ابوالعباس احمدبن طولون بخارايي (م270ق)، از امراي ترک خلافت بغداد و پايهگذار دودمان بني طولون مصر. پدرش طولون (به ترکي يعني بدر) غلامي ترک از مردم فرغانه بود که امير ساماني بخارا او را به مأمون، خليفهي عباسي هديه کرده بود. طولون در دستگاه مأمون به مقامات عالي رسيد و در ايام خلافت معتصم در سامرا رئيس نگهبانان خاصه گرديد. با درگذشت طولون همسرش به نکاح باياک بيگ، يکي از امراي ترک در آمد و در 254 که با ياک بيگ به ولايتداري مصر رسيد احمد را به نيابت خود فرستاد. احمد در رمضان 254 وارد فسطاط شد و چندان نگذشت که با کارداني امور مصر را سامان بخشيد و در ميان مردم محبوبيت يافت، چنانکه ولايتدار بعدي که ترک ديگري به نام يارجوخ بود ناگزير گرديد وي را در مقام خويش باقي گذارد. احمد بزودي دست احمدبن مدير را که عامل خراج مصر بود از کارها کوتاه کرد و کارهاي مالي را خود به دست گرفت و چون خليفه المهتدي وي را مأمور سرکوبي والي سوريه کرد، احمد از فرصت بهره جسته سپاه نيرومندي از غلامان براي خود تجهيز کرد. در 264 که موفق برادر خليفه المعتمد سرگرم فرو نشاندن شورش زنگيان بود، احمد سوريه را نيز به قلمرو خويش افزود و از مردم اين سرزمين بيعت گرفت. در 269 که معتمد درصدد برآمد تا خود را زير سلطهي برادرش موفق آزاد کند کوشيد تا از سامرا نزد سپاه ابن طولون در رقه بگريزد. اگرچه موفق توانست جلوي حرکت خليفه را بگيرد، اما اين مسأله بهانهاي گرديد که احمد از بيعت و طاعت موفق دست بردارد و نام وي را از خطبه بيندازد. به دستور موفق احمد را در منابر لعن کردند، اما او ظاهراً دريافت که قدرت احمد چندان است که در افتادن با او مقدور نيست.
در ايام فرمانروايي احمد بر مصر، اوضاع اقتصادي اين سرزمين بهبود يافت. وي به آبادي قلمرو خود توجه داشت، بيمارستاني در مصر ساخت که 60000 دينار هزينهي آن کرد و هر جمعه براي بازرسي بيمارستان و عيادت بيماران به آنجا ميرفت.
ابن طولون تمايلات شيعي داشت و از مال خود براي سادات طالبي در مصر مقرري تعيين کرد که سهم برخي در سال به 200 دينار ميرسيد. با اين همه به آنان فرصت قدرت نمايي در قلمرو خود نميداد، چنانکه در 255 احمدبن محمدبن عبدالله بن ابراهيم طباطبا را که در صعيد مصر قيام کرد بکشت ودر سال بعد قيام ابراهيم بن محمد طالبي معروف به ابن صوفي را فرو نشاند. در ايام فرمانروايي ابن طولون بر مصر اين سرزمين براي نخستين بار پس از دوران بطالسه حکومتي مستقل يافت.
کتابنامه: تاريخ ملل و دول اسلامي، 188-193؛ تاريخ يعقوبي، ترجمه، 536/2، 538-539، 524-525؛ الکامل في التاريخ، 187/7، 217، 238، 257، 263-265، 283-284، 305، 309، 317-318، 324-325، 393-397؛ مروج الذهب، ترجمه، 610/2-611.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول
در ايام فرمانروايي احمد بر مصر، اوضاع اقتصادي اين سرزمين بهبود يافت. وي به آبادي قلمرو خود توجه داشت، بيمارستاني در مصر ساخت که 60000 دينار هزينهي آن کرد و هر جمعه براي بازرسي بيمارستان و عيادت بيماران به آنجا ميرفت.
ابن طولون تمايلات شيعي داشت و از مال خود براي سادات طالبي در مصر مقرري تعيين کرد که سهم برخي در سال به 200 دينار ميرسيد. با اين همه به آنان فرصت قدرت نمايي در قلمرو خود نميداد، چنانکه در 255 احمدبن محمدبن عبدالله بن ابراهيم طباطبا را که در صعيد مصر قيام کرد بکشت ودر سال بعد قيام ابراهيم بن محمد طالبي معروف به ابن صوفي را فرو نشاند. در ايام فرمانروايي ابن طولون بر مصر اين سرزمين براي نخستين بار پس از دوران بطالسه حکومتي مستقل يافت.
کتابنامه: تاريخ ملل و دول اسلامي، 188-193؛ تاريخ يعقوبي، ترجمه، 536/2، 538-539، 524-525؛ الکامل في التاريخ، 187/7، 217، 238، 257، 263-265، 283-284، 305، 309، 317-318، 324-325، 393-397؛ مروج الذهب، ترجمه، 610/2-611.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول