جوان
واژه جوان، در لغت تداعی کننده توانایی، بالندگی، اقتدار، سلامت، شادابی، سرور، سرزندگی، حرکت، فعالیت، جنب و جوش، صداقت و احساسات و نیز قطاری از این واژههای زنده است. جوانی در حقیقت دورانی از عمر است که از فرصتها و توانها آکنده مینماید؛ یعنی اوج توانمندی انسان در این سنین میگذرد. شاید در مقام تشبیه بتوان این دوران را در قالب این تمثیلات پررنگتر مطرح کرد:
از منظر و نگرش طبیعی، جوان یعنی رأس قلّه زندگی؛ از منظر زیبایی و زیباییشناسی، جوان یعنی گلستان و دوران شکوفهدهی زندگی، از وجه تمثیل به دریا، جوان یعنی موج و برخاستن؛ از منظرگاه هوش و توان و استعداد، جوانی یعنی دوران بالاترین کشفها و شدنها؛ و از منظرگاه حرکت و روان شدن، جوان یعنی بالاترین سرعت و رسیدن به اهداف.
جوانی؛ چهارمین فصل زندگی
دفتر زندگی فصلهایی دارد؛ نوباوگی، کودکی، نوجوانی و جوانی. جوانی که چهارمین فصل از دفتر زندگی انسان است، همانند بهاری زیبا، روحبخش و پرتنوع است و با لذتهای گوناگونی همچون تفریح، گفت و گوها، آراستگی ظاهری، نشستهای خاطره آفرین و شیرین همراه است تا در آن، شخصیت، بینشها و گرایشهای انسان پخته شود و شکل گیرد. به دنبال این مرحله، انتخابهای فرد یکی پس از دیگری فرا میرسد، بنیان آینده استحکام مییابد و بنیادهای فکری ـ فرهنگی با تبلوری خاص رخ مینماید.
جوانی؛ بهار عمر
در میان فصلهای مختلف زندگی انسان، جوانی از تمام جهتها اهمیت فراوانی دارد. نقش این دوره در ساختار زندگی فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی انسان بسیار حساس است و بنیانهای اساسی شخصیت هر فرد در این دوره به شکل نهایی خود میرسد. در حقیقت، این دوره بهار عمر است و عقل و دین مقدس اسلام بر اهمیت آن تأکید میورزند. با فرا رسیدن بهار عمر، نه تنها بدن قوی ونیرومند میگردد و عواطف و احساسات شکفته میشود، بلکه شکوه جوانی، به منزله زینت گرانبها و پرفروغی به صاحبش زیبایی و کمال میبخشد.
فصل شکفتن
روزهای جوانی، رسیدن به بلندترین و والاترین جایگاههای زندگی است. روح جوانان پر از آرزو و سرشار از عشق و امید است. پیش از دوران جوانی، کودک ناتوان پیوسته به سوی نیرومندی پیش میرود و هر سال قویتر میشود تا به سرمنزل کمال یعنی جوانی و اوج قوت برسد؛ البته پس از دوران طلایی جوانی، دوباره به سوی فرسودگی وناتوانی گام برمیدارد.
ویژگیهای هیجانی جوان
برخی از صاحبنظران، دوره جوانی را دوران پختگی، یا مرحلهای مینامند که استعدادها و تواناییهای بالقوه آدمی به رشد کامل میرسد. آنها معتقدند فرایندهای اساسی که در دستیابی پختگی هیجانی دخالت دارد، عبارت است از: اعتماد به نفس، برداشت روشن از واقعیتهای جامعه، کنترل پرخاشگری، هدفهای عقلانی و برداشت درست از تواناییهای خود. همچنین، جوان از نظر آرمانی باید مستقل و متکی به خود بوده، خواستههایش را به منظور هماهنگ کردن آنها با نیازها و آرزوهای دیگران به نحو شایسته مهار کند. رفتار جوان باید به نسبت قابل پیشبینی بوده، نیازهای شخصیاش در خصوص موازین اخلاقی، معقول و قابل تعدیل باشد، نیز آگاهی از امکانات و محدودیتها و ارتباط و تأثیر آنها بر روی کار، بازی و استراحت، نقش مهمی در زندگی آینده جوان ایفا میکند.
