![آل شيخ طوسي آل شيخ طوسي](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/aalesheikhetusi.jpg)
![آل شيخ طوسي آل شيخ طوسي](/userfiles/Article/1396/05/05/aalesheikhetusi.jpg)
از قديميترين خاندانهاي علمي شيعه و ارکان طايفهي جعفريه و از مشايخ اجازات علماي اماميه و يکي از حلقات وصل آن به ائمه معصومين (عليهم السلام). اين طايفه از ذريهي شيخ الطائفه ابوجعفر محمد (385-460ق) فرزند حسن بن علي بن حسن هستند. اساس اين خاندان و شهرت نام آن در نجف از اواسط قرن پنجم هجري ميباشد و تا اواخر قرن ششم هجري و شايد بقاياي آنان تا قرن هفتم هم ادامه داشت، سپس رفته رفته آوازهي آنها فراموش گشت و اثر اين دودمان گم شد و امروزه آنان را ديگر نميشناسيم و نميدانيم که آيا منقرض گشته يا به کشورهاي ديگر هجرت نمودهاند و با مردمان و اقوام ديگر آميزش يافتهاند و يا رجال اين سلسله، علم و فضل را رها کرده و نام و عنوان خاندان را تغيير دادهاند و يا اينکه اين سلسله مانند بعضي خاندانهاي علمي قديمي شيعه بلاعقب مانده است.
بدون شک خاندان شيخ الطائفه از اصيلترين خاندانهاي شيعهي طوس بوده و احتمالاً علماي ديگر قبل از شيخ و يا در عصر شيخ از اين سلسلهي جليله شکوفا گشتهاند. بعضي برآنند که حماسهسراي بزرگ ايران، فردوسي از اين خاندان جليل است. آنچه بعضي از علماي عامه ثبت نمودند که شيخ الطائفه در اوائل زندگي خويش شافعي مذهب بوده و پس از ملامت شيخ مفيد، به تشيع روآورد عاري از حقيقت و دور از واقع است و اين زعم ناشي از مشرب ملايم شيخ در عصر تقيه بوده و اين مشرب کاملاً از تفسير وي نمايان است. احتمالاً اولين شخصي که اين معنا را ذکر نمود تاج الدين عبدالوهاب سبکي (م771ق) است (طبقات الشافعيه، 51/3). سپس علامه سيوطي (م911ق) اظهار ميدارد که شيخ طوسي پس از ملازمت شيخ مفيد، رافضي گشت (طبقات المفسرين، 29) و اينگونه مزاعم ناشي از عدم شناخت کافي از شيخ است. از سوي ديگر خطيب بغدادي که معاصر شيخ الطائفه بوده و سه سال بعد از شيخ وفات يافت بر اثر تعصب مطلقاً نامي از شيخ الطائفه در کتاب خود تاريخ بغداد نبرده است. شيخ طوسي يک فرزند ذکور و دو دختر داشت. دترهاي وي عالم و فاضل و داراي اجازات بودهاند. يکي از آنان همسر ابوعبدالله محمدبن احمد بن شهريار خازن نجفي است و شيخ ابوطالب که حمزه بن ابوعبدالله محمد آل شهريار از بطن وي ميباشد که سبط شيخ الطائفه است. از ذريهي دختر دوم شيخ طوسي ابن ادريس و ابن طاوس به دنيا آمدهاند. ابوعلي (م ب515ق) فرزند شيخ الطائفه معروف به مفيد دوم (در مقابل شيخ مفيد اول) ادامه دهندهي نهضت علمي اين سلسله و از اعاظم علماي شيعه و مشاهير فقهاي اماميه بوده است. وي از تلامذهي پدر خود بوده، کرسي تدريس پدر را اداره مينمود و بازار علم در نجف اشرف در عصر او رونق خاصي يافت و او محور تجمع علما، فقها و محدثين گشت و 5 سال قبل از فوت پدر از او اجازه دريافت داشت، وي يکي از مهمترين حلقات وصل اجازات علماي اماميه است. ابن حجر عقلاني در وصف وي مينويسد: «حوزهي درس پدر خويش و ابوطيب طيري خلال و تنوخي را درک کرد و در آستانهي حيدريهي علوي رهبري شيعيان را در دست گرفت و ابوالفضل بن عاف و هبة الله سقي و محمدبن محمد نسفي از حوزهي درس وي بهرهمند گشتند. مردي سليم النفس، متدين و باتقوا بوده...» (لسان الميزان، 250/2). از مؤلفات وي الامالي؛ شرح النهاية؛ رساله در نماز جمعه؛ الانوار و المرشد الي سبيل المتعبد است. از اکابر اين خاندان جليل: 1) حمزه فرزند حسن بن علي بن حسن طوسي، برادر شيخ الطائفه است. شيخ جعفر آل محبوبه به نقل از سيد حسن صدر مينويسد: «از علماي فراموش شده است که روزگار، او و آثار وي را از ياد برده و داراي شرح حال در کتب رجال نيستت و سيد در التکمله از اجازهي ابن نما به ايشان ياد کرده و ظاهراً از اهل روايت باشد و داراي مصنفاتي بوده که هيچ يک از اصحاب فهارس به وي اشاره نکردهاند»؛ 2) شيخ ابونصر محمد (م540ق) فرزند شيخ ابي علي حسن بن ابي جعفر محمدبن حسن بن علي طوسي، مجدد نهضت علمي اين خاندان در قرن ششم هجري و از اعاظم علماي اماميه است. وي از تلامذهي پدر خود بوده پس از او کرسي تدريس را در نجف اشرف به خود اختصاص داد. صاحب شذرات الذهب (126/4) در حوادث سنهي 540 دربارهي او مينويسد: «شيخ شيعه و عالم آنها و فرزند رئيس آنان که تمام طوايف شيعه از اطراف و اکناف سوي او ميشتافتند و به عراق هجرت مينمودند، متورع و عالم و کثيرالزهد بوده». چنانچه در فرحة الغري (ص58) ثبت است سيدعلي فرزند عزام (م671ق) همسر وي را درک نمود (نام او برياض بوده) و ميگويد که وي داراي فرزندي است به نام حسن که اسم جد خود را داشت.
کتابنامه: اعيان الشيعه، 224/5-246، 159/9، 167؛ الثقات العيون، 66، 256؛ رياض العلماء، 334/1؛ ماضي النجف و حاضرها، 472/2-489؛ معالم العلماء، 37؛ مقدمهي رجال الطوسي، سيد محمدصادق بحرالعلوم؛ مقدمهي تفسير التبيان، به قلم آقا بزرگ تهراني؛ النابس،161.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول
بدون شک خاندان شيخ الطائفه از اصيلترين خاندانهاي شيعهي طوس بوده و احتمالاً علماي ديگر قبل از شيخ و يا در عصر شيخ از اين سلسلهي جليله شکوفا گشتهاند. بعضي برآنند که حماسهسراي بزرگ ايران، فردوسي از اين خاندان جليل است. آنچه بعضي از علماي عامه ثبت نمودند که شيخ الطائفه در اوائل زندگي خويش شافعي مذهب بوده و پس از ملامت شيخ مفيد، به تشيع روآورد عاري از حقيقت و دور از واقع است و اين زعم ناشي از مشرب ملايم شيخ در عصر تقيه بوده و اين مشرب کاملاً از تفسير وي نمايان است. احتمالاً اولين شخصي که اين معنا را ذکر نمود تاج الدين عبدالوهاب سبکي (م771ق) است (طبقات الشافعيه، 51/3). سپس علامه سيوطي (م911ق) اظهار ميدارد که شيخ طوسي پس از ملازمت شيخ مفيد، رافضي گشت (طبقات المفسرين، 29) و اينگونه مزاعم ناشي از عدم شناخت کافي از شيخ است. از سوي ديگر خطيب بغدادي که معاصر شيخ الطائفه بوده و سه سال بعد از شيخ وفات يافت بر اثر تعصب مطلقاً نامي از شيخ الطائفه در کتاب خود تاريخ بغداد نبرده است. شيخ طوسي يک فرزند ذکور و دو دختر داشت. دترهاي وي عالم و فاضل و داراي اجازات بودهاند. يکي از آنان همسر ابوعبدالله محمدبن احمد بن شهريار خازن نجفي است و شيخ ابوطالب که حمزه بن ابوعبدالله محمد آل شهريار از بطن وي ميباشد که سبط شيخ الطائفه است. از ذريهي دختر دوم شيخ طوسي ابن ادريس و ابن طاوس به دنيا آمدهاند. ابوعلي (م ب515ق) فرزند شيخ الطائفه معروف به مفيد دوم (در مقابل شيخ مفيد اول) ادامه دهندهي نهضت علمي اين سلسله و از اعاظم علماي شيعه و مشاهير فقهاي اماميه بوده است. وي از تلامذهي پدر خود بوده، کرسي تدريس پدر را اداره مينمود و بازار علم در نجف اشرف در عصر او رونق خاصي يافت و او محور تجمع علما، فقها و محدثين گشت و 5 سال قبل از فوت پدر از او اجازه دريافت داشت، وي يکي از مهمترين حلقات وصل اجازات علماي اماميه است. ابن حجر عقلاني در وصف وي مينويسد: «حوزهي درس پدر خويش و ابوطيب طيري خلال و تنوخي را درک کرد و در آستانهي حيدريهي علوي رهبري شيعيان را در دست گرفت و ابوالفضل بن عاف و هبة الله سقي و محمدبن محمد نسفي از حوزهي درس وي بهرهمند گشتند. مردي سليم النفس، متدين و باتقوا بوده...» (لسان الميزان، 250/2). از مؤلفات وي الامالي؛ شرح النهاية؛ رساله در نماز جمعه؛ الانوار و المرشد الي سبيل المتعبد است. از اکابر اين خاندان جليل: 1) حمزه فرزند حسن بن علي بن حسن طوسي، برادر شيخ الطائفه است. شيخ جعفر آل محبوبه به نقل از سيد حسن صدر مينويسد: «از علماي فراموش شده است که روزگار، او و آثار وي را از ياد برده و داراي شرح حال در کتب رجال نيستت و سيد در التکمله از اجازهي ابن نما به ايشان ياد کرده و ظاهراً از اهل روايت باشد و داراي مصنفاتي بوده که هيچ يک از اصحاب فهارس به وي اشاره نکردهاند»؛ 2) شيخ ابونصر محمد (م540ق) فرزند شيخ ابي علي حسن بن ابي جعفر محمدبن حسن بن علي طوسي، مجدد نهضت علمي اين خاندان در قرن ششم هجري و از اعاظم علماي اماميه است. وي از تلامذهي پدر خود بوده پس از او کرسي تدريس را در نجف اشرف به خود اختصاص داد. صاحب شذرات الذهب (126/4) در حوادث سنهي 540 دربارهي او مينويسد: «شيخ شيعه و عالم آنها و فرزند رئيس آنان که تمام طوايف شيعه از اطراف و اکناف سوي او ميشتافتند و به عراق هجرت مينمودند، متورع و عالم و کثيرالزهد بوده». چنانچه در فرحة الغري (ص58) ثبت است سيدعلي فرزند عزام (م671ق) همسر وي را درک نمود (نام او برياض بوده) و ميگويد که وي داراي فرزندي است به نام حسن که اسم جد خود را داشت.
کتابنامه: اعيان الشيعه، 224/5-246، 159/9، 167؛ الثقات العيون، 66، 256؛ رياض العلماء، 334/1؛ ماضي النجف و حاضرها، 472/2-489؛ معالم العلماء، 37؛ مقدمهي رجال الطوسي، سيد محمدصادق بحرالعلوم؛ مقدمهي تفسير التبيان، به قلم آقا بزرگ تهراني؛ النابس،161.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول