اهالی خود محله اداره میشد و از کسی مبلغی برای استفاده از آن گرفته نمیشد، فقط اهالی محله خرج تعمیرات و نگهداری آن را میپرداختهاند.
در شهرهای گرم و خشک آب انبار از ابنیه مهم شهری بوده و بنای آن با بادگیرهای بلند و گنبدهای حجیم از فواصل دور در سیمای شهر خودنمایی میکرده است. آب انبارهای مهم دارای سر درهای ورودی بسیار زیبا بودهاند که با انواع کاربندیها و مقرنسها تزیین میشده و گاهی شعری در جهت سلام بر امام حسین (علیه السلام) و لعنت بر یزید و با یادآوری خیری که بانی آن انجام داده بر روی کاشیها هفت رنگ نقش میبست. چنانچه ابیات زیر قسمتی از اشعار نوشته شده بر روی آب انبار حاج میرزا حسین عامل در نزدیکی میدان امام ساوه بیانگر آن است.
بسر فتاد مرا تا که امر خیری را *** بنا گذارم تا گردم به نیکوان ملحق
بنای برکه آبی گذاشتم که بر هدهد *** ز سلسبیل کزو بوده آب امرالحق
غریق عصیان بودم برای نجات *** از این حقیر بنا ساخته یک زورق
ز عقل رفت شوالی برای تاریخش *** که تا نویسند ماند ز من در این زورق
برای ماده تاریخ اوخر، گفتا *** بنوش آب و بگو بر یزید لعنت حق
تاریخ احداث آب انبارها، معمولاً در درگاه آنها ثبت میشده و با حساب حروف ابجد، سال بنای این آب انبار 1186 هجری قمری که به دوره زندیه برمیگردد، میباشد.
فراهم نمودن آب بهداشتی، خنک و قابل دسترس برای همه اهالی، احتیاج به یک سری تدابیر زیست اقلیمی داشته است.
اقلیم
آب انبار در نواحی گرم و خشک از جمله ملزومات مهم برای تداوم زندگی در این مناطق بوده و در اکثر محلات شهری و روستاها یک یا چند آب انبار وجود داشته است. این آب انبارها شامل یک مخزن (خزینه یا تنوره نیز نامیده میشود) مکعب یا مکعب مستطیل و یا استوانهای شکل در داخل زمین بودهاند که روی این مخزن را با طاق قوسی و یا گنبدی میپوشاندند. این مخازن غالبا یک و در بعضی از موارد دو راه پله برای برداشت آب از مخزن داشتهاند.در نواحی کوهستانی نیز با وجودیکه بارندگی نسبتاً بیشتر از نواحی گرم و خشک است و اغلب در این نواحی چشمهسارها و نهرهای دائم یا فصلی جریان دارد ولی برای ذخیره آب قابل شرب، معمولاً از آب انبار استفاده میکردند هرچند که تعداد آب انبارها در این نواحی کمتر از مناطق گرم و خشک میباشد. در بعضی از موارد، پوشش سقف آب انبار در نواحی کوهستانی خصوصاً در مناطق خوش آب و هوا و جنگلی، به صورت مسطح است و با چوب و کاهگل پوشش میشود. مخزن این نوع آب انبارها به لحاظ پوشش سقف آن به صورت مکعب و یا مکعب مستطیل است.
در شهر همدان، در دامنه کوه الوند، خانهها اغلب چاه داشتهاند. البته در بعضی از خانهها که بر روی مجرای زیرزمینی قنات ساخته شده بودند، میتوانستند مستقیماً از آب قنات استفاده کنند. در اینگونه خانهها، مسیر قنات از سیزان (زیرزمین) رد میشده که اطاقی به نام حوضخانه در آنجا با طاقها و آجرکاریهای بسیار زیبا درست میکردند. این مکان در تابستان بسیار خنک بوده و جهت استراحت استفاده میشده. به این محل چشمه هم اطلاق میشده است. در اکثر سراها و مراکز محلات شهر نیز دسترسی به آب قنات امکان داشته است.
در مناطق پرآب و یا مناطقی که مقدار نزولات جوی زیاد میباشد، آب انبار هرچند به تعداد اندک، وجود داشته است. در شهر تاریخی اصفهان در کنار رودخانه زایندهرود، اغلب خانهها دارای چاه آب بودهاند و با کندن چند متر از خاک زمین، دسترسی به آب شیرین در تمامی ایام سال ممکن بوده است. آب مورد نیاز باغها و باغچهها در بهار و تابستان، از طریق شبکه مادیها (نهرها) که در محلات مختلف شهر جریان داشته و از رودخانه زاینده رود منشعب میشده، تأمین میگشته است. ولی برای انجام عمل خیر یا در مناطق مرتفع شهر و در قسمتهایی از شهر که از رودخانه دور و عمق آبهای زیرزمینی نسبتاً زیاد بوده، مانند منطقه تخت فولاد در جنوب شرقی شهر اصفهان، آب انبار وجود داشته است.
در شهر شوشتر که در بین دو شاخه از رودخانه کارون قرار گرفته است نیز اهالی در خانهها چاه آب داشتند. ولی از آنجایی که خاک این شهر شور است، لذا آب چاه شور بوده و اغلب برای استحمام، شستن ظروف و یا آبیاری درختان، از این آب استفاده میشده است. جهت آب شرب، مردم از آب رودخانه استفاده میکردند. بدین ترتیب که سقا آب را با مشک به خانهها میبرده و در یک ظرف بزرگ گلی به نام حُب میریخته. بعضی از افراد هم خود به رودخانه رفتند و آب برمیداشتند. البته در اینجا نیز در مناطقی که از رودخانه دور بوده، آب انبار میساختند.
در شهرهای کنار دریای خزر نیز مواردی معدود آب انبار در محلاتی که امکان دسترسی به آب قابل شرب در تمامی فصول سال نبوده وجود داشته است.
در تمام مناطق یاد شده در فوق، شکل کلی کالبد آب انبار همانگونه بوده که در مورد مناطق گرم و خشک توضیح داده شد. ولی در سواحل جنوبی کشور، نوع دیگری آب انبار که در آن منطقه به نام برکه و آبگیر نیز خوانده میشود، وجود دارد که اگرچه مخزن آن محصور نمیباشد و اهالی از طریق بازشوهای اطراف مستقیماً به داخل آن میروند و آب را برداشت میکنند. آب این برکهها عمدتاً از طریق جمعآوری آب باران از روی سطح زمین تأمین میشود.
در این سواحل اگرچه هوا مرطوب است، ولی به دلیل میزان بسیار اندک بارندگی و شوری آبهای زیرزمینی، وجود این برکهها امری ضروری بوده و در اغلب موارد تنها امکان دسترسی به آب شیرین فقط از طریق آب برکهها بوده است. در بندرلنگه و بندر بوشهر، با کندن چند متر از زمین به آب شور و یا تلخ میرسیدند و از این آب فقط جهت شستشو و آبیاری استفاده میکردند. بعضی از افراد مواقع شستن بدن با این آب در آخر یک سطح آب شیرین بر روی بدن میریختند تا نمک بر روی پوست بدن شسته شود.
آب
آب انبارها (به جز در سواحل جنوبی کشور) غالباً در اواخر فصل زمستان شسته شده و مخزن آنها از طریق نهرها، قناتها یا مسیلها در اوایل فصل بهار یا مواقع بارندگی پر میشده. یکی از نکات مهم جهت تعیین مکان آب انبار، نزدیکی آن به آب جاری در فصول پر آب بوده است. مخزن آب انبار دریچهای دارد که متصل به جریان آب قنات و یا نهر است. در مواقع پر کردن مخزن، مسیر عبور آب را کاملاً تمیز کرده و آن را از هرگونه آلودگی پاک میکردند و بعد از باز کردن دریچه مخزن، آب را در مخزن جاری میکردند تا پر شود.به دلیل خنکی و بهداشتی بودن نسبی این آب، از آن فقط جهت آشامیدن و پخت و پز استفاده میکردند.
به سه روش آب بهداشتی و مطبوع برای آشامیدن در آب انبارها ذخیره میشده است.
1- در آب انبارها تاریکی محض وجود دارد و چون میکروبهای غیرهوازی احتیاج به نور برای رشد و نمو دارند، بنابراین در این آب انبارها از بین میروند.2- به واسطه جاذبه زمین، املاح و ذرات موجود در آب تهنشین میشوند همچنین بر روی آب، نمک و آهک میریختند تا مانند کلر باکتریها را در آب از بین ببرد. بنابراین تصفیه آب هم از طریق فیزیکی و هم شیمیایی صورت میگرفته است. البته شایان ذکر است که در همه آب انبارها موارد بهداشتی به یک میزان رعایت نمیشده.