درخشانترین گوهر معرفت
جوان، نوگرا و تأثیرپذیر است. او همواره میکوشد محیط اطراف را همرنگ ذهینت خودسازد، جامعه را با آرمانهایش همسو کند و بر فکر و اندیشه تازهاش مهر تأیید زند. جوان آسیبپذیر و عاطفی است. احساس و عاطفه، نهال وجودش را در مقابل توفان عشقهای کاذب، آسیبپذیر میکند. جوان الگوپذیر و جستجوگر است. او در پی آن است که خود را در کسی پیدا کند یا خویش را چنان در الگویش فانی سازد که همچون او بگوید و زندگی کند. جوان لبریز از جوشش و نیروست. او دوست دارد آنچه در ظرف وجودش موج میزند، به کرانههای زندگی هدایت کند و به فکر، فرهنگ و آداب جامعه بقبولاند. جوان آرمانخواه و پندارگر است. در فردا به سر میبرد، با آرزوهایش زندگی میکند و همواره در ذهنش آینده خویش را به تصویر میکشد. جوان خودنگر و خودباور است. او خود را میبیند و خود را میآراید و متاع علم و فرهنگ و هنر خویش را عرضه میکند.
جوانی؛ دوره توانمندی
در آیه 54 سوره مبارکه روم، عمر انسان برای زندگی در این دنیا به سه دوره تقسیم شده است که با ناتوانی آغاز میشود و دوباره به ناتوانی برمیگردد. در میان این دو دوره ناتوانی که همان کودکی و پیری است، دوره توانمندی و جوانی قرار دارد. در این آیه میخوانیم: «پروردگارتان کسی است که شما را در آغاز از جسمی ناتوان (نطفه) بیافرید. آنگاه پس از ناتوانی (کودکی)، شما را توانا کرد و دوباره از توانایی و نیروی جوانی به سستیِ پیری برگرداند».
عمر انسان در یک نگاه
خداوند در قرآن کریم هنگام ترسیم وضعیت زندگی دنیا، دورههای گوناگون آن و انگیزههای حاکم بر هر دوره چنین میفرماید: «همانا بدانید که زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و تفاخر در میان شما و افزونخواهی در اموال و فرزندان است». بنابراین، ناآگاهی، سرگرمی، خویشتنآرایی، فخرفروشی و تکاثر، دورانهای پنج گانه عمر آدمی را تشکیل میدهد:
1.کودکی: آدمی در این دوره در هالهای از غفلت و بیخبری و بازی فرو میرود.
2.نوجوانی: سرگرمی جای بازی را میگیرد و انسان در پی مسائلی است که او را به خود سرگرم سازد و از مسائل جدّی دور دارد.
3.جوانی: دوران شور و عشق و تجملپرستی است و آدمی در این دوره به آرایش و زندگی میپردازد.
4.میانسالی: دوران به دست آوردن مقام و فخر است و امور پیشین او را قانع نمیسازد.
5.پیری: دوران افزایش مال و فرزندان است.
جوانی در آینه معرفت
در بهار جوانی، بنیان شخصیتها استحکام مییابد و فردا و فرداهای زندگی ترسیم میشود. در این دوران، از نیروی اندیشه و تدبیر کمتر استفاده شده و آثار و برکات جوانی در هالهای از غریزهها پوشیده میماند. به همین دلیل این تحفه الهی، برای ناآگاهان نوعی جنون دانسته شده است. جوانی دورهای ارزشمند است که فقط کسانی که آن را از دست دادهاند، به ارزشش پی میبرند.
کیمیاگونه بودن جوانی در سخن رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله به این شکل پدیدار میشود که آن حضرت، جوانان را به پختگی، اندیشمندی و استفاده از تجربه دیگران فراخوانده و در سخنی کوتاه، بلندای این حقیقت را به این صورت آشکار میسازد که: «بهترین جوانان شما کسی است که پیشه پیران در کارآزمودگی، احتیاط و هوشمندی باشد، و بدترین پیران شما کسی است که همچون جوانان شتابزده، پرهیجان و غافل عمل کند».
گرایش به نیکی
یکی از ویژگیهای نیکو در دوره جوانی، گرایش به هرگونه خیر و نیکی است. تلاش برای به دست آوردن صفات پسندیده و آموختن دین، از جمله نیکیهایی است که جوان به آن گرایش دارد. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به اطرافیان خود درباره جوانان سفارش کرده و میفرماید: «به شما سفارش میکنم با جوانان به خوبی و نیکی رفتار کنید؛ چرا که آنان نازکدلترند. وقتی خداوند مرا به پیامبری برانگیخت، جوانان به من گرویدند و یاریام کردند، و بزرگسالان به مخالفت برخاستند».
همچنین نقل شده که یکی از شاگردان امام صادق علیهالسلام که برای تبلیغ احکام به بصره رفته بود، هنگام بازگشت به مدینه، به آن حضرت از کمعلاقهگی مردم به آموختن احکام خبر داد. امام صادق علیهالسلام در پاسخ فرمود: این امر طبیعی است؛ زیرا بسیاری از مردم گرفتار دنیا هستند. شما باید به جوانان بپردازید که هنوز گرفتار دنیا نشدهاند: «بر شما باد به پرداختن به جوانان؛ زیرا آنان نسبت به دیگران در انجام کارهای نیک شتاب بیشتری دارند».
