تغییرات درمتون درسی صهیونیست ها!!
نويسنده:s دکتر مصطفی رجب
اگر عرب ها انصاف دهند باید از تصمیم مجامع غربی مبنی بر لزوم تغییر متون درسی در خاورمیانه، استقبال کنند، زیرا این متون عملا برای ریشه کن کردن تروریسم از دل کودکان به تغییرات جدی، قطعی و صریح نیاز دارد تا به جای آن در دل های این کودکان دوستی و صلح و رعایت حقوق همجواری جای گیرد. من در اینجا از متون درسی در "اسرائیل" سخن می گویم!! نه از متون درسی کشورهای عربی و آنچه در پی می آید نمونه هایی از متون درسی مدارس "اسرائیل" است که هم اکنون به دانش آموزان صهیونیست القا می شود. این مطالب را به خانم کوندالیزا رایس تقدیم می کنم تا خوب درباره آنها بیندیشد و ببیند که آیا این متون عملا از تروریسم حمایت می کند یا نه؟!
وزارت آموزش و پرورش و ورزش "اسرائیل" متون مشخصی از کتاب عهد قدیم (تورات تحریف شده) را برای آموزش در مدارس ابتدایی دولت عبری در نظر گرفته است. آنچه در پی می آید قسمت های اندکی از این متون است:
الف: در صفحه 258 کتاب دینی سال چهارم مقطع ابتدایی این عبارت از سفر یشوع، سوره 6 و 8 و بندهای 2 و 21 برگرفته شده و آورده شده است:
بنی اسرائیل وارد شهر شد، آنان همه مردان و زنان و کودکان و سالمندان شهر را کشتند و حتی به گوسفند و گاو و الاغ ها هم رحم نکردند و همه را از دم تیغ گذراندند. یوشع شهر و همه آنچه را در آن بود سوزاند و هیچ کس را باقی نگذاشت. او بلای مشابهی بر سر پادشاهی "مقیده" و پادشاهی "اریحا" آورد. یوشع بن نون به همراه بنی اسرائیل با عبور از مقیده به لبنه حمله کرد. پروردگار آنجا را هم به دست بنی اسرائیل سپرد تا همه مردمانش را از دم تیغ بگذرانند و با آنان همان کنند که با پادشاهی اریحا کردند..."
ب: در صفحه 304 کتاب دینی سال چهارم (ابتدایی، همچنین) به نقل از سفر قضات، سوره یکم و بند 8 آمده است:
"او (یوشع) دستور داد کشتزارهای فلسطینیان را به آتش بکشند و به این ترتیب کشتزارها و تاکستان های انگور فلسطینیان را آتش زدند".
ج: در صفحه 328 کتاب های دینی سال های پنجم و ششم به نقل از سفر ساموئل اول، سوره هفتم بند 14 آمده است:
" فلسطینیان خوار شدند و دیگر فرصت ورود به اسرائیل را نیافتند. پروردگار در تمام دوره سلطنت ساموئل فلسطینیان را خوار نگه داشت و شهرهایی که فلسطینیان از اسرائیل ـ مانند عقرون و گت ـ گرفته بودند دوباره به اسرائیل بازگشت و اسرائیل دست فلسطینیان را از سرزمین خود کوتاه کرد.
د: در صفحه 69 کتاب دینی دوره آموزشی سال سوم ابتدایی به نقل از سفر خروج آیه 6 بند 4 و 8 آمده است:
"با آنان عهد کردم که سرزمین کنعان را که از آنجا آواره شده بودند به آنان بدهم و آنان را به سرزمینی که به ابراهیم و اسحاق و یعقوب وعده داده بودم، داخل کرده و آن را وارث ایشان گردانم".
پس از ملاحظه این متون، باید تاکید کنم که تخریب چهره دین اسلام و مسلمانان در کتاب های اجتماعی و جغرافی و تاریخ مدارس رژیم صهیونیستی نیز آشکارا دنبال شده است. به نظر می رسد که صهیونیست ها تلاش می کنند که این مسئله را به عنوان یک فرهنگ درآورند و به همین سبب حتی در کتاب های متون و آموزش زبان عبری هم از چنین عبارت هایی استفاده شده است.