3- با قرار دادن مخزن آب انبار در داخل زمین و تهویه هوای داخل آن، آب آب انبار در زمستان یخ نمیزده و در تابستان نیز برای آشامیدن خنک بوده است.
شیر آب آب انبار را معمولاً یک متر بالاتر از کف مخزن قرار میدادند تا رسوبات و املاح تهنشین شده در مخزن از شیر آب خارج نشود.
در سواحل خلیج فارس و دریای عمان، رعایت نکات بهداشتی در مورد آب برکه انجام نمیشده و آب آنها آلوده بوده است. در این نواحی به علت شور بودن اغلب آبهای زیرزمینی، در بسیاری از نقاط این سواحل تنها منبع تأمین آب شیرین، بارندگی فصلی بوده و لذا برکهها در کنار مسیلها و مناطق آبگیر احداث میشده است.
برکهها راهپله مجزا نداشته و از سطل و یا دَلو برای برداشتن آب استفاده میشده است. بعضی از برکهها در داخل مخزن خود پله داشتهاند (مانند آب انبار قوام در بوشهر) و افراد میتوانستند داخل مخزن برکه بروند و آب را مستقیماً از آنجا بردارند. بازشوهای اطراف مخزن هم برای برداشت آب و ورود و خروج به داخل مخزن بوده هم عملکرد تهویه را داشته است. لذا چون فضای مخزن به طریق صحیحی محصور نشده و گرد و غبار و آلودگیها به راحتی وارد مخزن و نهایتاً داخل آب میشده و همچنین به دلیل تماس مستقیم مصرف کنندگان با آب مخزن، این آب غیربهداشتی بوده است. به علاوه تابش آفتاب که از طریق بازشوها وارد مخزن میشده، باعث گندیدگی و رشد موجودات آبزی میگردیده است.
با این وجود، به علت عدم دسترسی به منبع بهتر آب، استفاده از آب برکهها برای اکثر اهالی این سواحل امری اجباری بوده است. اگرچه در اکثر شهرها مدتهاست که برکهها بلا استفاده ماندهاند ولی در روستاهایی که آب لولهکشی ندارند، هنوز اهالی از این آب استفاده میکنند.
البته در تعداد بسیار کمی از روستاهای خوشاقبال که خاک آن شور نیست، مانند روستای طیس در شمال بندر چابهار، آب چاه شیرین است و اهالی مجبور به استفاده از آب برکهها نیستند.
تهویه
فضای مخزن هیچ یک از آب انبارها حبس نمیباشد و همه آنها دریچهای جهت تهویه هوا دارند. حبس بودن فضای مخزن علاوه بر آنکه امکان دسترسی به داخل آن را مشکل مینماید، آب را هم بسیار گرم میکند. مانند اتومبیلی که در زیر آفتاب کلیه دربها و پنجرههای آن بسته باشد. لذا در روزهای آفتابی فضای بسته مخزن بسیار گرم میشود. به علاوه گرما و رطوبت بسیار زیاد داخل مخزن به مصالح و بدنه آن لطمه میزند. بدین لحاظ کلیه آب انبارها دارای دریچههای تهویه بر روی بام مخزن و یا بادگیر میباشند. آب انبارهای حاشیه کویر مرکزی ایران اکثراً، دو، چهار و یا شش بادگیر در اطراف مخزن، آب انبار دارند.این دریچههای تهویه و بادگیرها، علاوه بر تهویه فضای داخل مخزن باعث خنکی و گوارایی آب آن نیز میشوند، زیرا مقدار تبخیر آب در داخل مخزن به دلیل جریان هوا افزایش مییابد و فضای داخل آب انبار و بالطبع آب موجود در آن خنک میشود.
همانگونه که عنوان شد، تهویه در برکههای جنوب کشور از طریق بازشوهای ورودی و پنجرههای اطراف مخزن صورت میگیرد، ولی در اینجا چون این بازشوها هم سطح کف زمین مجاور هستند، لذا خاک و گرد و غبار به راحتی وارد مخزن برکه میشود. و از آنجا که رطوبت هوا در سواحل جنوبی کشور نسبتاً زیاد است، بنابراین تبخیر چندانی در داخل مخزن صورت نمیگیرد. لذا اگرچه تهویه باعث جابجایی هوا در داخل مخزن میشود که امر مثبتی است، ولی باعث برودت آب مانند مناطق گرم و خشک نشده و به علاوه به دلیل پایین بودن ارتفاع بازشوها، جریان هوا، آب داخل مخزن را آلوده میکند.
