12 اردیبهشت 1388 / 7 جمادی الاولی 1430 / 2 می 2009 |
1) شهادت عالم مجاهد، آگاه و انديشمند بزرگ اسلام استاد "مرتضي مطهري" (1358) آيتاللَّه مرتضي مطهري در سال 1299 ش در خانوادهاي روحاني در شهرستان فريمان از توابع استان خراسان ديده به جهان گشود. دروس ابتدايي را در مكتب و نزد پدر فرا گرفت و در 12 سالگي وارد حوزه علميه مشهد شد. وي همچنين در 15 سالگي در قيام مردمي مسجد گوهرشاد مشهد در تيرماه 1314 حضور داشت و اين حادثه، نقش عميقي در شكلگيري تفكرش عليه نظام طاغوتي پهلوي بر جاي گذاشت. استاد مطهري در سال 1315 براي ادامه تحصيلات حوزوي وارد حوزه علميه قم شد. وي در آنجا از محضر استادان بزرگواري چون آيات عظام سيد حسين بروجردي، سيدمحمدتقي خوانساري، امام خميني، علامه طباطبايي، سيد محمد حجت كوهكمرهاي، سيد محمد محقق داماد، ميرزا مهدي آشتياني، شيخ مهدي مازندراني و ميرزا علي آقا شيرازي بهرههاي وافر برد و به مقام اجتهاد نائل آمد. ايشان پس از مدتي به تهران مهاجرت كرد و به تدريس در دانشگاه اشتغال ورزيد. استاد مطهري پلي ميان حوزه و دانشگاه برقرار كرد و جوانان دانشجو را از غلتيدن به دامهاي الحاد و التقاط آگاهي بخشيد. وي در قيام 15 خرداد سال 1342 نقشي مؤثر و روشنگري داشت و به همراه تعدادي از علما و روشنفكران دستگير و زنداني گرديد. شهيد مطهري پس از آزادي از زندان، نظر به قطع ارتباط مردم با امام خميني(ره) به خاطر تبعيد معظمله به تركيه و عراق، مسؤوليت عظيم نمايندگي حضرت امام در ميان اقشار جامعه را برعهده گرفت و در اين راستا در رأس شورايي جهت نظارت بر حفظ خط فكري "هيئتهاي مؤتلفه" از سوي امام خميني(ره) تعيين شد. استاد مطهري چه پيش از پيروزي انقلاب و چه پس از آن، به عنوان يكي از چهرههاي برجسته علمي، مذهبي و سياسي در پيروزي انقلاب و استقرار حكومت اسلامي نقش بسزايي داشت و يكي از بنيانگذاران اصلي راهپيماييهاي سراسري مردم عليه نظام طاغوتي پهلوي محسوب ميشد. شهيد مطهري در هنگام پيروزي انقلاب اسلامي، از سوي امام خميني(ره) به عضويت شوراي انقلاب اسلامي منصوب گرديد و يكي از تصميمگيرندگان و سياستگزاران اصلي كشور انقلابي ايران به شمار ميرفت. اين مجاهد سترگ سرانجام در پايان يكي از جلسات كه به تنهايي راهي خانهاش بود، مورد سوءقصد يكي از اعضاي منحرف گروهك فرقان قرار گرفت و به لقاءاللَّه پيوست و پس از تشييع باشكوه در تهران و قم، در جوار حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد. از استاد شهيد مرتضي مطهري، قريب به 80 كتاب ارزنده برجاي مانده است كه امام خميني(ره) همگان را به پاس داشتن آنها سفارش كرده است. ايشان فرمود: "من به دانشجويان و طبقه روشنفكران متعهد توصيه ميكنم كه كتابهاي اين استاد عزيز را نگذارند با دسيسههاي غيراسلامي فراموش شود". |
2) روز معلم استاد مطهري پس از عمري مجاهدت در راه خدا و تلاش خستگيناپذير در زمينههاي فرهنگي، سياسي و مذهبي به دست جاهلترين و جنايتكارترين دشمنان اسلام به ملكوت اعلي پيوست. او كه معلم اخلاق، فلسفه، عرفان و مسائل اقتصادي بود در تمامي اين زمينهها كارهاي تحقيقاتي و بنيادي شايستهاي انجام داده است. به همين مناسبت 12 ارديبهشت، سالروز شهادت اين معلم نمونه و اسوه تقوا در نظام جمهوري اسلامي ايران، به عنوان روز معلم نامگذاري شده است تا همواره و همه ساله ضمن بزرگداشت خاطره آن رادمرد بزرگ و مجتهد و فيلسوف بلندآوازه، از زحمات بيشائبه و ايثارگرانه طبقه عظيم معلمان كه وظيفه سنگين آموزش و پرورش كودكان، نوجوانان و جوانان اين مرز و بوم را برعهده دارند، قدرداني گردد. |
3) 12 ارديبهشت ماه سال1361هجري شمسي: مرحله دوم طرح عملياتي بيت المقدس با حضور رزمندگان دلير جمهوري اسلامي ايران برضدّ قواي رژيم بعثي آغازشد. ازاولين ساعات اين حمله تپه استراتژيك 182درحوالي نوارمرزي فكه ازاشغال عراقي ها آزاد شد. همچنين بيش از700تن ازافراد ارتش بعثي عراق به اسارت نيروهاي اسلام درآمدند. |
4) تشكيل دولت دكتر "محمد مصدق" (1330ش) |
5) تصرف سرزمين مازندران توسط سپاهيان "علاءالدين محمدتَكِشِ خوارزمشاه" (606 ق) |
6) دوم ماه مي سال1953ميلادي: دوران سلطنت ملك فيصل دوم آخرين شاه عراق رسماً آغازشد. درزمان حكومت فيصل دوم اردن و عراق بصورت اتحاد عربي به منظورمقابله با اتحاد مصرو روسيه با يكديگرمتحد شدند. اما اندكي بعد سرهنگ عبدالكريم قاسم با اجراي كودتاي نظامي، حكومت سلطنتي را منقرض كرد و نظام جمهوري را دركشورعراق مستقرساخت. گفتني است كه دراين كودتا فيصل دوم و وليعهدش گردن زده شدند. |
7) در گذشت "لئوناردو داوينچي" نقاش، مجسمه ساز و معمار معروف ايتاليايي (1519م) لئوناردو داوينچي هنرمند شهير ايتاليايى، در 14 اوت 1452م در دهكده وينچي در نزديك شهر فلورانس ايتاليا به دنيا آمد و به زودي نبوغش در زمينههاي گوناگون هنري آشكار شد. وي از آغاز جواني به مطالعه طبيعت و بررسي سنگها، رودها و كوهها... ميپرداخت. علاوه بر اين، لئوناردو از همان زمان به مجسمهسازي علاقهاي وافر داشت. لذا پدرش وي را به فلورانس فرستاد تا هنر مجسمهسازي و نقاشي را بياموزد. داوينچي در مدت زمان كوتاهي نقاشي را فرا گرفت و به استادي رسيد. وي علاوه بر آن در رشتههاي مهندسي راه و ساختمان، اخترشناسي، زمينشناسي، كالبدشناسي و هواشناسي استاد بود و اختراعات متعددي در هر رشته به انجام رساند. وي در يادداشتهاي روزانه خود، طرحهاي جالبي از زيردريايى، تانك جنگي، لباس غواصي، چترنجات، نيروي جاذبه، اختراع دوربين، اختراع رطوبت سنج و بالگرد و... كشيد كه از جمله كارهاي علمي و عملي اين هنرمند و دانشمند بود. داوينچي با اينكه فرزند قرون وسطي به شمار ميرفت، با اين حال، نوآوري و كارهاي جالبش، وي را در زمره پيشقدمان رنسانس قرار داده است. اختراعات و اكتشافات او به قدري زياد و متنوعند كه به راستي انسان را به حيرت مياندازد. حتي گفته ميشود كه لئوناردو داوينچي در علم و هنر، از هم عصران خود، دهها و گاهي صدها سال پيش افتاده بود و به جايى رسيد كه با مردم قرن بيستم، فاصله چنداني نداشت. داوينچي پس از سفر به چند شهر ايتاليا، در سال 1506م به فرانسه رفت و نقاش دربار لويى دوازدهم پادشاه اين كشور شد. وي با ميكل آنژ ديگر نقاش و مجسمه ساز مشهور هموطن خود معاصر بود و اين دو هنرمند نقش مهمي در تكوين هنر دوره رنسانس داشتند. داوينچي نقاشي بزرگ نيز، به شمار ميرود كه آثارش را با ديدي آيندهنگر و ژرف به وجود ميآوَرْد. از داوينچي آثار بسياري برجاي مانده ولي اكثراً ناقص و نيمهتمامند زيرا وي با چنان شتابي در عرصه علوم و فنون جولان ميكرد كه فرصت تكميل آنها را نمييافت. با اين حال از جمله تابلوهاي نقاشي او شام آخر و لبخند ژوكوند است كه مهمترين و زيباترين اثر اوست. همچنين ساختمان كليساي جامع ميلان، از برجستهترين آثار معماري داوينچي است. لئوناردو داوينچي سرانجام در 2 مه 1519م در 67 سالگي درگذشت. |