برای نمونه در صفحات 71 و 72 کتاب جغرافی سال پنجم مقطع ابتدایی به چنین نصوصی بر می خوریم:
"دین دیگری در منطقه ما ظهور کرده و از یهودیت تاثیر گرفته است. این دین اسلام نام دارد. دین اسلام اندکی دورتر از ساحل دریای مدیترانه ظهور کرده است.
مؤسس این دین که محمد پیامبر است در شهر مکه در کشور عربستان سعودی به دنیا آمد. این شهر که از نظر مسلمانان یک شهر مقدس به شمار می آید در نزدیکی دریای سرخ قرار دارد.
محمد به عنوان رئیس کاروان بازرگانان به شمال و غرب رفت و در این سفرها با یهود و مسیحیان نیز دیدار کرد و با اعتقادات و سنت های آنان آشنا شد.
در دین جدیدی که محمد تاسیس کرد، مسائل بسیاری وجود دارد که به اعتقادات و سنت های موجود در دین های یهودی و مسیحیت اشاره شده است. مسلمانان پیرو محمد حملات اشغالگرانه ای را آغاز کردند و قدس را که از نظر آنان یک شهر مقدس به شمار می آید به اشغال درآوردند. آنان در این حملات خود بیشتر به سوی کشورهای جنوب دریای مدیترانه متمایل شدند، اما در شهر نیز تا هند پیش رفتند".
در صفحه 179 همان کتاب آشکارا علیه گرایش به اسلام که اخیرا در الجزایر شکل گرفته است، موضع گیری شده است. مؤلفان کتاب در این صفحه آورده اند:
" گرایش دینی در سال های اخیرا در کشور الجزائر به شدت افزایش یافته است. بحران اقتصادی، بیکاری، وضع بد مسکن و کاهش امید به زندگی در این گرایش نقش داشته است.
بسیاری از ساکنان الجزائر بر این باورند که تنها دین اسلام می تواند آنان را از این وضعیت نجات دهد.
بسیاری از نسل جوان و ساکنان مناطق فقیر سلاح در دست گرفته اند. آنان قصد دارند که علما را به حکومت برسانند و امیدوارند که علما بتوانند وضعیت را بهبود بخشند.
با تأسف شدید باید گفت که این هیجانات در عمل نتیجه عکس داشته و به اقتصاد و جامعه زیان رسانده است.
بدیهی است که تدوین این متون درسی در "اسرائیل" برای تحقق اهدافی صورت گرفته است که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
اول، تقویت عزت در دل کودکان یهودی
دوم، تقویت حس برتری نژادی به بهانه "ملت برگزیده" بودن.
سوم، تاکید بر بی ارزش بودن اموال و ناموس و خون دیگران تا قتل غیر یهودیان هیچ احساس منفی در وجود یهودیان پدید نیاورد.
چهارم، باور به مترقی بودن یهودیان و عقب ماندگی مسلمانان به عنوان یک عقیده ثابت و پایدار پذیرفته شود.
پنجم، ارزش هایی مانند قدرت، شجاعت، ذکاوت و پیشرفت فقط به یهودیان اختصاص دارد و در مقابل، سستی، ترس، حماقت و عقب ماندگی همراه همیشگی عرب ها و مسلمانان است.
همه متون درسی در رژیم صهیونیستی در راستای تحقق این اهداف تنظیم شده است و این امر حتی فعالیت های جانبی مدرسه در کنار تدریس مانند ابزارهای آموزشی و سفرها و انواع تفریحات مانند نمایش ها، سینما، داستان و غیره را نیز در بر می گیرد.