زمین
زمین آب انبار را در محلی انتخاب میکردند که سفت باشد و تحمل وزن سنگین دیوار مخزن و طاق آن و خصوصاً آب داخل آنرا داشته باشد.به سه دلیل مخزن آب انبار را در کلیه اقلیمها و مناطق مختلف ایران همیشه در داخل زمین احداث میکردند.
دلیل اول اینکه اگر مخزن بر روی سطح زمین باشد، فشار و نیروی جانبی آب درون آن به دیوارهای مخزن باعث تخریب آن میشود و جهت مهار کردن این نیروی جانبی، احتیاج به پشتبندهای بسیار قطور و تحمل مخارج بسیار بوده است. ولی اگر مخزن در داخل زمین قرار داشته باشد، خاک اطراف دیوار مخزن، باعث استحکام و مقاومت آن در برابر فشار آب درون آن میشود. همچنین در هنگام وقوع زلزله این نوع آب انبار در مقابل نیروهای جانبی زلزله مقاومت بسیار خوبی از خود نشان میدهد و در زلزلههای مختلف ایران، آب انبار و سایر ابنیه زیرزمینی سالم و یا با آسیب نسبتاً کمی پابرجا ماندهاند.دلیل دوم که این نیز حائز اهمیت میباشد این است که وقتی مخزن آب انبار پایینتر از سطح زمین باشد، آب نهر یا قنات را میتوان به راحتی و به طور طبیعی بر روی آن سوار نمود و احتیاج به نیروی اضافی جهت انتقال آب به داخل مخزن نخواهد بود.
دلیل سوم اینکه هرچه به عمق بیشتری از زمین داخل شویم، نوسان درجه حرارت کمتر و پس از عمق 6/5 متری برابر معدل درجه حرارت سالیانه بر روی سطوح زمین میباشد. بنابراین آب آب انبار زیرزمینی همانند آب چاه، در زمستان یخ نمیزند و در تابستان خنک و گوارا میباشد که برای آشامیدن مزیت بسیار خوبی است.
در روز اول تیرماه سال 1372 در هنگام ظهر درجه حرارت در اطراف آب انبار حاجی سیدحسین صباغ کاشانی در بازار کاشان (دوره قاجاریه) 29 درجه و در مجاور پاشیر آب انبار 18 درجه سانتیگراد بوده است که نشان دهندهی 11 درجه اختلاف بین هوای گرم و خارج و دمای مطلوب در قسمت پاشیر میباشد.
نحوه اجرا و نوع مصالح
برای احداث آب انبار، پس از مشخص کردن محل آن و کندن زمین، معمولاً کف آنرا با شفته آهکی کاملاً میپوشاندند و یک پی یکپارچه به صورت رادیه ژنرال اجرا میکردند. در بعضی از موارد در صورت بزرگ بودن مخزن، کف آنرا یک لایه سرب میریختند و سپس سطح آنرا آجرفرش میکردند. دکتر پرویز ورجاوند، اندیشمند و محقق تاریخ اجتماعی و معماری ایران در این رابطه «آب انبارهای خواجه و ریگ در یزد و آب انبار گنجعلیخان در کرمان» را مثال میزند.برای دیوارهای آب انبار از آجر قرمز که بنام آجر آب انباری معروف است و در مقابل آب مقاوم میباشد، استفاده میکردند. البته در نواحی کوهستانی و یا مناطقی که تهیه سنگ آسانتر و اقتصادیتر از آجر بوده از سنگ لاشه برای دیوارها و گنبد استفاده میشده است. روی دیوارها و کف مخزن را با ملات ساروج میپوشاندند و سپس روی دیوارها را با گنبد و یا طاق و تویزه مسقف مینمودند.