8) آغاز دوران حكومت تزاري خاندان رومانوف بر سرزمين پهناور روسيه (1613م) سه سال پس از حمله لهستان به روسيه، يكي از سرداران روسي آنها را شكست داد و مسكو را از اشغال ارتش لهستان خارج كرد و ميخائيل رومانوف به عنوان تزار جديد، بر تخت نشست. از اين زمان دوران حكومت 304 ساله خاندان رومانوف بر روسيه آغاز گرديد. اگر چه كشور روسيه در زمان حكومت رومانوفها گسترش يافت اما از لحاظ اقتصادي، پيشرفت چنداني نكرد و استبداد تزارها، مانع از شركت مردم روسيه در سرنوشت خود بود. در اثر چنين مشكلات سياسي و اقتصادي، مردم در سال 1917م عليه تزار نيكلاي دوم آخرين پادشاه خاندان رومانوف قيام كردند. با سرنگون شدن او، رژيم سوسياليستي بر روسيه حاكم شد. |
9) تولد "كاترين كبير" ملكه مشهور روسيه (1729م) كاترين كبير، امپراتوريس روسيه، در دوم مه 1729م به دنيا آمد. وي در 15 سالگي با پتر سوم ازدواج كرد. اما پتر سوم، پادشاه روسيه به او علاقه نداشت و او را در ملأ عام مورد اهانت قرار ميداد. كاترين با همدستي چند نفر از نزديكان خود در نهم ژوئيه 1762م در 33 سالگي، هنگامي كه پتر سوم از شهر خارج شده بود، خود را امپراتوريس و ملكه روسيه خواند. پتر كه ناگهان، چنين ضربه هولناكي خورد، به كلي خود را باخته، بدون مقاومت چنداني، استعفا داد و چند روز بعد درگذشت. در حقيقت او توسط نزديكان كاترين مسموم شده بود. كاترين در دوران سلطنت خود عليرغم انجام برخي خدمات و اصلاحات، در زندگي مردم فقير و ستمديده، رفاه و بهبود به وجود نياورد تا آنجا كه شورشهاي فراواني در زمان او برخاست. گفته شده است كه در دوره سلطنت او كه بيش از سه دهه به طول انجاميد، شيوه كشاورزي، اصلاح شده و اصول بانكداري ترويج گرديد، ارتش را سازمان داده و سامان بخشيد، بيمارستانهايى بنا شده و به طور كلي اقتصاد كشور شكوفا شد. همچنين وي در تحكيم مسائل آموزش و فرهنگ روسيه تلاش نمود، اما از سوي ديگر، كاترين اگرچه ملكه روسيه به شمار ميرفت اما از لحاظ شخصيتي دچار انحطاط شديد اخلاقي بود و به گفته مورخين با توجه به اينكه خود را يك موجود برتر ميپنداشت، از مصاحبت با مردان متعدد دربار ابايى نداشت و فساد و تباهي بر دربار پادشاهي وي غلبه داشت. وي در سياست خارجي، سياست توسعهطلبي را دنبال ميكرد و تا آنجا كه ميتوانست براي اين امر ميكوشيد. كاترين 33 سال سلطنت كرد و سرانجام در 17 نوامبر 1796م در 66 سالگي درگذشت. وي داراي هوشي سرشار و جسارت و عزمي تمام و حرص و جاهطلبي زيادي بود. |
10) تولد "ويليام موريس" شاعر و نويسنده معروف انگليسي (1834م) ويليام موريس شاعر و نويسنده انگليسي در 29 اوت سال 1834م در انگلستان متولد شد. وي تحصيلات خود را در كمبريج گذرانيد و مدتي به نقاشي پرداخت. موريس، بعد از چندي با تأسيس يك شركت، به ايجاد تحول در مبلمان و تزيين منازل انديشيد و با طراحي و توليد پردههاي نقشدار، كارهاي چوبي، شيشههاي رنگي و لوازم سفالي و فلزي آن را عملي نمود. وي درگام بعدي به صحافي و طراحي كتاب روي آورد و با راهاندازي چاپخانه، كتابهاي نفيسي را چاپ نمود. با اين همه، بُعد ادبي