شگفت آنکه، ابرقدرت کنونی جهان یعنی ایالات متحده آمریکا از "اسرائیل" نمی خواهد که این فریب ها و حلیه ها و مکرها و دروغ ها و حمایت آشکار از قتل و خشونت را از متون درسی خود پاک کند، بلکه بر عکس، از کشورهای عربی و اسلامی خواسته است که متون و مناهج درسی خود را چنان "توسعه" دهد تا با آنچه غربی ها به آن "دوران صلح" می گویند، متناسب گردد.
پس باید این پرسش را مطرح کرد که آیا دولت عبری با این متون آکنده از نژادپرستی و تقویت خوی جنایت به صلح دست می یابد؟!
/س
وزارت آموزش و پرورش و ورزش "اسرائیل" متون مشخصی از کتاب عهد قدیم (تورات تحریف شده) را برای آموزش در مدارس ابتدایی دولت عبری در نظر گرفته است. آنچه در پی می آید قسمت های اندکی از این متون است:
الف: در صفحه 258 کتاب دینی سال چهارم مقطع ابتدایی این عبارت از سفر یشوع، سوره 6 و 8 و بندهای 2 و 21 برگرفته شده و آورده شده است:
بنی اسرائیل وارد شهر شد، آنان همه مردان و زنان و کودکان و سالمندان شهر را کشتند و حتی به گوسفند و گاو و الاغ ها هم رحم نکردند و همه را از دم تیغ گذراندند. یوشع شهر و همه آنچه را در آن بود سوزاند و هیچ کس را باقی نگذاشت. او بلای مشابهی بر سر پادشاهی "مقیده" و پادشاهی "اریحا" آورد. یوشع بن نون به همراه بنی اسرائیل با عبور از مقیده به لبنه حمله کرد. پروردگار آنجا را هم به دست بنی اسرائیل سپرد تا همه مردمانش را از دم تیغ بگذرانند و با آنان همان کنند که با پادشاهی اریحا کردند..."
ب: در صفحه 304 کتاب دینی سال چهارم (ابتدایی، همچنین) به نقل از سفر قضات، سوره یکم و بند 8 آمده است:
"او (یوشع) دستور داد کشتزارهای فلسطینیان را به آتش بکشند و به این ترتیب کشتزارها و تاکستان های انگور فلسطینیان را آتش زدند".
ج: در صفحه 328 کتاب های دینی سال های پنجم و ششم به نقل از سفر ساموئل اول، سوره هفتم بند 14 آمده است:
" فلسطینیان خوار شدند و دیگر فرصت ورود به اسرائیل را نیافتند. پروردگار در تمام دوره سلطنت ساموئل فلسطینیان را خوار نگه داشت و شهرهایی که فلسطینیان از اسرائیل ـ مانند عقرون و گت ـ گرفته بودند دوباره به اسرائیل بازگشت و اسرائیل دست فلسطینیان را از سرزمین خود کوتاه کرد.
د: در صفحه 69 کتاب دینی دوره آموزشی سال سوم ابتدایی به نقل از سفر خروج آیه 6 بند 4 و 8 آمده است:
"با آنان عهد کردم که سرزمین کنعان را که از آنجا آواره شده بودند به آنان بدهم و آنان را به سرزمینی که به ابراهیم و اسحاق و یعقوب وعده داده بودم، داخل کرده و آن را وارث ایشان گردانم".
پس از ملاحظه این متون، باید تاکید کنم که تخریب چهره دین اسلام و مسلمانان در کتاب های اجتماعی و جغرافی و تاریخ مدارس رژیم صهیونیستی نیز آشکارا دنبال شده است. به نظر می رسد که صهیونیست ها تلاش می کنند که این مسئله را به عنوان یک فرهنگ درآورند و به همین سبب حتی در کتاب های متون و آموزش زبان عبری هم از چنین عبارت هایی استفاده شده است.
برای نمونه در صفحات 71 و 72 کتاب جغرافی سال پنجم مقطع ابتدایی به چنین نصوصی بر می خوریم:
"دین دیگری در منطقه ما ظهور کرده و از یهودیت تاثیر گرفته است. این دین اسلام نام دارد. دین اسلام اندکی دورتر از ساحل دریای مدیترانه ظهور کرده است.
مؤسس این دین که محمد پیامبر است در شهر مکه در کشور عربستان سعودی به دنیا آمد. این شهر که از نظر مسلمانان یک شهر مقدس به شمار می آید در نزدیکی دریای سرخ قرار دارد.
محمد به عنوان رئیس کاروان بازرگانان به شمال و غرب رفت و در این سفرها با یهود و مسیحیان نیز دیدار کرد و با اعتقادات و سنت های آنان آشنا شد.
در دین جدیدی که محمد تاسیس کرد، مسائل بسیاری وجود دارد که به اعتقادات و سنت های موجود در دین های یهودی و مسیحیت اشاره شده است. مسلمانان پیرو محمد حملات اشغالگرانه ای را آغاز کردند و قدس را که از نظر آنان یک شهر مقدس به شمار می آید به اشغال درآوردند. آنان در این حملات خود بیشتر به سوی کشورهای جنوب دریای مدیترانه متمایل شدند، اما در شهر نیز تا هند پیش رفتند".
در صفحه 179 همان کتاب آشکارا علیه گرایش به اسلام که اخیرا در الجزایر شکل گرفته است، موضع گیری شده است. مؤلفان کتاب در این صفحه آورده اند:
" گرایش دینی در سال های اخیرا در کشور الجزائر به شدت افزایش یافته است. بحران اقتصادی، بیکاری، وضع بد مسکن و کاهش امید به زندگی در این گرایش نقش داشته است.
بسیاری از ساکنان الجزائر بر این باورند که تنها دین اسلام می تواند آنان را از این وضعیت نجات دهد.
بسیاری از نسل جوان و ساکنان مناطق فقیر سلاح در دست گرفته اند. آنان قصد دارند که علما را به حکومت برسانند و امیدوارند که علما بتوانند وضعیت را بهبود بخشند.
با تأسف شدید باید گفت که این هیجانات در عمل نتیجه عکس داشته و به اقتصاد و جامعه زیان رسانده است.
بدیهی است که تدوین این متون درسی در "اسرائیل" برای تحقق اهدافی صورت گرفته است که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
اول، تقویت عزت در دل کودکان یهودی
دوم، تقویت حس برتری نژادی به بهانه "ملت برگزیده" بودن.
سوم، تاکید بر بی ارزش بودن اموال و ناموس و خون دیگران تا قتل غیر یهودیان هیچ احساس منفی در وجود یهودیان پدید نیاورد.
چهارم، باور به مترقی بودن یهودیان و عقب ماندگی مسلمانان به عنوان یک عقیده ثابت و پایدار پذیرفته شود.
پنجم، ارزش هایی مانند قدرت، شجاعت، ذکاوت و پیشرفت فقط به یهودیان اختصاص دارد و در مقابل، سستی، ترس، حماقت و عقب ماندگی همراه همیشگی عرب ها و مسلمانان است.
همه متون درسی در رژیم صهیونیستی در راستای تحقق این اهداف تنظیم شده است و این امر حتی فعالیت های جانبی مدرسه در کنار تدریس مانند ابزارهای آموزشی و سفرها و انواع تفریحات مانند نمایش ها، سینما، داستان و غیره را نیز در بر می گیرد.
شگفت آنکه، ابرقدرت کنونی جهان یعنی ایالات متحده آمریکا از "اسرائیل" نمی خواهد که این فریب ها و حلیه ها و مکرها و دروغ ها و حمایت آشکار از قتل و خشونت را از متون درسی خود پاک کند، بلکه بر عکس، از کشورهای عربی و اسلامی خواسته است که متون و مناهج درسی خود را چنان "توسعه" دهد تا با آنچه غربی ها به آن "دوران صلح" می گویند، متناسب گردد.
پس باید این پرسش را مطرح کرد که آیا دولت عبری با این متون آکنده از نژادپرستی و تقویت خوی جنایت به صلح دست می یابد؟!
/س