نوع مصالح و نحوه اجرا همیشه یکسان نبوده است. برای احداث آب انبار سردار بزرگ در قزوین (دوره قاجاری) که مخزن آن با 6000 مترمکعب گنجایش یکی از بزرگترین مخزنها در ایران میباشد از شفته آهک در کل بدنه و کف بنا استفاده شده است. برای اجرا دیوار، این آب انبار، ابتدا محیط مخزن را به ضخامت دو متر و ضلع مجاور پله به ضخامت سه متر در زمین کندهاند. سپس این حفره را به تدریج با شفته آهکی پر کرده و بعد از سفت شدن آن اقدام به کندن خاک وسط مخزن نمودهاند. کف مخزن را نیز با شفته آهک پر کرده و روی کل آنرا ملات ساروج کشیدهاند. سپس راهپله را مجاور دیوار قویتر کنده و پس از تعبیه دیوارها، روی آنرا طاق آهنگ آجری زدهاند. روی مخزن را نیز با تعبیه چهار فیلپوش در گوشهها و یک گنبد دورچین عظیم آجری پوشاندهاند.
سازمان میراث فرهنگی این شهر یک راه ورودی از پایین راهپله به مخزن حفر کرده که حدود یکماه وقت صرف شده تا دیوار مخزن با مته و کلنگ به ابعاد 2/20×1/20 متر برای ورودی کنده شود. هنگام ورود به مخزن، بازدید کننده به عظمت بنای آب انبار که در عین سادگی انجام شده واقف میشود. طبق اظهار مقامات میراث فرهنگی، از این آب انبار در آینده احتمالاً به عنوان یک سالن تاتر و نمایشگاه استفاده خواهد شد.
برای پوشش مخازن کوچکتر از طاق و تویزه و یا طاق کلمبه استفاده میشده و گاهی نیز ستون جهت نگهداری طاقها در داخل مخزن زده میشده است مانند آب انبار میرزا مقیم در کاشان، آب انبار بزرگ جزیره هرمز و آب انبار قوام در بوشهر. در مناطق کوهستانی و خوش آب و هوا و نقاطی که امکان دسترسی به چوب آسان بوده، برای آب انبارهای کوچک از سقفهای تیر چوبی با پوشش حصیر و کاهگل استفاده شده است.
راهپله عموماً مجاور و یا عمود بر یکی از سطوح مخزن بوده و از سطح روی زمین شروع شده و تا پاشیر ادامه پیدا میکرده است. در مخازنی که راهپله مجاور یکی از سطوح جانبی مخزن است (مانند آب انبار سردار در قزوین) ضخامت دیوار آن سمت را بیشتر میگرفتند تا جبران فضای خالی راهپله برای مقاومت در مقابل نیروی جانبی آب و احیاناً زلزله بشود. در انتهای راهپله یک یا چند شیر آب از جنس برنج جهت برداشت آب تعبیه میکردند. در هنگام بمباران شهرها در طی جنگ اخیر ایران و عراق از این راهپلهها به عنوان پناهگاه استفاده میشده است.
روی گنبد و دیوارهای برکههای جنوب کشور را با گلی مخصوص به رنگ طوسی متمایل به سفید اندود میکردند. این گل مقاومت خوبی در مقابل رطوبت دارد و به جهت رنگ آن و انعکاس تابش نور آفتاب از گرم شدن بیش از حد آب داخل مخزن جلوگیری میکند.
بام اغلب آب انبارها که با گنبد و یا طاق پوشش میشده، به همان صورت کروی باقی میمانده. ولی در بعضی از آب انبارها که میخواستند از محوطه بالای بام استفاده کنند مانند آب انبار قوام در بوشهر و یا آب انبارهایی که ساختمان آنها با ساختمان دیگری مثل مسجد، مدرسه و یا کاروانسرا تلفیق شده (مانند آب انبار میرزا مقیم در کاشان) سطح کروی روی بام را با زدن طاقهای کوچکتر به صورت مسطح درمیآورند.
معمولاً در اغلب شهرهای حاشیه کویری، اکثر افراد متمول در خانههای خود آب انبار خصوصی داشتهاند و یکی از اتاقهای زیرزمین برای ذخیره آب مورد استفاده قرار میگرفته است. این آب انبارها نیز مانند آب انبارهای عمومی از آب نهر یا قنات در اوایل فصل بهار پر میشده و دارای راهپله و شیر آب برنجی بوده است.
در این بندر آب انبارهای خصوصی در طبقه همکف قرار داشته ولی مخزن آن مانند حوض در داخل زمین بوده. آب این آب انبارها از آب بارانی که بر روی بام و حیاط خانه ریزش میکرده و به سمت مخزن آب انبار هدایت میشده، تأمین میگردیده است. آب مستقیماً توسط سطل از روی سطح آب برداشته میشده. آب این آب انبار به دلیل مراقبتی که از آن میشده، قدری تمیزتر و بهداشتیتر از آب انبارهای عمومی شهر بوده است.
در اینجا باید یادآوری شود، اگرچه آب آب انبارهای جنوب کشور چه عمومی و چه خصوصی، آلوده بوده و هنوز هم بالاجبار در بعضی از روستاها و شهرهای این مناطق از این آب برای آشامیدن استفاده میکنند، ولی در سایر مناطق ایران که مخزن آب انبار محصور بوده، آب آن بسیار تمیز، گوارا و سالم بوده است.
نکته قابل توجه اینکه در مناطق حاشیه کویری بسیاری از این آب انبارها با وجود لولهکشی آب شهری، هنوز مورد استفاده قرار میگیرد. تجربه شخصی نگارنده در چند شهر و روستای حاشیه کویری مؤید این مطلب بوده است. آب این آب انبارها خنکتر و گواراتر از آب لولهکشی است و مهمتر از آن، عاری از املاح خصوصاً گچ که در آب اغلب این نواحی وجود دارد، میباشد.
در منطقه قصرالدشت شیراز حدود نیمی از بیست و هفت آب انبار قدیمی آن هنوز مورد استفاده مردم است. اهالی شیراز نیز که در روزهای تعطیل به باغهای این ناحیه میآیند برای یک روز هم که شده سعی در پرهیز از آب گچدار شیراز میکنند و در موقع بازگشت، ظرفی را از آب پر میکنند و با خود به شیراز میبرند. سقفهای آب انبارهای این ناحیه مسطح است و با تیر چوبی، حصیر و کاهگل پوشیده شده است.
علیرغم استفاده از معدودی از آب انبارها در شرایط کنونی، اکثر آب انبارهای فعال کشور با لولهکشی شهرها از حیز انتفاع خارج شده و بالنتیجه این امر آغازی در جهت فرسایش و تخریب تدریجی این ابنیه بوده است. راهپله اکثر آب انبارها با تیغه آجری بسته شده و آنهایی که هنوز مسدود نشده تبدیل به زبالهدانی و محل تجمع افراد معتاد و ناباب میباشد. لذا جهت حفظ این میراث فرهنگی با مرمت آب انبارها و تخصیص عملکردهای جدید نظیر سالن ورزش، محل اجتماعات و یا موزه و نمایشگاه، ضمن حفظ این ابنیه با ارزش، ممر انتفاعی جدیدی نیز برای سازمانهای فرهنگی خواهد بود. ضمن آنکه باید توجه و نگهداری لازم از آب انبارهای سالم و فعال نیز بشود.
در دو شهر تاریخی و بسیار زیبای بندر لنگه و بندر کُنگ در ساحل خلیج فارس، تعداد بسیار زیادی آب انبار وجود دارد که هنوز مورد استفاده گسترده اهالی میباشد. دلیل این امر بدین لحاظ است که در شهرستان بندر لنگه کماکان تنها آب شیرین قابل دسترس در دوازده ماه سال برای اهالی، آب ذخیره شده در آب انبارها میباشد. به نظر نگارنده زیبایی این دو بندر و سایر بنادر در این شهرستان مانند بندر مُغویه، بندر طاحونه و بسیاری دیگر بخاطر حفظ سیمای زیبای گذشته خود میباشد. هنوز منارههای بلند مساجد، بادگیریهای حجیم چهار طرفه و آب انبارهای سفید کروی شکل مشخصه اصلی در سیمای شهری این بنادر است.
به احتمال قریب به یقین در آینده با آمدن آب شیرین کنها (آب شور دریا را شیرین میکنند) این آب انبارها به تدریج از بین خواهند رفت. ولی باید برای تعدادی از آنها عملکرد جدید یافت نمود تا بخشی مصور از تاریخ اجتماعی مردم این خطه برای آیندگان حفظ شود. تبدیل چند آب انبار در بندرعباس به زورخانه و چایخانه عمل مثبتی در این راستا بوده است.
منبع مقاله:
قبادیان، وحید، (1393) بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران، تهران: دانشگاه تهران، چاپ نهم.