زندگي موريس، با انتشار نخستين دفتر شعرش در 24 سالگي آغاز شد. اين كتاب كه دفاع گونور نام داشت، بيانگر شور و دلبستگي موريس به سدههاي ميانه بود. از ديگر آثار او كتاب بهشت خاكي است كه مجموعهاي از داستانهاي شاعرانه را در برميگيرد. موريس در كنار شعر و داستان و نثر به ترجمه كتب مختلفي دست زد و از جمله اوديسه اثر هومر را به انگليسي بازگرداند. ويليام موريس كه سوسياليستي ثابت قدم بود در اواخر عمر آثاري نيز درباره سوسياليسم نگاشت كه اخبار ناكجا آباد از معروفترين آنهاست. وي در اين اثر كه رماني رؤياي است به ترسيم جامعهاي بدون نقص ميپردازد و با سبك خاص خود، باورهاي خود را صورتي ادبي ميبخشد و در ميان آنها از مطالب سبك و مكاشفات استفاده ميكند. موريس در اين اثر با حذف كارخانههاي آلودهسازي، چهره پر لطف طبيعت را باز مييابد و از ميان بردن كار زنجيرهاي، كارگر را به صنعتگر تبديل ميكند. در جامعه مورد نظر وي، خوشيِ آفريدن چيزهاي زيبا، بهترين پاداشي است كه ارائه ميشود. از ديگر آثار منظوم وي "زيگورد دِ وولسونگ" است كه آن را از جهت كمالِ وزن و قدرت مضمون، بهترين اثر شاعرانه موريس دانستهاند. ويليام موريس شاعر، نقاش، نمايشنامهنويس و اديب برجسته انگليسي كه به او لقب شاعر اجتماع داده بودند و يكي از پنج شاعر برجسته ادبيات قرن نوزدهم انگليس است، سرانجام در 2 ماه مه 1896م در 62 سالگي درگذشت. |
11) مگر "آلفرد موسه" شاعر و نويسنده برجسته فرانسوي (1857م) آلفرد دو موسه، شاعر و نمايشنامهنويس برجسته فرانسوي در يازدهم دسامبر 1810م در خانوادهاي با فرهنگ در پاريس زاده شد. وي دوران كودكي را بسيار آرام و منظم گذراند و از آن زمان به سرودن شعر علاقه نشان داد. موسه شعر ميگفت، نقاشي ميكرد، به موسيقي دلبستگي خاصي داشت و مصمم بود كه در رشته حقوق يا پزشكي تحصيلات خود را به پايان رساند. در نهايتْ شعر را برگزيد و عمر خود را به آن مصروف داشت. آلفرد منظومههاي كوچكي ساخت كه باب سليقه مردم عصر بود؛ اشعار نخستين او رنگ خاصي نداشت. نه ملال در آن ديده ميشد، نه عصيان و نه انديشهاي اخلاقي و نه فلسفه خاص. تنها پرتوهايى بود كه از قريحه شاعري پيش رس تراوش ميكرد كه با وجود سن كم او، داراي تركيبي استادانه و بياني روان و قالبي زيبا و لطيف بود و نشانهاي از مبتدي بودن شاعر در آنها به چشم نميخورد. موسه جواني اجتماعي و خوش محضر بود و به زودي توانست به وسيله استقلال فكري و روحي و ژرف بيني در تحليل رواني و دارا بودن هوش سرشار، مورد توجه ادباي وقت قرار گيرد. وي در 19 سالگي اولين ديوان شعر خود به نام قصههاي اسپانيايى و ايتاليايى را انتشار داد كه به سبب رهايى از قواعد بيان و به كار بردن لحن مسخرهآميز و گستاخانه مورد سرزنش قرار گرفت. در هر حال، موسه پس از انتشار اين ديوان مقامي خاص در جامعه ادبي فرانسه يافت. موسه در عالم تئاتر نيز با اولين نمايشنامههايش غوغاها برانگيخت. وي در نمايشنامههاي اوليه خود كه در 22 سالگي بر صحنه برد، برجستهترين انديشههاي ادبي و اطلاعاتي درباره الهام شاعرانه كه پيش از او كسي درباره آن چيزي ننوشته بود، عرضه كرد. در اين زمانْ موسه نظر بدبينانهاي درباره نهضت ادبي عصر خود بيان داشت و گفت: امروزه ديگر هنر وجود ندارد. وي در ادامه، نمايشنامههاي متعددي نگاشت و همزمان به سرودن شعر نيز پرداخت. فصاحت تغزُّلي، رواني بيان و مسائل عاطفي و احساسهاي درون موجب شد كه شعرهاي موسه دردل عامه مردم جاي گيرد و او راشاعر بزرگ غنايى معرفي كند. موسه در سي سالگي به پيري زودرس رسيد. از بلندپروازيها در او نشانهاي باقي نماند، سرچشمه تخيلاتش خشك و حساسيتش ضعيف گشت و تا پايان عمر، جز چند منظومه ،چند قصه و چندكمدي كه گاه در آنها خيالانگيزي، شور، ظرافت و خوش طبعيِ پيشين ديده ميشد، اثر مهمي نيافريد. در واقعْ دوره خلاقه هنري موسه، ده سال بيشتر طول نكشيد و آثار نمايشي وي پيروزي واقعي و گسترده را در حدود نيم قرن پس از مرگش به دست آورد. نبوغ حقيقي موسه با هيجانهاي زندگي خصوصيش رابطه بسيار نزديك داشت و هنگامي كه سرچشمههاي الهام بخش زندگي او خشك يا ضعيف گشت، خلق آثار هنري او نيز رو به كاهش نهاد. نمايشنامههاي اخلاقي و معنوي موسه و استقلال انديشه او موجب شد كه از پايدارترين نويسندگان نيمه اول قرن نوزدهم به شمار آيد. موسه از عصر خود پيش بود و آزادي فكر و قدرت تخيل و تيزبيني و ژرف نگري در آثار او درست همان چيزي بود كه مردم عصر جديد انتظارش را داشتند. در ميان آثار نمايشي آلفرد موسه، كمديِ با عشق شوخي نميكنند، لوران ساتچو و شمعدان قابل توجهاند و قطعه شبها، اميد به خداوند و يادگار از آثار مهم منظوم وي ميباشند. آلفرد دو موسه سرانجام در دوم مه 1857م در 47 سالگي درگذشت. |
12) آغاز جنگ عراق و انگلستان بر سر ادامه سلطه انگليس بر عراق و چاههاي نفت آن (1941م) با پايان يافتن جنگ جهاني اول و تجزيه امپراتوري عثماني، عراق تحت سرپرستي و قيموميت استعمار بريتانيا قرار گرفت. انگليس نيز امير فيصل پسر حسين حاكم مكه را به پادشاهي عراق برگزيد. اما به تدريج احزاب سياسي در عراق فعال شدند و تلاشهايى براي استقلال عراق صورت گرفت. از جمله، رشيد عالي گيلاني، كه از استقلال طلبان عراق بود، در جريان جنگ جهاني دوم، مبارزه با استعمار انگليس را به اميد حمايت آلمان آغاز كرد و رياست دولت را بر عهده گرفت. ولي كمك آلمان به وي نرسيد و انگليس پس از شكست دادن استقلال طلبان، بار ديگر عراق را اشغال كرد. رشيد عالي نيز پس از شكست به خارج از عراق گريخت. اما علت اصلي بروز اين درگيري، ادامه سلطه انگليس بر چاههاي نفت عراق و همچنين مداخله در امور داخلي اين كشور بود. |
13) سقوط برلين پايتخت آلمان در آخرين روزهاي جنگ جهاني دوم (1945م) جنگ جهاني دوم در سال 1939م آغاز شد و اگرچه در ابتداي كار، نيروهاي آلماني با سرعت به پيش ميرفتند و مناطق گستردهاي از اروپا را در اختيار ميگرفتند اما از نيمههاي جنگ به ويژه پس از ورود به جنگ طاقتفرسا با شوروي، نيروهاي آلماني تحليل رفتند و از سوي ديگر متفقين نيز با بازسازي ارتشهاي خود و با كمك امريكا كه دور از صحنه جنگ بود، توانستند سير نزولي و روند اضمحلال رايش سوم را در آلمان رقم زنند. پس از چندي، با حمله متفقين، فرانسه از اشغال آلمان خارج شد و اين نيروها با گذشتن از رودخانه راين وارد خاك آلمان شدند. از اوايل سال 1945م نيروهاي شوروي كه موفق به اخراج آلمانيها از خاك خود شده بودند، به سرعت به طرف شرق آلمان حركت كردند. در اواخر آوريل همان سال بعد از بمبارانهاي شديد هوايى، نيروهاي زميني شوروي وارد برلين شدند و در جريان جنگ شديد و خونين موفق به تصرف اين شهر شدند. در اول مه 1945م هيتلر، پيشواي نازيها كه به خيال تصرف جهان و اِعمال حاكميت قدرت و انديشه نژاد برتر، جهان را به كام جنگ خونين كشانيده بود، خودكشي نمود و با سقوط كامل نظام سياسي آلمان، جنگ جهاني دوم به پايان رسيد. اما كشور آلمان و شهر برلين در قسمت شرقي تحت سيطره نظام سوسياليستي و در بخش غربي در چهارچوب نظام سرمايهداري قرار گرفت و تا اوايل دهه 1990م به صورت كشور و شهري دو پاره به حيات سياسي خود ادامه داد. |