جوانی و پاکی نفس
پاکی، از مهمترین ویژگیهای دوره جوانی است. بنابراین، جوانی را باید بهترین دوره زندگی انسان دانست که در آن میتوان با تزکیه نفس، به قرب الهی رسید و پیش از فرا رسیدن پیری و هجوم دلبستگیهای گوناگون به آدمی، خود را با اخلاق نیکو آراست. پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «برتری جوان عابدی که در جوانی راه بندگی پیش گرفته است، بر پیری که در بزرگسالی به عبادت روی آورده، همچون برتری فرستادگان الهی بر دیگر مردمان است».
جوان و دین اسلام
اسلام به جوانان اهتمام ویژهای دارد و در مورد شیوه برخورد با آنها فراوان سخن گفته است. حضرت صادق علیهالسلام در اینباره فرمود: «آیا نمیدانی که خداوند متعال احترام خاصی برای جوانان شما قائل شده است؟» امیرمؤمنان علی علیهالسلام نیز میفرماید: «قلب جوانان مثل زمین خالی و آماده بهرهبرداری برای کشت است که هر چه در آن کاشته شود، محصول میدهد» نیز در احادیث دیگری آمده که قلب جوانان، آمادهتر از قلب بزرگسالان است و جوان زودتر حق را میپذیرد.
جوانان همواره موضوع اصلی مکتب تربیتی انبیای الهی بودهاند و انقلابهای پیامبران، معمولاً با پشتیبانی این نسل به نتیجه رسیده است. در آغاز دعوت پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله ، بیشتر پیروان حضرت را جوانان تشکیل میدادند. این نشان میدهد که فطرت جوانان پاک و دست نخورده است و آنها ضمن پذیرش سریع حق، حاضر به تحمل هر گونه سختی و دشواری بوده و هستند.
جوان و بندگی
نشان بندگی، نشانی است زرین که مایه افتخار و خوشبختی صاحب آن است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در اینباره فرموده است: «دوست داشتنیترین آفریدهها نزد خداوند متعال، جوانی است زیبارو که جوانی و زیبایی خود را برای خدا و طاعت او قرار دهد. پروردگار به چنین شخصی بر فرشتگان میبالد و میفرماید: همانا که این نوجوان و جوان، بنده من است».
جوانی، فرصت زودگذر
دوره جوانی ارزش فراوانی دارد و به فرموده حضرت علی علیهالسلام این ارزش شناخته نخواهد شد مگر هنگام از دست دادن آن. آن حضرت در سخنی زیبا فرمودند: «دو چیز است که کسی آنها را قدر نمیداند، مگر پس از نبود آن؛ یکی جوانی است و دیگر سلامت و تندرستی». پیامبر بزرگوار اسلام صلیاللهعلیهوآله نیز در توصیهای خطاب به جوانان فرمودند: «چهار چیز را پیش از چهار چیز غنیمت شمار: جوانیات را پیش از پیری، سلامتت را پیش از بیماری، بینیازیات را پیش از تهیدستی، و زنده بودنت را پیش از مرگ».
پویایی ذهن
ذهن جوان به سرعت دگرگون میشود. این دگرگونی از دوره نوجوانی آغاز شده، در فراز و نشیب زندگی، چهرهای عقلانی به خود میگیرد. عقل در 28 سالگی به کمال میرسد. حضرت علی علیهالسلام در حدیثی که به بیان دورههای تکامل و رشد انسان پرداخته، کمال رشد انسان را در 28 سالگی و پایان دوره جوانی دانسته است.
در دوره نوجوانی، ارزشها وقتی ادراک میشود که در نمونههای انسانی و قالب اشخاص مجسم شوند، ولی تخیل نیرومند جوان، او را از مرحله شگفتی به مرحله ادراک ارزشها میرساند.
توانایی حافظه نیز در این دوره رشد میکند؛ زیرا حافظه یک استعداد است و بدینگونه، جوان میتواند مسائل را حفظ نماید.
جوان و نوآفرینی
قدرت تخیل در جوان در اوج است و در پرتو این نیرو، بسیاری از دشواریها برای او حل میشود. قدرت تخیل، توان نظریهپردازی را به جوان میدهد و او میتواند به جست و جوی جنبههای گوناگون مسائل بپردازد. جوان در پرتو تخیل، دنیایی زیبا را در آیندهای نزدیک برای خود تصویر میکند و این وضعیت، بسیاری از دردهای درونی او را کاهش میدهد. این حالت روانی، قوه تخیل را توسعه میدهد و به ذهن جوانان، نیروی خلاّق میبخشد. نیز حس نوآوری را در ضمیر جوانان بیدار میسازد و آنان را برای نوسازی و به دست آوردن کمالهای تازهتر آماده میکند.
منبع: ماهنامه گلبرگ/س