14) تسليم دو ميليون سرباز آلماني در ايتاليا به ارتش امريكا در پايان جنگ جهاني دوم (1945م) |
15) درگذشت "جيلبِرْتْ موراي" فيلسوف انگليسي (1957م) جيلبرت موراي، فيلسوف و محقق انگليسي در دوم ژانويه 1866م در سيدني استراليا به دنيا آمد. وي در 11 سالگي راهي انگلستان شد و پس از تكميل تحصيلات خود، از سي سالگي به عنوان استاد ادبيات و فلسفه يوناني در دانشگاه آكسفورد به تدريس پرداخت. موراي همزمان تعدادي از داستانها و نمايشنامههاي يوناني را به شعر انگليسي ترجمه كرد و در باب فرهنگ دنياي قديم درتطبيق با مشكلات دنياي جديد، رسالات و مقالات بسيار نگاشت. وي در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيد كه دين يوناني، در اصل، صبغه و رنگ يكتاپرستي داشته و خدايان متعدد يوناني، جنبهها و وجههاي مختلف خدا هستند. موراي براين اعتقاد بود كه در فرهنگ شركآلود باستان، پايينترين و بالاترين مرتبه فكر بشر را ميتوان ديد. او همچنين عقيده داشت كه از يك سو خرافات وحشتزا و ابتدايى و از سوي ديگر تعالي فكري جهانيان نشأت گرفته از ادبيات يونان باستان است. موراي پس از جنگ جهاني اول نيز خودش را صرف مسئله جامعه ملل كرد. از موراي آثاري برجاي مانده كه تاريخ ادبيات يونان، سنت كلاسيك در شعر و آزمايش اين نسل از آن جملهاند. جيلبرت موراي سرانجام در دوم مه 1957م در 91 سالگي درگذشت. |
16) آغاز جنگ دريايي انگليس و آرژانتين بر سر جزاير فالْكْ لَند (1982م) جزاير فالْكْلند (مالويناس) كه در مجاورت آرژانتين و نزديك قطب جنوب واقع شدهاند، در سال 1832م به اشغال انگلستان درآمدند. با اين حال، آرژانتين همواره اين جزاير را متعلق به خود ميدانست. در دوم آوريل 1982م، حكومت ژنرالها در آرژانتين هم كه براي تحكيم موقعيت داخلي خود در پي يك ماجراجويي نظامي بودند، اين جزاير را تصرف كردند. هرچند دولت آرژانتين به دليل بياهميت بودن موقعيت اين جزاير و بُعد مسافت انگلستان تا آرژانتين و نيز مخارج سنگين لشكركشي به فالْكْلند توقع واكنش خاصي از جانب انگليس نداشت ولي عكسالعمل مارگارت تاچر، نخستوزير وقت انگلستان شديدتر از حد مورد تصور ژنرالها بود. خانم تاچر طي نطقي تهديد كرد كه اگر آرژانتينْ اين جزاير را ترك نكند و غرامت اين عمل را نپردازد، از جانب انگليس مورد تهاجم قرار خواهد گرفت. با بياعتنايي آرژانتين به اين تهديد، خانم تاچر با بزرگترين و پرخرجترين لشكركشي نظامي انگلستان پس از جنگ جهاني دوم، به جنگ آرژانتينيها رفت و پس از طي دوازده هزار كيلومتر، نبرد دريايي سختي از روز دوم مه 1982م بين ناوگان درياي دو طرف، در منطقه روي داد. در نهايت جنگ فالك لند پس از چهل روز با تسليم باقيمانده نيروهاي آرژانتيني در 14 ژوئن پايان يافت. جنگ فالكلند با وجود مخارج بسيار سنگين آن، باعث شد تا خانم تاچر در ميان انگليسيها به بانوي آهنين ملقب گردد. |